نویسنده: ژان تولی
مترجم: احسان کرمویسی
انتشارات: نشر چشمه
چه اتفاقی میافتد اگر آدمی بین مرگ و زندگی، مرگ را انتخاب کند؟ چطور میتوان در دنیایی پر از ناامیدی و افسردگی زندگیکردن را انتخاب کرد؟ تصور کنید در چنین دنیایی، کسانی راههایی برای مرگ زودرس و راحت در اختیارتان قرار میدهند. مغازه خودکشی چنین دنیایی را برای شما به تصویر میکشد. دنیایی که در آن مرگ قویتر از امید است و تاریکی بر روشنایی پیروز است.
مغازه خودکشی رمانی نوشتهی ژان تولی است که نخستین بار در ۲۰۰۶ به زبان فرانسه منتشر شد. داستان در زمان و مکانی نامعلوم، حول محور خانوادهای میچرخد که در مغازهی خود ابزار و لوازم خودکشی میفروشند. از افتخارات آنها این است که هیچکس از مغازهی آنها دست خالی بیرون نمیرود. تولی، در کتاب خود سعی دارد با استفاده از کمدی سیاه، امید را به جامعه تزریق کند؛ اما به طریقی که درک آن ساده نیست و در تمام کتاب بیش از امید، مرگ و ناامیدی به چشم میخورد. کمدی سیاه ژانری از ادبیات است که سعی دارد واقعیتهای جامعه را به زبانی طنز بیان کند.
اگر قصد دارید خواندن یا شنیدن مغازه خودکشی را آغاز کنید، اما نمیدانید کدام ترجمه برای شما مناسبتر است، در این یادداشت از بلاگ طاقچه، همراه ما باشید تا ترجمههای گوناگون این کتاب را با هم بررسی کنیم.
مغازه خودکشی اثر ژان تولی تا امروز به بیش از بیست زبان زندهی دنیا ازجمله فارسی ترجمه شده است. مترجمانی چون احسان کرمویسی، بهجت نجفی، بنفشه کاظمی، محمدرضا آبیار و نازنین جباریان صابر این کتاب را ترجمه کردهاند. در این یادداشت قصد داریم ترجمههای گوناگون از این کتاب را بررسی و سپس بهترین آنها را انتخاب کنیم.
احسان کرمویسی نخستین فردی است که مغازه خودکشی را به فارسی ترجمه و نشر چشمه نیز آن را در ۱۳۹۷ منتشر کرد. مغازه خودکشی ترجمه احسان کرم ویسی را میتوان محبوبترین ترجمهی این کتاب دانست. میان کاربران طاقچه این نسخه از کتاب محبوبتر از سایر نسخههاست. بااینحال، ترجمههای دیگری از این کتاب نیز در دست است که طرفداران خود را دارند. مطابق نظرات و امتیازات کاربران طاقچه محبوبترینها از این قرارند:
مترجمان دیگری نیز دست به ترجمهی این کتاب زدهاند. ازجملهی این مترجمان میتوان به مریم قربانی، سعیده فراهانی، میلاد شیروانی، بهاره مظاهری، لیدا علیزاده، رضا ستوده، زهره درویش، علی کردی، مهری مهریار و… اشاره کرد. در ادامه، معروفترین و محبوبترین این ترجمهها را با جزئیات بیشتری باهم مقایسه میکنیم و بر اساس قسمتهایی از متن بهترین ترجمه را انتخاب میکنیم.
باتوجه به مطالبی که گفته شد، و البته درنظرگرفتن آرای مخاطبان طاقچه، تاکنون ترجمهی احسان کرمویسی در مقام اول قرار دارد. میان مترجمان، او از معدود کسانی است که متن را از مبدأ اصلیاش یعنی زبان فرانسوی ترجمه کرده است، به متن پایبند بوده و درعینحال، روانی و خوانایی متن را نیز مدنظر قرار داده است. ترجمهی او از متن اصلی موجب شده تا تصویرسازیها و احساسات شخصیتها شباهت بیشتری به متن اصلی داشته باشند و کمترین دخلوتصرف در متن صورت گرفته است. بنابراین میتوان گفت بهترین ناشر کتاب مغازه خودکشی نشر چشمه بوده است.
