لوگو طاقچه
خرید کتاب با تخفیف
انسان در جست و جوی معنا

خلاصه و نقد کتاب انسان در جستجوی معنا

87 بازدید

انسان در جست‌وجوی معنا یکی از پرخواننده‌ترین کتاب‌های روان‌شناسی در قرن بیستم است که از دل تجربه‌های دکتر ویکتور فرانکل، روان‌پزشک اتریشی در اردوگاه‌های مرگ نازی بیرون آمده و نظریه و روش درمانی او موسوم به لوگوتراپی را توضیح می‌دهد. اگرچه کتاب پرفروش و ستایش‌ها از آن زیاد بوده اما نقدهای جدی و بنیادینی هم متوجه آن است. در این یادداشت از بلاگ طاقچه، خلاصه‌ای از کتاب، بررسی ایده‌ها و نقدها به آن را می‌خوانید.

اگر هنوز این کتاب را مطالعه نکرده‌اید، در ابتدا شما را به دانلود کتاب انسان در جستجوی معنا و مطالعه آن دعوت می‌کنیم و سپس پیشنهاد می‌کنیم در ادامه این یادداشت همراه ما شوید تا لذت خواندن این کتاب پرفروش را از دست نداده باشید.

خلاصه کتاب انسان در جستجوی معنا

انسان در جستجوی معنا

نویسنده: ویکتور فرانکل

مترجم: امیر لاهوتی

انتشارات: انتشارات جامی

ویکتور فرانکل در ۱۹۴۲ وقتی ۳۷ساله بود به دست نازی‌ها اسیر، ابتدا به اردوگاه آشویتس و سپس داخائو فرستاده شد. زندانی شماره‌ی ۱۱۹۱۰۴ بیشتر اوقات مشغول کندن زمین برای کار گذاشتن خط آهن و کندن تونل راه‌آب بود و طبق گفته‌ی خودش در چند هفته‌ی آخر اسارت، شغل پزشک اردوگاه را پذیرفت. فرانکل در اردوگاه‌های نازی پدر، مادر و همسرش را از دست داد و تنها بازمانده‌ی خانواده‌ی او خواهرش بود. اسارت او در آشویتس و سپس داخائو محل تجربه‌هایی دردناک بود که حرفه‌ی او را از روان‌پزشکی به روان‌کاوی هستی‌گرا سوق داد. فرانکل با شرحی گزینشی از آنچه بر او گذشت به بزنگاه‌هایی اشاره می‌کند که تاب‌آوری و امید را در او زنده نگه داشتند؛ مانند یاد همسر و عشق او و تصور پی‌گرفتن فعالیت‌های علمی و تحقیقاتی در آینده. با نزدیک‌شدن جبهه‌ی جنگ به اردوگاه و ورود ماشین صلیب سرخ به آنجا فرانکل با آخرین سمتی که در اردوگاه داشت یعنی پزشک مراقب بیماران تیفوسی از آنجا خلاص شد. در آن اردوگاه‌هایی که به گفته‌ی خودش از هر ۲۸ نفر یک نفر زنده می‌ماند او نیز یکی از بازماندگان شد. فرانکل که در طول اسارت توانسته بود اینجا و آنجا بخش‌هایی از مطالعات علمی‌اش را بازنویسی کند با تجربه‌ای که از اسارت به دست آورد شروع به نوشتن کتاب انسان در جست‌وجوی معنا کرد که در ۱۹۴۶ منتشر شد. بخش اول کتاب درباره‌ی تجربه‌ی او از دوران اسارت و بخش دوم درباره‌ی مفاهیم مرتبط با روشی است که ابداع کرد و لوگوتراپی نامیده می‌شود. روشی که عده‌ای آن را مکتب سوم روان‌شناسی وین نامیده‌اند.

