یاران حلقه (جلد ۱ از ارباب حلقهها)
نویسنده: جی. آر. آر. تالکین
مترجم: رضا علیزاده
انتشارات: انتشارات روزنه
یادم میآید سالها پیش از مقدمهای که مرحوم علی معلم برای داستان آناستازیا نوشته بودند، این جمله به یادم ماند: «یادتان باشد شاید فیلم را دیده باشید، اما کتاب چیز دیگری است!» با تمام وجود به آن معتقدم اما گاهی اوقات فیلمها آنقدر جذابند که نمیتوانند از آنها گذشت. به خصوص آنهایی که از روی کتابهای فوقالعاده و ماندگار ادبیات جهان ساخته شدهاند و فیلمهایی دارند که به دیدنشان میارزد. در این یادداشت چند نمونه از کتابهایی که فیلم شدند مرور میکنیم.
کتابها را بخوانید، فیلمها را ببینید و در دنیایی زیبا و درخشان غرق شوید.
پیشنهاد میکنیم اگر اهل دیدن فیلم و سریال هستید، کتابهایی که به نقد فیلم و بهتر مشاهده کردن سینما به شما کمک میکنند، را هم بخوانید.
همچنین اگر اهل دیدن فیلمهای خارجی هستید، در یادداشت «معرفی بهترین فیلمهای خارجی اقتباسی از کتابها» به مرور فیلمهای خارجی جذابی را معرفی میکنیم که دیدن آنها خالی از لطف نیست.
یاران حلقه (جلد ۱ از ارباب حلقهها)
نویسنده: جی. آر. آر. تالکین
مترجم: رضا علیزاده
انتشارات: انتشارات روزنه
ارباب حلقههای جی. آر. آر. تالکین یکی از والاترین آثار فانتزی در تاریخ ادبیات و سینما است. تالکین برای نوشتن ارباب حلقهها، دست به آفریدن زبان و فرهنگهای مختلفی زد که در ادبیات فانتزی جهان، جاودانه شدند. مثلا شخصیت اِلفها (elves) بعد از ارباب حلقهها به یکی از معروفترین شخصیتهای تاریخ فانتزی بدل شدند. زبان دیگر گونههای آفریده شده در مجموعه ارباب حلقهها، به دلیل وجود فرهنگ و دیکشنری خاصشان هم قابل استفاده است. هرکدام خصوصیات خاص خودشان را دارند و همین ماجرا را جذاب کرده است. یک بخش دیگر جذابیت ماجرا نقشهی سرزمین میانه است که تمام ماجراها و اتفاقات ارباب حلقهها در آن رخ میدهد. اما دربارهی فیلم ارباب حلقهها چه میتوانیم بگوییم؟ شاید یکی از چشمگیرترین نکاتی که بتوان به آن اشاره کرد، تعداد جوایزی است که ارباب حلقهها توانسته است از آن خود کند. ۱۱ اسکار برای فیلم سوم ارباب حلقهها؛ بازگشت پادشاه و فروش ۱٫۱ میلیارد دلاری خود و قرار دادن نام خود به عنوان ششمین فیلم پرفروش تاریخ، حرفی برای زدن باقی نمیگذارد! گریمهای طولانی مدت، مثلا گریم سهساعتهی شختصیت گندالف هم از نکات مهم دیگری است که این فیلم را به یکی از دیدنیترینها تبدیل میکند. دوستداران فانتزی، بشتابید!
در یادداشت « ارباب حلقهها از کتاب تا فیلم سینمایی» دربارهی تفاوتهای کتاب و فیلم نوشتیم. پیشنهاد میکنیم این یادداشت را هم بخوانید.
مسیر سبز
نویسنده: استیون کینگ
مترجم: ماندانا قهرمانلو
انتشارات: انتشارات افراز
مسیر سبز، نام رمانی خواندنی از استیون کینگ است که ماجرایی عجیب دارد. فیلمی که فرانک دارابونت در سال ۱۹۹۹ با اقتباس از کتاب مسیر سبز با بازی تام هنکس ساخت، چیزی نزدیک به ۳۰۰ میلیون دلار فروش کرد. اما چه چیزی در این داستان نهفته بود که توانست فیلم را به چنین موفقیتی برساند؟ در مسیر سبز با جان کافی روبهرو هستیم؛ شخصیتی که شاید چیزی بین فرشته و شیطان باشد. مایکل کلارک دانکن، چنان توانایی در نقش جان کافی از خودش نشان داد که نامزد جایزهی بهترین بازیگر نقش مکمل مرد در اسکار سال ۱۹۹۹ شناخته شد. هرچند نتوانست آن جایزه را با خود به خانه ببرد. جان کافی، زندانی سیاهپوست به جرم تجاوز و قتل دو دختر در زندان است و به اعدام محکوم شده. اما رفتاری که او از خودش نشان میدهد، اصلا رفتار یک متجاوز قاتل نیست. اتفاقا او از قدرت شفابخشی برخوردار است که با کمک آن زندانبانش، پل اجکام را از دردها رهایی میبخشد.
