آدمی همان است که می خواند
نویسنده: رابرت دییانی
مترجم: علیظفر قهرمانینژاد
انتشارات: نشر بیدگل
«کسی که چرایی (معنا) را یافته، چگونگی را خواهد ساخت.» ویکتور فرانکل در کتاب انسان در جستجوی معنا این جمله را میگوید. این جمله آنقدر عمیق است که درمورد کتاب خواندن و مطالعه هم کار میکند!
اینجا قرار است در یافتن چرایی و چگونگی عشق به کتاب حرف بزنیم، اما بههیچوجه قرار نیست به شما بگوییم که کتاب خواندن استرس را کاهش میدهد، شما را میخوابانَد یا از آلزایمر جلوگیری میکند! به جای آن، در این یادداشت در میان کتابها میچرخیم، لابهلای گفتههای فرهیختهترین افرادی که به زمین پا گذاشته به دنبال معناهایی برای کتاب خواندن میگردیم تا به جوابهایی برای سوال زیر دست پیدا کنیم: چگونه عاشق کتاب خواندن شویم و آنقدر به آن عادت کنیم که مثل یک معتاد همیشه در جستجوی نابترین کتابها باشیم؟!
داستان درخت بخشنده از شل سیلور استاین را شنیدهاید؟ درخت بخشنده داستان کودکانه و شیرینی است که پسربچهای با یک درخت دوست میشود و در طول زندگی بارها به سراغ درخت میآید تا هر بار یکی از نیازهایش را حل کند و درخت هم با دستودلبازی و سخاوت بخشی از وجودش را به او هدیه میدهد.
در ظاهر کمی سنگدلانه و غمانگیز به نظر میرسد، اما گام اول دوستی با کتاب هم به همین شکل است! ما عادت داریم افراد فرهیخته و ثروتمند و کامل و بیعیب و نقص را کتاب به دست ببینیم، اما خلاف تصوری که از کتاب خواندن داریم، دست به دامانِ کتاب شدنْ بیشتر بر اساسِ نیاز است. پس در ابتدای مسیر باید تعیین کنیم که دقیقا چه خواستهای از درخت بخشندهی دنیای کتابها داریم.
مثلا دل شکستهایم و میخواهیم چیزی یا کسی تسکینمان دهد؟ یا اضطراب داریم و میخواهیم آرامش پیدا کنیم؟ یا حتی نوعی خلأ را تجربه میکنیم که دوست داریم با چیزی آن را پر کنیم؟ سرگرمی لازم داریم؟ غرقشدن در داستانهای دیگران را دوست داریم؟ احتیاج داریم یک حرفه را خیلی خوب یاد بگیریم یا تواناییهایمان را قویتر کنیم؟
اغلب افراد بهسرعت میتوانند دلیل نیازشان به کتاب را بفهمند، اما اگر به زمان بیشتری نیاز دارید، هیچ ایرادی ندارد. نیازهای افراد متنوع است و البته قفسههای کتابها هم هیچ محدودیتی ندارند! در هر قفسهای (از فلسفه، روانشناسی و تاریخ تا زیستشناسی و ادبیات و…) میتوان مجموعهای از راهحلهای منحصربهفرد برای نیازها و مسائل را پیدا کرد. پس تمرکز کنید و آن چیزهایی را که برایتان پراهمیت هستند، یادداشت کرده و بعد آنها را اولویتبندی کنید.
در کلیترین حالت، دو شکل برای علاقهمند شدن به کتابخوانی وجود دارد؛ کتابخوانی عمیق و پراکنده. در کتابخوانی عمیق تمام کتابهایی که انتخاب میشوند، متعلق به یک موضوع هستند تا اینکه تمامی جوانب مربوط به آن موضوع را پوشش دهند. کتابخوانی پراکنده موضوعات، دیدگاهها، رشتههای مختلفی را دربرمیگیرد.
ماتیلدا در کتاب رولد دال بهترین نمونه برای خواندن پراکنده است. دخترک جسور و باهوشی که هیچ شباهتی به اعضای خانوادهاش ندارد. او حتی پیش از اینکه پا به مدرسه بگذارد هر کتابی که به دستش میرسید را میخواند و بعد از اینکه به مدرسه رفت نبوغش همه را به حیرت میانداخت.
الیزابت بنت در داستان عاشقانهی غرور و تعصب یکی از بهترین نمونهها برای درک کتابخوانی عمیق است. الیزابت عاشق کتاب خواندن است و فلسفه را ترجیح میدهد. او شوخطبع، منطقی و حاضرجواب است، اما شعرهای عاشقانه را درک نمیکند!