نقد و تحلیل کتاب انسان در جستجوی معنا

ویکتور فرانکل بر اساس مشاهد‌ه‌هایش از واکنش‌های روانی زندانیان به زندگی در اردوگاه‌های کار اجباری نازی‌ها، این واکنش‌ها را به سه مرحله تقسیم کرده است. مرحله‌ی نخست که ورود به زندان بود، زندانی هنوز امید به بازگشت و رهایی داشت و از آنچه در اردوگاه‌ها می‌گذشت بی‌اطلاع بود. اما به‌تدریج مجبور می‌شد این خیالات واهی را به کناری بگذارد. در مرحله‌ی دوم زندانی کارهای روزمره‌ی زندان را آموخته و دیگر به فجایع اطرافش بی‌حس شده بود و فقط می‌خواست دوام بیاورد. در این مرحله واکنش‌های روانی پدید می‌آمد و یک نوع مکانیسم دفاع از خود که رفته‌رفته واقعیت‌ها را سست می‌کرد حول حفظ جان شکل می‌گرفت و آن‌ها را به زندگی بدوی ذهنی و جسمی واپس می‌راند. فرانکل اینجا به نکته‌ای درخور تأمل اشاره می‌کند. کسانی که به زندگی درونی پربار عادت داشتند به‌رغم رنج زیاد (و داشتن ساختمان بدنی ظریف) بهتر می‌توانستند آن محیط وحشتناک را دوام بیاورند؛ زیرا به زندگی باطنی پربار خود می‌خزیدند. به همین دلیل دیده می‌شد عده‌ای از زندانیان ضعیف بهتر از نیرومندان می‌توانستند در زندگی اردوگاهی دوام بیاورند. برای فرانکل عشق همسرش و خاطره‌ی او مجالی برای کنده‌شدن از آن شرایط و رفتن در خلسه‌ای بود که رنج را از یادش می‌برد. او می‌گوید آنجا بود که به حکمت عشق که شاعران زیادی درباره‌اش سروده‌اند و نویسندگان زیادی از آن گفته‌اند پی بردم؛ زیرا می‌دیدم انسانی که همه‌چیزش را باخته است هنوز می‌تواند به خوشبختی و عشق بیندیشد ولو لحظه‌ای کوتاه. مرحله‌ی سوم از نظر او آزادی بود. آزادی انتخاب اینکه در آن وضعیت چه کسی باشد.

فرانکل در لحظاتی که مرگ را به خود نزدیک احساس می‌کرد به این پرسش مشغول شد که آیا آفرینش هدف غایی دارد؟ او می‌گوید وقتی روحم از آن جهان بیهوده و بی‌معنا اوج گرفت پاسخ بله گرفتم. به همین دلیل اعتقاد به ارزش درونی بشر را بسته به زمینه‌ی معنوی والاتری می‌داند که زندگی اردوگاهی نمی‌توانست آن را فرو بریزد. اما چه تعداد از انسان‌های آزاد آنجا از این سیر و سلوک معنوی برخوردار بودند؟ خود فرانکل به این واقعیت معترف است. با این حال، او رد می‌کند که انسان به‌گونه‌ای اجتناب‌ناپذیر تحت تأثیر محیط واقع می‌شود. او می‌پذیرد که محیط زندان باعث می‌شد زندانی رفتار خود را با آن تطبیق دهد اما پس آزادی بشر چه می‌شود؟ آیا هیچ‌گونه آزادی معنوی در رابطه با رفتار یا واکنش به محیط وجود ندارد؟ آیا انسان محصول عوامل و شرایط محیطی است؟ آیا بشر محصول تصادفی این عوامل است؟ آیا واکنش‌های زندانی در جهان اردوگاه این را اثبات می‌کند که بشر نمی‌تواند از تأثیرات محیط خود بگریزد؟ آیا بشر در رویارویی با چنین شرایطی حق گزینش ندارد؟ پاسخ فرانکل این است که حتی بر اساس وضعیت همان اردوگاه‌ها هم انسان حق و امکان گزینش عمل دارد. او با اشاره به مواردی که خودش هم قبول دارد کم بودند می‌گوید همین اثبات می‌کند که همه‌چیز را می‌توان از انسان گرفت مگر یک چیز و آن آخرین آزادی بشر در گزینش رفتار خود در هر شرایطی است.

