دوازده سال بردگی
نویسنده: سالومون نورثاپ
مترجم: فرناز گنجی
انتشارات: انتشارات جامی
در اولین روز دسامبر سال ۱۹۵۵، در عصر یک روز سرد زمستان، زنی حدوداً چهلساله در ایالت آلابامای آمریکا، بیسروصدا و فقط با نشستن روی صندلی اتوبوسهای مونتگومری، انقلاب بزرگی را در آمریکا شروع کرد.
رزا آن روز، خسته از خیاطخانهای که در آن کار میکرد، به خانه بازمیگشت و در اتوبوس، در ردیف پنجم و روی صندلیای نشست که مخصوص رنگینپوستان بود. چند سفیدپوست هم وارد اتوبوس شدند. وقتی که راننده میبیند جایی برای نشستن سفیدپوستان نیست، به او و سه سیاهپوست دیگر با تحقیر میگوید که به عقب اتوبوس بروند تا جا برای نشستن سفیدپوستان باز شود.
آن زمان، در مونتگومری، زمانی که اتوبوس تقریباً پر میشد، صندلیهای جلوی اتوبوس به سفیدپوستان اختصاص پیدا میکرد. سه سیاهپوست دیگر از جایشان بلند میشوند اما رزا از جایش تکان نمیخورد. پس از آنکه راننده دوباره حرفش را تکرار میکند و رزا سر باز میزند، راننده او را تهدید میکند. رزا دستگیر میشود و ۱۰ دلار هم جریمه میشود. دستگیریای که باعث میشود که قوانین آمریکا به نفع سیاهپوستان تغییر کند.
جسارت رزا پارکس، زنی که صندلیِ اتوبوسش را به سفیدپوستان نداد، باعث میشود که همدردی سیاهپوستان آمریکا برانگیخته شود. مارتین لوترکینگ از رزا پارکس حمایت میکند، کشیشها اعلامیههایی درست میکنند و در آن، ماجرای رزا پارکس و اتوبوس را شرح میدهند. سیاهپوستان تصمیم میگیرند که شرکتهای اتوبوسرانی را تحریم کنند و دیگر کسی با اتوبوس سفر نکند. آن زمان، حدوداً هفتادوپنج درصدِ مسافران اتوبوسها را سیاهپوستها تشکیل میدادند و این تحریم، ضربه بزرگی برای شرکتهای اتوبوسرانی محسوب میشد. لوترکینگ سخنرانی گستردهای ترتیب میدهد و کمکم انقلابی بزرگ علیه تبعیض نژادی در آمریکا جان میگیرد. به قول جملهای درخشان از کتاب «کشتن مرغ مینا»، «اینکه ما صد سال باختهایم، دلیل نمیشود که هرگز برنده نشویم.»
در این یادداشت از وبلاگ طاقچه، کتابهایی را معرفی میکنیم که دربارهی نژادپرستی نوشته شدهاند. در این نوشته، از نویسندگان قرن نوزدهمی مثل هریت بیچر استو گرفته تا نویسندگان معاصری همچون حنیف قریشی و جویس کرول اوتس کتابهایی خواهید یافت که هر یک گوشهای از زخمهای نژادپرستی را پیش چشمان ما آوردهاند.
دوازده سال بردگی
نویسنده: سالومون نورثاپ
مترجم: فرناز گنجی
انتشارات: انتشارات جامی
ادبیات داستانی آمریکا بسیار متأثر از تبعیض نژادی و بردهداری سیاهان است. با اینکه حدود شصت سال از جنبشهای علیه نژادپرستی آمریکا میگذرد، هنوز هم نمایشنامهها و کتابهای بسیاری با موضوع تبعیض نژادی آمریکا منتشر میشود و بسیار هم مخاطب دارند. داستانهایی که راوی غمها و دردهای سیاهپوستانی هستند که باوجود تمام این تبعیضها در فضای خفقانآور آن زمان زندگی و کار میکردند.
