جایی دیگر
نویسنده: گلی ترقی
گوینده: مونا فرجاد
انتشارات: رادیو گوشه
ادبیات و سینما از همان ابتدا رابطهای تنگاتنگ و جدانشدنی داشتند. سینما بسیاری از شاهکارهایش در طول تاریخ را وامدار ادبیات بوده و همیشه از دریای بیکران این هنر تغذیه کرده است. بسیاری از کارگردانهای مطرح و بزرگ تاریخ سینما به سراغ ادبیات رفتهاند و پای داستانها را به دنیای فیلمها کشاندهاند و از قدرت قلم نویسندگان بهره گرفتهاند. در تاریخ سینمای ایران هم بعضی از کارگردانهای بزرگ و مطرح آثار مهم و ارزشمندشان را از روی کتابها ساختهاند و اکثراً هم به موفقیت رسیدهاند. بعضی از کتابهای ایرانی که تبدیل به فیلم شدهاند از شاهکارهای ادبیات ایران هستند و فیلمهای ساختهشده بر اساسشان نیز اکثراً از بزنگاههای مهم تاریخ سینمای ایران هستند. در این یادداشت از وبلاگ طاقچه، بعضی از بهترین کتابهای ایرانی را که به دنیای سینما راه یافتهاند با هم مرور میکنیم.
یکی از درخشانترین پیوندهای ادبیات و سینما در ایران را میتوانیم فیلم درخت گلابی بدانیم. درخت گلابی یکی از شش داستان مجموعه «جایی دیگر» به قلم گلی ترقی است. مجموعهای سرشار از تجربههای زیسته و حسرتها و غمها و شادیها.
گلی ترقی در داستان درخت گلابی، نویسنده و فیلسوفی را به تصویر کشیده که بعد از سالها فعالیت علمی و سیاسی به پوچی رسیده و دیگر خلاقیتی در درونش نمیجوشد. او برای فرار از این رخوت به پناهگاه کودکیاش، باغی در دماوند رفته تا آخرین کتابش را بنویسد.
داریوش مهرجویی با اقتباس از داستان زیبا، زنده و گرم ترقی فیلم درخت گلابی را ساخت و به بهترین شکل ممکن به فضای صمیمی و ملموس گلی ترقی وفادار ماند. در فیلم درخت گلابی، محمود شایان نویسنده و استاد دانشگاه به باغ پدری خود در دماوند میرود و یاد خاطرات گذشته و عشق قدیمیاش به میم را زنده میکند. درخت گلابی از فیلمهای ماندگار و فراموشنشدنی تاریخ سینماست که با همکاری یک نویسندهی خوشذوق و یک کارگردان هنرمند و کاربلد متولد شد و نشان داد ادبیات تا چه حد میتوانست به سینما زندگی ببخشد و در آن روح تازهای بدمد.
بخشی از کتاب صوتی جایی دیگر را بشنوید.
جایی دیگر
نویسنده: گلی ترقی
گوینده: مونا فرجاد
انتشارات: رادیو گوشه
غلامحسین ساعدی و داریوش مهرجویی در دومین همکاریشان هم درخشیدند و یکی از بهترین فیلمهای اجتماعی تاریخ سینما را خلق کردند. مهرجویی فیلم مشهور دایره مینا را بر اساس داستان آشغالدونی، یکی از داستانهای مجموعه «گور و گهواره» ساخت. مجموعه گور و گهواره با سه داستان زنبورکخانه، سایه به سایه و آشغالدونی به آدمهایی میپردازد که زیر چنگالهای تیز و بیرحم فقر در حال له شدناند و میکوشند راههایی برای بقا و زندگی بیابند. داستان آشغالدونی روایت پیرمردی مریض و پسر جوانش است که در شهری بزرگ آوارهاند. آنها ناگهان با کسی آشنا میشوند که از طریق خرید و فروش خون، زندگیاش را میگذراند. ساعدی در داستان زیبایش به قشر فرودست و مصائب آنها پرداخته و رنج را بدون شعارزدگی به تصویر کشیده است. داریوش مهرجویی هم در سال ۱۳۵۳ دایره مینا را ساخت و با روایت زندگی علی و پدرش، قشر ضعیف جامعه را به تصویر میکشد. دایره مینا چنان فیلم محزون و تاثیرگذاری شد که سه سال در توقیف به سر برد و بعد از اکران استقبال بیسابقهی مخاطبان را همراه داشت. مهرجویی در جزئیات دایره مینا حیرتانگیز عمل کرده و بیشک باید این فیلم را از بهترین آثار اقتباسی بدانیم.
