لوگو طاقچه
تصویر جلد چند رمان عاشقانه طنز

معرفی رمان‌های عاشقانه‌ طنز

5,203 بازدید

طنز باید در زندگی جاری باشد تا ما بتوانیم در برابر سختی‌ها و دشواری‌ها ایستادگی کنیم. همان‌طور که عشق باید در زندگی حاضر باشد تا ناملایمات را به ملایمت تبدیل کند و شور‌وشوق و نور به زندگی ببخشد. اما ترکیب عشق و طنز چطور؟ 

در این یادداشت از وبلاگ طاقچه به سراغ معرفی رمان‌های طنز عاشقانه رفته‌ایم. اما پیش از آن کمی درباره طنز و اهمیتش نیز می‌خوانیم و سپس به سراغ مرور کتاب‌ها می‌رویم؛ رمان‌هایی که ترکیبی از هردو چاشنی شیرین طنز و عشق را با هم دارند و می‌توانند انتخاب‌های خوبی برای وقت گذراندن در روزهای پایانی تابستان، شب‌های پاییزی و یا حتی برای تمام لحظاتی که نیاز به فارغ شدن از این دنیا داریم، باشند. 

چرا طنز؟

طنز، خندیدن به ریش مشکلات نیست. بلکه برعکس، بیان مشکلات است. طنز قرار نیست به مخاطب پیام بی‌خیالی در مقابل مشکلات را بدهد. در عوض گاهی از قدرتش استفاده می‌کند تا مشکلات را به مخاطبش یادآوری کند! طنزنویس با کمک گرفتن از عناصری مانند بزرگ‌نمایی، کجی‌ها و زشتی‌ها را بیان می‌کند. و در نهایت، اگرچه طنز مخاطب را می‌خنداند، اما گاهی در پس این خنده، اشک و آه و لبخندی تلخ نهفته است.

پیشنهاد می‌کنیم یادداشت «چطور رمان بخوانیم» را هم مطالعه کنید.

دایی جان ناپلئون

دایی جان ناپلئون

نویسنده: ایرج پزشکزاد

انتشارات: فرهنگ معاصر

خرید کتاب

آوازه عشق پسری نوجوان به دختردایی‌اش، لیلی، که یک بعد‌از‌ظهر گرم تابستان ساعت سه‌و‌ربع کم آغاز شد، همه جا پیچیده است. اما آن چیزی که دایی‌جان ناپلئون را به یک اثر ماندگار تبدیل کرده است، ترکیب این عشق و عاشقی با طنز شیرین و ظریف ایرج پزشک‌زاد است. 

دایی جان ناپلئون را باید یکی از بهترین نمونه‌های رمان طنز ایرانی بدانیم. پزشک‌زاد مخاطبان را همراه با خود به دل داستانش می‌برد تا برایشان از جامعه ایرانی بگوید. جامعه‌ای که آدم‌های مختلفی دارد. اهل یک خانواده در خلال جنگ جهانی دوم، در یک عمارت بزرگ همه با هم زندگی می‌کنند و از پزشک داروساز تا مامور بازنشسته‌ ژاندارمری و قصاب هم میانشان هست. همین برخوردها میان اعضای این خانواده و اختلاف نظرها و مشکلاتشان است که داستان را پیش می‌برد و مخاطب را حسابی می‌خنداند.

ایرج پزشک‌زاد با خلاقیتش، شخصیت‌هایی فراموش‌نشدنی می‌آفریند که نمونه و مثالشان را می‌توانیم در جمع‌های مختلف ببینیم. او تکیه کلام‌هایی هم خلق می‌کند که هنوز هم در مکالمات عادی و روزمره مردم جریان دارد و البته همه با شنیدنش، لبخند می‌زنند. 

بستن تبلیغ

چگونه با پدرت آشنا شدم؟

چگونه با پدرت آشنا شدم؟

نویسنده: مونا زارع

انتشارات: نشر چشمه

خرید کتاب

مونا زارع، طنزنویس جوان و خوش‌ذوق ایرانی است. او در روزنامه‌های مختلف ستون‌های طنزنویسی داشت و تا به امروز دو کتاب هم منتشر کرده است. زارع در کتاب چگونه با پدرت آشنا شدم، داستان آشنایی زنی جوان با همسرش را روایت می‌کند. داستان در قالب نامه‌هایی است که این زن برای دخترش نوشته و ماجرای آشنایی خودشان را روایت کرده است. مونا زارع پیش‌تر، این نامه‌ها را در روزنامه‌ همشهری منتشر کرده بود. اما حالا با یک پایان‌بندی متفاوت، این اثر به یک کتاب مستقل تبدیل شده است. 

