معرفی بهترین کتاب‌های انگیزشی

از همان کودکی به همه‌ی ما یاد می‌دهند که موفقیت چه معنایی دارد و راه رسیدن به آن چگونه است. همه‌ی ما در ذهن خود نسخه‌ی یکسانی از موفقیت داریم و خیال می‌کنیم که تنها راه رسیدن به نقطه‌ی مطلوب زندگی این است که یک راه تکراری را دنبال کنیم، ولی این تصور اشتباه است و مسیر موفقیت برای تمامی افراد متفاوت است. اسب سیاه اصطلاحی است که از روی مسابقات اسب‌دوانی برداشته شده است و به اسبی گفته می‌شود که هیچ‌کس بر روی پیروزی آن شرط‌بندی نمی‌کند؛ ولی در نهایت همین اسب برنده‌ی میدان می‌شود. این کتاب نیز ماجرای زندگی افرادی را روایت می‌کند که از راهی غیرمعمول به موفقیت دست یافته‌اند. هدف کتاب اسب سیاه این است که به شما یاد بدهد جسورتر و خلاق‌تر باشید. 

معیارهای مختلفی برای سنجش افراد جامعه وجود دارد. شما یا برون‌گرا هستید یا درون‌گرا. درآمد شما یا پایین است، یا متوسط یا روبه‌بالا. شما یا خیلی باهوش هستید یا سطح هوش متوسطی دارید. انگار همه چیز به کلمه‌ی «متوسط» برمی‌گردد. بیش از یک قرن است که جامعه از این معیارهایی استفاده می‌کند که تک بعدی هستند و تمرکز آن‌ها بر میانگین و میزان انحراف از آن است. ولی آیا این معیارها واقعاً می‌توانند اثبات کنند که چه کسی از دیگری بهتر است؟ آیا این معیارها برای سنجش میزان موفقیت افراد مناسب هستند؟ 

تاد رز در این کتاب با ارائه‌ی آزمایش‌ها و تحقیقات مختلف سعی دارد ثابت کند که معیارهای سنتی جامعه روش مناسبی برای یافتن استعدادهای حقیقی افراد نیستند و ما باید به دنبال روش‌های سنجش عادلانه‌تری برویم.

بسیاری از مردم این روزها هزینه‌ی زیادی را صرف رفتن به باشگاه و مواظبت از جسم خود می‌کنند؛ اما وقتی نوبت به سلامت روحی می‌رسد آن‌ها تقریباً هیچ کاری برای بهبود آن انجام نمی‌دهند. سلامت روان، درست به اندازه‌ی سلامت جسم مهم است و باید از هر دوی آن‌ها به یک میزان مراقبت کرد. این کتاب به شما کمک می‌کند تا با احساسات و عملکرد ذهن خود بهتر آشنا شوید. جولی اسمیت یک روان‌شناس است و تمامی آنچه که در طی سال‌ها فعالیت خود یاد گرفته را در این کتاب جای داده است. به یاد داشته باشید که این کتاب هرگز نمی‌تواند به منزله‌ی درمان عمل نمی‌کند؛ ولی کارکرد آن درست مثل یک جعبه‌ابزار است که در موقعیت‌های گوناگون می‌توانید از آن استفاده کنید. 

بسیاری از ما فکر می‌کنیم تنها در زمینه‌ای که به آن علاقه داریم می‌توانیم موفق شویم. به طور مثال، ممکن است از کودکی در درس ریاضی ضعیف عمل کرده باشیم و حال دیگر به خود زحمت نمی‌دهیم تا آن را دنبال کنیم و یادگیری خود را بهبود ببخشیم. مشکل ما این است که مغز خود را دست‌کم می‌گیریم، حال‌آنکه مغز توانایی این را دارد که بر اساس فعالیت‌های ما ساختار خود را تغییر دهد. ما توانایی این را داریم که در هزاران حوزه فعالیت و پیشرفت کنیم و مغز گنجایش این را دارد که چندین مهارت را هم‌زمان یاد بگیرد. این کتاب به شما آموزش می‌دهد که چگونه قدرت یادگیری خود را بالاتر ببرید تا مغز خود را از محدودیت‌ها رها کنید. 

