
معرفی ۸ کتاب اروین یالوم | از درمان شوپنهاور تا دروغگویی روی مبل
اگر حتی اسم «اروین یالوم»، نویسنده و روانپزشک آمریکایی را نشنیده باشید، احتمالا کتاب معروف او، «وقتی نیچه گریست» را در بساط کتابفروشان کنار خیابان دیدهاید. اما شهرت یالوم ۸۸ ساله، فقط به خاطر این کتاب نیست. او که فارغ التحصیل روانپزشکی از دانشگاههای جورج واشنگتون و بوستون است، نه تنها سالهاست که بر کرسی استادی دانشگاه استنفورد نشسته،که عناوین متعددی کتاب در زمینهی روانشناسی و داستانهای روانشناسانه در کارنامهی خود دارد. او از پیروان مکتب رواندرمانی هستیگرا یا اگزیستانسیال است. این مکتب روانشناسی، بر موارد و مشکلاتی تمرکز دارد که به هستی انسان برمیگردند. ترسها یا دغدغههایی مانند مرگ و آزادی. ابعادی از هستی انسان، که اجتنابناپذیرند و از آنها راه فراری نیست.
در این یادداشت، تعدادی از مهمترین کتابهای یالوم که به فارسی ترجمه شدهاند را گرد آوردهایم تا خوانندهی ایرانی، علاوه بر آشنایی با حال و هوای خود نویسنده، با آثار او نیز آشنا شود. نکتهی قابل توجه در مورد یالوم، این است که او همواره سعی میکند مفاهیم پیچیدهی روانشناسی را، در غالب داستانهای همهفهم و ساده روایت کند. بنابراین خواندن آثار او، میتواند جزئی از برنامهی هر یک از ما، با هر سطحی از آشنایی با مفاهیم روانشناسی باشد. این شما و این مجموعهای از آثار اروین یالوم:
خودکاوی یالوم در «من چگونه اروین یالوم شدم؟»!
شخصیترین اثر یالوم، این کتاب است. جایی که برای شیفتگان آثارش، از تمامی بالا و پایینها و پستی و بلندیهای کار و زندگی شخصیاش گفته. در واقع او که همیشه روایتگر داستانهایی از بیماران و مراجعان خود است، این بار به سراغ ذهن خود رفته و به کاویدن آن از طریق روایت کردن زندگیاش از ابتدا پرداخته است. کودکیای که با فقر و جدا ماندگی، به عنوان پسرکی یهودی در محلههای پست و خالی از بهداشت واشنگتون دیسی آغاز میشود و کم کم به دانشکدهی پزشکی و ادامهی تبعیضهای نژادی و مذهبی میرسد.
او روایت میکند که آثارش چگونه او را به دریافت جایزهی انجمن روانپزشکان آمریکا کشاندند یا با چه وسواسی دانستهها و دستاوردهایش را در دو دسته کتابهای داستانی و علمی، جمعآوری کرد. لحن ساده و صمیمی و توضیحات جزء به جزء یالوم در این کتاب، خواننده را بیش از هر زمان دیگری به فضای ذهنی نویسنده نزدیک میکند.
سرخوشی تحلیلگرانه و «موهبت درمان»
مفهوم و رویکرد رواندرمانی اگزیستانسیال یا هستیگرا، بحث اصلی این کتاب را تشکیل میدهد. یالوم، تجربهی چهل و پنج سال رواندرمانی خود را در هشتاد و پنج بخش مجزا ریخته و با لحنی طنز آلود در پی ارائهی روشهایی عملی برای درمان است. او میگوید که در نوشتن این کتاب، آنچه بیش از هر چیز برای او اهمیت داشته، اشتیاق و برانگیزاندن شور در خواننده است. این کتاب در واقع یادداشت و ضمیمهای تکمیلی است بر یک برنامهی جامع آموزشی تمام عیار. با این حال، گرچه او از طنز کلامش غافل نشده است، اما در توصیف روشهای درمانی، بسیار جدی عمل کرده است.
پیشنهاد میکنیم یادداشت «در دوران افسردگی چه کتابهایی بخوانیم؟» را هم بخوانید.
داستانهای روان درمانی در «مامان و معنای زندگی»
شاید بهترین راه برای درک عملی شیوههای درمان یا حداقل پیدا کردن راهی به سمت پاسخ سوالاتی که دربارهی ذهن خود داریم، شنیدن داستانهای مشابه باشد. اروین یالوم در این کتاب ، با آوردن داستانهای مختلفی الهام گرفته از احوال بیماران، همکاران و البته رویاهای شخصیاش، به سمت درک این موارد، راهی باز کرده است. برخی از این داستان ها کاملا واقعی هستند و تنها اسم بیماران عوض شده، برخی هم کاملا ساختهی ذهن او بوده و برای فهم بیشتر خواننده ساخته و پرداخته شدهاند.
