نویسنده: آدام سیلورا
مترجم: الهه مرادی
انتشارات: نشر نون

داستانگویی و میل به شنیدن قصهها و روایتهای جذاب چیزی است که از مدتها پیش در وجود ما نهادینه شده است. این اشتیاق و علاقه به زمانهای بسیار دوری بازمیگردد؛ یعنی درست به زمانی که انسانها غارنشین بودند و با نقاشی بر روی دیوار غارها داستانهای خود را ثبت میکردند و اینگونه ماجراهایی که از سر میگذراندند را برای یکدیگر تعریف میکردند. با پیشرفت علم و تکنولوژی، این علاقه نیز پابهپای ما جلو آمد و شکلهای گوناگونی به خود گرفت. کمکم کتابها به شکل کاغذی به انتشار رسیدند، روزنامهها و مجلات طرفداران بیشتری پیدا کردند و بعد، با شلوغترشدن زندگی، کتابهای صوتی و دیجیتال پا به عرصهی میدان گذاشتند.
گرچه بسیاری از افراد عقیده دارند که کتابخوانی در نسل جدید بهشدت کاهش پیدا کرده است؛ ولی وقتی به چنین خط زمانیای نگاه میکنیم بهخوبی متوجه میشویم که این علاقهی دیرینه نهتنها به این سادگیها از میان نمیرود، بلکه با شروع هر عصر جدیدی با یک شکل تازه ظاهر میشود. مدتی میشود (از سال ۲۰۱۹-۲۰۲۰) که نسل جوان در اپلیکیشن تیکتاک هشتگی به نام بوکتاک (BookTok) را رواج دادهاند. مردم با استفاده از این هشتگ از کتابهای موردعلاقهی خود صحبت میکنند و افراد دیگر را تشویق به کتابخوانی میکنند. در این یادداشت از وبلاگ طاقچه قصد داریم با این گوشهی کوچک از اینترنت آشنایی بیشتری پیدا کنیم.
پیش از پرداختن به ماهیت بوکتاک شاید بهتر باشد کمی با تاریخچهی تیکتاک و سازوکار این اپلیکیشن آشنا شویم. مبدأ تیکتاک به چین برمیگردد و سازندگان این برنامه تقریباً همگی چینی هستند. آنها این اپلیکیشن را در سپتامبر ۲۰۱۷ در بازار جهانی عرضه کردند؛ بااینحال، در آن ابتدا، تیکتاک محبوبیت چندانی نداشت و مخاطبان زیادی را به خود جلب نکرد. در همان زمان اپلیکیشن دیگری به نام musical.ly نیز وجود داشت که بین کاربران فضای مجازی، بهخصوص نسل جوان، طرفداران زیادی پیدا کرده بود. افراد در این اپلیکیشن قادر بودند برای مخاطبان خود ویدئوهای کوتاه به اشتراک بگذارند. البته همانطور که از اسم برنامه پیداست، ویدئوهایی که در musical.ly به اشتراک گذاشته میشدند بیشتر به آهنگ خواندن، رقصیدن و ویدئوهای کوتاه کمدی اختصاص داشتند و محتوای فراتری را شامل نمیشدند. ازآنجاییکه ماهیت تیکتاک و musical.ly تا حد زیادی به یکدیگر نزدیک بود، سازندگان تیکتاک (شرکت چینی ByteDance، مالک تیکتاک) در نوامبر سال ۲۰۱۷ تصمیم گرفتند اپلیکیشن musical.ly را به قیمت یک میلیارد دلار خریداری کنند. یک سال بعد، یعنی در سال ۲۰۱۸، تیکتاک و musical.ly با یکدیگر ترکیب شدند و تمام اطلاعات و حسابهای کاربری افراد از musical.ly به تیکتاک انتقال پیدا کرد و دیگر از اپلیکیشن musical.ly جز یک خاطره باقی نماند.