مهمان مامان
نویسنده: هوشنگ مرادی کرمانی
انتشارات: نشر نی
مهمان مامان یکی از خاطرهانگیزترین، دلنشینترین و بهیادماندنیترین فیلمهای تاریخ سینمای ایران است که دوباره از نگاه هنرمندانه داریوش مهرجویی حکایت میکند. مهمان مامان داستان گرم و صمیمی هوشنگ مرادی کرمانی، نویسنده بزرگ ایرانی است. این داستان در خانهای روایت میشود که سهم هر کدام از مستاجرهایش یک اتاق است. آنها در کنار هم زندگی سادهای دارند و هر کدامشان با دغدغههای خودشان دستوپنجه نرم میکنند. همهچیز از جایی شروع میشود که یکی از مستاجرها میفهمد قرار است خواهرزادهی تازهدامادش به خانهاش بیاید. او چیزی برای پذیرایی ندارد، ولی کمکم همه مهمانها دستبهدست هم میدهند تا مهمانی مامان به بهترین شکل ممکن برگزار شود.
داریوش مهرجویی این داستان صمیمانه و زیبا را تبدیل به فیلمی دیدنی کرد. فیلمی که در جشنواره فجر درخشید و ۹ سیمرغ بلورین دریافت کرد. این فیلم در سال اکرانش یعنی سال ۱۳۸۳ توانست مخاطبان بسیاری را به سینماها بکشاند و در حافظهی هنر ایران ماندگار شود. داریوش مهرجویی، کارگردان بزرگ ایرانی با علاقه و عشقش به ادبیات چندین و چند بار داستانهای درخشان را تبدیل به فیلمهای دیدنی کرد و در سینمای ایران برای همیشه ماندگار شد.
صادق هدایت از بهترین نویسندگان ایرانی و فخر ادبیات ایران است. داستان داش آکل سومین داستان از مجموعه سه قطره خون است و داستان یکی از لوطیان شهر شیراز را روایت میکند. داش آکل محبوب و دستگیر مردم شهر بود و بعد از مرگ حاج صمد قیّم خانوادهی او شد. او بیاختیار دل به دختر حاج صمد یعنی مرجان باخت، ولی مجبور شد او را عروس کند. این داستان غمانگیز و تاثیرگذار با توصیفات خاص هدایت به ذهن خواننده رسوخ میکند و آینهای است به ایران آن سالها با تمام ویژگیهای خاص خودش.
مسعود کیمیایی با اقتباس از داستان هدایت و البته با تغییرات مختلف فیلم مشهور داش آکل را ساخت. در این فیلم بازیگرانی مثل بهروز وثوقی و ژاله علو نقشآفرینی کردند. فیلم داش آکل در سال ۱۳۵۰ تقریباً تمام جوایز را درو کرد و بین مردم به محبوبیتی بیسابقه رسید. هنوز که هنوز است این فیلم مورد بحث قرار میگیرد و نکات تازهای از آن کشف میشود.
بر کسی پوشیده نیست که صادق هدایت قلمی سحرانگیز داشت و میتوانست به بهترین شکل ممکن رنجهای زمانهاش را در دل داستانها بازتاب دهد. بدون شک داستان داش آکل از بهترین داستانهای فارسی و فیلم داش آکل از بهترین فیلمهای فارسی به شمار میروند.
بخشی از کتاب صوتی داش آکل را بشنوید.
