آخرین روز یک محکوم
نویسنده: ویکتور هوگو
مترجم: بنفشه فریسآبادی
انتشارات: نشر چشمه
امروزه کمتر کسی را میتوان یافت که ویکتور هوگو، نویسندهی مشهور فرانسوی را که بیشتر به واسطهی اشعار و رمانهایی از جمله گوژپشت نوتردام و بینوایان شهرت دارد، نشناسد. ویکتور هوگو شاعر و رماننویس فرانسوی بود که پس از آموزش دیدن به عنوان یک وکیل، به جای حقوق، وارد حرفهی ادبیات شد. او در نهایت به یکی از مهمترین شاعران، رماننویسان و نمایشنامهنویسان رمانتیک فرانسوی در زمانهی خود و کل طول تاریخ تبدیل شد که در زمان زندگی در پاریس، بروکسل و جزایر مانش، مجموعهای عظیم از آثار را از خود بر جای گذاشت.
در این یادداشت به معرفی ویکتور هوگو و اهمیت آثارش، افتخارات این نویسنده و همچنین معرفی شماری از بهترین آثار او میپردازیم.
در ۲۶ فوریه ۱۸۰۲، سالی که ناپلئون بناپارت خود را امپراتور فرانسه معرفی کرد، ویکتور هوگو، نویسندهی محبوب فرانسوی متولد شد.
هوگو یک زندگی طولانی و بسیار پرفرازونشیب داشت، اما از زمانی که چندان سنی نداشت، کاملا شناختهشده بود. او بهعنوان یک نویسنده، به تعهدی که هنرمندان باید به جامعهی خود داشته باشند اعتقاد داشت، به همین دلیل است که آثار او چنین تاثیری بر ویژگیهای نویسندگی در قرن نوزدهم داشت.
هوگو از پدر و مادرش تاثیر بسیاری پذیرفت؛ پدرش سربازی آرام بود که نظم را در او القا کرد و مادرش از فرقهی بورژوازی بود و شعلهی خلاقیت را بسیار زود در هوگو روشن کرد. هر دو ویژگی، راز موفقیت را به هوگوی جوان بخشیدند. او اشتیاق را به استعداد خود افزود و این موضوع باعث خلق هزاران صفحه رمان، نمایشنامه، شعر، مقاله و وقایعنگاری توسط هوگو شد، بدون اینکه عشق بزرگش به طراحی ترک شود.
هوگو در دههی دوم زندگی خود یک مرد خانواده بود. با این حال، ازدواج او چندان دوام نداشت و او همچنین وظیفهی دردناک به خاک سپردن چهار فرزند خود را داشت. او همچنین پس از کودتای ناپلئون سوم، مجبور شد وطن خود را در سال ۱۸۵۱ ترک کند و به بروکسل برود. او تا زمان بازگشتش به فرانسه در سال ۱۸۷۰، در بروکسل و بریتانیا زندگی کرد.
این دورهی تبعید برای هوگو بسیار پربار بود. بسیاری از آثاری که هوگو در این دوره منتشر کرد، شامل انتقادات شدید اجتماعی هستند. از جملهی این آثار میتوان به رمان بینوایان اشاره کرد که سرانجام در سال ۱۸۶۲ منتشر شد. این کتاب در اروپا و ایالات متحده به موفقیتی فوری دست یافت. بینوایان که بعدها در بسیاری از تئاترهای موزیکال و فیلمها مورد اقتباس واقع شد، یکی از شناختهشدهترین آثار ادبیات قرن نوزدهم محسوب میشود.
در سال ۱۸۷۰، تاسیس جمهوری سوم منجر به بازگشت او به فرانسه شد. در پاریس او را بهعنوان یک قهرمان ملی پذیرفتند؛ قلم بزرگ او توانسته بود خواستهاش را برای متحد کردن فرانسویها برآورده کند. صرف نظر از طبقهی اجتماعی، همه ویکتور هوگو را دوست داشتند، درست همانطور که پانزده سال بعد، حدود دو میلیون نفر در مراسم تشییع پیکر او برای وداع حاضر شدند، رقمی که برای کسی که از تمام عناوین و افتخارات زندگی برخوردار بود، قابل درک است. جسد او پیش از دفن شدن، در پانتئون پاریس، در زیر طاق پیروزی قرار گرفت.
