گلستان سعدی
نویسنده: سعدی شیرازی
انتشارات: نشر تیرگان
سعدی را از کجا میشناسیم؟ به نظرم بیشتر از کتابهای ادبیات دوران مدرسهمان. کتابهایی که گرچه حکایتها و اشعاری را از او جابهجا برایمان نقل کرده بودند اما ازنظر پدر و مادرهایمان که پیشتر کتابهای ادبیات پروپیمانی داشتند، خالی از حکمت مینمودند. سعدی در همان زمان که ما در حال آموزش و حتی بیشتر پرورش بودیم خودش را به کتابهای درسیمان رسانده بود و تلاش میکرد نقش پررنگی در رشد ما داشته باشد و به گمانم در این امر موفق نیز بود.
با نگاهی کلی به آثار منظوم و منثور سعدی میتوان دریافت که با بهرهگیری از قدرت سخنوری و شاعری خود توانسته طبع خلاق خود را به بهترین وجه ممکن بر خواننده بنمایاند و از این راه تلاشش بر این بوده تا بیآنکه معلمی رسمی برای ما باشد، رموز هستی را برایمان واگو کند. سعدی استادانه از پس این امر برآمده است. گاه تصور انتقال این حجم از مفاهیم والا و انسانی و رموز و حکمتهای زندگی در قالب داستانی ساده و ملموس ممکن نیست اما او بهخوبی این امر را ممکن ساخته است و چنان در این امر موفق عمل کرده که برخی نقلهایش به صورت ضربالمثل و یا در قالب جملاتی فراگیر ورد زبان افراد مختلف کوچه و بازار است.
گلستان سعدی
نویسنده: سعدی شیرازی
انتشارات: نشر تیرگان
مهارت سعدی در گنجاندن مفاهیم کلان در جملاتی ساده و بیان آنها به روانترین شکل ممکن یکی از دلایل همهگیر شدن کلامش در بین عامه مردم بوده است. او به شیوایی از حکمت میگوید و با درآمیخته کردن این موضوعها با شعر و داستان آنها را پیش روی ما مردمان ساده میگذارد و بهخوبی در عمق وجودمان رخنه میکند. در این یادداشت قصد داریم کمی به سعدی و آنچه برای ما به یادگار گذاشته است بپردازیم.
پیشنهاد میکنیم اگر به شعر کهن ایرانی علاقه دارید، یادداشت «نگاهی به زندگی و اثار حافظ شیرازی» را هم بخوانید.
کلیات سعدی
نویسنده: سعدی شیرازی
انتشارات: مرکب هنر
دو اثر معروف سعدی «بوستان» و «گلستان» است. در بوستان پس از نیایش خداوند در ده باب «عدل و تدبیر و رای»، «احسان»، «عشق و مستی و شور»، «تواضع»، «رضا»، «قناعت»، «عالم تربیت»، «شکر بر عافیت»، «توبه و راه صواب» و «مناجات و ختم کتاب» به مسائل مختلف پرداخته است. در گلستان نیز پس از ذکر نام پروردگار در بخش دیباچه در طی هشت باب «سیرت پادشاهان»، «اخلاق درویشان»، «فضیلت قناعت»، «فواید خاموشی»، «عشق و جوانی»، «ضعف و پیری»، «تأثیر تربیت» و «آداب صحبت» مواردی را مطرح کرده است.
در گلستان اینگونه به حمد خداوند میپردازد که:
و اینطور ادامه میدهد که:
و گلستان را بهاینترتیب آغاز میکند:
سعدی سهل ممتنع میگوید. چنان سهل به نظر میآید که همه ما فکر میکنیم میتوانیم اینگونه سخن بگوییم و بنویسیم اما کافی است قصد کنیم، بیشک وامیمانیم. او از ریزهکاریهای زندگی برای ما گفته و حالا بعد از گذشت سالها هنوز آن نصایح از بهترینهایی هستند که میتوان شنید و به کار بست. شاید بد نباشد در ادامه این یادداشت به برخی نکاتی که شیخ اجل به آنها اشاره داشته، بپردازیم.
