لوگو طاقچه
بهترین ترجمه کتاب اسب سیاه

مقایسه و معرفی بهترین ترجمه کتاب اسب سیاه

این روزها که تب خواندن کتاب‌های موفقیت و توسعه‌ی فردی داغ است، هر کتاب پرفروش و مشهوری، دیریازود راه خود را به قفسه‌ی کتاب‌فروشی‌های ایران باز می‌کند. ناشران، در رقابت با یکدیگر تلاش می‌کنند تا نسخه‌ای از این آثار پرطرف‌دار را به نام خود ثبت کنند و معمولاً خوانندگان، در میان سیل ترجمه‌ها، در انتخاب بهترین و اصیل‌ترین نسخه سردرگم می‌مانند. کتاب اسب سیاه یکی از همین آثار است: کتابی که با نگاهی متفاوت، مسیر موفقیت را بازخوانی و خواننده را به سفری درونی دعوت می‌کند؛ اما این سفر، تنها زمانی اثربخش خواهد بود که ترجمه‌ی آن درست، روان و وفادار به روح اثر باشد. در این یادداشت از بلاگ طاقچه، قصد داریم تا با نگاهی دقیق، از میان چند ترجمه‌ی موجود از اسب سیاه، بهترین را انتخاب کنیم.

اگر به خواندن کتاب‌های حوزه موفقیت و خودیاری علاقه‌مندید؛ پیشنهاد می‌کنیم از قفسه «کتاب‌های موفقیت و توسعه فردی» در سایت طاقچه دیدن کنید.

اگر این مطلب را دوست داشتید، پیشنهاد می‌کنیم که مطلب زیر را هم مطالعه کنید

معرفی مختصر کتاب اسب سیاه

در جهانی که همه را به عبور از یک مسیر واحد برای رسیدن به موفقیت فرامی‌خواند، کتاب اسب سیاه، صدایی متفاوت است. این کتاب نه نقشه‌ای ازپیش‌طراحی‌شده برای موفقیت در سی روز است، نه فهرستی از توصیه‌های فرسوده‌ی بایدها و نبایدها. تاد رز و اگی اگاس با نگاهی عمیق، مسیر کسانی را دنبال کرده‌اند که برخلاف جریان رایج، بدون تکیه بر مدارک آکادمیک یا مسیرهای رسمی، قله‌هایی را فتح کرده‌اند که هیچ‌کس تصورش را هم نمی‌کرد. آنچه این افراد را به موفقیت رسانده، نه تبعیت از فرمول‌های کلیشه‌ای، بلکه پیگیری عمیق رضایت شخصی و شناخت خود بوده است.

اسب سیاه بر اصل فردگرایی بنا شده است؛ اصلی که در برابر همسان‌سازی و نسخه‌پیچی‌های رایج، از منحصربه‌فرد بودن انسان‌ها دفاع می‌کند. نویسندگان این کتاب با تحلیل نمونه‌های واقعی، ثابت می‌کنند که در دوران معاصر، تنها راه ماندگار برای موفقیت، طراحی مسیر اختصاصی خودمان است. مسیری که از درون ما آغاز می‌شود و با شناخت انگیزه‌های پنهان، علایق و توانایی‌هایمان ساخته می‌شود.

اگر تاکنون با خود اندیشیده‌اید که چرا مسیر شما شبیه دیگران نیست یا چرا با وجود تلاش بسیار، نتوانسته‌اید در قالب‌های رایج بدرخشید، این کتاب آمده تا به شما بگوید: شاید شما هم یکی از همان اسب‌های سیاه هستید؛ خاص، ناشناخته، اما بالقوه درخشان.

قسمت‌هایی از کتاب اسب سیاه برای مقایسه

برای این بخش، دو قسمت مختلف از کتاب را برای بررسی انتخاب کرده‌ایم.

نمونه‌ی اول 

جمله‌ی آغازین کتاب:

We hold these truths to be self-evident, that all men are created equal, that they are endowed by their Creator with certain unalienable Rights, that among these are Life, Liberty and the pursuit of Happiness.

