خوش بینی آموخته شده
نویسنده: مارتین سلیگمن
مترجم: الهام افراز
انتشارات: بهار سبز
نگاه رایج در کشور ما اینگونه است که اگر شخصی به روانشناس، مشاور یا روانپزشک مراجعه میکند حتما مشکل جدی و عجیب و غریبی دارد و در موارد بدتر، ضعیف است و مستحق هر رفتار منفی. احتمالا از خیلی از افراد شنیدهایم یا متاسفانه به برخی افراد گفتهایم: «برو خودتو به روانپزشک نشون بده!» اما نه با هدف کمک بلکه جهت ایجاد احساس حقارت در فرد. به بیان دیگر، به جای آنکه با این جمله به افراد کمک کنیم، آنها را زخمی میکنیم و افراد را ناخودآگاه از کمک گرفتن در شرایطی که به آن نیاز دارند میترسانیم.
امیدوارم توانسته باشم به خوبی به یکی از علتهای عدم پیگیری مسائل مربوط به سلامت روان اشاره کرده باشم. البته این را هم اضافه کنم که زخمی کردن دیگران با این چنین جملاتی نیز نشان از وجود یک خطای فکری است که باید اصلاح شود که در این مثال نشان میدهد که فرد توانایی حل مسئله و گفتوگو به شکل معقولانه را ندارد.
اما نگاه درست به چه صورت است؟ واقعیت آن است که اختلالات سنگین روانپزشکی مانند افسردگیهای فلجکننده یا وابستگیهای غیرقابل کنترل مانند اعتیاد به یکباره اتفاق نمیافتد. سلامت روان نیز همچون سلامت جسمانی نیاز به پیگیری و پیشگیری دارد. علت اینکه چرا تا این اندازه اهمیت دارد به شرایط محیطی و اجتماعی، جسمانی، سطح فکری و به خصوص استرس و… برمیگردد.
بدن ما تا جایی که سیستم دفاعی، قوی عمل کند ما را از بیماری حفظ مینماید اما اگر ضعیف شود چه؟ روان نیز به همین شکل است؛ تا هر جا که بتوانیم با محیط اطراف (اعم از اطرافیان، محیط زندگی، محیط کاری و…) و از همه مهمتر خودمان به تفاهم برسیم، آرامش خواهیم داشت. بنابراین شاید حدس زده باشید که مشکلات روانی از کجا ناشی میشوند؛ عدم توانمندی در انطباق و کنترل. همچون بیماریهای جسمانی که نیاز به پیشگیری دارند، برای داشتن سلامت روانی کافی حتما باید از برخی موارد پرهیز کرده و برخی را اجرا کنید. ذکر این نکته ضرورت دارد که سلامت جسم و روان درهمتنیده هستند؛ برای مثال، ورزش کردن همزمان بر جسم و روان تاثیر میگذارد. بنابراین، برای برخورداری از سلامت روان باید سلامت جسمانی را نیز مدنظر قرار داد و اولین و بهترین قدم، پیشگیری است. در ادامه بیشتر و کاملتر در مورد روشهای پیشگیری از اختلالات روانی صحبت خواهیم کرد. گفته میشود افرادی که به اختلالات روانی دچار میشوند غالبا در روابط خود با دیگران مشکلاتی دارند که البته، این موضوع بسیار وسیع است و شامل هر محتوا و موضوعی میشود که در این یادداشت سعی بر آن است تا به تعدادی از آنها اشاره شود. در این یادداشت همچنین کتاب هایی برای بهبود و ارتقای سلامت روان معرفی خواهم کرد.
چه کسی کنترل زندگی شما را به دست دارد؟ تا به حال به آن فکر کردهاید؟ احتمالا شما نیز آدمهایی را دیدهاید که مدام از زمین و زمان شکایت میکنند، از این دوره زمانهی بد ناله میکنند و به دیگران به عنوان باعث و بانی نگاه میکنند. البته ممکن است افرادی را نیز دیده باشید که همه چیز را به تلاش خودشان نسبت میدهند. شما چطور؟ عضو کدام دسته هستید؟
در علم روانشناسی نظریات متعددی در مورد جبر و اختیار بحث کردهاند اما در نهایت، اینگونه تصمیم گرفته شد که میتوان هر دو را پذیرفت که در این صورت اجبارها از طرف محیط بیرون و اختیار از درون فرد نشات میگیرد. تشویق فرد به تلاش شخصی از جمله کارهایی است که درمانگران برای افراد انجام میدهند چراکه میدانند علت اینکه فرد در این مشکل گرفتار شده است، عدم باور به این موضوع است که میتواند برای زندگی شخصیاش کاری کند. به بیان بهتر، اگر افراد از کوشش برای کمک به خود در تمامی موقعیتها دست بردارند، دچار حالتی به نام درماندگی آموختهشده میشوند که مارتین سلیگمن آن را مطرح کرد و این موضوع، یکی از علتهای مهم ایجاد افسردگی است. این باور این ذهنیت را ایجاد میکند که نمیتوان رویدادها را کنترل کرد پس من ناچار به درد کشیدن هستم چون ناتوانم.
