دکتر جکیل و آقای هاید
نویسنده: رابرتلوئیس استیونسون
مترجم: آرمین هدایتی
انتشارات: بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه
شخصیتهای داستانی که خوب پرداخته شدهاند، ما را به اعماق سطوح حسی و روانی میبرند. میتوانیم با آنها همدلی کنیم و تجربهشان را درک کنیم. احساسات انسانی که به خوبی تصویر شدهاند، شخصیتها را ماندگار میکنند. در برخی از شخصیتهای داستانی، اختلالات روانی مختلفی تعبیه شده که هم مورد توجه منتقدین قرار گرفتهاند و هم به خوانندگان برای درک این اختلالات کمک میکنند. در این یادداشت سعی داریم رد پای اختلالات روانی در برخی شخصیت های داستانی آثار معروف جهان را دنبال کنیم.
پیش از شروع، لازم است تاکید کنیم که نباید این نوشتار بهعنوان یک مرجع تخصصی روانشناسی در نظر گرفته شود؛ تشخیص و بررسی نشانههای اختلالها باید به صورت موردی و توسط پزشک متخصص انجام گیرد.
پیشنهاد میکنیم یادداشت«کتابهایی برای ارتقا سلامت و روان» را هم بخوانید.
دکتر جکیل و آقای هاید
نویسنده: رابرتلوئیس استیونسون
مترجم: آرمین هدایتی
انتشارات: بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه
«در صورت ناپدید شدن یا غیبت بیدلیل دکتر جکیل برای مدتی بیش از سه ماه، داراییهای وی به ادوارد هاید تعلق خواهد گرفت.»
طی وصیتنامهای، اموال دکتر جکیل به شخصی به نام هاید بخشیده میشود. شخصی که در ابتدا شناختهشده نیست ولی کمکم به خاطر جرمهایی از جمله قتل به دنبالش میگردند.
داستان از آنجا شروع میشود که دکتر جکیل دارویی برای جدا کردن جنبههای خوب و بد انسانیش میسازد؛ چراکه رفتار متناقضش در شب و روز درگیری ذهنی زیادی برای او ایجاد کرده است: روزهای مهربان و درستکار و شبهای بد و هرزه. این دارو درست کار میکند اما بعد، اتفاقی که انتظارش را نمیکشید از راه میرسد: آقای هاید، که وجه منفی شخصیت او است، جان میگیرد، از قالب او جدا میشود و روز به روز قویتر میشود.
گاه پیش میآید که هنگام خواندن یک رمان یا دیدن یک فیلم محو شخصیتها میشویم؛ انگار از جهان اینجا و اکنونی کنده شده باشیم و با داستانها سفر کنیم. حس میکنیم که دیگر در جسم خودمان نیستیم و در دنیای دیگری غرق شدهایم. تا اینجای ماجرا طبیعی و خوب است اما این احساس گسستگی در برخی افراد به حالتی میرسد که مشکلساز شده و به «اختلال گسستگی» تبدیل میشود.
اختلال تجزیه هویت (که اختلال چند شخصیتی، شخصیت چندگانه یا تعدد شخصیت هم نامیده میشود) حالتی است که بیش از یک شخصیت متمایز به صورت متناوب در رفتار یک نفر وجود دارند. همهی ما جنبههای مختلفی در شخصیتمان داریم و گاهی ممکن است مهربان و گاهی خشمگین باشیم. در این حالت همچنان هویت ما به عنوان یک شخص واحد، تغییری نمیکند؛ اما در این اختلال، بحث از این جنبههای صرفا مختلف فراتر میرود و به وادی هویتهای کاملا متفاوت قدم میگذارد. این شخصیتها، میتوانند نام، سن، خاطرات، رفتارهای ویژه خود، حتی دست خط، استعدادهای هنری و ورزشی و آشنایی به زبانهای خارجی مخصوصی داشته باشند. در کنار این شخصیتها معمولا یک هویت اصلی مطابق با واقعیت شخص وجود دارد که منفعل است.
اختلالات روانی شخصیت های داستانی را با رمان «مورد غیرعادی دکتر جکیل و آقای هاید» شروع کردیم چرا که این اثر با سبک نوشتاری قوی خود مرجعی است که در زمینهی اختلال دوگانگی شخصیت از آن یاد میشود.