فرانکل شرایط ویژه‌ی اردوگاه‌ها را نمی‌پذیرد و می‌گوید با وجود همه‌ی مشقات، تغییر ماهیت زندانی در نتیجه‌ی تصمیم درونی خود او بود و نه‌فقط تأثیر زندگی اردوگاهی. شاهد آن، اندک افرادی بودند که در میان آن همه درنده‌خو، هنوز سهمیه‌ی اندک نان خود را با دیگری قسمت می‌کردند. او با نقل این جمله‌ی داستایفسکی که نوشت: من تنها از یک چیز می‌ترسم و آن اینکه شایستگی رنج‌هایم را نداشته باشم می‌گوید نوع پذیرش رنج و تحمل آن از یک عظمت درونی حکایت دارد. فرانکل در توضیح معنای رنج اردوگاه می‌گوید اگر زندگی معنایی دارد پس رنج هم باید معنایی داشته باشد. وقتی آزادی و امکان پرداختن به هنر و زیبایی هست، امکان دستیابی به رفتار اخلاقی والا هم وجود دارد. اما برای زندانی که از زندگی خلاق و شادمانه زیستن محروم شده است و فقط رنج می‌برد این رنج چه معنایی دارد؟ او این دشوارترین شرایط را فرصتی برای معنای ژرف‌بخشیدن به زندگی می‌داند. یعنی انتخاب زندگی قهرمانانه، شرافتمندانه و آزاد. همین انتخاب نشان می‌دهد که آیا ما ارزش رنج‌هایمان را داریم یا نه. اما چه چیزی می‌توانست چنین نیروی درونی در انسان‌ها ایجاد کند؟ پاسخ فرانکل مبهم است. او امید را دستاویز معنوی مهمی می‌داند که وقتی از بین می‌رفت فروپاشی روانی زندانیان اتفاق می‌افتاد و از اینجا به موضوع روان‌درمانگری خود می‌رسد که در آن هر نوع درمانی باید بر این اصل استوار باشد که نیروهای درونی فرد با نشان‌دادن هدف‌های آتی او برانگیخته شوند و روزنه‌ی امیدی بر او بگشایند. همان‌طور که نیچه نوشته بود: کسی که چرایی برای زیستن داشته باشد از پس چگونه‌ای آن هم بر‌می‌آید.

فرانکل مسئولیت انسان را یگانه عمل راستین می‌داند. به اعتقاد او در آن وضعیت استثنایی انسان دیگر نباید درباره‌ی معنای زیستن پرسش می‌کرد بلکه باید خودش را به عنوان کسی می‌دید که مورد بازخواست زندگی قرار گرفته‌ است. پاسخ به این بازخواست نه با واژه و اندیشه بلکه باید با عمل راستین جلوه می‌کرد. از اینجا نتیجه می‌گیرد که انسان نه محصول شرایط که مسئول تمام و کمال زندگی خویش است. او وقتی بپذیرد سرنوشتش رنج‌بردن است به‌ناچار رنجش را به عنوان وظیفه می‌پذیرد. فرانکل روش درمانی خود را بر اساس همین تجربه و پرسش‌های هستی‌شناسانه‌ی برآمده از رنج بنا گذاشت.

نقاط مثبت کتاب

  • روایت شخصی درخور تأمل از اراده و تاب‌آوری در وضعیت هولناک
  • الهام‌بخش و انگیزشی

نقاط ضعف کتاب

  • ناکامی در تعریف معنا
  • تلاش برای معنابخشی به هر چیز در هر شرایط
  • اغراق در سرعت بهبود و درمان با لوگوتراپی
  • تمرکز بیش از حد بر اراده‌ی فرد و رد عوامل زیستی، ژنتیکی، جامعه‌شناختی و اقتصادی با تکیه بر وضعیت استثنایی.

بخشی از کتاب صوتی انسان در جستجوی معنا را بشنوید.

انسان در جستجوی معنا

نویسنده: ویکتور فرانکل

گوینده: میلاد میرزایی

انتشارات: آوانامه

آشنایی با برخی اصطلاحات کتاب

لوگوتراپی: لوگو از واژه‌ی یونانی لوگوس گرفته شده که به معنی اطلاق می‌شود. بنا بر اصل اساسی لوگوتراپی، تلاش برای یافتن معنا در زندگی اساسی‌ترین نیروی محرکه‌ی هر فرد است. این شیوه‌ی درمانی در مقایسه با روان‌کاوی کمتر به گذشته نظر دارد، چندان ارجی به درون‌نگری نمی‌نهد و بیشتر توجهش به آینده، وظیفه، مسئولیت، معنی و هدفی است که بیمار باید زندگی ‌آتی خود را صرف آن کند. این روش چرخه‌ی علت و معلولی را که فرانکل عامل مهمی در روان‌نژندی و خودمداری بیمار می‌داند به‌جای اینکه تقویت کند، پیش‌پاافتاده می‌داند. فرانکل می‌گوید روان‌نژند واقعی کسی است که سعی می‌کند از آگاهی به وظیفه و مسئولیت خود در زندگی بگریزد. او تلاش برای یافتن معنا در زندگی را نیرویی اصیل و بنیادی می‌داند نه توجه ثانوی برآمده از کشش‌های غریزی فرد و به همین دلیل، معناجویی را به عنوان نیرویی در تضاد با لذت‌جویی فروید و قدرت‌طلبی آلفرد آدلر به کار برده است. مهم‌ترین مسئله‌ی لوگوتراپی فرانکل، برخورد با نیهیلیسم و تلاش برای معناجویی است.

