کتاب دزد
نویسنده: مارکوس زوساک
مترجم: مرضیه خسروی
انتشارات: انتشارات نگاه
کتابها دربارهی همه چیز هستند؛ دربارهی زندگی، مرگ، تاریخ، فلسفه، علم و… . اما یکسری از کتابها دربارهی خود کتابها هستند. درحقیقت، نویسندهی این کتابها به ستایش کتابها میپردازند و دنیایی را که خوانندهها با خواندن کتابها تجربه میکنند، به تصویر میکشند. کتابها شاید به خودی خود دارای ارزش نباشند. بلکه نویسندهی پشت آن کتابها و تفکری که در کتابها وجود دارد به آنها ارزش میبخشد. زیباترین خاطراتی که از نوجوانی به یاد داریم مربوط به زمانی میشود که داستان تخیلی یا هیجانانگیز را میخواندیم. این خاطرات در گوشهی ذهنمان جا خوش میکند و در بزرگسالی هربار که با کتابی جدید مواجه میشویم تمام آن امنیت و حس خوب را به یاد میآوریم. از سوی دیگر، کتابخانهها، کتابفروشیها، کتابدارها و کتابفروشها و نویسندهها برای ما مکانها و شخصیتهای جالب و دوستداشتنی و کنجکاویبرانگیز هستند. کتابخانهها پر از راز و رمزند. به نظرمان کتابدارها آدمهای عجیبی هستند چون صبح تا شب در کنار کتابها زندگی میکنند. کتابفروشها هم آدمهای خوشبختیاند چون میتوانند همهی ما را در حال کتابخریدن ببینند و به احساسات ما پی ببرند. حتما پیشنهاد یک کتاب به ما میتواند برایشان بسیار هیجانانگیز باشد. هیچ چیزی جالبتر از بهاشتراکگذاشتن یک کتاب هیجانانگیز با خورههای کتاب نیست. دیدن نوجوانها وقتی یک کتاب را تمام کردهاند و سراغ جلد بعدی آن آمدهاند از تصاویر نابی است که گیر هر کسی نمیآید مگر خودش هم خورهی کتاب باشد.
داستانهایی وجود دارد که دربارهی کتابها و همین آدمهای خورهی کتاب است. هرکدام از آنها از دریچهای به کتاب و کتابخوانی نگاه کردهاند؛ اما همگی در ستایش کتابها و کتابخواندن نوشته شدهاند. با خواندن بعضی از آنها، همزمان که دارید یک کتاب را میخوانید مدام به داستانها و کتابهای دیگر هم پرتاب میشوید. این موضوع میتواند حسابی شما را سر حال بیاورد. چه چیزی بهتر از کتابی که در آن صدها کتاب دیگر هم وجود دارد؟ کتابی در دل کتابی دیگر. همچنین بعضی از آنها داستان زندگی خورههای کتاب است. آنهایی که با کتابخواندن خودشان را سر پا نگه داشتند و معنای زندگیشان را دوباره یافتند. در این یادداشت به سراغ چنین کتابهایی رفتهام؛ کتاب هایی درباره کتاب و کتابخوانی.
کتاب دزد
نویسنده: مارکوس زوساک
مترجم: مرضیه خسروی
انتشارات: انتشارات نگاه
در زمانهی جنگ و خشونت و خونریزی، چه چیزی میتواند تسلیبخش انسانها باشد و آنها را آرام کند؟ از این فراتر، وقتی بزرگترها درگیر جنگ هستند، کودکان و نوجوانان چگونه اوقات خود را میگذرانند و چطور میشود آنها را به گوشهی امنی فراخواند تا از آسیب پیرامونشان محافظت شوند؟ کتاب دزد داستان دختر نوجوانی به نام لیسل ممینگر است که در دوران جنگ جهانی دوم، از خانوادهاش دور میماند و تحت سرپرستی خانوادهی دیگری درمیآید. او تنها یک راه برای نجات خود پیدا میکند: کتاب دزدیدن و خواندن آنها. داستان در آلمان نازی رخ میدهد و اصل ماجرا دربارهی جنگ نیست؛ بلکه جنگ تنها بستری است که داستان در آن پیش میرود تا سختی و رنجی که قهرمان داستان متحمل میشود باورپذیرتر کند. شخصیتهای دیگر این داستان هرکدام به جذابیت داستان میافزایند: مادر لیسل در اردوگاه کار اجباری زندانی است، پدرخواندهی لیسل نوازندهی آکاردئون است، جوانی یهودی در زیرزمین خانهشان پنهان شده است و همسایهها هم هرکدام دنیایی برای خود دارند.