همه افراد در زندگی بالا و پایین زیادی تجربه میکنند. تجربیات تلخ و شیرینی که به زندگی معنا میبخشند. در این داستانها رویدادهای تلخ شوکهکننده گاهی آسیب زیادی به افراد وارد میکنند؛ آسیبی که نیاز به زمانی برای سازگاری و هضم آن اتفاق دارد و به مرور مراقبت از خود، حال افراد بهتر میشود؛ اما اگر علائم بهبود نیابند چه؟ آیا اگر ماهها یا حتی سالها طول بکشند نیز عادی است؟ به خصوص اگر عملکرد روزانه افراد را نیز دچار مشکل کند.
«اختلال تنشزای پس از رویداد» پس از مشاهده یا تجربه مستقیم یک رویداد هولناک خیلی شدید (مثل جنگ، تصادف، آزار جنسی، زلزله و…) روی میدهد؛ اتفاقاتی که منجر به تهدید جان خود فرد یا عزیزانش شدهاند.
اتاق
نویسنده: اما داناهیو
مترجم: علی منصوری
انتشارات: نشر روزگار
«فکر کنم ماما دوست نداره در موردش حرف بزنه که نکنه یه وقت واقعیتر از اینی که هست بشه.»
رمان «اتاق» از زبان جک پنج ساله روایت میشود. داستانی تاملبرانگیز که بعد تبدیل به یکی از فیلمهای مهمی شد که برنده و نامزد چندین اسکار گردید. برای جک، اتاق تمام تصویری است که از دنیا دارد: جایی که در آن به دنیا آمده، بزرگ شده و تا به حال از آن خارج نشده. اما چرا هر شب، جک باید برای خوابیدن در کمد لباسها بسته شود؟! داستانی که برای ماما، کاملا فرق میکند: زندانی که نیک هفت سال پیش، زمانی که او تنها ۱۹ ساله بود، ماما را در آن گروگان گرفت. حادثهی هولناکی که هیچ وقت از ذهن ماما خارج نمیشود. هرچند که بارها تلاش ناموفق برای فرار داشته، اما زمانی که میفهمد جان خودش و جک از سمت نیک در خطر است باید این تلاش فرار موفق باشد. برای جک که با تصورش از دنیای واقعی به چالش کشیده میشود، برای ماما که در این ترس میسوزد و اول لازم است به جک بفهماند که دنیایی غیر از اتاق نیز وجود دارد، این تجربهای هولناک است. هر شخصیت داستان نوع مقابله متفاوتی نسبت به این موضوع دارند که به گفته منتقدین به شیوهی فوقالعادهای اختلال تنشزای پس از رویداد را به تصویر میکشد.
بخشی از کتاب صوتی اتاق را بشنوید.
اتاق
نویسنده: اما داناهیو
گوینده:
انتشارات: نشر روزگار
گتسبی بزرگ
نویسنده: اسکات فیتز جرالد
مترجم: معصومه عسکری
انتشارات: نشر روزگار
مهمانیهای مرد ثروتمندی به نام گتسبی شهره عام و خاص است. شایعاتی هم وجود دارد هم از او هم از پولش هم از زندگیاش. راز این مهمانی پر زرق و برق چیست؟ گتسبی بزرگ عاشق است و این میهمانیها را به شوق این برگزار میکند که معشوق شبی پا به خانهاش بگذارد.
«تصورات گتسبی از خود دِیزی فراتر رفته بود، از هر چیزی فراتر رفته بود. گتسبی خود را با شوروشوقی بیحدومرز به بطن این تصورات انداخته بود. تمام مدت هم به آن افزوده بود، و با هر پروبال و آذین رنگینی که سر راهش سبز شده بود آن را آراسته بود. هیچ مایهای از گرما یا سرما نمیتواند برابری کند با آنچه آدمی قادر است در قلب شبحآسای خود تلنبار کند.»
«عجب آدم خودشیفتهای!» این جمله را گاهی راجع به افراد مختلفی به کار میبریم که زیاد به خودشان توجه میکنند. هر چقدر که رفتار این افراد آزاردهنده باشد ولی عمدتا به شکل اختلال نیست. شیوع اختلال شخصیت خودشیفتگی ۱ تا ۶ درصد است و هنگامی که عملکرد روزانه فرد را مختل کند در نظر گرفته میشود. وقتی که همدلی به طور کامل در شخص وجود نداشته باشد، باعث ایجاد مشکل در روابط میشود و وارد فاز اختلال میگردد.
