برگ باد
نویسنده: گابریل گارسیا مارکز
مترجم: کاوه میرعباسی
انتشارات: انتشارات کتابسرای نیک
گابریل گارسیا مارکز ، نویسنده بزرگی است که او را با کتاب بینظیر صدسال تنهایی میشناسند. آثار مارکز فراتر از این است اما صدسال تنهایی که نوبل ادبیات را هم از آن خود کرده است، گل سرسبد کتابهای مارکز و قلهای در ادبیات جهان به حساب میآید. بسیاری بر این باورند که رئالیسم جادویی با کتاب صدسال تنهایی آغاز میشود. در این یادداشت باهم نگاهی به زندگی و آثار این نویسنده بزرگ کلمبیایی میاندازیم. نویسندهای که مترجمان بسیاری را در ایران بر آن داشت تا به سراغ آثارش بروند و هرکدام، نسخهای از ترجمه خود ارائه کنند.
گابریل خوزه گارسیا مارکز ۶ مارس ۱۹۲۷ در ماگدالنا، کلمبیا متولد شد. او را در ایران به عنوان یک نویسنده بزرگ میشناسیم اما در زادگاهش روزنامهنگار و فعال سیاسی هم هست. آنها این نویسنده محبوب را به نشانهی تحبیب «گابو» یا «گابیتو» میخوانند. زندگی مشترک او با همسرش هم همیشه مورد توجه رسانهها بوده است. شاید اگر حمایتهای بینظیر او نبود، مارکز، مارکز نمیشد. وزیر امور خارجه پاناما که از دوستان مارکز است، معتقد است که «همه آنچه مدیون مارکز هستیم، او و خوانندگانش مدیون مرسدس بارچا _همسر مارکز_ هستند.»
خانوادهی گابریل گارسیا مارکز مارکز او را ترغیب کردند تا حقوق بخواند اما او تنها آرامبخشش را نوشتن میدانست. مارکز شروع به روزنامهنگاری کرد و در کنار آن داستانهای کوتاه هم منتشر میکرد. اولین کتاب مارکز که در جوانی او و در ۲۳سالگی منتشر شد تاثیرپذیری او از ویلیام فاکنر را هم به خوبی نشان میدهد.
مارکز به خاطر فعالیتهای سیاسی که انجام میداد با دولت کلمبیا درگیر شد و تحت تعقیب قرار گرفت. همین موضوع باعث شد تا او بیشتر عمرش را در مکزیک سپری کند.
گابریل گارسیا مارکز در سال ۲۰۰۶ اعلام کرد که تمایلش را به نوشتن از دست داده است. هرچند گنجینهی عمیقی از آثارش به جا گذاشته بود. آثاری که از رنگ جادو و اتفاقهای باورنکردنی پر هستند. گابو در سال ۲۰۱۲ به آلزایمر مبتلا شد و در سال ۲۰۱۴ در خانهاش در مکزیکوسیتی چشم از دنیا فروبست.
رئالیسم جادویی یکی از شاخههای واقعگرایی در مکتبهای ادبی است؛ جایی که ساختارهای واقعیت دگرگون میشوند. دنیای واقعی با روابط علت و معلولی مخصوص به خودش آفریده میشود و همه چیز عادی است اما یک عنصر جادویی و غیر طبیعی وجود دارد. آیا میتوان تمام آثار مارکز را در این دستهبندی قرار داد؟
هرچند صدسال تنهایی که نوبل ادبیات را برای مارکز به ارمغان آورد در این سبک نوشته شده است، اما نمیتوان همه آثار او را در این دستهبندی قرار داد. در ادامه با مرور کتابها، درمییابیم که کدام یک از نوشتههای او حال و هوای رئال جادویی دارند و کدام یک، نه.
اگر دوست دارید با ژانرها و سبکهای مختلف آشنا شوید، پیشنهاد میکنیم یادداشت «معرفی انواع ژانرهای ادبی» را بخوانید.
برگ باد
نویسنده: گابریل گارسیا مارکز
مترجم: کاوه میرعباسی
انتشارات: انتشارات کتابسرای نیک
برگ باد، نخستین رمان مارکز با روایتی چند صدایی است. این داستان پایانی باز دارد و گوشه چشمی به نمایشنامه «آنتیگونه » سوفوکلس دارد. مارکز در این رمان با زبان استعاری نگاهی به فقر و فحشا میاندازد و بعضی از پیشزمینههای کلیدی رمان صد سال تنهایی را در این کتاب بیان میکند.
برگ باد، کتابی است که ماکوندو در آن زاده شده است. روستایی که هرچند در این کتاب به دنیا آمده است، اما در صد سال تنهایی خودش را نشان داد و به یکی از اسطورههای زبان و ادبیات فارسی بدل شده است. در این کتاب با سرهنگ آئورلیانو بوئندیا آشنا میشویم و ماجرای یک خاکسپاری را میخوانیم؛ پزشکی که اهالی روستا دل خوشی از او ندارند. او از دنیا رفته است و سرهنگ بازنشسته که سخت در تلاش است تا او را دفن کند. حتی با اینکه مردم و مقامات سخت مخالفت میکنند…
صد سال تنهایی
نویسنده: گابریل گارسیا مارکز
مترجم: محمدرضا سحابی
انتشارات: انتشارات جامی
صدسال تنهایی شاهکار مارکز و یکی از شاهکارهای ادبیات جهان است. کتاب، داستان زندگی شش نسل از خانواده بوئندیا را نشان میدهد. سرهنگ آئورلیانو بوئندیا دومین فرزند اورسولا و خوزه آرکادیو است. او در دهکده ماکوندو به دنیا میآید. همان دهکدهای که از بهم پیوستن افسانه و تاریخ ساخته شده است و شخصیت اصلی داستان را در مشتش گرفته است. سرهنگ بارها و بارها از مرگ میگریزد. تمام احساساتش را از دست میدهد و بدون ترس، عشق و نفرت نظارهگر تغییرات است. تغییراتی که پل بین سنت و مدرنیته به حساب میآیند.