برای ارزیابی بهتر ترجمههای گوناگون از مغازهی خودکشی ابتدا باید قسمتی از کتاب اصلی را بهعنوان معیاری برای سنجش انتخاب کنیم. وفاداری به متن اصلی، ساختار درست جملهها و روانی متن ازجمله معیارهایی هستند که در این مقایسه مدنظر قرار میدهیم. در ادامه، دو قسمت از فصل نخست کتاب را ذکر کردهایم. لازم به ذکر است که چون اکثر کتابها از متن انگلیسی به فارسی ترجمه میشوند معیار ما ترجمهی انگلیسی کتاب است.
نمونهی اول فرانسوی
Puis il glisse ses doigts sous la capote du landau et prend l’aïeule à témoin :
— Regardez. Si je pousse les commissures de ses lèvres vers le menton, il ne sourit pas. Il fait la gueule comme son frère et sa sœur dès qu’ils sont nés.
نمونهی دوم فرانسوی
La mère est restée près de la caisse suspendue de la voiture d’enfant qui remue toute seule. Le grincement des ressorts se mêle à des gazouillis et des éclats de rire émanant de l’intérieur du landau. Plantés de chaque côté, les parents se regardent catastrophés
نمونهی اول انگلیسی
“Then he slips his fingers under the pram’s hood and demonstrates to the old woman: ‘Look. If I push the corners of his mouth towards his chin, he’s not smiling. He looks just as miserable as his brother and sister have looked from the moment they were born.’”
نمونهی دوم انگلیسی
Madame Tuvache is still standing near the cash register; she can’t take her eyes off the child’s pram, which is shaking all by itself. The squeaking of the springs mingles with the gurgles and peals of laughter coming from inside the baby carriage. Stock-still, the parents look at each other in horror.”
احسان کرمویسی از مترجمان باتجربه و مسلط به زبان فرانسه است. او کتاب را مستقیم از متن فرانسوی به فارسی برگردانده است. پایبندی او به متن اصلی در کنار روانی و درستی ساختار جملهها از ویژگیهای ترجمهاش به حسابمیآید. کرمویسی با انتخاب واژگانی درست تلاش کرده تا تمام حالات و احساس موجود در کتاب را به خواننده منتقل کند. استفاده از لحن گفتاری در گفتوگوها نیز از دیگر ویژگیهای ترجمهی کرمویسی به شمار میآید.
نمونهی اول
سپس سقف کالسکه را کشید و برای پیرزن توضیح داد: «ببینید اگه گوشهی دهنش رو هم به سمت چونهش بکشم، باز هم نمیخنده. قیافهش مثل قیافهی فلاکتبار برادر و خواهرش موقع تولدشونه.»
نمونهی دوم
خانم تواچ همچنان پای صندوق ایستاده بود و نمیتوانست چشم از کالسکهی بچه بردارد. کالسکه تکان میخورد و جیرجیرِ صدایش با طنین خندهی بچه میآمیخت. آقا و خانم تواچ مات و متحیر به یکدیگر نگاه کردند.
بخشی از کتاب صوتی مغازه خودکشی را بشنوید.
مغازه خودکشی
نویسنده: ژان تولی
گوینده: هوتن شکیبا
انتشارات: رادیو گوشه
بهجت نجفی مترجمی است که اغلب به ترجمهی آثار ادبی و روانشناسی میپردازد. از معروفترین ترجمههای او میتوان به زنان کوچک و مغازه خودکشی اشاره کرد. او در ترجمهی مغازه خودکشی از برگردان انگلیسی کتاب بهره برده و تمام تلاش خود را کرده تا به متن پایبند بماند و این پایبندی در قسمتهایی از متن فدای روانی خوانش متن شده است. ناگفته نماند که در قسمتهایی از ترجمه نیز تغییراتی برای درک بهتر متن ایجاد کرده است. در حقیقت، مترجم تمام تلاش خود را کرده تا ضمن پایبندی به متن اصلی ترجمهای قابلفهم به مخاطب خود ارائه دهد. لحن ترجمهی او در تمام کتاب یکدست و مطابق زبان معیار است. نکتهی دیگر این است که پاراگرافهای کتاب مطابق متن انگلیسی نیست و مترجم خود آنها را مرتب کرده است.
