شرلوک هلمز (یال شیر)
نویسنده: آرتورکانن دویل
گوینده: نوید نوروزی
انتشارات: رادیو گوشه
آنهایی که عاشق رمز و راز و بازکردن گرهها هستند، خوب میدانند که خواندن کتاب های معمایی و جنایی و پلیسی، چه لذتی دارد. حل کردن یک معما، باز کردن یک گره که انگار تمام کار دنیا به آن بستگی دارد، بزرگترین عیش دنیا است. مانند همه مردم دنیا، نوجوان ها هم از این قاعده مستثنی نیستند. دنیا برای نوجوانها هنوز پر است از شگفتی. زمانی که یک نویسنده با هنرش، این شگفتی دنیا را با معماها ترکیب میکند، نتیجهاش ساختن یک تجربه لذتبخش برای مخاطبانش است. در این یادداشت طاقچه به سراغ رمانهایی رفتیم که ترکیبی از داستانهای جنایی و معماهای سخت و پیچیده هستند. به این امید که خواندن و یا شنیدنشان، به ما همان احساس قدرت، عیش و لذت را بدهد!
شرلوک هولمز، یکی دیگر از کارآگاههایی است که به همراه دستیارش، دکتر واتسون، معماهای حلنشدنی و عجیب را حل میکند. از گم و پیدا شدن الماسهای قیمتی گرفته تا قتلهای عجیبی که رخ میدهند و کسی از قاتل خبر ندارد…
شبکه بیبیسی در سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۷ سریالی اقتباسی از شرلوک هولمز ساخت. این سریال که اولین اقتباس مدرن از این مجموعه بود، با بازی بندیکت کامبربچ و مارتین فریمن خوش درخشید.
رادیو گوشه چند جلد از مجموعههای شرلوک هولمز را با کیفیت بالا صوتی کرده است که پیشنهاد میکنیم حتما آنها را بشنوید و لذت ببرید.
بخشی از کتاب صوتی شرلوک هلمز (یال شیر) را بشنوید.
شرلوک هلمز (یال شیر)
نویسنده: آرتورکانن دویل
گوینده: نوید نوروزی
انتشارات: رادیو گوشه
حقیقت آن طور که میسون باتل گفت
نویسنده: لسلی کانر
مترجم: فرح بهبهانی
انتشارات: نشر پیدایش
میسون باتل، همیشه صادق است. درست است که او جثهی خیلی بزرگی دارد، مدام عرق میکند و اختلال یادگیری دارد، اما همیشه صادق بوده و نمیتواند بفهمد چرا کسی حرف او را متوجه نمیشود. ماجرا از جایی شروع میشود که جسد بیجان دوست صمیمی میسون، در حیاط خانهی آنها پیدا میشود. ستوان برد تحقیقات را شروع میکند و میسون هر آنچه را که میداند به او میگوید اما گویی کسی گوشش بدهکار نیست. به هرحال انگار بدشانسیهای میسون تمامی ندارد. حالا که دوست ریزهمیزهاش، کالوین گم شده است باز هم سروکله ستوان برد در خانه آنها پیدا میشود و دوباره همه به او شک میکنند. این رمان یکی از جذابترین کتاب های جنایی و معمایی برای نوجوانان است.
این دختر نامرئی نیست
نویسنده: مارکوس سجویک
مترجم: آرزو احمی
انتشارات: نشر پیدایش
پدر لورت همیشه به دخترش یاد داده است که دنبال اعداد و نشانهها بگردد. این اواخر خودش هم حسابی مشغول کار کردن روی ایده تصادف بود. پدر که تصمیم گرفته بود کتابی درباره همین موضوع بنویسد، سفری را آغاز کرد. اما بعد از این سفر ناپدید شد. لورت که با مهارتهای فوقالعادهاش در دنبال کردن نشانهها متوجه این موضوع شده است، با مادرش درباره این ماجرا صحبت میکند. اما مثل همیشه، گوش کسی به حرفهای او بدهکار نیست! لورت تصمیم میگیرد خودش دست به کار شود و همراه برادرش، به دنبال پدر بروند. اما قضیه برای دختری که به سن قانونی نرسیده است، یک برادر کوچکتر از خودش دارد و نابیناست، به این سادگیها که فکر میکنید، پیش نمیرود.
