لوگو طاقچه
نوشته قابلیت جدید طاقچه برای مطالعه نوشته‌ها و مطالب
بهترین کتاب های بهرام بیضایی

بهترین کتاب‌های بهرام بیضایی و ترتیب خواندن آن‌ها

63 بازدید

«شما نخواهید که هنرمند پشت سر گروه و قافله بیاید. او احتمالاً قرار است که جلوتر باشد. کافی نیست که نویسنده چیزی بگوید که ما می‌خواستیم، او باید چیزی بیشتر از آنچه بگوید که ما می‌خواستیم.»

این جمله‌های کوبنده‌ی بهرام بیضایی، چکیده‌ی عمر هنری بسیار پربار اویند. او همیشه جلوتر بود و همیشه چیزهای بیشتری از آنچه ما می‌خواستیم می‌گفت. نوشتن از بهرام بیضایی ساده نیست؛ بی‌شک او در یکی از بلندترین قله‌های هنر و فرهنگ ایران ایستاده و ادبیات و نمایش ایران تا همیشه وام‌دار میراث باشکوهش می‌ماند. بهرام بیضایی در طول شش دهه عمر هنری‌اش چه وقتی داخل کشور بود و چه وقتی مجبور به مهاجرت شد، آثار بسیار مهمی خلق کرد؛ آثاری بسیار مهم و جریان‌ساز در دنیای سینما، تئاتر و ادبیات. اگرچه بیضایی در بین مردم بیشتر به‌عنوان کارگردان سینما و تئاتر شناخته می‌شود، اما او نویسنده‌ای قهار و یکی از بهترین نمایشنامه‌نویسان تاریخ ایران است و نمایشنامه‌ها و فیلم‌نامه‌های بسیار مهم و درخشانی از خود برجای گذاشته. در نوشته‌های بیضایی است که می‌توانیم نگاه منحصربه‌فردش به جهان را درک کنیم و با آثاری عمیق و چندلایه حاصل سال‌ها مطالعه‌ی او روبه‌رو شویم. در این یادداشت از وبلاگ طاقچه، به سراغ بهترین آثار مکتوب استاد بیضایی رفته‌ایم.

بهترین کتاب‌های بهرام بیضایی

بهترین آثار بهرام بیضایی به شرح زیر است:

دیوان دیالوگ بهرام بیضایی

دیوان دیالوگ بهرام بیضایی

نویسنده: بهرام بیضائی

انتشارات: انتشارات دايره سفيد پویا

این کتاب یک انتخابِ خوش‌خوان از دیالوگ‌های بهرام بیضایی در نمایشنامه‌ها و فیلم‌نامه‌هایش است؛ گزیده‌ای که با گردآوریِ فرشید قلی‌پور منتشر شده است. متن‌ها به بخش‌های کوتاه تقسیم شده‌اند و هر بخش به یک اثر اختصاص دارد؛ بنابراین خواننده بدون نیاز به خواندنِ کاملِ هر نمایشنامه/فیلم‌نامه، می‌تواند «موسیقی زبان»، طنز تلخ، ضرباهنگ گفت‌وگوها و نگاهِ شخصیت‌پردازِ بیضایی را از نزدیک لمس کند.

در میان دیالوگ‌ها، ردپای آثار شناخته‌شده‌ای مثل مرگ یزدگرد، شب هزار و یکم، مسافران، پهلوان اکبر می‌میرد، سگ‌کشی و چند متن دیگر دیده می‌شود و کتاب بیشتر از آنکه جایگزینِ آثار اصلی باشد، نقشِ دروازه‌ی ورود را دارد: برای تازه‌واردها شروعی جذاب است و برای مخاطبان جدی‌تر، فرصتی برای مرورِ جمله‌های ماندگار و مقایسه‌ی لحن‌ها در دوره‌های مختلف کارنامه‌ی بیضایی.

