چهل نامه کوتاه به همسرم
نویسنده: نادر ابراهیمی
انتشارات: انتشارات امیرکبیر
نامهنوشتن هنری است که از دل برمیآید و بر دل مینشیند. در نوشتن نامه هر کلمه و هر جمله با دقت و عشق انتخاب میشود. نامهنوشتن مانند سفری به اعماق قلب است. وقتی قلم در دست میگیریم و کاغذی سفید پیشرو داریم، انگار در جهانی خصوصی قرار میگیریم، جهانی که تنها بین ما و گیرندهی نامه است. نوشتن نامه فرصتی است برای بازگوکردن آنچه که شاید در گفتار روزمره جرئت بیانش را نداریم. نامههای عاشقانه جلوهای از این نوع نامهها هستند. نامههایی که حرفهای دل را بازگو میکنند. نامهها کاغذهایی جادویی هستند که میشود آنها را بارها خواند؛ اما مدتی است از این عصر نامهنگاری عبور کردهایم و وارد عصر عجله و شتاب شدهایم. خبر خوب این است که نامههای نویسندگان و شاعران بزرگ در طول تاریخ ادبیات به یادگار ماندهاند و نهتنها بیانگر عشق و دلدادگی نویسندگان و شاعران به معشوقشان هستند، بلکه بازتابی از روح حساس و ظریف آنان در مواجهه با احساسات عمیق انسانی هستند. این نامهها با وجود گذر زمان همچنان میتوانند دلها را گرم کنند و احساسی از شگفتی و زیبایی در دل خواننده برانگیزانند.
این یادداشت وبلاگ طاقچه از دو بخش تشکیل شده است. ابتدا در میان نامههای عاشقانهی نویسندگان و شاعران ایرانی چرخی میزنیم تا گرمای قلب نویسندگان نامهها به قلبهای ما منتقل شود؛ سپس به سراغ نامههای مشهور نویسندگان و شاعران ایرانی میرویم تا بیشتر با آنها و روزگاری که میزیستند، آشنا شویم.
چهل نامه کوتاه به همسرم
نویسنده: نادر ابراهیمی
انتشارات: انتشارات امیرکبیر
تنها عشق است که فکر و ذکر به معشوق را حتی در زمان خطاطی به ذهن عاشق میاندازد و تمرین خطاطی را تبدیل به نامههای عاشقانهای برای همسر میکند. این کتاب مجموعهای از نامههای عاشقانه «نادر ابراهیمی» به همسرش، فرزانه منصوری است که با زبانی شاعرانه و احساسی عمیق، لحظات ناب زندگی مشترکشان را به تصویر میکشد. هر نامهای دریچهای است به دنیای درونی نویسنده و نگاه او به تحلیل عشق و زندگی. در این نوشتهها عشق فراوان دیده میشود؛ اما عشقی که با زندگی روزمره عجین شده است. بنابراین این نگاه واقعبینانه را به مخاطب میدهد که اگرچه ممکن است عشق در روزمرگیها و سختیهای زندگی کمرنگ شود؛ اما همیشه با کلماتی عاشقانه و صمیمی میتوان آن را زنده نگه داشت و به آن جانی دوباره بخشید.
این نامهها بین سالهای ۱۳۶۳ تا ۱۳۶۵ بین نادر ابراهیمی و همسرش ردوبدل شدند. نادر ابراهیمی در این نامهها علاوهبر ابراز عشق و علاقه به همسرش دربارهی مسائل کوچک و بزرگ زندگی هم سخن گفته است. در سال ۱۳۶۶ نادر ابراهیمی به بازنویسی این نامهها پرداخت و آنها را منتشر کرد؛ چون بهنظرش این مجموعه تنها نامههای او به همسرش نبود؛ بلکه میتوانست حرفهای بسیاری از زوجها به یکدیگر باشد.
بخشی از کتاب صوتی چهل نامه کوتاه به همسرم را بشنوید.
