نویسنده: جورج اورول
مترجم: امیر امیرشاهی
انتشارات: انتشارات جامی
مزرعه (قلعه) حیوانات از آن دست داستانهایی است که در ایران بهکرّات ترجمه شدهاست. به گواه آماری که در سایت کتابخانه ملی آمده، حدود ۱۰۰ ترجمه از این کتاب موجود است. در این یادداشت از وبلاگ طاقچه به تاریخچه، معرفی و مقایسهی برخی از این ترجمهها میپردازیم. از بین ترجمههای قلعه حیوانات حدود ۸ نسخه را انتخاب و سپس مقایسهشان میکنیم به این امید که بتوانید بهترین ترجمه قلعه حیوانات و مناسبترین نسخه برای خودتان را انتخاب کنید.
محبوبترین مزرعه حیوانات از دید کابران طاقچه -تا زمان انتشار این یادداشت- نسخهی صوتی آوانامه از این کتاب با ترجمهی عباس زارعی است. دلیل محبوبیت این کتاب صوتی صدای آرمان سلطانزاده است که با مهارت خاص خود به جای هر شخصیت (حیوان) صحبت کرده است. ترجمهی عباس زارعی از این کتاب مورد قبول، روان و خوب است. خوانندهها و شنوندهها با آن ارتباط برقرار میکنند و مشکلی در درک و دریافت آن ندارند.
دومین مزرعه حیواناتِ محبوب طاقچه، نسخهی نشر ماهی با ترجمهی احمد کساییپور است. احمد کساییپور به نوعی مترجم اختصاصی و حرفهای اورول محسوب میشود و ۱۹۸۴ اورول را هم در نشر ماهی منتشر کرده است. همانگونه که در این یادداشت دیدید، ترجمهی او بینقص و روان است. او سعی کرده خطاهای ترجمهی امیرشاهی را برطرف کند و در این مسیر، موفق هم بوده است. البته این نکته را هم باید بگوییم که کساییپور مقدمهی مشهور اورول بر کتاب مزرعه حیوانات را هم ترجمه کرده و در ابتدای کتاب آورده که خواندنش برای طرفداران این نویسنده ضروری است و آنها را از ماجرای نوشتن و چاپ این کتاب آگاه میکند، که خودش قصهی مفصل و پرغصهای است.
سومین مزرعه حیوانات محبوب طاقچه از امیر امیرشاهی در نشر جامی است. بسیاری دوست دارند نخستین ترجمه از این کتاب را بخوانند که البته هم حق دارند. سبک و لحن امیرشاهی خاص است و خواننده را به چندین سال قبل پرتاب میکند. امیرشاهی به زبان اصلی بسیار وفادار است و سعی کرده در متن دست نبرد. به جز این موارد، این کتاب در طاقچه بینهایت قرار دارد و خوانندهها به صورت رایگان میتوانند این کتاب را بخوانند که همین هم به محبوبیت این نسخه اضافه کرده است. البته باید اشاره کنیم که خوانندهها میتوانند ترجمهی امیرشاهی را در طاقچه به وسیلهی نشرهای روزگار، گیوا، امتیاز و عطر کاج نیز بخوانند.
چهارمین مزرعه حیوانات محبوب طاقچه، نسخهی نشر چشمه با ترجمهی کاوه میرعباسی است. این نسخه از مزرعه حیوانات هم در طاقچه بینهایت قرار دارد و میشود رایگان آن را خواند. کاوه میرعباسی همانطور که خودش هم گفته سعی کرده ترجمهای جدید از این کتاب ارائه دهد. او توانسته قطعات منظوم کتاب را آهنگین و شاعرانه ترجمه کند و لحنی ادبی و کمابیش حماسی به اثر بدهد. بنابراین اگر میخواهید ترجمهای بخوانید که لحنش با بقیهی کتابها تا اندازهای تفاوت دارد، این ترجمه بهترین انتخاب است.
پنجمین قلعه حیوانات محبوب طاقچه، نسخهای از نشر مجید با ترجمهی حمیدرضا بلوچ است. این کتاب هم جزو طاقچه بینهایت بوده و توسط نشر کاغذ صوتی گویا شده است که نسخهی صوتیاش هم پرطرفدار است. ترجمهی بلوچ از این کتاب روان و قابلقبول است و مخطبان با آن ارتباط برقرار میکنند.