از آن زمان به بعد، محبوبیت تیکتاک بین کاربران افزایش یافت. هرچه نباشد، کاربران musical.ly دیگر جایی برای انتشار محتوای خود نداشتند و مجبور بودند از تیکتاک استفاده کنند. البته تیکتاک در آن ابتدا بهاندازهی الان گسترش نیافته بود و اکثر محتوایی که در آن به اشتراک گذاشته میشد همچنان به رقصیدن، آوازخواندن، لبخوانی با آهنگها و درستکردن ویدئوهای خندهدار مربوط میشد.
با شروع بیماری کرونا در دسامبر ۲۰۱۹، همه چیز برای تیکتاک تغییر کرد. مردم در خانههای خود محبوس شده بودند و چرخیدن در شبکههای اجتماعی به بخش بزرگی از زندگی آنها تبدیل شده بود؛ بنابراین تعداد زیادی از کاربران تازه به تیکتاک هجوم آوردند و شروع کردند به درستکردن محتواهای جدید و جذابی که در شبکههای اجتماعی دیگر کمتر دیده میشد. کمکم شاخهها و هشتگهای جدیدی در تیکتاک به وجود آمدند که تنها به رقص یا آواز مربوط نمیشدند. بوکتاک نیز یکی از همین هشتگها بود که بهسرعت میان کاربران محبوبیت پیدا کرد و به یکی از اصلیترین پایههای تیکتاک تبدیل شد. مردم با استفاده از هشتگ بوکتاک دربارهی کتابهای مختلف صحبت میکردند.
شروع بوکتاک در تیکتاک مصادف بود با همهگیری بیماری کرونا و زمانی که مردم مجبور بودند هفتهها و یا حتی ماهها را در خانهی خود و جدا از دیگران بگذرانند. گرچه دنیا گرفتار وضعیت وحشتناکی شده بود؛ ولی انگار این بیماری خطرناک و قرنطینهی طولانیمدتی که همراه با آن اتفاق افتاد، به مردم فرصت دوبارهای داد تا کمی از زندگی شلوغ هرروزهی خود فاصله بگیرند و با آرامش بیشتری به کارهای موردعلاقهی خود بپردازند. افراد تمرکز بیشتری برای انجام کارهایشان داشتند، وقت بیشتری برای رسیدگی به آنها نصیبشان شده بود و مهمتر از همه، فرصت بیشتری برای کارهایی چون کتابخوانی داشتند.
کیت ویلسون ۱۶ساله در آگوست سال ۲۰۲۰ تصمیم گرفت علاقهاش به کتابخوانی را با دیگران نیز به اشتراک بگذارد. او در اپلیکیشن تیکتاک چند نقلقول به شکل ویدئویی کوتاه در تیکتاک به اشتراک گذاشت. این ویدئوی کوتاه که با کمترین هزینهای ساخته شده بود، بیش از ۱.۲ میلیون بار در تیکتاک دیده شد. حالا چند سالی از این مسئله میگذرد و حساب کاربری کیت ویلسون همچنان از محبوبترین حسابهای کاربری در تیکتاک است، اما حالا دیگر در کنار کیت ویلسون چندین و چند کاربر دیگر هستند که با استفاده از هشتگ بوکتاک از آثار موردعلاقهی خود صحبت میکنند و مخاطبان دیگری را تشویق به کتابخوانی میکنند. درحالحاضر (۲۰۲۵) بیش از ۶۰ میلیون ویدئو (بیش از ۲۲۰ میلیارد بازدید (views)) با استفاده از هشتگ بوکتاک در این اپلیکیشن به اشتراک گذاشته شده است. این رقم روزبهروز بیشتر میشود و تعداد ویدئوها افزایش پیدا میکند.
در تیکتاک، کاربران با استفاده از هشتگ بوکتاک فضایی پدید آوردهاند که در آن دربارهی کتابها با شور و احساس سخن میگویند. این ویدئوها دیگر صرفاً معرفی سادهی آثار نیستند، بلکه تبدیل بهنوعی گفتوگوی جمعی دربارهی ادبیات شدهاند. افراد یا از کتابهای محبوب خود میگویند و تجربهی خواندنشان را با دیگران به اشتراک میگذارند، یا برعکس، به نقد و بررسی کتابهایی میپردازند که اخیراً خواندهاند. گاه نقاط قوت آنها را برجسته میکنند و گاه با صراحت از ضعفها، کلیشهها یا شخصیتپردازیهای ناقص سخن میگویند. هرچه بیشتر میگذرد، ویدئوهای بوکتاک نیز خلاقانهتر و جالبتر میشوند.
