معلم ژاپنی به مثابه رهبر
نویسنده: یوشی تاکا ایشی کاوا
مترجم: علیرضا رضایی
موسسه مدارس یادگیرنده مرآت
هیوا علیزاده هستم و حدود بیست سال است یک معلم آزادم و دوستی از طاقچه از من خواست که برای معلمانی که به دنبال کتابهای خواندنی برای خواندن میگردند، کتاب معرفی کنم. برای تهیه لیست کتاب شروع کردم به تحقیق و بررسی، یک لیست آماده کردم و بعد با آشنایان مختلف از معلم، استاد دانشگاه، محقق، کتابدار، کودک و اولیا گفتوگو کردم تا آنها هم کتابهایشان را پیشنهاد بدهند.
برای انتخاب کتابهای لیست، به پرسشهایی اندیشیدم که ممکن است در مسیر معلمی با آن روبهرو شد. از چراها گرفته تا چیستیها و چگونگیهایش و در آخر به ده تا کتاب رسیدم که به نظرم میتواند به یافتن پاسخ برخی پرسشها در مسیر پر فراز و نشیب معلمی کمک کند.
پیشنهاد میکنیم یادداشتهای «کتابهایی برای بهتر درس خواندن دانشآموزان» و «روز معلم چه روزی است؟» را هم بخوانید.
از آنجا که معلمی برپایه ساخت ارتباط بنا شده، اینکه به عنوان معلم با تعداد زیادی مسئلههای ارتباطی روبهرو شویم بسیار طبیعی است. و از آنجایی که یکی از شیوههای معمول ارتباطی ما آدمها گفتوگو است، کتاب «با من اینگونه سخن بگویید: زبان نظریه انتخاب» میتواند با نگاهش به موضوع ارتباط و راهکارهایی که پیشنهاد میدهد راهگشا باشد.
در بخشی از کتاب آمده: «بدون خلاقیت هر رابطه صمیمی و نزدیکی رو به نقصان میگذارد. تمام مردم استعداد خلاقیت دارند اما مردمی که از زبان کنترل بیرونی استفاده میکنند فرآیندهای زبان و تفکرشان فاقد خلاقیت است. در مقابل زبان تئوری انتخاب زبانی غنی، همراه با واژگانی خلاق، مشفقانه و بدون هر گونه تهدید است.»
ویلیام و کارلین گلسر در این کتاب گفتوگوهایی را شبیهسازی کردهاند. این چهار زمینه عبارتند از؛ گفتوگوی معلم و شاگرد، گفتگوی والدین با فرزندان، گفتگوی مدیر با کارمند، گفتگوی زن و شوهر. به عنوان مثال در زمینه گفتوگوی معلم و شاگرد با زبان کنترل بیرونی این عبارت آمده است: «از فردا هر کس بدون دلیل موجه از مدرسه غیبت بکنه، پروندهاش را میفرستم اداره.» برای اینکه ببینید به زبان تئوری انتخاب این عبارت چه تغییری میکند از شما دعوت میکنم سری به خود کتاب بزنید.
کتاب بعدی در ادامه کتاب قبل است از این جهت که با مطالعه آن میتوان با موضوع تئوری انتخاب با تمرکز روی کیفیت بخشیدن به کلاس درس و مدرسه بیشتر آشنا شد. ویلیام گلسر در این کتاب با آوردن مثالهایی از موضوعات مرتبط با فضای آموزشی و تحلیل آنها، فهم مطالب را تسهیل کرده. در جایی از کتاب آمده: «هنگامی که درباره معلمان بزرگ مطالعه میکنید، که البته امیدوارم فرصتی برای چنین کاری داشته باشید، شما بیشتر از نحوه توجه و سختکوشی آنها یاد خواهید گرفت تا از سبک سختگیرانه کارشان. برای آن که بتوانید یک راهبر موفق باشید، باید به سبک مخصوص خود دست یابید، این یگانه سبکی است که برای شما موثر و مفید خواهد بود.»