حتماً برای شما هم پیش آمده که کار یا هدفی را به دلیل آماده نبودن و نداشتن تجربه‌ی کافی رها کرده باشید. شاید هم گاهی کمال‌گرایی و میل به بی‌نقص بودن جلوی پیشرفت شما را گرفته باشد. بسیاری از ما وقتی کاری را آغاز می‌کنیم، انتظار داریم که از همان اول و در مدت زمانی کم به موفقیت برسیم و وقتی که اوضاع برخلاف تصورمان پیش می‌رود ناامید می‌شویم و دست از تلاش برمی‌داریم. جیمز کلیر در جستارهای این کتاب به شما یاد می‌دهد که از کمال‌گرایی به‌سوی عمل‌گرایی قدم بردارید. او عقیده دارد که قبل از هر چیز ما باید نگرش خود را تغییر دهیم، انتظارات خود را پایین نگه داریم و دست از مقایسه‌ی خود با افراد دیگر برداریم. این کتاب به شما کمک می‌کند تا دیدی واقع‌بینانه‌تر نسبت به زندگی پیدا کنید. 

ما در زمانه‌ای زندگی می‌کنیم که سرمنشأ حواس‌پرتی‌های مختلف برای انسان‌هاست. فضای مجازی تنها یکی از چیزهایی است که در طول روز حواس ما را پرت می‌کند؛ رسانه‌ها، خبرهای دلهره‌آور، بیرون رفتن با دوستان و تماشای برنامه‌ی تلویزیونی محبوبمان از دیگر عواملی هستند که تمرکز ما را مختل می‌کنند. مدیریت توجه یکی از ضروری‌ترین مهارت‌هایی است که ما برای رسیدن به موفقیت به آن نیاز داریم. اگر حواسمان مدام از شاخه‌ای به شاخه‌ای دیگر بپرد، چطور می‌توانیم به اهداف خود دست یابیم و آرزوهای خود را محقق کنیم؟ 

نیر ایال در کتاب مدیریت توجه، حاصل سال‌ها تجربه‌ی شخصی خود را در اختیار خوانندگان قرار می‌دهد و به آن‌ها یاد می‌دهد تا عوامل حواس‌پرتی را شناسایی و کنترل کنند. تفاوت این کتاب با دیگر کتاب‌هایی که در زمینه‌ی بالا بردن تمرکز نوشته شده‌اند این است که از ما نمی‌خواهد تا این حواس‌پرتی‌ها را به طور کامل از بین ببریم؛ چراکه این کار غیرممکن است، بلکه تنها قصد دارد به ما یاد بدهد که چگونه اثرات منفی این عوامل را کمتر کنیم تا توجه پایدارتری داشته باشیم.

ما اغلب بیش از آنکه تصور می‌کنیم نسبت به پدیده‌هایی که اطراف ما اتفاق می‌افتند ناتوان هستیم. چه کسی تصور می‌کرد که در سال ۲۰۱۹ تمامی دنیا در قرنطینه فرو برود؟ یا چه کسی انتظار داشت که بین روسیه و اوکراین یک جنگ رخ دهد؟ نسیم نیکولاس طالب در این کتاب از اصطلاح قوی سیاه برای توصیف رویدادهایی استفاده می‌کند که کسی انتظار اتفاق افتادنشان را ندارد. قوی سیاه به رویدادهایی گفته می‌شود که غیرمنتظره هستند و با خود پیامدهای سنگینی به همراه می‌آورند. او قصد دارد نابینایی و ناتوانی ما را در برابر چنین پدیده‌هایی نشان دهد، اما هدف او ناامید کردن خواننده نیست. هدف اصلی این کتاب این است تا به خوانندگان آموزش دهد که بهترین واکنش را نسبت به چنین اتفاقاتی نشان دهند. ما باید در مرحله‌ی اول قبول کنیم که در برابر چنین پدیده‌هایی کاری از دست ما برنمی‌آید و بعد باید یاد بگیریم که چگونه در شرایط بحرانی، بهترین تصمیم را بگیریم. 

چه چیزی باعث می‌شود که دیگران یک ایده را بپذیرند؟ یک استاد باید چه ویژگی‌ای داشته باشد تا دانشجویانش درس را بهتر یاد بگیرند؟ چه عاملی به پخش بیشتر شایعات و اخبار کمک می‌کند؟ جواب تمامی این موارد، شیوه‌ی بیان است. این کتاب به شما یاد می‌دهد که چگونه ایده، پیام یا نظر خود را به‌گونه‌ای بیان کنید که جذاب و تأثیرگذار باشید و دیگران را به فکر فرو ببرد. توانایی خلق ایده‌های اثرگذار و مطرح کردن آن‌ها، مهارتی است که در هر مرحله‌ای از زندگی به کار ما می‌آید و یاد گرفتن آن ضروری است. کتاب ایده عالی مستدام با بیانی ساده و گیرا به خوانندگان یاد می‌دهد که چگونه با رعایت و به‌کارگیری چند اصل مهم، به ایده‌های خود اعتبار ببخشند و آن‌ها را اجرایی کنند. این کتاب همچنین پر از مثال‌ها و داستان‌های مختلفی است که به آن‌ها کمک می‌کند تا این مهارت را راحت‌تر یاد بگیرند. 