سهراب‌کشی

سهراب‌کشی یکی از درخشان‌ترین و بهترین نمایشنامه‌های بهرام بیضایی است که از تراژدی مشهور رستم و سهراب شاهنامه وام گرفته شده. بااین‌حال بیضایی در این اثر به روایت صرف داستان شاهنامه نپرداخته، بلکه نگاه خود را نیز وارد کرده. در این نمایشنامه رستم از وجود پسر آگاه است و ما در دل نمایش به درون شخصیت‌ها می‌رویم و این داستان را از زاویه‌های جدیدی می‌بینیم. تسلط بی‌نظیر بیضایی بر شاهنامه باعث شده بتواند اثر و نگاهی نو روی یکی از مهم‌ترین داستان‌های شاهنامه داشته باشد و به ما کمک کند این تراژدی مشهور را به شکل دیگری ببینیم. از ویژگی‌های شاخص این نمایشنامه نثر بسیار شیوا و پخته‌ی نویسنده است که باعث می‌شود سهراب‌کشی از هر نظر اثری قدرتمند و خواندنی باشد. متاسفانه علی‌رغم تلاش‌ها و علاقه‌ی زیاد بیضایی، او نتوانست این اثر را در ایران روی صحنه ببرد.

شب هزار و یکم

«شب هزار و یکم» نمایشنامه‌ای شگفت‌انگیز و یکی از نقاط قوت کارنامه‌ی بیضایی محسوب می‌شود. این نمایشنامه در سه پرده‌ی مجزا نوشته شده اما همگی با نخی به اثر بزرگ هزار و یک شب وصل شده‌اند. داستان اول داستان ضحاک و همسرانش ارنواز و شهناز است؛ آن‌ها در شب هزار و یکم از پادشاهی ضحاک برایش داستانی تعریف می‌کنند که در دلش رازهای بسیاری دارد. داستان دوم داستان مترجمی است که کتاب هزار افسان را به زبان عربی ترجمه می‌کند و بعدها به اتهام رخنه در دین و انتقال فرهنگ و به جرم آگاهی، به قتل می‌رسد و داستان سوم داستان زنی به نام روشنک است که کتاب هزار و یک شب را می‌خواند تا به همسرش ثابت کند زنی که هزار و یک شب را می‌خواند، نمی‌میرد. این نمایش در سال ۱۳۸۲ با کارگردانی بیضایی بر روی صحنه رفت.

شب هزار و یکم بهرام بیضایی مثل بیشتر آثار او با اسطوره‌ها و ادبیات کلاسیک ایرانی آمیخته است و چنان لحن آهنگین و زیبایی دارد که مطالعه‌اش لذتی‌ است بی‌حد و حصر.  

مرگ یزدگرد

نمایشنامه «مرگ یزدگرد» روایتی است حول محور مرگ یزدگرد سوم، آخرین پادشاه ساسانی. داستان پناه‌بردن یزدگرد به آسیابی در مرو و قتل او به دست آسیابان را روایت می‌کند و در خلال روایت به مسائلی مثل قدرت، سرنوشت، فروپاشی قدرت و… می‌پردازد. بهرام بیضایی در این اثرش هم از منابع تاریخی و کلاسیک بهره گرفته و آن‌ها را با نگاه خاص خودش آمیخته و اثری پدید آورده که بی‌شک یکی از مهم‌ترین متون نمایشی تاریخ کشور است. در نمایشنامه مرگ یزدگرد چه در شیوه‌ی روایت، چه در فرم روایت و جابه‌جا شدن شخصیت‌ها و چه در نثر، اثری یگانه است که از سال‌ها پیش مورد توجه اهالی ادبیات قرار دارد. نمایش مرگ یزدگرد با کارگردانی بیضایی در سال ۱۳۵۸ روی صحنه رفت و بعدها فیلمش نیز ساخته شد.

سیاوش‌خوانی

«سیاوش‌خوانی» یکی از فیلم‌نامه‌های مهم بهرام بیضایی است که با تکیه بر آیین سوگ سیاوش نگاشته شده است. این کتاب با اسطوره‌ها و باورهای آیینی مردم ایران آمیخته شده و بار دیگر علاقه بیضایی به فرهنگ و تاریخ ایران و تسلطش بر این مبحث را به نمایش می‌گذارد.

در این فیلم‌نامه (که قابلیت اجرا بر صحنه‌ی تئاتر نیز دارد)، گروهی از جوان‌ها برای مراسم سوگ سیاوش به روستایی می‌روند و بر سر انتخاب نقش‌های خوب و بد داستان به چالش‌های عجیبی می‌خورند. ویژگی قابل‌تحسین و شگفت‌انگیز بیضایی در این کتاب، ورود خلاقیت فردی به دل داستانی اسطوره‌ای است. در واقع بیضایی در این اثر داستان مشهور شاهنامه را با روایتی امروزی پیوند زده و همین باعث شده اثرش اثری یگانه و خواندنی باشد.