این دزد کوچک کتابها یاد میگیرد که چطور به وسیلهی کتابها و داستانها از خود دربرابر خشونت محیط بیرونش محافظت کند و روحش را زنده نگه دارد.
راوی این داستان منحصربهفرد و غافلگیرکننده است. اگر میخواهید بدانید این داستان را چه کسی یا چه چیزی تعریف میکند باید آن را بخوانید. مطمئنم بعد از تمامشدن داستان غافلگیر میشوید. البته بعد از آنکه یک دل سیر گریه کردید.
سایه باد
نویسنده: کارلوس روئیت ثافون
مترجم: علی صنعوی
انتشارات: نشر نیماژ
شاید بهترین داستان دربارهی کتابها، رمان سایهی باد باشد. این را میتوانید از هر کسی که این کتاب را خوانده بپرسید تا مطمئن شوید. چون همگی معتقدند هیچ داستانی اینقدر خوب نتوانسته دربارهی کتابها داستان بسازد و خواننده را با خود همراه کند.
فرض کنید پسربچهای ۱۰ساله هستید و حوالی سال ۱۹۵۰ با پدرتان که کتابدار است، در روز سرد زمستانی به قبرستانی از کتابهای فراموششده در بارسلون میروید. اگر فقط یک کتاب را بخواهید بردارید، از بین آن همه کتاب کدام را انتخاب میکنید؟ وقتی بفهمید آن کتاب بهنوعی سرنوشت شما را در آینده رقم میزند، چطور؟ درواقع، شما عهد میبندید که نگذارید آن کتاب فراموش شود و برای این هدف، باید تا پای جانتان ایستادگی کنید.
دنیل سمپر، قهرمان این داستان، کتاب سایه باد را انتخاب میکند. دنیل بزرگ میشود و نویسنده و شخصیتهای سایه باد با تمام معماها و ابهاماتی که دارند، به زندگی او وارد میشوند و از اینجاست که داستان واقعی سایه باد شروع میشود. نویسندهی سایه باد شخصیت عجیب و محبوب این کتاب است که هم دنیل و هم خوانندهها را شیفتهی خود میکند.
شما با خواندن سایه باد فقط با یک داستان تنها مواجه نیستید، بلکه ردپای صد سال تنهایی، جنزدگی، داستانهای بورخس، آنک نام گل امبرتو اکو، سهگانه نیویورک و گوژپشت نتردام را احساس میکنید. درحقیقت، شما یک داستان نمیخوانید، بلکه دهها داستان را پیش میبرید.
بخشی از کتاب صوتی سایه باد را بشنوید.
