چهار میثاق
نویسنده: دون میگوئل روئیز
گوینده: نیما رئیسی
انتشارات: انتشارات ذهن آویز
برخی از مشهورترین و محبوبترین کتابها را اگر با صداهایی آشنا بشنویم، لذتشان دوچندان میشود. دوبلورهای باتجربه با توانایی خود کتابها را به گونهای میخوانند که شنوندگان کتاب را در ذهن خود تصویرسازی میکنند؛ گویی فیلمی سینمایی را از نظر میگذرانند. شناختهشدگی این دوبلورها همچنین باعث میشود بسیاری از مخاطبان به وسیلهی نام آنها به گوشدادن داستان مربوط ترغیب شوند. داستانهایی که این دوبلورها یا بازیگران گزینش میکنند اغلب از شاهکارهای ادبی دنیا یا ایران محسوب میشوند. پس شنونده با یک تیر دو نشان میزند: هم داستانی خارقالعاده را میشنود و هم لحظاتش را با صدایی ناب همراه میکند. در این یادداشت وبلاگ طاقچه، با چند کتاب صوتی با صدای دوبلورها آشنا میشویم.
تولتکها نام گروه یا قومی از سرخپوستان جنوب مکزیک است که به عرفان خاصی اعتقاد دارند. باورمندان به این آیین باستانی که از هزاران سال پیش در این منطقه پابرجا مانده، هنرمندان و خردمندانی هستند که برای رهایی از رنج انسان و هدایت او به سمت خودشناسی، آزادی شخصی و خدای خود شدن تلاش میکنند. آنها در این راه از کمک یک استاد (ناوال) بهره میبرند و مراحلی را طی میکنند.
دون میگوئل روئیز در یکی از خانوادههای تولتک به دنیا آمد. پدربزرگش ناوال بود و مادرش هم شفاگر. خانوادهی او فکر میکردند میگوئل سنت آنها را ادامه میدهد اما او تصمیم گرفت پزشک شود و به همین دلیل به دانشکده پزشکی رفت. تا اینکه یک شب تصادف سختی کرد و همین تصادف زندگی او را تغییر داد. این سفر باعث شد سوالهایی درخصوص خودش برایش مطرح شود که هیچ جوابی برایشان نداشت. او کمکم به سمت سنت خانوادگیشان کشیده شد و تحت تعلیم استاد قرار گرفت. و اینگونه تصمیم گرفت آنچه را فراگرفته است، در کتاب چهار میثاق به دیگران بیاموزد. چهار میثاق درواقع معرفی تولتک و خرد اصیل آنهاست.
«رویای سیاره» اصطلاحی است که در این کتاب زیاد خواهید شنید و به معنی توهم مشترک ساکنان زمین است. این رویا در قرنهای متمادی، بهویژه در قرن بیستم، بارها به کابوس نزدیک شده است. این کابوسها در قلمروهای روان فردی، اجتماعی، رابطهی بین اقوام و نهایتا در جنگهای جهانی اول و دوم تجلی کردند. آنچه دون میگوئل روئیز میخواهد بگوید این است که هریک از ما در قلمروی زندگی شخصی خویش قادریم باورهای منفی موروثی را به تدریج تغییر دهیم و سهمی در تبدیل این «رویای دوزخی» به «رویایی بهشتی» ایفا کنیم. این کار نه آسان است و نه به سرعت اتفاق میافتد، اما میتواند جهتی نو و سالم به حرکت انسانهای پویا و معتقد به تغییر بدهد.
اگر بتوانیم ببینیم میثاقهای ما هستند که بر زندگیمان حکومت میکنند، و اینکه رویای زندگیمان را دوست نداریم، آن وقت نیاز به تغییر میثاقها را احساس میکنیم. هنگامی که بالاخره آماده تغییر میثاقها شدیم، چهار میثاق مقتدر هستند که به ما کمک میکنند تا توافقهایی را که زادهی ترس هستند و انرژی ما را هدر میدهند، درهم بشکنیم:
اولین میثاق: با کلام خود گناه نکنید
دومین میثاق: هیچ چیز را به خود نگیرید
سومین میثاق: تصورات باطل نکنید
چهارمین میثاق: همیشه بیشترین تلاشتان را بکنید
صدای نیما رییسی به کتاب چهار میثاق همزمان جدیت و لطافت بخشیده است. از یک سو صدای گرم او ما را به محل زندگی سرخپوستان میبرد، گویی او خود میگوئل است و از طرف دیگر، آرامشی که در صدای او حکمفرماست باعث میشود به عمیقترین بخشهای وجودمان پل بزنیم. صدای او در بعضی قسمتها، برای نمونه بخش ۱۴ام، آنقدر تاثیرگذار است که شنونده احساس میکند ته دلش خالی میشود؛ گویی کسی از تهِ ته دلش با او صحبت میکند و این صدا مو را بر تن شنونده سیخ میکند.