سرزمین ماکوندو، یک دهکده خیالی است. اما حالا به هرجایی از کلمبیا که پا بگذارید، نام ماکوندو را میبینید. این سرزمین خیالی، با اتفاقهای جادویی که در آن رخ میدهد، با گذراندن دورههای رکود و رونق اقتصادی، و با حضور ملکیادس پیشگو است که به این کتاب هویت داده است و محل مناسبی برای تولد رئال جادویی فراهم کرده است.
اگر به خواندن کتاب صد سال تنهایی علاقه دارید، و یا حتی آن را پیش از این خواندهاید، پیشنهاد میکنیم یادداشت «درسهایی از کتاب صد سال تنهایی» را هم بخوانید.
ساعت نحس
نویسنده: گابریل گارسیا مارکز
مترجم: کاوه میرعباسی
انتشارات: انتشارات پندار تابان
کتاب ساعت نحس، ماجراهای شهری را روایت میکند که در آمریکای جنوبی قرار دارد. شهردار به بهانهی برقراری نظم در شهر، دیکتاتور مأبانه اموال مردم را تصرف میکند و حتی حکومت نظامی اعلام میکند. هجونامههایی انتشار مییابد که اختلاف و مشکلات را نیز بیشتر میکند و منجر به قتلی دلخراش میشود. در این میان، کلیسا نیز وارد ماجرا میشود و مردم میان دو قدرت سرگردان میمانند. ماجرا تا جایی ادامه پیدا میکند که حتی جنگ داخلی نیز رخ میدهد و مردم در شرایطی قرار میگیرند که باید مبارزه کنند.
پاییز پدر سالار
نویسنده: گابریل گارسیا مارکز
مترجم: حبیب گوهریراد
انتشارات: انتشارات رادمهر
اگر از مردم دنیا بپرسیم که مهمترین اثر مارکز کدام است، احتمالا صدسال تنهایی را نام میبرند. اما اگر از خود مارکز در اینباره سوال کنیم، جوابش این کتاب است: پاییز پدرسالار. « از لحاظ ادبی مهم ترین کتاب من، پاییز پدرسالار است. این داستان که همیشه دوست داشتم بنویسمش مرا از گمنامی نجات داد. برای خلق این اثر بیش از ۱۷ سال کار کردم.»
پاییز پدرسالار داستان آشنایی است. داستان حاکمی که در ابتدای حکومتش، شریف است و جایش را در دل مردم باز کرده است. اما هرچه میگذرد، راه سواستفاده از قدرت را یاد میگیرد و تبدیل به دیکتاتوری تمام عیار میشود. مارکز در حین نوشتن این رمان، وقایع زندگی ژنرال فرانکو، دیکتاتور اسپانیایی را در ذهن داشت و آن را در قالب داستانی به روی کاغذ آورد.
عشق در روزگار وبا
نویسنده: گابریل گارسیا مارکز
مترجم: کاوه میرعباسی
انتشارات: انتشارات کتابسرای نیک
اگر اهل گشت و گذار در شبکههای مجازی باشید، ویدیوی کوتاه عشق در روزگار کرونا را دیدهاید. اما هیچ میدانستید که این نام، از کجا آمده است؟ عشق در روزگار وبا یا عشق سالهای وبا داستان عاشقانه مشهوری است که از یک مثلث عشقی میگوید. پسر جوانی به نام فلورنتینا آریسا با دیدن فرمینا داسا، گویی شعلهور میشود. او چنان عاشق میشود که تا پنجاه و سه سال و هفت ماه و یازده روز بعد هم این عشق در دلش زنده است اما ازدواج فرمینا در این میان، تمام رویاهای این دو عاشق را نقش بر آب میکند.
هرچند به نظر میرسد این داستان، تنها یک داستان عاشقانه است، اما نباید فراموش کنیم که با نویسنده بزرگی چون مارکز طرف هستیم. کسی که به خوبی میداند چطور از دل یک ماجرای عشقی، هزارتویی جذاب بسازد که با روایت داستانهای شخصیتهای مختلف، جذاب و جذابتر بشود.
برای شناختن این مرد بزرگ که در سال ۱۹۹۹ لقب مرد سال آمریکای لاتین را گرفت باید به آثارش پناه برد. آثاری که با ترکیب جادو، افسانه و واقعیت رنگ دیگری به زندگی قهرمانهایش داده است. نوشتههایی که کمیته نوبل را وادار کرد تا او را «شعبده باز کلام و بصیرت» بخوانند. در نهایت خلاقیت خود او بود که توانست او را به جایگاه حال حاضرش برساند. کتابهای او را در فهرست کتابهای پرفروش بیاورد و کاری کند که کتابهایش، محبوب کتابخوانهای سراسر دنیا باشد.
دانلود کتاب از اپلیکیشن طاقچه