نمیشود جایی اسم از رمان جنایی و داستانهای معمایی برد و یادی از کارآگاه هرکول پوآروی معروف نکرد. شخصیتی که آگاتا کریستی، ملکه جنایت جهان، آفرید، به یکی از مهمترین شخصیتها در ادبیات جنایی جهان تبدیل شد. مردی با هوش، ذکاوت و دقت بالا که از پس حل کردن هر مسئلهای برمیآید و باز کردن گره از ماجراهای پیچیده برایش درست مانند آب خوردن است.
از داستانهای مجموعه کارآگاه پوآرو تابهحال بارها اقتباسهای تلویزیونی و سینمایی صورت گرفته است. مجموعه تلویزیونی پوآرو با بازی دیوید سوشی یکی از مشهورترین این اقتباسها است. کنت برانا نیز در سال ۲۰۱۷ فیلم سینمایی قتل در قطار اورینت را با بازی هنرمندان مشهوری مانند جانی دپ، پنهلوپه کروز، اولیویا کلمن، جودی دنچ و ویلم دفو به روی صحنه برد.
حتما شما هم فکر میکنید برای جاسوس شدن باید حسابی باهوش و بادقت باشیم. درست است. اینها ویژگیهای یک جاسوس درست و حسابی است. اما بن ریپلیه، با اینکه حسابی باهوش است و در مدرسه، جزء نابغههای ریاضی به شمار میآید، کمی دستوپاچلفتی است! بههرحال، قرار است او به آکادمی فوق محرمانه ابرجاسوسهای آینده بپیوندد! ماجرا به نظر کمی بودار میآید. چرا باید از کسی که اینقدر باهوش و دستوپاچلفتی است بخواهند که به آکادمی جاسوسان بپیوندد؟
از لذتهای سفر کردن نمیشود گذشت! به خصوص اگر برنامهی سفر، معمولی نباشد. قرار است به جای سفر کردن به یکی از همین شهرهای نزدیک، به کره ماه سفر کنیم و برای تفریح هم، به جای رستوران و ساحل، دنبال قاتل بگردیم! کیست از چنین برنامه هیجانانگیزی خوشش نیاید؟
استوارت گیبز با نوشتن مجموعههای مدرسه جاسوسی و قرارگاه فضایی به خوبی نشان داد که قصهپرداز ماهری است. او خوب میداند چطور معما بسازد و چطور سرنخهایی به دست مخاطبانش بدهد تا گرهها را یکی یکی باز کنند.
این قصه به روایت من
نویسنده: سالی گاردنر
مترجم: فرمهر امیردوست
انتشارات: نشر پیدایش
بکی و جزمین دوستانی صمیمی هستند. البته بدون اینکه وضع زندگی و خانوادههایشان به هم شباهتی داشته باشد. خانواده بکی، سوسیالسیت و ثروتمند هستند و همهچیز برای بکی فراهم است. اما خانهای که جزمین در آن زندگی میکند، کوچک و کثیف است. تازه مادر جزمین هم همیشه به او میگوید که جزمین را نمیخواسته و او اشتباهی به دنیا آمده است. با این همه، بکی و جزمین دوستان خوبی برای همدیگر هستند. حداقل تا زمانی که بکی خودش را از یک ساختمان بلند به پایین پرت کند، دوستان خوبی بودند. اما ماجرا اینجاست که بکی، هرگز به زمین نرسید… آیا او به دنیای دیگری وارد شده است؟
دختر خوب، خون بد
نویسنده: هالی جکسون
مترجم: محدثه احمدی
انتشارات: نشر نون
برای اینکه کمی آدرنالین خونتان بالا برود و خواندن داستانی هیجانانگیز را تجربه کنید. این کتاب میتواند ذهنتان را تا مدتها درگیر داستان و پیچیدگیهای خود کند. اگر دوست دارید کتابی را بخوانید که کنار گذاشتنش بسیار سخت است دختر خوب خون بد پیشنهاد مناسبی برای شماست.