کتاب «روشنگران تاریکی» درباره زندگی «جبار باغچهبان» است. مردی که معمولا او را به خاطر تاسیس مدرسه ناشنوایان میشناسیم. او مردی است که در راهش رنج های بسیاری متحمل شده، از تنبیه شدنهایش توسط پدر تا زندانی شدنش. از تجربهی جنگ و فقر تا قطع شدن انگشتهای پایش. در جایی از کتاب آمده: «دکتر بیدرنگ و با نهایت علاقه به درمان پاهای من مشغول شد. چون کمک نداشت به تنهایی و بدون داروی بیهوشی یک روز درمیان، انگشتان پای من را می برید و زخم بندی میکرد، به امید اینکه همین که توانستم اندکی روی پاهایم بایستم، یک دبستان مختلط برای پسران و دختران راه اندازی کنم.»
جبار باغچهبان روی پاهایش ایستاد و مدرسه ساخت، بارها مدرسه ساخت و در مدرسههایش روشهای نوینی را در دوره خودش برای آموزش به کار برد. روشهایی مانند نقشآفرینی که با کشفیات امروز در عرصه آموزش همچنان بسیار تاکید میشود. عکسهای سیاه سفیدی از فضای کلاسهای باغچهبان در کتاب موجود است. یکی از نکات مهم درباره روش کار جبار باغچهبان این است که طراحی آموزشیاش را بر مبنای مسئلههایی که با آن روبهرو میشده، خلق کرده است. حال ممکن است این طراحی سرودن شعری باشد برای آموزش مفهومی به کودکان و یا پرداختن به مسئلهی کودکان ناشنوا. اگر این کتاب را مطالعه کردید پیشنهاد میکنم به مزار جبار باغچهبان در چشمهعلی شهرری هم سری بزنید که خود کتابی نانوشته است.
معلم ژاپنی به مثابه رهبر
نویسنده: یوشی تاکا ایشی کاوا
مترجم: علیرضا رضایی
موسسه مدارس یادگیرنده مرآت
یکی دیگر از کتابهایی که میتوان در آن با تجربههای یک معلم آشنا شد کتاب «معلم ژاپنی به مثابه رهبر» است. در این کتاب معلم یوشی تاکا ایشی کاوا از مسائل مختلفش بهعنوان معلم میگوید او کتاب را با اندیشههایش برای معلم شدن شروع میکند و در جریان کتاب شاهد این هستیم که او از خود چگونه معلم میسازد. در این مسیر با موضوع درس پژوهی که یوشی تاکا، گسترش آن را به عنوان رسالت خود انتخاب می کند، آشنا میشویم. یوشی تاکا برایمان از برنامهریزیهای کلاسهایش میگوید. از اینکه صبح را چطور با دانشآموزانش آغاز میکند. در این کتاب بارها با این صحنه روبهرو میشویم که یوشی تاکا کار خود را به عنوان یک معلم مورد ارزیابی و نقد قرار میدهد و آنها را به مسئلههایی برای پژوهش تبدیل میسازد. در بخشی از کتاب آمده: «چرا در کلاس هایی که بازدید می کنم، همه چیز خوب پیش میرود اما در کلاس خودم اینطور نیست، رمز موفق بودن آن کلاسها چیست؟» یکی از نکات مهم این کتاب تاکیدی است که بر یادگیرنده بودن معلم میشود و اینکه هر معلم لازم است برای مسئلههای کلاسش به مشاهده و مطالعه بپردازد و اینکه نسخهی از پیش تعیین شدهای برای بسیاری از این مسائل وجود ندارد.