در این کتاب منظور از ایگو، آن ایگویی نیست که فروید آن را تعریف کرده بود. ایگو در معنای فرویدی‌اش بخشی از نهاد انسان است که از دنیای بیرونی اثر می‌پذیرد و تغییر می‌کند. بسیاری از مردم نیز ایگو را همان عزت‌نفس می‌دانند. این تعریف‌ها درست هستند؛ ولی ایگویی که در این کتاب با آن سروکار داریم تعریف ساده‌تری دارد. ایگو در این کتاب همان کودک کج‌خلقی است که درون هر آدمی وجود دارد، همان کودکی که گاهی اوقات به‌شدت یکدندگی می‌کند و دلش می‌خواهد راه خودش را برود و از همه برتر باشد. ایگو باعث می‌شود ما خطاهای خود را نبینیم و جلوی رشد ما را می‌گیرد، به همین دلیل ما باید همیشه ایگوی خود را تحت کنترل نگه داریم. ایگو هرگز نباید از استعدادها و توانایی‌های ما فراتر رود. 

این کتاب با آوردن مثال‌های فراوانی از افراد مختلف، به ما نشان می‌دهد که چگونه با ایگوی خود مبارزه کنیم و درعین‌حال به موفقیتی بزرگ دست یابیم.

این روزها اغلب افراد تصور می‌کنند که هرچقدر کار بیشتری برای انجام دادن داشته باشند؛ یعنی بهره‌وری بالاتری دارند. همه سعی می‌کنند تا چندین کار را هم‌زمان انجام دهند، به خود هیچ استراحتی نمی‌دهند و ذهن خود را با چندین مسئله‌ی مختلف مشغول نگه می‌دارند. انگار همه تصور می‌کنند که هر کس سرش از دیگری شلوغ‌تر باشد، از لحاظ اجتماعی جایگاه بالاتری دارد و فرد مهم‌تر و موفق‌تری است. معمولاً این خودمان هستیم که به این تصور اشتباه دامن می‌زنیم، درحالی‌که این روش زندگی کاملاً اشتباه است. ما در این راه آرامش اوقات‌فراغت خود را فدا می‌کنیم و در بلندمدت کاملاً فرسوده و ناتوان می‌شویم. 

کال نیوپورت در این کتاب سعی دارد تا این تصور اشتباه را از بین ببرد و راهکارهای بهتری برای بالا بردن میزان بهره‌وری پیشنهاد می‌دهد.

تقریباً هیچ‌کس از احساس اضطراب لذت نمی‌برد. همه سعی می‌کنند اضطراب را از خود دور کنند، از آن فرار می‌کنند و به دنبال روش‌هایی برای ازبین‌بردن همیشگی آن می‌گردند. شاید جالب باشد بدانید اضطراب آن‌قدرها هم چیز بدی نیست. اضطراب از وجود ما ساخته شده است و هرچه که با وجودمان عجین شده باشد، می‌تواند در برخی موارد به ما کمک کند. اضطراب آرامش ما را مختل می‌کند ولی شاید در پس همین آشفتگی پیام مهمی برای ما به همراه آورده باشد. این کتاب سعی دارد تا دیدگاه ما را نسبت به این احساس وحشتناک تغییر بدهد. اضطراب در بیشتر مواقع تنها نیاز دارد که شنیده و پذیرفته شود. با گوش‌دادن به اضطراب، بهتر می‌توانیم آن را درک کنیم. 

همه‌ی ما پشیمانی را تجربه کرده‌ایم و می‌دانیم که احساس آزاردهنده‌ای است. بارها پیش آمده که به گذشته‌ی خود نگاه کرده باشیم و آرزو کرده باشیم که کاش اوضاع جور دیگری پیش می‌رفت، کاش فلان حرف را نمی‌زدیم یا کاش هرگز دست به انجام آن کار نمی‌زدیم. معمولاً همه اصرار دارند که نباید به گذشته فکر کرد، درحالی‌که کاملاً برعکس، ما باید یاد بگیریم که به درستی با گذشته‌ی خود روبه‌رو شویم و احساس پشیمانی خود را بپذیریم. کتاب قدرت پشیمانی با ارائه‌ی تحقیقات و نمونه‌های فراوان به شما کمک می‌کند تا احساس پشیمانی را بهتر درک کنید و از آن برای بهبود زندگی خود بهره بگیرید. 