و ششمین نسخهی محبوب از نظر خوانندهها نسخهی انتشارات پر با ترجمهی محمد و سعید هاشمی و هفتمین مزرعه حیوانات محبوب هم نسخهای از نشر شورآفرین با ترجمهی سیروس نورآبادی و محسن موحدی زاد است. همانطور که دیدید، این ترجمهها به ترجمهی امیرشاهی نزدیک بودند. هر دوی این ترجمهها قابلقبول و خوب هستند. نسخهی نشر شورآفرین دارای مقدمهای از والری مهیرز دربارهی کتاب و همینطور مقدمهای از یکی از مترجمهاست که خواندنشان خالی از لطف نیست.
قسمتی از متن اصلی قلعه حیوانات را انتخاب کردهایم و در هر ترجمه، برگردان آن را برای نمونه قید میکنیم.
Then Snowball (for it was Snowball who was best at writing) took a brush between the two knuckles of his trotter, painted out MANOR FARM from the top bar of the gate and in its place painted ANIMAL FARM. This was to be the name of the farm from now onwards.
امیر امیرشاهی سال ۱۳۴۸ برای نخستینبار کتاب مزرعه حیوانات را در شرکت سهامی کتابهای جیبی (زیر نظر موسسه فرانکلین) منتشر کرد. در سالهای ۵۲، ۵۵ و ۵۶ نیز تجدید چاپ شد. نکتهی جالبی که دربارهی ترجمهی امیرشاهی وجود دارد این است که موسسهی فرانکلین حق ترجمهی کتاب را از ناشر انگلیسی خریداری کرده و موافقت خانم اورول، همسر جورج را جلب کرده بود و نامه و اسناد آن خوشبختانه در اسناد باقیمانده از موسسه فرانکلین موجود است.
پس از انقلاب، بسیاری از انتشاراتها دست به چاپ ترجمهی امیرشاهی زدند که از آن میان میتوان به نشرهای جامی، امتیاز، روزگار، گیوا، عطر کاج، امیرکبیر، قدیانی، کولهپشتی، مرز فکر، هاشمی، فروزش، نیآرا و… اشاره کرد. اما برخی از آنها به چاپ مجدد ترجمه اکتفا نکردند و در آن دست بردند و ویرایشش کردند. به همین دلیل ممکن است بین نسخههایی که امروزه از ترجمهی امیرشاهی موجود است اختلافاتی ببینید.
یکی از معروفترین نقدهایی که به ترجمهی امیرشاهی کردهاند به برگردان کلمهی Manor farm برمیگردد. این عبارت به معنی زمین اربابی است، حال آنکه امیرشاهی آن را مزرعه مانر ترجمه کرده و بسیاری از مترجمان هم به پیروی از او آن را همانگونه ترجمه کردهاند. ولی احتمالا اورول برای استفاده از این عبارت قصدی داشته؛ یعنی درست است که این عبارت به معنی زمین اربابی است اما معنی خاص هم داشته. درحقیقت نام آن مزرعه مانور بوده اما معنی دوم و عامش هم اربابی بوده است. انگار که در ایران هم نام مزرعهای را «زمین اربابی» بگذارند و فامیل صاحب آنجا اربابی بوده باشد. نویسنده شوخی ظریفی در این انتخاب دارد. منتها وقتی به مانر ترجمه شود این کنایه و طنز از بین میرود.
امیرشاهی در برخی از قسمتهای کتاب (در همین قسمت، واژهی کلون) به اقتضای زمان ترجمهی کتاب، از اصطلاحات خاص (اصطلاحات قدیمی برای ما) استفاده کرده است. ممکن است برخی از آنها برای خوانندههای جوان و نوجوان امروزی ناآشنا باشد اما این واژهها به صورتی نیستند که در ذوق خواننده بخورد. بلکه ممکن است کنجکاوی او را برانگیزد.