نمونه‌ی دوم

 بخش‌هایی از پیشگفتار:

Alan’s and Jennie’s journeys break the mold for how we think about the development of talent. To become a successful astronomer, the prescribed sequence is to obtain your PhD, complete a postdoc at a respectable university, and settle into a tenure-track professorship—not drop out of school, then teach yourself astronomy in your backyard. To become a successful bespoke tailor, the conventional route is to follow a youthful passion for fashion and slowly and steadily hone your skills over many years of apprenticeship at the feet of a master—not perform a midlife swivel from an entirely unrelated profession. Jennie and Alan seemed to come out of nowhere, bursting onto the scene with their own signature version of excellence. There is a term for those who triumph against the odds—for winners nobody saw coming. They are called dark horses.

بستن تبلیغ

معرفی نسخه‌های مختلف اسب سیاه

در ادامه یادداشت به مقایسه ترجمه‌های مختلف این کتاب پرداخته‌ایم؛ همراه ما باشید.

ترجمه‌ی پیام بهرام‌پور، نشر مون

اسب سیاه

نویسنده: اگی اگاس

مترجم: پیام بهرام پور

انتشارات: نشر مون

خرید کتاب

کتاب اسب سیاه با ترجمه پیام بهرام‌پور برای کسانی که به دنبال متنی خوش‌خوان و انگیزشی هستند انتخاب مناسبی است. در ترجمه‌ی نمونه‌ی اول، پیام بهرام‌پور با لحنی رسمی و دقیق، مفاهیم فلسفی و اخلاقی جمله‌ را با واژه‌هایی سنجیده مانند «حقایق بدیهی» و «حقوق انکارناپذیر» منتقل می‌کند و ساختاری شبیه بیانیه‌ دارد. در نمونه‌ی دوم لحن، خودمانی، روان و صمیمی است که خواننده را با خود همراه می‌کند؛ گرچه در برخی موارد برای حفظ صمیمیت، از دقت لفظی فاصله می‌گیرد و آزادنویسی دارد مانند «در بیست‌ویک‌سالگی بچه بیاوری» به‌جای «drop out of school».

نمونه‌ی اول:

ما برابر آفریده شدن انسان‌ها و اعطای برخی حقوق انکارناپذیر از سوی پروردگار را جزو حقایق بدیهی می‌پنداریم؛ ازجمله‌ی این حقوق، حق زندگی، آزادی و جست‌وجوی خوشبختی است.

نمونه‌ی دوم:

راهی که جنی و آلن پیمودند قالب‌های ذهنی معمول ما را در مورد راه‌های رسیدن به موفقیت درهم می‌شکند. برای اینکه به یک ستاره‌شناس سرشناس بدل شوید راه معمول این است که در رشته‌ی مرتبط دکترا بگیرید و توی یک دانشگاه حسابی فوق دکترا را هم تمام کنید و بعد تازه بیفتید به تدریس، نه اینکه در بیست‌ویک‌سالگی بچه بیاورید و توی حیاط خانه تلسکوپ علم کنید. راه طراح لباس شدن هم این است که از جوانی دنبال کار بیفتید و آهسته و پیوسته همه‌ی چم‌وخم کار را یاد بگیرید، نه اینکه از وسط یک کار دیگر یک‌دفعه میان‌بر بزنید و بپرید وسط. جنی و آلن انگار از ناکجا آمدند و جوری در کارهایشان درخشیدند که سابقه نداشت و امضای خودشان را پای کارها گذاشتند. این‌جور برنده‌ها که ناگهان از ناکجا پیدا می‌شوند، یک تعریف مشخص و یک عبارت دقیق دارند. به این‌جور آدم‌ها می‌گویند «اسب سیاه».

بخشی از کتاب صوتی اسب سیاه را بشنوید.

اسب سیاه

نویسنده: اگی اگاس

گوینده: حمید محمدی

انتشارات: رادیو گوشه

ترجمه‌ی مهسا صباغی، نشر میلکان

اسب سیاه

نویسنده: اگی اگاس

مترجم: مهسا صباغی

انتشارات: انتشارات میلکان

خرید کتاب

ترجمه‌ی مهسا صباغی لحنی رسمی‌تر دارد. در نمونه‌ی اول، ساختار جمله‌بندی دقیق است. هرچند در مورد واژه‌هایی مانند certain: «مشخص» به‌جای «برخی» می‌توان اندکی نقد داشت. در نمونه‌ی دوم نیز ترجمه با دقت بالا انجام شده و اصطلاحات به‌درستی منتقل شده‌اند. این ترجمه نسبت به نسخه‌ی بهرام‌پور کمتر صمیمی ا‌ست؛ اما وفاداری آن به متن اصلی بالاتر و به‌طورکلی قابل‌اعتماد است.