علاوهبر ادبیات، تبعیض نژادی علیه سیاهپوستان و بردهداری هنوز هم سوژه پرمخاطب سینمای آمریکا هستند. حتماً نامِ فیلم «دوازده سال بردگی» را شنیدهاید. این فیلم که برنده جوایز بسیاری در اسکار سال ۲۰۱۳ هم بود، برگرفته از رمانی است با همین نام و نوشتهی سالومن نورثاب. نورثاب، مرد سیاهپوستی است که خود، فرزند یک بردهی آزادشده است. در سال ۱۸۴۱ دو مرد سفیدپوست، نورثاب را با پیشنهاد کاری خوبی متقاعد میکنند که به واشنگتن دیسی برود؛ اما او را در همانجا ربودند و بهعنوان برده به صاحب یک مزرعهی پنبه فروختند. کتاب دوازده سال بردگی، خاطرات نورثاب از زندگیش در آن دوازده سالِ سخت و پرعذابِ زندگی او در مزرعه پنبه است. کتاب او، یکی از محرکهای «جنبش آزادسازی بردگان» در سال ۱۸۵۳ بود.
دنیای آشنا
نویسنده: ادوارد پی. جونز
مترجم: شیرین معتمدی
انتشارات: نشر شورآفرین
زبان کتاب، زبانِ رنجی پنهان است. هرچه ماجراهای کتاب جلوتر میرود، ریتم داستان تندتر میشود و لحن نویسنده نیز برندهتر. ادوارد پیجونز، داستاننویس و رماننویس سیاهپوست آمریکایی، در دنیای آشنا، دربارهی ارباب سیاهپوستی به نام هنری تاونسند مینویسد که برده به دنیا آمده و حالا اربابی است صاحب مزرعهی پنجاه هکتاری. مزرعهای که سیوسه برده دارد و تاونسند همانطوری با آنها برخورد میکند که ارباب سفیدپوستش با او برخورد میکرد. رئیس بردههای او موسا نام داشت. توصیفات موجز و دقیقِ جونز از موسا و رفتارهایش، تصویرگر پرقدرتی است از رابطهی او را با اربابش، و اساساً تمام روابط ارباب و بردگی.
نویسنده میتواند با زبانش گریزهای پرشور و شگفتانگیزی به آینده و گذشته بزند و داستان را پیش ببرد که بهقول فریمن، کم از معجزه ندارد. داستان کتاب، از عصری آغاز میشود که هنری تاونسند در بستر مرگ است و موسا، که از بقیهی بردهها بیشتر در زمین ایستاده بود، به سمت خانه میرفت.
«غروبی که اربابش مُرد، بعد از اینکه پایان روز را برای بقیه بزرگترها اعلام کرد، خودش باز هم حسابی کار کرد. بقیه را گرسنه و خسته به کلبههایشان فرستاد. زنش هم بین آنها بود. بچهها، از جمله پسرش را حدوداً یک ساعتی زودتر از بزرگترها از مزرعه مرخص کرده بود تا شام را آماده کنند و اگر وقت شد، در چند دقیقهی مانده به غروب بازی کنند. پیش از ترک مزرعه، همانطور که غروب بهآرامی دربرمیگرفتش، درنگ کرد. چشمهایش را بست و خم شد و ذرهای خاک را برداشت و خورد. انگار که نان ذرت باشد. خاک دور دهانش را پاک کرد و قورت داد. سرش را به عقب خم کرد و بهموقع چشمهایش را باز کرد تا نوارهای آفتاب را ببیند که در آبی تیره و بعد در هیچ ناپدید شد.»
جونز در مصاحبههایش گفته است که شخصیتها را نباید تماماً سیاه یا تماماً سفید دید و میگوید که در نوشتن همهی داستانها و رمانهایش این موضوع را در نظر دارد. در رمان دنیای آشنا هم همین موضوع ایدهی اصلی نوشتن رمان شده است. جونز، در تمام دوران نویسندگیاش در سه دهه گذشته، سه اثر داستانی بیشتر منتشر نکرده است. دو مجموعهداستان به نامِ «یکشنبه بعد از روز مادر» (که عنوان انگلیسی آن «گمشده در شهر» است) و «همه بچههای خاله هاگار».
