نویسنده: آرتور شوپنهاور
مترجم: رضا ولییاری
انتشارات: نشر مرکز
آرتور شوپنهاور که با نام «فیلسوف بدبینی» و با ایدهی «اراده» شناخته میشود بر بسیاری از فیلسوفان، هنرمندان و نویسندگان قرن نوزدهم و بهویژه بیستم تأثیر مستقیم گذاشت. واکنشهایش به هگل، شارلاتان خواندن او و رد نظریهی پیشرفت تاریخ که در ابتدا او را منزوی کرد باعث شد سالها طول بکشد تا به عنوان فیلسوفی جدی، محل توجه باشد؛ زیرا واضح است که او نمیتوانست با موفقیت، فلسفهای (فلسفهی هگل) را که دائماً در حال پیشرفت بود به چالش بکشد.
شوپنهاور دکتری فلسفهی خود را از دانشگاه ینا گرفت و چند ترمی نیز مشغول به تدریس در دانشگاه شد؛ اما استقبال نشدن از کلاسهای درسش باعث شد تدریس را رها کند و از آکادمی بیرون رود. او به کارهای فرعی، عمدتاً ترجمه، مشغول بود، در گوشهنشینی زندگی میکرد و در مطالعات خود، بهویژه علوم طبیعی و نوشتههایش غرق بود. او سبک زندگی سختگیرانه و زاهدانهای در پیش گرفت که از کانت الگوبرداری کرده بود و نیز گرایش به سبک نوشتاری تکگویی اشارهای. سبکی که بعدها در نوشتههای نیچه به اوج خود رسید. افلاطون، کانت و عرفان هندی شالودهی تفکرات او را تشکیل میدهند و نظام فلسفی او بر آنها بنا است. در مورد وزن اندک نام او در زمان حیاتش، همین بس که وقتی ویرایش دوم کتاب «جهان همچون اراده و تصور» (۱۸۴۴) را به پایان رساند و شامل یک جلد اضافی شد، سه ناشر آن را رد کردند و سرانجام، یک کتابفروش نسبتاً ناشناس برلینی این دستنوشته را بدون دستمزد پذیرفت. شوپنهاور ظاهراً تا آن زمان هم نتوانسته بود آنچه «مقاومت جهانی کسلکننده» مینامید، بشکند.
با نوشتن مقالات و گنجاندن نظریههایش در آنها بود که تأثیر و نفوذ شوپنهاور شروع به گسترش کرد. اندیشهی او با رویگردانی از روح و عقل به قوای شهود و خلاقیت، اندیشهها و روشهای حیاتگرایی، فلسفهی زندگی، فلسفهی وجودی و انسانشناسی بر بسیاری از فیلسوفان تأثیر گذاشت. در نیمهی اول قرن بیستم و در فلسفهی انتقادی یک بدبینی در رابطه با جهان و طبیعت انسان مفروض شد که رد پای آن، به نوشتههای آرتور شوپنهاور میرسد. از جمله کارهای اصلی شوپنهاور در فلسفه، رد ایدئالیسم معاصرانش بود؛ بنابراین انسانشناسی و جامعهشناسی او، به روش هگل، با دولت یا با اجتماع آغاز نمیشود. او اصطلاحات فلسفی سنتی را کنار گذاشت تا سبکی سریع و متقاعدکننده داشته باشد و برای این منظور از اصطلاحات مستقیم و پرهیز از مغلقگویی و درازنویسی برای بیان متافیزیک استفاده میکرد.
در این یادداشت از وبلاگ طاقچه، مهمترین کتابهای شوپنهاور معرفی میشوند تا خواننده در ابتدا با کتابهای اصلی او و ایدههای مطرحشده در هرکدام آشنا شود. در ادامه ترتیبی برای خواندن کتابها میآید که شامل همهی کتابهایی میشود که از او به زبان فارسی ترجمه شدهاند. دلایل این ترتیب در جای خود توضیح داده میشوند. تذکر این نکته لازم است که شوپنهاور چند کتاب اصلی دارد که نظام فلسفی خود را در آنها توضیح داده است. در کنار اینها، کتابهای متعددی از او منتشر شده است که در اصل کتاب نیستند، بلکه جمعآوری مقالات و نوشتههای او (عمدتاً پس از مرگش) هستند و عنوان کتابها بنا به سلیقه و نظر مترجم فارسی یا انگلیسی انتخاب شده است.