نمونه‌ی اول:

ما این حقایق را بدیهی می‌دانیم که تمام انسان‌ها برابر آفریده شده‌اند و آفریدگارشان به آنان حقوقی مشخص و انکارناپذیر اعطا کرده است. از جمله‌ی این حقوق می‌توان به حق زیستن و آزادی و جست‌وجوی خوشبختی اشاره کرد.

نمونه‌ی دوم:

داستان آلن و جنی الگوهای ذهنی ما را درباره‌ی رشد استعداد در هم می‌شکند. برای تبدیل‌شدن به اخترشناس موفق، چنین نسخه‌ای می‌پیچند: اول برو دکتری‌ات را بگیر؛ بعد یک دوره‌‌ی فوق‌ دکتری در دانشگاهی معتبر بگذران و در نهایت به کرسی استادی دانشگاه تکیه بزن. هیچ‌کس توصیه نمی‌کند مدرسه را ترک کنید و بعد توی حیاط‌خلوت خانه‌تان به‌ طور خودآموز اخترشناسی یاد بگیرید. برای تبدیل‌شدن به خیاط سطح بالا، مسیر متداول این است که از همان نوجوانی علاقه‌تان به دنیای مُد را دنبال کنید و طی سال‌ها با شاگردی‌کردن پیش یک استاد، آرام و به‌تدریج مهارت‌هایتان را پرورش دهید. هیچ‌کس توصیه نمی‌کند در میان‌سالی به‌ دنبال یک هوس ناگهانی، کسب‌وکارتان را رها کنید و دنبال کاری کاملاً غیرمرتبط بروید. جنی و آلن انگار از غیب وسط صحنه ظاهر شده بودند و نسخه‌ی خاص و متفاوت خودشان از تکامل و بالندگی را به نمایش می‌گذاشتند. ما به آن‌ها می‌گوییم اسب‌های سیاه.

ترجمه‌ی شیرین یزدانی، نشر ارمغان گیلار

اسب سیاه

نویسنده: اکسی اگاس

مترجم: شیرین یزدانی

انتشارات: انتشارات ارمغان گیلار

خرید کتاب

شیرین یزدانی در نمونه‌ی اول، جمله‌ای مهم و نمادین از متن اصلی را به‌کلی حذف کرده است؛ اقدامی که می‌تواند نشانه‌ای از ضعف در وفاداری به اثر و بی‌توجهی به بار معنایی آن بخش باشد. در نمونه‌ی دوم، ترجمه با لحنی نسبتاً رسمی و ساختاری قابل قبول ارائه شده است؛ اما گاه دچار اغراق‌هایی می‌شود که در متن اصلی دیده نمی‌شوند؛ مانند عبارت «نسخه‌ی متمایز از خودِ برترشان».

نمونه‌ی اول:

جمله حذف شده است.

نمونه‌ی دوم:

مسیری که جنی و آلن برای رسیدن به موفقیت طی کردند، الگوهای ذهنی ما را در هم می‌شکند. برای تبدیل‌شدن به یک ستاره‌شناس موفق، راه عادی آن، این است که دکترای خود را در این رشته بگیرید و پس از دکترا در یک دانشگاه خوب، استادیار دانشگاه شوید؛ نه اینکه مدرسه را ترک کنید و بعد به طور خودآموز ستاره‌شناسی را در حیاط‌خلوت پشت خانه بیاموزید. برای تبدیل‌شدن به یک خیاط موفق، مسیر عادی این است که از جوانی دنبال مد لباس باشید و کم‌کم مهارت‌های خود را با شاگردی‌کردن نزد مربیان مختلف، تقویت کنید؛ نه اینکه بعد از یک‌عمر کارکردن در یک حرفه‌ی کاملاً غیرمرتبط، یک‌دفعه میان‌بر بزنید و موفق شوید. به نظر می‌رسد جنی و آلن از ناکجاآباد آمدند و نسخه‌ی متمایز از خودِ برترشان را به صحنه آوردند. حال سؤال این است که این‌گونه برنده‌ها از کجا می‌آیند؛ برنده‌هایی که هیچ‌کس کار آن‌ها را پیش‌بینی نمی‌کند. به این‌جور آدم‌ها «اسب‌های سیاه» می‌گویند.

