باغ ملی
نویسنده: کورش اسدی
انتشارات: نشر نیماژ
هوشنگ گلشیری نویسندهای بود که در داستانهایش به دغدغههای جدی ذهنی خویش پرداخته و توانسته با بهره بردن از توانایی خارقالعادهاش در پردازش داستان، ناخودآگاه نویسنده را با خود همراه کرده و بر دل او بنشیند. گلشیری در داستانهایش به خوبی از زندگی روزمرهای که مردم عادی از سر میگذراندند مینوشت و جزییات بینظیر این زندگیها در نوشتههایش بازتاب داشت و همین ویژگی داستانهای او را همچنان نو و تازه نگه داشته و او را نویسندهای از جنس مردم معرفی کرده است. خوانندگان او را کسی از خود میدانستند که تجربههای آنان را از سر گذرانیده و از خود آنها میگوید. گلشیری حرفهایی بس جدی را صادقانه در بستر داستان میگستراند و در ورای پیشبرد داستان به حوزههای اجتماعی، فرهنگی و… اقشار مختلف جامعه سرک میکشید. تواناییاش در کنترل و مدیریت تمام اتفاقهای پیش رو از او کارگردانی ماهر برای نوشتههایش ساخته بود. در این یادداشت از جایزه گلشیری و برندگان آن گفتهایم.
پس از مرگ هوشنگ گلشیری، به همت همسرش فرزانه طاهری بنیاد فرهنگی گلشیری بنیان گذاشته شد. ازجمله فعالیتهای این بنیاد اهدای جایزه گلشیری به آثار داستانی منتشرشده در آن سال بود و آثار انتخابی در دو دسته «رمان» و «مجموعه داستان» بودند و در دسته دوم قید اصلی این بود که داستانهای منتشرشده در مجموعه داستان مدنظر همگی از یک نویسنده باشند و نکته دیگر تمرکز بر سال چاپ آثار بود که چاپ اول میبایست در همان سال منتشرشده باشد. اگرچه برگزاری این رویداد و اهدای جایزه گلشیری نویسندگانی را به جامعه معرفی کرده و در این حوزه عملکرد خوبی داشت اما این اتفاق پس از سیزده دوره برگزاری متوقف شد.
باغ ملی
نویسنده: کورش اسدی
انتشارات: نشر نیماژ
باغ ملی مجموعهای از هشت داستان کوتاه با عنوانهای «سانشاین»، «باغ مهتاب»، «باغ من»، «باغ سوخته»، «باغ ملی»، «ایستگاه فانوس»، «جفت» و «کوچه بابل» است. کورش اسدی در فضاسازیهایی که داشته موفق عمل کرده و توانسته خواننده را از این حیث درگیر داستان کند. او آگاه به مسائل اجتماعی زمان خود بوده و دغدغههای اجتماعی او در داستانهایش نمود دارند. اسدی در مسیر پیشبرد داستانهایش بهخوبی از نمادها بهره میبرد و آنها را ابزاری در خدمت روایت خود میدانست. باغ ملی را میتوان بهعنوان اثری متفاوت بهلحاظ نوع فضاسازی که نویسنده ترجیح داده و نیز ساختار زبانی که اختیار کرده معرفی کرد.
در توانمندی مرحوم اسدی همین بس که علاوه بر دریافت جایزه گلشیری از نگاه داوران جشنواره سال ۱۳۸۳، عناوینی چون برگزیده برتر نشریه تجربه ۱۳۹۵، برگزیده برتر داستان شیراز ۱۳۹۶، تقدیرشده جایزه هفت اقلیم ۱۳۹۶، تحسینشده جایزه مهرگان ۱۳۹۶ و تقدیرشده جایزه مهرگان ۱۳۹۶ را نیز در کارنامه خود داشته است.
سال مرگی
نویسنده: اصغر الهی
انتشارات: نشر چشمه
وقتی نویسنده کسی است که دکترای تخصصی روانشناسی دارد دور از ذهن نیست که با داستانی روبهرو باشیم که زیروبمهایش رنگوبوی تلاطم روانی و ذهنی داشته باشد. سالمرگی، نوشتهی اصغر الهی، دقیقا داستانی با همین ویژگیهاست. اگرچه ممکن است در ابتدا کمی سخت بهنظر برسد اما با پیش رفتن در متن درگیر داستان خواهید شد و پس از پایان هم این درگیری ذهنی با شخصیتها و وقایع در ذهن ما ادامه خواهد داشت.
