کتاب‌هایی با پایان‌های عجیب

دختر گمشده بیشتر به واسطه‌ی فیلمی که در سال ۲۰۱۴ روی پرده‌ سینماها رفته شناخته می‌شود، با این حال، کمتر کسی می‌داند که این فیلم با اقتباس از رمانی به همین نام و به قلم گیلین فلین ساخته شده است. این کتاب که در سال ۲۰۱۲ منتشر شده، جوایز و افتخاراتی از جمله جایزه‌ی کتاب منتخب گودریدز در حوزه‌ی کتاب‌های رازآلود و هیجان‌انگیز را از آن خود کرده است.

نیک و ایمی دان، زوجی هستند که زندگی مشترکشان دچار روزمرگی شده و دقیقا در صبح روز پنجمین سالگرد ازدواج این زوج، ایمی به شکلی کاملا ناگهانی و دورازانتظار ناپدید می‌شود. پلیس به نیک مشکوک است؛ دوستان ایمی نیز فاش می‌کنند که ایمی از نیک می‌ترسیده و رازهایی را از او پنهان کرده است. با این همه، نیک سرسختانه این ادعاها را رد می‌کند. بازرسی‌های پلیس از کامپیوتر نیک نیز جستجوهای عجیبی را نشان می‌دهد، اما نیک ادعا می‌کند که او چنین جست‌وجوهایی را انجام نداده است. نیک تحت فشار پلیس، رسانه‌ها و والدین ایمی، رفتارهای عجیبی از خود نشان می‌دهد که شک و تردیدها را نسبت به او افزایش می‌دهد… با این همه، کسی نمی‌داند که واقعیت چیست و چه بلایی بر سر همسر زیبای نیک آمده است؛ هیچکس نمی‌داند که آیا نیک واقعا یک قاتل است یا خیر.

جزیره‌ی شاتر، اثر دنیس لیهان، یکی دیگر از کتاب‌های فهرست کتاب‌هایی با پایان‌های عجیب است که در سال ۲۰۰۳ به انتشار درآمده است. این کتاب که در واقع بنیان فیلم پرفروش جزیره‌ی شاتر به کارگردانی مارتین اسکورسیزی و با هنرنمایی لئوناردو دی‌کاپریو است، یک داستان روان‌شناختی و ماجراجویانه است که در آن، هیچ‌چیز آن‌طور که به نظر می‌رسد نیست. نیویورک تایمز، این کتاب را «به شکل شگفت‌انگیزی اصیل» نامیده است.

داستان کتاب از این نقطه آغاز می‌شود که تدی دنیلز و همکار جدیدش چاک ایول که هر دو مارشال ایالات متحده هستند، راهی سفری به جزیره شاتر می‌شوند. جزیره شاتر به این دلیل که بیمارستان روانی اشکلیف در آن واقع شده، از ابتدا نیز محل ترسناکی به نظر می‌رسد. تدی و چاک قصد دارند فرار یک بیمار روانی خطرناک به نام راشل سولاندرو را بررسی کنند. طی این سفر، تدی رفتارهای نامتعارفی از جانب پلیس جزیره و رئیس بیمارستان روانی مشاهده می‌کند و در ادامه احساس می‌کند تمام افراد جزیره بازیگران بازی روانی‌ای هستند که صرفا برای او طراحی شده است. در نهایت، نشانه‌هایی از آزمایش‌های سهمگین، جراحی‌های وحشتناک و اقداماتی مرگبار که در جزیره روی افراد انجام می‌شود، کم‌کم خود را نشان دهند. هیچ‌کس قرار نیست بدون آسیب دیدن از این جزیره فرار کند، زیرا هیچ‌چیز در بیمارستان اشکلیف آن‌طور که به نظر می‌رسد نیست؛ حال آن که این موضوع درباره‌ی خود تدی دنیلز نیز صادق است.