به هر روی، هدف شما دقیقا تعیین میکند تا به شکل عمیق تمام کتابهایی که در راستای هدفتان هستند را بخوانید یا مدتی را در هر موضوعی سپری کرده و گستردگی پیدا کنید.
برای درککردن بهتر، یک دریاچه را تصور کنید که عمق زیادی دارد، اما به هیچ آب آزادی متصل نیست و یک رودخانه را در نظر بگیرید که از آبهای آزاد سرچشمه گرفته اما عمقی ندارد. البته هدف شما دقیقا تعیین میکند که به چه شکلی کتاب خواندن را ادامه بدهید، ولی ترکیبی از هر دو روش میتواند هم شما را وسیع کند و هم عمق ببخشد.
رنج نویسندگان بزرگ در داستانهایشان بیشترین نمود را دارد و ادبیات مهمترین راه ما برای درک بهتر دنیاست. دنیای کتابها، مخصوصا ادبیات پر است از سرگذشتها و رنجهایی که زندگی شده و البته نویسندگانی که عمیقترین دردها و زخمهایشان را تبدیل به آثاری درخشان و فراموشنشدنی کردهاند! بنابراین چیزی که ادبیات را از چیزی لوکس و غیرضروری به یکی از نیازهای ضروری ما تبدیل میکند، همین است. ادبیات به خوبی به ما میفهماند که ما تنها موجود رنجدیده در این دنیا نیستیم و زمین ساکنان خیانتدیده، درد کشیده و زخمخوردهی بسیاری را به خود دیده است!
ادبیات دری را به سوی ما باز میکند که به ما بهخوبی نشان میدهد باید با شر جنگید مثل موشها و آدمها اثر جان اشتاین بک، هری پاتر اثر رولینگ یا ارباب حلقهها از تالکین.
ادبیات نویسندگانی را به ما معرفی میکند که از بزرگترین دغدغههایشان، ماندگارترین آثار را خلق کردند. مثل جین آستین که هرگز ازدواج نکرد، اما عاشقانهترین داستانها را خلق کرد. یا امیلی برونته که یکی از شرورترین عاشقان تاریخ را در بلندیهای بادگیر به گنجینهی ادبیات بریتانیا و جهان هدیه داد. یا فرانتس کافکا که ترسناکترین کابوسهایش تبدیل به داستانهایی تکاندهنده و شاهکارهایی مثل قصر، محاکمه و مسخ شد که به حکومتهای ناکارآمد و نافهمی افراد طعنه میزد و دهنکجی میکرد.
پیدا کردن آرزوها در دنیای کتابها یکی از ترفندهای دیگری است که میتواند زندگی شما را بیشتر از قبل به دنیای کتابها پیوند بزند. مثلا عاشق این هستید که دور دنیا را سفر کنید؟ پیش از اینکه به اندازهی کافی ثروتمند شوید، از کشورهای محبوبتان کتاب بخوانید! ادبیات و فرهنگشان را بشناسید. به این شکل دیگر نمیتوانید از آرزوهایتان چشمپوشی کنید!
یکی از روشهایی که به شما کمک خواهد کرد، کتاب خواندن به روش زمان-مکان است. در این روش کشور مقصد را انتخاب میکنید و دهه به دهه از آن کتاب میخوانید تا به زمان اکنون برسید. مثلا کشور انگلستان، آمریکا یا هلند را انتخاب میکنید. از قرن ۱۹ شروع میکنید و دهه به دهه تا دههی دوم قرن بیستم از آن کتاب میخوانید.
بلاگنویسی و تولید کردن محتوا درمورد کتابها سختیهای زیادی دارد و قطعا همه جرئت و جسارت این کار را ندارند. طبیعی است که شناگر تازهکار ازشیرجه زدن در یک دریای واقعی بترسد، اما در نهایت باید تن به این کار ترسناک و جسورانه بدهد. بسیار خب! قبول! شما هنوز به اندازهی کافی خوب نیستید! پیدا کردن بلاگرهای کتاب که کار سختی نیست، در قدم اول سعی کنید برای آنها کامنتهای کوتاه و بهیادماندنی بنویسید! کامنتهایی بنویسید که چیزی به محتوای آنها اضافه کند و به خود شما دلوجرئت بدهد!
