معرفی ۱۶ داستان ترسناک

تصور کنید یک روز خوش دارید کنار ساحل قدم می‌زنید که مردی به سراغ شما می‌آید و ازتان می‌پرسد دوست دارید خون‌آشام شوید؟!
این اتفاقی است که روزی برای شخصیت اصلی داستان ترسناک «مصاحبه با خون‌آشام» رخ می‌دهد. و اتفاقا او به این سوال پاسخ مثبت می‌دهد. چطور؟ اینکه چرا این تصمیم را می‌گیرد و بعد چه اتفاقاتی برایش رخ می‌دهد و رنج‌ها و قتل‌ها و خونریزی‌هایی که می‌بیند، همه در این رمان هیجان‌انگیز به قلم آن رایس روایت شده است.

شایعات درباره‌ی عمارت هیل هاوس روز‌به‌ٰروز بیشتر می‌شود. می‌گویند در این عمارت اتاق‌ها ثابت نمی‌مانند و ارواح آن را تسخیر کرده‌اند. یک گروه چهار نفره برای بررسی این شایعات پا به این عمارت ترسناک و سرد و هزارتو می‌گذارند. یکی از آن‌ها دانشمندی است که در زمینه‌ی ماوراالطبیعه تخصص دارد، دیگری دستیار دانشمند، به نام تئودورا است. نفر سوم کسی است که عمارت به او ارث خواهد رسید و آخرین نفر، دختر جوانی است که گفته می‌شود از تسخیر ارواح سر در می‌آورد. اما به نظر می‌آید تخصصش این بار به کمکش نخواهد آمد!

دراکولا، داستان ترسناک و عاشقانه‌ای است که در سال ۱۸۹۰ نوشته شده. داستان یک کنت خون آشام که بر سرزمینی بزرگ، حکم‌فرمایی می‌کند. او به دنبال گسترش همنوعان خود است و توسط وکیلی انگلیسی که برای معامله با او وارد داستان شده، به چالش کشیده می‌شود. جالب است بدانید که استوکر، نویسنده این اثر، دراکولای خون‌خوار را، بر اساس شخصی واقعی به تصویر کشیده است. فرمانروایی رومانیایی که برای ایجاد ترس در دل مردم، لباس‌های تیره می‌پوشید، خانه‌اش را سراسر قرمز رنگ کرده بود و همیشه شراب سرخ می‌نوشید. او حالا، در قصر خود در رومانی، مدفون است.

شخصیت دراکولا در فیلم‌های ترسناک بارها استفاده شده است. فیلم «دراکولای برام استوکر» ساخته فرانسیس فورد کاپولا اقتباسی از این اثر است.

اغلب از ربکا به‌عنوان یک داستان ترسناک کلاسیک یاد می‌کنند. این رمان جذاب داستان زنی را روایت می‌کند که تا پایان داستان نام او را نمی‌فهمیم و صرفاً به نام خانم دووینتر شناخته می‌شود. او با مردی آشنا می‌شود که همسر زیبایش در یک سانحه از دنیا رفته است و با او ازدواج می‌کند و به قصری اسرارآمیز و زیبا می‌رود. اما در این قصر رازهایی جا خوش کرده‌اند که سرنوشت دختر جوان را از این رو به آن رو می‌کنند.
رمان ربکا روایتی از آزار و اذیت‌های روانی را بازگو می‌کند که شما را میخکوب خواهد کرد.

بچه‌های خاص خانه‌ی خانم پریگرین یک رمان فانتزی نوشته‌ی رنسام ریگز است. این کتاب، داستان ترسناک پسری را روایت می‌کند که حوادث وحشتناکی را از سر می‌گذراند. او از سر کنجکاوی سرنخ‌هایی را دنبال می‌کند تا اینکه به خانه‌ای دورافتاده و عجیب می‌رسد که مخصوص کودکان است…

این رمان هم جزو پرفروش‌ترین کتاب‌های نیویورک تایمز بوده و هم جزو محبوب‌ترین کتاب‌های ژانر خودش در طاقچه است. تیم برتون، کارگردان مشهور، نیز سال ۲۰۱۹ فیلمی از روی این داستان هیجان‌انگیز ساخت که پینشهاد می‌کنیم آن را هم ببینید.

رمان «فرانکشتاین»، پیوند بشر قرن نوزدهمی است با علم مدرن نوپا. شرح ماجرای دانشمندی بلند پرواز که با استفاده از جریان الکتریسیته و اعضای بدن مردگان، هیولایی غول پیکر، وحشتناک و خارج از کنترل می‌سازد. هیولایی که حتی خود سازنده‌اش هم توان غلبه بر او را ندارد. مری شلی، این داستان را برآمده از یکی از کابوس‌های شبانه‌ی خود می‌داند.