سلیگمن دیدگاه خود را در زمانی ارائه کرد که همهی متخصصان و صاحبنظران باور داشتند که افراد دارای اختلال به سطحی پایینتر از صفر میرسند، درحالی که سلیگمن و به طور کل، روانشناسان مثبتگرا بر این باور هستند که افراد زمانی دچار اختلال میشوند که به سطح بالاتر دست نمییابند.
خوش بینی آموخته شده
نویسنده: مارتین سلیگمن
مترجم: الهام افراز
انتشارات: بهار سبز
سلیگمن در قسمت مقدمه کتاب خود با عنوان «خوشبینی آموخته شده»، به مفهوم شادکامی و سه نوع آن، (خوش زیستن، زندگی شغلی و زندگی پرمعنا) اشاره میکند. البته همانطور که نظریات متعدد اشاره کردند، زندگی ما به عنوان انسان، ترکیبی از جبر و اختیار است. بنابراین، اگر نتوانیم همهی زندگی را تحت کنترل خودمان درآوریم، بخش قابل توجهی از آن تحت اختیار ماست و جالب است که حتی این مقدار نیز تاثیر بسیاری خواهد داشت.
خواندن این کتاب را به دوستداران روانشناسی عمومی و حوزهی خودیاری پیشنهاد میکنم.
بخشی از کتاب صوتی خوش بینی آموخته شده را بشنوید.
خوش بینی آموخته شده
نویسنده: مارتین سلیگمن
گوینده: گروه گویندگان
انتشارات: رادیو مثبت
«وقتی صمیمیت به نقطهای میرسد که شخص از بازیهای کودکانه، تحمل شوخیها و بسیاری جزئیات کوچکی که فقط برای او و شریکش معنا دارد، احساس شادکامی میکند، دل او، در بند هزاران گره اسیر میشود، و هر تک واژه، هر ژست، و حتی گذراترین اشاره به این خاطرات شیرین کافی است که آن را تا پایان کار دنیا به یاد آورد».
ژرمن دو استل
یکی از نشانهها که ثابت میکند ما در وضعیت روانی خوبی به سر میبریم، وضعیت و حال و هوای روابط عاطفی است. حتی اگر شما شخصی باشید که دیگران از شما به نیکی یاد میکنند اما وقتی با همسر و خانواده خود دچار تنش هستید، یعنی وقت آن رسیده تا کمی بیندیشید.
بسیاری از ما (به خصوص ازدواجهای نسل قدیم) سالها با همسر خود با سختی و رنج زندگی میکنیم یا همواره با فرزندان، والدین و خواهر و برادرمان مشکلاتی داریم چون اینگونه فکر میکنیم که «همینه که هست». باور داریم که ازدواج باید از اول خوب باشد تا خوب پیش برود، یا شاید با خود میگوییم همه مثل هم هستیم و وقتی دوران نامزدی و عقد پایان یابد دیگر برای هم تکراری خواهیم شد. باید بدانید که یکی از دردهای روانی رایج این دوره از زمان، ایجاد نکردن یک پیوندهای عاطفی و صمیمانهی ویژه با برخی افراد است.
بله درست خواندید! به عقیدهی نظریهپردازان خودشکوفایی و کمال، کسانی که از نظر روانی نرمال هستند، صرفا یک رابطهی معمولی با دیگران برقرار نمیکنند. علاوه بر این، پژوهشها نیز نشان میدهند که اکثر افراد، داشتن یک رابطهی رضایتبخش و صمیمی را ضروری میدانند. بنابراین، بدانید و آگاه باشید که اگر رابطه شما با والدین، همسر، فرزندان و دوستان نزدیک سرد، غیرصمیمانه و سطحی باشد، سلامت روان به شدت آسیبپذیر خواهد بود. اما چه عامل یا عواملی باعث میشود ما با دیگران رابطهی عمیقی نداشته باشیم؟ ترسهای ارتباطی.