برخی کاربران از ترکیب تصویر، موسیقی و روایت شخصی بهره میگیرند تا حالوهوای کتاب را بازآفرینی کنند؛ مثلاً حس اندوه یا شگفتی لحظهای از داستان را با انتخاب دقیق موسیقی و نور به تصویر میکشند. برخی دیگر، در قالبهای نمایشی یا طنزآمیز، گفتوگویی خیالی میان خود و شخصیتهای کتاب ترتیب میدهند یا پایانبندیها را بازسازی میکنند.
این تحول در سبک روایت باعث شده که ویدئوهای بوکتاک گاه از زمان استاندارد تیکتاک نیز فراتر روند و به یک تا دو دقیقه برسند؛ چراکه کاربران برای بیان احساسات و تحلیلهای خود به زمان بیشتری نیاز دارند. بوکتاک بهتدریج از یک ترند و یا هشتگ گذرا فراتر رفته و به بستری تبدیل شده است برای بیان دیدگاههای شخصی، تبادل نظر میان خوانندگان و حتی تأثیرگذاری بر بازار کتاب، تا جایی که برخی آثار تنها با چند ویدئوی پربازدید به فهرست کتابهای پرفروش راه یافتهاند. رویهمرفته بوکتاک فضایی است آمیخته به خلاقیت و عشق به کتاب. فضایی که مرزهای سنتی تبلیغ و معرفی کتاب را درهمشکسته و به نسل جدید مکانی برای ابراز علایق خود داده است.
گرچه بوکتاک خود بهتنهایی یک هشتگ است، ولی همین هشتگ زیرمجموعههای دیگری نیز دارد که معمولاً در کنار آن استفاده میشوند. کاربران معمولاً سعی میکنند برای بیشتر دیدهشدن و دستهبندی بهتر محتوای خود از هشتگهای خاص و هدفمند دیگری نیز استفاده کنند. این هشتگها اغلب به حالوهوا و ژانر کتابی مربوط میشوند که کاربران قصد معرفی آن را دارند. یا ممکن است به احساس و تجربهی شخصی خواننده برگردند. به طور مثال برخی از پرطرفدارترین این هشتگها عبارتاند از:
در ابتدا تنها افراد عادی و عاشقان کتاب در بوکتاک فعالیت میکردند، اما حالا فضای بوکتاک بهقدری گسترده شده است که خیلی از ناشران یا حتی خود نویسندگان در این اپلیکیشن ویدئو به اشتراک میگذارند و آثار خود را معرفی و تبلیغ میکنند. ناشران به برخی از کاربران که دنبالکنندههای زیادی دارند مبلغ مشخصی ارائه میدهند و از آنها درخواست میکنند تا کتابهایشان را تبلیغ کنند. بوکتاک برای بسیاری از افراد فرصت شغلی و منبع کسب درآمد فراهم کرده است و همین موضوع باعث بالاتررفتن محبوبیت آن شده است. الگوریتم تیکتاک نیز بهگونهای است که به کاربران تنها باتوجهبه علایق خاصی که دارند محتوا نشان میدهد. مثلاً اگر علاقهی شما به کتابهای عاشقانه است، تیکتاک سعی میکند تنها ویدئوهایی را به شما نشان دهد که در آنها کتابهایی در این ژانر معرفی و تبلیغ شدهاند.
بوکتاک چنان بر صنعت نشر و بازار کتاب تأثیرگذار بوده است که بسیاری از فروشندگان کتاب قفسهای مخصوص «کتابهای بوکتاکی» به کتابفروشی خود اضافه کردهاند. بااینحال تعداد مخالفان بوکتاک نیز درست به اندازهی طرفدارانش زیاد است و حتی روزبهروز آنها افزوده میشود. بسیاری عقیده دارند که بوکتاک به جامعهی کتابخوانی آسیب زیادی وارد کرده است. آنها ادعا دارند که کتابهای معرفیشده در بوکتاک اغلب آثاری پوچ، بیمعنی و فاقد محتوای مفید هستند و نسل جوان با خواندن این کتابها هیچ اطلاعات ارزشمندی کسب نمیکنند.