پوچی: فرانکل می‌گوید خلأ وجودی، پدیده‌ای گسترده در سده‌ی بیستم و بیماری نسل جدید، نیهیلیسم است. انسان در گذرگاه تاریخی و در مسیر تکامل خود و جدایی از حیوانات پست‌تر از امنیت و آسایش برای ابد محروم و مجبور شد فعالانه انتخاب کند. او در تحولات سده‌ی بیستم متحمل ضایعه‌ای دیگر نیز شد. آداب و رسوم و ارزش‌های قبلی دیگر رفتار او را هدایت نمی‌کند. هرچه تأثیر دین و قراردادهای اجتماعی کاهش یابد انسان مسئول‌تر و تنهاتر می‌شود. حالا دیگر نه غریزه‌ای به او می‌گوید چه باید بکند و نه سنتی به او می‌گوید چگونه باید رفتار کند. او گاه حتی نمی‌داند که در آرزوی چه چیزی است. این خلأ وجودی اغلب به شکل ملالت و بی‌حوصلگی خودنمایی می‌کند. فرانکل می‌گوید با لوگوتراپی می‌توان این خلأ را پر کرد و برخلاف تعالیم اندیشمندان اگزیستانسیالیست که می‌گویند پوچی زندگی را باید تحمل کرد، انسان باید ناتوانی خود در درک معنای بی‌قیدوشرط زندگی را از راه منطق بپذیرد. البته او این منطق را توضیح نمی‌دهد.

معناجویی: یکی از اصول لوگوتراپی این است که توجه انسان را به این نکته جلب کند که هدف زندگی گریز از درد و لذت بردن نیست. بلکه معناجویی است که به زندگی هدف می‌بخشد. پس وقتی گرفتار درد و رنجی هستید که جزئی از زندگی است با درک معنایش می‌توانید آن را تحمل کنید. فرانکل می‌گوید روان‌درمانی سنتی، ترمیم بیمار را برای کار و لذت‌بردن از زندگی به عنوان هدف، سرلوحه‌ی اقدامات خود قرار داده اما در لوگوتراپی سعی بر آن است که به بیمار کمک شود تا با درک معنای رنجی که می‌کشد در تحمل ‌آن استوارتر باشد.

نگاهی دیگر به معنا و معنادرمانی

هسته‌ی اصلی روایت ویکتور فرانکل این است که حتی در شرایطی به غایت هولناک انسان می‌تواند آخرین آزادی خود را حفظ کند: انتخاب نگرش و واکنش. در این دیدگاه به‌رغم امیدبخشی تا حدودی قربانی‌نکوهی و انتظار مافوق بشری دیده می‌شود. تجربه‌ای مانند اردوگاه‌های نازی و زخم‌های جمعی آن نمی‌تواند و نباید به نسخه‌ای از درس اخلاقی از سوی معدود بازماندگان آن تبدیل شود. اگرچه روایت فرانکل می‌تواند الهام‌بخش وضعیت استثنایی و توان انسان برای یافتن معنا در میانه‌ی وقایع هولناک و تاب‌آوری باشد اما جای تردید است که بتوان از یک تجربه‌ی بی‌سابقه از بازمانده‌ای که تلاش می‌کند شانس را ناچیز جلوه دهد قاعده‌ی عام اخلاقی و روان‌شناختی بیرون کشید.