هالی جکسون پس از تجربهی موفقیتآمیزی که با کتاب «راهنمای قتل از یک دختر خوب» کسب کرده بود، سراغ جلد دوم و دنبالهی این داستان رفت. او در این داستان هم به دنبال پرده برداشتن از رازی جنایی، و معمایی پیچیده است. نویسنده در این کتاب نیز موفق شده است خواننده را میخکوب کند و نگذارد داستان برایش کسلکننده پیش برود. درواقع کتابهای او هیچگاه تجربهی کنار گذاشته شدن را درک نخواهند کرد و خوانندگان تا انتها، با هیجان و به گفتهی یکی از منتقدان، «در حال «ناخنجویدن» پیش خواهند رفت. نکتهی جالب در رابطه با داستانهای جنایی جکسون این است که او با الهام از دو پروندهی قتلی که در بریتانیا اتفاق افتاده بود این داستانها را نوشت و ردپایی از واقعیت را میتوان در آنها دید.
دری که به کجا باز شد
نویسنده: سالی گاردنر
مترجم: فرمهر امیردوست
انتشارات: نشر پیدایش
معماها همیشه به یک شکل نیستند. گاهی باید دنبال یک قاتل بگردیم و گاهی دیگر باید کشف کنیم که اتفاقهایی که در گذشته رخ داده است، چطور زندگی حال حاضر ما را تحت تاثیر خودش قرار میدهد. شاید این معما این باشد که به خودمان جرات بدهیم و کلیدی را برداریم که اسممان رویش نوشته شده است. در را باز کنیم و به دنیای پا بگذاریم که آن سوی دیوار قرار گرفته است.
سالی گاردنر توانایی عجیبی در آفریدن داستانهایی که از معما پر هستند، دارد. در کتابهای او همیشه باید انتظار هیجان را بکشید و عنصر غافلگیری را به بهترین نحوش، تجربه کنید. اگر به دنبال کتاب های معمایی برای نوجوانان میگردید سری به آثار او بزنید.
مهمانخانه قاچاقچی ها
نویسنده: کیت میلفرد
مترجم: فرزانه مختاری
انتشارات: انتشارات پرتقال
خانواده مایلو قرار است تعطیلات کریسمسشان را در مهمانخانه خودشان که به اسم مهمانخانه قاچاقچیها مشهور است، بگذرانند. این وقت سال، معمولا مهمانی ندارند و به همین خاطر، منتظر یک هفته آرام هستند. اما اتفاقات عجیب و غریبی رخ میدهند. مهمانهایی وارد میشوند که مشکوک هستند و بعدا ادعای مشکوکتری را هم بیان میکنند: وسایلشان دزدیده شده است!
مایلو به همراه دوستش مدی که او هم در مهمانخانه کار میکند، تصمیم میگیرند از قضیه این مهمانهای مشکوک و ماجراهای دزدی وسایل، سردر بیاورند.
گودالها
نویسنده: لوییس سکر
مترجم: فرزاد فربد
انتشارات: انتشارات پریان
برای بچههایی که باید تابستانشان را در یک دارالتادیب، در یک بیابان خشک و برهوت سر کنند و کارشان، هر روز کندن گودالهای تمامنشدنی باشد، تابستان آنطور که باید و شاید، جذاب به نظر نمیرسد. اما اگر کندن این گودالها به کشف یک ماجرای عجیب و باورنکردنی منجر شود چطور؟ این کشف که زندگی همه نوجوانهایی را که در اردوگاه گرین لیک هستند، تغییر میدهد.