سایه باد
نویسنده: کارلوس روئیت ثافون
گوینده: تایماز رضوانی
انتشارات: انتشارات ماه آوا
کتابخانه نیمه شب
نویسنده: مت هیگ
مترجم: محمدصالح نورانیزاده
انتشارات: کتاب کوله پشتی
همهی ما در زندگی لحظاتی داریم که به حسرت گذشته میگذرد. با خودمان میگوییم اگر آنطور نمیشد، فلان کار را میکردیم و… . زندگیمان را در شرایط دیگری تصور میکنیم و به نتایج غمانگیزی میرسیم؛ چون فکر میکنیم هر شرایطی بهتر از شرایط الان خودمان است. نورا، قهرمان کتاب کتابخانه نیمه شب، هم دقیقا چنین حسرتهایی با خودش دارد و مدام به راههای نرفته و کارهای نکردهاش فکر میکند. نورا افسرده است و به خودکشی فکر میکند؛ تا اینکه طی ماجرایی به یک کتابخانه میرسد. کتابدار آنجا کتابی به نام حسرت را به او میدهد. به نورا فرصتی داده میشود تا تمام زندگیهایی که میتوانست داشته باشد را زندگی کند. قطعا نتیجهای که نورا از این ماجرا میگیرد برای شما هم جالب خواهد بود.
این داستان بیشتر از هر کتاب انگیزشی میتواند به شما انگیزه ببخشد. بزرگترین انگیزه برای زندگی ما این است که رنج و غم را بپذیریم و بدانیم که هیچ زندگی آرمانی و کاملی وجود ندارد که در آن همیشه شاد و خوشحال باشیم؛ همانطور که در کتاب میخوانیم: «اگه میفهمیدیم هیچ روش زندگیای وجود نداره که بتونه ما رو دربرابر غم و اندوه مصون کنه، قضایا خیلی راحتتر میشدن.»
حالا دیگر خوب میدانیم که کتابها مثل کتابی که نورا در دست گرفت، میتوانند زندگی ما را نجات دهند.
بخشی از کتاب صوتی کتابخانه نیمه شب را بشنوید.
کتابخانه نیمه شب
نویسنده: مت هیگ
گوینده: شیما درخشش
انتشارات: آوانامه
اگر از طرفداران کتابخانه نیمهشب هستید و نمیدانید کدام ترجمهی آن بهتر است؟ پیشنهاد میکنیم یادداشت «بهترین ترجمه کتابخانه نیمه شب» را بخوانید.
تجربهی سوگ برای هرکسی به شکلی رخ میدهد. عدهای دوست دارند با اطرافیانشان صحبت کنند و عدهای دیگر میخواهند تنهای تنها باشند. برای نینا، قهرمان داستان ما، اما سوگ به شکلی عجیب و جالب رخ داد. او تصمیم گرفت بعد از فوت خواهرش، هرروز یک کتاب بخواند تا تسکین پیدا کند. تولستوی و مبلمان بنفش روایت نینا و کتابهایی است که او میخواند و دردی که هرروز تسکین مییابد. در حین کتابخواندن، قسمتهایی از زندگی نینا روایت میشوند. درحقیقت، هر قسمت از یک کتاب به بخشی از زندگی نینا گره میخورد و آن را تسلی میدهد. شاید هیچ منبعی بهتر از کتابها نمیتوانند به پرسشهای ما دربارهی مرگ، زندگی، غم و… پاسخ دهند. پاسخهایی که اگرچه قطعی نیستند، اما نشاندهندهی رنج انسان در درک این مسائل پیچیدهی انسانیاند. گاهی هم این سوالات هیچ جواب روشنی ندارند، اما خواننده متوجه میشود برای هزاران نفر چون او، سوالی شبیه سوال او مطرح شده بود.
تولستوی و مبلمان بنفش شاید بهترین کتاب برای کسانی باشد که سوگ را پشت سر میگذارند.
بخشی از کتاب صوتی تولستوی و مبل بنفش را بشنوید.