ترجمه‌ی فاطمه باغستانی، نشر نسل نواندیش

اسب سیاه

نویسنده: اوگی اوگاس

مترجم: فاطمه باغستانی

انتشارات: انتشارات نسل نواندیش

خرید کتاب

ترجمه‌ی فاطمه باغستانی نثری ساده و روان دارد؛ اما در بخش‌هایی از کتاب، به‌ویژه در جملات مفهومی یا فلسفی، این سادگی باعث شده است عمق معنای متن اصلی تا حدی کاهش یابد. برای مثال، معادل «دنبال‌کردن شادمانی» بار اخلاقی و فلسفی «pursuit of happiness» را منتقل نمی‌کند. بااین‌حال، در بخش‌های تحلیلی و توصیفی کتاب، ترجمه‌ای رسمی، دقیق و ساختارمند ارائه شده است.

نمونه‌ی اول:

ما برابری انسان‌ها و داشتن برخی حقوق انکارناپذیر از سوی خداوند را حقایقی بدیهی می‌پنداریم؛ حقوقی چون حق زندگی، آزادی و دنبال کردن شادمانی.

نمونه‌ی دوم:

راهی که جنی و آلن پیمودند، قالب‌های ذهنی معمول ما را درباره‌ی مسیرهای دستیابی به موفقیت در هم می‌شکند. مسیر عرف برای تبدیل‌شدن به یک ستاره‌شناس این است که در رشته‌ای مرتبط مدرک دکترا و از یک دانشگاه برجسته فوق دکترا بگیرید و پس از آن، به دنبال تدریس بروید، نه اینکه در بیست‌ویک‌سالگی و با داشتن یک بچه، در حیاط پشتی خانه‌تان تلسکوپ بگذارید. مسیر طراحی لباس نیز این است که از جوانی به دنبال کار باشید و با هزار زحمت چم‌وخم کار را یاد بگیرید، نه اینکه وسط یک کار بی‌ربط دیگر باشید و به ناگاه آن را رها کنید و وسط کاری متفاوت بپرید. به نظر می‌رسد جنی و آلن از ناکجاآباد ظاهر شدند و امضای برتری خودشان را پای کارهایشان انداختند. این مدل برنده‌ها که برخلاف جریان رود شنا می‌کنند و ناگهان می‌درخشند، تعریفی مشخص و نامی دقیق دارند. به این نوع افراد می‌گویند: اسب سیاه.

ترجمه‌‌ی لیدا علیزاده، نشر آقایی

اسب سیاه

نویسنده: اگی اگاس

مترجم: لیدا علیزاده

انتشارات: انتشارات آقایی

خرید کتاب

ترجمه‌ی لیدا علیزاده نثری احساسی و آزاد دارد که بیشتر به بازنویسی شبیه است تا ترجمه‌. جمله‌ی کلیدی آغازین کتاب حذف شده و در جای دیگر نیز جمله‌هایی اضافه شده که در متن اصلی وجود ندارند مانند «مثل بمب صدا کند». در عوض، مفاهیم به زبان ساده و نزدیک به ذهن مخاطب عمومی منتقل شده است.

نمونه‌ی اول:

جمله حذف شده است.

نمونه‌ی دوم:

زندگی متحیرکننده جنی و آلن مثال‌هایی ساده برای ذهن ما هستند تا متوجه شویم همه چیز یک راه واحد و معمول ندارد گاهی لازمه موفقیت، شکسته‌شدن موانع و ساختارهای همیشگی ذهن است. جنی اگر قرار بود از یک مسیر معمول ستاره‌شناس شود، باید تحصیلات مدرسه‌ای و دانشگاهی خود را با موفقیت پشت سر می‌گذاشت نه اینکه کارهایش، بدون مدرک دانشگاهی، در بین ستاره‌شناسان مثل بمب صدا کند و داخل حیاط خانه‌اش، رصدخانه راه بیندازد. آلن هـم همین‌طور! او هم باید از کودکی به یادگیری مهارت خیاطی می‌پرداخت تا تبحر کافی پیدا کند نه اینکه شغل پر درآمد خود را نیمه‌کاره رها کرده و به‌سوی خیاطی برود. آلن و جنی دو نمونه شگفت‌انگیز بودند که انگار از سرزمین دیگر آمده و قوانین معمول ذهنی همه را دور زدند! به چنین افرادی که قوانین اصلی را دور می‌زنند و مسیر جدیدی برای موفقیت پیدا می‌کنند می‌گویند اسب سیاه.

