یک عاشقانه آرام
نویسنده: نادر ابراهیمی
انتشارات: انتشارات امیرکبیر
هنوز هم از بین ژانرهای مختلف ادبی، رمان عاشقانه محبوبیت بیشتری دارد. خوانندگانِ بسیاری خودشان را میان صفحات کتابها گم میکنند تا جای قهرمانهای داستان عاشق شوند و دل به دریا بزنند و قدم در مسیری بگذارند که هیچْ انتهایش مشخص نیست. هزاران کتاب عاشقانه هم که خوانده شود، باز هم خواننده برای هزار و یکمی مشتاق است تا ببیند این بار عاشق و معشوق چطور از پس داستان عاشقانهی خود برمیآیند که هزار بار هم که این داستان گفته شود و در حدیث دگران آید، باز هم نو به نظر میآید! در این یادداشت، به معرفی ۱۲ عنوان محبوب و پرفروش رمان عاشقانه ایرانی از نظر خوانندگان پرداختیم؛ این کتابها براساس محبوبیت در میان کاربران طاقچه انتخاب شدهاند.
برای انتخاب این کتابها، ویژگیای جز ایرانی و عاشقانهبودن ملاک نبود؛ بنابراین، داستانهایی از دورههای زمانی مختلف و با سبکهایی متمایز در این فهرست دیده میشود. با هم به معرفی این ۱۲ کتاب میپردازیم.
یک عاشقانه آرام
نویسنده: نادر ابراهیمی
انتشارات: انتشارات امیرکبیر
نام شخصیت مرد: گیلهمرد (معلم، سیاسی، گیلانی)
نام شخصیت زن: عسل (آذری، سیاسی)
زمان داستان: قبل از انقلاب ۵۷
جذابیت داستان: نامهنگاری بین عسل و گیلهمرد و گفتوگو میان آن دو؛ سبک شعر-داستانِ کتاب
نکتهی جالب: داستان الهامگرفتهشده از زندگی خود نادر ابراهیمی است.
داستان یک عاشقانه آرام در بحبوحهی قبل از انقلاب ۵۷ میگذرد. گیلهمرد که معلمی سیاسی و انقلابی است در سفر به آذربایجان با عسل آشنا شده و به او دل میبندد. عسل هم فعالیت سیاسی دارد و هردو از نظر عقاید سیاسی هممسلک هستند. دست روزگار و ظلم حکومتْ گیلهمرد را روانهی تبعید میکند. از آن پس، خانهبهدوشی سهم زندگی عسل و گیلهمرد میشود. زندگی پرفرازونشیب آنها از آن زمان رنگ دیگری به خود میگیرد. عسل و گیلهمرد اینک تمام هم و غم خود را صرف زندهنگهداشتن شعلهی عشق خود میکنند؛ حتی اگر با نامهنگاری باشد. گفتوگوهایی که میان آن دو دربارهی عشق و مسائل دیگر زندگی پیش میآید، از جذابیتهای این رمان است. این کتاب از آن دست داستانهایی است که خواننده زیر قسمتهای زیبا و تاثیرگذارش خط میکشد تا احیانا آن جملات بینظیر عاشقانه را برای عشق زندگی خود ارسال کند.
بخشی از کتاب صوتی یک عاشقانه آرام را بشنوید.
یک عاشقانه آرام
نویسنده: نادر ابراهیمی
گوینده: پیام دهکردی
انتشارات: نوین کتاب گویا
چشمهایش
نویسنده: بزرگ علوی
انتشارات: انتشارات نگاه
نام شخصیت مرد: استاد ماکان (نقاش، استاد نقاشی، فعال سیاسی، رهبر تشکیلات زیرزمینی علیه رضاشاه)
نام شخصیت زن: فرنگیس (ثروتمند، به دلیل عشق به استاد ماکان وارد فعالیت سیاسی میشود)
زمان داستان: دوران رضاشاه
جذابیت داستان: معمای کشف زن در تابلوی نقاشی
نکتهی داستان: شخصیت استاد ماکان از کمالالملک الهام گرفته شده است.