چهل نامه کوتاه به همسرم
نویسنده: نادر ابراهیمی
گوینده: پیام دهکردی
انتشارات: نوین کتاب گویا
طاهره، طاهرهی عزیزم
نویسنده: غلامحسین ساعدی
انتشارات: نشر مشکی
عشقهایی در دنیا وجود دارند که هرگز به سرانجام نمیرسند. عشق «غلامحسین ساعدی» به «طاهره کوزهگرانی» از این نوع است. این دو هرگز به هم نرسیدند؛ اما نامههای بهجا مانده یادگاریای است از این عشق دردناک.
کتاب طاهره طاهره عزیزم شامل ۴۱ نامهی عاشقانهی غلامحسین ساعدی به عشق زندگیاش یعنی طاهره کوزهگرانی است. نامههایی که با «طاهره عزیزم» شروع و با «طاهرهی عزیزم را میبوسم» پایان مییابد و صمیمیت ساعدی را در مکتب عشق نشان میدهد. این نامهها پس از وفات طاهره کوزهگرانی در پستوی خانهاش پیدا شدند. درون این نامهها رازهایی بود که طاهره سالهای سال آنها را پنهان کرده بود و بخشی پنهان از زندگی خودش و غلامحسین ساعدی را شامل میشد. پس از بررسیهای انجامشده به نظر میرسد که پاسخی برای نامههای غلامحسین ساعدی از سمت طاهره ارسال نشده است.
در یکی از این نامهها غلامحسین ساعدی نوشته است:
«نازنین … وقتی که تو را نمیبینم، مثل این که، زیر سرپوش سربی فرورفتهام… میدانی چهوقت از زیر این سرپوش خلاصی مییابم. وقتی که چشمان شرنگبار و نگاههای شرمآلود، نه، نه ببخش، نگاههایی که آدم را سوراخ میکند، مست می کند چشمان تو که در بیداری خواب میبیند و در خواب نگاه میکند.. بلی طاهرهی نازنین، چشمان تو مرا از زیر سرپوش، از زیر سنگ لحد، از قبر رنج بیرون میکشد…»
درست است که سرانجامِ این عشق ناکامی بوده؛ اما وقتی در این نامهها ساعدی ذرهذرهی وجودش را تقدیم طاهره میکند، بزرگی این عشق وجود هر کسی را میلرزاند. خواندن از زندگی عاشقانهی غلامحسین ساعدی خالق آثاری چون «عزاداران بیل»، «تاتار خندان»، «واهمههای بینام و نشان» و «غریبه در شهر» خالی از لطف نیست.
عشق اول زندگی حال و هوای منحصربهفرد خود را دارد. حسی تازه و ناشناخته تمام وجود آدمی را دربرمیگیرد و تبوتاب عاشقی تمامی وجود را سرشار میکند. فروغ دخترکی بود که این حس را تجربه کرد و این حس منجر به نوشتن نامههایی دلکش و دلبرانه برای معشوق او یعنی پرویز شاپور شد. شاپور از فامیلهای دور مادری او و از طنزپردازان ایرانی بود.
فروغ فرخزاد، روحی سرکش و آزاداندیش داشت و صدایی نو و جسورانه به دنیای شعر فارسی بخشید. فروغ با نگاه حساس خود به موضوعاتی پرداخت که پیش از او کمتر کسی از میان شاعران، آن هم یک شاعر زن، جرئت نزدیکشدن به آنها را داشت. اشعار او بازتابی از زندگی شخصی و تجربیات زنانهاش بود؛ همچنین آینهای بود که مسائل اجتماعی، فرهنگی و انسانی را به تصویر میکشید. با توجه به این ویژگیهای فروغ مسلماً نامههای عاشقانهی او با سایر انسانها متفاوت است. فروغ بدون هیچ ترسی از قضاوت دیگران از عشق، تنهایی، آزادی و مرگ سخن میگفت و این ویژگی او در نامههای سرشار از گرمای آتشی که عشق در روح او شعلهور کرده بود هم دیده میشود. او با شجاعت و جسارت خود در این نامهها از عشق خود به پرویز شاپور میگوید. در نهایت این عشق به ازدواج و بعدها به جدایی منتهی شد؛ اما درک عشق یک دختر جوان و نگاه تازهی او به عشق از نکات ارزشمند این اثر است.