یکی از کارکردهای اصلی طنز، بیان زشتی‌ها و ناهنجاری‌های جامعه در قالبی است که مخاطب را به خنده بیندازد. زارع خوب می‌داند چطور مشکلات و مسائلی را که زنان با آن‌ها درگیرند، از رسم و رسومات کهنه گرفته تا باورهای منسوخ و قدیمی، به طنز بیان کند و همین موضوع از او یک نویسنده و طنزنویس موفق ساخته است. 

بخشی از کتاب صوتی چگونه با پدرت آشنا شدم؟ را بشنوید.

چگونه با پدرت آشنا شدم؟

نویسنده: مونا زارع

گوینده: آزاده مؤیدی‌فرد

انتشارات: رادیو گوشه

مردی به نام اوه

مردی به نام اوه

نویسنده: فردریک بکمن

مترجم: الناز فرحناکیان

انتشارات: نشر نون

خرید کتاب

مردی به نام اوه، اولین کتاب از نویسنده‌ سوئدی بود که توانست برای مدت‌ها پرفروش بماند. اما چرا قصه پیرمردی تلخ و بداخلاق باید آنقدر جذابیت داشته باشد که نویسنده‌اش را معروف کند و دوبار هم مورد اقتباس سینمایی قرار بگیرد؟

این رمان، داستان زندگی پیرمردی به نام اوه است که بعد از مرگ همسرش، امید به زندگی‌اش را از دست داده و در پی راهی برای خودکشی است. اما تلاش‌هایش تا اینجا هیچکدام موفق از آب درنیامده است. تا اینکه همسایه‌های جدیدی به محل زندگی‌اش اسباب‌کشی می‌کنند. همسایه‌هایی پرسروصدا با چندتا بچه که همان اول کار، صندوق پستی اوه را هم نابود می‌کنند! حتما فکر می‌کنید این بار تلاش‌های اوه برای پایان دادن به زندگی‌اش شدت می‌گیرد اما خب، فردریک بکمن نمی‌گذارد این اتفاق در داستانش بیفتد!

مردی به نام اوه، قصه عشق و امید به زندگی است و قرار است هم داستان عاشقانه اوه و همسرش را برایمان روایت کند و هم از زندگی جدید اوه بگوید. زندگی‌ای که با حضور همسایه‌های ایرانی جدید، متفاوت، خوش‌رنگ و لعاب‌تر و البته امیدوارانه‌تر می‌شود! باید دید که نویسنده چطور با کمک طنز، ماجرای غم‌انگیز اوه را به کتابی خواندنی و پرشور تبدیل می‌کند.

بخشی از کتاب صوتی مردی به نام اوه را بشنوید.

مردی به نام اوه

نویسنده: فردریک بکمن

گوینده: آرمان سلطان‌زاده

انتشارات: آوانامه

پیشنهاد می‌کنیم یادداشت «معرفی رمان‌های طنز خارجی» را هم بخوانید.

غریزه وصلی؛ نسخه‎ی کامل

غریزه وصلی؛ نسخه‎ی کامل

نویسنده: مهرداد صدقی

انتشارات: مهرداد صدقی

خرید کتاب

اگر کتاب‌های مهرداد صدقی به‌خصوص مجموعه آبنبات‌ها را خوانده باشید، حتما می‌دانید که او طنزنویس قهاری است و شخصیت این مجموعه کتاب‌هایش، جوانی به نام محسن است که با بدبیاری و البته شیطنت‌هایش مدام گرفتار موقعیت‌های عجیب می‌شود. صدقی هم از همین موقعیت‌های عجیب کمک گرفته است تا قصه‌های طنزآمیز خلق کند. حالا در کتاب غریزه وصلی هم دوباره با محسن روبه‌رو می‌شویم. همان شخصیت‌ها و اهالی ساکن کوچه سیدی در بجنورد، با داستانی متفاوت دوباره حاضر شده‌اند تا لبخند به لب مخاطبان بیاورند. 

قصه کتاب غریزه وصلی از این قرار است: محسن، نوار ویدیوئی را که متعلق به دایی‌اش است، اشتباهی به دست یکی از همسایه‌ها، یعنی آقای اشرفی، می‌دهد و همین موضوع، آغاز دردسرهای خنده‌دار و شیرین این کتاب است. آشنایی محسن با دختری به نام زلیخا هم از سر همین نوار ویدیوئی آغاز می‌شود و… البته نباید فراموش کنیم که تمام این ماجراها زمانی اتفاق می‌افتد که داشتن نوار ویدیوئی و دستگاه پخش آن جرم بود و ممنوع اعلام شده بود!

