هزار خورشید تابان
نویسنده: خالد حسینی
مترجم: پریسا سلیمان زاده
انتشارات: انتشارات مروارید
زبان و فرهنگ را میتوان ازجمله آن اشتراکهای قوی دانست که پیوندهایی ناگسستنی و بهشدت قابلدرک به وجود میآورند. ایران و افغانستان این پیوند نامریی را دارند. گرچه اتفاقات مختلف و گذر بیرحمانهی زمان تلاش بر گسستن رشتههای الفت و قرابت داشته است، این رگههای اشتراکی همچنان در گوشه گوشهی فرهنگ و ادبیات و هنر دو کشور دیده میشود.
نویسندگان افغانستانی چه بهواسطه حضورشان در ایران و زندگی در این سرزمین و چه بهواسطه تسلط بر زبان و ادبیات، سفیرانی قدرتمند در عرصه این قرابتهای فرهنگی به شمار میآیند. خواندن نوشته یا کتابی از نویسندهای که به زبان ما سخن میگوید دلنشین و لذتبخش است. حتی مواجهه با لغاتی که کمتر در زبان ما حضور فعال دارند چنان هیجانانگیز است که ما را به خواندن بیشتر تشویق میکند. مثل این میماند که با هر لغت دریچهای تازه به زبان مادری ما گشوده میشود، انگار معنایی جدید کورسوزنان پیدا میشود و ما را به کنه زبان میبرد؛ آنجا که این قرابتها نزدیکتر و این خویشاوندیها عمیقتر بودهاند. بهشخصه لذتی را که در درک این معانی تازهی زبانی میبینم، دوستتر میدارم. لذتی که در آثار ترجمهشده یافت نمیشود. اینجا مثل این است که تو چیزی را درمییابی که برای قرنها درون خود داشتهای، سالها و سالها آن را در ناخودآگاه خود، در بطن خود، همراه آوردهای و حالا ناگهان چراغ روشن شده و آن پنهانِ درونی رخ نموده است. چه لذتی بیشتر از این کشفِ ناگهانی؟ شما را سرسختانه به این کشف ماورایی دعوت میکنم. به خواندن کتابهایی از ادبیات افغانستان و تصور آنچه از پس این کلماتِ آشنا برمیآید.
پیشنهاد میکنیم یادداشتهای «آشنایی با ادبیات و نویسندههای عرب»، «بهترین کتابهای ادبیات آلمان» و «بهترین کتابهای ادبیات انگلیس» را هم بخوانید.
هزار خورشید تابان
نویسنده: خالد حسینی
مترجم: پریسا سلیمان زاده
انتشارات: انتشارات مروارید
راوی روزگار مردم افغانستان بودن علاوه بر احاطهی بر موضوع و حواشی آن، سرسختی میخواهد. چراکه بیشک درد و رنجی عمیق در کنه آن داستان خانه کرده است بهخصوص اگر داستان پیرامون زندگی زنی بگردد. «هزار خورشید تابان» از همان دست کتابهاست. شرحی از زندگی دو زن در دنیایی ضد زن. قهرمانهای کتاب علیرغم زندگیهای متفاوتشان سرنوشتی مشابه پیدا میکنند. نویسنده درجایی گفته است که در این کتاب تنها بخشی از درد و رنج زنان افغانستانی را به تصویر کشیده است. او چنان ساده و روان به بیان این داستان پرداخته که هنگام خواندنش خواهناخواه در آن غرق میشوید. حزن و اندوه تصویر شده در این روایت بهشدت گیرا و منتقلشونده است و شما را در غمی بزرگ فرو میبرد.
این کتاب که تحسین منتقدین و خوانندگان را برانگیخته بود، برای پانزده هفته در صدر پرفروشترین کتابهای نشریهی «نیویورکتایمز» قرار گرفت. خالد حسینی این کتاب را با انگیزهی نوشتن رمانی درباره زنان افغانستان به رشته نگارش درآورده است. او تلاش کرده تصویری قابللمس و درعینحال جدید از زنان برقعپوش افغانستانی، این خورشیدهای پشت نقاب، ارائه دهد و در این میان از روزمرگی آنان، از عاشق شدنشان و از زیروبم زندگیهایشان که گرچه شبیه باقی زندگیهاست اما درد و رنجی غریب در تاروپودش رخنه کرده است، بگوید.
پایان روز
نویسنده: محمدحسین محمدی
انتشارات: نشر چشمه
از میان آثار نویسندگان معاصر افغانستان کتاب «پایان روز» انتخاب خوبی برای معرفی است. نویسندهی جوان با انتخاب قالب روایی دانای کل، دست به تعریف یک روز از زندگی قهرمان داستان در تهران و خانواده او در افغانستان میپردازد. دو ماجرای موازی که در ابتدای روز آغازشده و با پایان آن به سرانجام میرسد؛ تلاشی برای تهیه کفن خلعتی و متبرک برای پدر در حال مرگ.
