سمفونی مردگان
نویسنده: عباس معروفی
انتشارات: گروه انتشاراتی ققنوس
شگفتانگیزترین ویژگی یک اثر ادبی روانشناسانه این است که امکان پرداختن به اعماق ذهن انسانها را به خواننده میدهد و نیت مرموزترین شخصیتها، ماهیت پیچیدهترین احساسات و تاثیر پنهانترین افکار را نمایان میکند. در این یادداشت از وبلاگ طاقچه، بهترین رمانهای روانشناسانهی ایرانی را معرفی میکنیم که هرکدام بخشی از لایههای زیرین فرهنگ و اجتماع ایران را واکاوی کردهاند.
سمفونی مردگان
نویسنده: عباس معروفی
انتشارات: گروه انتشاراتی ققنوس
اگر سمفونی مردگان را بهترین رمان روانشناسانهی ایرانی ندانیم، قطعا یکی از بهترینهای این حوزه است. این اثر داستان پرظرافتی دارد و یک خانوادهی سنتی اردبیلی را روایت میکند که وضع مالی خوبی دارند، اما خوشبختی از آنها رویگردان است: پدر خانواده جابر اورخانی است که در بازار آجیلفروشی دارد و پسر دوم اورهان آینهی تمامقد اوست؛ بیسوادی، کینهورزی، جهالت، دروغگویی، زورگویی، بیعاطفگی و غیرمنطقیبودن از خصوصیات بارز این پدر و پسر است، پسر سوم آیدین است که در عاطفیبودن، فرهیختگی، شعور و دانش سرآمد است. مادر خانواده، پسر اول که در کودکی بیماری سختی او را از پا انداخته و دختر خانواده، سه عضو بیاثر و بیآرزویی هستند که نویسنده با تیزبینی فرهنگ پدرسالاری را که هیچ جایگاه و نقشی برایشان در نظر نگرفته، نشان میدهد.
ماجرا از جایی شروع میشود که آیدین مسیر زندگیاش را انتخاب میکند و تن به مسیر طیشده و منسوخ پدری نمیدهد، اما فرهنگ پدرسالاری پا پس نمیکشد و بر حماقت و پیشفرضهای خود پافشاری میکند. کار به جایی میرسد که جنایتی آشکار رخ میدهد و بر این جنایت آشکار گرد فراموشی ریخته میشود.
سمفونی مردگان که شاهکار عباس معروفی است به خوبی بطن جامعهی پدرسالار ایرانی را نشان میدهد و تمهایی مثل برادرکشی، حسادت، جهالت و نادیدهگرفتن حریم و حق دیگران را در خود گنجانده. سمفونی مردگان اگرچه داستان تاریکی است و سیاهیها را میشکافد، اما رمان عمیق، ارزشمند و بیهمتایی است که به شایستگی اثر خشم و هیاهو از ویلیام فاکنر را به ذهن متبادر میکند.
از دید روانشناسی، آیدین و اورهان روانرنجور هستند. اختلال آنها به دوران کودکیشان برمیگردد. مشکل آیدین تداعیگر عقدهی ادیپ است. او نمیتواند با پدر همانندسازی کند؛ به همین علت، همواره به مادر پناه میبرد. او که همهی عمر تحت فشارهای پدر خود بوده، کمکـم دچار افسردگی مـیشود. بـه کتابهایش پناه میبرد و سعی دارد به دور از دنیای پدر و برادرش زندگی کند، اما مرگ همسر و خواهرش باعث افسردگی شدید و در نهایت روانگسیختگی او میشود.
اورهان نیز مانند برادر بزرگتر خود دچار اختلالاتی است. او نتوانسته رشد روانی خود را بـه سلامت پشت سر بگذارد. اورهان که از محبت مادر در کودکی محروم مانده، از برادر بـزرگترش که همواره تحت حمایت مادر بوده، کینهی شدیدی دارد. این احساس حقارت در مقابل آیدین او را بر آن میدارد که همواره در زندگیاش بهدنبال کسب موفقیت و اثبات برتری بر دیگران باشد که یادآور عقدهی حقارت است. به همین دلیل، او همیشه آیدین را تحقیر میکند و همانند پدر، سعی در کوچککردن او دارد. این کینه باعث میشود تصمیم به قتل برادر بگیرد. به همین ترتیب، خواهر آنها نیز اختلال بارز روحیروانی دارد که منجر به مرگ غمانگیز او نیز میشود.