دارن هاردی کارشناس و مشاور کارآفرینی و سردبیر مجله موفقیت آمریکا کتاب اثر مرکب را تالیف کرده است. موضوع کتاب روش‌های دستیابی به موفقیتی فراتر از حد تصورتان است. در این کتاب هیچ حیله و اغراقی در کار نیست. این کتاب تنها حاوی حقایق است و این‌که چگونه موفقیت را کسب کنید.

این کتاب شامل اصولی برای به دست آوردن موفقیت است. اثر مرکب عصاره‌ای است که جویندگان موفقیت نیاز دارند بدانند و به آن‌ها عمل کنند. پس از به دست آوردن مهارت در این موارد، موفقیت‌های خارق‌العاده‌ای کسب خواهند کرد. اما اگر منتظر یک داروی شفابخش هستید که شبیه به چوب جادوگر با یک ورد زندگی‌تان را از این رو به آن رو کند، اصلا سراغ این کتاب نروید.

مقاله‌ای در سال ۲۰۰۶ در دانشگاه دوک منتشر شد که در آن گفته شده بود: ” بیش از ۴۰ درصد از کارهایی که افراد در طول روز انجام می‌دهند، بر اساس تصمیم قاطع نبوده، بلکه فقط از روی عادت انجام شده است.” پس می‌توان گفت عادت‌ها بر ما تاثیر قابل توجهی دارند؛ قدرت عادت، نوشته چارلز داهیگ درباره ماهیت عادت‌ها و اثر آن بر زندگی ما صحبت می‌کند.

همه ما، باورها و نگرش‌هایی داریم که به تصمیمات ما جهت می‌دهند و زندگی ما را هدایت می‌کنند. تغییر باورهای به ظاهر ساده، می‌توانند اثرات عمیقی بر زندگی ما بگذارند؛ اگر از کتاب قدرت فکر آموخته باشیم که با تغییر بعضی رفتارهای ساده، تغییرات مهمی در زندگی‌مان رخ می‌داد؛ در کتاب طرز فکر یاد می‌گیریم که شناخت باور و بررسی عمیق‌تر و تغییر طرز فکرها، زندگی خودمان را متحول کنیم.

جیمز کلیر در کتاب عادت های اتمی به تاثیر تغییرات کوچک در زندگی پرداخته است. چرایی این تاثیرات را توضیح داده، گام‌های ساده‌ای برای ساختن عادات بهتر معرفی کرده و در نهایت راز ماندگاری نتایج مثبت حاصل از تغییرات کوچک در زندگی را برای خوانندگانش بیان کرده است. کتاب عادت‌های اتمی، با سبکی جالب و روان، به ما یاد می دهد که چگونه با شناخت عادت‌های کوچک و مدیریت این عادت‌ها، هر روز یک درصد بهتر شویم. هر روز یک درصد بهتر شدن، معادل سالی ۳۷برابر بهتر شدن است. به قول جیمز کلیر، همین رفتارها و عادت‌های کوچک است که تعیین می‌کند ۵ سال بعد کجا هستیم و چقدر موفق شده‌ایم یا شکست خورده‌ایم!

” سرسختی به ما یاد می‌دهد که هدف‌های والای زندگی را لزوما نخبه‌ها فتح نمی‌کنند، بلکه این موفقیت‌ها بیشتر به کسانی تعلق دارد که شکیبایی نشان می‌دهند، طوفان‌ها را پشت سر میگذارند و دوباره تلاش می‌کنند. ” عبارت بالا متعلق به دیوید شنک درباره کتاب سرسختی، قدرت اشتیاق و پشتکار به کار برده است. سرسختی به ما می‌گوید که تلاش، پشتکار و مداومت است که حرف اول را می‌زند نه استعداد. اگر کتاب قدرت عادت، به تمرکز برعادت‌ها و کتاب طرز فکر به شناخت باورهایمان می‌پردازد؛ این کتاب به طور خلاصه می‌گوید که “سرسختی بیشتر از استعداد اهمیت دارد.”
سرسختی نوشته دکتر آنجلا داکورث استاد روان‌شناسی دانشگاه پنسیلوانیا و برنده سال ۲۰۱۳ فلوشیب مک آرتور است. آنجلا داکورث سابقه تدریس ریاضی در مدارس راهنمایی و دبیرستان را نیز در کارنامه خود دارد. او راجع به سرسختی و سایر ویژگی‌هایی تحقیق می‌کند که به موفقیت در زندگی ارتباط دارند.