اگرچه هوگو پس از سال ۱۸۷۰ بهعنوان نمادی از پیروزی جمهوری به فرانسه بازگشت، سالهای آخر او تا حد زیادی غمانگیز بود. او دو پسرش را بین سالهای ۱۸۷۱ و ۱۸۷۳ از دست داد. کتابهای او بعد از این وقایع، تا حدی تیرهتر از نوشتههای قبلی او است و بر مضامین خدا، شیطان و مرگ تمرکز دارد.
هوگو و معشوقهاش، ژولیت، تا پایان عمر در پاریس به زندگی خود ادامه دادند. خیابانی که او در آن زندگی میکرد به مناسبت هشتادمین سالگرد تولد او در سال ۱۸۸۲ به خیابان ویکتور هوگو تغییر نام داد. هوگو نهایتا در ۲۲ می ۱۸۸۵ در پاریس درگذشت.
تاثیر عظیم هوگو بر ادبیات فرانسه غیر قابل انکار است. برخی معتقدند که او هر روز صبح ۱۰۰ بیت شعر میسرود و یا ۲۰ صفحه نثر مینوشت. او که در سال ۱۸۳۰ بهعنوان «قدرتمندترین ذهن جنبش رمانتیک» و در سال ۱۸۴۵ بهعنوان یکی از مقامات اشرافی فرانسه شناخته شد، در نهایت به پدر ادبیات عامهپسند و یک شاعر ملی تبدیل شد و امروزه نام او در بسیاری از خیابانهای تمام شهرهای فرانسه به چشم میخورد.
ویکتور هوگو همچنین تاثیر عظیمی بر صنعت نمایش فرانسه گذاشت؛ او تئوری درامای رمانتیک را به کلی توسعه داد. نمایشنامههای کرامول، هرنانی و روی بلاس تاثیر شگرفی بر صحنههای تئاتر پاریس گذاشتند. در سال ۱۸۴۱، ویکتور هوگو به عضویت آکادمی فرانسه انتخاب و برای دریافت مقام اشرافی فرانسه نامزد شد.
او پس از غرق شدن تصادفی دختر و همسرش در سال ۱۸۴۳، از انتشار آثارش کنارهگیری کرد و در خلوت، کار بر روی اثری را آغاز کرد که در نهایت به کتاب مشهور بینوایان تبدیل شد. بسیاری از اشعار هوگو به یادگار ماندهاند و بینوایان امروزه نیز کماکان به طور گسترده خوانده میشود. سخاوت ایدههای او و گرمی بیان آنها، هنوز هم اذهان عمومی را به حرکت درمیآورد، زیرا هوگو شاعری از جنس مردم عادی بود و میدانست که چگونه به سادگی و با استفاده از قدرت شادیها و غمهای مشترک بنویسد. با این حال، جنبهی دیگری نیز از هوگو وجود داشت، چیزی که پل کلودل آن را «ترس وحشتناک» او نسبت به جهان مینامید، ترسی که در اشعار غمانگیزش از جمله پایان کار شیطان نفوذ میکند. دانش هوگو از منابع شعر فرانسوی و مهارت فنی او در وزن و قافیهی شعر، شعر فرانسوی را از بیباری قرن هجدهم نجات داد. هوگو یکی از آن نویسندگان کمیاب است که مخاطبان عامهپسند و دانشگاهی را به یک اندازه هیجانزده میکند.
هوگو همچنان به عنوان یکی از بزرگترین شخصیتهای ادبیات فرانسه شناخته میشود. اگرچه مخاطبان فرانسوی از او عمدتا بهعنوان یک شاعر تجلیل میکنند، با این حال هوگو در کشورهای انگلیسیزبان بیشتر بهعنوان یک رماننویس شناخته میشود.