بخشی از کتاب صوتی چهار میثاق را بشنوید.
چهار میثاق
نویسنده: دون میگوئل روئیز
گوینده: نیما رئیسی
انتشارات: انتشارات ذهن آویز
انیمیشن بابا لنگ دراز را اغلب با صدای جذاب و شیطنتآمیز زهره شکوفنده میشناسند. بانوی دوبلوری که با صدای خاص خود آنقدر شخصیت جودی ابوت را برای ما دلپذیر کرده بود که دیگر نمیتوانستیم او را با صدای دیگری تصور کنیم. حالا این دوبلور، کتاب بابا لنگ دراز را هم خوانده که باعث میشود طرفداران این کتاب و شخصیت دوستداشتنی، یک بار دیگر شوق شنیدن روایت آن شخصیت را پیدا کنند.
کتاب بابا لنگ دراز با انیمیشن آن اختلافهایی دارد. این کتاب درواقع نامههای جودی به بابا لنگ دراز است و جودی در طول این نامهها از زندگی خود برای حامی مالیاش میگوید. جودی که یتیم و فقیر است، به دبیرستان راه پیدا کرده و این، تنها به دلیل حمایت مردی بوده که جودی شناختی از او ندارد. جودی مشتاق دیدن بابا لنگ دراز است، کسی که فقط سایهی پاهای بلند او را دیده است. اما بابا لنگ دراز مدام ممانعت میکند اما از جودی میخواهد برای او نامه بنویسد و از وضعیتش بگوید. بنابراین نامههای جودی سرشار از روح زندگی و کشف و شهود یک دختر نوجوان باهوش هستند که به هر پدیدهی کوچکی در زندگیاش عمیق مینگرد.
آنچه باعث محبوبیت این کتاب شد نگاهی است که جین وبستر به شکاف طبقاتی عمیق بین قشر ثروتمند و فقیر جامعه دارد. بنابراین تا ابد خوانندهها و شنوندهها با جودی همذاتپنداری خواهند کرد. حتی اگر ۹۰ساله شوند.
این کتاب صوتی موسیقی زیبا و روحنوازی دارد. صدای خانم شکوفنده در کنار این موسیقی، کودک درون شما را زنده میکند و تا مدتها هم زنده و سرحال نگه میدارد.
بخشی از کتاب صوتی بابا لنگ دراز را بشنوید.
بابا لنگ دراز
نویسنده: جین وبستر
گوینده: محمد ولیان
انتشارات: نشر افق
مغازه خودکشی داستانی در ژانر کمدی سیاه (تلخ) و دربارهی امید به زندگی در دنیایی بهشدت ناامیدکننده است. داستان دربارهی کسبوکاری عجیب و خارقالعاده است: مغازه فروش ابزارآلات خودکشی. خانوادهی تواچ صاحب این مغازه هستند و اعضای آن که هرکدام به نام یکی از شخصیتهای مشهور در دنیا که خودکشی کردهاند نامگذاری شدهاند، این مغازه را اداره میکنند؛ تا اینکه با بهدنیاآمدن آخرین فرزند این خانواده، روال آنها نیز تغییر میکند.
این مغازه حسابی پرسود است و مردم سراغشان میآیند تا راه خودکشیشان را پیدا کنند. چه ایدهی نابی! اما این ایدهی ناب تنها دلیل شما برای شنیدن نسخهی صوتی کتاب نباید باشد. هوتن شکیبا که این روزها برای بازیگری خیرهکنندهاش در فیلمها، سریالها و نمایشها حسابی معروف و محبوب شده، کتاب مغازه خودکشی را خوانده است. او با تکنیک خاص خود و افت و خیزی که به صدایش میدهد آنقدر این کتاب را حرفهای خوانده است که شنونده را تا انتها کنار خود نگه میدارد. آنجایی که لازم است به داستان احساس میبخشد و در جای دیگر طنز را چاشنی صدایش میکند. برای نمونه در بخش ۲۵ام، گفتوگوی آلن (همان فرزند کوچک خانواده) با یک زن خریدار، آنقدر جذاب و شنیدنی و سهل ممتنع است که بیاختیار لبخند را به لب شنونده میآورد. آلن با سادگی و صداقت بهگونهای با زن درخصوص نگاهکردن آدمها به آیینه حرف میزند که شنونده جا میخورد.
