با آیدا، تا همیشه
نویسنده: کَران لیویس
مترجم: آناهیتا حضرتی
انتشارات: انتشارات پرتقال
وقتی مرگ در خانهی ما را بزند و عزیزی از بین عزیزان ما را انتخاب کند و همراه خود ببرد، آواری از غم و درد و حسرت بر ما فرو میریزد. انگار قلبمان آتشی میگیرد که با هیچ یخی خاموش نمیشود و دردش فرو نمینشیند. بزرگترها میتوانند معنای مرگ را تا حدی بفهمند. اما کودکان چه؟ اغلب بزرگترها فکر میکنند کودکان درکی از مرگ ندارند؛ بنابراین نباید به آنها دراینباره چیزی گفت. اما این عقیده درست نیست. کودکان نیز درست مانند بزرگترها غم و اندوه و فقدانِ عزیز ازدسترفته را حس میکنند اما ممکن است مثل بزرگترها نتوانند آن را بروز بدهند.
کودکان عمیقا با «فقدان» مواجه میشوند و آن را میفهمند، مخصوصا اگر نزدیکان کودک مانند پدر، مادر یا پدربزرگ و مادربزرگ فوت کرده باشند. برای بزرگترها سخت و دشوار است که دربارهی مرگ با کودکان صحبت کنند. حق دارند. اما کتابهایی وجود دارند که این کار را کمی راحتتر میکنند. بزرگترها میتوانند این کتابها را برای کودکان بخوانند و بعد دربارهی مرگ با آنها صحبت کنند. این کتابها بعد از رویدادی تلخ، بسیار به کار میآیند. اما چه بهتر که قبل از رخدادن اتفاقی ناگوار، این کتابها را برای کودکان بخوانیم یا به آنها بدهیم که خودشان بخوانند تا هنگام چنین پیشامدی کودکان پیشزمینهای در ذهنشان درمورد مرگ داشته باشند. با هم با چند نمونه از این کتابها آشنا میشویم:
با آیدا، تا همیشه
نویسنده: کَران لیویس
مترجم: آناهیتا حضرتی
انتشارات: انتشارات پرتقال
پارک بزرگی در نیویورک را تصور کنید که دو خرس قطبی سفید بزرگ در آن زندگی میکنند به نامهای آیدا و گاس. این دو خرس آنقدر باهم صمیمی هستند که روزشان را با هم شروع میکنند و شبشان را نیز با هم به پایان میرسانند. آبتنی، بازیکردن، ماهیگیری، دیدن آسمان و… کارهایی است که این دو خرس با علاقه و شوق با هم انجام میدهند تا اینکه یک روز گاس متوجه میشود آیدا بیماری مهلکی دارد که هیچوقت خوب نمیشود. حالا فرصت کمی دارند که کنار هم باشند.
گاس غمگین میشود اما با آیدا سعی میکنند از این روزهای آخر نهایت استفاده را ببرند و در کنار هم باشند. وقتی که آیدا میمیرد، گاس برای همیشه تنها میشود و بهترین دوستش را از دست میدهد. این غمگینترین حس دنیاست. اما گاس و آیدا وقتی کنار هم بودند گفتوگوهایی با هم داشتند که آن جملهها همیشه در ذهن گاس حک شدهاند. او در تمام لحظات تنهاییاش به یاد آن حرفها میافتد و میداند بااینکه آیدا نیست، اما یاد او همیشه در قلب گاس زنده است. همین نشان میدهد که آیدا همیشه کنار گاس هست.
کران لیویس این داستان را بر اساس ماجرای واقعی دو خرس به نامهای آیدا و گاس نوشته است که در باغ وحشی در نیویورک زندگی میکردند. این دو خرس همیشه با هم بودند تا اینکه آیدا میمیرد. آنها محبوبِ مردم بودند و بچهها برای دیدن آنها از جایجای کشور به این باغ وحش میآمدند. گاس نیز دو سال بعد از آیدا مرد.
حق داری غمگین باشی
نویسنده: مایکلین ماندی
مترجم: سپیده خلیلی
انتشارات: انتشارات سروش
اگر نوجوانی دهدوازدهساله هستید که در فامیل شما یک نفر فوت کرده و همهی اعضای خانواده مشغول مراسم هستند و شما نمیدانید باید دقیقا چه کار کنید و از طرفی، از مرگ آن شخص هم ناراحت هستید، این کتاب برای شما نوشته شده است. همچنین اگر در فامیلتان نوجوان یا کودکی دارید که یکی از عزیزان خود را از دست داده و نزدیکان او درگیر مراسم هستند و کسی به فکر آن نوجوان نیست، شما میتوانید بهعنوان یک بزرگسال که به فکر بچههاست، این کتاب را برای آن کودک یا نوجوان بخوانید یا هدیه بدهید.