نمونهی اول
سپس دستش را به زیر کلاهک کالسکه برد تا به خانم مسن ثابت کند: «ببینید، اگر من کنارههای دهانش را به سمت چانهاش هم بکشم، باز هم نمیخندد. چهرهاش مثل خواهر و برادرش در هنگام تولد، فلاکتبار و غمزده است.»
نمونهی دوم
خانم تواچ همچنان کنار صندوق ایستاده بود و نمیتوانست نگاهش را از کالسکهی بچه بگیرد. کالسکه خودش تکان میخورد درحالیکه صدای جیرجیرش با صدای خنده و هیاهوی کودک درون آن در هم آمیخته بود. پدر و مادر مبهوت و وحشتزده به یکدیگر نگاه کردند.
بنفشه کاظمی بیشتر آثار خود را از انگلیسی به فارسی ترجمه کرده است و در مغازه خودکشی نیز بر متن انگلیسی تکیه دارد. او تلاش کرده به متن پایبند باشد و تا حد ممکن از ایجاد هرگونه تغییری در ترجمه خودداری کرده است. ترجمهاش روان و خواناست، گفتوگوها لحنی خودمانی دارند و پاراگرافها مطابق متن انگلیسی مرتب شدهاند. بااینهمه، گاهی در انتخاب واژگان کمی لغزش داشته و از واژگانی بهره برده که در متن خوش ننشستهاند.
نمونهی اول
سپس انگشتانش را به زیر سقف کالسکه کودک برد و به پیرزن نشان داد: «نگاه کن، اگه گوشههای دهنش رو هم به سمت چانهاش فشار بدم بازم لبخند نمیزنه، اون همونقدر بدبخت و فلاکتبار دیده میشه که خواهر و برادرش لحظه تولد بهنظر میرسیدن.»
نمونهی دوم
خانم تواچ همچنان در نزدیکی صندوق ایستاده بود و نمیتوانست نگاهش را از کالسکه و بچه بردارد. کالسکه با هربار تکانخوردنِ کودک به لرزه میافتاد و صدای جیرجیرش با خندههای بچه درهمآمیخته میشد و دراینبین پدر و مادرش از این اتفاق، مات و متحیر و با ترس و وحشت به یکدیگر نگاه میکردند.
محمدرضا آبیار مترجم، نویسنده و شاعر است. زبان مبدأ او انگلیسی است و برای ترجمه از منابع انگلیسی بهره میبرد. او در ترجمهی خود بیشتر بر انتقال معنا به مخاطب تمرکز داشته و بعد از آن تلاش کرده تا به متن اصلی پایبند بماند. قلم او به روانی سایر ترجمهها نیست؛ اما مفهوم را با کمی کشمکش منتقل میکند. تکرار چند فعل پشت سر هم و البته ایجاد برخی تغییرات در متن، گاهی فهم جملات او را دشوار میکند. برای گفتوگوها از لحنی خودمانی استفاده کرده که از نکات مثبت این ترجمه به حساب میآید.
نمونهی اول
برای اثبات، انگشتانش را زیر روکش کالسکه فرو کرد: «ببین اگر من گوشههای دهنش رو بهطرف چونهش بکشم، دیگه لبخند نمیزنه. درست مثل برادر و خواهرش بدبخت بهنظر میاد.»
نمونهی دوم
خانم تواچ هنوز هم کنار صندوق ایستاده بود و به کالسکهی بچه که بهخودیخود تکان میخورد، نگاه میکرد. جیرجیر فنرهای کالسکه نمیتوانست مانع شنیدن صدای گوشخراش خنده و ذوقی که از درون کالسکهی نوزاد شنیده میشد، شود. پدر و مادر کودک که درجا خشک شده بودند، با وحشت به یکدیگر نگاه کردند.