در این قسمت، کتابهای اصلی شوپنهاور که ایدههای اساسی فلسفهی خود را در آنها توضیح داده است، معرفی میشوند.
جهان همچون اراده و تصور (۱۸۱۸) که با عنوان «جهان به مثابه اراده و برابر نهاد» نیز به فارسی ترجمه شده است، مهمترین نوشتهی شوپنهاور است که تمام ایدههای فلسفی خود را در آن طرح و باقی عمر را صرف پالایش و شرح آنها کرد. تأملات این کتاب دربارهی نظریهی معرفت، فلسفهی طبیعت، زیباییشناسی و اخلاق هستند. شوپنهاور میگوید جهان نمایندهی من است. این جهان تنها با کمک ساختارهای عقل انسان – مکان، زمان و علیت – درکشدنی است؛ اما این سازهها جهان را فقط به عنوان ظاهر نشان میدهند نه به عنوان یک چیز فینفسه که کانت آن را ناشناخته میدانست. دو مفهوم مهم در اندیشهی شوپنهاور، «اراده» و «ایده»، در این کتاب طرح شده و آنها را توضیح داده است. او که با آرمانگرایان سنتی آلمانی در اعتلای متافیزیکی خودآگاهی مخالف بود، اعتقاد داشت این اصل خودآگاهی القاءشده عقلانی نیست، بلکه همان چیزی است که او به سادگی «اراده» مینامد. یک انگیزهی بیفکر، بیهدف و غیرعقلانی در پایهی انگیزههای غریزی ما و در وجود همه چیز. اراده، امری یکپارچه، درکنشدنی، تغییرناپذیر، فراتر از زمان و مکان است، از تکانههای کور در نیروهای طبیعت گرفته تا اعمال هدایتشدهی عقلانی انسانها، زنجیرهی عظیمی از امیال بیقرار و آشفتگیها بدون علت و هدف است که در عالم ظاهر در سلسلهای از تحققات صعودی منعکس میشود. از این رو، شوپنهاور جهان را به عنوان یک کل دارای دو وجه میداند: جهان اراده و جهان تصور یا بازنمایی. در بینش شوپنهاور از جهان به مثابه اراده، هیچ خدایی وجود ندارد که بتوان آن را درک کرد و جهان ذاتاً بیمعنی تصور میشود. آنچه انسان را برای مدتی از خدمت به اراده رهایی میبخشد، سطوح مختلف هنر است. این بینش خشونتآمیز از دنیای روزانه او را به جستوجوی آرامش و حالات ذهنی خارقالعادهتر میبرد؛ یکی از این راهها ادراک زیباییشناختی است. کتاب همچنین ضمیمهای دارد که نقد او بر فلسفهی استادش، کانت، است. پیش از خواندن این کتاب باید با نظریهی مثل افلاطون، معرفتشناسی کانت و ایدئالیسم آلمانی آشنایی داشته باشید.
کتاب ریشه چهارگانه اصل دلیل کافی (۱۸۱۳) درواقع رسالهی دکتری شوپنهاور بود که در ۱۸۱۳ نوشت.این رساله، آنچه را که بسیاری از فیلسوفان به عنوان گرایشی ذاتی به این فرض که در اصل، جهان مکانی کاملاً درکشدنی است، بررسی میکند؛ یعنی بررسی انتقادی گرایش به این فرض که آنچه واقعی است همان چیزی است که عقلانی است. یک قرن قبل از او، لایب نیتس اصل این فرض را، اصل دلیل کافی، به عنوان چیزی تعریف کرده بود که ما را ملزم میکند اذعان کنیم که هیچ واقعیت یا حقیقتی وجود ندارد که دلیل کافی نداشته باشد و اینکه چرا باید چنین باشد، نه غیر از آن. تحقیق شوپنهاور در مورد اصل دلیل کافی را میتوان بهعنوان تحقیقی در مورد ماهیت انواع مختلف ارتباط ضروری که میتواند بین انواع مختلف اشیاء ایجاد شود، توصیف کرد. پس میتوان آن را رسالهای دربارهی مبادی فلسفه دانست که شوپنهاور بابت آن مدرک دکتری خود را دریافت کرد. او این کتاب را برای کسانی نوشت که میخواهند بینشی روشن به مفاهیم بنیادین فلسفه و فلسفهروزی داشته باشند. برای فهم این کتاب علاوه بر خواندن «جهان همچون اراده و تصور» به آشنایی با فلسفهی کانتی و دانش پسینی و تحلیلی نزد او نیاز دارید. مباحث این کتاب برخلاف کلمات قصار و گزینگویههای مشهورتر او ماهیت انتزاعی و فلسفیتری دارد.