ترجمه‌ی محسن صادقیان، نشر نارنگی

اسب سیاه

نویسنده: اگی اگاس

انتشارات: انتشارات نارنگی

خرید کتاب

ترجمه‌ی محسن صادقیان ساده و نسبتاً رسمی اما فاقد ظرافت‌هایی است که ترجمه را متمایز یا به‌یادماندنی کند. در بخش دوم، روایت روان است؛ ولی اصطلاحاتی مثل «self-taught» با معادل‌هایی عمومی و نه‌چندان دقیق مانند «خودآموزی» ترجمه شده‌اند. به‌طورکلی ترجمه‌ی قابل‌قبولی است.

نمونه‌ی اول:

ما این حقایق را بدیهی می‌دانیم که همه‌ی انسان‌ها برابر آفریده شده‌اند و آفریدگارشان به آن‌ها حقوقی مسلم عطا کرده است؛ از جمله آن‌ها می‌توان به زندگی، آزادی و جست‌وجوی خوشبختی اشاره کرد.

نمونه‌ی دوم:

مسیر پیشرفت آلن و جنی، چارچوب فکری ما را درباره راه‌های رسیدن به موفقیت به هم می‌ریزد. برای اینکه منجم موفقی شوید به طور معمول باید مدرک دکتری خود را بگیرید و در یک دانشگاه معتبر دوره فوق دکتری را بگذرانید و مرتبط با تحصیلاتتان مشغول به کار شوید، نه اینکه مانند جنی خودآموزی کنید و در حیاط خانه رصدخانه برپا کنید. راه تبدیل شدن به یک طراح لباس حرفه‌ای هم این است که از جوانی کار کنید و آهسته و پیوسته مهارت‌های لازم را یاد بگیرید، نه اینکه از وسط یک حرفه به حرفه دیگر بروید. در حقیقت این‌طور به نظر می‌رسد که جنی و آلن از ناکجاآباد آمده‌اند و طوری در حرفه خود درخشیده‌اند که بی‌سابقه بوده است. به چنین آدم‌های موفقی که از ناکجاآباد پیدا می‌شوند «اسب سیاه» می‌گویند. 

ترجمه‌ی عباسعلی رضایتی، نشر درقلم

اسب سیاه

نویسنده: اگی اگاس

مترجم: عباسعلی رضایتی

انتشارات: انتشارات درقلم

خرید کتاب

ترجمه‌ی عباسعلی رضایتی با نثری نسبتاً خشک و نیمه‌رسمی، سعی کرده معنای متن اصلی را منتقل کند. حذف بخش آغازین کتاب که نقشی کلیدی در ایجاد فضای فکری کتاب دارد، یک ضعف مهم به شمار می‌رود. در بخش دوم نیز اگرچه مفهوم را منتقل می‌کند، اما فاقد گیرایی لازم برای جذب علاقه‌مندان به متن‌های توسعه‌ی فردی است.

نمونه‌ی اول:

جمله حذف شده است.

نمونه‌ی دوم:

مسیری که جنی و آلن طی کردند قالب‌های ذهنی معمول ما را در مورد راه‌های رسیدن به موفقیت به هم می‌ریزد. برای اینکه یک ستاره‌شناس معروف شوید روالش این است که در رشته مرتبط دکترا بگیرید و در یک دانشگاه معتبر فوق دکترا را هم تمام کنید و سپس به تدریس بپردازید، نه اینکه در بیست و یک‌سالگی بچه داشته و در حیاط خانه تلسکوپ راه بیندازید. روال طراح لباس شدن هم این است که از همان کودکی در این کار باشید و آهسته و پیوسته همه جزئیات کار را یاد بگیرید، نه اینکه یک کار موفق را رها کنید و وارد کاری شوید که چیزی از آن نمی‌دانید. جنی و آلن گویی از ناکجاآباد آمده‌اند و طوری در کارشان درخشیده‌اند که سابقه نداشته است. این شکل برنده‌ها که ناگهان سر برمی‌آورند یک تعریف مشخص و یک عبارت دقیق دارند. به این آدم‌ها می‌گویند «اسب سیاه».