کتاب دختری در قطار، اثر پائولا هاوکینز، برنده‌ی جایزه‌ی کتاب منتخب گودریدز در دسته‌بندی کتاب‌های رازآلود و هیجان‌انگیز در سال ۲۰۱۵ است. این کتاب داستان دختری به نام راشل را روایت می‌کند که هر روز با قطار به لندن رفت‌وآمد می‌کند. او طی این روند، زوجی را می‌بیند. زندگی آن‌ها که ظاهرا شاد است، موجب برانگیخته شدن حسادت او می‌شود. راشل درباره‌ی زندگی این زوج خیال‌پردازی‌هایی می‌کند، او آن‌ها را جس و جیسون صدا می‌کند و زندگی آن‌ها از دید راشل، یک زندگی عالی و بی‌نقص است، حتی با این که تا کنون از نزدیک آن‌ها را ندیده و مکالمه‌ای نیز با آنان نداشته است. چند روز بعد، راشل در حالی که در انتظار قطار است، در روزنامه خبری مرتبط با گم‌شدن زنی می‌خواند و متوجه می‌شود این زن، دقیقا همان زنی است که هرروز پیش از سوار قطار شدن او را می‌دید و درباره‌ی زندگی‌اش خیال‌پردازی می‌کرد. اکنون راشل این فرصت را دارد که تبدیل به بخش مهمی از زندگی زوجی‌ شود که تاکنون فقط از دور آن‌ها را نظاره کرده است.

«اولین قانون باشگاه مشت‌زنی اینه که درباره‌ی باشگاه مشت‌زنی حرفی نزنی!»

باشگاه مشت‌زنی، اثر چاک پالانیک، رمانی هیجان‌انگیز و روان‌شناسانه است که از آن در ساخت فیلم بسیار مشهور باشگاه مشت‌زنی (به کارگردانی دیوید فینچر و با بازی برد پیت) نیز اقتباس شده است. شخصیت اصلی داستان کتاب، جوانی است دچار روزمرگی شدید که در طول داستان «راوی» نامیده می‌شود. اما این روزمرگی برای راوی درست در جایی تغییر می‌کند که با تایلر داردن آشنا می‌شود؛ مرد جوان و مرموزی که مسابقات مبارزه‌ی مخفیانه‌ و شبانه‌ را در زیرزمین بارها برگزار می‌کند. راوی تحت‌تاثیر تایلر، شغل خود را ترک می‌کند و کاملا تحت سلطه‌ی او در‌می‌آید. در مبارزه‌های باشگاه مشت‌زنی، مردان زیادی با هم به مبارزه می‌پردازند و با انجام این کار احساس آزادی و رهایی از هر قید و بندی می‌کنند. این کتاب، اثری باشکوه و بدیع است که آن‌چه را که در هسته‌ی دنیای مدرن ما رخ می‌دهد، به نمایش می‌گذارد.

در کتاب جنگل تاریک تاریک (اثر روث ور، منتشرشده در سال ۲۰۱۵)، داستانی که در واقع باید ماجرای یک آخر هفته‌ی دنج و جذاب در اعماق حومه‌های انگلیسی باشد، به داستانی ترسناک و روان‌شناسانه تغییر شکل می‌دهد.

لئونورا که نویسنده‌ای منزوی است، با اکراه موافقت می‌کند که برای تعطیلات آخر هفته، راهی یک حومه‌‌ی شهری انگلیسی شود که به آن دعوت شده است. اما با فرا رسیدن شب اول، رازهایی میان دوستان قدیمی و جدید آشکار می‌شود، خاطره‌ای آزاردهنده آرامش لئونورا را بهم می‌ریزد و نهایتا همگی به نتیجه‌ای مشترک می‌رسند: آن‌ها تنها کسانی نیستند که در جنگل مستقر شده‌اند!