هوتن شکیبا به جای هر شخصیت به گونهای صحبت میکند که گویی چندین گوینده در این کتاب صوتی نقش داشتهاند. گفتنی است بخشهای این کتاب کوتاه هستند و میتوان هر بخش را در کوتاهترین زمان شنید.
بخشی از کتاب صوتی مغازه خودکشی را بشنوید.
مغازه خودکشی
نویسنده: ژان تولی
گوینده: هوتن شکیبا
انتشارات: رادیو گوشه
دل به من بسپار داستان دختری نوجوان به نام مارتا است که خودش آن را روایت میکند. این دختر با مادربزرگش زندگی میکند. وقتی چهارساله بوده مادرش فوت میکند و چیزی دربارهی پدرش نمیداند. تااینکه مارتا تنها حامی زندگیاش را نیز از دست میدهد. تصمیم میگیرد پا در سفری طولانی بگذارد که پایانش مشخص نیست. او پر از خشم نسبت به خانوادهاش است؛ چون سوالات زیادی به سرش هجوم میآورند که هیچ کس هم حاضر نیست به آنها جواب بدهد: چرا پدر و مادرش او را نخواستند؟ او در این سفر با نوشتههای مادرش مواجه میشود. شاید نوشتههای مادرش بتواند به او کمک کند. مارتا میخواهد از طریق نوشتههای مادرش، او را بیشتر بشناسد و از خلال آن، به شناخت خودش برسد.
یادداشتهای مادر مارتا زیبا و سرشار از احساس است؛ و این برخلاف تصویری است که مارتا از مادرش در ذهن دارد. مادرِ درون نامهها کیست و مادری که تا به حال مارتا میشناخته چه کسی است؟ مادر در نامههایش میخواسته احساسات خویش را به دخترش نشان دهد؛ که البته موفق میشود. جادوی کلماتِ او مارتا را افسون میکند و زندگیاش را تغییر میدهد.
لیلی رشیدی راوی این کتاب صوتی است که با صدای نرم و لطیفش از زبان مارتا حرف میزند. رشیدی این داستان را آرام و با طمأنینه میخواند به گونهای که شنونده همراه این صدای آرام میشود و ساعتی از روزش را در آرامش محض طی میکند. لیلی رشیدی با صدای خاصش، برای خواندن این کتاب بهترین گزینه بوده است.
بخشی از کتاب صوتی دل به من بسپار را بشنوید.
دل به من بسپار
نویسنده: سوزانا تامارو
گوینده: لیلی رشیدی
انتشارات: رادیو گوشه
رستم و سهراب این داستان پرآب چشم، هم داستان رزم است و هم بزم. داستان کشتهشدن پسری به دست پدر، که پهلوان نامآشنا و یکهتاز ایران است. این تراژدی در دل خود عمیقترین حسهای انسانی را جای داده است. هرچقدر داستان پیش میرود شنونده خود را بیشتر در لحظه لحظه داستان میبیند. به ظاهر رستم یگانه است و کسی مانند او و در جایگاهش نیست؛ اما او نمایندهی تمام انسانهاست که با درد یکی میشوند.
کتاب صوتی رستم و سهراب شبیه یک فیلم سینمایی تخیلی است که در آن صدا و افکت و موسیقی وجود دارد و تخیل و تصویرسازی آن به عهدهی شنونده است. اجرای این کتاب آنقدر دراماتیک است که پهلو به پهلوی فیلمهای شاهکار حماسی میزند.
راوی داستان ابوالحسن تهامی است که با صدای خاص و حماسی خود اشعار توصیفی شاهنامه را میخواند. درحقیقت تهامی به جای ابوالقاسم فردوسی سخن میگوید. او بیشترِ آنونسهای فیلمهای مشهور سینمای ایران و جهان، بهویژه سینمای کلاسیک (مانند فیلم بن هور یا این گروه خشن) را خوانده است؛ به همین دلیل روایت او از اشعار رستم و سهراب به گونهای است که شنونده هر لحظه منتظر اتفاقی بزرگ است و ضربان قلبش هر لحظه تندتر میشود.