آخرین روز یک محکوم
نویسنده: ویکتور هوگو
مترجم: بنفشه فریسآبادی
انتشارات: نشر چشمه
ناراحتی ویکتور هوگو نسبت به مجازات اعدام از طریق داستان آخرین روزهای یک محکوم به اعدام منتقل میشود که جامعهی فرانسه را نیز بسیار تحت تاثیر قرار داد. افشای وضعیت ذهنی و روحی یک مرد در ساعاتی پیش از اعدام، باعث شد بسیاری از مردم با استفاده از گیوتین مخالفت کنند. درخشندگی این اثر همچنان گواه ناپایداری وجود انسان است.
بخشی از کتاب صوتی آخرین روز یک محکوم را بشنوید.
آخرین روز یک محکوم
نویسنده: ویکتور هوگو
گوینده: اشکان عقیلیپور
انتشارات: رادیو گوشه
گوژپشت نتردام
نویسنده: ویکتور هوگو
مترجم: اسفندیار کاویان
انتشارات: انتشارات جامی
پدر رمان اجتماعی فرانسوی، از سختیهای اقتصادی در امان نماند و همین امر باعث شد قراردادی بزرگ را برای نوشتن کتاب داستانی بعدی خود یعنی گوژپشت نوتردام (که به عنوان نوتردام پاریس نیز شناخته میشود) بپذیرد. گوژپشت نوتردام رمانی گوتیک است که فضای متشنج پاریس قرون وسطایی را نشان میدهد و همچنین در نقد دورانی است که هوگو در آن زندگی میکرد.
کلود ولگرد
نویسنده: ویکتور هوگو
مترجم: محمد قاضی
انتشارات: انتشارات نگاه
کلود ولگرد رمان کوتاهی است که مجددا علیه مجازات اعدام نوشته شده است. شخصیت این داستان، مردی است که به اعدام محکوم نشده، اما به دلیل تحقیرهای مداوم یکی از متولیانش، دست آخر او را میکشد و نهایتا به اعدام محکوم میشود. هوگو در مواجهه با این وحشیگری، آموزش را در مرکز گفتمان خود قرار میدهد.
بخشی از کتاب صوتی کلود ولگرد را بشنوید.
کلود ولگرد
نویسنده: ویکتور هوگو
گوینده: میلاد تمدن
انتشارات: انتشارات ماه آوا
بینوایان (جلد اول)
نویسنده: ویکتور هوگو
مترجم: ناهید ملکوتی
انتشارات: انتشارات نگاه
بینوایان رمانی کامل و ماندگار است که جایگاه ویکتور هوگو را به عنوان یکی از روشنفکرترین ذهنهای زمان خود و همچنین مدافع بزرگ مظلومان تثبیت میکند. ژان والژان بیروح، پیش از اینکه از خوب بودن مردم مطمئن شود، زندگی غیرصادقانهای را نسبت به آنها در پیش میگیرد. او سپس تصمیم میگیرد از کسانی که به او کمک کردهاند الگو بگیرد و تبدیل به فردی خیرخواه میشود، اگرچه سایه گذشتهی جنایتکارانهاش همواره بالای سرش است.
همانطور که گفته شد، هوگو در پی کودتای سال ۱۸۵۱ به بروکسل گریخت و تا زمان بازگشتش به فرانسه، در سال ۱۸۷۰ در بروکسل و بریتانیا زندگی کرد. بسیاری از آثاری که هوگو در این دوره منتشر کرد طعنهای گزنده و انتقاد شدید اجتماعی را منتقل میکند که از جملهی آنها میتوان به رمان بینوایان اشاره کرد که سرانجام در سال ۱۸۶۲ منتشر شد. این کتاب در اروپا و ایالات متحده به موفقیتی فوری دست یافت. رمان بینوایان کماکان در دنیای سینما و تئاتر مورد اقتباسهای بسیاری قرار میگیرد و آن را میتوان بهعنوان شناختهشدهترین اثر هوگو در نظر گرفت.