داش آکل
نویسنده: صادق هدایت
گوینده: بهروز رضوی
انتشارات: واوخوان
هوشنگ گلشیری از نویسندگان بیتکرار و استاد داستان فارسی است که سالها بعد از مرگش هنوز میدرخشد و استادی بی بدیل به شمار میرود. شازده احتجاب رمان مدرن ایرانی و نقطه عطفی در تاریخ ادبیات ماست. شازده احتجاب آخرین بازماندهی خاندانی اشرافی است که در آخرین شب زندگیاش به سر میبرد. او خاطراتش را مرور میکند و گذشته را به شکل کابوسواری میبیند. توهمات او چهرههای مختلفی دارند و بین اعضای مختلف خانواده و اجدادش جابهجا میشوند. شازده تمام گذشته را در حالت احتضار به یاد میآورد. رمان زاویهدیدهای مختلف دارد و با درهمشکستن ساختار خطی فضای مالیخولیایی را بیشتر القا میکند.
بهمن فرمانآرا، کارگردان بزرگ ایرانی در اقتباسی وفادارانه شازده احتجاب را تبدیل به فیلم کرد و در تاریخ سینمای ایران انقلابی پدید آورد. او جسورانه به سمت این رمان مدرن و ساختارشکن رفت و با تمام سختیها از آن یک فیلم متفاوت ساخت. این فیلم از درخشانترین فیلمهای مدرن و از موفقترین فیلمهای جریان نوی سینمای ایران بود که مسیر سینما را به شکل واضحی تغییر داد. این فیلم اگرچه بهاندازهای که شایستهاش بود دیده نشد، ولی در ارزشمندی و ساختارشکنیاش شکی نیست و همکاری گلشیری و فرمانآرای جوان آن سالها موفق بوده است.
گاوخونی
نویسنده: جعفر مدرس صادقی
انتشارات: نشر مرکز
رمان گاوخونی در بین رمانهای تاریخ ادبیات فارسی رمان مهمی است. داستان مرد ۲۴سالهای که از اصفهان به تهران آمده و با دو نفر دیگر همخانه است. او مدام در بین خاطراتش غوطه میخورد و به اصفهان برمیگردد. در نهایت تصمیم میگیرد خاطراتش را مکتوب کند. اصفهان و زایندهرودش، خاطرات پدر و مدرسه و دوران کودکی راوی را رها نمیکنند و مثل نخ بادبادک او را مدام به سمت خود میکشانند. گاوخونی رمان خلاقانهای است که در بین خواب و بیداری میگذرد و به دغدغههای کهنهی پسران این سرزمین میپردازد. گاوخونی رمان کوتاهی است که هرگز از ذهن خوانندهاش بیرون نمیرود.
در سال ۱۳۸۱ بهروز افخمی تصمیم گرفت این رمان مهم را تبدیل به فیلمی سینمایی کند. او این فیلم را با بازی بازیگرانی مثل بهرام رادان، عزتالله انتظامی، سروش صحت و بهاره رهنما ساخت و سعی کرد تا حد ممکن به داستان وفادار بماند. فیلم توانست در داخل و خارج از کشور جوایز مختلفی بگیرد و نظر مثبت منتقدان را هم به خود جلب کرد. هم فیلم و رمان گاوخونی آثاری متفاوتاند که به درونیترین لایههای ذهن پیچیدهی انسان سفر میکنند.
چهل سالگی رمانی موفق از ناهید طباطبایی است که از میانسالی و کشمکشهای زنان در این دوره روایت میکند. زن در چهل سالگی ناگهان در جریان یک کنسرت با عشق قدیمیاش روبهرو میشود و در موقعیتی دشوار قرار میگیرد. طباطبایی در رمان زنانهاش بهخوبی نشان داده که چهل سالگی با چه احساسات متناقضی همراه است. سنی که از نظر عموم زن دیگر از جوانیاش فاصله میگیرد ولی در واقعیت این طور نیست. توصیفهای زیبا و خواندنی طباطبایی عمق احساسات شخصیت زن را به تصویر میکشد و نیاز زنان به دیده شدن را نمایش میدهد. آلاله باید بین عشق دوران جوانی و خانوادهاش انتخاب کند.