چشمهایش داستان رازِ کشیدن تابلویی زیبا از چشمان زنی مرموز، به دستان هنرمند استاد ماکان، فعال سیاسی معروف دوران رضاشاه است. داستان از زاویهی دید مسئول نمایشگاه آثار استاد ماکان روایت میشود. او پس از مرگ استاد ماکان در تبعید، میخواهد زن درون تابلو را در دنیای حقیقی پیدا کند و راز این تابلو را از او بپرسد. سرانجام زن را مییابد. زن برایش فاش میکند که چه اتفاقاتی برای او و استاد ماکان در گذشته رخ داده است. دختر که در خانوادهای ثروتمند به دنیا آمده بود و خواستگاران زیادی داشت، به استاد ماکان دل میبندد. او برای اینکه نظر ماکان را جلب کند وارد تشکیلات مخفی سیاسی مورد نظر ماکان میشود اما باز هم استاد به او توجهی نمیکند. تااینکه ماکان دستگیر میشود و دختر تصمیم میگیرد برای عشق زندگیاش فداکاری کند و او را نجات دهد.
بخشی از کتاب صوتی چشم هایش را بشنوید.
چشم هایش
نویسنده: بزرگ علوی
گوینده: آرمان سلطانزاده
انتشارات: آوانامه
شوهر آهو خانم
نویسنده: علیمحمد افغانی
انتشارات: انتشارات نگاه
نام شخصیت مرد: سیدمیران سرابی (میانسال، رئیس صنف نانوایان کرمانشاه، مذهبی، متمول)
نام شخصیت زن: آهوخانم (مادر ۴ فرزند، باوفا، خانهدار، ستمدیده)
نام شخصیت تاثیرگذار در داستان عاشقانه: هما (زیبا، مطلقه، بیپناه، رقاص، سرکش)
زمان داستان: دوران رضاشاه
مکان داستان: کرمانشاه
جذابیت داستان: مثلث عشقی
نکتهی جالب داستان: رمان در سال ۱۳۴۰ به هزینهی شخصی افغانی چاپ شد و گویای رنج زنان در آن دوره است.
شوهر آهوخانم داستان رنج زنان در برههای از تاریخ ایران (حدود سال ۱۳۱۳) است. این رنج با عشق به همسر و فرزند آغشته شده؛ به گونهای که نمیتوان میان آن تمایزی قائل شد. گویی زنان در آن زمان عاشق میشدند و همزمان متحمل رنج و درد شدید هم میشدند. داستانْ ماجرای آهوخانم و شوهر او با نام سید میران سرابی و سه فرزند پسر و یک دختر آنهاست. میران نانوایی دارد و اهل کرمانشاه است. طی ماجرایی پای زنی به نام هما به زندگی آنها وارد میشود. میران با پنجاه سال سن به هما که رقاصه است دل میبندد. نقشهای میریزند و اینگونه هما وارد خانهی میران و آهو میشود. آهو در ابتدا از چیزی خبر ندارد و به هما محبت تام میکند؛ اما کمکم مجبور میشود عقبنشینی کند. گویی آهوخانم با آن همه تلاش برای زندگی میران و فداکاری، و توسل به همسایگان برای کمک به این مشکل و دعا و نذر و نیاز و جادو از پس هوو برنمیآید و قافیه را میبازد. عشق از نظر آهو معنای دیگری دارد؛ او حاضر است از خانوادهاش محافظت کند و این را مساوی عشق میداند. آنچنان که در انتهای داستان هم تنها آهو برای سیدمیران میماند و وفاداری و عشق او.
علیمحمد افغانی هفت سال از زندگی این خانواده را روایت کرده است. این داستان چون برههای خاص از تاریخ زنان این مملکت را به تصویر میکشد، برای درک مفهوم عشق نزد مردم آن زمان منبعی کمنظیر است.
