ظلمت آشکار
نویسنده: ویلیام استایرن
مترجم: افشین رضاپور
نشر ماهی
نشستن در چشم دیگران و حسکردنِ احساساتشان از عمیقترین لذتهای کتابخوانی است. شاید زیاد شنیده باشیم که کتاب تجربهی دیگران را در اختیار ما میگذارد. این حرف تاثیر زیادی ندارد، مگر اینکه یکبار، هنگام خواندن کتابی، این تجربه مانند صاعقه به عمق جانمان بنشیند. صاعقهای که باعث میشود با شخصیت کتاب، گریه کنیم، بخندیم و حتی عاشقِ معشوقهاش شویم. در یادداشت «۶ نکته برای خرید کتاب مناسب» راهکارهایی پیشنهاد کردیم که بتوانید کتابِ مناسبِ حال و روزتان را انتخاب کنید. این یادداشت قرار است، چند کتاب برای روزهای تنهایی و رهایی از افسردگی پیشنهاد دهیم. البته باید یادآوری کنیم که خواندن این کتابها به هیچ وجه جای رفتن پیش دکتر و گرفتن مشاوره از متخصصین حوزه روانشناسی را نمیگیرد. در واقع بیش از این که پیشنهاد کنیم ادامه این یادداشت را بخوانید، پیشنهاد میکنیم با یک مشاور و متخصص حوزه روان مشکلتان را در میان بگذارید.
ظلمت آشکار
نویسنده: ویلیام استایرن
مترجم: افشین رضاپور
نشر ماهی
یکی از راههایی که میتوانیم از پس بسیاری از مشکلات روحی برآییم این است که از ته قلب مطمئن شویم حس و حالی که ما داریم، حس و حالی است که خیلیها تجربهاش کردهاند وتوانستهاند به مرور با آن کنار بیایند و در نهایت از پس شرایطشان برایند.
یکی از بهترین کتابهایی که با این مضمون میتوان پیدا کرد، کتاب ظلمت آشکار است. ویلیام استایرن نویسنده کتاب انتخاب سوفی است که پس از تجربه اوج شهرت و محبوبیت، درگیر بیماری افسردگی شد. او در این مدت خاطره خودش را از افسردگی نوشته است. کتاب ظلمت آشکار یکی از بهترین نمونهها برای درک شرایط افراد مبتلا به افسردگی است.
کتاب کار اضطراب و افسردگی به زبان آدمیزاد
نویسنده: لورا اسمیت
مترجم: امیر نوشه
بهار سبز
مجموعه کتابهای به زبان آدمیزاد معمولا به حل مشکلهای ما کمک میکنند، مگر اینکه خلافش ثابت شود. از اشپزی و بورس گرفته تا درمان اضطراب و افسردگی. در این مجموعه، یک یا چند متخصص مشکل را توضیح میدهند و راهحلهایی ساده و سرراست درباره آن میدهند.
در کتاب اضطراب و افسردگی به زبان آدمیزاد چارلز الیوت و همکارش سعی کرده ریشههای اضطراب و افسردگی را برای ما شرح دهد و در ادامه انواع روش های درمان افسردگی را توضیح دداده است. در نهایت یکی از موثرترین روشها را شرح داده و راهکارهایش را با تفصیل بیشتری بیان کرده است. برای رهایی از افسردگی خواندن این کتاب کافی نیست. بلکه باید فعالانه در جهت استفاده از راهکارها حرکت کرد.
درمانشناختی افسردگی
نویسنده: آرتور واینبرگر
مترجم: شعله نمازی
انتشارات نیوند
این کتاب کمی نسبت به دیگر کتابهایی که تا اینجای یادداشت معرفی کردهایم، تخصصیتر است. در این کتاب پرفوسور بک و جفری یانگ و دیگر همکارانش، سعی کرده به صورت دقیق طرحوارهای برای درمان افسردگی ارائه دهد. با اینکه مخاطب کتاب بیشتر متخصصین حوزه روانشناسی است، اما شاید برای کسانی که درگیر این بیماری هستند، موشکافی این پدیده مفید باشد. هر چقدر بیشتر با مشکلاتمان آشنا شویم، راحتتر میتوانیم راه حلی برای آنها پیدا کنیم.
از جفری یانگ کتاب معروف زندگی خود را دوباره بیافرینید را هم میتوانید بخوانیدو این کتاب به ایجاد تغییر و تحول در زندگی میتواند کمک بسیاری کند. البته اگر به راهکارهای آن عمل کنیم.
خانم دالاوی
نویسنده: ویرجینیا وولف
مترجم: خجسته کیهان
انتشارات نگاه
«خانم دالاوی» مهمترین رمان ویرجینیا وولف نویسندهی صاحبسبک انگلیسی است. در این کتاب، زمان نمودی پُررنگ دارد. وولف که میخواست شکل تازهای از رمان را ارائه دهد، در سال ۱۹۲۵ با نوشتن رمان خانم دالاوی برای اولین بار الگوی زمان را برهم زد و با جسارت طرح داستان را به یک روز واحد، یک منطقه (شهر لندن) و یک شخصیت واحد در مرکز داستان محدود کرد.