لوئیس سکر، نویسنده این داستان، کتابهای بسیاری نوشته است. او به خوبی نوجوانها را میشناسد، از حال و روز آنها، احساسات و نیازهایشان آگاه است. به همین دلیل داستانهایش، جذابیت خاصی برای این گروه سنی دارد. با این حال، این داستان حرفهای بسیاری دارد. هر کسی که به داستان خوب علاقهمند باشد، میتواند از خواندن این داستان لذت ببرد و همراه با بچهها، از اتفاقات اردوگاه، خبردار شود.
کبوترهای وحشی
نویسنده: ایمی تیمبرلیک
مترجم: نیلوفر امنزاده
انتشارات: انتشارات پرتقال
جرجی برکهارت در شهر به نشانهگیریهای ماهرانه و حرفهایی معروف است که بدون فکر، از دهنش بیرون میپرد. درست بعد از یکی از همین حرفها است که خواهرش از خانه میرود و یکی دو روز بعد سروکله پلیس با یک خبر بد پیدا میشود؛ خواهر جرجی، آگاتا، مرده است. آنها موفق شدند جسدی را هم پیدا کنند که لباسهای آگاتا را پوشیده است. مامان و بابابزرگ میپذیرند و برای برگزاری مراسم خاکسپاری آماده میشوند. اما جرجی مطمئن است که ماجرا طور دیگری باید پیش برود. جرجی میداند آگاتا زنده است. به هرحال، کسی حرف او را باور نمیکند و به این ترتیب خودش دست به کار میشود. دست به کار برنامهریزی یک سفر برای پیدا کردن خواهرش.
دنیا از چیزهایی پر شده است که حواس ما آدمها را به خودش پرت میکند. رسانهها، فضای مجازی و شبکههای مختلف. اگر بنا به علاقهمند کردن نوجوانان به مطالعه باشد، باید آنها را با کتابهای خوب و محتواهای غنی و قوی آشنا کنیم. این داستان، یکی از همان کتابهای خوبی است که خواندنش، شما را به دنیای دیگری دعوت میکند.
ناپدید شدن غیرمنتظره آقای ویلبر تروزدیل
نویسنده: ایمی مککنی
مترجم: آزاده حسنی
انتشارات: انتشارات پرتقال
گوئن به همراه پدر و مادرش شهر محل زندگیشان، نیویورک، را ترک کرده است. آنها قرار است به آیوا، محل زندگی مادرش در کودکی، نقل مکان کنند. مادر گوئن در یک سانحه، حافظهاش را از دست داده است. پدر گوئن فکر میکند، اگر مادر در شهری باشد که کودکیاش را در آن گذرانده است، میتواند حافظهاش را دوباره به دست بیاورد. سفر آنها آغاز میشود و گوئن تلاش میکند تا خودش را با زندگی در شهر جدید، وفق دهد. اما ماجراهای عجیبی در انتظارش است. از همه عجیبتر، ناپدید شدن غیر منتظره آقای ویلبر تروزدیل، کشاورز آن محله است. گوئن مطمئن است که میتواند او را پیدا کند، اما انگار قضیه به این سادگیها که فکرش را میکند، نیست.
این بار هم با یک معما روبهرو هستیم. اما معمایی که این دفعه سراغش میرویم، با سرنخهای معمولی حل نمیشود. خانوادههای جنی و آتمن، دوستان خوبی برای یکدیگر هستند. آنها برای تعطیلاتشان با هم برنامهریزی میکنند و مثل همیشه، خانههایی لب ساحل کرایه میکنند تا با هم باشند. اما تعطیلات این بار، با همه سالهای دیگر فرق دارد. جنی سوار آسانسوری میشود که او را به سفری در زمان و مکان دیگر میبرد. دنیایی که جنی در آن از آسانسور پیاده میشود، از هر اتفاق بدی که فکرش را بکنید، پر است. جنی ترسیده و باید به دنبال راهحلی برای درست کردن اوضاع باشد. اما معمای اصلی اینجاست که او نمیداند کدام کار، صحیح است…
بخشی از کتاب صوتی یک سال بدون او را بشنوید.