تولستوی و مبل بنفش
نویسنده: نینا سنکویچ
گوینده: مریم پاکذات
انتشارات: آوانامه
زندگی داستانی ای. جی فیکری
نویسنده: گابریل زوین
مترجم: لیلا کرد
انتشارات: کتاب کوله پشتی
جزیرهای دورافتاده را تصور کنید که فقط یک کتابفروشی و یک کتابفروش دارد. ای جی فیکری همان کتابفروشِ تنها کتابفروشیِ جزیرهٔی دورافتاده است. او همسرش را از دست داده و تنها و منزوی است و ارتباطی با اهالی جزیره ندارد. اخلاق تندی دارد و کاسبیاش هم به خاطر استقبال مردم از کتابهای الکترونیک بدتر از قبل شده است. تنها یک کتاب داشت که فکر میکرد فروش آن وضعش را بهتر میکند که آن را هم دزدیدند. اوضاع او با سرعت نور به سمت ویرانی میرود تا اینکه یک روز با بستهی عجیبی در فروشگاهش روبهرو میشود که زندگیاش را تغییر میدهد. با خواندن زندگی داستانی ای جی فیکری میفهمیم بعضی از داستانها عالیاند، بعضیها افتضاح. اگر خوششانس باشیم، یک داستان چشمگیر پیدا میکنیم. و در نهایت، آدمها فقط بهترینها را به یاد میآورند و حتی آنها را هم، خیلی طولانی به یاد نخواهند آورد. اما زندگی ای جی واقعا چشمگیر میشود. کی فکرش را میکرد از آن زندگی ملالانگیز، یک داستان چشمگیر و فوقالعاده بیرون بیاید؟
فارنهایت ۴۵۱
نویسنده: ری برادبری
مترجم: معین محب علیان
انتشارات: انتشارات میلکان
سرزمینی را تصور کنید که در آن کتابخواندن جرم باشد و همه فقط مشغول تلویزیوندیدن هستند. آتشنشانها با هشدار «کتاب» به سمت جایی میروند که کتابی رویت شده و فورا آن را آتش میزنند تا اثری از آن باقی نماند. اما در میان این آتشنشانها، کسی وجود دارد که معنای این کار را نمیفهمد. او هرروز خوشحالیاش را مثل نقابی به چهره میزند و بیرون میرود؛ تا اینکه با دختر نوجوانی آشنا میشود. آن دختر اما نقابی به صورت نمیزند. ارتباط کوتاه با این دختر باعث میشود آتشنشان کمکم متوجه وضعیتی که در آن قرار گرفته است بشود. او شروع به سوال پرسیدن میکند: چرا باید کتابها سوزانده شوند؟ چرا اثری از کتابهای شکسپیر نیست؟ چرا نمیشود دربارهی گذشته حرف زد؟ آتشنشان از این همه زور و اجبار و جهل در زندگیاش خسته است. هیچ کس حرف او را متوجه نمیشود؛ حتی همسرش. او در طلب کسانی است که بتواند دربارهی کتابها با آنها حرف بزند و کسی او را تهدید نکند یا نترساند. تلاشهایش نتیجه میدهد. او سرانجام میتواند این پوستهی ظاهری زندگیاش را کنار بزند و از زندگی روزمرهاش بیرون بیاید. دوباره کتابها را ورق بزند و با جهل زمانهاش مبارزه کند. این کار به تنهایی صورت نمیگیرد. او به کمک کسانی نیاز دارد که مثل او میاندیشند. پیداکردن چنین افرادی شاید زیاد سخت نباشد.
کتاب معروف فارنهایت ۴۵۱ (درجه حرارتی که در آن کتابها میسوزند) نمایانگر حکومتهای توتالیتر و جزماندیش است. کشورهایی که میخواهند در کوچکترین مسائل زندگی مردم دخالت کرده و آنها را از فکرکردن تهی کنند. کتابها نمادی از تفکر هستند و پل ارتباطی مردم با گذشتگان و آیندگان. شاید این روزها هیچ کتابی به ظاهر سوزانده نشود؛ اما تصمیمات حاکمان در ارتباط با زندگی مردم دستکمی از کتابسوزی ندارد. شاید زمان آن فرا رسیده باشد که دنبال تفکر باشیم و با مظاهر ضدتفکر مبارزه کنیم. حتی اگر فکر کنیم در میان جمعمان پذیرفته نمیشویم و کسی درکمان نمیکند. کسی آن بیرون است که دقیقا مثل ما فکر میکند. فقط باید یکدیگر را پیدا کنیم.
