نویسنده: فتانه حاج سید جوادی (پروین)
انتشارات: نشر البرز
بامداد خمار نام سریالی است که اوایل سال ۱۴۰۴ پوستر و تیزری از آن بهصورت رسمی منتشر شد. داستان این سریال در اواخر زمان قاجار و اوایل دورهی پهلوی دوم اتفاق میافتد. با اینکه داستان در گیرودار کودتای رضاخان روایت میشود، هیچ رنگوبویی از سیاست و مملکتداری در آن نیست؛ چون محبوبه چشمش را به روی جهان بسته است و فقط رحیم، شاگرد نجاری سر پیچ را میبیند؛ اما چه چیزی در این داستان توجه رسانههای تصویری را به خودش جلب کرده است؟ قرار است این سریال در سه فصل هشتقسمتی منتشر شود.
سودابه، دختری از طبقهی مرفه جامعه عاشق پسری شده است که با معیارهای فرهنگی خانواده جور نیست. مادرش، ناهید سعی میکند او را منصرف کند؛ چون پسر را از خانوادهای استخواندار و اصیل نمیداند؛ اما حرف کسی به گوش سودابه نمیرود. مادر بهناچار دست به دامان عمهجان میشود که به نفرین پدرش زنده مانده است تا داستان عاشقانهاش عبرت دیگران باشد. روایت اصلی داستان عمهجان محبوبه است.
محبوبه، دختری پانزدهساله و در پر قو مانده، عاشق شاگرد نجاری به نام رحیم میشود. هرچقدر خانواده با او مخالفت میکنند، او ساز خودش را میزند. منصور، پسرعموی محبوبه دل در گرو او دارد. پدر تصمیم میگیرد به این رسم که عقد دخترعمو و پسرعمو را در آسمان بستهاند، دخترش را به عقد او درآورد؛ اما همهچیز مدام آشفتهتر میشود.
داستان این سریال اقتباسی از رمانی با همین نام به قلم «فتانه حاج سید جوادی» یا «پروین» است. او بامداد خمار را در سال ۱۳۷۴ با همکاری نشر البرز منتشر کرد. این رمان در همان زمان باعث جنجالهای زیادی شد و با طرفداری تمام قد «نجف دریابندری» بر سر زبانها افتاد. در نهایت این کتاب به یکی از پرفروشترینهای چاپ اولی تبدیل شد و در دستهبندی «ادبیات عامهپسند» جا گرفت؛ البته «هوشنگ گلشیری» متن تندی دربارهی این کتاب نوشت و نجف دریابندری را «بیسواد» خواند؛ اما این حقیقت را هم نمیشود نادیده گرفت که او همیشه با ادبیات عامهپسند مخالف بود. این کتاب عاشقانه و جنجالی را میتوانید در طاقچه بخوانید.
چندین کارگردان مختلف برای ساخت سریال بامداد خمار ابراز علاقه کردند؛ اما بعد از مدتی پشیمان شدند. فتانه حاج سید جوادی در مصاحبهاش به تمایل «پوران درخشنده» اشاره میکند. به گفتهی نویسنده، درخشنده قرارهای بیشماری را با او هماهنگ میکند؛ اما در هیچکدامشان حاضر نمیشود.
اما بهصورت رسمی ساترا پیشنهاد ساخت بامداد خمار را در سال ۱۳۹۷ برای حسین فتحی فرستاد. فتحی که درگیر نوشتن و ساخت جیران بود، این پیشنهاد را رد کرد.
سال ۱۳۹۹ کیانوش عیاری عزمش را جزم کرد که بامداد خمار را بسازد؛ اما بعد از مدتی او هم پشیمان شد.
سال ۱۴۰۰ بود که ابراهیم ایرجزاد تمایلش را برای ساخت سریال بامداد خمار ابراز کرد. ماجرا تا انتخاب بازیگر هم پیش رفت. او قرار بود با سارا رسولزاده، ساعد سهیلی و مهرداد صدیقیان کار کند؛ اما در نهایت این کارگردان هم پروژه را رها کرد. بعد از رفتن او، بازیگرانی هم که او انتخاب کرده بود، از ادامهی پروژه انصراف دادند تا دومینوی ناتمامی بامداد خمار تکمیل شود.