سعدی جایی در نکوهش آنها که سخن لقلقه زبان دارند و بر دیگران حکم میرانند و خود بر گفته خویش وقعی نمینهند گفته است:
سعدی سیاستمداری خبره بود. چنانکه آن بیت معروفش را بیشک همگان به خاطر داریم که:
و یا در جای دیگر که اینگونه گفته است:
و یا:
و بر همین منوال نه تنها مدارا را برتر از دشمنی و جدال دانسته که نوعی زیرکی را نیز چاشنی کار میکند و میگوید:
تا به این بیت میرسد که:
سعدی گاه دوستانه نصیحتمان کرده، فرقی نمیکند اربابی با مکنت باشیم و یا از مردم معمولی اما کمی برخوردار. او ما را به نوعدوستی و عدم آزار دیگران فراخوانده است که:
بسیاری از بزرگان سخنانی به نظم و نثر گفتهاند و بهمرورزمان آن سخن و یا بخشی از آن در کلام مردمان روزگاران مختلف گشته و گشته و بهتدریج یا رنگ ضربالمثل گرفته و یا در تواتر به همان غایت دستیافته است. از این میان شیخ اجل سعدی هم نقش پررنگی در این حوزه داشته است. چنانکه در باب کار بیهوده کردن گفته:
که ما امروزه همین مصرع پایانی را بهعنوان ضربالمثل به کار میبریم و یا در اهمیت و تاکید بر توکل به ذات پروردگار و ناامید نبودن از سرانجام کار اینچنین فرموده که:
و در باب مغرور نبودن اینچنین نصیحت کرده که:
سعدی طنز را هم سرلوحه قرار میداده و گاه در بیان مفاهیم و مضامینی که به آنها میپرداخته کمی چاشنی طنز هم اضافه میکرده است. خودش اینگونه میگوید که:
او به زیرکی در مواقعی طنازی را چاشنی آنچه میگوید ساخته است و از این امر حتی در مواقعی که از داغ هجران و ناکامی عشق میگوید نیز بهره برده چنانکه گفته:
و یا در جای دیگر:
او در این بیان افراد مختلفی چون عاشق، معشوق، صاحبان مال و جاه و مقام، واعظ، زاهد، اربابان قدرت چون پادشاهان و وزرا را مخاطب قرار داده است. بهعنوانمثال این بیت از او:
و یا آنجا که گفته:
او در باب ستایش آزادگی چنان مثالی میآورد که خواننده را جوابی باقی نمیماند:
سعدی به پادشاهان کم کنایه نزده است. او در الزام رعایت حال رعیت بسیار گفته و گاه حتی مستقیما پادشاه را هدف گرفته و او را نصیحت کرده و یا بهطعنه سخنانی بر زبان رانده است. در کنار آن در باب آداب پادشاهی و حکمرانی نیز حکایات شیرینی دارد:
سعدی استاد عاشقانههای بیهمتاست. چنان سیری در این دنیای بیانتها کرده و چنان از فراق و وصال سروده که جان آدمی با خواندن اشعارش آرام میگیرد. در ستایش معشوق اینگونه میگوید که:
و یا با تاکید به او میرساند که:
و در این تاکید و تحکم به زیبایی اسیر بودن عاشق را به تصویر کشیده است. به همین حد از کمال از فراق و دوری میسراید:
به نظر میرسد همین گستردگی معانی سبب شده تا از یکسو مخاطبان بسیاری جذب سخنانش شوند و از دیگر سو خوانندگان بسیاری به خواندن آثار او روی آورند. همین امر این اشعار را بیشازپیش در میان مردم گسترانده و به گوش افراد بیشتری رسانیده است. بر درستخوانی این خوانشها که گاه دکلمهاند و گاه آواز نقدهایی وارد است که بیشک اگر اصل کار درست انجام پذیرد نیکو و ماندگار خواهد بود.
ابومحمد مشرفالدین مصلح بن عبدالله بن مشرف در بین سالهای ۶۰۶ تا ۶۹۰ هجری قمری زندگی کرده است.
اهل ادب به سعدی القاب «استاد سخن»، «پادشاه سخن»، «شیخ اجل» را دادهاند.
پیشنهاد میکنیم یادداشت «معرفی و دانلود گلستان سعدی» را بخوانید.
دانلود کتاب از اپلیکیشن طاقچه