کتاب دنیای آشنا، جوایز بسیاری را از جمله پولیتزر ۲۰۰۴ و ایمپک دوپلین ۲۰۰۵ از آن خود کرده است و علاوهبر آن، لقب «بهترین رمان چاپشده آمریکا در قرن ۲۱» را هم با خود یدک میکشد. لقبی که والتون مویامبا، نویسنده، منتقد و استاد دانشگاه ایندیانا به این کتاب داده است. علاوهبر اینها، این کتاب لقب «شاهکار افشاگری تاریخنگاری آمریکا» را هم دارد.
دلبند
نویسنده: تونی موریسون
مترجم: شیرین دخت دقیقیان
انتشارات: نشر چشمه
رمان دلبند اثری است تحسینبرانگیز، رئال و در عین حال جادویی از تونی موریسون، نویسندهی زن آمریکایی که داستان آرزوهای نابودشده و زندگیهای ازدسترفتهی زنان پیش از لغو بردهداری را روایت میکند.
شخصیت اصلی کتاب دختری است که دلبند شناخته میشود. چراکه پیش از اینکه به دست سِت (مادرش) به قتل برسد، نامی نداشته. روی سنگ قبر او تنها یک کلمه حک میشود: دلبند. مادر و پدر دلبند هر دو برده بودند. ارباب آنها درحالیکه با بردههای مرد خوشرفتار بود، زنان برده را ابزار کامجویی خود میدانست. مادر دلبند فرزندش را سر به نیست میکند تا به روزگار سیاه خودش دچار نشوند و به همراه دختر دیگرش (دنور) از زمین اربابشان در کنتاکی به ایالت اوهایو فرار میکند. ست با دنورِ ۱۸ساله زندگی میکند تا اینکه سروکلهی یکی از دوستان بردهی آنها به نام پاول و یک روح آواره به نام دلبند پیدا میشود و ست ماجرای زندگی دردآور و تاریک خود در کنتاکی را تعریف میکند.
دلبند داستان پرکششی است که در قرن ۱۹ میگذرد، اما نویسنده با تبحرش یک اثر شاعرانهی دردناک و قابلدرک را خلق میکند که نهتنها مخاطب را با خود همراه میکند، بلکه احساساتش را هم برمیانگیزد.
نیمه فراری
نویسنده: بریت بنت
مترجم: یاسمن ثانوی
انتشارات: نشر نون
نیمه فراری داستانی است از بریت بنت، نویسندهای که از دانشگاه استنفورد فارغالتحصیل شده. داستان نیمه فراری اعتراضی آشکار نسبت به کلیشههایی است که سیاهپوستها را به خاطر اندک شباهت ظاهریشان یکدست و شبیه به یکدیگر تصویر میکند. بریت بنت این کلیشهها را به چالش میکشد و دو شخصیت را خلق میکند که در یک خانوادهی سیاهپوست و معمولی به دنیا میآیند، اما از نظر شخصیت، خلقوخو، علایق و آرزوها هیچ شباهتی به یکدیگر ندارند؛ مگر در یک چیز: اشتیاق بیحد در یافتن هویت منحصربهفردشان.
نیمه فراری دومین داستانی است که بنت مینویسد و داستان از جایی شروع میشود که دو خواهر دوقلوی سیاهپوست در ۱۶سالگی تصمیم میگیرند عنان زندگی خود را به دست بگیرند. آنها از شهر کوچکشان به کالیفرنیا فرار میکنند و هر یک مسیری متفاوت را در پیش میگیرند. داستان چهار دهه را دربرمیگیرد و قصهی این دو خواهر را از ۱۹۵۰ تا ۱۹۹۰ روایت میکند.
قربانی
نویسنده: جویسکرول اُتس
مترجم: علی قانع
انتشارات: انتشارات چترنگ
داستان قربانی یک داستان چندوجهی، شبیه به کابوس و البته به سبک رئال است که جویس کرول اوتس آن را در سال ۲۰۱۵ به رشتهی تحریر درآورد و بیاعتمادی بخش آسیبدیدهی جامعهی آمریکا به پلیس را دوباره بر سر زبانها انداخت.