در نقد این کتاب آوردهاند «الهی در پرداخت شخصیتهای این رمان، حالات روحی آنان همچون ترس، روانپریشی و حقارت را با شگردهای تازهای چون خودواگویی روانی به تصویر میکشد» و به نظر میآید همین روش بخش مهمی از جذابیت داستان را به وجود آورده است.
الهی در روایت سالمرگی شخصیتهایی را با ویژگیهای روانی مختلف خلق کرده است. ویژگیهایی که به شخصیتها بعدی واقعی بخشیده و آنها را باورپذیر کرده است. این ویژگیها چنان ساختارمند هستند که جایی در شرح و بسطی نقدگونه درباب این کتاب آمده است «شخصیتهای روانپریش این رمان، برای درمان روانپریشی و احساس حقارت خود، بسته به موقعیت، به شیوههای دفاعی چون مهرطلبی و انزواطلبی روی میآورند. آنها برای رهایی از عذاب وجدان از واقعیت میگریزند و با گسترش دامنه تخیل روانی، باعث پیچیدگی بیشتر روایتها می شوند. زمان در ذهنهای متوهم و پریشان آنان در حرکت و تداخل است و روایتهای تازهای از این تداخل به وجود میآید. گاهی روایتهای آنان زمان مشخص ندارد و همین بیزمانی در تکگوییها، مخاطب را با آشفتگی روایت در این رمان درگیر میکند. زندگی شخصیت مهرطلب، وابسته به محبت و کمک دیگران است. بنابراین تمایلات برتریطلبی خود را سرکوب مینماید. شخصیت عزلتطلب هم بنا به ضروریتهای روحی و موقعیتی که در آن قرار گرفته است و بهواقع در راستای رسیدن به آرامش و شخصیت مطلوب خود از انزواطلبی بهره میبرد».
این کتاب برنده جایزه ادبی گلشیری در بخش بهترین رمان سال شده است.
زویا پیرزاد در چراغها را من خاموش میکنم یک ویژگی پررنگ برای من داشت. او روایتی ساده اما سرشار از جزئیات فضایی خلق کرده بود. چنان دقیق و درست به وصف خانه و محلهای که داستان در آن رخ میداد پرداخته که حتی اگر آنجا را ندیده باشید گاه در ذهن خود به اشتباه میافتید و خاطرهای محو از آن برای خودتان دارید. پیرزاد بهخوبی ذهن گولزننده آدمی را در بازسازی خاطرات نداشته به بازی گرفته و در نهایت بازی را به نفع خود به اتمام رسانیده است. هیچکدام از این جزئیات بیاستفاده و یا اضافی نیستند. همگی در جریان داستان بوده و به پیشبرد و درک فضایی خواننده کمک میکنند.
روایت «چراغها را من خاموش میکنم» در آبادان میگذرد و داستان زندگی زنی ارمنی و خانوادهاش را بازگو میکند. آنچه در این روایت پس از وصفهای دقیق فضایی بیش از هرچیز به چشم میآید شرح روابط اجتماعی است. پیرزاد در قالب گفتن از زندگی روزمره و گاه کسالتبار قهرمان زن داستان و در کنار پرداختن به نوع روابط همسایگی، سکونت در خانههای سازمانی و تاثیری که این نوع زندگی بر روابط افراد دارد، به شرایط اجتماعی و اتفاقهای روز آن زمان نقب زده و از آنها نیز برای ما میگوید.
این کتاب زویا پیرزاد که به زبانهای انگلیسی و فرانسه نیز ترجمهشده است، توانسته جوایزی چون جایزه ادبی یلدا و نیز جایزه بهترین رمان سال گلشیری را از آن خود کند.
بخشی از کتاب صوتی چراغها را من خاموش میکنم را بشنوید.
چراغها را من خاموش میکنم
نویسنده: زویا پیرزاد
گوینده: شبنم مقدمی
انتشارات: نوین کتاب گویا
نگران نباش
نویسنده: مهسا محب علی
انتشارات: نشر نیماژ
شخصیتهای این کتاب هرکدام نمایندگی نسلی را بر عهده دارند. نویسنده افرادی با دغدغههای متفاوت را به تبع حادثهای که رخ داده درگیر ماجراهای داستانش میکند. او زلزله تهران را بهانهای بزرگ و اساسی برای چیدمان افراد، پرداخت شخصیتها و نحوه عکسالعمل آنها به حادثه قرار داده و در پی آن ماجراها را پیش میبرد. مهسا محب علی زلزله را دستمایه قرار داده تا به زندگیهای در معرض آسیب بپردازد. گویی زلزلهای در شرف رخ دادن در این زندگیهاست. پرداخت کلی داستان به گونهای است که شخصیتها در ذهن ما زنده باقی میمانند که این را میتوان از موفقیتهای نویسنده برشمرد.