یکی از بهترین کتابهایی که میتوان این موضوع را به خوبی از آن برداشت کرد، کتاب «غلبه بر ترسهای ارتباطی ما» نوشتهی لارنس هجز و ترجمهِی کیانی و رمضانی است. همانطور که گفته شد، اینکه حال یک رابطه عاطفی خوب باشد به معنای امتیاز بیشتر نیست، یک ضرورت است. همچون زمانی که نوزاد به دنیا میآید و همه نسبت به او حساس هستند و با دقت مراقبت میکنند، روابط نیز به همین اندازه نیاز به مراقبت و حمایت ویژه دارند. در این راستا، تمامی کتابهای حوزه زوج و خانواده کمککننده هستند و میتوان از آنها بهره برد. در ادامه تعدادی از این کتاب ها را معرفی میکنم.
نوازش در روابط زناشویی
نویسنده: علی شمیسا
انتشارات: انتشارات نسل نواندیش
کتابهای علی شمیسا همچون «نوازش در روابط زناشویی» بسیار مناسب هستند. بیتردید آموزههای این کتاب شما را بهسمتوسوی دوباره عشق ورزیدن و دوباره عاشق شدن میکشاند؛ البته به شرط آنکه زندگی را دوست داشته باشید و برای داشتن زندگی فعال و عاشقانه حاضر باشید در این حوزه هر کاری انجام دهید.
چگونه با همسرم مشاجره سازنده داشته باشم
نویسنده: سرژ ویدال
مترجم: محمدرضا اشکواری
انتشارات: انتشارات پندار تابان
این کتاب با تکیه بر زیباییهای زندگی مشترک به شما کمک میکند تا زندگی زیباتری داشته باشید. اجتنابناپذیر بودن مشاجره بین زن و شوهر، نحوهی پیدایش آن، موضوعات مورد علاقهی آنها در زمان رخداد مشاجرات، آشنایی و توسعهی مهارتهای برخورد با مشاجرات و چگونگی حل و فصل آنها بدون جدایی و طلاق همراه با مثالهای عینی از جمله موضوعاتی است که در این کتاب میخوانید.
کارول گراف و سرژ ویدال، نویسندگان کتاب، تاکید میکنند قبول کردن تضادها و مشاجرات بخش طبیعی رابطه موفق زن و شوهر است که متاسفانه بسیاری از همسران این تضادها را مشکلات غیر قابل حل میپندارند.
بخشی از کتاب صوتی چگونه با همسرم مشاجرهای سازنده داشته باشم را بشنوید.
چگونه با همسرم مشاجرهای سازنده داشته باشم
نویسنده: سرژ ویدال
گوینده:
انتشارات: کتابهای صوتی کتابسرای نیک
همسر من
نویسنده: عفتالسادات مرقاتی خویی
انتشارات: انتشارات مهرسا
ازدواج تجربهای پویاست؛ به عبارتی ازدواج در واحد زمان و در دورهای خاص از زندگی شما اتفاق میافتد اما این تجربه و موضوع ازدواج با امضای طرفین و بستهشدن قرارداد پایان نمیپذیرد؛ بلکه امری پویا و جاری است. با پذیرفتن این فرضیه، شما باید همواره به بدنهی ازدواج، عوامل مؤثر بر آن و مهمترین محصول آن که روابط بین زن و شوهر است، توجه عمیق داشته باشید. برای استحکام رابطهی بین خودتان سرمایهگذاری کرده، وقت صرف کنید و از تمام انرژی خود برای اصلاح و تقویت آن کمک بگیرید. در این صورت است که میتوانید عمر ازدواجتان را طولانی و روابط خود را لذتبخش کنید. کتاب «همسر من» راهنمایی برای تمام زوجها است.
رازهای ازدواج بدون شکست
نویسنده: ویلیام گلاسر
مترجم: اکرم توکلی
انتشارات: انتشارات ارمغان گیلار
در این کتاب نویسنده توضیح خواهد داد که با کارگیری تئوری انتخاب در تمام روابط زندگیاش چه تجربههایی آموخته است و نیز خواهد گفت چگونه رابطه سازگار بین او و همسرش به یک ازدواج موفق مبدل شد. این کتاب را به تمام علاقهمندان به یک زندگی زناشویی شاد پیشنهاد میکنم.
آسیبشناسی وفاداری در زندگی زناشویی
نویسنده: دیوید لاسترمن
مترجم: سارا واجبمنفرد
انتشارات: نشر دانژه
در این کتاب شما با فرایند کشف بیوفایی آشنا میشوید، علل آن را درمییابید، پیامدهای آن را میخوانید، با کمک لاسترمن به اصلاح شیوههای نادرست تفکر و احساسات منفی خود میپردازید، از تاثیر بیوفایی والدین بر کودکان مطلع میشوید و بسیاری مطالب دیگر راجع به بیوفایی و برخورد با این موضوع را فرامیگیرید و در نهایت میآموزید که چگونه قبل از هر اقدامی برای جدایی به یک درمانگر و روانشناس خانواده مراجعه کنید و از او یاری بخواهید.