کارگردان سریال بامداد خمار نرگس آبیار است و بالأخره او بود که این پروژه را به پایان رساند. او دانشآموختهی رشتهی ادبیات فارسی و نویسنده، فیلمنامهنویس و کارگردان است. در کارنامهی آبیار در بخش نمایش خانگی نام دو اثر به چشم میخورد. یکی سریال سووشون و دیگری بامداد خمار. تا اینجای کار این کارگردان ادبیاتخوانده، داستان سریالهایش را از دل داستانهای رمانهایی بیرون کشیده است که نویسندگان زن دارند.
آبیار نویسندگی را در سال ۱۳۷۶ و دو سال بعد از انتشار و سروصدای بامداد خمار شروع کرد. او آثار زیادی در کارنامهاش دارد که شامل فیلمنامه، نمایش خانگی، فیلم بلند، فیلم کوتاه و مستند، کتاب و کارگردانی است.
شیار ۱۴۳، شبی که ماه کامل شد و ابلق از آثار برجستهی سینمایی این کارگردان مطرح است.
در سریال بامداد خمار بازیگران زیر ایفای نقش کردهاند:
ترلان پروانه زادهی ۱۸ تیر ۱۳۷۷ را در بیستوچندسالگی برای بازی در نقش محبوبهی پانزدهساله انتخاب کردهاند. او بازیگری را از سهسالگی شروع کرد. از آنچه از تیزرها برمیآید، گریم دختری قجری بر او خوش نشسته است.
نوید پورفرج زادهی ۲ اردیبهشت ۱۳۶۷ است. او نقش رحیم، شاگرد نجاری سر پیچ را بر عهده دارد. رحیم پسری است که طرهی مو، رگ گردن، یقهی باز و بازوان قدرتمندش، دل و دین از محبوبه برده است. پورفرج با بازی تأثیرگذارش در فیلم «بیبدن» به شهرت رسید. او حالا قرار است با گریم رحیم نجار، شخصیت کاملاً متفاوت و آزادی را به نمایش بگذارد.
علی مصفا زادهی ۱۱ آذر ۱۳۴۵ است. او در سریال بامداد خمار نقش بصیرالملک، پدر محبوبه را بازی میکند. بصیرالملک مردی با الگوهای مردی سنتی است. او کمتر صحبت میکند. در تصمیمهایش استوار است. این مرد که او را بیشتر آقاجان صدا میکنند، دخترش را با یک نفرین و یک دعا به خانهی شوهر میفرستد. او اول دعا میکند که دخترش اسیر «این مرد» نشود. بعد از آن آرزو میکند محبوبه عمری طولانی داشته باشد و هرروز ابراز پشیمانی کند و عبرت دیگران شود.
لاله اسکندری زادهی ۳۰ آذر ۱۳۵۴ است. تا این لحظه بهصورت رسمی اعلام نکردهاند که او چه نقشی را بر عهده دارد؛ اما از تیزرها پیداست که او مادر آدابدان و خوشخنده و مهربان محبوبه است.
رضا کیانیان زادهی ۲۹ خرداد ۱۳۳۰ است. او در سریال بامداد خمار نقش خانعمو را بازی میکند. خانعمو پدر منصور و منصور دلباختهی محبوبه است. خانعمو مردی محترم است که ریشسفیدی او تأثیر عمیقی بر داستان میگذارد.
گلاب آدینه زادهی ۲۲ آبان ۱۳۳۲ است. او نقش مادر رحیم را ایفا میکند. مادر رحیم زن موذی و بددهنی است که با شخصیت موقر آدینه فاصلهی زیادی دارد. احتمالاً توانایی او در بازی نقشهای متفاوت، آبیار را برای انتخاب او ترغیب کرده است.