این نامهها سیر تپشهای اولیهی عشق فروغ به پرویز، زندگی مشترک آنها و حتی زندگی فروغ پس از جدایی و حس و حال او را دربرمیگیرد و توسط کامیار شاپور فرزند فروغ فرخزاد و پرویز شاپور جمعآوری و تدوین شده است؛ همچنین عمران صالحی در این راه به او کمک کرده است.
مثل خون در رگ های من
نویسنده: احمد شاملو
انتشارات: نشر چشمه
نمیشود از نامههای عاشقانه صحبت کنیم و حرفی از شاملو و آیدا نزنیم. «مثل خود در رگهای من» بیست نامه از نامههای «احمد شاملو» به همسرش یعنی «آیدا سرکیسیان» است. بعضی از عشقها منجر به تغییرات مثبتی میشوند و عشق شاملو به آیدا از آن نوع عشقهاست. خواندن این نامهها و سیر زندگی شاملو و آیدا به جوانان این امید را میدهد که میشود با عشق ازدواج کرد و با عشق به زندگی ادامه داد. این نامهها در دهههای ۴۰ و ۵۰ نوشته شده است و احساسات خالصانهی شاملو به همسرش را نشان میدهد. در انتهای کتاب، تعدادی نامه با دستخط خود شاملو قرار گرفته است. آیدا سرکیسیان پس از مرگ احمد شاملو اجازه انتشار این نامهها را داد.
«روزگار درازی بود که شعر را گم کرده بودم. این روزها احساس میکنم که شعر، دوباره در من جوانه میزند. به بهار میمانی که چون میآید، درخت خشکیده شکوفه میکند.» این نوشتهی احمد شاملو در یکی از نامههایش نشاندهندهی این است که آیدا زمانی سرچشمهی شکوفایی ذوق شاعرانگی او بوده است و خواندن از عشقی که منجر به تعالی یک شاعر شد، سرشار از لذتی خاص خواهد بود.
بخشی از کتاب صوتی مثل خون در رگ های من را بشنوید.
مثل خون در رگ های من
نویسنده: احمد شاملو
گوینده: میکائیل شهرستانی
انتشارات: رادیو گوشه
نیما یوشیج؛ نامه ها
نویسنده:
انتشارات: انتشارات نگاه
عادت «نیما یوشیج» در نگهداشتن نسخهای از تمام نامههایی که ارسال میکرد باعث خلق این کتاب شد. این کتاب که مجموعهی کامل نامههایی است که از نیما یوشیج باقی مانده است برای نخستین بار در سال ۱۳۶۸ به کوشش «سیروس طاهباز» منتشر شد. نیما یوشیج در نوشتن نامه سختگیری خاصی داشت. او برای هر کدام از نامهها وقت زیادی گذاشته و به این فکر کرده است که حتما خوب بنویسد. او اکثر نامههای خود را برای اشخاص ادیب مینوشت. نامههای این کتاب نوشتههای اولیهی نامههای نیماست و تمام آنها بعد از پاکنویسی به مقصد ارسال شده است.
نیما یوشیج در این نامهها با زبانی ساده و شیوهی نوشتاری خاص خود از زندگی روزمره و تفکرات خود دربارهی جامعه، اجتماع و زندگی میگوید. بعضی از نامهها حاکی از فلسفهی فکری او و سیر تاریخی زمانهای است که نیما یوشیج میزیسته است.
نامه های سیمین دانشور و جلال آل احمد (کتاب اول)
نویسنده:
انتشارات: انتشارات نیلوفر
بعضی از افراد در دورههای تاریخیای زندگی میکنند که خواندن نامههایشان موهبتی است. نامههایی که بین سیمین دانشور و جلال آلاحمد ردوبدل شدند از این جنس هستند. سیمین دانشور و جلال آلاحمد هر دو از بزرگترین نویسندگان و روشنفکران معاصر ایران بودند. این نامهها مکانی برای بیان افکار، دغدغهها و ایدههای نو بودند. سیمین و جلال در این مکاتبات از مسائل روزمره تا موضوعات پیچیدهی فلسفی و اجتماعی سخن میگفتند و از این طریق به تبادل نظر و هماندیشی میپرداختند؛ همچنین بازتابی هستند از نگاه نقادانه و تیزبین آنها به مسائل اجتماعی و فرهنگی.