چیزهای تیز، اثری دیگر از گیلین فلین است که در سال ۲۰۰۶ منتشر شده و مانند کتاب دختر گمشده، پایانی عجیب و دورازانتظار دارد. در داستان این کتاب، کامیل پریکر، خبرنگاری که به تازگی از اقامتی کوتاه در یک بیمارستان روانی رها شده است، با ماموریتی بسیار دردسرساز روبه‌رو می‌شود: او باید به زادگاه کوچک خود بازگردد تا موضوع قتل حل‌نشده‌ی یک دختر نوجوان و ناپدید شدن دختری دیگر را پوشش دهد. کامیل سال‌هاست که به سختی با مادر روان‌رنجور خود و همچنین خواهر ناتنی‌اش که تقریبا به سختی او را می‌شناسد صحبت نکرده است؛ دختری سیزده‌ساله‌ و زیبا که در تمام شهر شهره است و کنترل نگران‌کننده‌ای نیز بر هم‌سن‌وسالان خود دارد. کامیل، زمانی که در اتاق خواب قدیمی خود در عمارت ویکتوریایی خانواده‌اش مستقر می‌شود، کم‌کم با قربانیان جوان همذات‌پنداری می‌کند. کامیل که تحت سلطه‌ی شیاطین درون خودش است، اگر بخواهد وقایع را تحت کنترل خود درآورد و از این سفر جان سالم به در ببرد، باید معمای روان‌شناختی گذشته‌ی ‌خود را نیز حل کند.

مغازه خودکشی داستانی جذاب، عجیب و یکی دیگر از آثار فهرست کتاب‌هایی با پایان‌های عجیب و سورپرایزکننده است. این کتاب اثر ژان تولی، نویسنده‌ی فرانسوی و منتشرشده در سال ۲۰۰۶ است.  این اثر، یکی از درخشان‌ترین و تکان‌دهنده‌ترین آثار در ژانر فانتزی سیاه است. این رمان در زمان انتشار، توجه همگان را به خود جلب کرد و تا به امروز، به بیش از 20 زبان ترجمه شده است.

در سراسر داستان حضور مرگ کاملا احساس می‌شود و تولی با جنگی نمادین که علیه تلاش برای امید در زندگی به راه انداخته است، با بهره‌گیری از شوخی‌های ظریف در طول داستان، نهایتا تمام خوانندگان را شگفت‌زده خواهد کرد؛ در واقع این کتاب طنزی کامل دربار‌ه‌ی مرگ و امید است.

موش‌ها و آدم‌ها، اثر مشهور جان اشتاین بک، نویسنده‌ی آمریکایی است. این کتاب داستانی جنجالی از دوستی‌ها و تراژدی‌ها در دوران رکود بزرگ است.

موش‌ها و آدم‌ها داستان دو فرد به نام‌های جورج و لنی را روایت می‌کند؛ جورج اگرچه جثه‌ی کوچکی دارد، با این حال زرنگ است و لنی علی‌رغم جثه‌ی فوق‌العاده‌اش، ذهن یک کودک خردسال را دارد. با این حال، این‌دو یک «خانواده» را تشکیل داده‌اند که در مواجهه با تنهایی و بیگانگی، به یکدیگر کمک می‌کنند.

جورج و لنی که کارگرانی در مزارع سبزیجات پرگردوغبار کالیفرنیا هستند، تا جایی که می‌توانند کار خود را سریع انجام می‌دهند و زندگی بخور و نمیری دارند. با این حال، جورج و لنی نقشه‌ای دارند: داشتن یک هکتار زمین و کلبه‌ای که بتوانند آن را مال خودشان بنامند. زمانی که آن‌ها در مزرعه‌ای در دره‌ی سالیناس مشغول به کار هستند، رویای دو‌نفره‌شان تحقق‌پذیر به نظر می‌رسد، اما دقیقا همین‌جاست که تفاوت‌های این دو، کم‌کم کار دست رویایشان می‌دهد.