علیرضا رئیسیان، کارگردان ایرانی فیلمی با اقتباس از چهل سالگی ساخته است. فیلمی ارزشمند با بازی لیلا حاتمی و محمدرضا فروتن. فیلم چهل سالگی مخاطبانش را بهخوبی جذب کرد و توانست بحرانهای زنانهی میانسالگی را بهخوبی انتقال بدهد. رئیسیان تا حد ممکن به داستان طباطبایی وفادار ماند و فیلم دلنشینی ساخت که میتواند از درون بسیاری از زنها سخن بگوید.
بخشی از کتاب صوتی چهل سالگی را بشنوید.
چهل سالگی
نویسنده: ناهید طباطبایی
گوینده: شهرزاد ثابتی
انتشارات: انتشارات بعد هشتم
قصههای مجید فیلم خاطرهساز و بهیادماندنی دههی هفتاد، هنوز جذابیتهای خودش را دارد. داستان زندگی گرم و پرماجرای مجید و مادربزرگش مهمان عزیز خانهها بود و خنده بر لبهای زیادی نشاند. همکاری کیومرث پوراحمد و هوشنگ مرادیکرمانی را باید یکی از بهترین همکاریها بدانیم. هوشنگ مرادی کرمانی با همان قلم شیرین و سادهاش، با همان تواناییاش برای بهتصویرکشیدن شخصیتهای واقعی و ملموس، داستان قصههای مجید را نوشت و بانی ساخت فیلم زیبای کیومرث پوراحمد شد. قصههای مجید بین پیر و جوان، کودک و بزرگسال و هر قشری طرفدار داشت و از دلنشینترین فیلمهای سینمای ایران بود.
بخشی از کتاب صوتی قصههای مجید ۱ را بشنوید.
قصههای مجید ۱
نویسنده: هوشنگ مرادی کرمانی
گوینده: مهدی پاکدل
انتشارات: نوین کتاب گویا
قصههای مرادی کرمانی برای بسیاری دیگر از کارگردانهای ایران محبوب و دوستداشتنی بودند و مایهی قویای برای ساخت فیلم محسوب میشدند. دو فیلم خمره و مربای شیرین نیز از فیلمهای بهیادماندنی سینمای ایران هستند.
بخشی از کتاب صوتی خمره را بشنوید.
خمره
نویسنده: هوشنگ مرادی کرمانی
گوینده: حسن علیکرمی
انتشارات: نوین کتاب گویا
تنگسیر
نویسنده: صادق چوبک
انتشارات: انتشارات نگاه
صادق چوبک را بیشک باید از قدرتمندترین داستاننویسهای فارسی بدانیم. آثار کمتعداد او حیرتانگیزند و نشان از قلم قدرتمند و نگاه هنرمندانهاش دارند. تنگسیر که ریشه در واقعیت دارد، داستان زائر محمد است. جوانی ساده که با زن و دو فرزندش زندگی آرامی دارند. ماجرا از جایی شروع میشود که تمام اندوختهی او را چند نفر با کلک بالا کشیدهاند. حالا زائر محمد میخواهد هر طور شده حقش را بگیرد.
امیر نادری داستان شورانگیز چوبک را به دنیای سینما برد و فیلمی دیدنی ساخت. این فیلم با بازی بهروز وثوقی از فیلمهای مهم تاریخ سینماست و از جایی که ریشه در واقعیت دارد، میتواند آیینهای باشد به ایران آن سالها.
بخشی از کتاب صوتی تنگسیر را بشنوید.
تنگسیر
نویسنده: صادق چوبک
گوینده: علی دنیوی ساروی
انتشارات: آوانامه
شوهر آهو خانم
نویسنده: علیمحمد افغانی
انتشارات: انتشارات نگاه
«سید میران» مردی متدین است که با چهار فرزندش و همسرش آهو در کرمانشاه زندگی میکنند. میران نانوا و رئیس صنف نانوایان است و آهو در پیشرفتِ شغلش، نقش پررنگی داشته است. روزی در نانوایی زنی زیبا (به نامِ هما) را میبیند و دلباختهی او میشود. در روزهای بعد که دوباره هما به نانوایی میآید، میران سرِ صحبت را با او باز میکند و متوجه میشود که او زنِ بیوهای است که پس از چهار سال زندگی با همسرش، به دلیل ستمهای شوهر و خواهر شوهرش او را ترک کرده است و یک دختر و یک پسر دارد. چند ماه بعد، میران دوباره هما را در خیابان میبیند و هما به او میگوید که سه ماه است که به خانهی حسین خان ضربی (مطرب ماهر شهر) پناه برده است و او را در برگزاری مراسم عیش و طرب همراهی میکند.