نقش رستم را چنگیز جلیلوند خوانده است. دوبلوری که به جای قهرمانهای مشهور سینمای ایران و جهان چون علی (فردین) در گنج قارون، سعید راد در سفر سنگ، زاپاتا، زوربا (آنتونی کویین) در زوربای یونانی، رابین هود و به جای بازیگری چون مارلون براندو سخن گفته است، این بار به جای بزرگترین قهرمان و پهلوان ایرانزمین، رستم و در هیبت واقعی او میخواند. بخشی که رستم پی به اشتباه خود میبرد و متوجه میشود با پسر خود جنگیده بوده، جلیلوند آنسان در نقش خود فرو میرود که شنونده خیال میکند رستم روبهروی او ایستاده و لب به سخن گشوده و پشیمان است. شنونده با تمام وجود پشیمانی را در صدای جلیلوند حس میکند.
افشین زینوری صداپیشهی نقش سهراب است. او با صدای خاص خود به معصومیت سهراب افزوده و همزمان بلندپروازی و شکست؛ و عشق و نفرت را در لحنش جای داده است. لحن او از جانب سهراب بهویژه آنجا که از پدر و انتقامگرفتن او میگوید به گونهای است که چندین جا اشک شنونده ناخودآگاه جاری میشود. زینوری در نقشهایی چون هری پاتر، ویل هانتینگ نابغه، فرودو در ارباب حلقهها و… صداپیشه بوده و به همین دلیل، ذهن شنونده را به سمت و سوی سرگذشت قهرمانی جوان میبرد.
حامد بهداد، هنرپیشهی مطرح سینمای ایران در این کتاب گویا به جای پیک و رهام سخن میگوید. رهام پسر گودرز (برادر گیو) و نوهی کشواد و یکی از پهلوانان شاهنامه است که در مبارزهی سهراب و رستم حضور دارد. پیک نیز شخصی است که پیغام را از پهلوان یا شاهی به پهلوانی دیگر میبرد یا شعار جنگها را برمیخواند تا همه خبردار شوند.
نقش تهمینه را مریم شیرزاد سخن میگوید. شیرزاد با صدای لطیف خود نقش مادر سهراب را به زیبایی بیان میکند. بخش گفتوگوی سهراب با مادرش و همچنین دلدادن به رستم و پیشنهاددادن تهمینه به رستم در شبی که پهلوانْ مهمان خانهی پدر تهمینه بود از زیباترین قسمتهای شاهنامه است. تهمینه از نخستین زنان ادبیات است که خود به مردش پیشنهاد میدهد. مریم شیرزاد صداپیشهی نقشهایی چون مریم مقدس و آن شرلی است و پاکی تهمینه را به ذهن شنونده متبادر میکند.
گردآفرید جذابترین پهلوان زن شاهنامه است؛ دختری که لباس مردانهی رزم بر تن میکند و به جنگ میرود. زهره شکوفنده صداپیشهی نقش گردآفرید است. رزم گردآفرید با سهراب از هیجانانگیزترین بخشهای شاهنامه است که نوجوانها و جوانان را سر ذوق میآورد. صدای شکوفنده صلابت و قدرت و یکدندگی گردآفرید را به تمامی نشان میدهد.
دیگر صداپیشگان این کتاب از این قرار هستند: ژرژ پطروسی در نقش نگهبان دژ، محمود قنبری در نقش افراسیاب، جواد بازاریان در نقش هومان، اکبر منانی در نقش کیکاووس و حمید منوچهری در نقش گودرز.
بخشی از کتاب صوتی رستم و سهراب را بشنوید.
رستم و سهراب
نویسنده: ابوالقاسم فردوسی
گوینده: پرویز بهرام
انتشارات: نشر نو
بهروز رضوی از مشهورترین صداپیشگان ایران است. صدای او را با مجموعه مستند ایران و فیلمهایی چون امام علی میشناسند. گویی بهترین و مناسبترین صدا برای راوی بوف کورِ صادق هدایت بهروز رضوی است. او با صدای خود به داستان بوف کورْ ابهام، ترس، یأس، خشم و تردید بخشیده است. جنس صدای رضوی به گونهای است که حروفی چون خ، گ، س، ش، ج را به نحوی منحصربهفرد بیان میکند؛ شنونده با بیان هر حرف به بالا میرود و دوباره بر زمین مینشیند. گویی بر قایقی سوار است که گاهی به طوفان برمیخورد و گاهی به سکون مینشیند.