وقتی معلمی پرسشهای خود را راهنمای مطالعه و رشد خود قرار میدهد و مزه یادگیری در این مسیر را می چشد و لذت می برد، احتیاج دارد که از شیوههای مختلف برای کشف و ساخت پاسخ پرسشهایش کمک بگیرد. شاید در دورههای مختلف شرکت کند شاید به مشاهده کلاس همکارانش برود شاید به ادامه تحصیل در دانشگاه بپردازد و شاید انتخابش این باشد که تعدادی منبع مکتوب را به شکل تحلیلی و تطبیقی مطالعه کند. منظور از مطالعه تحلیلی این است که به بررسی موشکافانه کتاب بپردازد، گویی با نویسنده کتاب گفتوگو میکند. برای این کار ممکن است نظرات خود را در گوشههای کتاب یا دفترچهای یادداشت کند، یا نظرات نویسنده را مورد پرسش قرار دهد و یا نقد کند. در ضمن مطالعه کتاب اگر با مفهومی روبهرو شد که از آن سردر نمیآورد به تحقیق درباره آن بپردازد. یکی از کتابهایی که برای این موضوع پیشنهاد میدهم کتاب «روانشناسی تربیتی» اثر جان دبلیو. سانتراک است.
این کتاب از زمینههای مختلف رشدی تا نظریههای مختلف همچون ساختگرایی را شامل میشود. در این کتاب میتوان با اصطلاحاتی همچون برنامهریزی و آموزش فراگیرمحور آشنا شد و یکی از جذابیتهای این کتاب ایجاد ارتباط بین موضوعات تئوری و موضوعات عملی در کلاس درس است به این ترتیب که بخشی به عنوان «راهکارهای تدریس» در انتهای هر فصل وجود دارد که با توجه به موضوع فصل، به این مهم میپردازد. یکی دیگر از بخشهای جالب این کتاب که میتواند بستر خوبی برای بحثهای گروهی معلمها باشد، قسمتهایی است که تحت عنوان «مسئله را بشکافید» مطرح میشود. در این بخش یک مسئله واقعی از کلاس درس که در ارتباط با مفاهیم مطرح شده در فصل است به بحث گذاشته میشود. در جایی از کتاب آمده «به کودکانی که مهارتهای اجتماعی آنان ضعیف است کمک کنید اطلاعاتی درباره روشهای بهبود این مهارت ها بهدست آورند. در پژوهشی که روی دانشآموزان پایههای ششم و هفتم صورت گرفت، نشان داده شد که آگاهی از راهکارهای مناسب و نامناسب در دوستیابی نسبت مستقیم با پذیرفته شدن در جمع همسالان دارد.» در ادامه همین بخش کتاب به معرفی این راهکارها میپردازد. همچنین در این کتاب بخشهایی تحت عنوان «از دید معلمان» وجود دارد که در این بخشها پیشنهادهایی از طرف برخی معلمین برای مسائل مطرح شده است.
معلم که باشی تقریبا روزی نیست که مسئلهای برای اندیشیدن نداشته باشی. یک نوع از مسئلههایی که معمولا همراه معلمهاست این است که چطور با دانشآموزی که با مسئلههای مختلف روبهروست ارتباط بگیرند. چهطور به دانشآموز خود کمک کنند که احساسات خود را بشناسد و بیان کند. مثلا وقتی با موضوع قلدری مواجه است یا خشم خود را نمیتواند کنترل کند و یا اینکه وقت زیادی را در فضاهای مجازی می گذراند یا اینکه سطح اعتماد به نفسش پایین است و یا خیلی وقتها دچار استرس میشود.
«مهارتهای زندگی» یکی از مجموعه کتابهایی است که در این زمینه در ارتباط با مهارت های زندگی با زبانی ساده میتواند به معلم در هر مقطع تحصیلی کمک کند. برخی از عناوین این مجموعه عبارتند از: «عصبانی شدن همیشه بد نیست»، «اندام من خوب است»، «زمانی دور از تکنولوژی» و … این مجموعه در ۲۳ جلد با عناوین مختلف توسط نویسندههای مختلفی نوشته شده. این کتاب از طرف ناشر برای مخاطب کودک به چاپ رسیده ولی به نظرم این کتاب برای مطالعه معلم نیز کتاب راهگشایی است، به خصوص که با کمک آن میتواند بنابر مسئلههایی که در کلاس با دانش آموزانش با آن مواجه میشود از مثالها و راهکارهای کتاب استفاده کند. همچنین نحوه نگارش این مجموعه به گونهای است که بر اساس آن میتوان بسترهای خوبی برای گفتوگو و تبادل نظر در کلاس ایجاد کرد. به عنوان مثال در جایی از کتاب «عصبانی شدن همیشه بد نیست» آمده است: «طبیعی است دلت بخواهد کسی را که باعث خشمت شده است سرزنش کنی. اما این تو هستی که عصبانی هستی، پس فقط خودت میتوانی حال خودت را بهتر کنی. به آن اتفاق بد فکر کن، سپس تصمیم بگیر چه کاری حال تو را بهتر می کند.» همین عبارت میتواند بستر گفتوگو باشد. به این ترتیب که از شاگردان پرسیده شود شما وقتی عصبانی هستید چه کاری انجام میدهید که حالتان بهتر شود؟ شما چطور یک نفر که از آن عصبانی هستید را سرزنش می کنید؟ و … چنین بسترهایی را تقریبا می توان با تک تک صفحات این مجموعه ۲۳ جلدی پیش برد.