بعد از اینکه میران این داستان را میشنود، یک روز به خانهی حسین خان ضربی میرود و میبیند که هما میرقصد. میران از آمدنش به مجلسِ طربِ حسین خان پشیمان میشود اما پس از چند روز متوجه میشود که نمیتواند هما را فراموش کند. میران به هما پیشنهاد میدهد که مستأجر او شود. هما که از علاقۀ میران به خودش آگاه است، میگوید که پیشنهادِ او را درصورتی قبول میکند که با او ازدواج موقت کند. میران هم میپذیرد و بدونِ آنکه واقعیت را به همسرش بگوید، او را به خانهاش و در کنارِ آهو خانم میآورد. پس از مدتی، آهو میفهمد که میانِ میران و هما رابطهای در جریان است. آهو خانم به میران پیشنهاد میدهد که برای پایاندادن به حرف و حدیث مردم، هما را صیغه کند. هما هم از این فرصت استفاده میکند و میران را وادار میکند که او را عقد کند. هما روزبهروز بیشتر توجهِ میران را جلب میکند. پس از مدتی، هما متوجه نازایی خودش میشود و از آن پس تلاش میکند که میران را واردِ مراسمِ طربِ خود کند تا جایگاهِ خودش را نزدِ او حفظ کند.
بخشی از کتاب صوتی شوهر آهو خانم را بشنوید.
شوهر آهو خانم
نویسنده: علیمحمد افغانی
گوینده: پیمان قریب پناه
انتشارات: استودیو نوار
داوود ملاپور، کارگردانِ پیش از انقلاب ایران، اولین فیلمِ خود را بر اساسِ همین رمان و به همین نام، مقابل دوربین برد. مهری ودادیان، حسین اشراق و فرخلقا هوشمند نقشهای اصلی این فیلم را به عهده گرفتند. فیلمِ این رمان، برخلافِ کتابش، آنچنان توجه منتقدان و صاحبنظرانِ زمانِ خود را جلب نکرده بود و از نمونههایی است که کتاب، شهرتِ بیشتری نزد مردم پیدا کرده است.
شوهر آهو خانم، اولین رمان علیمحمد افغانی، نهتنها بهلحاظ روایی و زبانی که بهلحاظِ تاریخی و اجتماعی هم قابل توجه است. در حواشی حوادثِ رمان، اوضاع و احوال دشوارِ مردم در دوره رضاشاه بههمراه خرافهها و تعصبات و خصوصیاتِ روحیِ مردم بهخوبی روایت میشود و همین موضوع، این کتاب را در دستهی شاهکارهای ادبیاتِ فارسی قرار میدهد.
عزاداران بیل
نویسنده: غلامحسین ساعدی
انتشارات: انتشارات نگاه
عزاداران بیل یکی از بهترین و درخشانترین مجموعه داستانهای فارسی است. داستانِ گاو، داستان کوتاهی است از این مجموعهداستان نوشتهی غلامحسین ساعدی (گوهرمراد). نویسندهای که پیشتر پزشک بود و در ابتدا برای نشریات مینوشت و با گذشتِ زمان، نمایشنامهها و داستانهایش را با نامِ مستعار گوهرمراد منتشر کرد. نوشتههای ساعدی، بهلحاظ ادبی و موضوعی تأثیرِ چشمگیری روی نویسندگان دهههای سی و چهل گذاشت. سبکِ نوشتن ساعدی، بهمرور به شیوهای گرایش پیدا کرد که در اصطلاح به آن رمانِ روانشناختی میگویند؛ رمانی که حالتهای پیچیدهی ذهن انسانها را تحلیل میکند و بیشترِ تمرکزِ آن بر حالات درونی و شخصیتی آنهاست. عزاداران بیلِ از مجموعهداستانهای او و بهحق یکی از شاهکارهای ادبیات فارسی است که در این دسته از رمانها جای میگیرد؛ داستانِ «گاو» این مجموعه، الهامبخشِ بسیاری از آثار هنری دیگر و همچنین سوژه پایاننامههای بسیاری در دانشگاهها بوده است.