قربانی از ناپدیدشدن یک دختر نوجوان سیاهپوست شروع میشود. مادر این دختر زمین و زمان را جستوجو میکند تا بالاخره دخترک را نیمهجان و شکنجهشده پیدا میکند، آن هم درحالیکه روی بدن برهنهاش توهینهای جنسی و نژادی نوشته شده است. او دخترش را پنهان میکند، چراکه دخترک میگوید یکی از متجاوزین او پلیسی سفیدپوست بوده است. تحقیقات پلیس از جایی شروع میشود که یک پلیس زن سیاهپوست درخواست میدهد تا روی این پرونده کار کند.
رمان قربانی صدای زنان زخمخوردهای را به گوش مخاطبین میرساند که پیشتر ساکت بودند و حالا امکان صحبتکردن را پیدا کردهاند. در نهایت، قربانی داستانی التهابآور و دردناکی را روایت میکند که محدود به مرزهای کشوری به نام آمریکا نیست و درمورد زخمی عمیق بر پیکر بشر صحبت میکند.
سگ سفید
نویسنده: رومن گاری
مترجم: سروش حبیبی
انتشارات: نشر چشمه
یکی از خوبیهای لیبرال دموکراسی این است که حقیقتا کار میکند و حتی صحبتکردن از خلأها و ایرادهای بیشمار آن فرصتی برای بهترشدنش به شمار میرود. کتاب سگ سفید از رومن گاری که در سال ۱۹۵۰ میلادی منتشر شد، قرار است از سرتاپای لیبرال دموکراسی انتقادهای جانانهای کند و حق نژادپرستی و برتریطلبی سفیدهای آمریکایی را کف دستشان بگذارد.
بارزترین ویژگی سگ سفید این است که نویسندهی آن عمدا بین فضای داستان و ناداستان پرش کرده و از امکانهای بیشمار هر یک از آنها استفاده میکند. ایدهی اصلی این کتاب در سفری به آمریکا شکل گرفت و رومن گاری که در آن زمان یک دیپلمات فرانسوی بود، رفتار نژادپرستانهای که با سیاهپوستان میشد را مشاهده کرد. مهمترین دلیلی که او را به سمت نوشتن این کتاب سوق داد سگهای تربیتشدهای بودند که برای تامین امنیت سفیدپوستها به سیاهپوستان حملهور میشدند.
سگ سفید آنقدر تاثیرگذار بود که توانست سروصدای زیادی به پا کند و فیلمی هم از روی آن اقتباس شد. اهمیت سگ سفید آنقدر زیاد بود که بار دیگر ادبیات به کمک جهان واقعی آمد و باعث شد تا یکی از خطاهای غیرقابل چشمپوشی در یک سیستم لیبرال دیده و شنیده شود.
وطن من کجاست؟
نویسنده: حنیف قریشی
مترجم: پژمان طهرانیان
انتشارات: انتشارات خوب
حنیف قریشی نویسندهی بریتانیایی پاکستانیتبار است و در کتاب وطن من کجاست؟ درمورد مهاجرت، نژادپرستی و زندگی در کشورهای مهاجرپذیر صحبت میکند. این کتاب شامل چهار جستار و یک داستان کوتاه است که در بین سالهای ۱۹۸۴ تا ۲۰۱۳ به رشتهی تحریر درآمدهاند.
این کتاب ماجراهای واقعی و تجربیات ۵ دهه زندگی یک نویسنده را پوشش میدهد و البته نثری روان، ساده و قابلفهمی دارد. یکی از ویژگیهای آثار حنیف قریشی که همواره به خاطر آن تحسین شده است، بهکاربردن کمدی سیاه است. او در این کتاب هم از این جادوی سیاه استفاده کرده تا رنج و درد ناشی از نژادپرستی را به نمایش بگذارد، وجدان مخاطبانش را به تلخی بگزد و در عین حال به خنده بیندازد.
جالب است بدانیم که حنیف قریشی علاوه بر این کتاب بیست اثر دیگر هم نوشته، علاوه بر نشان شوالیه از کشور فرانسه، مدال امپراطوری بریتانیا و جوایز ادبی معتبری مثل پن پینتر (سال ۲۰۱۰) را هم دریافت کرده است.