ویکتور فرانکل شانس این را داشت که از اردوگاه زنده بیرون بیاید و زندگی را معنادار بیابد. اما اگر زنده بیرون نمی‌آمد چه؟ شکی نیست زندگی وقتی برای او کاملاً معنادار شد که نجات پیدا کرد و مقاومت خود را بیهوده ندید اما آن میلیون‌ها نفری که کشته شدند چه؟ آن‌هایی که همان ابتدای ورود به اردوگاه به کوره‌های آدم‌سوزی و اتاق‌های گاز فرستاده شدند معنای زندگی‌شان چه بود؟ بدیهی است قدرت روحی فرانکل در تسلیم‌نشدنش بسیار مؤثر بود اما شانس چه؟ او هم می‌توانست جزو کسانی باشد که کشته شدند و فرصت ساختن یا کشف معنا را از دست دادند. فهم معنای زندگی در این کتاب متعلق به کسانی است که به نیروی اراده و شانس بقا یافتند. پس یافتن معنای زندگی هم صرفاً یک امکان است و به دست معدودی ساخته یا کشف شود. در این صورت، چطور چنین تجربه‌ای تعمیم‌پذیر می‌شود؟

در شرح تجربه‌های فرانکل و آنچه در مبانی لوگوتراپی آمده یک گسست دیده می‌شود. معلوم نیست بالاخره معنای زندگی امری ذهنی است یا عینی؟ فرانکل از کشف معنا سخن می‌گوید و وقتی در اردوگاه است آن را به درون ذهن انسان می‌برد و وقتی اصول لوگوتراپی را تشریح می‌کند، آن را به دنیای پیرامون و خارج از ذهن و روان انسان می‌برد. کتاب مدام در حد فاصل ذهن‌گرایی و عینیت‌گرایی حرکت می‌کند و مرزها دقیق و روشن نیستند.

فرانکل در توضیح مفاهیم لوگوتراپی نمونه‌هایی از مراجع خود را آورده اما نه ما مطمئن می‌شویم چنین روشی می‌تواند بر آن بیمار نتیجه‌بخش باشد و نه خود فرانکل از این موضوع اطمینان دارد و از نتیجه‌ی نهایی درمان چیزی می‌گوید.

لوگوتراپی فرانکل به‌عینه گرایش معنوی و متافیزیکی دارد. او از ارزش‌های والا و از احتمال وجود جهان دیگری می‌گوید که شاید رنج‌های بشر در آن پاسخ نهایی خود را خواهد یافت. بنابراین، این روش احتمالاً برای همه قابل استفاده نیست.

در لوگوتراپی فرانکل معنا روشن نیست. او می‌گوید از هر فرد به فرد دیگر متفاوت است و بنابراین مثلاً در مواجهه با فرد مذهبی (مورد خاخام یهودی) از در مذهب وارد می‌شود. همین باعث می‌شود لوگوتراپی بیش از آنکه نظریه‌ی روان‌درمانی روشمند باشد جهان‌بینی و فلسفه‌ی زندگی شود. خود او هم به اشاره می‌گوید ترس از مرگ را نمی‌توان با روان‌پویایی تسکین داد همان‌طور که ترس از مکان‌های شلوغ را نمی‌توان با ادراک فلسفی درمان کرد. به همین دلیل است که در دهه‌های بعد استفاده از این روش به‌تنهایی کارکرد خود را از دست داد و در ترکیب با روش‌های دیگر به کار گرفته شد.

لوگوتراپی تمرکز بیش از حد بر مسئولیت فردی دارد، اختلالات زیستی، عصبی، وضعیت سیاسی و اجتماعی را نادیده می‌گیرد و با اتکای صرف به تجربه‌ی بازماندگان اردوگاه ادعا می‌کند تغییر نگرش بدون توجه به این واقعیت‌ها امکان‌پذیر است.

بستر تاریخی کتاب انسان در جست و جوی معنا

کتاب مربوط به دوره‌ی جنگ جهانی دوم است. زمانی که آلمانی‌ها بر اساس برنامه‌ی «راه‌حل نهایی»، میلیون‌ها یهودی را با شلیک‌های دسته‌جمعی، جمع‌آوری و انتقال به اتاق‌های گاز و کوره‌های آدم‌سوزی و یا از راه کار اجباری در اردوگاه‌ها از بین بردند. در کشتار دسته‌جمعی یهودیان که به هولوکاست معروف است، ویکتور فرانکل، یهودی اهل اتریش یکی از کسانی بود که همراه با هزاران نفر به وسیله‌ی قطارهای باری به اردوگاه منتقل و در آنجا به کارهای پرمشقت وادار شد.

پیام و هدف کتاب انسان در جستجوی معنا

  • زندگی هرگز بدون معنا نیست.
  • انسان همیشه انتخابی دارد حتی در شرایط پیچیده و هولناک.
  • رنج می‌تواند معنا داشته باشد و با یافتن معنا می‌توان آن را تحمل کرد.
  • معنا فردی و انعطاف‌پذیر است و هرکس بر اساس وضعیت خود آن را کشف می‌کند.
  • اراده به معنا انگیزه‌ای بنیادین و نه فرعی در وجود انسان است.
  • در وضعیت بحرانی، با امید زندگی ادامه پیدا می‌کند.
  • انسان مسئول تمام و کمال زندگی خود است.