ندبه

«ندبه» اثر مهم دیگری از بهرام بیضایی است که در بستر وقایع مشروطه‌ی اول و دوم نوشته شده و درون‌مایه‌اش حول محور زنان است. داستان در یک فاحشه‌خانه (خراب‌آباد) می‌گذرد؛ زینب دختری ساده و دهاتی است که پدر و نامزدش او را به صاحب خراب‌آباد فروخته‌اند. زینب وقتی می‌فهمد در چه فضایی گیر افتاده بیمار می‌شود اما ناچار در آنجا می‌ماند و ما از دل افرادی که به خراب‌آباد می‌آیند، اطلاعاتی در مورد وضعیت سیاسی و اجتماعی جامعه به دست می‌آوریم.

تضاد بین سرنوشت و روزگار تیره‌وتار زنان و سخن‌پراکنی و عملکردهای مردان در مکانی به اسم خراب‌آباد نقد هوشمندانه‌ای از جامعه است که تنها از هنرمندی مثل بیضایی برمی‌آید. در ضمن بیضایی در این نمایشنامه که در سال ۱۳۵۶ نوشته شده، به مسئله‌ی زنان می‌پردازد و ظلمی را که به زنان می‌رود به تصویر می‌کشد. در زمانه‌ای که هنوز زنان محدودیت‌های بسیاری دارند و حقوقشان به‌سادگی پای‌مال می‌شود، بیضایی دغدغه‌ی حقوق زنان داشت و این دغدغه نه‌تنها در نمایشنامه‌ی ندبه، بلکه در بسیاری از آثارش پیداست.

پرده‌ی نئی

«پرده‌ی نئی» فیلم‌نامه‌ای اثرگذار و زیبا از بهرام بیضایی است که هرگز تبدیل به فیلم نشد ولی به‌عنوان یک اثر مستقل جذابیت‌های داستانی بسیار زیادی دارد. این کتاب روایت ورتا است؛ زنی که در تلاش است جایگاه خودش را در جامعه پیدا کند و با گذر از چالش‌های بسیار زن بودن، هویت خود را بشناسد. بیضایی در این اثرش هم از ادبیات کهن و اسطوره‌ها وام گرفته است و حکایت زن پارسای عطار را با نگاه و دیدگاه خودش بازنویسی و اقتباس کرده است. این فیلم‌نامه با لایه‌های اساطیری و روان‌شناختی و همچنین روایتی قوی و گیرا، یک اثر داستانی بسیار جذاب و عمیق است که می‎تواند شما را به جهان سرشار و غنی نویسنده‌اش هدایت کند.

سه‌برخوانی

«سه بر خوانی» شاهکار دیگری از بهرام بیضایی است که سه داستان اژدهاک، آرش و کارنامه‌ی بندار بیدخش را دربرمی‌گیرد. بیضایی در این نمایشنامه‌ها باز به سراغ اسطوره‌ها و روایت‌های کهن رفته و به بازخوانی و روایت آن‌ها به شیوه‌ای دیگر پرداخته است. حکایت‌های ضحاک، آرش کمان‌گیر و جمشید و جام‌جم، در این کتاب مورد واکاوی و بازخوانی قرار گرفته‎اند و ما را با وجوه دیگری از این اسطوره‌ها روبه‌رو می‌کنند؛ وجوهی ناآشنا و متفاوت که شاید دیدگاهمان نسبت به آن‌ها را تغییر دهد. در لیست نمایشنامه‌های بهرام بیضایی کتاب سه‌برخوانی اثری محبوب و پرطرفدار است و همچنین نمایش کارنامه‌ی بندار بیدخش در سال ۱۳۷۶ در تئاتر شهر روی صحنه رفت.

طومار شیخ شرزین

«طومار شیخ شرزین» فیلم‌نامه‌ای مهم و زیباست در زمان فرمانروایی تاتارهای مغول در ایران. در این داستان یکی از شاگردهای شیخ زرین هنگام سوزاندن طومارها با طوماری از شیخ شرزین روبه‌رو می‌شود که در آن سرگذشتش را روایت کرده است. شرزین در طومار نوشته که بعد از نوشتن یک کتاب با خشم و اتهام تکفیر از سوی علمای دربار مواجه شده و ناچار اثرش را به ابن سینا نسبت داده است.