یک سال بدون او
نویسنده: لیز کسلر
گوینده: الهام رادنیا
انتشارات: واوخوان
مردم مشوش
نویسنده: فردریک بکمن
مترجم: الهام رعایی
انتشارات: نشر نون
اگر به دنبال کتاب های جنایی و معمایی برای نوجوانان باشید، حتما از خواندن کتاب مردم مشوش هم لذت میبرید. ماجرای این کتاب، ماجرای یک گروگانگیری است. اما این گروگانگیری با تمام آنچه قبلا دیدهاید، فرق دارد. آنهایی که گروگان گرفته شدهاند، با هم دوست میشوند، پیتزا سفارش میدهند و از پلیس درخواست میکنند که برایشان برنامه آتشبازی راه بیندازد. درست وقتی پلیسها موفق میشوند به محل حادثه برسند، میبینند خبری از گروگانگیر نیست. او کجا رفته است؟
فردریک بکمن، ماجرایی باورنکردنی آفریده است. او با همان طنز همیشگی، با همان سبک داستانپردازی که مخصوص خودش است و با همان نگاه تیزبینی که ماجراهای عادی را، به طور دیگری میبیند، داستان بامزهای خلق کرده است. در تمام طول ماجرا، ذهن شما هم درگیر میشود. با یکیک شخصیتها همذاتپنداری میکنید و در نهایت، تصمیم میگیرید اجازه دهید، سیر داستان، شما را با خودش، به هرجایی که میخواهد، ببرد.
ربکا
نویسنده: دافنه دوموریه
مترجم: صدف محسنی
انتشارات: بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه
شاید تصور ما از رمانهای کلاسیک برتر دنیا، عاشقانههایی پرشور و آتشین باشد. که البته چندان هم اشتباه و بیراه نیست. دافنه دوموریه در ربکا داستان عاشقانه پرشور و حرارتش را با یک ماجرای جنایی ترکیب کرده است. ماجرایی که برای فهمیدنش باید تا آخر داستان صبر کنید. اما این صبر کردن به خواندن تمام این داستان جذاب میارزد. ربکا، همسر جوان، زیبا و باهوش ماکسیم دووینتر، صاحب عمارت مندرلی است که در یک حادثه از دنیا رفته است. زمانی که آقای دووینتر دوباره ازدواج میکند، سایه شوم سرنوشت رمزآلود ربکا روی زندگی جدیدش تاثیر میگذارد.
آلفرد هیچکاک در سال ۱۹۴۰ با اقتباس از این رمان، فیلم ربکا را ساخت. هنرمندان مشهوری مانند لارنس اولیویر، جوآن فانتین و جودیت اندرسن در این فیلم ایفای نقش کردند. این فیلم جایزه اسکار برای بهترین فیلم و بهترین فیلمبرداری را نیز از آن خود کرد.
بخشی از کتاب صوتی ربه کا (ربکا) را بشنوید.
ربه کا (ربکا)
نویسنده: دافنه دوموریه
گوینده: ابوذر عزیزی
انتشارات: راوی گنبد کبود
اگر شما و دوستان در یک شهر ساحلی زندگی میکردید و ناگهان، کنار دریا یک جسد با لباسهای خیلی شیک میدیدید، چه فکری میکردید؟ این همان ماجرایی است که برای دو نوجوان پیش میآید. هرچند همه از آنها میخواهند که خودشان را از قضیه کنار بکشند و کار را به دست پلیس بسپارند، اما کنارهگیری پلیس از ماجرا و البته شور و هیجان یک قتل، آن هم درست در نزدیکیشان چنان تاثیرگذار است که بچهها تصمیم دیگری میگیرند. آنها میخواهند بدانند که ماجرا از چه قرار است. کنجکاویشان کاری میکند که با بزرگترین باند قاچاق منطقه و کشتی قدرتمندش آشنا شوند؛ اردک سیاه.