تجربه زندگی در ایران و افغانستان آنهم در سالهای متعدد و نه پشت سرهم، سبب شده تا نویسنده درک خوبی از این دو موقعیت جغرافیایی در زمانهای مختلف داشته باشد. این آگاهی در نقل روایت به کمک او آمده و همین است که روایتش از ایران و زندگی یک کارگر افغانستان و دغدغهها و تشویشهای ذهنی او باورپذیر از آب درآمده است و جزئیاتی که از افغانستان امروز ارائه میدهد نیز به دل مینشیند. بااینکه داستان به زبان فارسی دری نگاشته شده و پر از کلماتی است که ما در زبان فارسی روزمرهمان از آنها استفاده نمیکنیم اما چنان شیرین و روان است که بیشک دوستش خواهید داشت.
تویی که سرزمین ات اینجا نیست
نویسنده: محمدآصف سلطانزاده
انتشارات: انتشارات آگه
فضای این کتاب هم مانند بسیاری از دیگر آثار ادبیات افغانستان متاثر از محیط جنگزدهی این کشور است. مجموعه داستانهایی پیرامون اوضاع افغانستانِ درگیر جنگهای داخلی در کنار یک داستان از مهاجری افغانستان که ساکن ایران است، کتاب «تویی که سرزمینت اینجا نیست» را شکل دادهاند. از خلال این روایتها بهخوبی میتوان اوضاع جامعه افغانستان در آن روزگار را تصور کرد. نام کتاب از همان تک داستان مربوط به مرد مهاجر برداشتهشده است. داستانی که در ابتدا نوشته و منتشرشده بود و بعد در قالب این کتاب و در کنار دیگر داستانها هم قرار گرفت و در قالب یک کتاب، دوباره به دست خوانندگان رسید. از درد و رنج این تک داستان همین بس که جملهی طلاییاش این است: «تو به هیچ سرزمینی تعلق نداری، چونکه آوارهای و هیچ سرزمینی هم به تو متعلق نیست». محمدآصف سلطانزاده، نویسندهای که برای دیگر آثارش چندین بار برنده جایزه گلشیری شده است، در این کتاب، بهخوبی از پس توصیف لحظات و انتقال حس به خواننده برآمده و به نیکی استعارههایی ناب را در این توصیفها به کار گرفته است.
پیشنهاد میکنیم یادداشت «بهترین کتابهای ادبیات آمریکا» را هم بخوانید.
بادبادکباز
نویسنده: خالد حسینی
مترجم: پریسا سلیمان زاده
انتشارات: انتشارات مروارید
بادبادکباز نخستین اثر از خالد حسینی است. این کتاب دربارهی دو دوست به نامهای امیر و حسن است. امیر در ۱۲ سالگی به دوستش خیانت میکند و عذاب وجدان این گناه تا سالها همراه اوست. سالها بعد با حملهی روسها به افغانستان امیر به همراه پدرش از افغان میگریزد. اما در این زمان طالبان حسن و همسرش را به جرم هزارهای بودن به قتل میرساند و تنها پسرشان سهراب زنده میماند و در دستان طالبان اسیر میماند. امیر با شنیدن این داستان راهی افغانستان میشود تا پسر حسن را نجات دهد. اما آنجا با مسائل مختلفی رو به رو میشود.
براساس این داستان در سال ۲۰۰۷ فیلمی با همین نام ساخته شده که در همان سال نامزد دریافت جایزه اسکار هم شده است.
از یادرفتن
نویسنده: محمدحسین محمدی
انتشارات: نشر چشمه
خواندن متنی که در آن لهجهی افغانستان مشخص باشد دلنشین است حتی بیش از شنیدن سخنانی به آن زبان. در خواندن فرصت داری به کلمات تازهای که میبینی فکر کنی و جایگاهشان در جملات را در ذهنت مرور کنی و همزمان به دنبال معادل فارسیترش که خودت در گفتار و نوشتار استفاده میکنی، بگردی. همه اینها دلایل محکمی هستند تا خواندن کتاب «از یاد رفتن» را به شما پیشنهاد کنم. کتابی که ازقضا در ایران بیش از افغانستان موردتوجه مخاطبان و علاقهمندان واقع شد و حتی توانست برنده نهمین دوره جایزه «نویسندگان و منتقدان مطبوعات» در بخش رمان باشد. نویسنده در این روایت که چندان هم شبیه رمان نیست تلاش کرده به ماهیتِ وابسته به اخبارِ آدمی بپردازد. او توانسته با ارائه شرح بسیار خوبی از جزئیات زندگی عادی، روزمرگی پیرمردی دچار فراموشی که باتری رادیو او تمامشده و درنتیجه در بیخبری از اخبار روز به سر میبرد را به تصویر بکشد. روایت در خلال تلاشهای یک روز این مرد برای تهیه باتری و به کار انداختن رادیو شکل میگیرد و همراه با آن اطلاعاتی از مردم افغانستان و زندگی آنها نیز ارائه میدهد.