خودشیفتگی افراطی با خودخواهی زیاد فرق دارد. اصلیترین دغدغه ذهنی این افراد موفقیت و دوستداشتنی بودن نامحدود است. تصور دارد که به شدت استثنایی است و در نتیجه به شکل نامعقولی انتظار دارد برخوردی رضایتبخش و اختصاصی با او صورت گیرد یا افراد خود به خود تسلیم خواستههایش شوند.
در فرد مبتلا به خودشیفتگی عادی، ایدئال درونی با فراهم کردن عزت نفس از هویت فرد با احساس واقعبینانه از خود و امیدها و آرزوهای واقعبینانه پشتیبانی میکند. با این حال، در اختلال شخصیت خودشیفته، ایدئال دورنی با تصاویری از «کمال و قدرت مطلق» پر میشود: دو موضوع اصلی که شخصیت جی گتسبی را تشکیل می دهند.
کمال ایدئال گتسبی در این فکر بیان میشود که او به عنوان «پسر خدا» حق دارد به هر نحو و به هر میزان مطابق آرمانسازیهای خود استثمارکننده باشد. از سمت دیگر با توجه به پسر خدا بودن بالطبع قدرت مطلقی دارد که حتی زمان را کنترل کند.
بخشی از کتاب صوتی گتسبی بزرگ را بشنوید.
گتسبی بزرگ
نویسنده: اسکات فیتز جرالد
گوینده: آرمان سلطانزاده
انتشارات: آوانامه
«اگه آهنگی بشنوین که دلتون رو به درد بیاره، بهخاطرش گریه کنین و بعد یهدفعه دیگه گریهتون نگیره، دیگه به اون آهنگ گوش نمیدین. ولی نمیشه آدم از خودش فرار کنه. نمیشه تصمیم بگیری دیگه خودت رو نبینی. نمیشه صدای تو سرتون رو خاموش کنین.»
صداهای توی سر، دعواهای آن داخل، همه کمابیش بالا و پایینهای زیادی دارند: روزهایی که خوشحالند و روزهایی که خیلی سرحال نیستند. بسیار پیش میآید که وقتی کسی خیلی ناراحت باشد بگوییم «دپه» یا بگوییم «الان خیلی افسرده است.» اختلال افسردگی همان حس افسردگی نیست. همه بالاخره در زندگی روزهای سخت را تجربه میکنند که معمولا زمان درستش میکند. اختلال افسردگی همان ناراحتی شدید و نشاندهنده ضعف نیست؛ همهاش تو سر شخص و تلقین نیست؛ اختلال افسردگی یک بیماری واقعی است؛ نیاز به کمک، مراقبت و درمان دارد و درمانشدنی است؛ حتی اگر برای خود شخص به نظر برسد امیدی برای درمانش وجود ندارد. این طور نیست که افرادی با این اختلال نتوانند بخندند، شوخی کنند یا خوشحال باشند.
سیزده دلیل برای اینکه … (ویراست جدید)
نویسنده: جی. اشر
مترجم: فرمهر امیردوست
انتشارات: انتشارات میلکان
کتابی که از پرفروشترین کتابهای نیویورک تایمز شد و سریالی پر سر و صدا که بر اساس آن ساخته شد. «کتاب سیزده دلیل برای اینکه…» داستان سیزده نوار را روایت میکند که هانا بیکر خودش قبل از خودکشی ضبط کرده و در آن اینکه چه شد به اینجا رسید را شرح میدهد. این نوارها هر کدام مربوط به یک شخص است: افرادی که به این ماجرا مربوط بودهاند و قرار است دست به دست شوند تا همه آن افراد جریان را بدانند.
مشکلات و اختلالات روانی در این کتاب فراواناند اما به گفته برخی منتقدین، توصیف آن را از افسردگی و خودکشی میتوان توصیفی تمام و کمال دانست که همدلی فراوانی را در خواننده برمیانگیزد.
بخشی از کتاب صوتی ۱۳ دلیل برای اینکه را بشنوید.
۱۳ دلیل برای اینکه
نویسنده: جی. اشر
گوینده: رامونا شاه
انتشارات: نوین کتاب گویا
حرف زدن راجع به پدیدهی سخت و پیچیدهی خودکشی اصلا آسان نیست. برخی میگویند اخبار خودکشی واگیر دارد؛ هرگاه خبر خودکشی شخص معروفی منتشر میشود، آمار آن بالا میرود. میگویند که نباید از آن حرفی زد. بیستمین پرونده فصلنامه ترجمان، با تیتر «هر خودکشی بیش از یک نفر را میکشد»، در این باره مینویسد: «با اینحال، همیشه اینطور نیست که حرفزدن دربارۀ خودکشی باعث ترغیب آدمها برای این کار شود. در واقع برعکس، اگر مکرراً از آدمها بپرسیم که آیا به آسیبزدن به خودشان فکر میکنند یا نه، شاید بتوانیم جانهای زیادی را نجات دهیم.» و هانا بیکر جوری آن را برایمان شرح میدهد که بیشتر حواسمان به خودمان و اطرافیانمان باشد.