بخشی از کتاب صوتی شوهر آهو خانم را بشنوید.
شوهر آهو خانم
نویسنده: علیمحمد افغانی
گوینده: پیمان قریب پناه
انتشارات: استودیو نوار
سال بلوا
نویسنده: عباس معروفی
انتشارات: گروه انتشاراتی ققنوس
نام شخصیت مرد داستان: حسینا (کوزهگر، عاشقپیشه، عارفمسلک، روشنفکر)
نام شخصیت زن داستان: نوشافرین (زیبا، دختر سرهنگ، فعال و تاثیرگذار، نه مطیع و فرمانبردار)
زمان داستان: دوران حکومت رضاشاه پهلوی و جنگ جهانی دوم
مکان داستان: شهر سنگسر
جذابیت داستان: عشق ساختارشکنانه و زیبای حسینا و نوشافرین
نکتهی داستان: داستان از سویی روایت رنج زنان ایران است و از سوی دیگر، مشقتی که روشنفکران ایران در دورههای استبداد متحمل میشدند. نماد «دار» در میدان شهر، نمود رنج تاریخی دگراندیشان ایران در داستان است.
سال بلوا یکی از عاشقانهترین رمانهای ایرانی و همواره یکی از بهترینها از نظر خوانندگان بوده است. عباس معروفی در این داستان عشقی بین نوشافرین و حسینا را روایت میکند. نوشافرین دختر سرهنگ معروفی در شهر سنگسر در دوران پهلوی است و دکتر معصوم یکی از خواستگارهای اوست؛ اما نوشافرین دل در گرو پسر کوزهگری به نام حسینا بسته است. رخدادهای سیاسی و اجتماعی آن دوره، پای قهرمان این داستان عاشقانه را به عرصهی مبارزه برای زنان باز میکند. فضای مردسالار و سنتی آن دوره میخواهد به هر طریق مانع این عشق شود اما نوشافرین تا جایی که توان دارد از هویت، باور و عشق خود دفاع میکند. دیگر مجالی برای عقبگرد وجود ندارد. صحنههایی که مربوط به عزاداری عاشورا در سنگسر میشود و پیوندزدن آن به صحنهی اعدام، از زیباترین بخشهای این داستان است. نوشافرین به دلیل شباهت میان نام حسین (ع) و حسینا، در هنگام حسینخواندن مردم، حسینای خود را فریاد میزند.
بخشی از کتاب صوتی سال بلوا را بشنوید.
سال بلوا
نویسنده: عباس معروفی
گوینده: عاطفه رضوی
انتشارات: آوانامه
پیشنهاد میکنیم یادداشت «نقد کتاب سال بلوا» را هم بخوانید.
رویای نیمهشب
نویسنده: مظفر سالاری
انتشارات: انتشارات کتابستان معرفت
نام شخصیت مرد: هاشم (سنی، یتیم، مادرش در کودکی او را ترک کرده، پدربزرگ او قیّمش است، تلاش برای شناخت خود و دینش)
نام شخصیت زن: ریحانه (شیعه، دختر ابوراجح، زیبا و باوفا)
شخصیت محوری دیگر: دختر حاکم حله (شیفتهی هاشم، فریبکار)
زمان داستان: قرن سوم هجری
مکان داستان: شهر حله در عراق
جذابیت داستان: موانعی که بر سر راه دو عاشق داستان قرار میگیرد، اتفاقات و بحثهایی که میان شیعیان و سنیها درمیگیرد و همچنین نشاندادن تصویری از عراق حدود هزار سال پیش.
نکتهی داستان: نویسنده میخواهد درنهایت بر پیوند میان سنی و شیعه دست بگذارد.