کتاب حق داری غمگین باشی انگار از زبان یک دوست خیلی خوب و بالغ برای کودک یا نوجوان روایت میشود. این دوست به آنها میگوید که عیبی ندارد گریه کنند، موقعی که بقیه ناراحتاند چه فعالیتی انجام دهند، با غم و اندوهشان چه کار کنند و چطور سوگشان را پشت سر بگذارند و به این سوال پاسخ میدهد که کسی که فوت کرده الان کجاست. وقتی بزرگترها مشغول سوگواری هستند ممکن است کودک بترسد که مبادا او را فراموش کنند یا مبادا همه بمیرند؟! این کتاب به آنها آرامش میدهد که بزرگترها همیشه مواظب او هستند و او هیچوقت تنها نمیماند. توصیههای این کتاب آنقدر مفید است که بزرگترها هم میتوانند از آنها بهره ببرند.
باغ مخفی
نویسنده: فرانسس هاجسن برنت
مترجم: مهرداد مهدویان
انتشارات: انتشارات قدیانی
همین چندوقت پیش بود که بیماری کرونا عین طوفان زندگی همهی ما را زیرورو کرد. بعضی از کودکان و نوجوانان، پدر و یا مادر خود را به خاطر کرونا از دست دادند. فاصلهی بیماری و فوت این عزیزان آنقدر کوتاه بوده که همهی اطرافیانشان تا مدتها شوکه و غافلگیر بودند و این سوگ را باور نمیکردند. به جز این، کودکان و نوجوانان نمیتوانستند این همه اتفاق تلخ را باور و هضم کنند. از طرفی دیگر، چه سرگذشتی در انتظار این بچهها بود؟!
کتاب باغ مخفی داستان دختری است به نام مری لناکس که پدر و مادرش بر اثر بیماری وبا جانشان را از دست میدهند. او همراه خانوادهاش در هند زندگی میکرد و بعد از این اتفاق مجبور میشود به انگلستان برگردد و با شوهرعمهاش زندگی کند. همه فکر میکردند دختری به بداخلاقی مری در دنیا وجود ندارد. اما هیچکس غم مری را نمیدید. تااینکه مری باغی مخفی را پشت خانهی شوهرعمه پیدا میکند که سالهاست کسی آنجا پا نگذاشته است. مری با پسرعمهاش کالین و پسری دیگر به نام دیکن ماجراهایی را پشت سر میگذارند و تلاش میکنند باغ را به شکوه سابق برگردانند. شاید این باغ او را به آرامش خیال برساند.
به چرخه حیات دست نزنید
نویسنده: مسعود ملکیاری
انتشارات: انتشارات پرتقال
ممکن است کودکان شما درمورد مرگ از شما بپرسند که چرا ما میمیریم؟ یا اصلا چرا همه میمیرند؟ پاسخ به این سوالات برای بزرگترها واقعا سخت است. چطور میتوانیم دربارهی کل زندگی و دنیا و هستی و فلسفهی مرگ و زندگی برایشان حرف بزنیم؟ کتاب به چرخه حیات دست نزنید به کمک شما آمده تا بتوانید به بهترین شکل به کودکان توضیح دهید چرخهی حیات چیست و چرا نمیشود به آن دست زد.
داستان این کتاب ماجرای یک وزغ به نام فیسو است که داییاش را از دست میدهد و نمیفهمد چرا اصلا بقیه باید بمیرند. او با مار دوست است و یک روز هر دو با هم تصمیم میگیرند به چرخهی حیات دست بزنند تا دیگر کسی نمیرد. آیا آنها موفق میشوند؟ اگر دیگر کسی نمیرد، چه اتفاقی برایمان و برای دنیا میافتد؟
جامانده در اعماق اقیانوس
نویسنده: کیت الن
مترجم: آرزو قلیزاده
انتشارات: انتشارات پرتقال
وقتی کودکی پدر و یا مادر خود را از دست میدهد روزهای پس از این واقعه، برایش به تلخی میگذرند. اغلب اطرافیان در کنار کودک هستند اما سرانجام کودک میماند و فقدان عزیزی که از دست داده است.