اما نکتهی جالب در ترجمهی امیرشاهی این است که بسیاری از مترجمها از او تبعیت گرفتهاند؛ بدون اینکه به درستی یا نادرستی ترجمهی او بیندیشند. برای مثال، در جایی دیگر از داستان، امیرشاهی Beasts of England را حیوانات انگلیس (سرود حیوانات انگلیس) ترجمه کرده، حال آنکه منظور اورول حیوانات وحشی یا وحوش انگلستان است نه حیوانات اهلی.
اگر هدف از ترجمهی مجددْ رفع کاستیهای ترجمهی نخست باشد، میبینیم که این هدف میسر نشده است. تنها زبان و لحن ترجمههاست که تفاوت دارد و در اصلْ ترجمهها، اغلب، تحت تاثیر ترجمهی نخست هستند. منتها این تاثیرپذیری شدت و ضعف دارد.
«سپس سنوبال (چون سنوبال از همه بهتر مینوشت) قلممویی بین دو بند یکی از پاچههایش گرفت و کلمات «مزرعه مانر» را از بالای کلون پاک کرد و جای آن با رنگ نوشت «قلعه حیوانات»، تا از این تاریخ همیشه اسم محل این باشد.»
«سپس اسنوبال (چون سنوبال از همه بهتر مینوشت) قلممویی بین دو بند یکی از پاچههایش گرفت و کلمات «مزرعه مانر» را از بالای کلون پاک کرد و جای آن با رنگ نوشت: «قلعه حیوانات»، تا از این تاریخ همیشه اسم محل این باشد.»
«اسنوبال چون از همه بهتر مینوشت، قلممویی بین دو بند یکی از پاچههایش گرفت و کلمات «مزرعه مانر» را از بالای کلون پاک کرد و جای آن با رنگ نوشت: «قلعهی حیوانات» تا از این تاریخ همیشه اسم محل، این باشد.»
همانطور که مشاهده میکنید نسخهی عطر کاج ویرایش شده اما نسخهی نشر جامی همان نسخهی ابتدایی است.
«سپس اسنوبال که مهارتش در نوشتن بهتر از بقیهی حیوانات بود، قلممویی را بین پنجههای پایش گرفت و کلمات «مزرعهی مانر» را در روی در پاک کرد و به جای آن نوشت: مزرعهی حیوانات و از آن به بعد آنجا به این نام خوانده میشد.»
میبینید که بلوچ به جای پاچه از پنجه و به جای کلون از در استفاده کرده است اما مزرعهی مانر را کماکان دارد. در متن انگلیسی عبارت اسنوبال از بقیه بهتر مینوشت در پرانتز آمده، امیرشاهی هم آن را در پرانتز آورده اما بلوچ آن را در متن اصلی آورده است که البته ایراد محسوب نمیشود. از همینْ میتوان نتیجه گرفت که امیرشاهی به متن اصلی بسیار پایبند بوده است.
«سپس اسنوبال (چون اسنوبال از همه بهتر مینوشت) قلممویی بین دو بند یکی از سرپنجههایش گرفت و مزرعه مینور را از بالای کلون پاک کرد و به جای آن نوشت: مزرعهی حیوانات.»
همانطور که میبینید نورآبادی و موحدی زاد هم به جای پاچه از سرپنجه استفاده کرده و گفتهاند بین دو بند یکی از سرپنجهها، اورول هم میگوید between the two knuckles of his trotter. اما آنها هم مزرعه اربابی را مینور ترجمه کردهاند. قسمت آخر پاراگراف را هم کلا حذف کردهاند.
«اسنوبال که مهارت بیشتری در نوشتن داشت، قلممو را برداشت و عنوان مزرعهی مانر را از بالای دروازه پاک کرد و به جایش نوشت: مزرعهی حیوانات. از این به بعد، این نام جدید مزرعهی آنها بود.»
زارعی قسمت داخل پرانتز را «مهارت» ترجمه کرده است. بقیهی مترجمها نوشتهاند که اسنوبال از بقیه در نوشتن بهتر بود اما زارعی از مهارت سخن گفته است. اورول اینطور گفته است: Snowball who was best at writing. میبینید که حرفی از مهارت نزده است. مزرعهی اربابی را هم مانر ترجمه کرده و کلون یا در را دروازه ترجمه کرده است. نکتهی بعدی اینکه سخنی از پاچه یا پنجه هم نکرده و نگفته اسنوبال این کلمه را چگونه نوشته است و این قسمت را حذف کرده است.