داستان عاشقانهی رویای نیمه شب در بستری مذهبی و تاریخی رخ میدهد. پسری از اهل سنت به نام هاشم دلدادهی دختری شیعه مذهب به نام ریحانه میشود. این دو برای رسیدن به یکدیگر با موانع و سختیهای زیادی مواجه میشوند. هاشم پدر و مادر ندارد و پدربزرگش کفالتش را بر عهده دارد. ابوراجح حمامی، پدر ریحانه، دوست پدربزرگ هاشم است. روزی که ریحانه برای خرید طلا به بازار میرود، هاشم او را میبیند و شیفتهاش میشود و داستان از اینجا آغاز میشود. هاشم میداند با شکافی که مذهب بین او و ریحانه به وجود آورده، هرگز امکان رسیدن به ریحانه برایش وجود ندارد. به همین خاطر نیز جرئت ابراز عشق را ندارد. در ادامهی داستان، حاکم حله سعی میکند با سرکوب شیعیان و ایجاد نفرت میان سنی مذهبها و شیعیان، جایگاه خود را محکم کند. در این زمان، اصلیترین اتفاق داستان برای ابوراجح حمامی رخ میدهد؛ اتفاقی که باعث دگرگونی اعتقادی در حله میشود و مسیر داستان را به سمت دیگری میبرد.
بخشی از کتاب صوتی رویای نیمه شب را بشنوید.
رویای نیمه شب
نویسنده: مظفر سالاری
گوینده: مهبد قناعتپیشه
انتشارات: نوین کتاب گویا
نمک گیر
نویسنده: معصومه بهارلویی
انتشارات: انتشارات سخن
نام شخصیت زن: پرستو (شاغل در کارگاه کوچک قالیبافی، فعال و مستقل، پرشر و شور)
نام شخصیت مرد: روزبه (پسر جهانگیری، تاجر فرش، ساکن تهران، لجباز و یکدنده)
مکان داستان: کاشان و تهران
زمان داستان: معاصر
جذابیت داستان: اشاره به فرش ایرانی و بافتن فرش؛ گفتوگو و جدال میان پرستو و روزبه
نکتهی داستان: قهرمان داستان پرستو است که میخواهد هرطور شده خودش را به دیگران، بهویژه روزبه ثابت کند.
داستان نمک گیر از آن دست داستانهایی است که خواننده وقتی آغازش میکند، نمیخواهد آن را کنار بگذارد. نمک گیر داستان دختر باذوق و هیجانی به نام پرستو است که قالی میبافد. او تصمیم میگیرد دیگر فرشهایی که میبافند را به واسطه نفروشد؛ بلکه خودش دست به کار شود و آنها را به تاجر فرشی در تهران بفروشد. همه چیز خوب پیش میرود تا اینکه آن تاجر معروف فوت میکند؛ درحالیکه پرستو هنوز پول فرشهایش را نگرفته است. پرستو آستینهایش را بالا میزند تا به تهران برود و با پسر تاجر، به نام روزبه وارد بحث شود و حقش را بگیرد. آیا روزبه جهانگیری بدون سند و مدرک به حرف پرستو اعتماد میکند؟ آیا پرستو به خواستهاش میرسد؟ قرار است چه داستانی بین پرستو و روزبه رخ دهد؟
کافه ژپتو
نویسنده: نغمه نائینی
انتشارات: انتشارات سخن
نام شخصیت زن داستان: مهتا پویان (در شُرف ازدواج، ثروتمند، شاد و بیخیال)
نام شخصیت مرد داستان: خیام
نام شخصیت دیگر داستان: آتیلا (نامزد مهتا)
شخصیتهای اثرگذار دیگر داستان: میراث و سامی
زمان داستان: معاصر
جذابیت داستان: داستان فضای ماورایی و فانتزی دارد. تصادفی در داستان رخ میدهد که همه چیز را تغییر میدهد. رفت و بازگشت به گذشته و زمان حال باعث میشود داستان جالبتر شود. فضای تئاتر و کافههای تهران به جذابیت داستان میافزاید.