مسیر سبز نامزد ۴ جایزه اسکار شد که البته با بیمهری داوران، نتوانست آنها را به خانه ببرد، اما این موضوع از جذابیتهای این فیلم جذاب کم نمیکند. فیلمی که قطعا موفقیتش را مدیون داستان جذاب استوین کینگ است.
مرد سوم
نویسنده: گراهام گرین
مترجم: محسن آزرم
انتشارات: نشر چشمه
خیر و شر مثل همیشه در صحنهی زندگی در جنگ با یکدیگر هستند. گراهام گرین هم که از جنگ ابدی خیر و شر سیر نمیشود، صحنهی داستان مرد سوم را به صحنهی مبارزهی میان آن دو بدل کرد. اما مبارزهای که شرش از چنان جذابیتی برخوردار است که کار را برای آن کسی که میخواهد طرفدار خیر باشد، سخت میکند. گراهام گرین در داستان مرد سوم به ماجرای کشته شدن هری لایم در یک تصادف رانندگی میپردازد. آن هم درست همان روزی که دوستش، هالی مارتینز، تصمیم گرفته به او سر بزند. هالی با آنا، نامزد لایم و سرایدار خانه دربارهی هری صحبت میکند. هردو به این تصادف مشکوکند. اما وقتی سرایدار خانه بعد از دادن اطلاعات، کشته میشود، ماجرا شکل دیگری به خودش میگیرد.
هرچند گراهام گرین، مرد سوم را به عنوان داستان نوشت، اما کار اولیه قرار بود فیلمنامه باشد. فیلمی که کارول رید در سال ۱۹۴۹ با بازی اورسون ولز از روی این کتاب ساخت، نخل طلای کن را با خود به خانه برد. این فیلم سیاه سفید، افتخارات دیگری هم کسب کرد: عنوان بهترین فیلمبرداری سیاه و سفید، نامزد بهترین کارگردانی، بهترین تدوین و عنوان بهترین فیلم زبان انگلیسی قرن بیستم در سال ۱۹۹۹.
زوربای یونانی
نویسنده: نیکوس کازانتزاکیس
مترجم: محمود مصاحب
انتشارات: انتشارات نگاه
اولین چیزی که با فکر کردن به زوربای یونانی به ذهنم میآید، موسیقی بینظیر آن است و رقص پیرمردی که عاشقانه در خیابانهای ترکیه با این موسیقی، هنرآفرینی کرد. انگار او خود زوربای یونانی بود. همان کسی که زندگی را در لذتهای کوچکی جستجو میکرد و معنای جدیدی از خوشی و زندگی در کنار هم میدید. زروبای یونانی داستان دوستی مردی جوان با زوربا است. وقتی که جوان برای راهاندازی مجدد یک معدن زغالسنگ راهی جزیرهی کرت میشود، با مردی به نام زوربا آشنا میشود. زوربا او را متقاعد میکند که به عنوان سرکارگر معدن، استخدامش کند. دوستی جوان و زوربا، چنان بینش عمیقی به او میدهد که گویی دنیایش رنگ دیگری میگیرد. نیکوس کازانتازاکیس در سال ۱۹۵۶ از طرف کانون نویسندگان یونانی برای دریافت جایزه نوبل ادبیات معرفی شد و در ۱۹۵۷ با یک رای کمتر نسبت به آلبر کامو، این جایزه را از دست داد. زوربای یونانی هم مثل همهی کتاب های موفق دیگر، جزو لیست کتابهایی که فیلم شدند قرار گرفت. اثری درخشان که بازی آنتونی کویین آن را جذاب کرد و نامزد چند جایزه مانند بهترین کارگردانی و بهترین بازیگر شد و البته جایزههای بهترین فیلمبرداری سیاه و سفید و بهترین طراحی هنری را هم گرفت.
گتسبی بزرگ
نویسنده: اسکات فیتز جرالد
مترجم: رضا رضایی
انتشارات: نشر ماهی
گتسبی بزرگ، مرد مهمانیهای مجلل، پر زرق و برق و درخشان. کتابی آنقدر عمیق که در دانشگاههای آمریکا تدریس میشود و داستانی آنچنان جذاب که تا به حال، دو کارگردان را بر آن داشته تا فیلمی از رویش بسازند. جک کلیتن در سال ۱۷۹۴ که از رابرت ردفورد و میا فارو دعوت کرد تا در فیلمش بازی کنند و باز لورمن که در سال ۲۰۱۳ از گتسبی بزرگ با حضور لئوناردو دیکاپریو و کری مولیگان پردهبرداری کرد. هرچند کتاب گتسبی بزرگ فراز و نشیبهای بسیاری را طی کرد و اسکات فیتزجرالد آن را یک اثر شکستخورده دانست. فیتزجرالد داستان گتسبی بزرگ را در عصر طلایی جاز آمریکا نوشت. در سال ۱۹۲۲ که ایالات متحده دورانی از رشد اقتصادی را پس از جنگ جهانی اول میگذرانید. در این دوره بر تعداد میلیونرهای ایالات متحده افزوده شد. گتسبی که یکی از این میلیونرها بود، به مهمانیهای باشکوه و پر زرق و برقش شناخته شد. اما دلیل اینهمه مهمانی چه بود؟ گتسبی تمام این ضیافتهای باشکوه را به این خاطر برپا میکرد که شاید، معشوقهاش که حالا با مردی به نام تام ازدواج کرده است، به آنجا پا بگذارد. هرچند منتقدان، گتسبی با بازی رابرت ردفورد را مردانهتر میدانند، اما آکادمی اسکار جایزهی بهترین طراحی صحنه و لباس را به گتسبی با بازی لئوناردو دیکاپریو داده است.