چرا بدون کار عمیق و متمرکز، نمی‌توان به نتایج آن‌چنانی رسید؟ کال نیوپورت در کتاب کار عمیق می‌گوید که «تمرکز» در دنیای پرآشوب امروز، حلقه مفقوده موفقیت است. کار کردن در دنیایی که به علت پیشرفت بالای تکنولوژی در دسترس بودن، یکی از جذابیت‌های آن به شمار می‌رود. سخت شده است. بسیاری از اوقات ما تمام وقت و انرژی‌مان را صرف دنیای مجازی می‌کنیم و نتیجه‌ی چندانی هم عایدمان نمی‌شود. گاهی اوقات‌ هم، افرادی را که چندین کار همزمان انجام می‌دهند، تحسین می‌کنیم. دوست داریم خودمان هم با انجام همزمان و یا سریع چندین کار، بازدهی‌مان را بیشتر، و در وقتمان صرفه‌جویی کنیم. اما مشکل بزرگی در این نگرش وجود دارد؛ هیچ نتیجه مهم و قابل افتخاری با این شیوه به دست نمی‌آید!

کتاب چگونه کمال گرا نباشیم؟ اثر استفان گایز نویسنده کتاب معروف خرده‌عادت ها، راهی جدید به سوی خودباوری، زندگی بدون ترس و رهایی از کمال‌گرایی به شما نشان می‌دهد.

کتاب چگونه کمال‌گرا نباشیم؟ به تک تک دغدغه ها و موانع فکری یک کمال گرا می‌پردازد و برای هر کدام، چندین راه‌حل آسان و عملی ارائه می دهد؛ انتظارات غیرواقعی، نشخوار ذهنی، نیاز به تایید شدن، نگرانی از ارتکاب اشتباه و غیره، از جمله محدودیت‌های ذهن یک کمال‌گرا است. اینکه بدانید مشکل‌تان، کمال‌گرایی است و نگرش‌تان را نسبت به نحوهٔ انجام کارها تغییر بدهید (طرز فکر دوگانه به جای قیاسی)، همان راه‌حل کلیدی است که نگرانی از ارتکاب اشتباه را در وجودتان از بین می‌برد. با راهکار تنظیم معیارها، می‌توانید اعتماد به نفس تان را بالا ببرید و با انجام حرکت شورشی، نیاز به تایید را در وجودتان می‌کشید تا راه زندگی خود را آنگونه که خاص خودتان است، برگزینید و لذت دستیابی به موفقیت با برداشتن گام‌هایی آهسته اما پیوسته را فدای ایدهٔ پوچ کمال گرایی نکنید.

اگر فکر می‌کنید شما هم به مشکل کمال‌گرایی دچار هستید و این مشکل جلوی پیشرفتتان را گرفته است، حتما این کتاب کاربردی را بخوانید. و به توصیه‌هایش عمل کنید.

کتاب بی حد و مرز کتابی نوشته جیم کوییک درباره سلامت مغز است. کوییک در این کتاب به شما آموزش می‌دهد که چگونه مغزتان را بهبود دهید، همه‌چیز را سریع‌تر یاد بگیرید، و بهترین شکل از زندگی خود را بیابید.

ارزشمندترین موهبتِ ما انسان‌ها، مغزمان است. مغزمان به ما توانایی می‌دهد یاد بگیریم، عشق بورزیم، بیندیشیم، خلق کنیم و طعم لذت را بچشیم. مغزِ ما دروازه‌ای به احساساتمان است، به ظرفیتمان برای تجربهٔ زندگی به عمیق‌ترین شکلِ ممکن، به توانایی‌مان برای دستیابی به درکی پایدار و ماندگار از صمیمیت. مغزمان به ما توان نوآوری و رشد و انجام کارهای مختلف را می‌دهد.

با این حال، تعداد کمی از ما می‌دانیم که با استفاده از چند روشِ عملی می‌توانیم مغزمان را ارتقا بدهیم و بر توانایی یادگیری خود بیفزاییم. بیشترمان آگاه هستیم که با ورزش و رژیم غذایی مناسب می‌توانیم سلامت قلبمان را بهبود بدهیم، اما بسیاری از ما نمی‌دانیم که می‌توانیم مغزمان را هم تا حد زیادی بهبود بدهیم و به این صورت زندگیِ خود را نیز بهتر کنیم.