نکتهی داستان: پایان داستان غافلگیرکننده است. مرگ یکی از موضوعات اصلی داستان است. کتاب الهامگرفته از سریالی کرهای به نام ۴۹ روز است.
مهتا پویان دختری سرزنده و بیخیال و از قشر مرفه جامعه است. او خودش را برای مراسم ازدواج آماده میکند. تا اینکه تصادفی رخ میدهد و زندگی مهتا از این رو به آن رو میشود. ۴۰ روز از زندگی مهتا بعد از تصادف، زیر ذرهبین نویسنده میگیرد تا خواننده متوجه شود در این ۴۰ روز چه اتفاقاتی برای مهتا و اطرافیان او میافتد. به جز داستان عاشقانه و جذابی که در داستان روایت میشود، خیانت، مرگ، ترس، وفاداری و رفاقت از موضوعات اصلی این داستان فانتزی هستند. راستی اگر به شما ۴۰ روز فرصت داده شود که برای زندگی و حیات خود تلاش کنید چه کاری انجام میدهید؟ فکر میکنید اگر در این دنیا نباشید، چه کسانی برای شما گریه میکنند؟
بامداد خمار
نویسنده: فتانه حاج سید جوادی (پروین)
انتشارات: نشر البرز
نام شخصیت زن داستان: محبوبه (زیبا، عمهی سودابه، روایتگر عشق داستان، ثروتمند، سرکش، تحصیلکرده)
نام شخصیت مرد داستان: رحیم (شاگر نجار، یاغی، آزاد)
زمان داستان: دوران رضاشاه و بعد از آن
جذابیت داستان: اغلب داستانهای عاشقانه به ماجرای قبل از رسیدن عاشق و معشوق میپردازد اما بامداد خمار روایت بعد از وصال دختر و پسر است.
نکتهی داستان: چاپ کتاب و فروش زیاد آن، باعث شد نقدهای فراوانی به کتاب بشود. عدهای مخالف و عدهای موافق نظرات نویسندهی کتاب دربارهی عشق بودند؛ اما داستانْ میتواند روایتگر دورهای از تاریخ ایران باشد که پدر و مادرها شیوهای خاص برای سربهراهکردن فرزندانشان داشتند! که اکنون جوابگو نیست. بنابراین داستان کتاب روایت تاریخی و سنتی دارد که ممکن است برای خواننده جذاب باشد.
بامداد خمار با ماجرای عشق سودابه شروع میشود که علیرغم مخالف خانواده، دل در گرو پسری دارد که به خانوادهی آنها نمیخورد. تا اینکه عمهی او، محبوبه، وارد ماجرا میشود تا او را از این ازدواج منصرف کند. محبوبه داستان عاشقانهی خود را که در زمان رضاشاه رخ داده برای سودابه تعریف میکند. محبوبه دختری باسواد و ثروتمند بوده که شیفتهی پسری شاگرد نجار و بیچیز میشود. آنها برخلاف مخالفت خانوادهی محبوبه با هم ازدواج میکنند اما شیرینی ازدواج و لذت مستی وصال، کمی بعد به خمار و سردرد منجر میشود. مشکلات زندگی محبوبه آغاز میشود. او متوجه میشود که فرسنگها از رحیم فاصله دارد و ازدواج آنها اشتباه بوده است. از نظر نویسنده، به راحت نفسی، رنج پایدار مجوی/شب شراب نیرزد به بامداد خمار (سعدی). خواننده بعد از خواندن این داستان از خود میپرسد آیا شب شراب و عشق بیاندازه به بامداد خمار بعدش و نفرت میارزد؟ بهراستی عشق همانی است که فتانه حاج سیدجوادی تعریف کرده است؟
بخشی از کتاب صوتی بامداد خمار را بشنوید.