ناطور دشت (ناتور دشت)
نویسنده: جی. دی. سلینجر
مترجم: آراز بارسقیان
انتشارات میلکان
اگر می خواهی کتابی دستت بگیری که مرتبط با احساسات یک نوجوان است، نوجوانی که از مدرسه اخراج شده و قبلا هم این اتفاق برایش افتاده است و این بار خیال فرار از خانه را دارد ، کتابی که احتمالا اگر به دست بگیری پایین گذاشتنش سخت است، کتابی که می تواند تو را نه فقط به عنوان یک معلم که به عنوان یک انسان در فکری عمیق غوطهور کند، پیشنهاد می کنم کتاب « ناتور دشت » را بخوانی. کتابی که از آن بیش از ۶۵ میلیون نسخه در دنیا منتشر شده. کتاب این چنین شروع میشود: «اگه آمدهای بشنوی متولد کدام شهرم و کودکی نکبتم چطور گذشته و مامان بابام قبل از به دنیا آمدنم چه میکردند و چه میدانم از این دیویدکاپرفیلد بازیها … بیخیال! اذیتت نمیکنم، راستش اعصابش نیست. تعارف نکرده باشم اینها همه خمیازه آورند.»
و در جایی دیگر آمده: «تا درِ اتاق را بستم و رفتم طرف پذیرایی، صدای دادش بلند شد ولی نشنیدم چه گفت. هرچند که مطمئنم هوار زده «موفق باشی!» امیدوارم موفق نباشم. به عمرم سر کسی هوار نزدم موفق باشد! تو هم اگر خوب فکر کنی میبینی چقدر کار ضایع و مزخرفی است.»
ما به عنوان یک معلم چقدر به دانش آموزان نوجوانمان میگوییم: «موفق باشی!» و چقدر هر بار خود را جای نوجوانی قرار میدهیم که این عبارت را میشنود؟!
بخشی از کتاب صوتی ناطور دشت را بشنوید.
ناطور دشت جی. دی. سلینجر
گوینده: آرمان سلطانزاده
ته کلاس، ردیف آخر، صندلی آخر
نویسنده: لوییس سکر
مترجم: پروین علی پور
نشر افق
اگر در کلاس دانشآموزی داشتهاید که هیچکس دوست نداشته کنارش بنشیند، دانشآموزی که همیشه کمترین نمره را میآورد و برای انجام ندادن تکالیفش همیشه بهانهای میتراشد، دانشآموزی که بدون اینکه شما بدانید آرزوی داشتن یک ستاره را دارد، پیشنهاد می کنم کتاب «ته کلاس، ردیف آخر، صندلی آخر» را بخوانید و اگر قبلا خواندهاید، دوباره بخوانید و اگر دوبار خواندهاید سه باره بخوانید …
لوئیس سکر نویسندهی کتاب شخصیت اصلی را اینطور توصیف میکند: « یکی بهش لقب هیولا میدهد و بقیه کم کم به همین اسم صدایش میزنند و با او مانند یک هیولا برخورد میکنند. پس از مدتی، خودش هم باورش میشود! فکر می کند واقعا هیولاست! بنابراین عین هیولا رفتار می کند. با وجود همهی اینها او هیولا نیست و خوبیهای زیادی در عمق وجودش نهفته است.»