نازنین جباریانصابر برای ترجمه از متن انگلیسی این کتاب استفاده کرده است. او کاملاً به متن پایبند بوده و در کنار آن روانی جملهها را نیز مدنظر قرار داده است که این خود گاه موجب اطناب در توضیحات میشود. ترجمهاش روان و فهمیدنی است، پیام متن را بهدرستی به مخاطب خود میکند، لحنش در گفتوگوها مطابق لحن گفتار و خودمانی است و به چیدمان بندهای متن اصلی وفادار است.
نمونهی اول
بعد دستش را زیر سایهبان کالسکه برد و با انگشتانش صورت نوزاد را به پیرزن نشان داد و گفت: «ببینید. اگه من دو گوشهی دهنش رو به سمت چانهاش بکشم، دیگه نمیخنده. قیافهش درست مثل خواهر و برادرشه، اونا هم موقع تولدشون همینطور بدبخت به نظر میرسیدن.»
نمونهی دوم
مادام تووآچ که هنوز هم کنار صندوق ایستاده بود، نمیتوانست لحظهای از کالسکهی بچه که همینطور خودبهخود به عقب و جلو تکان میخورد چشم بردارد. در همان لحظه همراه با صدای جیرجیر فنر کالسکه، صدای خندههای پیدرپی نوزاد از درون کالسکه بلند شد. پدر و مادر بچه همانطور که در جایشان میخکوب شده بودند با وحشت به هم نگاه کردند.
مریم قربانی بهمانند سایر مترجمان از متن انگلیسی برای ترجمه کتاب بهره برده است. او در عین وفاداری به متن ترجمهای روان و خوانا به مخاطب خود ارائه میدهد. جملاتش فهمیدنی و درکشدنیاند. لحن گفتارش برای بیان گفتوگوها خودمانی است، به چیدمان بندهای متن انگلیسی وفادار است و تمام تلاش خود را کرده تا کمترین فاصله را از متن داشته باشد. باتوجه به اینکه متن را از ترجمهی انگلیسی به فارسی برگردان کرده است؛ با انتخاب واژگان درست تصاویری دقیق از اتفاقات و احساسات شخصیتها بهدست میدهد.
نمونهی اول
بعد انگشتانش را به زیر سایهبان کالسکه سر داد و رو به پیرزن کرد و گفت: «ببینین! حتی اگه دو طرف دهنش رو به سمت چونهش فشار بدم، باز هم خنده به لبش نمیآد. قیاقهش به بیچارگی قیافهی خواهر و برادرش موقع تولدشونه.»
نمونهی دوم
خانم تواچ کماکان پای دخل ایستاده بود و نمیتوانست لحظهای چشم از کودکش که در کالسکه تاب میخورد، بردارد. صدای غژغژ پایههای کالسکه با صدای خندهی کودک در هم آمیخته بود. پدر و مادر بچه ماتومبهوت و با وحشت به هم نگاه کردند.
همانطور که در ابتدای سخن اشاره کردیم، مغازه خودکشی تاکنون به بیش از بیست زبان زندهی دنیا ترجمه شده است. در کشور ما نیز مترجمان بسیاری به سبب محبوبیت دست به ترجمهی این اثر زدهاند. هرکدام از آنها کوشیدهاند تا با وفاداری به متن و رعایت اصول ادبی، نثری روان و دقیق به مخاطب خود ارائه دهند. بااینهمه، معرفی بهترین ترجمه از مغازه خودکشی امری نسبی است و تا حد زیادی به سلیقهی خوانندگان بستگی دارد. برای عدهای وفاداری به متن اهمیت دارد و برای عدهای دیگر روانی متن. آنچه در این یادداشت ذکر شد تنها با مقایسهی بخش کوچکی از متن صورت گرفته و هدف از این کار یاری به مخاطب برای شناخت بهتر کتاب و انتخاب ترجمهای مناسب است.
در آخر باید بگوییم تمام ترجمههایی که در بالا ذکر شد؛ ازجمله ترجمهی احسان کرمویسی در سایت طاقچه در دسترس مخاطبان و دوستداران مغازه خودکشی قرار دارد و هر فردی میتواند مطابق سلیقهی خود بهترین ترجمه را برای خود تهیه کند.
دانلود کتاب از اپلیکیشن طاقچه