ترجمه‌ی فاطمه حق‌داده، نشر ابرا

اسب سیاه

نویسنده: اگی اگاس

مترجم: فاطمه حق داده

انتشارات: انتشارات ابرا

خرید کتاب

ترجمه‌ی فاطمه حق‌داده، ترجمه‌ای دقیق و از نظر مفهومی وفادار به متن اصلی است؛ اما از جنبه‌ی زبانی کمی خشک و رسمی به نظر می‌رسد. در نمونه‌ی اول، حال‌وهوای بیانیه‌ی الهام‌بخش متن اصلی را به فضای حقوقی یا اداری سوق داده است. در نمونه‌ی دوم ساختار کلی و معنای جملات به‌خوبی منتقل شده، اما با لحنی سنگین که شور و انرژی روایت اصلی را ندارد.

نمونه‌ی اول:

ما این حقایق را بدیهی می‌دانیم که همه‌ی انسان‌ها برابر آفریده شده‌اند و توسط خالق خود حقوقی به آن‌ها اعطا شده است که نمی‌توان آن‌ها را از آن محروم کرد. از جمله این موارد حق زندگی، آزادی و جستجوی خوشبختی است.

نمونه‌ی دوم:

ماجراهای آلن و جنی الگوهای فکری ما را درباره شکوفاشدن استعدادها می‌شکنند. برای تبدیل‌شدن به یک ستاره‌شناس موفق، مراحل تعیین شده این است که ابتدا دکترای خود را دریافت کنید و سپس یک دوره‌ی فوق دکتری را در یک دانشگاه معتبر بگذرانید و به مقام استادی برسید، نه اینکه مدرسه را رها کنید و در حیاط‌خلوت خود، خودتان نجوم بیاموزید. برای تبدیل‌شدن به یک خیاط سفارشی موفق، مسیر معمول این است که اشتیاقی در حرفه‌ی مد از دوران جوانی داشته باشید و به‌آرامی مهارت‌های خود را در طی سال‌ها، زیر نظر یک استاد ارتقا دهید، نه اینکه در میان‌سالی از یک حرفه نامرتبط مسیر خود را عوض کنید. به نظر می‌رسید که جنی و آلن از ناکجاآباد آمده و با نسخه‌ای خاص از برتری، وارد صحنه شده بودند. یک اصطلاح برای کسانی که علی‌رغم تمام مشکلات پیروز شدند وجود دارد. برای برنده‌هایی که هیچ‌کس انتظار برد آنها را نداشت. ما به آنها می‌گوییم اسب‌های سیاه.

محبوب‌ترین و بهترین ترجمه‌ی اسب سیاه در طاقچه

تا زمان انتشار این یادداشت، محبوب‌ترین و پرفروش‌ترین نسخه‌ی کتاب اسب سیاه از دید کاربران طاقچه، ترجمه‌ی پیام بهرام‌پور است که توسط نشر مون منتشر شده است. نسخه‌ی صوتی این کتاب نیز با صدای حمید محمدی که رادیو گوشه آن را تهیه کرده است، با استقبال زیادی از سوی مخاطبان مواجه شده و امتیاز بالایی را کسب کرده است.

پیشنهاد ما به شما کدام ترجمه‌ی اسب سیاه است؟

در این یادداشت فقط بخشی از ترجمه‌ها را خواندید و مقایسه کردید، نه تمام آن‌ها را. پس طبیعی ا‌ست که قضاوتمان محدود باشد. بااین‌حال، بر پایه‌ی همین مرور نسبی، اگر قرار باشد ترجمه‌ای را پیشنهاد بدهیم، نخست سراغ کار پیام بهرام‌پور می‌رویم. ترجمه‌ی او، با زبانی ساده اما دقیق، روح و انگیزه‌ی متن اصلی را زنده و خواننده را همراه می‌کند. انتخاب کلمات بیشتر از آنکه ادبی یا نمایشی باشند، کاربردی و دقیق‌اند. در واقع ترجمه‌ی بهرام‌پور با حفظ دقت در انتقال معنا، بدون آن‌که خواننده را در پیچ‌وخم‌های زبانی سرگردان کند، حس حرکت در مسیری شفاف و بی‌دغدغه را القا می‌کند.