کلبه عمو تام
نویسنده: هریت بیچر استو
مترجم: محسن سلیمانی
انتشارات: نشر افق
کلبهی عمو تم یکی از آثار کلاسیک مهم قرن نوزدهم است و نویسندهی آن هریت بیچر استو زنی جوان و سفیدپوستی بود که در یکی از مذهبیترین ایالاتهای آمریکا زندگی میکرد.
این اثر نقشی پررنگ در مبارزه علیه بردهداری در آمریکا داشت و ۹ سال پیش از آغاز جنگ داخلی آمریکا منتشر شد. جنگی که پایان آن همراه شد با انتشار اعلامیهی استقلال آمریکا و ممنوعشدن بردهداری در سراسر ایالات متحدهی آمریکا. بنابراین از آثار مهم ادبی به شمار میرود که توانستند مسیر تاریخ را تحت تاثیر قرار بدهند.
نباید فراموش کرد که کلبه عمو تم به شکل داستان دنبالهداری در یک نشریهی محلی منتشر میشد و نقشی مهم در آگاهیرساندن به مردم درخصوص برابری و آزادی سیاهان داشت.
نثر هریت بیچر استو در کلبه عمو تم آنقدر تاثیرگذار و برانگیزاننده بود که نویسندگان بزرگ همعصر او مثل لئو تولستوی را هم ترغیب کرد تا آن را «یکی از بلندترین فوارههای هنر که از عشق خدا به انسان سرچشمه گرفته» توصیف کند. از سوی دیگر، آبراهام لینکلن در ملاقات با بیچر استو او را به خاطر داستانهای تاثیرگذارش بر سرنوشت آمریکا تحسین کرد.
ملاقات
نویسنده: جیمز بالدوین
مترجم: ستاره نعمت اللهی
انتشارات: نشر مرکز
ملاقات اثری است از جیمز بالدوین نویسندهی قرن بیستم آمریکایی که اغلب در داستانهایش سیاهی نژادپرستی را نمایش داده است. او در محلهای فقیر و فرورفته در کارهای خلاف واقع در نیویورک متولد شد و همین کافی بود تا تاریکی و موحشبودن نژادپرستی را به شکلی عمیقتر تجربه و درک کند. او در ۲۴سالگی به فرانسه مهاجرت کرد و آنجا به نوشتن داستان مشغول شد. به خاطر داستانهای دردناک و اجتماعیاش در سال ۱۹۸۶ از این کشور نشان شوالیه را دریافت کرد و تا پایان عمرش هم فرانسهی عزیزش را ترک نکرد.
کتاب ملاقات هشت داستان کوتاه را دربرمیگیرد که از این قرارند: سنگپشته، گشتوگذار، مرد کودک مانده، سابقه، موسیقی بلوز سانی، همین امروز صبح همین امروز عصر به همین زودی، بیرون بیا از بروت و ملاقات.
از جیمز بالدوین آثار بسیاری منتشر شده که اسامی مشهورترین آنها بدین قرار هستند: اتاق جووانی، محافظ دوشیزگان و اگر بیل استریت زبانی داشت که جوایز و افتخارات بسیاری را هم برای او به ارمغان آوردند.
خانه روان
نویسنده: یا جسی
مترجم: محمد حکمت
انتشارات: نشر نون
خانهی روان یک داستان حیرتآور است که نویسندهی آن ارتباط بین کشورهای آفریقایی و آمریکا در قرن ۱۹ را در لایههای زیبای داستانی روایت کرده. نام داستان از یک اعتقاد دیرینه در میان سیاهان قرن ۱۹ گرفته شده. آنها باور داشتند که مرگ پایان اسارتشان است و پس از مرگ به خانهشان در آفریقا (جایی که آزاد بودند و انسان شمرده میشدند) بازمیگردند.
این داستان سحرآمیز از قرن ۱۹ و از جایی شروع میشود که دو خواهر در غنا متولد میشوند، اما سرنوشت آنها را از هم جدا میکند. یکی از آنها به همسری پادشاه در میآید و دیگری در سیاهچال قصر آنها در انتظار است تا بهعنوان بردهای فروخته و به آمریکا فرستاده شود.