این کتاب ترسناک شهرت خود را مدیون اقتباس‌های سینمایی است. از این اثر بیش از ۳۰ اقتباس سینمایی ساخته شده که معروف‌ترین آن‌ها در سال ۱۹۹۴ با بازی رابرت دنیرو است. در سال ۲۰۱۴ نیز  با عنوان «من فرانکنستاین» اثری ساخته شده است.

ماجرای این داستان ترسناک، از زاویه‌ی دید وکیلی به نام آقای اوترسون، در انگلستانِ قرن نوزدهم روایت می‌شود. او، مدام حرف از مردی به نام ادوارد هاید می‌شنود که بسیار شرور و وحشت‌آور است. این مرد، به ظاهر توسط دکتر جکیل، پزشکی درستکار مطالعه می‌شود و با او زندگی می‌کند. اما حقیقت چیز دیگری است. دکتر جکیل که بر روی دوگانه‌ی خیر و شر در وجود انسان کار می‌کند، موفق به ساخت دارویی شده است که تمام بدی‌های یک شخص را در وجود انسانی دیگر، مجزا می‌کند.

مضمون اصلی این کتاب دوگانگی شخصیت است. این داستان بیش از ۱۲۰ بار در تئاتر و فیلم‌های سینمایی مورد اقتباس قرار گرفته است.

داستان ترسناک جعبه‌ی پرنده نوشته‌ی جاش ملرمن، فضایی پساآخرزمانی دارد. در این داستان موجوداتی وجود دارند که اگر به آنها نگاه کنید، در همان لحظه تصمیم به خودکشی می‌گیرید و در کمتر از چند ثانیه بدون این که دردی احساس کنید یا به چیزی خاص فکر کنید زندگی‌تان را تمام می‌کنید. در فضای این رمان باید وقتی از فضای بسته خارج می‌شوید چشمتان را با دستمالی ببندید و بینایی‌تان را به صفر برسانید تا مرتکب خودکشی نشوید. مالوری و دو فرزندش در این میان به دنبال پناه‌گاهی هستند اما با چشمان بسته.
اقتباس سینمایی از این رمان توسط سوزان بیر یکی از پرمخاطب‌ترین فیلم‌های ژانر وحشت ۲۰۱۸ است.

حتما شما هم داستان‌های عاشقانه‌ی زیادی شنیده‌اید. اما تصور کنید چه می‌شود اگر یک شبح ترسناک و مخوف، عاشق شود؟! داستان کتاب ترسناک «شبح اپرا»، بر اساس شایعات پر رمز و رازی نوشته شده که در پاریس۱۹۱۰ بین مردم رواج داشت. شبحی ترسناک، عاشق بازیگر زنی به نام کریستین دائه شده است.بازیگری که در سالن اپرای پاریس، نمایشی را بر روی صحنه دارد. او، با توجه به ماهیت هولناک خود، تلاش می‌کند تا کریستین، بازیگری موفق باشد!

جالب است بدانید این رمان در ابتدا فروش خوبی نداشت. اما زمانی که چند فیلم و نمایش بر اساس آن ساخته شد، تبدیل به رمانی پرفروش شد. معروف‌ترین نسخه سینمایی آن در ۲۰۰۴ ساخته شده که نامزد دریافت چندین اسکار نیز شده است.

بدون شک ادگار آلن پو یکی از مهم‌ترین نویسندگان در ژانر ادبیات جنایی و ترسناک است. او سرنخ تمام ماجراهای جنایت را از اول دراختیار خواننده قرار می‌دهد، اما از زاویه‌ای که برایشان پنهان بماند. معمای قتل ماری ژوزه، ماجرای یک قتل واقعی است. تنها تفاوت آن با واقعیت این است که پو داستان را از نیویورک به پاریس منتقل کرده. روایت داستان نیز از خلل بریده‌های روزنامه صورت گرفته است. قتلی که در جولای ۱۹۴۱ اتفاق افتاد و همه ابتدا تصور کردند به راحتی راز آن برملا می‌شود، اما فقط با گذشت یک هفته، پیچیدگی‌های آن خود را نشان دادند. این اثر را می‌توان به جرات سرآغاز تحول در شیوه روایت‌های جنایی دانست.