سنت شکن
نویسنده: ورونیکا راف
مترجم: هدیه منصورکیایی
انتشارات: موسسه فرهنگی هنری نوروز هنر
سنتشکن شاید یکی از بهترین صفاتی باشد که بتوانیم به جوانان دنیای حال حاضر نسبت بدهیم. اما در عینحال سنتشکن یادآور یک چیز دیگر هم هست. سهگانهای نوشتهی ورونیکا راف که در سال ۲۰۱۱ بهترین کتاب Goodreads بود و فیلمی که از روی این سهگانه با نام Divergent ساخته شد، توانست ۲۷۴۹۴۵۲۳۹ دلار در گیشه بفروشد. سنتشکن ماجرای جذابی دارد که در یک پادآرمانشهر پسارستاخیزی اتفاق میافتد. یعنی شهری که بعد از فاجعهای بزرگ چند بازمانده دارد که با تبعات فاجعه دست و پنجه نرم میکنند. اما چه چیزی ماجرای سنتشکن را جذاب میکند؟ فقط جنگیدن با ابعاد فاجعه نمیتواند دلیل جذابیت ماجرا باشد. جایی که بئاتریس زندگی میکند، مردم بر اساس خصوصیات انسانی تقسیمبندی میشوند ولی به بئاتریس هشدار دادهاند که یک سنتشکن است؛ خصوصیاتش با بخشهای دیگر مطابق نیست و … کمکم بئاتریس متوجه طرح شومی میشود که در جامعهاش در حال شکلگیری است… . Divergent با بازی شایلین وودلی و کیت وینسلت یک سهگانهی فانتزی و جذاب تمامعیار است.
صبحانه در تیفانی
نویسنده: ترومن کاپوتی
مترجم: بهمن دارالشفایی
انتشارات: نشر ماهی
صبحانه در تیفانی، نام داستانی از ترومن کاپوتی است که فصل جدید نویسندگی او را رقم زد. کاپوتی در نامهای که به یکی از دوستانش نوشته بود دربارهی صبحانه در تیفانی اینطور نوشت: «تابهحال هیچوقت به این اندازه به آنچه میخواستم به آن برسم نزدیک نشدهام. این کتاب جدید حداقل از نظر کلی به آنچه در ذهن دارم، نزدیک است.» هالی گولایتلی، نقش اصلی کتاب صبحانه در تیفانی، دختر جوانی است که در نیویورک زندگی میکند، بدون خانواده و شغلی. زندگیاش را هم با معاشرت با مردان در کافهها میگذارند. اما چه چیزی صبحانه در تیفانی و هالی گولایتلی را آنقدر مشهور و ماندگار کرده است؟ بازی بینظیر آدری هپبورن جوان! هرچند ترومن کاپوتی از اینکه این نقش را به هپبورن داده بودند ناراحت بود و گفته بود این نقش را برای مرلین مونرو نوشته است، اما آدری هپبورن با بازی بینظیر و خاطرهانگیزش، کاری کرد که نظر تمام منتقدان دربارهاش این باشد: «تو برای بازی کردن نقش هالی به دنیا آمدهای!» درخششهای آدری هپبورن البته با اجرای بینظیر آهنگ رودخانهی ماه (moon river) کامل میشود. نسخهی بینظیری که جایزهی بهترین آواز را برد. لباس سیاهرنگ آدری هپبورن در یک حراج، به قیمت هشتصدهزار دلار فروخته شد. حتی این لباس هم رکورددار سینمایی است!
از بین این کتابهایی که فیلم شدند کدام یک را خواندهاید؟ از بین فیلمها کدامیک را دیده بودید؟ یکی از دلایلی که میتواند فیلمی را که از روی کتاب ساخته شده، برای مخاطبانش جذاب کند، فیلمنامهی قوی آن است. در این میان، بسیاری از فیلمها که فیلنامهشان را همان نویسندهی کتاب نوشته است، از موفقیت بیشتری برخوردار بودهاند. حالا اگر به دنبال لیستی از بهترینهای سینمای اقتباسی میگردید، میتوانید اینها را به خاطر داشته باشید و اگر به دنبال شاهکارهای ادبیات جهان میگردید، این کتابها راه را به شما نشان میدهند.
دانلود کتاب از اپلیکیشن طاقچه