بنبست نورولت هم از آن دسته ماجراهای عجیبی است که یکشبه، کل مردم شهر را درگیر میکند. جک تنبیه شده و باید تمام تابستانش را در خانه بماند. حالا آرزو میکند ای کاش اتفاقی بیفتد تا بتواند از این اتاق لعنتی بیرون برود. آرزویش سریعا به حقیقت میپیوندد و اتفاقی رخ میدهد. او باید به دوشیزه ولکر کمک کند زیرا درد دست دوشیزه ولکر به او اجازه کار کردن نمیدهد. کاری که جک باید انجام دهد، نوشتن آگهی فوت افراد پیر محله، کار ملالآوری است. اما باز هم از ماندن در خانه بهتر است! اما تابستان جک، درست از زمانی که تصمیم میگیرد سر از ماجرای کشته شدن پیرمردها و پیرزنهای محله دربیاورد، از اینرو به آنرو میشود.
مو به دنبال مادرش میگردد. او با خودش قرار گذاشته است تا زمانی که مادرش را پیدا نکند، از پا ننشیند اما خبری از مادر نیست که نیست. در عوض اتفاقی در شهر محل زندگیاش میافتد که تمام برنامههای او را برای پیدا کردن مادرش، نقش برآب میکند. پیچیدن خبر ماجرای یک قتل و بعد هم طوفان، بچه دزدی و تصادف شهر را حسابی به هم ریخته است. مو به همراه دوستش، دیل، گروه کارآگاهان از جان گذشته را راه میاندازند تا ببینند واقعا تمام این ماجراها، زیر سر چه کسی است؟
همیشه نمیشود انتظار داشت کارآگاهها، آدمبزرگهایی باهوش و استعداد ذاتی، با لباسهای رسمی و ظاهری اتوکشیده باشند. گاهی اوقات دختربچههایی با چشمهای آبی و موهای طلایی، درست به یک کارآگاه تمامعیار تبدیل میشوند و به پدرشان که وکیل است کمک میکنند تا حقیقت پنهانشده پشت ماجراها را پیدا کند. مجموعه نانسی درو از معروفترین مجموعههایی است که برای نوجوانان علاقهمند به ماجراهای معمایی و داستانهای جنایی نوشته شده است.
مانند همه کتابهای پرطرفدار، این کتاب هم به مجموعه تلویزیونی تبدیل شد. در سالهای ۱۹۳۸، ۲۰۰۲، ۲۰۰۷ و ۲۰۱۹ فیلمهایی با اقتباس از این کتاب ساخته شدند.
لمونی اسنیکت، قبلا مجموعه کتابهای ماجراهای ناگوار (مجموعه ماجراهای بچههای بدشانس) را نوشته بود. او در این مجموعه نشان داد به خوبی میتواند سوال بسازد، داستان تعریف کند و ماجراهایی را رقم بزند که خواندنش، نفس آدم را بند بیاورد. حالا در مجموعه کتابهای جدیدش، همه پرسشهای اشتباه به سراغ یک معمای دیگر رفته است. سرقت، آتشسوزی و قتل. و نوجوان سیزده سالهای که مامور شده است از همه این ماجراها سر در بیاورد! ولی خب، سوال اینجاست که چرا باید از یک سیزدهساله انتظار داشت همه مشکلات شهر را حل کند؟ اگر او سوالهای اشتباهی بپرسد و به جواب نرسد، چه بلایی به سرشان میآید؟ او در این مجموعه چهارجلدی، گزارشی از همه سوالهای اشتباهی که پرسیده است، ارائه میدهد.
ٰ
اگر تابهحال سراغ کتاب های جنایی و معمایی بهخصوص برای نوجوانان نرفته بودید، از این فهرست کمک بگیرید، کتاب انتخاب کنید و خودتان را به یک تجربه متفاوت از خواندن، دعوت کنید. لحظاتی که غرق در ماجرا میشوید، همراه با شخصیتهای داستان برای حل معماها عرق میریزید و نفسی که از سر آسودگی در پایان کتاب میکشید، یک تجربه ارزشمند و شیرین است.
دانلود کتاب از اپلیکیشن طاقچه