خواندن این نامهها تجربهای است که هر خوانندهای را به تأمل و تفکر وامیدارد. این نامهها در سه کتاب جمعآوری شدهاند. نامههای جلد اول مربوط به سفر یکسالهی دانشور به آمریکا نوشته شدهاند. دانشور و آلاحمد در سالهای نگارش این نامهها زن و شوهری جوان بودند. احساسات عاشقانه و مسائل مرتبط با آن و روابط عاطفی و انسانی این دو و سعی آنها در شناخت یکدیگر نیز بخشی از نامهها را به خود اختصاص داده است؛ همچنین در میان مطالب نامهها مطالبی دربارهی چگونگی شکلگیری ذوق ادبی این دو نویسنده و چگونگی آفرینش برخی از آثار آنها دیده میشود. کتاب دوم شامل نامههای آلاحمد به سیمین دانشور در همان دورهی زمانی سفر دانشور به آمریکا است و کتاب سوم شامل نامههای دانشور و آلاحمد به یکدیگر در چند سفر مختلف در اوایل دههی چهلسالگی آن دو است.
بخشی از کتاب صوتی نامه سیمین به جلال را بشنوید.
نامه سیمین به جلال
نویسنده: سیمین دانشور
گوینده: الهام ایراننیا
انتشارات: انتشارات کاغذ صوتی
نامه به سیمین
نویسنده: ابراهیم گلستان
انتشارات: انتشارات بازتاب نگار
بعضی از نامهها کوتاه و بعضی بلند هستند اما تا حالا نامهی صد و چند صفحهای دیدهاید؟ شاید نامهی ابراهیم گلستان به سیمین دانشور از بلندترین نامههای موجود باشد. ابراهیم گلستان در این نامه از آن دسته سادهانگاران پرمدعا میگوید که فضا را برای فکر آزاد در ایران تنگ کردهاند. سادهانگارانی که وعدههای کاذب و جذابی از ایدئولوژیهای گوناگون ارائه میدهند و یقینی سستبنیاد را جایگزین ریشههای شک و کنجکاوی میکنند. شک و کنجکاوی دو عنصری که شرط اول تفکر هستند. «نامه به سیمین» نقدی بر سلوک آلاحمد و نوشتههای او در این زمینه است. گلستان با زبانی مستقیم، رک و باصراحت نقد و تفکر و نظر خود را بیان میکند؛ علاوهبراین گوشههایی از زندگی و مراودات فکری گلستان و نسلی از روشنفکران و هنرمندان ایرانی در این نامه روشن میشود.
این نامه در فروردین ۱۳۶۹ نوشته و برای سیمین ارسال شد. سیمین دانشور هرگز پاسخی به نامه نداد. مهدی اخوان ثالث از اولین افرادی بود که این نامه را در خانهی گلستان خواند و اصرار به چاپ آن داشت.
امید آفتابی من نامههای احمد شاملو و پسرش سامان
نویسنده: احمد شاملو
انتشارات: نشر چشمه
بعضی از نامهها بوی دلتنگی و عشق به فرزند را دارند. پنجاه نامه از احمد شاملو به پسرش سامان در کتاب «امید آفتابی من» با تلاش آیدا همسر شاملو گرد آمده است.
سامان در سال ۱۳۵۳ برای ادامهی تحصیل راهی انگلیس شد و این آغاز روزگار غریب و تلخی برای پدر بود. نامههایی که بین این پدر و پسر ردوبدل شده است رابطهی بین آنها را بازنمایی میکند. احمد شاملو در نامهها پسرش را با عناوین مختلفی چون «آقای خوبم» و «سامی جان» خطاب قرار داده است. لحن پدرانه و محبتآمیز شاملو در این نامهها خواندن آنها را بسی لذتبخش ساخته است. سیر زندگی احمد شاملو و پسرش در این نامهها تا حدی مشخص شده است.