ژانر، سبک و لحن اثر

ژانر کتاب ترکیبی از خاطره، روان‌شناسی و فلسفه‌ی زندگی است. روایت کتاب اول‌شخص و ویکتور فرانکل تجربه‌های خود را بدون بزرگ‌نمایی شرح داده است و در بخش دوم کتاب، به سمت تحلیل مفهومی و آموزشی می‌رود. به‌رغم موضوع، کتاب زبانی قابل فهم برای مخاطب عام و پیام‌های آن ماهیت انگیزشی دارد.

نقد انسان در جستجوی معنا، معنادرمانی و نویسنده

برخی از پژوهشگران مطالعات هولوکاست بر این کتاب نقدهایی وارد کرده‌اند. یکی از این انتقادها درباره‌ی روایت رستگاری‌جو از هولوکاست است. این منتقدان می‌گویند روایت فرانکل به‌گونه‌ای است که اراده و نگرش فرد در آن برجسته و ساختار مرگبار اردوگاه‌ها کم‌رنگ شده است. نقد دیگر به کتاب این است که فرانکل خاطره‌اش را به طور هدفمند با دستگاه فکری مبتنی بر معنادرمانی‌اش هم‌راستا کرده است.

بیشترین نقدی که به روش‌شناختی معنادرمانی وارد شده این است که مفاهیم آن ابهام دارند و امکان آزمون‌پذیری آن‌ها محدود است. مثلاً لوگوتراپی فرانکل بر سه محور یافتن معنا از طریق کار، عشق و رنج متمرکز است و این مفاهیم با لحن اخلاقی و دینی توضیح داده شده‌اند. زبان این روش کمتر علمی و سازگاری فرهنگی کمی دارد. منتقدان تکیه‌ی فرانکل بر بعد روحانی را ناسازگار با چهارچوب سکولار علوم بالینی می‌دانند.

به شخص ویکتور فرانکل این نقد وارد شده است که خود او پیش از اسارت و در اواخر دهه‌ی ۱۹۳۰ با فضای روان‌درمانی آلمان نازی که در کنترل حزب بود تماس حرفه‌ای داشت و در آن مقاله چاپ کرده بود. او پس از جنگ از افراد جنجالی چون اتو پتسل، روان‌پزشک اتریشی که در سیاست‌های روان‌پزشکی دولتی نقش داشت و کورت والدهایم، سیاستمدار اتریشی که به‌رغم ادعاهایش افشا شد در واحدهای ارتش آلمان حضور داشته بود دفاع کرد. این دفاع‌ها باعث شد فرانکل به چشم‌پوشی اخلاقی متهم شود.

نظرات خوانندگان درباره کتاب انسان در جستجوی معنا

بررسی نظرات خوانندگان این کتاب نشان می‌دهد برای اکثریت آن‌ها محتوای کتاب «عالی»، «مفید»، «آموزنده» و «تأثیرگذار» بوده است. تعداد منتقدان این کتاب بسیار اندک بود. نکته‌ای که بسیاری بر آن تأکید کرده‌اند، وضعیت بد ترجمه‌ها‌ی کتاب است که خواندن را برایشان دشوار می‌کرد.

می‌توانید جملات معروف کتاب انسان در جستجوی معنا را، که از روی ترجمه‌ی امیر لاهوتی توسط خوانندگان آن گردآوری شده است، در طاقچه بخوانید.

تأثیر جهانی کتاب و جایگاه آن در ادبیات روان‌شناسی

انسان در جست‌وجوی معنا از زمان انتشار در ۱۹۴۶ به بیش از سی زبان دنیا ترجمه شده است. روایت تجربه‌ی اردوگاه‌های نازی در ترکیب با پرسش‌های بنیادی درباره‌ی معنا و رنج انسانی کتاب را به متنی کلاسیک در روان‌شناسی اگزیستانسیال تبدیل کرد. فرانکل با نظریه‌ی لوگوتراپی بعد معنایی زندگی را به روان‌درمانی اضافه کرد که تا پیش از آن کمتر محل توجه بود. لوگوتراپی شاخه‌ای از روان‌شناسی اگزیستانسیال و ایده‌ی معناجویی فرانکل الهام‌بخش درمان‌های معنامحوری شد که به‌تدریج تکامل پیدا کردند. لوگوتراپی در دهه‌های شصت و هفتاد در مراکز آموزشی اروپا و آمریکا گسترش پیدا کرد و این روش در روان‌درمانی بالینی به‌ویژه برای بیماران سرطانی و افراد درگیر بحران‌های معنایی تثبیت شد.