«آنگاه اسنوبال (چون خطش از بقیه بهتر بود) قلممویی را بین دو سم پایش گرفت و کلمهی مزرعه منور را از نرده بالایی دروازه پاک کرد و به جایش نوشت: مزرعهی حیوانات. قرار بود از آن پس این نام مزرعه باشد.»
میرعباسی از سم پا و دروازه استفاده کرده و ابتدای پاراگراف هم اینطور توضیح داده که اسنوبال خطش از بقیه بهتر بود. مزرعه اربابی را هم مزرعه منور ترجمه کرده است.
میرعباسی خود هدف از ترجمهی مجدد مزرعه حیوانات را چنین عنوان میکند:«انگیزهام از ترجمهی مجدد مزرعهی حیوانات در وهلهی اول احساسی بود؛ دلبستگی عاطفیام به این رمان، به دلیلی که اشاره کردم، مرا به این طبعآزمایی برانگیخت. میل به اینکه سرودها را با وزن و قافیه ترجمه کنم شاید این میان انگیزهای ثانوی (یا فرعی) به حساب بیاید. امیدوارم حاصل این تلاش نیز مقبول افتد. دوم اینکه آثار پُرمخاطب ظرفیت این را دارند و سزاوارند که متنوع عرضه شوند تا دامنهی انتخاب گستردهتر باشد.»
«بعد هم اسنوبال (آخر دستخط اسنوبال از همه بهتر بود) قلممویی را میان دو بند انگشت دستش گرفت و عبارت مزرعهی اربابی را از نردهی بالایی دروازه پاک کرد و به جای آن نوشت: مزرعهی حیوانات. از این به بعد نام مزرعه همین بود.»
کساییپور نیز اینطور ترجمه کرده که دستخط اسنوبال از همه بهتر بوده است. به جای پنجه یا پاچه هم از دو بند انگشت و به جای در یا کلون از دروازه استفاده کرده است. البته کساییپور بین این اشخاص تنها مترجمی است که مزرعه اربابی را اینگونه ترجمه کرده است.
«اسنوبال چون از همه بهتر مینوشت، قلممویی را بین دوانگشت یکی از پاچههایش گرفت و عبارت «مزرعهٔ مانر» را از بالای دروازه پاک کرد و جای آن با رنگ نوشت «قلعه حیوانات»، تا از این لحظه همیشه اسم آن محل این باشد.»
محمد و سعید هاشمی هم گفتهاند بین دو انگشت یکی از پاچهها و البته از دروازه استفاده کردهاند. آنها نیز از عبارت مزرعهی مانر استفاده کردهاند.
همانگونه که میبینید، برخی از مترجمها نام کتاب (Animal farm) را مزرعه و برخی دیگر قلعه ترجمه کردهاند. اما چرا؟ farm در فارسی معنای تحتاللفظی مزرعه دارد اما جز این معنای ظاهری، این کلمه در انگلیسی به معنای قطعه زمینی است که میتوان از آن درآمد داشت و از ساکنانش مالیات گرفت. در حقیقت، جایی که محصور شده و دورتادور آن را مشخص کردهاند و متعلق به شخص یا اشخاصی است و میتوان از آن درآمد کسب کرد. معادل تقریبی آن در فارسی با اغماض قلعه است. قلعه جایی است که محصور شده و مستحکم است. به همین دلیل برخی از مترجمان آن را قلعه ترجمه کردهاند. استدلال این مترجمان برای انتخاب قلعه، به محتوای داستان هم برمیگردد. از نظر آنها farm فراتر از مزرعه است و قلعه به محتوای سیاسی و حکومتی آن بیشتر میخورد. با تصور قلعه، گویی فضایی که حیوانات در آن قرار دارند، بسته است و هیچ کس دیگری از بیرون آنها را نمیبیند که همین، نشان از سیاهی و دیکتاتوری اوضاع آنها دارد.
اما اینکه کدام صحیحتر است را نمیتوان بهدرستی تشخیص داد چون مزرعه هم اشتباه نیست. اما قلعه به محتوای داستان نزدیکتر است.
دانلود کتاب از اپلیکیشن طاقچه