انجیرهای سرخ مزار
نویسنده: محمدحسین محمدی
انتشارات: نشر چشمه
این کتاب مشتمل بر مجموعه داستانهایی است که همگی از جنگ روایت میکنند. هرکدام از این داستانها به یک شیوه و از منظری متفاوت به جریان هولناک جنگ پرداخته و از آدمهایی میگویند که نقشهای مختلفی در آن داشتهاند. نویسنده زادگاه خود «مزارشریف» و حومهاش را بهعنوان محل روایت انتخاب کرده و اشارهای نیز در عنوان کتاب به آن کرده است. کتاب «انجیرهای سرخ مزار» توانسته مقام نخست بهترین مجموعه داستان را در سال ۱۳۸۶ از بنیاد گلشیری دریافت کند. روایتهای این مجموعه که برنده سومین جایزه ادبی اصفهان نیز شده است در محدودههای زمانی نزدیک به هم اتفاق افتادهاند و از این منظر نهتنها تصویری جامع از اتفاقات ارائه میدهند که نوعی یکپارچگی میان همه افرادی که در جایگاههای مختلف با جنگ مواجه شدهاند نیز به خواننده القا میکند. نویسنده برای انتقال این تفاوت از تکنیکهای نوشتاری متفاوتی برای هر داستان استفاده کرده است. اگر این اثر اولین کتاب از ادبیات افغانستان باشد که میخوانید ممکن است در ابتدا با دیدن کلماتی نهچندان آشنا کمی جا بخورید و یا حتی فکر کنید که آیا مفهوم داستان برایتان واضح خواهد بود یا خیر؟ نگران نباشید. کافی است پیش بروید. آنوقت شیرینی این زبانِ همخانواده چنان نمکگیرتان خواهد کرد که بعد از اتمام این کتاب به سراغ دیگر آثار ادبیات افغانستان خواهید رفت.
تو هیچ گپمزن
نویسنده: محمدحسین محمدی
انتشارات: نشر چشمه
حضور تعبیر «گپ مزن» در عنوان این کتاب پیش از هر چیز این حدس را برای شما به ارمغان خواهد آورد که آیا با اثر دیگری از ادبیات افغانستان طرف هستم؟ پاسخ مثبت است. اثری دیگر از حوزه ادبیات مقاومت کشور افغانستان که با زبان فارسی دری از جنگ و اتفاقات پیرامون آن میگوید. محمدحسین محمدی، نویسندهای که تکیهبر بوم و کشورش افغانستان در نوشتههایش بهشدت دیده میشود، در این کتاب که مشتمل بر داستانهایی است، تلاش دارد به فرهنگ و آدابورسوم کشور افغانستان در خلال جنگهای داخلی متعدد بپردازد. تفاوت این مجموعه داستان با دیگر آثار همین نویسنده وجود داستانهایی در کتاب است که به جنگ نمیپردازند و ازقضا در ارائه تصویری حقیقی از کشور افغانستان موفق هستند.
سنگ صبور
نویسنده: عتیق رحیمی
مترجم: مهدی آذری
انتشارات: انتشارات یوبان
در یکی از روستاهای افغانستان، جایی که اهالیش سالهاست درگیر جنگ هستند، زن جوان حدودا سی ساله در اتاقی محقر مشغول پرستاری از همسر پیرش است. همسر زن در یکی از درگیریها گلوله خورده و الان نزدیک به شانزده روز است که اوضاع جسمیش وخیم است. مرد را هم اعضای گروه «جهاد» به حال خودش رها کردهاند و هم برادران واقعیش. روزی زن تصمیم میگیرد به همسرش همهی واقعیت را بگوید. آنچه در سرش میگذرد، احساساتش، آزار و اذیتهایی که در دوران کودکیش تجربه کرده و آرزوها و نگرانیهایش.
در این کتاب عتیق رحیمی وضعیت زنان افغانستانی را بیان میکند. بر اساس این کتاب در سال ۲۰۱۲ فیلمی هم در کشور فرانسه ساخته است. عتیق رحیمی نویسنده و کارگردان فارسیزبان افغانستانی-فرانسوی است. او تا دوران دبیرستان در کابل ساکن بوده و زبان فرانسوی را در همان سالها یاد گرفت. سپس در زمان جنگهای داخلی سال ۱۹۸۴ به پاکستان رفت و بعد از آنجا به فرانسه مهاجرت کرد.
در کشوری دیگر
نویسنده: سپوژمی زریاب
انتشارات: انتشارات سپیده باوران
در کشوری دیگر رمانی است از سپوژمی زریاب نویسنده معاصر افغانستان و همسر رهنورد زریاب. سپوژمی در این کتاب با دیدی شرقی به جهان غرب نگاه میکند. شخصیتهای داستانش یک زن سالخورده، یک جوان و یک آدم شرقی است. آدم شرقیای که راوی داستان است.
در این کتاب سپوژمی از مشکلات جامعه افغانستان و مشکلاتی را که بعد از مهاجرت در کشورهای غربی دارند، مینویسد. احساس غمبار بزرگترین توهینها و تحقیرها را که در کشورهای غربی گریبانگیر مهاجران افغانستانی است، توصیف میکند. خواندن این کتاب برای هر مهاجر شرقی که راهی سرزمینهای غربی است، میتواند مفید باشد.
دانلود کتاب از اپلیکیشن طاقچه