بخشی از کتاب صوتی سمفونی مردگان را بشنوید.
سمفونی مردگان
نویسنده: عباس معروفی
گوینده: حسین پاکدل
انتشارات: آوانامه
همنوایی شبانه ارکستر چوب ها
نویسنده: رضا قاسمی
انتشارات: انتشارات نیلوفر
رمان همنوایی شبانه ارکستر چوبها نمونهی شاخصی از اثر ادبی فارسی بدیع و مدرن است که به موضوع پراهمیتی به نام بحران هویت در مهاجران پرداخته و همزمان توانسته نظر مثبت منتقدین و مخاطبین را جلب کند. شخصیت اصلی این رمان مردی مهاجر به نام یدالله است که نشانههای آشکاری از آشفتگی روانی و روانرنجوری دارد و در یک آپارتمان ششطبقه با همسایگانی با موقعیتی شبیه به خود زندگی میکند. داستان روایتی غیرخطی دارد و راوی آن دائما در حال تغییر است.
خودویرانگری، تنهایی، بی پناهی، احساس پوچی و افسردگی از دیگر اختلالهایی است که یدالله و برخی دیگر از شخصیتهای داستان از خود بروز میدهند.
ساختمان محل زندگی یدالله یادآور یک بیمارستان روانی است. گویی درِ هر خانه که باز میشود وارد اتاق یک بیمار شده و با دنیای او آشنا میشویم. هرکدام از همسایهها (ایرانی یا غیر ایرانی) و دوستان یدالله و زنانی که او میشناسد همه در دنیایی پر از وهم و غم و رنج زندگی میکنند؛ برخی به آزار خود مشغولاند و برخی، دیگری را میآزارند. نکته آنجاست که خواننده همهی اینها را از دریچهی دید شخصیت اصلی داستان میخواند و میبیند؛ بنابراین گاهی در روایت او نیز شک میکند. آیا هرآنچه یدالله میبیند در دنیای واقعی وجود دارد یا ممکن است زاییدهی خیالات او باشد؟
رضا قاسمی نویسندهی همنوایی شبانه ارکستر چوبها که دوری خودخواسته و زندگی در فرانسه را انتخاب کرده بود، در دههی هشتاد شمسی این رمان را نوشت و در ایران منتشر کرد که درک عمیق و دقیقی از وضعیت روانی هنرمندانی مثل خود را به دست میدهد و علاوه بر آن به شکلی منحصربهفرد پرده از مشکلات مهاجرت برمیدارد.
شخصیتپردازی عمیق یکی از ارزشمندترین ویژگیهای همنوایی شبانه ارکستر چوبها است که شخصیتهایی با وضعیت روانی خاص را این چنین قابلدرک و دقیق به مخاطب میشناساند. به علاوهی تصویری دقیق و واقعی که از گذشتهی شخصیتها، طرز فکر و روابطشان در داستان شکل میگیرد.
جایزهی ادبی مهرگان (۱۳۸۰)، جایزهی هوشنگ گلشیری (۱۳۸۱) و جایزهی منتقدان و نویسندگان (۲۰۰۲) از جمله جوایزی هستند که رمان همنوایی شبانه ارکستر چوبها موفق به دریافت آنها شده است و باعث شده تا به عنوان رمانی نوآورانه و ارزشمند در ادبیات معاصر ایران شناخته شود.
بخشی از کتاب صوتی همنوایی شبانه ارکستر چوب ها را بشنوید.