قبلتر در وبلاگ طاقچه راجع به کتابهای مربوط به خودکشی و کتابهایی برای کمک به درمان افسردگی صحبت کردهایم؛ با این حال، خودکشی و افسردگی موضوعی نیست که بتوان سرسری و به راحتی از کنار آن گذشت. شاید برای کسی که داخل ماجراست هیچ کورسوی امیدی وجود نداشته باشد و اینکه میتوان برایش کاری کرد یک «شعار» به نظر برسد؛ اما حقیقت آن است که اشکالی ندارد اگر حالمان خوب نیست. اگر خودتان یا اطرافیانتات در چنین جایی هستید، بیخیال نشوید، کمک بگیرید. اگر به کمک نیاز دارید، خط تلفن سه رقمی ۱۲۳ در جهت اورژانسهای اجتماعی شبانهروزی میتواند کمککننده باشد. همچنین شماره ۱۴۸۰ برای مشاوره تلفنی رایگان از ساعت ۶ صبح تا ۹ شب از سراسر کشور قابل دسترسی است.
در بین نویسندگان ایرانی، افراد زیادی هستند که جنبههای روانشناختی در آنها مورد توجه محققین قرار گرفته. غلامحسین ساعدی، متخصص روانپزشکی بود که آثارش جزو شاهکارهای داستان ایرانی معاصر شناخته میشود. او به مسائل و مشکلات روانشناختی و اختلالات روانی شخصیت های داستانی توجه ویژهای داشت و با دانشی که داشت به خوبی آنها را به تصویر میکشید. برخلاف صادق هدایت، ساعدی در نوشتههایش مادهی خام روانشناختی فراهم نکرده است اما بیماریهای فکری و رفتاری در شخصیتها به طور ملموسی با وضعیت روانی مردم جامعه تلفیق شده و نمونههای عینی و ملموسی را ایجاد کرده است.
از داستان «گاو» که به شاهکاری ادبی تبدیل شد تا داستانهای دیگر او مملو از چنین شخصیتهایی است. در این نوشتار کوتاه، مجال پرداختن به همه جنبههای این شخصیتها وجود ندارد؛ اما میتوانید مطلبی را که پیشتر در وبلاگ طاقچه نوشته شده، با نام «نگاهی به زندگی و آثار غلامحسین ساعدی؛ خالق داستان گاو» بخوانید. همچنین مقالهی تحلیلی-علمی «شخصیتهای روانرنجور و روانپریش در داستانهای غلامحسین ساعدی» میتواند توضیح کاملی در رابطه با این موضوع در اختیارتان قرار دهد.
«گاو» تنها امید مش حسن است: خرجی کل خانواده و کمک به روستاییان. دلبستگی مش حسن آنجایی معلوم میشود که وقتی به شهر رفته، گاو میمیرد. روستاییان تصمیم میگیرند جنازهی گاو را به چاه بیندازند و وقتی مش حسن آمد میگویند که گاو فرار کرده. مش حسن گوشش بدهکار نیست و اصرار دارد که گاو را کشتهاند. حال مش حسن آنقدر پیش میرود که کم کم خودش را گاو میپندارد… این داستان را میتوانید در کتاب «عزاداران بیل» بخوانید.
در این یادداشت با اشاره کردن به اختلالات روانی در شخصیت های داستانی سعی داشتیم بگوییم داستانها به ما کمک میکنند بتوانیم تجارب نازیستهای را داشته باشیم که در حالت معمول بسیار دور از دسترس به نظر میرسند. برای همه ما زمانی بوده که قلبمان شکسته یا دردی از اعماق درونمان حس کردهایم. گاهی این دردها آنقدر شدید میشود که از حالت عادی خارج میشوند. در این زمانها مهم است که بدانیم تنها نیستیم، راهی برای امیداوری هنوز هست و افرادی هستند که کمک کنند.
دانلود کتاب از اپلیکیشن طاقچه