بیضایی در این فیلم‌نامه (که در قالب نمایشنامه نیز می‌گنجد) به خفقان و خاموشی پرداخته و در دل داستانی شنیدنی و زیبا، به مفاهیم ارزشمند و مهمی پرداخته است. در ضمن نثر همیشه درخشان و همیشه زیبای او در این اثر به اوج رسیده و شاهد جمله‌هایی آهنگین، زیبا و عمیق هستیم که لذت داستان را دوچندان می‌کنند. متاسفانه این فیلم‌نامه ساخته نشده است.

دیباچه‌ی نوین شاهنامه

«دیباچه‌ی نوین شاهنامه» فیلم‌نامه‌ای در مورد زندگی و مرگ فردوسی است. داستان از خاکسپاری فردوسی شروع می‌شود و بعد به عقب برمی‌گردیم و داستان زندگی‌اش را مرور می‌کنیم. فردوسی و شخصیتش، جایگاهش در جامعه، دیدگاه مردم نسبت به او، مشکلاتش در مسیر نوشتن شاهنامه، روابط او با جامعه و خانواده‌اش و درگیری‌های او با حکومت در این کتاب شرح داده‌ شده‌اند.

این فیلم‌نامه‌ی پژوهشی بسیار خلاقانه و ارزشمند که هرگز ساخته نشد، ادای دینی از سوی بیضایی به فردوسی محسوب می‌شود. او که شاهنامه را معادل ایران می‌دانست، در این کتاب با همان نثر شیوا و شیرینش، با تسلطش بر اثر ماندگار فردوسی و با تلفیق شعر و نثر، زندگی خالق شاهنامه را در قالب داستانی جذاب روایت کرد.

فتح‌نامه‌ی کلات

«فتح‌نامه‌ی کلات» یکی از بزرگ‌ترین آثار بهرام بیضایی است که با شاهکارهای جهانی مثل مکبث مقایسه شده است و بسیاری آن را بهترین نمایشنامه بهرام بیضایی می‌دانند. بیضایی در این نمایشنامه داستان دو سردار مغول را روایت می‌کند که پس از تاراج شهرهای متعدد به کلات می‌رسند، حاکم آن را می‌کشند و زنش را صاحب می‌شوند. این دو سردار کم‌کم وارد مسیر رقابت با یکدیگر می‌شوند و کینه‌توزی می‌کنند. در این بین، زن حاکم کلات، آی‌بانو با هوشمندی و شجاعت کم‌کم می‌خواهد شهر را از مغول‌ها پس بگیرد.

فتح‌نامه‌ی کلات سرشار از نمادها و لایه‌های زیرین است و در پرداختن شخصیت‌ها اثری یگانه و بی‌نظیر به شمار می‌رود.

مسافران

فیلم‌نامه‌ی «مسافران» برای تمام مخاطبان سینمای ایران، یادآور فیلم بی‌نظیر مسافران است؛ فیلمی که چهارده نامزدی و شش سیمرغ به دست آورد و بی‌شک یکی از بزرگ‌ترین آثار تاریخ سینماست. این فیلم داستان خانواده‌ای را روایت می‌کند که در تدارک عروسی دخترشان ماهرخ هستند. در آستانه‌ی مراسم، خواهر ماهرخ، مهتاب که با شوهر و دو فرزندش عازم تهران است تصادف می‌کنند و همگی می‌میرند. همچنین آینه‌ی موروثی خانواده که در دست مهتاب بوده ناپدید می‌شود. عروسی تبدیل به عزا می‌شود و ادامه‌ی فیلم در فضای عجیبی اتفاق می‌افتد.

فیلم‌نامه‌ی مسافران نمونه‌ای از یک فیلم‌نامه‌ی قوی، خلاقانه و بی‌تکرار است.