استیون کینگ در یکی از چندین و چند داستان ترسناک خود، این بار به سراغ یک معلم بیسبالِ محبوب می‌رود. تری میتلند که مربی بیسبال بچه‌هاست، ظاهرا پسری یازده ساله را به طرزی غم‌انگیز کشته است. حالا، پدر یکی از شاگردان او، که کارآگاهی کارکشته است، در پی آن است که راز قتل را کشف کند. اما سیری از ماجراهای هولناک، به مرور، خودی نشان می‌دهند. در سال ۲۰۱۸ این داستان در دستور کار شبکه HBO قرار گرفته است تا سریالی با همین عنوان ساخته شود. اگر می‌خواهید با دیگر آثار این نویسنده آشنا شوید می‌توانید به سایت استیون کینگ مراجعه کنید.

مردی معقول و معمولی، به دنبال خانه‌ای برای اجاره می‌گردد. وقتی بالاخره آپارتمان مناسبش را پیدا می‌کند، می‌فهمد که مستاجر قبلی این آپارتمان، چندی قبل از آمدن او، خود را از پنجره پرت کرده و مرده است. او، با دیدن رفتارهای مشکوک ساکنین ساختمان، فکر می‌کند که توطئه‌ای درکار است و حالا قرار است گریبان او را بگیرد. او که به مرز جنون رسیده است، می‌خواهد جلوی جریان این اتفاقات را بگیرد. رومن پولانسکی در سال ۱۹۷۶ فیلمی بر اساس این رمان ساخته است.

این رمان داستان زندگی دو خواهر به همراه عموی بیمارشان در یک روستای مرموز را روایت می‌کند. هذیان‌گویی‌های عموی این دو دختر پرده از راز جنایت والدین این دو دختر، برادر کوچک آنها و عمه‌شان بر می‌دارد. شرلی جکسن در این رمان با تاکید بر مفهوم نزاع خیر و شر داستان خود را روایت کرده است. این کتاب مانند دیگر کتاب‌های جکسن مضمونی روانشناسانه دارد و این‌بار او بر موضوع «غیریت یا دگربودگی» دست گذاشته است.

داستان‌های کوتاه، گاهی کوبندگی بیشتری از رمان‌های بلند دارند. این، در مورد کتاب‌های ترسناک، حتی می‌تواند بیشتر حس شود. کتاب «در قلمروی وحشت»، مجموعه‌ای است از هشت داستانِ کوتاه رعب‌انگیز در سبک گوتیک که به درونیات و کابوس‌های شخصی می‌پردازد. در میان نویسندگان این کتاب، نام افراد سرشناسی چون جک لندن و ادگار آلن پو به چشم می‌خورد.

ریو موراکامی در رمان ترسناک آزمون بازیگری داستان یک تست بازیگری را نوشته است که هدف دیگری پشت آن خوابیده است. شیگه‌هارو آئویاما که همسرش را از دست داده با پسرش در توکیو زندگی می‌کند. او به خاطرات زندگی با زنش وفادار است اما پسرش به او پیشنهاد می‌کند که دوباره ازدواج کند. شیگه‌هارو آئویاما برای نزدیک شدن به زنان مشکل دارد به همین دلیل تصمیم می‌گیرد با کمک دوستش که تهیه‌کننده است یک آزمون بازیگری ترتیب دهند و به این ترتیب با زنان آشنا شود. در این میان دختری توجه او را جلب می‌کند و بر خلاف هشدارهای دوستش، شیگه‌هارو آئویاما تصمیم می‌گیرد با او رابطه‌ای برقرار کند…

اگر دوست دارید داستانی ترسناک و روانشناسانه بخوانید، کتاب آزمون بازیگری انتخاب خوبی برای شما است.

«ارتفاع» یک اثر هیجان‌انگیز و داستان ترسناک دیگر از سلطان ژانر وحشت، استیفن کینگ است. شخصیت اصلی این رمان، اسکات کری ظاهرا دچار یک بیماری شده‌است. ظاهر او تغییری نکرده اما وزنش مدام در حال کم شدن است. یک چیز عجیب و غریب هم درباره بدن او وجود دارد، وزن او بی لباس و با لباس یکسان است. اسکات نگران این موضوع می‌شود و با دکتری مشورت می‌کند. از سویی دیگر او با دو زن همسایه خود که سگ‌هایشان روی چمن جلوی خانه او خرابکاری می‌کنند، اختلاف دارد، این دو زن می‌خواهند رستورانی راه بیاندازند و مردم مخالف‌ آنها هستند؛ اما اسکات علی‌رغم اختلافش با آنها تصمیم می‌گیرد کمکشان کند. در این میان وزن اسکات پیوسته کمتر و کمتر می‌شود و اتفاقی عجیب و باورنکردنی برایش می‌افتد: