بادبادکباز
نویسنده: خالد حسینی
مترجم: پریسا سلیمان زاده
انتشارات: انتشارات مروارید
خالد حسینی از آندست نویسندگانی است که کتابهایش را با خیال راحت میتوان به دیگران پیشنهاد کرد. وجود زبان ساده و خط داستانی جذاب در آثار این نویسندهی افغانتبار سبب شده است که علیرغم پررنگ بودن نشانههای زندگی در خاورمیانه، کتابهای او در اقصی نقاط جهان مورد استقبال واقع شوند. البته برخی بر این باورند که واقعیتهای تاریخی-اجتماعی نهفته در سرزمین افغانستان به همراه تبلیغات گسترده و کنجکاوی مردم دنیا نسبت به این کشور، مهمترین دلیل شهرت آثار حسینی بوده است، اما اگر چنین نیز باشد، باز هم قابلیتهای ادبی و ویژگیهای هنری رمانهای او قابلچشمپوشی نیست. در ادامه با سبک نگارش این نویسنده و آثار پرمخاطب او بیشتر آشنا میشویم.
یکی از مهمترین ویژگیهای آثار خالد حسینی که او را از سایر نویسندگان همعصر خود متمایز میکند، توجه به زمینههای تاریخی-اجتماعی روایت است. در رمانهای حسینی، حوادث داستان در خلاء رخ نمیدهند، بلکه وابستگی آنها به زمان و مکان، مخاطب را به درک تاریخ و جغرافیای مدنظر نویسنده وادار ساخته و بهمرور او را با خود همراه میسازد. البته واضح است که خالد حسینی تاریخنویس نیست، کما اینکه شیوهی نگارش او نیز با تاریخنگاران متفاوت است. رمانهای او با وجود پیوند ناگسستنی با تاریخ واقعی افغانستان، نوعی بازآفرینی واقعیت به شمار میروند، چراکه گذشته از ماهیت تفسیرپذیر تاریخ، این رمانها میتوانند بیانگر یکی از واقعیتهای محتملِ نانوشته در صحنهی حوادث تاریخی افغانستان باشند.
با اینحال، یکی از نقدهایی که نسبت به کتابهای خالد حسینی مطرح میشود پرداخت بیشازحد به جزئیات تاریخی است، اما مدافعان سبک نوشتاری او معتقدند رمانهای او با اتکا به تحلیلها و احساسات شخصیتها تنها آن بخشهایی از تاریخ افغانستان را که بر سیر داستان اثرگذار است، بیان و از سایر وقایع تاریخی عبور میکنند. برای مثال، مبدأ پرداخت تاریخی در رمان «هزار خورشید تابان» که در فاصلهی زمانی ۱۹۵۹ تا ۲۰۰۳ روایت میشود به کودتای ۱۹۷۸ (۷ ثور-اردیبهشت ۱۳۵۷) باز میگردد و نویسنده از احوال افغانستان پیش از این تاریخ اطلاعات چندانی به مخاطب نمیدهد.
علاوهبر زمینههای تاریخی، خالد حسینی رمان را وسیلهای برای منعکس ساختن نابهسامانیهای اجتماعی و فرهنگی جامعهی افغانستان قرار داده است. او در رمانهایش، از یکسو اوضاع سیاسی افغانستان را در یک مقطع مشخص تاریخی تصویر میکند و از دیگرسو از عادتها، باورها و رفتارهای ناپسند مردمان آن پرده برمیدارد. حسینی یکی از مشکلات عمدهی هممیهنان خود را تبعیض و تقابل میان اقوام مختلف ساکن در افغانستان دانسته و این مهم را درونمایهی نخستین رمانش قرار داده است. او در رمان بادبادکباز، تعارضات قومیتی را با منش و کنش شخصیتها درآمیخته است و با انتخاب زاویهی دید مناسب به آن رنگی ویژه داده است.
خالد حسینی که در کودکی بهواسطهی شغل پدرش تجربهی مهاجرت از افغانستان و پناهندگی -ابتدا به اروپا و سپس ایالات متحده- را داشته است، در آثار خود ضمن نمایش تسلط بر پیشینهی تاریخی و اوضاع حاکم بر زادگاهش، در به تصویر کشیدن زندگی مهاجران افغانی نیز موفق عمل کرده است. به گفتهی خدیجه زمانیان، منتقد ادبی، یکی از دلایل موفقیت حسینی بهویژه در کتاب بادبادکباز گفتن از مصائب زندگی کسانی است «که زمانی صاحب کشوری آباد بودهاند و به خاطر خشکمغزیهای گروهی جنگافروز، با مهاجرتشان به کشورهای دیگر به چه فلاکتی افتادهاند».