بامداد خمار
نویسنده: فتانه حاج سید جوادی (پروین)
گوینده: شیما درخشش
انتشارات: آوانامه
آتش بدون دود (جلد اول از مجموعه سه جلدی)
نویسنده: نادر ابراهیمی
انتشارات: انتشارات امیرکبیر
نام شخصیت مرد: گالان اوجا (قهرمان ترکمنها، پهلوان، آزاد)
نام شخصیت زن: سولماز (زیبا، مبارز، وفادار)
*در جلدهای بعد، دکتر آلنی آق اویلر (نوهی گالان) و همسر وفادارش دکتر مارال آق اویلر شخصیتهای اصلی این کتاب هستند.
زمان داستان: دورهی قاجار و بعد از آن
مکان داستان: ترکمن صحرا
جذابیت داستان: عشقی که در آتش بدون دود، در فضایی تاریخی و حماسی روایت میشود، نمایانگر بخشی از زندگی قهرمانان ایران است که برای عشق میجنگیدند و خون میدادند.
نکتهی داستان: نادر ابراهیمی خود از کتابش، سریالی هم میسازد. ابراهیمی برای نوشتن این رمان سی سال وقت میگذارد و از روایتهای واقعی بومی و محلی ترکمن و آذری استفاده میکند. نامهای شخصیتهای آتش بدون دود گویای این میزان علاقهی ابراهیمی به فرهنگ فولکلور ایران است.
آتش بدون دود داستان عشق و مبارزه در دشت زیبا و بزرگ ترکمن صحراست. دو قبیله بزرگ صحرای ترکمن، یعنی یموت و گوکلان، درگیر مبارزه و اختلافهای قدیمی خود هستند. گالان اوجا، پسر یازی اوجا، بزرگ روستای ایری بوغوز و از قبیلهی یموت، یگانه پهلوان صحراست. سولماز اوچی هم یگانه دختر زیباروی صحرا و از قبیلهی گوکلان است. گالان وصف زیبایی سولماز را میشنود و شیفتهاش میشود. یک روز گالان اوجا سولماز را در هنگام آوردن آب از چشمه میبیند. سولماز در گفتوگو با گالان اوجا به او قول میدهد که اگر بتواند چادرشان را بردارد همسر او میشود (چادر ایلهای ترکمن). یموت و گوکلان به دلیل اختلافاتی که داشتند، قسم خورده بودند که نه یموت از گوکلان دختر بستاند نه گوکلان از یموت. گالان نمیداند چگونه به سولماز برسد. تا اینکه تصمیم میگیرد رسم دزدیدن دختر را به جا آورد. شبهنگام که سولماز به همراه پدر و برادران شیردلش در چادر شام میخورند گالان با اسبش وارد چادر میشود، سولماز را در بر میگیرد و به حالتی قهرمانانه به یموت بازمیگردد. دو برادر گالان پس از این حادثه، به دست گوکلانها کشته میشوند و گالان تا زنده است نفرت از گوکلانها را فراموش نمیکند. سولماز عاشق و دلباختهی گالان است و او نیز نفرت از گوکلانها را در دل جا میدهد. زندگی گالان با بهدنیاآمدن دو پسرش آقاویلر و آقشامگلن ادامه مییابد. اما قرار نیست اختلافات میان این دو قوم به همین جا ختم شود. زندگی پهلوانانهی گالان سمت و سویی دیگر پیدا میکند و سولماز که هممسیر شوهرش است، راه او را ادامه میدهد.
بانوی قصه
نویسنده: الناز پاکپور
انتشارات: انتشارات سخن
نام شخصیت زن: همراز (متین، زیبا، آرام، بازیگر، صداپیشه، صبور)
نام شخصیت مرد: حامی (عموی خواهرزادههای همراز، حامی، مؤدب، کمی خودشیفته و حساس، مغرور)
زمان داستان: معاصر
جذابیت داستان: گفتوگوی میان همراز و حامی و کلکلهایی که باهم دارند به جذابیت داستان افزوده است.
نکتهی داستان: از یک سو خواننده با تلاش همراز همراه میشود که برای داشتن خواهرزادههایش از پای نمینشیند و از سوی دیگر، با فراز و فرودهای یک رابطهی جالب همراه میشود که عشق را از دیدی دیگر به خواننده نشان میدهد.