میتوان گفت که حرف این مخالفان تا حد زیادی حقیقت دارد. بخش بزرگی از کتابهای بوکتاکی بهراستی محتوای سودمندی ندارند و نباید از آنها انتظار داشت که بهاندازهی کتابهای کلاسیک تأثیرگذار باشند. باوجود همهی این چیزها، بوکتاک تنها به این کتابها محدود نمیشود. کمی که این هشتگ را جستوجو کنید میبینید که افرادی نیز هستند که به معرفی شاهکارهای ادبی پرداختهاند. ممکن است تعداد آنها با محتوای معمول بوکتاک برابری نکند، ولی چیزی که بوکتاک را جالب میکند همین است که افراد زیادی با هر سلیقه و علاقهای در آن دور هم جمع شدهاند و هریک به شیوهی خود آثاری را معرفی میکنند که از نظر خودشان بهترین است. درنهایت، این شما هستید که انتخاب میکنید کدام کتاب واقعاً ارزش خواندن را دارد.
بسیاری از کتابها محبوبیت و فروش خود را مدیون تیکتاک هستند. بخش عظیمی از نویسندگان تازهکار نیز شهرت خود را با استفاده از تیکتاک به دست آوردهاند و این اپلیکیشن کمک زیادی به بیشتر دیدهشدن آنها کرده است. حتی بسیاری از آثاری که پیشتر فروش متوسطی داشتند یا مدتی از انتشارشان گذشته بود، بهواسطهی ویدئوهای احساسی و وایرالشده در بوکتاک دوباره کشف شدند و به فهرست پرفروشهای جهان بازگشتند. برخی از کتابهایی که در تیکتاک به شهرت رسیدند عبارتاند از:

در دنیای این کتاب، انسانها از طریق تماسی تلفنی از سوی یک سازمان بهخصوص از زمان دقیق مرگ خود باخبر میشوند. این تماس درست در نیمهشب اتفاق میافتد و به مردم اطلاع میدهد که تنها بیستوچهار ساعت دیگر برای زندگی فرصت دارند. در این میان دو پسر نوجوان از طریق اپلیکیشنی مخصوص افراد محکوم به مرگ با یکدیگر آشنا میشوند و تصمیم میگیرند تا آخر روز زندگیشان را در کنار یکدیگر بگذرانند. آنها آخرین روز زندگی خود را صرف پرسه زدن در شهر و حرف زدن از مسائلی چون عشق، امید و آرزوهای ازدسترفتهی خود میکنند. این کتاب تلخ و احساسی با واکنشهای مثبت بسیاری از سوی کاربران تیکتاک مواجه شد. کاربران با انتشار ویدئوهایی دربارهی این کتاب، باعث شدند تا این اثر بار دیگر در صدر کتابهای پرفروش قرار بگیرد. هردو درنهایت میمیرند همچنان یکی از کتابهای محبوب کاربران تیکتاک است.
بخشی از کتاب صوتی هر دو در نهایت می میرند را بشنوید.

هر دو در نهایت می میرند
نویسنده: آدام سیلورا
گوینده: حامد فعال
انتشارات: نشر نون

کالین هوور یکی از محبوبترین نویسندهها در بوکتاک است. گرچه اغلب به کتابهای او نقد زیادی وارد میشود و مخالفان بسیاری دارد، ولی کتابهای او همچنان پرطرفدار و پرفروش هستند. بهطور مثال کتاب ما تمامش میکنیم که داستانی پر از عشق، خشونت و رهایی است یکی از مشهورترین کتابها در بوکتاک است. این کتاب داستان زنی به نام لیلی را تعریف میکند که باید میان گذشتهای سرشار از عشق و درد و آیندهای آمیخته به خشونت اما ثبات یکی را انتخاب کند. این کتاب نیز به لطف ویدئوهای تیکتاک، فروش بسیار بالایی به دست آورد و دوباره در صدر لیست کتابهای پرفروش قرار گرفت.