مهسا محب علی در کارنامه خود کسب دو جایزه گلشیری برای مجموعه داستان «عاشقیت در پاورقی» و رمان «نگران نباش» را دارد و همچنین برای رمان «نگران نباش» جایزه دهمین دوره نویسندگان و منتقدان مطبوعات را نیز دریافت کرده است.
فریبا وفی در «پرنده من» از قالب روایت داستان خود از لایههای درونی زندگی یک زن سخن میگوید. داستان حول محور پایان اجارهنشینی و صاحبِ خانه شدن زن قهرمان داستان است و سردرگمی، خشم، استیصال و تلاش بر حفظ خانه تازهیافته را درست در زمان تغییر تصمیم همسر مبنی بر فروش خانه و مهاجرت به کشوری دیگر بیان میکند. قرار گرفتن در این موقعیت او را وادار به بازگشتی ذهنی به زندگی خود کرده و در جدالی درونی در کندوکاو یافتن جایگاه و نقش خود در این زندگی مشترک میکند. وفی به خوبی از پس انتقال احساساتی که زن داستانش درگیر آنها شده برآمده است. حین خواندن داستان هر لایه که پیشتر و یا به عمق میرویم حسی که درگیر آن شدهایم شدیدتر و پررنگتر است. داستان شما را بهعنوان خواننده به درون خود میکشد. تمام رنج و درماندگی زن را درک میکنیم و حین دستوپازدنهای او در میان افکارش ما هم درگیر و خروشان میشویم.
این رمان که به زبان آلمانی نیز ترجمهشده است توانسته نظر بسیاری را به خود جلب کند تا جایی که جایزه بهترین رمان سال ۱۳۸۱ و نیز جایزه سومین دوره جایزه هوشنگ گلشیری را از آن خود کرده است. دومین دوره جایزه ادبی یلدا نیز جایزه خود را به این رمان اهدا کرده است. همچنین بنیاد جایزه ادبی مهرگان و جایزه ادبی اصفهان از کتاب «پرنده من» فریبا وفی تقدیر کردهاند.
بخشی از کتاب صوتی پرندهی من را بشنوید.
پرندهی من
نویسنده: فریبا وفی
گوینده: شهین نجفزاده
انتشارات: نوین کتاب گویا
آنجا که پنچرگیریها تمام میشوند
نویسنده: حامد حبیبی
انتشارات: گروه انتشاراتی ققنوس
این مجموعه شامل ۹ داستان به نامهای «فیدل»، «شوخی»، «شب ناتمام»، «قمر گمنام نپتون»، «هتل»، «اشکاف»، «شب در ساتن سفید»، «اکازیون» و «آنجا که پنچرگیریها تمام میشوند» است. به گفته نویسنده این کتاب داستانهای او در حدفاصل سالهای ۸۷-۱۳۸۴ شامل میشود و این چینش عمدی بوده است چراکه از نظر او «انسان در هر دورهای از زندگی با شکل و افکاری خاص دست به قلم میشود. هر کدام از این داستانها حال و هوایی جداگانه دارد و از ابتدا به اینکه آنها را با مضمونی خاص برای یک کتاب نگارش کنم فکر نکردهام».
در نقد این مجموعه آمده است «نوعی واقعیت بیرونی در داستانهای حبیبی به صورت کج و کوله نمایان میشود که به نوعی وضعیت اجتماعی را بیان میکند. فضاسازی اصلیترین عنصر نگارش در چنین داستانهایی است که نویسنده تا حدود زیادی از پس آن بر آمده و همین سبب شده که نیازی به شخصیتپردازی قوی مشاهده نشود و اساسا چنین پرداختی کمتر نیاز به شخصیتپردازی دارد».
بخشی از کتاب صوتی آنجا که پنچرگیریها تمام میشوند را بشنوید.
آنجا که پنچرگیریها تمام میشوند
نویسنده: حامد حبیبی
گوینده: میلاد فتوحی
انتشارات: آوانامه
دانلود کتاب از اپلیکیشن طاقچه