اگر مجموعه کتاب‌‌های آبنبات‌ها را خوانده‌اید، حتما از خواندن داستان غریزه وصلی لذت می‌برید چون این داستان دوباره شما را به همان محله می‌برد و خاطرات شیرین و جدیدی برایتان می‌سازد. اما اگر آن مجموعه را نخوانده‌اید، جایی برای نگرانی نیست. چراکه داستان این کتاب، از داستان‌های کتاب‌های مجموعه آبنبات، مستقل است.

نه حوا، نه آدم

نه حوا، نه آدم

نویسنده: املی نوتومب

مترجم: محمد نجابتی

انتشارات: نشر ستاک

خرید کتاب

قصه عشق و عاشقی میان معلم و شاگردها، همیشه و در همه‌جای جهان حضور داشته است. اما اینکه نویسنده‌ای بتواند از دل چنین موضوعی یک داستان عاشقانه طنز بسازد، کار هرکسی نیست. اما آملی نوتوم هر نویسنده‌ای نیست! به همین خاطر هم روی چنین موضوع حساسی دست گذاشته و یک عاشقانه طنز و شیرین به نام نه حوا نه آدم از دل آن بیرون آورده است. 

ماجرا، ماجرای دختری به نام آمیلی است؛ دختری پرشور و شر که نسخه‌ای خیالی از خود نویسنده است. او تصمیم گرفته است تا زبان ژاپنی‌اش را تقویت کند، بنابراین راه عجیبی برای این کار انتخاب می‌کند: تدریس زبان فرانسه به شاگردان ژاپنی. اما گردش روزگار این‌طور است که از اعلامیه‌هایی که در سوپرمارکت‌ها زده است، فقط یک شاگرد درمی‌آید. مردی جوان، خجالتی و آرام که هرچند از زبان فرانسه چیز زیادی نمی‌داند اما اشتیاقش به یادگیری آنقدر بالا هست که او را هر روز به محل برگزاری کلاس بکشاند… احتمالا بقیه داستان را هم خودتان می‌توانید حدس بزنید!

آملی نوتوم در این رمان، تصویری متفاوت از عشق به مخاطبانش ارائه می‌کند. تصویری که جذاب و هیجان‌انگیز است و البته فاصله‌اش را هم با افسانه‌های سنتی و کهن عاشقانه به‌خوبی حفظ کرده است. 

رازم را نگه دار

رازم را نگه دار

نویسنده: سوفی کینزلا

مترجم: نفیسه معتکف

انتشارات: انتشارات لیوسا

خرید کتاب

رازها چه نقشی در زندگی شما دارند؟ آیا رازی دارید که برملا شدنش، زندگی‌تان را زیر‌و‌رو کند؟ آیا آدم‌هایی که دور‌و‌برتان هستند، به‌اندازه‌‌ی کافی رازنگهدار هستند؟ آیا می‌توانید به غریبه‌ها اعتماد کنید و رازهایتان را با آن‌ها در میان بگذارید؟ سوفی کینسلا در رمان رازم را نگه دار، از همین موضوع، یک کتاب طنز عاشقانه ساخته است.

شخصیت اصلی کتاب، دختری به نام اِما است که در یک رابطه احساسی است. رابطه‌ای که ظاهرا خوب و موفق است اما بدون هیچ‌گونه هیجانی پیش می‌رود. وقتی او برای یک سفر کاری مجبور است به شهر دیگری برود، اتفاقی عجیب می‌افتد که زندگی‌اش را تحت تاثیر قرار می‌دهد. هواپیمایی که اِما سوار آن است، در یک چاله هوایی می‌افتد و او که ترس از پرواز دارد، مرگ را در یک‌قدمی خودش می‌بیند. احساس نزدیکی به مرگ باعث می‌شود تا اِما دست به کاری احمقانه بزند: افشا کردن تمام رازهای زندگی‌اش برای مرد غریبه‌ای که صندلی کنار او نشسته است.

همه ما در موقعیت‌های مختلف با غریبه‌ها حرف زده‌ایم. احتمالا صبحت‌ها درحد متعارف وضعیت آب‌وهوا یا نهایتا پیدا کردن یک آدرس عجیب است. اما آیا تابه‌حال رازمان را به یک غریبه گفته‌ایم؟ اگر آن غریبه کمی بعد به فردی تبدیل شود که هر روز قرار است ببینیم‌اش، کار سخت می‌شود. سخت‌تر وقتی است که آن غریبه نه فقط از یک راز، بلکه از تمام رازهای زندگی ما خبر داشته باشد!