متأسفانه دنیایِ ما، محیطی سالم برای مغزمان نیست. پیش از آنکه جیم کوییک، نویسنده کتاب بی حد و مرز نقشهٔ راهِ بی‌حدومرزشدن را به دستمان بدهد، چهار خائنی را معرفی می‌کند که توانایی فکرکردن، تمرکز، یادگیری، رشد و انسان‌بودن را تهدید می‌کنند. سیلِ اطلاعات دیجیتالی، حواس‌پرتیِ دیجیتالی، فراموشیِ دیجیتالی و استنتاجِ دیجیتالی.

مارک منسن در کتابش هنر ظریف رهایی از دغدغه‌ها، با نثری روان و خواندنی مفاهیم پیچیده‌ای را بیان کرده است. او این مفاهیم را با آوردن مثال‌های مختلف از زندگی واقعی افراد مختلف به خواننده منتقل می‌کند. نویسنده، زندگی خودش را هم در متن کتاب وارد می‌کند و همین موضوع باعث می‌شود که خواننده با کتاب احساس نزدیکی کند. هنر ظریف رهایی از دغدغه‌ها، مفاهیمی مثل رنج، درد، دغدغه، مرگ و زندگی را به‌صورت واقعی و ملموس روایت و واکاوی می‌کند و همانطور که در متن کتاب هم آمده، شعارش یه کلمه است: «صداقت».
کتاب هنر ظریف رهایی از دغدغه‌ها، کتابی است که به شما می‌آموزد چطور می‌توانید در زندگی روی همه‌چیز به جز مهم‌ترین‌ها خط بکشید.

فراتر از سفر کرده‌ی بی‌جاده نوشته اسکات پک و ترجمه اعظم عزیزی است. این کتاب به خودشناسی ما و یافتن معنا در زندگی کمک می‌کند. اسکات پک در این کتاب یادآوری می‌کند که برای دستیابی به رشد معنوی، پاسخ ساده‌ای وجود ندارد و خودشناسی می‌تواند مسیر سختی داشته باشد. در فراتر از سفر کرده‌ی بی‌جاده به مسائل مختلفی اعم از سرزنش و بخشش، موضوع مرگ و معنا، اساطیر و طبیعت انسانی، معنویت و طبیعت بشر، نقش مذهب در رشد معنوی، جسم و روح و… پرداخته می‌شود.۱۲ فصل این کتاب در سه بخش مجزا اما مرتبط به یک‌دیگر قرار گرفته‌اند.

‌کتاب خودت را به فنا نده؛ کمتر فکر کن و دل به زندگی بده نوشته گری‌ جان بیشاپ است. او متولد گلاسکوی اسکاتلند است و مسیر مطالعاتی‌اش را در جهان توسعهٔ شخصی، مخصوصاً در هستی‌شناسی و پدیده‌شناسی است و سال‌ها در این عرصه به مطالعه و تحقیق پرداخته است.

کتاب خودت را به فنا نده سیلیِ دنیاست تا بیدار شوی و توانایی‌هایت را کشف کنی، خودت را به فنا ندهی و بهترینِ خودت در زندگی باشی. این اثر از شما می‌خواهد خودگویی‌های بیهوده درباره توانایی‌هایتان را پایان دهید و بیدار شوید و توانایی‌هایتان را کشف کنید.

ما چه فردی درونگرا باشیم و چه برونگرا، زمانی را صرف حرف‌زدن با خود می‌کنیم. درحال ورزش‌کردن، کارکردن، خوردن، مطالعه‌کردن، نوشتن، قدم‌زدن، پیام‌دادن، گریه‌کردن، بحث‌کردن، مذاکره‌کردن، برنامه‌ریزی‌کردن، دعاکردن و…

شاید دیوانگی به نظر برسد اما کتاب خودت را به فنا نده از ما می‌خواهد از این کار استقبال کنیم و آن را در جهت رشد خود به کار بگیریم.

ویکتور فرانکل در کتاب در جستجوی معنا ماجرای دوره‌ای سخت از زندگی‌اش را روایت می‌کند که هدفش تنها بازگو کردن خاطرات و یا بیان رنج‌های تحمیلی نبوده است، بلکه بیشتر به جهت تحلیل و بررسی مسائل مربوط به روح افرادی است که تجربه این سختی را داشته‌اند. نتایج این تحلیل‌ها موجب دستیابی او به دانش لوگوتراپی یا همان معنادرمانی شده است.

اگر به دنبال چرایی زندگی‌تان هستید، دکتر ویکتور فرانکل در این اثر به شما کمک می‌کند تا آن را پیدا کنید. معنادرمانی برای تمامی انسان‌هایی که در دام روزمرگی افتاده‌اند و نمی‌دانند هدفشان از زنده بودن چیست و برای چه‌چیزی باید تلاش کنند، می‌تواند بسیار مفید باشد.

کتاب هنر خوب زندگی کردن نوشته رولف دوبلی است که با ترجمه عادل فردوسی‌پور و بهزاد توکلی و علی شهروز ستوده منتشر شده است. هنر خوب زندگی کردن مجموعه‌ای از روش‌های عملی و کاربردی است که به تأکید نویسنده حاصل سال‌ها تحقیق و گردآوری مطالب گوناگون در حوزهٔ روان‌شناسی، فلسفه، علوم اقتصاد، ریاضی و تجارت است. چکیدهٔ مطالعات دوبلی در این گستره، کتابی است که پیشِ روی شماست.

رولف دوبلی در هنر خوب زندگی کردن با شوخ‌طبعی و هوشمندی منحصر به فردش ۵۲ میان‌بر ذهنی را معرفی کرده است تا افراد با استفاده از آن تصمیمات خردمندانه‌تری بگیرند. او در این کتاب هنر و علم را با هم ترکیب کرده و معجونی جذاب و قابل‌درک برای مخاطب را پدید آورده. این کتاب در سال ۲۰۱۷ منتشر شد و خیلی زود به لیست کتاب‌هایی که زندگی را دگرگون می‌کنند و قبل از مرگ حتما باید آنها را خواند اضافه شد. گرهارد شرودر (صدراعظم پیشین آلمان) درمورد کتاب هنر خوب زندگی کردن اینطور گفته است که:‌

«شناختن این ۵۲ میان‌بر ذهنی شاید تضمین‌کننده‌ی یک زندگی خوب نباشند، اما مسیر رسیدن به یک زندگی خوب را برای شما هموار می‌کنند.»

کاش وقتی بیست ساله بودم می‌دانستم یا دوره‌ای فشرده برای پیدا کردن جای خود در دنیا بر اساس داستان‌هایی از موفقیت و شکست نوشته شده است. داستان‌هایی که نویسنده در کلاس‌های درس خود به عنوان استاد دانشگاه و پیش از آن به عنوان پژوهشگر، کارآفرین و مشاور مدیریتی تجربه کرده است و داستان‌هایی که کارآفرینان، مربیان، مدیران و…. برای او تعریف کرده‌اند

فصل‌های این کتاب طوری طراحی شده‌اند که شما را به چالش بکشند تا خودتان و دنیا را با نگاهی تازه ببینید. ایده‌های سرراست هستند؛ اما لزوماً شهودی نیستند. آنها مناسب کسانی هستند که در محیط‌های پویا کار می‌کنند؛ جاهایی که موقعیت‌ها به‌سرعت تغییر می‌کند و کسانی را که درگیرند، ملزم می‌کند که بدانند چگونه فرصت‌ها را شناسایی کنند، اولویت‌ها را بسنجند و از شکست درس بگیرند. به‌علاوه، این مفاهیم برای هرکسی که بخواهد بیش‌ترین عصارهٔ زندگی را بیرون بکشد، ارزشمند است.

وقتی اسم مراقبه به زبان می‌آید، تصویری که در ذهن شما شکل می‌گیرد چیست؟ فردی که روی یک متکی نشسته، چشمانش را بسته، کف دستانش را روی هم گذاشته و آن‌ها را جلوی صورتش قرار داده؟ راستش مراقبه فقط همین نیست. در واقع اگر هنوز از درون با رنج‌هایمان مواجه نشده باشیم و آن‌ها را حل نکرده باشیم، حتی اگر عمیق‌ترین نفس‌ها را بکشیم، باز هم به آرامش نمی‌رسیم.

در کتاب چگونه در این دنیای مزخرف انسان بمانیم تیم دزموند به ما راهکارهایی ارائه می‌کند که احساس زنده بودن بکنیم و در لحظه زندگی کنیم. رنج‌ها را در آغوش بکشیم و آن‌ها را به عنوان بخشی از زندگیمان بپذیریم.

مولفان این کتاب دو شناخت‌درمانگر هستند. «جفری یانگ» و «ژانت کلوسکو» در این کتاب ۱۱ الگوی مخرب رفتاری که تکرارشونده‌اند را بررسی کرده‌اند. الگوهایی که تاثیر آنها در امروز و در تمام بخش‌های فردی و اجتماعی زندگی ما تاثیرگذارند. آنها با بهره‌گیری از رویکردهای «شناخت‌درمانی» و «طرح‌واره‌درمانی» روشی موثر را در بهبود مشکلات اشخاص و بیماران، در پیش‌گرفته‌اند. بینش بالینی این دو به همراه تسلط و اشرافی که بر این علم داشتند، سبب شده محصول کار، کتابی کاربردی و قابل استفاده افراد مختلف باشد چراکه همواره این تله‌ها هستند که عوض ما زندگی می‌کنند، به‌جای ما تصمیم می‌گیرند و در مواقع مختلف و در برخوردها و گفتگوها، عکس‌العمل نشان می‌دهند و اینها همه در حالی است که اگر به این دانش مسلط نبوده و از آن آگاهی نداشته باشیم کلا از چنین جریانی بی‌خبریم. با خواندن این کتاب روانشناسی پرفروش روش‌های ردیابی تله‌های شخصیتی خود را فراگرفته، نحوه رویارویی و کنترل آن و در نهایت رهایی از آنها را می‌آموزیم.