کتاب «جامانده در اعماق اقیانوس» داستان دختری سیزدهساله است به نام لوسی که مادرش را از دست داده است. مادر لوسی متخصص کوسه و زیستشناس بوده است. پنج سال پس از فوت مادر لوسی، دوست لوسی نیز از دنیا میرود و فقدان بزرگ مادرش را دوباره به خاطرش میآورد. او که با پدرش زندگی میکند و با دو غم بزرگ دستبهگریبان است، تصمیم میگیرد هدفی برای خود در نظر بگیرد تا بتواند سوگ مادر و دوستش را تاب بیاورد. او میخواهد تحقیقات ناتمام مادرش دربارهی نوع خاصی کوسه را دنبال کند.
آیا لوسی میتواند با عشقی که به این کار نشان میدهد و علاقهای که به اقیانوس دارد کمکم با این سوگ بزرگ کنار بیاید و آن را پشت سر بگذارد؟ داستان از آنجا جالبتر میشود که لوسی میان تحقیقاتش پی به موضوعی عجیب میبرد…
آوای پیانو زیر چترهای رنگی
نویسنده: سیندی بالدوین
مترجم: سارا عاشوری
انتشارات: انتشارات پرتقال
داستان جا مانده در اعماق اقیانوس، داستان ازدستدادن «مادر» بود و آوای پیانو زیر چترهای رنگی، داستان ازدستدادن «پدر». آنهلی کلاس ششم است. او پدرش را از دست داده و مادرش به خاطر تأمین مخارج خانه مجبور است ساعتها بیرون از خانه کار کند. بنابراین آنهلی ساعتهای طولانی تنهاست. او برای کنارآمدن با سوگ ازدستدادن پدرش به موسیقی و آموختن پیانو روی میآورد. پیانوزدن و دنیای موسیقی او را وارد محیطهای جدیدی میکند. از طرفی، آدمهای جدید و دوستیها تازه، تنهاییهای آنهلی را پر میکنند؛ او حالا برای کنارآمدن با سوگ پدرش دلخوشیهای بزرگی دارد. دنیا آنقدر هم که آنهلی فکر میکرد بد نبود.
راز قایق ها
نویسنده: جسیکا بگلی
مترجم: آناهیتا حضرتی کیاوندانی
انتشارات: انتشارات پرتقال
کسانی که همسر خود را از دست میدهند و فرزند کوچک دارند، انگار غم و غصهشان دوچندان است. هم غم خود را دارند و هم غم کودکشان. کتاب راز قایقها داستان این افراد است؛ داستان پدران و مادرانی که همسرشان فوت کرده و میخواهند ارتباط فرزندشان را با پدر یا مادری که از دست داده، به نحوی دیگر حفظ کنند.
راز قایقها قصهی سگ آبی کوچکی به نام باکلی است که با مادرش کنار دریا زندگی میکنند. باکلی پدرش را از دست داده اما اینقدر کوچک است که نمیداند پدرش دیگر به خانه برنمیگردد. او هرروز قایق درست میکند و به دریا میفرستد تا به دست پدرش برسد. غافل از اینکه مادرش قایقها را برمیدارد تا باکلی فکر کند قایقها به دست پدرش میرسد. به نظرتان، باکلی بعد از باخبرشدن از این ماجرا چه کار میکند؟
وقتی غصه در خانه ات را می زند (دو زبانه)
نویسنده: ایوا ایلند
مترجم: مژگان بدریان
انتشارات: انتشارات زعفران
تجربهی غم و اندوه برای کودکان سخت است. آنها نمیدانند این چه حسی است و چه اسمی دارد. شاید باید در جایگاه بزرگسالانِ آنها، کمکشان کنیم با این حس آشنا شوند. کتاب وقتی غصه در خانهات را میزند داستان بچهای است که روزی غصه در خانهاش را میزند و به سراغش میآید. حالا او باید یاد بگیرد با این مهمان چه کار کند.