تجربهی «دروغگویی روی مبل» روانشناس
چه چیزی از کاناپهی عجیب و غریب روانشناسان معروفتر؟ همان جایی که همچون قلمروی آنها میماند و بیمار با نشستن یا دراز کشیدن روی آن، کاملا خلع سلاح خواهد بود! سه روانپزشک، با تیپهای شخصیتی گوناگون، درگیر بیمارانی میشوند که با آمدن و نشستن روی کاناپهی معروف آنها، زندگیشان را دگرگون میکنند. اولی، پزشکی سالخورده است که با بیمار جوانش رابطهای بیش از حد صمیمی را آغاز میکند. دومی، پزشکی است مشغول در کمیتهی اخلاقی که خود به خاطر اغواگری همسر یکی از بیمارانش، به دام میافتد و سومی، روانپزشکی پولپرست است که با به چنگ آوردن نبض بیماری ثروتمند، تلاش میکند تا او را به عنوان مشتری دائمی خود حفظ کند.
«خیره به خورشید» مرگ
فکر کردن و درگیری مداوم با مفهوم مرگ، مثل خیره نگاه کردن به خورشید است. خورشیدی که وجود و حضورش بدیهی و انکار ناشدنی است اما خیره شدن به آن را نمیتوان تحمل کرد. این، رشتهی اصلی این داستان یالوم است. او در این کتاب تلاش کرده تا انواع حالتهای درگیری وسواس گونه یا ترس از مرگ را بررسی کند و در مسیر غلبه به این ترس، با خوانندهی خود همراه باشد.
در بخشی از این کتاب میخوانیم: «زمانی که برای خوب زندگی نکردنتان به دنبال دلیلی خارج از خود میگردید، هیچ تغییر مثبتی در زندگیتان رخ نخواهد داد. اگر روی صندلی قربانی نشستهاید و علل بدبختیتان را شوهر نادان، رییس بداخلاق، عوامل بد ژنتیکی و وسواسی شدید میدانید و مسئولیتهای خود را به گردن دیگران میاندازید، شما در وضعیتی هستید که از آن رهایی نخواهید داشت و به بن بست رسیدهاید، مگر اینکه صندلی خود را عوض کرده روی صندلی مسئول بنشینید.»
«آفریدههای یک روز» دکتر یالوم
ده داستان واقعی از ماجراها و مشکلات بیماران دکتر یالوم، در این کتاب گرد آمدهاند. پیرمردی ۸۴ ساله که از یالوم مشاوره میخواهد، تاجری افسرده، بالرین الکلی، مدیر عاملی ساکن خانهی سالمندان، شخصی مبتلا به سرطان و خلاصه مجموعهای از انسانهای رنگارنگ، از امید، عشق، مرگ و ترسهایشان میگویند و یالوم برای ما روایت میکند.
بالاخره «وقتی نیچه گریست»
معروفترین کتاب اروین یالوم همین کتاب است. داستانی که با پیچ و خمهایش، سعی در به تصویر کشیدن بخشی از تاریخ معاصر فلسفه و رواندرمانی دارد. در این اثر، در فضایی حاضر تخیل نویسنده، ژوزف برورر، استاد زیگموند فروید و فردریش نیچه، فیلسوف آلمانی، با یکدیگر ملاقات میکنند. شرح این ملاقات نکات فراوانی را در خود نهفته دارد. این کتاب پر است از بریدههایی که حتی به صورت مجزا از کتاب و به خودی خود نیز میتوانند در روزمره کاربرد داشته باشند. مثلا یالوم در بخشی از این کتاب میگوید: «جست و جو به دنبال واقعیت خود، تقدس دارد. کدام رفتار مقدستر از پژوهش در مورد خود است؟ بعضی میگویند کار فلسفی من روی شن بنا شده است؛ دیدگاههای من مانند تپههای شنی حرکت میکنند. اما یکی از سنگهای مرزی ثابت من این است: آن شو که هستی.
درمان بدبینی به کمک درمان شوپنهاور
شوپنهاور فیلسوفی است که به بدخلقی و بدبینی مشهور است. در این کتاب اروین یالوم هم به دنبال همین ایکون از شخصیت شوپنهاور رفته و با داستانی تمثیلی به دنبال کم کردن بدبینیهای انسان است.
داستان درمان شوپنهاور داستان فیلسوف معاصری به نام فیلیپ است. فیلیپ که فردی منزوی و بهنوعی رونوشت شوپنهاور است، به یکی از گروههای درمانی رواندرمانگر مشهوری به نام ژولیوس وارد میشود. فیلیپ آرزو دارد با بکارگیری اندیشههای شوپنهاور، به یک مشاور فلسفی بدل شود و برای این منظور نیازمند سرپرستی ژولیوس است. ولی ژولیوس میخواهد به کمک اعضای گروه به فیلیپ بقبولاند که این ارتباط انسانی است که به زندگی معنا میبخشد، کاری که هیچکس برای شوپنهاور تاریخی نکرد.
اینها، بخشی از مهمترین آثار اروین یالوم پیر را نشان میدهند. آثاری که توانستهاند طی دههها فعالیت او در عرصهی روانشناسی، بر روی مردم سراسر جهان اثر بگذارند. یالوم توانسته با داستانهایش بسیاری از مضامین پیچیده روانشناسی و فلسفی را غیر مستقیم و با زبانی ساده بیان کند.