بوف کور داستان مرد نقاشی دچار توهم و تفکرات یأسآلود و منزوی است. راویای که هرروز روی قلمدان تصویر دختری را در کنار پیرمردی میکشد. روزی این تصویر را به طور اتفاقی از نزدیک میبیند و شیفتهی دختر میشود. تااینکه دختر را در خانهاش پیدا میکند؛ این دختر روی تخت مرد به طرز عجیبی میمیرد. ماجرای افکار و توهمات مرد نقاش به همین جا ختم نمیشود. در بخش دوم، داستان سمت و سوی دیگری پیدا میکند اما راوی کماکان با سایهاش حرف میزند و از زخمهایش میگوید. او با جامعهی پیرامون خود به شدت مشکل دارد و درصدد است خودش را نجات دهد.
بخشی از کتاب صوتی بوف کور را بشنوید.
بوف کور
نویسنده: صادق هدایت
گوینده: بهروز رضوی
انتشارات: واوخوان
اگر میخواهید داستانی ایرانی با حال و هوای طنز بشنوید و ساعاتی از شبانهروزتان را از دغدغههای روزمرهتان دور شوید و به گذشته برگردید، کتاب صوتی آبنبات هلدار را حتما گوش کنید. آبنبات هلدار داستان پسر نوجوان بجنوردی به نام محسن است که در دههی شصت و در دوران جنگ به سر میبرد. برادر بزرگ او میخواهد به جبهه برود. اتفاقاتی که برای او و خانوادهاش در آن زمان رخ میدهد یادآور خاطرات تلخ و شیرین برای خانوادههای ایرانی است، بهخصوص دهه شصتیها و دهه پنجاهیها.
میرطاهر مظلومی با صدای شیطنتآلود و بازیگوش خود به جذابیت این داستان اضافه کرده است. او گاهی با چنان سادگی و صمیمیت و جدیتی ماجرایی طنز را تعریف میکند که شنونده از همین تقابل، خندهاش میگیرد. درست مانند زمانی که در کلاس درس نشستهایم، موقعیتی ساده پیش میآید، میخواهیم بخندیم و نمیتوانیم و همین نتوانستن بیشتر ما را میخنداند.
بخشی از کتاب صوتی آبنبات هلدار را بشنوید.
آبنبات هلدار
نویسنده: مهرداد صدقی
گوینده: میرطاهر مظلومی
انتشارات: نشر سماوا
درخت پرتقال، سرگذشت کشور مکزیک و پیوند آن با اسپانیاست. اما چرا نام آن درخت پرتقال است؟ چون درخت پرتقال پیوندی و دورگه است، درست شبیه فرهنگ و پیشینهی مردم کشور مکزیک که نیمی مکزیکی و نیمی اسپانیایی است. این دو فرهنگ چنان با هم ممزوج شدهاند که جداکردنشان ابدا ممکن نیست. کارلوس فوئنتس نویسندهای نامآشنا در ادبیات آمریکای لاتین است. او سبکی خاص در داستاننویسی دارد. داستانهای او درهمآمیختگیِ تاریخ و اسطوره و سیاست و افسانه هستند. او را صدای مردم مکزیک نامگذاری کردهاند به دلیل همین نگاهی که به جامعهی خود دارد.
درخت پرتقال از ۴ بخش یا بهنوعی، ۴ داستان تشکیل شده است با نامهای «دو کرانه»، «فرزندان فاتح»، «دو نومانسیا» و «دو آمریکا». در دو کرانه فوئنتس فتح مکزیک را روایت میکند. مایاها در این بخش حضور پررنگی دارند. داستان دوم سرگذشت فرزندان دورگهای است که از فاتحان باقی ماندهاند. فرزندانی که خون اسپانیایی در رگهای خود دارند اما هویتشان مکزیکی است. بخش سوم داستان سرگذشت شهر نومانسیا به دست رومیان است. داستان پایانی نیز به کریستف کلمب و کشف آمریکا میپردازد. این بخش از زیباترین قسمتهای کتاب است.
کسانی که شیفتهی شنیدن افسانهها و روایات قهرمانان مکزیک هستند حتما از این کتاب صوتی لذت خواهند برد.