بخشی از کتاب صوتی رازم را نگه دار را بشنوید.

رازم را نگه دار

نویسنده: سوفی کینزلا

گوینده: متین بختی

انتشارات: انتشارات ماه آوا

گردنبندم را پیدا کن

گردنبندم را پیدا کن

نویسنده: سوفی کینزلا

مترجم: الهه صالحی

انتشارات: انتشارات لیوسا

خرید کتاب

رابطه شما با ارواح چطور است؟ آیا فکر می‌کنید ارواح در زندگی ما حضور مستقیم دارند یا اینکه اصلا باور و اعتقادی بهشان ندارید؟ داستان‌هایی را که درباره‌ ارواح نوشته می‌شوند، می‌پسندید یا به چشم رمان‌های فانتزی و علمی تخیلی نگاهشان می‌کنید؟ سوفی کینسلا در کتاب گردنبندم را پیدا کن، سراغ همین سوژه رفته است. اما به جای اینکه داستانی ترسناک و فانتزی بنویسد، مسیری عجیب انتخاب کرده است. 

لارا لینگتون در مراسم به خاکسپاری یکی از بزرگان فامیلشان است؛ سیدی لنکستر که بالاخره در صدوپنج‌سالگی تصمیم گرفته است از این دنیا دل بکند و راهی سفری همیشگی به دیار باقی شود. از تمام مراسم مربوط به خاکسپاری که بگذریم، اتفاقی عجیب برای لارا می‌افتد. روح سیدی، البته روحی که خیلی‌خیلی جوان‌تر از سیدی مرحوم است، ظاهر می‌شود و تنها کسی که می‌تواند او را ببیند، لارا است. اما چه چیزی باعث شده که حتی روح یک زن صدوپنج‌ساله هم نتواند از دنیا دل بکند و باز هم به دنیای آدم‌های فانی برگردد؟ 

سیدی، گردنبندش را گم کرده است. گردنبندی ارزشمند که همیشه با او بوده و حالا بدون این گردنبند، سیدی نمی‌تواند سفرش را کامل کند و حالا لارا، تنها کسی که روح سیدی را می‌بیند و صدایش را می‌شنود، باید به او در پیدا کردن این گردنبند عجیب کمک کند. 

نفرت بازی

نفرت بازی

نویسنده: سالی تورن

مترجم: فرشاد شالچیان

انتشارات: نشر آموت

خرید کتاب

قصه‌ کتاب نفرت بازی مانند قصه‌ آشنای بسیاری از عاشقانه‌هاست که شنیده یا دیده‌ایم. عشقی آتشین که اول با سروشکل یک نفرت سوزاننده ظاهر می‌شود و کم‌کم نفرت کم‌رنگ می‌شود و جای خودش را به محبت می‌دهد. سالی تورن، از همین ماجرا کمک گرفته است تا یک ماجرای عاشقانه و جذاب بسازد. کتابی که خواندنش قطعا می‌تواند لبخند به لبتان بیاورد.

لوسی هاتن در محل کارش، شخصیتی محبوب است. او به خودش اطمینان دارد و منتظر یک ترفیع است که مدت‌هاست برایش نقشه کشیده، برنامه‌ریزی کرده و البته لیاقتش را دارد. اما وجود جاشوا تمپلمن، همکار ناشی و خشکِ او، ممکن است کاخ آرزوهایش را خراب کند. لوسی و جاشوا، بدون اینکه اعتراف کنند، وارد یک بازی خطرناک می‌شوند: آن‌ها باید سخت تلاش کنند تا برتری خودشان را اثبات کنند. اما لوسی متوجه چیز عجیبی درباره خودش می‌شود. دیدن جاشوا، دشمن قسم‌‌خورده‌اش در روزهای عادی و سر کار کافی نیست که حالا پای جاشوا به رویاهای او هم باز شده است؟ 

بخشی از کتاب صوتی نفرت بازی را بشنوید.

نفرت بازی

نویسنده: سالی تورن

گوینده: مریم پاک‌ذات

انتشارات: آوانامه

5,203 بازدید
برچسب ها
بستن تبلیغ

Avatar

صدف کاظمی


اشتراک گذاری یادداشت
5 1 رای
امتیاز مطلب
اشتراک
اطلاع از
guest
0 دیدگاه ها
بازخورد داخلی
نمایش همه کامنت ها
یادداشت های مشابه

دانلود کتاب از اپلیکیشن طاقچه

نصب طاقچه