وولف این کتاب را به شیوهی سیالذهن نوشت. داستانِ کتاب پیوسته بین زمان حال و گذشتهی شخصیتها حرکت میکند و روند ماجراها خطی نیستند. داستان از زبان کلاریسا دالاوی، روایت میشود. با خواندنِ این کتاب احساس میکنید که پابهپای راوی در خیابانهای لندن قدم میزنید. آدمها و محلههای شهر را ار نگاه کلاریسا میبیند و با افکار و احساساتش آشنا میشوید.
کتاب الکترونیکی و کتاب صوتی خانم دالاوی را میتوانید با ترجمهی خجسته کیهان بخوانید و بشنوید.
در جستوجوی آلاسکا
نویسنده: جان گرین
مترجم: فاطمه جابیک
انتشارات میلکان
«در جستوجوی آلاسکا» اولین رمان نویسندهی موفق و محبوب آمریکایی، جان گرین است که در سال ۲۰۰۵ منتشر شد. داستان کتاب در فضای مدرسه میگذرد و از عشقهای نوجوانانه میگوید.
مایلز هالتر زندگی بیماجرایی را میگذراند. او تصمیم میگیرد به مدرسهای شبانهروزی کلور کریک در فلوریدا برود. تنها سرگرمی و علاقهی مایلز خواندن آخرین جملات نویسندهها و انسانهای بزرگ است. جملهای از فرانسوا رابله در کتاب زندگینامهی او توجه مایلز را جلب کرده است: «من به جستوجوی شایدِ بزرگ میروم.» و اینجا است که مایلز تصمیم میگیرد در جستوجوی «شایدِ بزرگ خود باشد. در شبانهروزی او با دختری به نام «آلاسکا یانگ» آشنا میشود. دختری زیبا، جذاب، باهوش و بامزه که ذهن پیچیدهای دارد. دختری حیرتانگیز که وجودش بهخودی خود نوعی رخداد است. او مایلز را به دنیای خودش میبرد و راه رسیدن به «شایدِ بزرگ» را برایش هموار میکند و البته چیزی را از او میگیرد. قلبش را.
در یادداشت «کتابها ما را به سفر میبرند» کتابهای پیشنهاد دادهایم که شما را در دنیای سفر غرق میکنند. پیشنهاد میکنیم سری به آن یادداشت هم بزنید.
ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد
نویسنده: پائولو کوئیلو
مترجم: حسین نعیمی
نشر ثالث
ورونیکا دختر جوانی است که با وجود داشتن زندگی خوب، به پوچی میرسد و میخواهد به زندگیاش خاتمه دهد. او هر چه دنبال یک بهانه برای خودکشی میگردد، چیزی پیدا نمیکند. نه در عشق شکست خورده و نه فقر به او فشار آورده است. خانواده و تحصیلات خوب و حتی دوستی با مردانی جذّاب هم مانع تصمیم او برای به پایان رساندن زندگیاش نمیشوند.
ورونیکا از تکراری بودن زندگی خسته شده است. در نهایت با خوردن قرص، خواستهاش را عملی میکند، ولی دوباره چشمهایش باز میشوند. آن هم در شرایطی که دستانش را بستهاند و سیمهای زیادی به او متّصل است. وقتی هوشیاریاش را بهدست میآورد، میفهمد که در یک بیمارستان روانی بستری شده است. پزشک به او خبر میدهد که در اثر خوردن قرصها، به یک عارضهی قلبی دچار شده و بیشتر از یک هفته زنده نخواهد ماند.
ورونیکا از شنیدن این خبر، خوشحال میشود. در یک هفتهای که بین مرگ و زندگی سرگردان است، در بیمارستان با پسر جوانی به نام ادوارد آشنا میشود که زندگی و باورهای او را دگرگون میکند. ورونیکا همراه با ادوارد به شهر میگریزد؛ چون حس میکند دلش برای شهر تنگ شده و میخواهد در میان مردم شهر، از دنیا برود ورونیکا همراه ادوارد، هر جای شهر را که دوست داشت، میگردد. در آخرین شب از فرصت باقی مانده برای زنده ماندن، در کوهپایه خوابش میبَرَد…
این کتاب اثر نویسندهی نامدار برزیلی پائولو کوئلیو است که با کتاب کیمیاگر به شهرت جهانی رسید. کتاب صوتی ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد را با ترجمهی آرش حجازی و صدای نیکی کریمی بشنوید.
تکرار و یکنواختی روزها، بستری است که انسان را در دام افسردگی میاندازد. اتفاقهای جدید و غیرمنتظره یکی از راههایی است که میتواند ما را از این روزمرگی نجات دهد. کتابها میتوانند اتفاقهای تازه زندگیمان باشند. در قرن نوزدهم، راه درمان افسردگی یا اضطراب این بود که چندماهی را در آسایشگاهی روستایی در میان درختان و کوهها با آرامش سپری کنید و کتاب بخوانید. در قرن بیستم قرصها اختراع شدند و وعده دادند که همهچیز را حل خواهند کرد، ولی نیاز انسان به آرامش و خواندن کتاب با هیچ قرصی برطرف نمیشود. انسانها با خواندن از خود رها میشوند. ما تبدیل میشویم به انسانِ دیگری با انگیزهها، تردیدها و احساسهایی متفاوت که در جهانِ دیگری زندگی میکند.
شما چه کتابهایی برای دوران افسردگی پیشنهاد میکنید؟
دانلود کتاب از اپلیکیشن طاقچه