خاطرات یک کتابفروش
نویسنده: شان بایتل
مترجم: نازنین فیروزی
انتشارات: انتشارات میلکان
کتاب خاطرات یک کتابفروش خاطرات روزانهی شان بایتل، نویسنده کتاب، طی یک سال است که تمام خاطرات و تجربههایش در شغل کتابفروشی را به روی کاغذ آورده است. خاطرات یک کتابفروش به زبان طنز نوشته شده و خواندن آن برای هرکسی می تواند جالب باشد. شان بایتل صاحب کتابفروشیای در ویگتون و همچنین یکی از برگزارکنندگانِ جشنوارهٔ ویگتون است.
شان بایتل در ویگتون فروشگاه کتابی را اداره میکند که بزرگترین فروشگاه کتاب دست دوم اسکاتلند است. از نظر او، مشتری رویایی، مجموعهداری است که به اندازهی دویست پوند کتاب شعر مصور میخرد. مشتری خوب کسی است که حتی اگر یک کتاب بخرد، سر قیمتش چک و چانهای نمیزند. مشتری بد چیزی نمی خرد یا بدون اینکه خجالتی بکشد قیمتهای کتابفروشی را با قیمتهای آمازون مقایسه میکند و مشتریهایی هم هستند که اصلا مشتری نیستند. اگر بخواهید از درونیات یک کتابفروش آگاه شوید حتما این کتاب را بخوانید.
تنهایی پرهیاهو
نویسنده: بهومیل هرابال
مترجم: فاطمه حقیقی
انتشارات: نشر پنگوئن
زیرزمین مرطوبی را تصور کنید که انبار کاغذهای باطله است. کتابهایی را که قابل خواندن نیستند و میخواهند خمیر کنند به این انبار میفرستند. یک کارگر پرس به نام آقای هانتا تک و تنها در این زیرزمین مشغول به کار است. کتاب روایت تکگوییهای هانتا است. او با این کتابهای شگفتانگیز که همه تیغ تیز سانسور را بر تن خود حس کردهاند، مواجه میشود. خواندن تمام این کتابها زندگی آقای هانتا را تغییر میدهد. حالا او ناجی کتابهاست و میخواهد آنها را از خطر مرگ و نابودی نجات دهد. کتابها را یکی یکی به خانهی خود میبرد. تااینکه یک دستگاه پرس اتوماتیک به زیرزمین میآورند و کار او را مختل میکنند. حالا دیگر آقای هانتا نمیتواند کاری پیش ببرد و عملا شغلش بیهوده میشود؛ ولی او باید تصمیم بگیرد که در این مرحله چه کاری انجام بدهد و چطور بقیهی کتابها را نجات دهد.
تنهایی پرهیاهو یکی از زیباترین و البته غمانگیزترین کتابها دربارهی تنهایی و کتابهاست.
شکسپیر و شرکا
نویسنده: جرمی مرسر
مترجم: پوپه میثاقی
انتشارات: نشر مرکز
شکسپیر و شرکا نام یکی از کتابفروشیهای بسیار معروف جهان است که در پاریس قرار دارد. جرمی مرسر، نویسندهی این کتاب و روزنامهنگار، مدتی را در این کتابفروشی هیجانانگیز میگذراند و اتفاقاتی را که در آنجا رخ میدهد به رشتهی تحریر درمیآورد. اگر عاشق کتابفروشیها هستید، شاید این کتاب برای شما بسیار لذتبخش باشد. میتوانید با خواندن این کتاب با تمام کسانی که وارد فروشگاه میشوند همذاتپنداری کنید، خودتان را جای فروشنده بگذارید و از آن جالبتر، دنیا را از دریچهی دید کتابها ببینید، آن هم درستی وقتی که خریداری به سراغ شما میآید تا شما را انتخاب کند. شکسپیر و شرکا سفری شگفتانگیز به سرزمین عجایب آن هم درست وسط پاریس است. شاید برای کسی که از طبقهی دوم کتابفروشی ناظر همه چیز است، زندگی، عشق، مرگ، خنده و غم معنای دیگری پیدا کند.