گلاره عباسی زادهی زادهی ۲۹ تیر ۱۳۶۲ است. هنوز مشخص نیست او چه نقشی را در سریال بامداد خمار بازی میکند.
حمید صفت، رپر معروف ایرانی زادهی ۱۸ مرداد ۱۳۷۲ است. حضور او در سریال بامداد خمار، یکی از خبرسازترین اتفاقهای سریال است؛ اما هنوز معلوم نیست که او چه نقشی را در این سریال بر عهده دارد. بامداد خمار دومین سریالی است که قرار است صفت در آن نقشآفرینی کند.
زمان دقیق پخش این سریال هنوز مشخص نیست و بهصورت رسمی هم خبری از آن منتشر نکردهاند. اما بر اساس برنامهریزیها پخش بامداد خمار قرار است از پاییز ۱۴۰۴ شروع شود.
با توجه به اطلاعاتی که منتشر کردهاند، بامداد خمار قرار است از سکوی شیدا منتشر میشود.
با توجه به عکسهایی که از صحنهپردازی و گریم بازیگران منتشر کردهاند، آبیار به فضای داستان وفادار مانده است؛ اما هنوز چیزی بهصورت رسمی برای تأیید وفاداری روایت به داستان اصلی منتشر نشده است؛ بااینحال در نامهی رسمی روابط عمومی سریال بامداد خاطر در پاسخ به استعفای فیلمنامهنویس، محمد داودی اشارات مهمی وجود دارد. این نامه را خبر آنلاین منتشر کرده و در آن آمده است تیم تولید با فیلمنامهنویس مشکلاتی داشتند. ریشهی این مشکلات را هم وفادارنبودن فیلمنامهنویس به متن اصلی رمان عنوان کردهاند. از این توضیح میشود نتیجه گرفت که اولویت تیم تولید این سریال وفاداری به داستان اصلی بوده است.
حاج سید جوادی اهل مصاحبه نیست. خودش در مصاحبهای در سال ۱۳۹۷ با آخرین خبر گفته است یکیدوباری مصاحبه کرده است؛ اما حرفهایش را بریدهبریده چاپ کردهاند. او هم نخواسته است برای خودش دردسر درست کند و بازیچهی رسانه شود؛ پس سکوت کرده است. اتفاقاً همان سالها هم صحبت از ساخت سریال بامداد خمار به میان آمده است؛ اما هر بار به دلیلی این اتفاق نیفتاده است.
هنوز هم وقتی پای انتقادهای تند هوشنگ گلشیری از رمان به میان میآید، حاج سید جوادی ابراز تأسف میکند. او خودش را فردی انتقادپذیر و شنوا توصیف میکند؛ اما اعتقاد دارد که نقدهای تند و بیادبانه نباید در فضای فرهنگی و ادبی کشور جایی داشته باشد.
بخشی از این مصاحبه بسیار برای نویسندگان جوان و کتاب اولی جالب و آموزنده است. حاج سید جوادی نسخهای از کتابش را برای چاپ به انتشاراتی میبرد که با او بد برخورد میکنند. او که از شهر دیگری به تهران آمده بود، سفر خود را کمی طولانیتر میکند و به نشر البرز میرود. بامداد خمار را در این نشر چاپ میکنند؛ اما حاج سید جوادی هنوز هم احساس میکند این برخوردهای زنندهی برخی با کتاب اولیها مناسب فضای ادبی نیست. او دلش نمیخواهد با نویسندگان تازهکار این طور برخورد شود و این رفتار آنها را از انتشار اثرشان منصرف کند.
حاج سید جوادی در مصاحبههایش اشاره کرده است که کشورهای دیگری هم برای ساخت سریال از روی کتابش درخواست دادهاند. یکی از این کشورها ایتالیاست که رمان بامداد خمار در آن برندهی «جایزهی کومو» شده است؛ اما نویسنده دوست داشت اولین اقتباس اثرش در ایران منتشر شود؛ پس بعید نیست بعد از پخش سریال بامداد خمار در ایران، سریالهایی خارجی با اقتباس از این اثر ساخته شوند.