راهنمای مطالعه‌ی کتاب انسان در جست‌وجوی معنا

در این کتاب نه زندگی‌نامه‌ای پرجزئیات می‌خوانید و نه کتابی علمی با شواهد گسترده‌ی آماری. در بخش اول کتاب که تجربه‌ی اردوگاه است فرانکل با گزینش بخش‌هایی از زندگی در آنجا می‌خواهد بگوید انسان در مواجهه با آن شرایط چطور واکنش نشان می‌دهد، انتخاب‌های اخلاقی او چه هستند و چه کسانی توانستند معنایی برای خود بسازند. بخش دوم کتاب توضیح کوتاه مفاهیم لوگوتراپی است. حین خواندن کتاب، نقدها را گوشه‌ی ذهن داشته باشید و از خود بپرسید کدام قسمت‌ها قابلیت تعمیم دارند و کدام قسمت‌ها ساده‌سازی شده‌اند. اگر به روان‌درمانی معنامحور علاقه‌مند هستید بعد از خواندن این کتاب روانشناسی درباره‌ی درمان‌های معنامحور مدرن و روان‌شناسی مثبت‌گرا که به‌مرور و با نمونه‌های آماری و علمی تکمیل شده‌اند بیشتر آشنا شوید.

اگر این مطلب را دوست داشتید، پیشنهاد می‌کنیم که مطلب زیر را هم مطالعه کنید

جمع‌بندی

در این یادداشت به تحلیل و نقد کتاب انسان در جست‌وجوی معنا پرداختیم و خلاصه‌ی‌ آن را ارائه دادیم. همچنین برای نوشتن این یادداشت، سه نسخه‌ از ترجمه‌های کتاب بررسی شد. در هر سه نسخه علاوه بر ترجمه‌ی بد، اغلاط نگارشی و ویرایشی بسیاری دیده می‌شود. اما برای آنکه بدانید بهترین ترجمه‌ی کتاب انسان در جست‌وجوی معنا کدام است، یادداشت مقایسه و معرفی بهترین ترجمه انسان در جستجوی معنا را در بلاگ طاقچه بخوانید.

طاقچه پلی است به دنیای بی‌کران کتاب‌های الکترونیکی و صوتی؛ جایی که هر داستان، دری به جهانی تازه می‌گشاید. در فروشگاه کتاب طاقچه، با چند کلیک می‌توانید کتاب دلخواهتان را بخرید و هر لحظه و هر کجا، از خواندن یا شنیدن آن لذت ببرید.

87 بازدید
برچسب ها
بستن تبلیغ
خرید کتاب صوتی با تخفیف

حدیث اورک هستم. متولد ۱۳۶۸. در دانشگاه رشته‌ی تاریخ ایران خواندم. پایان‌نامه‌ام در حوزه‌ی مسائل تاریخ معاصر ایران بود. علایق مطالعاتی من تاریخ، فلسفه‌ی سیاسی و ادبیات به‌ویژه ادبیات داستانی است. جز کارهای تخصصی که مرتبط با رشته‌ی تحصیلی‌ام است، بیشترین تجربه‌ی من از ارتباط و کار با کتاب، ویرایش حدود ۲۰ عنوان کتاب‌ و مجله‌ی علمی، مرورنویسی و هم‌اکنون همکاری با طاقچه در زمینه‌ی تولید محتواست. این همکاری ابتدا در بخش مرورنویسی برای کتاب بود و حالا در بخش بلاگ. در این بخش نقد کتاب، معرفی کتاب، معرفی نویسندگان و زندگی‌نامه می‌نویسم.


اشتراک گذاری یادداشت
0 0 رای
امتیاز مطلب
اشتراک
اطلاع از
guest
0 دیدگاه ها
بازخورد داخلی
نمایش همه کامنت ها
یادداشت های مشابه

دانلود کتاب از اپلیکیشن طاقچه

نصب طاقچه