یادتان باشد که نوشتن از کتابها به شما یادآوری میکند که چقدر کم میدانید و باید بیشتر بخوانید! پس هیچوقت قرار نیست احساس کنید کامل شدهاید! فقط قرار است در مسیر رشد قرار بگیرید و هر بار بهتر شوید!
از طرفی دیگر، نوشتن از کتابها به مدت طولانی، علاوه بر اینکه به شما مخاطب جدی و کتابخوان میدهد، دوستان و ارتباطات جدیدی را هم برای شما به ارمغان خواهد آورد. نوشتن از کتابها دنیای شما را غنیتر و سرشارتر میکند و البته خیلی زود شما را آنقدر به کتاب گره میزند که کار از عادت میگذرد و به کتاب خواندن اعتیاد پیدا میکنید!
کتابهایی که در ادامه معرفی میکنیم به شما کمک میکنند تا عاشق کتاب خواندن شوید، کتاب خواندن را شروع کنید، راهتان را در ادبیات پیدا کنید و البته درمورد کتابها بنویسید!
آدمی همان است که می خواند
نویسنده: رابرت دییانی
مترجم: علیظفر قهرمانینژاد
انتشارات: نشر بیدگل
نشر بیدگل کتاب بسیار خوبی برای شروع کتابخوانی منتشر کرده. آدمی همان است که میخواند یک راهنمای پرشور دربارهی ادبیات، سکوت، زندگی و کتاب است که تازهخوانها را به وجد میآورد تا بیشتر و بهتر کتاب بخوانند.
این کتاب از راهها و روشهایی صحبت میکند که افراد را به خواندن سوق میدهد. از فایدهی ادبیات میگوید و ژانرها در دنیای ادبیات و بهترین داستانهای هر کدام را معرفی میکند و بعد به سراغ متون غیرداستانی میرود. بهعلاوه، در فصول انتهایی کتاب ۹ تکنیک آموزش داده شده که به مخاطب کمک میکند تا بهتر بخواند و به یک کتابخوان جدی و حرفهای بدل شود.
این کتاب پر است از مثالها و کتابهایی که باید حتما خوانده شوند و البته تکنیکهایی که عملی هستند و باید به کار گرفته شوند. بنابراین خواندن روزنامهوار آنقدرها به خواننده لذت نمیدهد. از این جهت یک راهنمای کاربردی است که میتواند برای مدت طولانی کنار دست شما باشد و مثل یک معلم به شما آموزش بدهد چه بخوانید و چرا بخوانید.
بخشی از کتاب صوتی آدمی همان است که می خواند را بشنوید.
آدمی همان است که می خواند
نویسنده: رابرت دییانی
گوینده: مهران نوروزی
انتشارات: انتشارات شرکت توسعه محتوای لحن دیگر
آثار ادبی را چگونه باید خواند
نویسنده: تری ایگلتون
مترجم: بهزاد صادقی
انتشارات: انتشارات شرکت کتاب هرمس
آثار ادبی را چگونه باید خواند از نشر هرمس بهترین راهنمایی است که به شیفتگان ادبیات کمک میکنند تا آثار ادبی را کشف کنند و نویسندگان بیشتری را بشناسند و البته بیشتر به ادبیات جوش بخورند و از آن لذت ببرند.
کتاب آثار ادبی را چگونه باید خواند، اثری است از تری ایگلتون که یکی از تأثیرگذارترین منتقدین بریتانیا بهشمار میرود. نگرش ماتریالیستی او در تحلیل آثار ادبی کاملا نمود دارد و از این نقطهنظر به دنیای ادبیات نگاه میکند.
این کتاب پر است از بحثهایی که بر سر ادبیات میان افراد شکل گرفته و البته در هر فصل از کتاب، هر اثر ادبی از نظر آغاز، شخصیت، پایانبندی، روایت، تفسیر و ارزش مورد نقد و بررسی قرار میگیرد.
نکات ریز و درشتی که در این کتاب آورده شده، تکمیلکنندهی بحثهایی است که حول محور آثار ادبی شکل گرفته و به فهم بهتر آثار ادبی مشهور کمک میکند. مخاطب برای فهمیدن محتوای کتاب حتما باید آثار ادبی مورد بحث را خوانده باشد یا دوباره در حال خواندن آن باشد.