همنوایی شبانه ارکستر چوب ها
نویسنده: رضا قاسمی
گوینده: مانی حقیقی
انتشارات: رادیو گوشه
عزاداران بیل
نویسنده: غلامحسین ساعدی
انتشارات: انتشارات نگاه
عزاداران بیل شامل هشت داستان کوتاه با تمهای مرگ، ترس و اضطراب است. این هشت داستان سیاهی و بدبختی را در زندگی مردمی نشان میدهند که به خرافات معتقدند، بیسوادند، مشوش و ناآراماند و هیچ تکیهگاهی ندارند.
داستانهای عزاداران بیل نثر سادهای دارند و ریتم داستانها تند است که باعث میشود تمام داستانهای کتاب در مدت زمان کوتاهی خوانده شوند. سیاهی و تاریکی که نتیجهی بیسوادی، ترس، اعتقاد به خرافه و دوری از تفکر است تقریبا در تمام داستانهای کتاب وجود دارد. در برخی مواقع رئالیسم محض در داستانهای ساعدی برای لحظاتی جای خود را به رئالیسم جادویی میدهد و البته تلخی آن تا مدتها دست از سر مخاطب برنمیدارد.
در سال ۱۳۴۸ داریوش مهرجویی و غلامحسین ساعدی روی داستان چهارم این کتاب (گاو) کار کردند و از روی آن یک فیلمنامه نوشتند که این فیلم در جشنوارههای خارجی بسیاری اکران شد و مورد تمجید قرار گرفت. گاو یکی از بهترین مثالهای داستانی است که به اختلال روانی بوآنتروپی یا خودحیوانپنداری در اثر اتفاقی شوکآور میپردازد.
غلامحسین ساعدی برای نوشتن داستانهای عزاداران بیل از دنیای هراسآور ادگار آلن پو و داستان تکاندهندهای مثل «نقاب مرگ سرخ» الهام گرفته بود، اما حقیقت محض در درمانگاه روانپزشکی او در جنوب تهران پیش چشمانش حاضر بود. ساعدی روانپزشکی بود که با سیاهروزیهای بیمارانش همدلی و همدردی بسیاری میکرد، پای قصههایشان مینشست و دردهایشان را در داستانهایش متجلی میکرد.
بخشی از کتاب صوتی عزاداران بیل را بشنوید.
عزاداران بیل
نویسنده: غلامحسین ساعدی
گوینده: علی دنیوی ساروی
انتشارات: آوانامه
گاوخونی
نویسنده: جعفر مدرس صادقی
انتشارات: نشر مرکز
گاوخونی یک اثر داستانی ساده و روان است که به روش جریان سیال ذهن نوشته شده است. سبک و سادگی داستان از رمانهای کلاسیک غربی گرفته شده و با اینکه شخصیت اصلی داستان مرد جوان آشفتهای است که پدرش را از دست داده، به تهران مهاجرت کرده و با دو همخانهاش زندگی میکند، اما خاطراتی که با پدرش داشته، وقایعی که در شهر زیبای اصفهان از سر گذرانده و زندگی پیشینش از یاد او نمیروند و دائما یکی پس از دیگری در خاطر او ظاهر میشوند.
داستان گاوخونی در فضایی آغشته به خاطرات، کابوس و رویا میگذرد و درگیریها، عشق، نفرت و احساس پوچی را بیان میکند. جریان سیال ذهن یکی از بهترین روشها برای بیان آشفتگیهای روانی و گفتگوهای درونی است که درست مثل یک باتلاق آدمی را به داخل خود میکشد و به جایی تنگ، پرابهام و ترسآور میبرد.
اگر بخواهیم خوانشی فرویدی از گاوخونی داشته باشیم، باید بگوییم شخصیت اصلی داستان مبتلا به روانرنجوری است و از عقدهها و حسرتهای بسیاری رنج میبرد. فضای تنگ، احساس پوچی و سرگشتگی که دارد، ناشی از عقدههای او از والدین مخصوصا مادرش است.
ملکوت داستان بلندی از بهرام صادقی است که اولین بار در سال ۱۳۴۰ در مجلهی کتاب هفته منتشر شد. این نویسنده در ملکوت داستان سوررئالیستی و فضایی تاریک را پیش روی مخاطب قرار میدهد. سیاهی فضا در ابتدا او را گیج و منگ میکند، اما در ادامه چشمان مخاطب به تاریکی عادت میکند و آرام آرام میتواند چیزها را تشخیص دهد و در دنیای داستان حرکت کند.