منوچهر زندهدل که در سریالهایی چون افسانه جومونگ، امپراتور دریا و مختارنامه صداپیشه بوده است، با صدای حماسی خود بُعد تاریخی کتاب را به نحو احسن اجرا کرده است.
بخشی از کتاب صوتی درخت پرتقال را بشنوید.
درخت پرتقال
نویسنده: کارلوس فوئنتس
گوینده: منوچهر زندهدل
انتشارات: نوین کتاب گویا
حتما فیلمهای مشهور ۲۱گرم و بابل به کارگردانی ایناریتو را دیدهاید. فیلمنامهنویس این فیلمها گییرمو آریاگا خوردان اهل مکزیک است. او جز این فیلمنامههای شاهکار چند رمان برجسته هم دارد که عطر خوش مرگ یکی از آنهاست. این کتابِ جنایی با قتل فجیع و غمانگیز دختری جوان و دوستداشتنی با نام آدلا در روستای کوچکی در مکزیک آغاز میشود. رامون کاستانوس نخستین کسی است که با جسد آدلا روبهرو میشود و همین رویارویی باعث میشود اهالی روستا او را به قتل آدلا مربوط بدانند.
حال، رامون باید هم از خود دفاع کند و هم راز قتل آدلا را کشف کند. تلاش او در روستایی محقق میشود که اهالی آن به شدت متعصب و سنتی هستند و تفکرات بستهای دارند. مردم روستا آدلا را معشوقهی رامون میدانند درحالیکه رامون هیچ ارتباطی با او نداشته است. هیجانانگیزی داستان به این موضوع مربوط میشود که قتل و خونریزی در سرزمین مکزیک با خود عواقب سنگینی به همراه میآورد؛ آنقدر سنگین که ممکن است به کشتهشدن عدهای دیگر نیز منجر شود حتی اگر بیگناه باشند.
احسان کرمی صداپیشهی این کتاب صوتی است. او تلاش کرده تعلیق این کتاب را بهزیبایی اجرا کند. از سویی دیگر، کرمی صدای شخصیتهای مختلف این کتاب را که هرکدام بهنوعی نمایندهی بخش از جامعه هستند بهخوبی و متمایز از هم درآورده است.
بخشی از کتاب صوتی عطر خوش مرگ را بشنوید.
عطر خوش مرگ
نویسنده: گییرمو آریاگا خوردان
گوینده: احسان کرمی
انتشارات: رادیو گوشه
کارل گوستاو یونگ، روانتحلیلگر مشهور و شاگرد فروید، نقشهای متفاوتی را برای زنان و مردان قائل بود. در نظریه یونگ همهی انسانها بخشی از جنس دیگر را در درون خود دارند و کهنالگوی آنیما معرف بخش زنانه روان مردان و کهنالگوی آنیموس معرف بخش مردانه روان زنان است. زنان در اصل هیجانی و مراقبتکننده و مردان در اصل منطقی و مقتدر هستند و تحلیلگران یونگی وظیفه خود میدانند که به جنبههای زنانه و مردانه انسانها توجه کنند. البته رویکردهای فمنیستی با چنین تعبیری از زنان و مردان مخالفاند، اما توجه به کهنالگوها آگاهی هشیار و ناهشیار هر جنس را از جنس دیگر افزایش میدهد.
مورین مورداک، نویسندهی کتاب ژرفای زن بودن، پس از سالها مطالعه متوجه شد که یونگ و پس از او، جوزف کمبل، اسطورهشناس سرشناس، فقط به سفر مردان قهرمان معتقد است و برای سفر زنان قهرمان جایگاه و مسیر خاصی قائل نیست و زن قهرمان را وسیله سفر مرد قهرمان میداند. در حالی که خانم مورداک در تجربیات زندگی شخصی خود و رواندرمانی با زنان متوجه درد و رنج و نارضایتی آنها از سفر قهرمانانه شد، سفری که متفاوت و پیچیدهتر از سفر مردان قهرمان است.
سفر زن قهرمان از مرحله جدایی از بخش مردانه یعنی جدایی از ارزشهای سنتی زن بودن مانند خانهداری، مادری و وابسته بودن شروع میشود و پس از همانندسازی با بخش مردانه، روبهرو شدن با دشواریهای این سفر و کسب موفقیت، بار دیگر نیازمند بازگشت به بخش زنانه خود است و بالاخره به یکپارچه کردن بخش زنانه و مردانه یعنی آنیما و آنیموس خود میپردازد، دوگانگی را پشت سر گذاشته و به تمامیت وجود خود دست مییابد.