بخشی از کتاب صوتی ته کلاس ردیف آخر صندلی آخر را بشنوید.
ته کلاس ردیف آخر صندلی آخر لوییس سکر
گوینده: آرش راسخ
شازده کوچولو
نویسنده: آنتوان دوسنت اگزوپری
مترجم: احمد شاملو
انتشارات نگاه
اگر نه فقط به عنوان یک معلم بلکه به عنوان یک آدم بزرگ، دلتان میخواهد که یک دوست کودک داشته باشید تا همیشه یادتان بیاندازد مفهوم کودکی زنده است، اینکه میتواند یادتان بیاندازد که کودکان آدم بزرگهای کوچک نیستند بلکه موجودات شگرفی هستند که شناختشان راحت نیست! اگر دلتان میخواهد دوستی داشته باشید که در هر سفری او را با خود ببرید چون با معاشرتش حال دلتان خوب میشود، پیشنهاد میکنم در هر سن و سالی هستید و در هر مقطع و زمینهای که کار می کنید با کتاب « شازده کوچولو» شاهکار آنتوان دوسنت اگزوپری دوست شوید. در جایی دوستتان می گوید: «به خاطر آدم بزرگهاست که من این جزئیات را برایتان نقل میکنم یا شمارهاش را میگویم چونکه آنها عاشق عدد و رقماند وقتی با آنها از یک دوست تازهتان حرف بزنید هیچ وقت ازتان دربارهی چیزهای اساسیاش سوال نمیکنند. هیچ وقت نمی پرسند: آهنگ صداش چطور است؟ چه بازیهایی را بیشتر دوست دارد؟ پروانه جمع می کند یا نه؟ میپرسند: چند سالش است، چندتا برادر دارد؟ وزنش چقدر است؟ پدرش چقدر حقوق می گیرد؟ و تازه بعد از این سوالهاست که خیال میکنند طرف را شناختهاند.»
بخشی از کتاب صوتی شازده کوچولو را بشنوید.
شازده کوچولو آنتوان دوسنت اگزوپری
گوینده: جمعی از گویندگان
توتوچان
نویسنده: تتسوکو کورویاناگی
مترجم: سیمین محسنی
نشر نی
اگر از آن معلم هایی هستید که بعضی وقت ها به رویا میروید و میخواهید بدانید دانشآموزانتان وقتی بزرگتر شدند وقتی بزرگسال شدند وقتی به میانسالی رسیدند، شما را چطور به یاد میآورند و یا از خودتان می پرسید که دوست دارید آن موقع اگر از شما یاد کردند، چطور از شما یاد کنند و یا اینکه اگر نامتان را به یاد ندارند شما چه تاثیری با معلم بودنتان برایشان داشتهاید، پیشنهاد می کنم کتاب «توتوچان، دخترکی آنسوی پنجره » اثر تتسوکو کورویاناگی را بخوانید. کتابی که در آن نویسندهاش در حدود شصت سالگی از دوره دبستاناش و معلم و مدرسهای میگوید که برای او و همکلاسیهایش تاثیر شگرفی داشته، نویسندهای که امروز به عنوان کارهای خیرخواهانهاش و آموزش حرفهای بازیگران ناشنوا، شناخته می شود. در کتاب آمده است: «آن قدر برای رفتن به مدرسه اشتیاق داشت که به نظرش میرسید، شبها دیر به صبح میرسد.»
پینوشت: از تمام عزیزانی که من را با نظراتشان در تهیه لیست کتاب هایی برای معلم ها یاری رساندند، کمال تشکر را دارم؛ شیبا ملک، شکوه حاج نصرالله، ریحانه صابری، اکرم صادقی، رضوان بیرجندی، سیمین بینا، کیان منصوری، دریا محسنی، ابراهیم طلایی و منصور وصالی.
دانلود کتاب از اپلیکیشن طاقچه