ماجرا از جایی شروع میشود که آقای مودت در یک مهمانی مسموم میشود. چند نفری او را به بیمارستان میبرند و دکتر حاتم طبابت او را به عهده میگیرد. دکتر وقتی از همراهان بیمار پرسوجو میکند، با چیزهای غیرقابلباوری مانند جنزدگی و حلول جن در آقای مودت مواجه میشود.
داستان پرکشش و جاندار ملکوت یک دنیای جالب، سحرانگیز و کابوسوار را خلق میکند که در رمانهای روانشناسانهی ایرانی کمتر میتوان همتا و رقیب برای آن جفتوجور کرد.
ملکوت داستانی نمادین است و هر یک از شخصیتها بخشی از بار نمادین داستان (مرگ، جاودانگی، عشق، میل جنسی و…) را به دوش میکشند، اما این باعث نمیشود که روانرنجوربودن دکتر حاتم را نادیده بگیریم که زندگی را پوچ و بیارزش میداند. این طرز فکر او بر بسیاری از اقداماتش در طول داستان نقش دارد. از طرفی دیگر داستان ملکوت اختلالهای اضطرابی و مکانیسمهای دفاعی مثل سرکوب، واپسرانی، فرافکنی و انکار را هم در خود جای داده است و از طرفی دیگر، میل به خودتخریبی، دیگرآزاری و امیال جنسی سرکوبشده را هم به شکل نمادین و کهنالگویی نشان میدهد.
بخشی از کتاب صوتی ملکوت را بشنوید.
ملکوت
نویسنده: بهرام صادقی
گوینده: بهنام تشکر
انتشارات: رادیو گوشه
کتاب صوتی اینجا تیمارستان است یک مجموعه داستان کوتاه از خاطرات یک روانشناس است که احمد پدرام، روانشناس بالینی آنها را به رشتهی تحریر درآورده. نویسنده تجربههای حاصل از سی سال کار کردن در بخشهای روانپزشکی را به شکل داستانهای کوتاه درآورده و با خوانندگان علاقهمند به روانشناسی و روانپزشکی به اشتراک میگذارد. داستانهای این کتاب صوتی اغلب شامل طرح مسئلههایی هستند که نشان میدهند افراد با چه نشانههای به چه بیماریهایی مبتلا هستند و البته به شنوندهها نشان میدهند که چگونه همکاری با درمانگر میتواند زندگی فرد را بهتر کند. اضطراب، وسواس، روابط آشفتهی خانوادگی، عشق و رنجها از جمله مضامین داستانهای احمد پدرام هستند.
بخشی از کتاب صوتی اینجا تیمارستان است را بشنوید.
اینجا تیمارستان است
نویسنده: احمد پدرام
گوینده: محمد کربلایی
انتشارات: انتشارات ترانه پدرام
کتاب تقدیم به گلرخ با عشق و نفرت یک داستان جنایی روانشناختی است که توانسته نظر مثبت مخاطبان را جلب کند و آنها را در طول داستان هیجانزده و بیقرار نگه دارد. شخصیت اصلی داستان نویسندهی مردی است که به یک جلسهی رواندرمانی گروهی در شهری دیگر دعوت میشود و به همین دلیل به شمال سفر میکند. در این جلسهی رواندرمانی یکی از حاضران ماجرای قتلی را تعریف میکند که نیم قرن قبل آن را از نزدیک شاهد بوده و تا آن لحظه درموردش صحبت نکرده و بعد از جلسه هم ناگهان ناپدید میشود. به این شکل پای نویسندهی ماجراجو و کنجکاو داستان به یک قتل در پنج دههی گذشته باز میشود.