کتاب متعلقات و ملحقات (۱۸۵۱) که عنوان آن از دو واژهی یونانی Parerga و Paralipomena گرفته شده، مجموعهای از تأملات فلسفی و مقالات کوتاه شوپنهاور و در حکم قرائتهای تکمیلی بر نوشتههایی است که پیشتر منتشر کرده بود. کتاب در اصل دو جلد دارد. در زبان فارسی تعدادی از مقالات آن جدا و با عنوان «در باب حکمت زندگی» در کتابی مستقل چاپ شده و تعداد دیگری نیز با عنوان «جهان و تأملات فیلسوف» منتشر شدهاند. این کتاب مابقی مقالاتی است که در اصل این کتاب وجود دارند و با عنوان اصلی منتشر شده است. اگرچه خواندن آن برای خوانندهی ناآشنا دشوار یا دیریاب نیست؛ اما بهتر است بعد از آشنایی با نوشتههای پیشین این فیلسوف، سراغ آن رفت؛ زیرا نه بهعنوان جمعبندی یا مقدمهای بر فلسفهی شوپنهاور، بلکه بهعنوان قرائتهای تکمیلی نوشته شده است. موضوع آن فلسفه، اخلاق و زیباییشناسی است.
این کتاب مجموعهای از مقالات کتاب متعلقات و ملحقات است. شوپنهاور در این نوشتهها از حکمت زندگی (یا دقیقتر، جوهر خوشبختی) به معنای رایج این اصطلاح نوشته است؛ یعنی هنر نظم بخشیدن به زندگی بهگونهای که بیشترین لذت و موفقیت ممکن را از آن به دست آورد. هنری که نظریهی آن را Eudaemonology نامید. (حالت یا شرایط روحی خوب که معمولاً با عنوان شادی یا رفاه یا ابزاری برای دستیابی به وجودی لذتبخش ترجمه میشود). این نظریه میآموزد که چگونه یک وجود شاد را رهبری کنیم. او میگوید چنین وجودی از منظری کاملاً عینی و پس از تأملی سرد و بالغ، قطعاً بر عدم ارجح است و دلالت بر این دارد که ما باید به خاطر خودش و نه صرفاً از ترس مرگ به آن بچسبیم و به علاوه اینکه ما هرگز نباید دوست داشته باشیم که به پایان برسد. شوپنهاور از نیروی ارادهی فردی بر تمایل به عمل بر اساس انگیزههای غیرمنطقی طرفداری میکند. او راههایی را بررسی میکند که از طریق آنها میتوان زندگی را بهگونهای تنظیم کرد که بالاترین درجهی لذت و موفقیت را به دست آورد و دستورالعملهایی را برای دستیابی به این شیوهی کامل و غنی از زندگی ارائه میدهد و توصیه میکند که حتی یک زندگی خوب باید همیشه در آرزوی بلندیهای بزرگتر باشد. او استدلال میکند که خوشبختی یک فرد در درجهی اول توسط آنچه در درون اوست یعنی شخصیت، سلامتی و عقل به جای عوامل بیرونی مانند ثروت یا شهرت، کنترل میشود. او تمایل افراد به اتکا به قضاوت اجتماعی و اعتبار بیرونی برای خوشبختی خود را نقد و تأکید میکند که رضایت واقعی از یک زندگی درونی سالم و رشدیافته ناشی میشود.
دربارهی این کتاب باید بدانید در اصل شوپنهاور کتابی با این عنوان ندارد بلکه مجموعهای از پانزده مقاله از اوست که از مجموعههای ترجمهشده به انگلیسی او انتخاب شده و به انتخاب مترجم به فارسی برگردانده شده است. این مقالهها در دو دفتر تنظیم شدهاند. دفتر اول دربارهی موضوعاتی چون اثبات ارادهی حیات، متافیزیک عشق، عبث بودن وجود، آلام جهان، خودکشی و راه رستگاری است. موضوع دفتر دوم به کل متفاوت و دربارهی موضوعاتی چون سبک نویسندگی، اهل فضل، چهرهشناسی، نبوغ و ملاحظات روانشناسی است. این مقالهها چنانکه پیشتر آمد از کتابهای متعلقات و ملحقات و نیز جهان همچون اراده و تصور برداشته شدهاند.