بخشی از کتاب صوتی بینوایان (خلاصه کتاب) را بشنوید.
بینوایان (خلاصه کتاب)
نویسنده: ویکتور هوگو
گوینده: رضا عمرانی
انتشارات: استودیو نوار
مردی که می خندد
نویسنده: ویکتور هوگو
مترجم: جواد محیی
انتشارات: انتشارات پر
مردی که میخندد کتابی است که هوگو آن را حماسیترین و حتی بهترین نوشتهی خود میدانست. این داستان که بهعنوان اولین کتاب از سهگانهای تصور میشود که هوگو هرگز آن را تکمیل نکرد، ماجراهای ناگوار یک یتیم با چهرهای ناقص به نام گوین پلین را دنبال میکند که سعی میکند با هنرمند شدن و سپردن خود به عشق یک زن جوان، از زندگی نکبتبار خود فرار کند.
کرامول یکی از نمایشنامههای مشهور ویکتور هوگو محسوب میشود. این اثر از آن جهت حائز اهمیت است که مقدمهی آن مانیفستی به نفع آزادی هنری تلقی میشود. هوگو ملاحظاتی را در این نمایشنامه در نظر میگیرد که درامهای او را از تئاتر کلاسیک مجزا و دری را به روی رمانتیسم فرانسوی باز میکنند. داستان این نمایشنامه در قرن هفدهم انگلستان رخ میدهد، زمانی که الیور کرامول یک شخصیت مهم سیاسی و نظامی است.
در نمایشنامهی لوکرسیا بورجا، هوگو بار دیگر از یک شخصیت تاریخی برای پیشبرد داستان خود استفاده میکند. در این نمایشنامه، لوکرسیا بورجا، شخصیتی درندهخو است که قادر به مسموم کردن پسر خود است. اعتبار هوگو به حدی زیاد بود که مخدوش کردن تصویر مبهم دختر پاپ الکساندر ششم برای او بسیار آسان بود!
هانس جزیره، نخستین رمان هوگو، از نخستین افتخارات او نیز محسوب میشود. او این رمان را زمانی نوشت که تازه از دورهی نوجوانی خارج شده بود و جرقههایی از روحیهی نکوهش اجتماعی را نشان میداد که تا آخر عمر او را همراهی کرد. هانس جزیره یک ملودرام در مکانی ساختگی است که دسیسهها و روایتهای عاشقانه در پسزمینهی آن رخ میدهند، زمانی که هانس مرموز، مردی روستایی و خشن که به دنبال انتقام مرگ پسرش است، وارد داستان میشود.
کتاب رنجبران دریا که محصول روزهای تبعید هوگو در جزیرهی گرنزی است، یکی از زیباترین کتابهای این نویسنده و در عین حال یکی از کمترشناختهشدهترین آثار اوست. در این رمان، هوگو به خوبی طبیعت را به شخصیتی پویاتر از قهرمانان داستان تبدیل میکند؛ دریا در این کتاب نماد آزادی و در عین حال، مانعی است که افراد باید روزانه با آن دستوپنجه نرم کنند.
هوگو بهعنوان یک سیاستمدار، با قدرتمندترین سلاحی که در اختیار داشت، یعنی قلمش، از روحیهی جمهوریخواهی خود دفاع میکرد. او هرگز به اندازهی زمانی که این تفکرات را به داستان تبدیل میکرد، در ابراز ایدههای خود روشن نبود. آخرین رمان او بر اساس واقعیت نوشته شده و در خشنترین سال انقلاب فرانسه یعنی سال ۱۷۹۳ اتفاق میافتد و سه قهرمان خود را در میانهی آتش توصیف میکند. ویکتور هوگو همواره همدردی خود را با این شورش نشان میداد، اساسا به این دلیل که او خود ستونهای دموکراسی آینده را بنا کرد.
دانلود کتاب از اپلیکیشن طاقچه