غلامحسین ساعدی در تمام داستانهای این مجموعه به زندگی اهالی روستای بیل میپردازد. داستانهای مجموعه عزاداران بیل رگههای سوررئال و گاهی رئالیسم جادویی دارند و چنان خواننده را به جهان خودشان میکشانند که او تا مدتها نمیتواند از فکرکردن به روستای بیل و ماجراهایش دست بردارد. مجموعه بیزمان و بیمکان ساعدی آینهای رو به زندگی روستایی است و با خردهداستانهای تکاندهندهاش از نقاط روشن تاریخ ادبیات به شمار میآید.
داریوش مهرجویی با همان علاقه و شوقش به ادبیات، داستان گاو از این مجموعه را به دنیای سینما برد و یکی از قابلتوجهترین فیلمهای تاریخ سینما را ساخت. ساعدی و مهرجویی ساعتها در مطب ساعدی روی فیلمنامهی گاو کار کردند و با تغییراتی در داستان، فیلمنامه را نوشتند. فیلم گاو و مشدی حسن که بعد از مرگ گاوش از شدت وابستگی به او خودش را گاو میبیند، بهقدری روی مخاطبان اثر گذاشتند که برای همیشه در حافظهی هنر ایران ماندگار شدند. گاو به عنوان بهترین فیلم تاریخ سینمای ایران، برنده جایزهی ویژهی هیئت داوران جشنواره بینالمللی برلین، نامزد هوگو طلایی جشنواره بینالمللی فیلم شیکاگو و… شناخته شد و در سطح دنیا به شهرت قابلقبولی رسید. میتوان گاو را یکی از موفقترین اقتباسها در ایران دانست.
بخشی از کتاب صوتی عزاداران بیل را بشنوید.
عزاداران بیل
نویسنده: غلامحسین ساعدی
گوینده: علی دنیوی ساروی
انتشارات: آوانامه
مشدی حسن، در یکی از روستاهای ایران زندگی میکند و صاحب گاوی است که تنها سرمایهی اوست. به همین دلیل مشدی حسن هم عاشقِ گاوش است و همهی اهالی روستا هم از علاقهی او به گاوش باخبر هستند. روزی مشدی حسن به شهر میرود و در غیابِ او گاو بهدلایل نامعلومی میمیرد. اهالیِ روستا هم که از علاقهی مشدی حسن به گاوش خبر دارند، گاو را به چاهی میاندازند. بعد از آنکه مشدی حسن به ده برمیگردد، متوجه میشود که گاوش مرده است اما نبودنش را باور نمیکند. او آرامآرام در تصورش خودش را بهجای گاوش میگذارد و با مردم در نقشِ گاوش صحبت میکند و اهالیِ ده، به فکر درمانِ او میافتند: «مشدی حسن، بلوریها ریختند اینجا، میخوان منوُ بدزن؛ میخوان منوُ بندازن تو چاه، میخوان سرِ منوُ ببُرن. مشدی حسن، به دادِ گاوت برس.»
جمشید مشایخی، علی نصیریان و عزتالله انتظامی از بازیگرانی بودند که در این فیلم ایفای نقش کردند؛ هنوز هم بسیاری از منتقدان و صاحبنظرانِ این حوزه، از بازیگری مرحوم انتظامی در نقشِ مشدی حسن یاد میکنند و آن را نمونهی ممتازی از بازیگری بهحساب میآورند. «گاو» از نمونه داستانهایی است که فیلمش به شهرتِ داستان هم کمک کرد و فیلم تبدیل به اثری مستقل و قابل توجه شد.
پینوشت: بخشی از یادداشتی که مطالعه کردید، به قلم گلاره مرادی، نویسندهی وبلاگ طاقچه بود.
دانلود کتاب از اپلیکیشن طاقچه