چگونه کتاب بخوانیم
نویسنده: چالرز ون دورن
مترجم: رضا اردلان
انتشارات: شنیدار نگار نوین
کتاب خارقالعادهای به نام چگونه کتاب بخوانیم؟ از نشر شنیدار نگار نوین منتشر شده است که به شما کمک میکند تا روش مناسب برای کتابخوانی داشته باشید و یک لیست شخصیسازیشده برای کتاب خواندنتان بسازید. به علاوه کمک میکند تا همیشه برای کتاب خواندن ولع و اشتیاق داشته باشید.
بیش از هشت دهه از انتشار این کتاب میگذرد، اما همچنان زنده و پویاست و مطالب آن به کار کسانی میآید که میخواهند دل به کتاب ببندند. یک کتاب کلاسیک است که به مخاطبان خود کمک میکند تا طبق روشی سیستماتیک کتاب بخوانند و مطالعهی هدفمند بیشترین دستاوردها را برایشان به ارمغان بیاورد.
این کتاب شامل تکنیکهایی برای مطالعهی جدی است که برای خواندن هر ژانر مناسب است. مثلا تکنیکهایی که برای کتابهای خیالانگیز ارائه شده با تکینکهای کتابهایی که شامل تمرین میشوند، کاملا متفاوت هستند.
علاوه بر آن، مخاطب با خواندن این کتاب بهخوبی یاد میگیرد تا کتابها را پیش از خریدن یا خواندن بر اساس مشخصات و اطلاعات ویژهای ارزیابی کند و تشخیص دهد که به کار او میآیند یا خیر. و در نهایت، نویسندگان این اثر یک لیست برای مطالعه را پیشنهاد میدهند که توانایی خواندن و درک مخاطبان را دگرگون میکنند.
بخشی از کتاب صوتی چگونه کتاب بخوانیم (خلاصه کتاب) را بشنوید.
چگونه کتاب بخوانیم (خلاصه کتاب)
نویسنده: چالرز ون دورن
گوینده: فرهاد جان سریان
انتشارات: شنیدار نگار نوین
چگونه درباره کتابهایی که نخواندهایم حرف بزنیم؟
نویسنده: پیر بایار
مترجم: مینا مزرعه فراهانی
انتشارات: انتشارات ترجمان علوم انسانی
کتاب چگونه دربارهی کتابهایی که نخواندهایم حرف بزنیم؟ اثری جسورانه است که مخاطب را به داشتن ذهنی باز و تفکر نقادانه دعوت میکند. این کتاب علیه کتاب نخواندن نیست، بلکه اثری است که کتاب خواندن بدون تفکر را به چالش میکشد.
در نگاه اول اینطور به نظر میرسد که نویسنده این کتاب را در ستایش کتاب نخواندن نوشته. این در حالی است که نویسنده خرَد و تفکر را ستایش میکند. بنابراین کتاب خواندن میتواند یک نقاب دروغین برای پوشاندن بیخردی و ناتوانی در تفکر باشد که در این صورت کتاب خواندن و نخواندن مساوی هستند.
نویسنده بیان میکند که یک فرد معمولی (که کتاب نمیخواند) میتواند نظراتی ارزشمندتر از یک فرد کتابخوان داشته باشد. در صورتی که، فرد معمولی توانایی تحلیل، زیر سوال بردن و فکرکردن مستقل داشته باشد و فرد کتابخوان از چنین موهبتی محروم باشد. بنابراین توانایی نقدکردن و مجهزبودن به سلاح تفکر همواره مهمتر از خواندن کتاب است.
اعترافات یک کتاب خوان معمولی
نویسنده: آنه فدیمن
مترجم: محمد معماریان
انتشارات: انتشارات ترجمان علوم انسانی
کتاب اعترافات یک کتابخوان معمولی یک روایت جذاب و طنزآمیز است که شخصیت اصلی آن یک کتابخوان واقعی است. نویسنده در این کتاب یک رابطهی عاشقانه و یک همزیستی زیبا را نشان میدهد که در میان کتابها شکل گرفته و البته نگاهی طنازانه و ماجراهای خندهآوری را هم چاشنی کار کرده که اثر را دلنشینتر کرده است.
نشر ترجمان کتاب دیگری نیز ترجمه کرده با نام چگونه مرور کتاب بنویسیم که به مخاطب کمک میکند تا مرورهای کوتاه و جذاب بنویسد و از انتشار نظرات خود درمورد کتابها نترسد. نویسندهی این کتاب یک کتابدار است و البته مرورنویس خوبی هم محسوب میشود و تمام نکاتی را که مرورنویس باید بداند در یک مجموعه آورده است.
دانلود کتاب از اپلیکیشن طاقچه