کتاب تقدیم به گلرخ با عشق و نفرت یکی از بهترین داستانهای ایرانی است که حال و هوای داستانهای ترسناک استیون کینگ را دارد و لابهلای ترس و اضطرابی که به جان مخاطب خود میاندازد، او را با لایههای عمیقتر روان شخصیتها آشنا میکند. یکی دیگر از دلایلی که میتواند داستان تقدیم به گلرخ با عشق و نفرت را برای طرفداران ژانر جنایی و روانشناختی جذابتر کند، شنیدن کتاب با صدای نویسندهاش یعنی سیامک گلشیری باشد که لطف داستان را چندین برابر میکند.
بخشی از کتاب صوتی تقدیم به گلرخ با عشق و نفرت را بشنوید.
تقدیم به گلرخ با عشق و نفرت
نویسنده: سیامک گلشیری
گوینده: سیامک گلشیری
انتشارات: رادیو گوشه
بانو گوزن
نویسنده: مریم حسینیان
انتشارات: نشر چشمه
یک رمان ایرانی و زنانهی ایرانی که با جذابیتی شاعرانه داستان جالبی را تعریف میکند. بانو گوزن سومین داستان بلند مریم حسینیان است و این بار به سراغ داستان زندگی زنی جوان و کارمند به نام طاطا رفته. طاطا زنی است که در یک شرکت مردانه منشی است و کارش هم خوب است. او روزهای تعطیلش را هم در گالری هنری همسرش دستسازههای هنری میفروشد و بقیهی ساعات شبانهروزش را فکر میکند و خیالهای رعبآور به هم میبافد. او ترسها، فقدانها و حسرتهای بسیاری دارد. در این داستان روانشناسانه و عمیق این ترسها و حسرتها از لایههای پنهانی بیرون میآیند و نمایان میشوند.
بانو گوزن داستان خواندنی و ازیادنرفتنی است که یک خط سیر معمولی ندارد. این بههمریختگی به جذابیت داستان کمک بیشتری کرده. البته وقتی صحبت از جذابیت این کتاب میشود نباید خوانش بینظیر و صدای گوشنواز سحر دولتشاهی را نادیده گرفت. چراکه یکی از دلایل محبوبیت این کتاب برای مخاطبان شنیدن آن به گویندگی سحر دولتشاهی بوده و هست.
بخشی از کتاب صوتی بانو گوزن را بشنوید.
بانو گوزن
نویسنده: مریم حسینیان
گوینده: سحر دولتشاهی
انتشارات: رادیو گوشه
افسردگی، اختلال دوقطبی و چند بیماری دیگر
نویسنده: سیدفرنام قدیمی
انتشارات: انتشارات پر
کتاب افسردگی، اختلال دوقطبی و چند بیماری دیگر اسمی گیجکننده دارد و افراد تصور میکنند با کتابی درمورد بیماریهای روان مواجه هستند؛ اما اینطور نیست! این کتاب یک داستان ایرانی است که به واقعیت و توهمهای مردی جوان، زندگی و دنیا از دید یک بیمار مبتلا به افسردگی، بیماری دوقطبی و بیماریهای حاد روانی دیگر میپردازد.
خفاش شب
نویسنده: سیامک گلشیری
انتشارات: نشر چشمه
این کتاب یک داستان دلهرهآور اجتماعی درمورد مجرمی با نام مستعار خفاش شب است. سیامک گلشیری حاصل کنجکاویهای خود را در این کتاب به شکل یک داستان منسجم درآورده و کتابی ۱۲۸صفحهای بر پایهی واقعیات و مستندهای قاتل زنجیرهای دههی هفتاد شمسی نوشته است که به یکی از ترسناکترین و معروفترین پروندههای پلیسی ایران تبدیل شد. او پس از دستگیری در جواب اینکه چه انگیزهای برای ارتکاب به قتل زنان جوان داشته، دلیل خاصی را ذکر نکرد، فقط گفت که «اعصابم خراب بود و دست خودم نبود. حالت تشنج به من دست میداد.» به علاوهی وصیتنامهی متناقض و عجیب او که در آن خود را بدهکار و طلبکار نمیدانست، اما از همه خواسته بود تا او را ببخشند. در کتاب خفاش شب میخوانید که او چگونه به این مسیر رسید و چگونه تا انتها رفت.
دانلود کتاب از اپلیکیشن طاقچه