این کتاب داستان گروهی از تبهکاران جوان را روایت میکند. ماجرا در شهر خیالی و پرآشوب کتردام میگذرد؛ شهری که مرکز فساد و جرم و بهشت مجرمان است. شخصیت اصلی داستان، کز برکر، تبهکاری باهوش و مرموز است که مأموریتی تقریباً غیرممکن برای انجام سرقتی بزرگ دریافت کرده است. او برای انجام این نقشه، تیمی از افراد خطرناک و نابغه را گرد هم میآورد. از تکتیرانداز و جاسوس گرفته تا جادوگر و زندانی فراری. ویدئوهایی که کاربران از طراحی شخصیتهای داستان به اشتراک گذاشتند باعث محبوبیت این کتاب در میان نسل نوجوان شد و توجه بسیاری از افراد را به خود جلب کرد.

نویسنده: آنتونی دوئر
مترجم: مریم طباطباییها
انتشارات: کتاب کوله پشتی
گرچه این کتاب پیش از مشهورشدن در تیکتاک جایزهی پولیتزر گرفته بود، ولی کاربران تیکتاک باعث شدند تا این کتاب از نو موردتوجه موج جدیدی از خوانندگان قرار بگیرد. داستان این کتاب در دوران جنگ جهانی دوم میگذرد و ماجرای دو نوجوان را روایت میکند که در این دوران تاریک با یکدیگر آشنا شدهاند. یکی از شخصیتها دختری نوجوان و نابینا اهل فرانسه است و دیگری پسری آلمانیست که استعداد فراوانی دارد اما گرفتار اوضاع سخت جنگ شده است. این دو نوجوان درست در جبهههای مقابل هم زندگی میکنند و بااینحال، ارتباط عمیق و عجیبی میان آنها شکل میگیرد و مسیر زندگیشان به یکدیگر گره میخورد. این کتاب به زیبایی تاثیر جنگ بر افراد معمولی جامعه را نشان داده است.

این کتاب پس از انتشار اولیه با استقبال خوبی روبهرو شد، اما چند سال بعد، با ظهور بوکتاک شهرت بسیار بیشتری به دست آورد. روابط پیچیدهی شخصیتها و فضای جادویی این کتاب توجه کاربران بوکتاک را خیلی به خود جلب کرده بود. داستان نیز دربارهی دختری شکارچی از دنیای انسانهاست که بهطور تصادفی یکی از موجودات جادوییِ سرزمین پریان را میکشد و بهعنوان مجازات، مجبور میشود به آنسو، یعنی به سرزمین پریان برود.
بخشی از کتاب صوتی درباری از خار و رز (کتاب اول) را بشنوید.

درباری از خار و رز (کتاب اول)
نویسنده: سارا جی ماس
گوینده: فرناز فرید
انتشارات: واوخوان
گرچه همیشه نگرانیهایی پیرامون کتابنخواندن نسل جدید وجود دارد، ولی جوانان و نوجوانان با بهاشتراکگذاری واکنشهای خود، معرفی کتابهای محبوب، نقدهای صادقانه و خلق ویدئوهای خلاقانه، نوعی فضای کتابخوانی جمعی در این گوشهی کوچک از اینترنت ایجاد کردهاند که بوکتاک نام دارد. آنها بهجای معرفیهای خشک و رسمی، از راهی گرم و صمیمی به کتاب نزدیک میشوند؛ با اشک، خنده، موسیقی آثار محبوب خود را به دیگران پیشنهاد میدهند و بازار کتاب را هرطور که خود میخواهند تحتتأثیر قرار میدهند. هر نسل به شیوهی مخصوص خودش به کتاب نزدیک میشود؛ این شیوه هرگز یکسان نیست ولی چیزی که این میان ثابت است و ثابت باقی خواهد ماند رابطهی همیشگی آدمها با کتابهاست.
دانلود کتاب از اپلیکیشن طاقچه