ظرافت و تیزبینی «یا جسی»، نویسندهی غناییآمریکایی، در این اثر آنقدر مسحورکننده بود که یک سال پس از انتشار (۲۰۱۷) جایزهی پن همینگوی، آمریکن بوک اوارد و حلقهی منتقدان ادبی جان لئونارد را به خود اختصاص داد. او پیش از اینکه داستاننویس شود در دانشگاه استنفورد تحصیل کرده بود؛ اما خواندن کتابی از تونی موریسون مسیر او را تغییر داد و باعث شد نویسندگی را انتخاب کند.
ماجرای داستان در سال ۱۹۶۰ و در ایالت میسیسیپی میگذرد و شخصیتهای اصلی آنْ خدمتکارهای سیاهپوست یک خانهی اعیانی اربابی سفیدپوست هستند.
شخصیت اصلی رمان خدمتکارها بسیار به شخصیت خدمتکار ماندگار مامی در بربادرفته شباهت دارد و به اندازهی او خیرهکننده و دوستداشتنی است. او زنی توانمند است که همه از او فرمان میبرند و حرفش را گوش میدهند، اما اخیرا پرخاشگر و عیبجو شده تا اینکه طاقت یکی از خدمتکارها طاق میشود و مزد زحمتهایش را کف دستش گذاشته.
نویسندهی داستان خدمتکارها از ۶۰ ناشر جواب منفی شنید تا بالاخره توانست این کتاب را در سال ۲۰۰۹ منتشر کند. این رمان در عرض یک هفته توانست به صدر جدول پرفروشهای آمریکا برود و در طول دو سال چیزی حدود ۵ میلیون نسخه از آن به فروش برود. در همان سال یک نسخهی سینمایی هم از روی کتاب ساخته شد و فیلم پرفروش و تحسینشدهای هم از آب درآمد. از سوی دیگر جایزهی بوک سنس و بوک بروز را هم برای نویسندهاش به ارمغان آورد.
بخشی از کتاب صوتی خدمتکارها را بشنوید.
خدمتکارها
نویسنده: کاترین استاکت
گوینده: راضیه هاشمی
انتشارات: انتشارات ماه آوا
پدر، به من بگو نژادپرستی یعنی چه؟
نویسنده: طاهر بن جلون
مترجم: ایلمیرا دادور
انتشارات: نشر خاموش
کتاب پدر به من بگو نژادپرستی یعنی چه؟ یک مقالهی ساده و روان درمورد نژادپرستی است که ریشههای آن را بهخوبی بررسی میکند. این مقالهی کوتاه که نام اصلی آن توضیح نژادپرستی برای دختر ۱۰سالهام است برای کودکان نوشته شده، اما درحقیقت، کتابی است بسیار عمیق و ارزشمند که تمام افراد میتوانند از محتوای آن یاد بگیرند.
این کتاب بهخوبی تمام ابعاد برتریجویی، سلطهطلبی، دیگریستیزی و ترس از دیگران را بررسی میکند و به کودکان و نوجوانان آموزش میدهد که از دیگران به علت تفاوتهایشان دوری نکنند.
این مقالهی پراهمیت را طاهربن جلون ژورنالیست مراکشی-فرانسوی نوشته که مقالات مهم دیگری از او در نشریات معتبری مثل لوموند منتشر شده. آثار جلون همگی به زبان فرانسه نوشته شدهاند و از او آثار ارزشمند و تحسینبرانگیز دیگری همچون یک مرد خسته، تادیب روایت یک تحقیر، مرگ نور، عسل و حنظل هم به فارسی منتشر شده است.
بخشی از کتاب صوتی پدر، به من بگو نژادپرستی یعنی چه؟ را بشنوید.
پدر، به من بگو نژادپرستی یعنی چه؟
نویسنده: طاهر بن جلون
گوینده:
انتشارات: نشر خاموش
پینوشت: بخشی از یادداشتی که مطالعه کردید، به قلم گلاره مرادی، نویسندهی وبلاگ طاقچه بود.
دانلود کتاب از اپلیکیشن طاقچه