جهان مکتوب
نویسنده: مارتین پوکنر
مترجم: علی منصوری
انتشارات: نشر بیدگل
وقتی به قفسهی کتابهایتان نگاه میکنید، کتابهای قدیمیتر را یک طرف گذاشتهاید و جدیدترها را طرف دیگر. کتابهای قدیمی ابهت خاص خودشان را دارند: شاهنامه، مثنوی، دن کیشوت و… . حس میکنید این داستانها در زندگی امروز ما نقش دارند. ما هنوز هم قهرمانهای شاهنامه یا ایلیاد و ادیسه را در زندگیمان میبینیم، ولی با شکلی امروزیتر. کتاب جهان مکتوب به ما نشان میدهد که ادبیات در دنیای کهن، چگونه ادبیات و داستانهای امروز ما را ساختهاند. این کتاب داستان ادبیات در ۱۶ پرده است. این ۱۶ پرده هرکدام داستانی اعجبانگیز در ادبیات جهان را شامل میشوند؛ از هومر و دن کیشوت گرفته تا هری پاتر و مانیفست کمونیست. شما این داستانها را میخوانید و متوجه میشوید چگونه ادبیات به تاروپود زندگی و تاریخ بشر گره خورده است.
بخشی از کتاب صوتی جهان مکتوب را بشنوید.
جهان مکتوب
نویسنده: مارتین پوکنر
گوینده: فروغ حداد
انتشارات: انتشارات شرکت توسعه محتوای لحن دیگر
آخرین باشگاه کتابخوانی
نویسنده: ویل شوالبی
مترجم: حمید هاشمی کهندانی
انتشارات: کتاب کوله پشتی
آخرین باشگاه کتابخوانی داستان زندگی ویل و مادرش است. مادر ویل به بیماری سرطان مبتلا میشود. ویل از این موضوع بسیار وحشت میکند و عملا اختیار همه چیز را از دست میدهد و نمیداند چطور با این بحران و بزرگتر از آن، چطور با مادرش مواجه شود. تا اینکه کتابخواندن باعث پیوند دوبارهی او با مادرش میشود. این کتاب به شما میآموزد که جادوی نهفتهی در کتابها قادر به انجام چه کارهای بزرگی است. ویل میفهمد که کتابخواندن جلوی مرگ را میگیرد. حتی اگر مادرش به روزهای آخر زندگیاش نزدیک شود بازهم کتاب میتواند او را نجات دهد و اگر مادرش دیگر نباشد، ویل میتواند او را لابهلای کتابهایی که دوست داشت، جستوجو کند. این کتاب داستان واقعی زندگی ویل است و میتواند به شما در بحرانهای روحی اینچنین یاری برساند.