چند سال بعد از بامداد خمار رمان «شب سراب» منتشر شد. این کتاب از نویسندهای دیگر، داستان بامداد خمار را از زبان رحیم روایت میکند. در این کتاب محبوبه بهخاطر قضاوتهایش سرزنش میشود. احتمالاً این کتاب استفادهای تجاری از فضای دوقطبی جامعهی ادبی دربارهی رمان اصلی است.
به رمان بامداد خمار نقدی اساسی وارد است. حاج سید جوادی در این رمان دچار خطای «سوگیری ناخودآگاه» شده است؛ یعنی در فضای روایت، ناخواسته اینطور به مخاطب القا میشود که طبقهی مرفه جامعه بافرهنگ و اصیل هستند. در مقابل آن، طبقهی فرودست بهشدت فرومایه است. احتمالاً نویسندهی شب سراب هم از همین خلأ برای نشر کتابش استفاده کرده است.
حاج سید جوادی در مصاحبهاش به ماجرای جنجالی رمان «شب سراب» هم اشاره میکند. او از نویسندهی اثر شکایت کرد و دادگاه را هم برنده شد؛ اما نتوانست این کتاب را از بازار جمع کند؛ بااینحال عایدی آن به نشر البرز و حاج سید جوادی تعلق گرفته است.
برای نزدیکی فضای سریال بامداد خمار به تهران قدیم، آن را در بافت قدیمی قزوین فیلمبرداری کردهاند. ماجرای این دردسر از جایی شروع شد که یکی از کاربران تصاویری از خانهی امینیها منتشر کرد. او مدعی شد که عوامل سریال بامداد خمار بتهجقههایی را به دیوار خانهای تاریخی منگنه کردهاند. خانهی امینیها حالا حسینه است؛ پس جواب این اعتراض را مدیر کل اوقاف و امور خیریهی قزوین به عهده گرفت. او گفت که این پارچهها از قبل آنجا نصب شدهاند و ارتباطی با سریال ندارند. او اشاره کرد که اگر عوامل سریال به بافت حسینیه آسیبی زده باشند، از راه قانونی با آنها برخورد میشود؛ اما هنوز هیچکس دربارهی اینکه اصلاً چرا ترمهای به دیوار منگنه شده، صحبتی نکرده است. چه این کار، کار عوامل سریال باشد و چه نباشد، بحث محافظت از میراث فرهنگی کشور کماکان پابرجاست.
کاربری هم عکسهایی از مسجد جامع عتیق منتشر کرد و سیاهی دیوارش را به آثار باقیمانده از فیلمبرداری نسبت داد. این بار معاون میراث فرهنگی قزوین جواب داد و گفت که این رنگ «دودهی سیاه پاکشونده است.» و نتیجه گرفت که اینها به آثار تاریخی خسارتی نمیزند.
روابط عمومی سریال بامداد خمار هم عکس مجوزهای سریال را منتشر کرده است. آنها در بیانیهشان، موج انتقادی را شیطنتی برای تخریب عوامل سریال عنوان کردهاند.
نرگس آبیار سریال بامداد خمار را با همهی فرازونشیبهایش از روی رمانی به همین نام ساخت. این سریال بازیگرانی توانا دارد. گریم و صحنهپردازی سریال نشان میدهد که داستان در فضایی مشابه فضای رمان روایت میشود. جنجالهای بسیاری در زمان انتشار رمان به وجود آمد و حالا جنجالهایی هم در ساخت سریال وجود دارد. با این همه، احتمالاً دستاندرکاران سریال امیدوارند که داستان این رمان عامهپسند، در رسانه هم پسند عام باشد. سریال در سه فصل هشت قسمتی در پلتفرم (سکوی) شیدا به نمایش در خواهد آمد. هنوز از زمان پخش سریال هم اطلاع دقیقی در دست نیست؛ اما تخمینها به اوایل پاییز میرسد.
دانلود کتاب از اپلیکیشن طاقچه