یکصد و ده نامه از دو سیمین
نویسنده:
انتشارات: انتشارات نیلوفر
«یکصد و ده نامه از دو سیمین» نامههای سیمین دانشور و سیمین بهبهانی به منصور اوجی است. ۴۵ نامه از دانشور، ۶۵ نامه از بهبهانی و ۱ نامه از جلال آلاحد در این کتاب وجود دارد. یک نامه از جلال آلاحمد به دلیل ارزش تاریخیاش در این کتاب آورده شده است. در این نامه جلال آلاحمد به مقالهای دربارهی صمد بهرنگی اشاره کرده است.
منصور اوجی در این کتاب نامهنگاریهای خود با این دو بانوی شعر و قصهی ایران را جمعآوری کرده است. نوشتهها از روح و جان و فکر نگارنده سر بلند میکنند؛ به خاطر همین در نامهنگاری روح و جان نگارنده نمایان است. منصور اوجی در مقدمهی این کتاب دربارهی روحیات این دو بانوی بزرگ ایران سخن میگوید که چگونه آن روحیات حتی در نامهنگاریهایشان گویا و دیدنی بوده است. به گفتهی اوجی، سیمین دانشور با وجود اینکه فرزندی نداشت؛ اما روحیات مادرانه و دلسوزانهی بسیاری داشت؛ اما از طرف دیگر سیمین بهبهانی روحی دخترانه داشت؛ با وجود اینکه مادر سه فرزند بود. او شور و هیجانی دخترانه را از خود بروز میداد. این تفاوت در روحیات این دو بزرگوار در نامهها کاملاً مشهود و ملموس بود.
نامهها محملی برای شناخت دقیقتر افراد هستند و این نامهها خوانندگان را با منش این دو زن بزرگوار ایرانی آشنا میکند. دوستی سهگانهی بین منصور اوجی، سیمین دانشور و سیمین بهبهانی از آن دوستیهای نابی است که در سطر سطر نامهها جریان دارد. علاوهبر این موضوعات در این نامهها از وضعیت نشریات ادبی آن روزگار سخن به میان میآید. حتی در بعضی از نامهها خوانندگان با نظرات این سه بزرگوار دربارهی ادبیات و آثار آن زمان را آشنا خواهند شد. نامههای این کتاب همانند مقالاتی نظری دربارهی ادبیات و ذوق ادبی هستند.
نامه های زنان ایرانی
نویسنده: علی باغدار دلگشا
انتشارات: روشنگران و مطالعات زنان
نامهنگاریها گاهی تاریخ را برای ما روشن میسازند. در عصر مشروطه شاهد جنبشهایی از جنس زنانگی بودیم. جنبشهایی که بهدنبال آزادی بیشتر زنان و ورود آنها به کارزارهای مختلف اجتماعی بودند. نامهنگاریهایی که از این زمان در مطبوعات مختلف از سوی زنان منتشر شده است و برای خوانندگان وجهی از تاریخ را نمایان میسازند که در آن زنان برای احیای حق خود در زمینههای مختلف تلاش میکردند. زمینههایی چون پیگیری و پیروزی زنان ایرانی در ایجاد طرح مطالبات اجتماعی، مشروعیتبخشیدن به هویت شهروندی و مزایای اجتماعی، بهکارگیری واژگانی چون زنان و خواهران به جای کلماتی چون مخدرات، کمینه و ضعیفه و مسئلهی سوادآموزی دختران در نامهنگاریهای درج شده در مطبوعات دیده میشود. از میان مطبوعاتی که این نامهها را منتشر کردند و پیشرو در نشاندادن سیمای حقیقی زن بودند، میتوان از روزنامه «ایران نو» و «تجدد» نام برد.
این نامهها تنها بعد تاریخی ندارند بلکه دربرگیرندهی مسائل انسانی و اجتماعی مربوط به زنان و تلاشهای آنها در زمان مشروطه هستند. این نامهها از سال ۱۳۲۷ هجری قمری تا سال ۱۳۲۹ هجری قمری را شامل میشوند و بهکوشش آقای علی باغدار دلگشا و طی پژوهشهای انجام شده از سوی ایشان جمعآوری شدهاند.
دانلود کتاب از اپلیکیشن طاقچه