از نقدهایی که به خالد حسینی و آثارش -بهویژه از سوی منتقدین و نویسندگان افغان- وارد میشود این است که او گاهی در رمانهایش نه بهعنوان یک هموطن، بلکه در جایگاه یک نویسندهی غربی آشنا با مسائل افغانستان قرار گرفته و از آن موضع نسبت به رفتار، اندیشهها و باورهای مردم افغانستان صحبت کرده، ابراز احساسات میکند و بدون دلیل پای تاریخ و سیاست را به میان میآورد. با اینحال آنچه مهم است این است که خالد حسینی توانسته صدای مردم خود را به گوش جهانیان برساند و آنها را همپای شخصیتهای داستانی خود در رنج و درد ناشی از ناآرامیهای سرزمین افغانستان همراه کرده و آمال دنیای بدون جنگ را به میل قلبی و آرزوی درونی آنها مبدل سازد.
لازم به ذکر است که از میان ترجمههای متعدد آثار خالد حسینی که با عناوین گوناگون وارد بازار کتاب ایران شدهاند، ترجمهی مهدی غبرایی را میتوان یکی از بهترین ترجمههای موجود دانست که کسب تندیس بهترین کتاب سال ۱۳۸۶ و عنوان برگزیدهی کتابفروشان از دومین دورهی جایزهی «روزی روزگاری» را برای او به همراه داشته است.
بادبادکباز
نویسنده: خالد حسینی
مترجم: پریسا سلیمان زاده
انتشارات: انتشارات مروارید
بادبادکباز بهعنوان اولین رمان منتشرشده از خالد حسینی، روایتگر تنشهای قومیتی در افغانستان در قالب رفاقت نزدیک دو پسربچه از قومهای پشتون و هزاره است. این کتاب در سال ۲۰۰۳، ابتدا در نیویورک و پس از مدت کوتاهی در لندن منتشر شد و استقبال از آن در امریکا و اروپا به حدی بود که با فروش بیش از هشت میلیون نسخه بهعنوان سومین اثر پرفروش آن سال شناخته شد.
بعد از چاپ کتاب و انتشار چندین مصاحبه از خالد حسینی، مشخص شد که بسیاری از بخشهای رمان بادبادکباز، به نوعی اتوبیوگرافی خود نویسنده بوده است؛ چراکه او نیز مانند شخصیت اول داستانش در یکی از محلات مرفهنشین کابل زندگی میکرده و همچنین زندگی درغربت و سختیهای مهاجرت به آمریکا و حاشیههای آن را مشابه آن چیزی که برای خانوادهی امیر بعد از مهاجرت به آمریکا اتفاق میافتد، تجربه کرده است.
شروع موفقیتآمیز خالد حسینی در عرصهی نویسندگی سبب شد که نسخهی صوتی این کتاب با صدای خود او نیز منتشر و مورد استقبال واقع شود. علاوهبر این، در دسامبر سال ۲۰۰۷ فیلمی با اقتباس از این داستان و با همین عنوان، به کارگردانی مارک فورستر ساخته شد که ماحصل آن نیز ضمن مواجهه با اقبال عمومی، تحسین منتقدان را برانگیخت.
بخشی از کتاب صوتی بادبادک باز را بشنوید.
بادبادک باز
نویسنده: خالد حسینی
گوینده: رضا عمرانی
انتشارات: انتشارات ماه آوا
هزار خورشید تابان
نویسنده: خالد حسینی
مترجم: مهدی غبرایی
انتشارات: نشر ثالث
دومین اثر خالد حسینی با نام اصلی A thousand splendid suns در سال ۲۰۰۷ تقریباً بهطور همزمان در نیویورک و لندن وارد بازار شد و دستکم برای سه هفتهی متوالی در جایگاه پرفروشترین کتاب ادبیات داستانی در آمریکای شمالی قرار داشت. حسینی در این کتاب نقدهای بسیار اساسی و محکمی نسبت به جامعهی مردسالار افغانستان مطرح ساخته و آن را به دو فرزندش و تمامی زنان آسیبدیدهی افغانستان تقدیم کرده است.
خالد حسینی که همواره در گفتوگوهای خود به علاقهاش نسبت به ادبیات فارسی اشاره دارد، عنوان این رمان را از یکی از قصائد صائب تبریزی برگزیده است. این قصیده که صائب آن را در وصف کابل سروده است با این بیت آغاز میشود:
«خوشا عشرتسرای کابل و دامان کهسارش
که ناخن بر دل گل میزند بنیان هر خارش»
و بیتی که خالد حسینی نام رمانش را از آن وام گرفته و صائب در آن به وصف زنان زیباروی کابل پرداخته است عبارت است از:
«حساب مهجبینان لب بامش که میداند
دوصد خورشیدروی افتاده در هر پای دیوارش»
این رمان، از خلال فراز و نشیبهای داستان زندگی دو زن، تاریخ معاصر افغانستان را در یک دورهی بیستوهشتساله روایت میکند. دورهای که با کودتای سال ۱۹۷۳علیه ظاهرشاه آغاز میشود و تا واقعهی یازده سپتامبر ۲۰۰۱ ادامه مییابد و مهمترین نقاط عطف آن شامل به قدرت رسیدن اعضای احزاب کمونیستی خلق و پرچم، جنگهای مجاهدین با روسها، عقبنشینی نیروهای روس، درگیری قومها و دستههای مختلف در افغانستان و در نهایت به قدرت رسیدن طالبان است.