همهی ما برخی اوقات به شدت احساس تنهایی کردهایم. برخی همواره با آن سروکار دارند و برخی کمتر. اما منظورمان از تنهایی این نیست که در اتاق بنشینید و به موسیقی مورد علاقهتان گوش دهید درحالی که دوستانتان در یک مهمانی مشغول خوشگذرانی هستند. منظور احساس تنهایی است؛ احساسی که حتی در جمعیت شلوغ و در میان دوستان نیز ایجاد میشود. بنابراین، احساس تنهایی، به برداشت و تفسیر ما بستگی دارد نه اینکه واقعیت چگونه است یا دیگران چطور فکر میکنند. احساس تنهایی برای برخی از افراد ترسناک است، آنها را منزوی و افسرده میکند و باعث میشود دائما حال بدی داشته باشند اما با این حال، نگران نباشید! باز هم تنها نیستید چون در احساس تنهایی، تنها فرد نیستید.
به طور دقیقتر احساس تنهایی هنگامی ایجاد میشود که روابط شخصیمان بسیار ناخشنودکننده یا بسیار کم باشند اما قبل از آنکه خود را قضاوت کنید، مهم است بدانید که تنهایی شما از چه نوعی است. به بیان بهتر، از خود بپرسید چه کسی/چه چیزی نیست که احساس تنهایی میکنید؟ یا اگر چه کسی/چه چیزی باشد دیگر تنها نخواهید بود؟
برای این سوال پاسخهای زیادی میتوان یافت. یکی از پاسخهای رایج ترس است؛ ترس از موقعیتهای اجتماعی. اگر در جواب به سوالات بالا گفتید: اگر بتوانم کمتر خجالتی باشم، اگر بتوانم در کنار دیگران آرام باشم یا اگر از تحقیر شدن توسط دیگران نمیترسیدم، یعنی تنهایی شما به خاطر یک احساس ناامنی اجتماعی ایجاد شده است که بیشتر افراد خجالتی را درگیر میکند. در موارد شدیدتر به آن اختلال اضطراب اجتماعی میگویند و از جمله اختلالات رایج اضطرابی است. اما جای نگرانی نیست، چون به راحتی به کمک تکنیک CBT درمان خواهد شد و کتابهای «درمان شناختی رفتاری اختلال اضطراب اجتماعی» و «کتاب کار توجه آگاهی و پذیرش برای درمان اضطراب اجتماعی و کمرویی» مفید خواهند بود.
درمان شناختی – رفتاری برای اختلال اضطراب اجتماعی
نویسنده: میشائل و. اتو
مترجم: منصور آگشته
انتشارات: انتشارات ارجمند
اختلال اضطراب اجتماعی یکی از اختلالهایی است که میتواند عملکرد افراد را به شدت تحت تأثیر قرار دهد. شیوع آن در بین نوجوانان و دانشجویان بالاست ولی متأسفانه هنوز کتاب جامع و منسجمی که بتواند راهگشای متخصصان در امر درک، مفهومسازی و گرهگشایی مشکلات ناتوان ساز افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی باشد به فارسی ترجمه نشده است. این کتاب جزء محدود کتابهایی است که در این زمینه ترجمه شده است. اگرچه کتابهای زیادی در زمینه جرأتآموزی به فارسی ترجمه یا تألیف شده است اما کسانی که درگیر رفع مشکلات این افراد هستند نیک میدانند که گره کار تنها به دست تکنیکهای جرأتآموزی باز نمیشود. این کتاب به شیوهای دقیق و گام به گام نوشته شده است.
کتاب کار توجه آگاهی و پذیرش برای درمان اضطراب اجتماعی و کمرویی
نویسنده: نانسی کوکووسکی
مترجم: مجتبی طغیانی
انتشارات: انتشارات ارجمند
این کتاب را به چشم یک مربی بزرگ اسکی روی یخ نگاه کنید. کمرویی و اضطراب اجتماعی، ما را به سمت لبه پیست اسکی روی یخ اجتماعی، هُل میدهد؛ بنابراین باید محکم، میلهی محافظ پیست را بگیرید. در چنین وضعیتی، امکان بهرهمندی از نشاط و فعالیت وجود ندارد. این کتاب، دست شما را میگیرد و به شما یاد میدهد چگونه در این پیست، تعادل خود را حفظ کنید و درحالیکه به طور کامل مشغول فعالیت اجتماعی هستید؛ مسیر خود را انتخاب کنید. آیا از زندگی در لبهی اضطرابزای آن خسته شدهاید؟ دست خود را از میلهی محافظ پیست بردارید و به جای آن، این کتاب را در دست بگیرید.
دانلود کتاب از اپلیکیشن طاقچه