کتاب باشگاه پنج صبحی ها اثری از رابین شارما است. با خواندن این کتاب درمی‌یابیم که چگونه می‌توانیم با ایجاد یک تغییر در سبک زندگی خود، و سحرخیز شدن، خلاقیت و موفقیت را به زندگی خود دعوت کنیم. کتاب باشگاه پنج صبحی‌ ها داستانی خیالی اما الهام‌بخش است. در این داستان با زندگی یک هنرمند، یک کارآفرین و یک سرمایه‌دار آشنا می‌شویم. این افراد هم کدام در زندگی خود مشکلاتی دارند و در تلاش هستند تا با گفتگو با یکدیگر و یافتن راه حل، مشکلاتشان را به نوعی حل کنند. رابین شارما نویسنده و سخنران انگیزشی اهل کانادا است که کتاب پرفروشش راهبی که فِراری‌اش را فروخت به بیش از ۷۰ زبان ترجمه شده ‌است. باشگاه پنج‌ صبحی‌ها کتابی دیگر از اوست که زندگی شما را برای همیشه متحول خواهد کرد.

کتاب ذهن متمرکز اثری در ژانر خودیاری از مایکل هیت، نویسنده‌ی آمریکایی است. در روزگار پرمشغله‌ی کنونی، آنچه بیش‌تر ذهن و روان انسان‌ها را درگیر کرده، نرسیدن و نتوانستن است. فرصت کم است و در این فرصت کم، باید از پس کارها و هزینه‌های زندگی برآییم و اگر وقت شد، کمی هم زندگی کنیم. عموما در هر دو مورد ناتوانیم و اضطراب و رنج‌های روانی، معضل مشترک همه‌ی ماست. مایکل هیت سال‌ها روی این مشکل همگانی، یعنی کمبود وقت و بهره‌وری پایین کار کرده است، از زمانی‌که استرس کار او را تا مرز یک عارضه‌ی قلبی پیش برد. او پژوهش‌های گسترده‌ی خود را برای رسیدن به بهره‌وری بیش‌تر و انجام وظایف شغلی آغاز کرد. آنچه بیش از همه‌ی راه‌حل‌ها به چشمش خورد، بیش‌تر کار کردن و سریع‌تر کار کردن بود، اما چاره را در جای دیگری جست: افزایش بهره‌وری با افزایش تمرکز و ایجاد فرصت کافی برای زندگی، با کاهش هدف‌مند کارهایی با درجه‌ی اهمیت کم‌تر. کتاب ذهن متمرکز حاصل سال‌ها پژوهش او شد و در سال ۲۰۱۹ به چاپ رسید.

از ما بهتران، داستان موفقیت اثر مالکوم گلدول به این مسئله می‌پردازد که افراد موفق از کجا آمده‌اند، به چه فرهنگی تعلق دارند و چگونه تربیت شده اند. متعلق به چه نسلی هستند و چه تجربیاتی را پشت سر گذاشته‌اند؛ این کتاب عمیق و سرگرم کننده، فقط به عادات رفتاری افراد یا گروه‌های موفق نمی‌پردازد؛ بلکه نگاهی ریشه‌ای به ‌زندگی و پیشینه ‌آن‌ها دارد. مقدمه کتاب به جامعه ای از ایتالیایی‌های مقیم ایالات متحده امریکا اشاره می‌کند که در آن‌جا اثری از بیماری‌های قلبی و گوارشی نیست؛ علت نه در ژنتیک ساکنان رزتو است نه در تغذیه و نه در محیط! ارتباطات اجتماعی گسترده و رابطه صمیمانه اهالی رزتو نه تنها منجر به کاهش بیماری‌ها شده بود؛ بلکه ثمرات دیگری نیز داشت در این جامعه، اثری از اعتیاد به الکل و ورشکستگی دیده نمی‌شد و کسی به یارانه‌های دولتی وابسته نبود.