در مقام دوم، ترجمه‌ی مهسا صباغی قرار می‌گیرد که لحن رسمی‌تر و دقیقی به متن بخشیده است. این نسخه برای خوانندگانی که به ترجمه‌ای منسجم و وفادار به ساختار و مفاهیم اصلی متن اهمیت می‌دهند، انتخابی مطمئن و قابل‌اتکا است؛ اما در نهایت، این تنها ارزیابی ما از میان چند ترجمه‌ی محدود است، نه داوری قطعی؛ چرا که ترجمه‌ی خوب، آن‌ است که با نیاز، سلیقه و حال‌و‌هوای خواننده‌اش هم‌صدا شود.

 نتیجه‌گیری

در جهانی که نسخه‌های موفقیت از پیش نوشته شده‌اند، «اسب سیاه» ما را دعوت می‌کند به طراحی مسیر منحصر‌به‌فرد خودمان. اما این دعوت فقط زمانی اثرگذار خواهد بود که صدای نویسنده، بی‌واسطه و درست به گوش ما برسد. انتخاب ترجمه‌ی مناسب، اولین و مهم‌ترین گام در تجربه‌ی این سفر درونی است. چه دنبال انگیزه باشید، چه فهمی عمیق‌تر از خود، این کتاب می‌تواند راهی تازه پیش پایتان بگذارد؛ به‌شرط آن‌که ترجمه، همراهی وفادار باشد، نه مانعی در مسیر.

33 بازدید
برچسب ها
بستن تبلیغ

سارا موسوی‌پور هستم. متولد ۱۳۶۸ در بهشهر (مازندران) و در رشته‌ی زبان و ادبیات انگلیسی تحصیل کرده‌ام. علاقه‌ام به ادبیات، به‌ویژه ادبیات داستانی و ادبیات جهان، باعث شد تحصیلاتم را تا مقطع کارشناسی‌ارشد در همین رشته ادامه دهم. به حوزه‌های ادبیات داستانی، نقد ادبی، مطالعات زنان، فلسفه، جامعه‌شناسی و روان‌شناسی نیز علاقه‌مندم. از دیگر فعالیت‌هایم در کنار کار اصلی، ترجمه‌ی آثار ادبی است. دو سال سابقه‌ی تدریس زبان انگلیسی دارم و تجربه‌ام در حوزه‌ی تولید محتوا بیشتر با تمرکز بر کتاب بوده است. در مجموعه‌ی طاقچه در زمینه‌ی تولید محتوای مرتبط با کتاب فعالیت می‌کنم؛ از جمله نوشتن مرور کتاب، معرفی آثار، نقدوتحلیل، نگارش زندگی‌نامه‌ی نویسندگان و ویرایش متون. همچنین با سایت‌های ادبی مانند وینش همکاری داشته‌ام و چند یادداشت معرفی کتاب برای این وب‌سایت نوشته‌ام. باور دارم ادبیات می‌تواند فراتر از سرگرمی، وسیله‌ی تفکر و درک عمیق‌تر زندگی باشد؛ به همین دلیل دغدغه‌ی اصلی‌ام این است که با نوشتن درباره‌ی کتاب‌ها، تحلیل و معرفی آثار ادبی، مخاطبان عادی هم بتوانند از دل داستان‌ها به پرسش‌ها و مسائل انسانی، اجتماعی، اخلاقی و روانی فکر کنند و درک تازه‌ای از خود و جهان اطرافشان داشته باشند.


اشتراک گذاری یادداشت
0 0 رای
امتیاز مطلب
اشتراک
اطلاع از
guest
0 دیدگاه ها
بازخورد داخلی
نمایش همه کامنت ها
یادداشت های مشابه

دانلود کتاب از اپلیکیشن طاقچه

نصب طاقچه