سرزمین مرده ها و زنده ها
نویسنده: طاهره ایبد
انتشارات: انتشارات شهر قلم
سرزمینی را تصور کنید آن طرف دنیا که در آن هر اتفاقی برای هرکسی رخ میداد، میافتاد و میمرد. مرگ آنقدر الکی و راحت بود که آدم خندهاش میگرفت. این سرزمین دانشمندی داشت به اسم مواظب که به فکر افتاد کاری بکند تا کسی الکی نمیرد. آخر نمیشد که همه همینطوری بیفتند و بمیرند. آیا او میتواند دارویی اختراع کند که همه را زنده نگه دارد؟ دارویی که باعث شود همه سالیان سال زندگی کنند؛ اما هیچکس نمیرد؟ به نظرتان سرزمینی که در آن همه پیر هستند و هیچکس نمیمیرد چهجور جایی است؟
چتر تابستان
نویسنده: لیزا گراف
مترجم: نیلوفر نیکزاد
انتشارات: نشر پیدایش
تا اینجا اغلب داستانها دربارهی ازدستدادن پدر یا مادر بوده اما داستان چتر تابستان ماجرای دختری است که برادرش را از دست میدهد. آنی ریچاردز عاشق بازی و خوردن بود اما بعد از فوت برادرش از همه چیز میترسید و هیچ کاری نمیکرد. او دیگر مواظب همه چیز بود چون ممکن بود هرچیزی باعث مرگش شود. بقیه به او میگفتند اینقدر نترسد و مواظب نباشد اما آنها به برادرش هم همین را میگفتند درحالیکه او مرد.
آنی از مرگ و بیماری میترسید و از طرفی نمیتوانست نبود برادرش را باور کند. پدر و مادرش هم به خاطر سوگ پسرشان تغییر کرده بودند و آنی از هر لحاظ تنها و بیپناه شده بود. اما همه چیز به اینجا منتهی نمیشود. با ورود همسایهی جدید آنی میفهمد اینقدر مراقب بودن هم خوب نیست. شاید این همسایه بتواند به آنی کمک کند که چتر غمهایش را ببندد.
معمای دریاچه
نویسنده: سارا آر. بامن
مترجم: نیلوفر عزیزپور
انتشارات: انتشارات پرتقال
ادی دختری دوازدهساله است و برادر دوقلویش به نام آموس چند وقت پیش در دریاچهی میپل غرق شد. او از مرگ برادرش بسیار غمگین است و از سویی دیگر، پدر و مادرش او را از رفتن کنار دریاچه منع میکنند. اما ادی فکر میکند دریاچه رازی پنهان دارد و همین راز، آموس را از او گرفته است. او با کمک یکی از دوستانش کمکم پی به این معما میبرد و میتواند بفهمد چطور برادرش غرق شده است. آیا موجودی مرموز درون دریاچه زندگی میکند یا مسئله چیز دیگری است؟ ادی عاشق زیستشناسی دریایی است و میخواهد دربارهی آب، اقیانوس و دریاچه تحقیق کند. تحقیقات زیستشناسی ادی، سوگ آموس و موجود مرموز درون دریاچه بالاخره ادی را به جایی میرسانند که همه چیز تغییر میکند.
میک هارته این جا بود
نویسنده: باربارا پارک
مترجم: نازنین دیهیمی
انتشارات: نشر ماهی
آخرین کتاب این یادداشت میک هارته اینجا بود نام دارد. کتابی عجیب و غمانگیز از این نظر که مترجمش، نازنین دیهیمی، در جوانی جانش را از دست داد و همین اتفاق ناگهانی و ناراحتکننده باعث شد این کتاب با خاطرهای از مترجمش و همینطور با یادآوری مرگ عزیزان و دوستان همراه شود.
میک هارته داستان دختری به نام فیبی است که تنها سیزده سال دارد. اما درواقع، قهرمان این کتاب فیبی نیست، بلکه میک هارته است، برادر فیبی که یک روز در حال دوچرخهسواری تصادف میکند و جانش را از دست میدهد. داستان درست از همینجا شروع میشود؛ از مواجههی فیبی با مرگ میک و سوگی که پشت سر میگذارد. خواننده همراه با فیبی پیش میرود تا میک را بیشتر بشناسد و بفهمد فیبی چطور میتواند با این غم دیوانهکننده کنار بیاید.
این کتاب به طرز آرامشبخشی، روند طیکردن سوگ یک نوجوان را نشان میدهد. در اغلب داستانها اینطور با قهرمانها آشنا شدیم که آنها بودند و بودند، اما در انتهای داستان جانشان را از دست دادند. اما میک هارته برعکس است. او قهرمانی است که در همان ابتدا میمیرد. این شاید بزرگترین درسی است که ما باید در کتابها میخواندیم؛ اینکه بعد از مردن قهرمانهای زندگیمان و عزیزانی که داریم، چطور به زندگی ادامه بدهیم.
دانلود کتاب از اپلیکیشن طاقچه