همراز نام دختر این داستان است. او بازیگر تئاتر و شیفتهی هنر است. بعد از مرگ خواهرش، دایما، او میخواهد به دیدن خواهرزادههایش برود. اما پدربزرگ آنها مانع این دیدار میشود. همراز میخواهد هرطور شده به خواستهاش برسد حتی اگر با پدربزرگ بچهها دربیفتد؛ تااینکه عموی بچهها، حامی، وارد داستان میشود. بعد از دیدار با حامی، اتفاقات پیشبینیناپذیری برای همراز رخ میدهد که مسیر داستان را به کل تغییر میدهد.
سیگار شکلاتی
نویسنده: هما پوراصفهانی
انتشارات: انتشارات سخن
نام شخصیت زن: سارا (ماجراجو، انتقامگر، زیبا، مرموز، مستقل، قوی)
نام شخصیت مرد: شهراد (دارای مشکل با خانواده و گذشتهی تلخ، ماجراجو)
نام شخصیت مرد: اردلان (فداکار، حامی)
زمان داستان: معاصر
جذابیت داستان: کشف معمای هویت سردستهی باند مواد مخدر؛ داستان پلیسی و جنایی
دو مرد که هرکدام سرگذشت غمانگیز و خاصی دارند، مخفیانه وارد باند تولید مواد مخدر میشوند. آنها ماموریت عجیبی دارند: باید سردستهی این گروه را پیدا کنند. همینجاست که سارا به جمعشان اضافه میشود. سارا که میخواهد انتقام برادرش را بگیرد به آنها میپیوندد؛ اما در حین داستان یک مثلث عشقی میانشان شکل میگیرد. عشقی که چاشنی ماجراهای جنایی و درگیریهای عجیبی میشود. یکی از این سه نفر به آخر خط رسیده و تنهاست. برای اینکه سقوط نکند حاضر است به هرچیزی چنگ بیندازد. اما تفاوتش با آدمهای دیگر در این است که او میخواهد از سقوط دیگران هم جلوگیری کند. به همین دلیل وارد این گروه میشود. همکاری او با دختری قوی، سارا، ماجراهایی سرشار از هیجان رقم میزند. دختری که در زندگی از هر چیزی برخوردار بوده اما هیچکدام مانع نشده تا شخصیتی ضعیف داشته باشد. او به خودش تکیه میکند و همین کافی است.
خیال ماندنت را دوست دارم
نویسنده: مائده فلاح
انتشارات: انتشارات شقایق
نام شخصیت زن: آرام (پرشر و شور، بیپروا، لجباز، مغرور)
نام شخصیت مرد: مازیار (سرکش، عاشق و لجباز)
زمان داستان: معاصر
جذابیت داستان: گفتوگوهای آرام و مازیار
داستان خیال ماندنت را دوست دارم از جایی شروع میشود که آرام به دلیل بیپرواییهایش، نامزدش وحید را که مردی جذاب است، از دست میدهد. او مغرور است و میخواهد خود را محکم نشان دهد. آرام نهتنها از وحید و بیعرضگیاش متنفر بوده، به دوست او، مازیار هم همین حس را دارد. اما حقیقت این است که خودش اینطور خیال میکند. داستان پیش میرود و مازیار بعد از مطمئنشدن از پایان رابطهی وحید و آرام، قدم پیش میگذارد و میخواهد آرام پر شر و شور را به دختری آرام تبدیل کند. در همین زمان در اولین سفرشان به شمال، فیلمی از طرف یک ناشناس برای آرام فرستاده میشود که زندگی او را دستخوش تغییر بزرگتری میکند. او در را به روی مازیار قفل میکند و فرار میکند و این موضوع باعث شروع اتفاقات عجیب داستان میشود.
دانلود کتاب از اپلیکیشن طاقچه