کلمبیا پیکچرز حق ساخت فیلم از این رمان را در سال ۲۰۰۷ خریداری کرد و فیلمنامهی اولیهی آن توسط استیون زیلیان در سال ۲۰۰۹ به پایان رسید، اما این فیلم هرگز تولید نشد و تنها اقتباسی تئاترگونه از آن در ۱ فوریه ۲۰۱۷ در سالن تئاتر کنسرواتوار آمریکایی در سانفرانسیسکو به نمایش درآمد.
بخشی از کتاب صوتی هزار خورشید تابان را بشنوید.
هزار خورشید تابان
نویسنده: خالد حسینی
گوینده: مریم پاکذات
انتشارات: آوانامه
ندای کوهستان
نویسنده: خالد حسینی
مترجم: مهدی غبرایی
انتشارات: نشر ثالث
ندای کوهستان روایتگر زندگی پری و عبدالله، خواهر و برادری است که علیرغم رابطهی نزدیک، در کودکی از یکدیگر جدا میشوند و دست تقدیر هریک را به نقطهای از جهان میفرستد.
خالد حسینی در این اثر نیز مانند دیگر داستانهایش به سختیها و مشکلات مردم افغانستان پرداخته، با این تفاوت که اینبار با استفاده از سبک جدیدی در روایت بر جذابیت آن افزوده است. این تغییر سبک در آثار او بهقدری محسوس بود که برخی از نشریات بلافاصله پس از انتشار این کتاب از آن استقبال کرده و نوشتند حسینی به حرف منتقدان گوش داده است (اشارهی آنها به نقدی بود که نسبت به هر دو رمان پیشین خالد حسینی مطرح شده بود: ضعف پایانبندی). روزنامهی گاردین نیز در معرفی رمان ندای کوهستان، به نوآوری خالد حسینی در تقویت سنت رماننویسی در افغانستان اشاره داشته و از آن تمجید کرد.
این اثر در ایران با عنوانهای «و کوهستان به طنین آمد» و «و آوا در کوهها پیچید» نیز ترجمه و منتشر شده است.
بخشی از کتاب صوتی و کوهستان به طنین آمد را بشنوید.
و کوهستان به طنین آمد
نویسنده: خالد حسینی
گوینده: گروه گویندگان
انتشارات: استودیو نوار
دعای دریا
نویسنده: خالد حسینی
مترجم: راضیه عبدلی
انتشارات: نشر روزگار
در سال ۲۰۱۵، انتشار تصویری از آلان کردی، پسربچهی سهسالهی پناهجوی سوری که هنگام تلاش خانوادهاش برای رسیدن به ساحل امن اروپا در دریای مدیترانه غرق شد قلب بسیاری از مردم دنیا را به درد آورد. این فاجعه و مرگ ۴۱۷۶ پناهجوی دیگر در همان سفر دشوار، درست یک سال بعد از مرگ آلان، باعث شد که خالد حسینی -که پیش از این راوی رنجهای مردم افغانستان بود- در چهارمین رمان خود روایتگر مصائب زندگی انسانها در گوشهای دیگر از خاورمیانه باشد.
خالد حسینی در چهارمین کتاب خود که آن را «دعای دریا» نامید داستان مختصر و ویرانکنندهی یک هجرت را از زبان پدری بازگو میکند که پسرش را با قایق از سوریه خارج کرده است. این پدر در واگویههای خود مدام دعا میکند که آبهای وسیع دریا، فرزندش را ایمن نگه دارند. او در این کتاب شرایط زندگی آلان را -که به سمبل تراژدی انسانی مهاجران در اروپا بدل شد- در شهر حمص و پیش از جنگ و مهاجرت نیز تصویر کرد تا نشان دهد شهری که روزگاری آرامش در آن جریان داشت چگونه میتواند به یک منطقهی جنگی تمامعیار تبدیل شود.
علاوهبر بستر جغرافیایی داستان، آنچه این کتاب خالد حسینی را از دیگر آثارش متمایز ساخته است، تفاوت در سبک نگارش آن است. حسینی اینبار روایت خود را در قالب یک داستان کوتاه مصور و با زبانی شعرگونه به مخاطبان عرضه داشته و عواید حاصل از فروش جهانی آن را به آژانس پناهندگان سازمان ملل متحد اهدا کرده است.
دانلود کتاب از اپلیکیشن طاقچه