این کتاب مجموعهای از دو رسالهی شوپنهاور با عنوانهای «در باب آزادی اراده» و «در باب بنیان اخلاق» است که او برای مسابقات رسالهنویسی انجمن علوم نروژ و انجمن سلطنتی علوم دانمارک نوشت و بعداً در ۱۸۴۱ تصمیم گرفت آنها را در یک مجلد منتشر کند. کتاب یکی از نوشتههای مهم شوپنهاور در قلمرو فلسفهی اخلاق است. رسالهی اول در دفاع از جبر است و در رسالهی دوم که دربارهی ارتباط متافیزیک با اخلاق است موضوع دلسوزی را به عنوان بنیانی اخلاقی مطرح میکند. شرحهای این دو رساله درواقع شرحهای جداگانهی دو آموزهای هستند که اصولشان را در کتاب جهان همچون اراده و تصور آورده بود و او در اینجا علاوه بر شرح، معانی را پربارتر توضیح داده است.
این کتاب مجموعه مقالاتی است که از فصول کتاب «اخلاق قانون و سیاست» گرفته شده با موضوعاتی چون فلسفهی حقوق، تعلیم و تربیت و ملاحظات روانشناختی. بخش دیگری از آن برگرفته از کتاب ملحقات و متعلقات و نیز نوشتههایی است که پس از مرگ او منتشر شدند. عنوان کتاب به انتخاب مترجم انگلیسی بوده که بنا به گفتهاش بیانگر گسترهی واقعی موضوعات بخشهای مختلف آن است که بیش از آنکه دربارهی اخلاق و سیاست باشند دربارهی خود طبیعت انسان و وجوه مختلفش هستند.
بیشک مهمترین و اصلیترین کتاب شوپنهاور، جهان همچون اراده و تصور است؛ اما در این ترتیب بهعنوان اولین کتاب پیشنهاد نمیشود اگر خواننده با ایدئالیسم آلمانی، کانت و افلاطون آشنایی نداشته باشد. البته نوشتههای شوپنهاور سخت و دیریاب نیستند (شاید یک دلیلش دشمنی و ضدیت عیان او با هگل باشد). او خود در مقدمههای کتابها توضیحاتی دربارهی آنچه تأمل کرده، آورده است؛ اما همچون هر متن فلسفی دیگری نقاط دشواری هم دارد که بنا به موضوع آن عجیب نیست. تذکر این نکته هم لازم است که در زبان فارسی کتابهای زیادی به نام شوپنهاور ترجمه شده که به هنرهای شوپنهاور معروفند و دربردارندهی دیدگاههای اجتماعی، روانشناختی و اخلاقی او هستند و بعضاً پس از مرگش جمعآوری شدهاند. تعدادی نیز برگرفته از مقالههای موجود در کتابهایی هستند که در زمان حیاتش منتشر کرد.
در این یادداشت، به زندگی شوپنهاور و شالودهی نظام فلسفی او کوتاه اشاره شد. کتابهای اصلی او معرفی و موضوع و ایدههای مطرحشده در هرکدام متناسب با ظرفیت یادداشت معرفی شدند. به پیشنیازها برای خواندن کتابها در حین معرفی اشاره شد. در پایان، ترتیبی برای خواندن کتابها آمد که در مجموع میتواند راهنمایی برای علاقهمندان به خواندن نظریات این فیلسوف باشد.
اگر میخواهید کتابهای شوپنهاور را بخوانید، سری به طاقچه بزنید. فروشگاه کتاب طاقچه پلی است به دنیای بیکران کتابهای الکترونیکی و صوتی؛ جایی که هر داستان، دری به جهانی تازه میگشاید. چه اهل خواندن باشید، چه شنیدن، هر لحظه و هر کجا میتوانید در دنیای کلمات غرق شوید و از لذت بیپایان کتابها بهره ببرید.
دانلود کتاب از اپلیکیشن طاقچه