باشگاه کتابخوانی جین آستین
نویسنده: کارن جوی فاولر
مترجم: ثنا نصاری
انتشارات: نشر نیماژ
جوسلین زنی پنجاهساله و مستقل و مجرد است. او میخواهد دست به کاری متفاوت بزند که تا به حال انجام نداده است. او عاشق جین آستین و داستانهایش است؛ بنابراین تصمیم میگیرد یک باشگاه کتابخوانی با محوریت داستانهای جین آستین راه بیندازد. باشگاه را پنج زن و یک مرد تشکیل میدهند. این جلسات بسیار مفرح و دوستانه و البته پرتنش و قابل تفکر هستند. جلسات به گروهدرمانی شباهت دارد. اعضا نظرات خود را دربارهی اتفاقات داستانها ابراز میکنند و بقیه میشنوند. بهنوعی جین آستین هم رواندرمانگر این جلسات است و به کمک تکتک اعضا میرود. نکتهی جالب داستان در اینجاست که هرچه پیش میرویم به مشابهت اعضای باشگاه با شخصیتهای داستانهای آستین پی میبریم. هرکدام از آنها خودشان را در یکی از شخصیتها مییابند. باید ببینیم آیا زندگی آنها هم شبیه آن شخصیتها پیش میرود یا آنها میتوانند تغییری در روند زندگیشان به وجود آورند؟
آدمی همان است که می خواند
نویسنده: رابرت دییانی
مترجم: علیظفر قهرمانینژاد
انتشارات: نشر بیدگل
عنوان این کتاب بهخوبی توضیح میدهد که کتاب دربارهی چیست. اگر ما همانی هستیم که میخوانیم و انتخاب کتابهایی که میخوانیم این اندازه مهم است، پس باید بهنوعی مهارت خوبخواندن را در خودمان تقویت کنیم. این کتاب میگوید با خوبخواندن، زندهتر خواهیم بود. آدمی همان است که میخواند در ستایش ارزش خواندن برای آموختن و زندگیکردن است. این کتاب راهوروشی پیش میگذارد که بهواسطهی آن میتوانیم عادات خواندنمان را غنیتر و لذتمان از خواندن را دوچندان کنیم. هدف رابرت دییانی در این کتاب ارائهی رویکردهای مختلف به تجربهی عمیقاً لذتبخش خواندن، بهویژه خواندن ادبیات است.
ما متنها را نهتنها برای درک آنها، بلکه برای پیوندشان با زندگیمان و درآمیختنشان با خودمان میخوانیم. میخوانیم که متنها را روشن و فهمیدنی کنیم، که برای زندگیمان معنا تولید کنیم. اگر ما کمابیش همان چیزی هستیم که میخوریم، تا حد زیادی نیز همان چیزی هستیم که میخوانیم. اما برای بردن بیشترین بهره از این روشهای خواندن، باید بپذیریم که تجربه، تفسیر و ارزیابی در روند خواندن ما مهماند. اگر به تجربهمان از خواندن فکر نکنیم، جنبهی ذهنی آن را دستکم میگیریم. بدون توجه به ارزشهای متن، از شیوههای محکزدن و تقویت کردنِ یا اصلاح و تغییرِ باورها و اصول خود غافل میمانیم.
بنا به اصول اخلاقیِ خواندن، ما باید طوری بخوانیم که دوست داریم خوانده شویم. ما باید متنهای دیگر را با همان احترام، تأنی، دقت و توجهی بخوانیم که مایلیم دیگران نسبت به نوشتار ما داشته باشند.
کتاب آدمی همان است که میخواند ما را به دنیای کتابخواندن میبرد و با دست پر برمیگرداند؛ با دست پر از اطلاعاتی دربارهی خواندن کتابهای جورواجور و تغییرکردن ما.
کتاب ها و آدم ها
نویسنده: مهران افشاری
انتشارات: نشر چشمه
تمام کتابهایی که در این مقاله معرفی کردم، ترجمه شده بودند. اما این کتاب نوشتهی نویسندهای ایرانی است. کتابها و آدمها ۱۵ گفتار ساده دربارهی ادبیات فارسی و تاریخ فرهنگی ایران همراه با گزیدهای از شعر و نثر فارسی است. اگر میخواهید دربارهی مهمترین کتابهای ایران بخوانید حتما سراغ این کتاب بروید. از شاهنامه فردوسی تا دیوان فروغ فرخزاد در این کتاب نام برده میشود. نویسنده نظرات خود را دربارهی این کتابها ابراز میکند. این جستارها بخش اول کتاب را شامل میشوند و ۱۰ گفتار هستند. بخش دوم کتاب ۵ جستار دربارهی شخصیتهای برجستهی ادبی و فرهنگی کشور در دوران معاصر است.
دانلود کتاب از اپلیکیشن طاقچه