فریبا رمضانپور که از صداپیشگان مشهور است این کتاب را خوانده و با صدای آرام و جدی خود، محتوای ناب آن را ارائه کرده است.
بخشی از کتاب صوتی ژرفای زن بودن را بشنوید.
ژرفای زن بودن
نویسنده: مورین مورداک
گوینده: فریبا رمضانپور
انتشارات: بنیاد فرهنگ زندگی دیجیتال
پرونده هری کبر داستان نولا کلرگان دختر ۱۵سالهای است که سال ۱۹۷۵ ناپدید و گم شده است. در آن زمان پیرزنی شاهد این بوده که مردی نولا را در جنگل تعقیب میکرده است. بعد از مدتی پیرزن هم سربهنیست میشود. سی سال بعد، مارکوس گلدمن که رماننویسی موفق است، برای دیدن استاد خود هری کبر به سامرست میآید. او میخواهد راه و رسم نویسندگی را از استاد خود بیاموزد اما پای هری کبر به میان پروندهی قتل فجیع نولا کلرگان کشیده میشود. ماجرا از این قرار است که در سال ۲۰۰۸ جنازهی نولا در حیاط خانه هری کبر، پیدا میشود. مارکوس گلدمن که بر بیگناهی هری کبر ایمان دارد تلاش میکند راز آن دو قتل را کشف کند. اما گویی هری کبر آنگونه که مارکوس شناخته، نیست و پشت چهرهی این نویسنده، شخصیت خبیثی قرار دارد.
مهبد قناعتپیشه از دوبلورهای تازهکار سینمای ایران است که با صدای حجیم خود کتاب جنایی پرونده هری کبر را شنیدنیتر کرده است.
بخشی از کتاب صوتی پرونده هری کبر را بشنوید.
پرونده هری کبر
نویسنده: ژوئل دیکر
گوینده: مهبد قناعتپیشه
انتشارات: نوین کتاب گویا
فاطمه معتمد آریا، بازیگر و دوبلور نامآشنای سینمای ایران، یکی از برجستهترین رمانها از نویسندهی شناختهشدهی زن ادبیات ایران را خوانده است: عادت میکنیم به نویسندگی زویا پیرزاد. احتمالا رمان چراغ ها را من خاموش میکنم را خواندهاید. پیرزاد رمانی دیگر با حال و هوایی شبیه به رمان مشهورش دارد که فضای زنانهاش (آن هم زنان دوران جدید با طرز تفکر پیشرو) آن را از کتابهای نویسندگان همعصرش متمایز میکند.
عادت میکنیم داستان زنی به نام آرزو است که از همسر خود جدا شده و همراه با مادر و دختر نوجوانش زندگی میکند و همین ارتباط، تقابل بین سه نسل را نشان میدهد. همسر سابق آرزو نمونهی مردهایی است که بهظاهر روشنفکرند اما در زندگی روزمره ممکن است روحیات یک زن را نشناسند و بر اساس کلیشههای جنسیتی تصمیم بگیرند و رفتار کنند. آرزو دوستی دارد که در کنار هم شغلی جالب دارند؛ شغلی که در ظاهر برای زنان مناسب نیست: بنگاه معاملات ملکی. که البته از پس آن بهخوبی برمیآیند؛ هرچند مشکلات زیادی سر راهشان قرار میگیرد. در طول داستان آرزو با مردی آشنا میشود که با مردانی که قبلا او دیده تفاوت دارد (پیرزاد و قهرمان داستان او عقیده ندارند که همهی مردان شبیه هم و بد هستند). همین آشنایی او را متوجه جنبههای جدیدی از شخصیت خودش میکند.
صدای معتمد آریا بهخوبی به جای زنی ۴۱ساله نشسته است. او به زیبایی ظرافت آرزو را نشان میدهد و از طرف دیگر، در موقعیتهایی دیگر، خشم، ترس، اقتدار و ایستادگی او را به نمایش میگذارد.
بخشی از کتاب صوتی عادت می کنیم را بشنوید.
عادت می کنیم
نویسنده: زویا پیرزاد
گوینده: فاطمه معتمدآریا
انتشارات: نوین کتاب گویا
دانلود کتاب از اپلیکیشن طاقچه