سگ‌کشی

فیلم‌نامه‌ی «سگ‌کشی» اثر دیگری از استاد بهرام بیضایی است که فیلم ساخته‌شده بر اساس آن، یکی از فیلم‌های مهم تاریخ سینمای ایران به شمار می‌آید. این فیلم‌نامه داستان نویسنده‌ای به نام گلرخ را روایت می‌کند؛ گلرخ که سال گذشته شوهرش را ترک کرده بود، با پایان جنگ به تهران بازمی‌گردد و با ماجراهای دردناک و عجیبی که به پرونده‌ی مالی همسرش مربوط می‌شود، مواجه می‌شود.

فیلم‌نامه‌ی سگ‌کشی به‌عنوان یک اثر داستانی جذاب می‌تواند شما را به دنیای خاص فیلم‌های بیضایی ببرد؛ دنیایی سرشار از خلاقیت و هوش و عمق.

هیچکاک در قاب

کتاب «هیچکاک در قاب» اثر پژوهشی و گفت‌وگویی بسیار ارزشمند و مهم است از بهرام بیضایی در مورد آلفرد هیچکاک، کارگردان بزرگ دنیای سینما. بیضایی در این اثر تحلیلی جزئی و عمیق در مورد آثار این کارگردان داشته و روی زوایای مختلف آثار او نور تابانده است. این پژوهش گفت‌وگوهای بیضایی با افراد مختلف را هم در بر می‌گیرد و نه‌تنها برای دانشجویان سینما، بلکه برای مخاطبان سینما نیز فرصتی است یگانه و مهم برای نگریستن به فیلم‌ها از نگاه بهرام بیضایی.

بهرام بیضایی

آثار کمتر خوانده‌شده‌ی بیضایی

بهرام بیضایی علاوه بر نمایشنامه‌ها و فیلم‌نامه‌های مشهورش، مجموعه‌ی بزرگی از متن‌های کمتر دیده‌شده هم دارد؛ آثاری که گاهی به‌خاطر تمرکز مخاطبان بر فیلم‌هایش، و گاهی هم به‌دلیل دشواری‌های اجرا و انتشار، کمتر به چشم آمده‌اند. در میان این نوشته‌ها می‌شود به کتاب‌ها و جستارهای پژوهشی او اشاره کرد؛ مثل «نمایش در ژاپن»، «نمایش در چین»، «فیلم در فیلم» و «هزارافسان کجاست؟»؛ آثاری که نگاه پژوهشگرانه‌ی بیضایی به نمایش، روایت و سنت‌های فرهنگی را روشن‌تر می‌کنند. در کنار این‌ها، متن‌های نمایشی و رواییِ مهمی هم هست که با وجود ارزش ادبی و نمایشی‌شان، کمتر خوانده شده‌اند؛ مانند «دیوان نمایش»، «دنیای مطبوعاتی آقای اسراری»، «مجلسِ ضربت زدن»، «پرونده‌ی قدیمیِ پیرآباد»، «مقصد» و چند عنوان دیگر.

بیضایی در دوره‌هایی از دوری از ایران هم نوشتن را متوقف نکرد. برای نمونه، در یکی از دوره‌های اقامت بیرون از کشور در اواخر دهه‌ی شصت، آثاری مانند فیلم‌نامه‌های «آقای لیر» و «برگی گم‌شده از اوراق هویت یک هموطن آینده» و نمایشنامه‌ی «جنگنامه‌ی غلامان» نوشته شد. از سوی دیگر، برخی متن‌ها هرچند در ایران نوشته شدند، اما انتشار رسمی‌شان سال‌ها بعد در خارج از ایران ممکن شد؛ مثل فیلم‌نامه‌ی «ماهی» (نگارش ۱۳۸۳، انتشار رسمی ۱۳۹۹ در سان‌فرانسیسکو) و نمایشنامه‌ی «مجلس شبیه؛ در ذکر مصایب استاد نوید ماکان و همسرش مهندس رُخشید فرزین» (نگارش ۱۳۸۳، اجرای نخست ۱۳۸۴ در تهران، انتشار ۱۴۰۲ در سان‌فرانسیسکو). در مقابل، «داش آکل به گفته‌ی مرجان» از متن‌هایی است که بیضایی در آمریکا و در نیمه‌ی دوم دهه‌ی ۱۳۹۰ نوشت؛ بخشی از آن ۵ دی ۱۳۹۸ منتشر شد و نمایش آن در دو بخش در ۲۱ سپتامبر ۲۰۲۴ و ۱ اوت ۲۰۲۵ در برکلی روی صحنه رفت.

راهنمای خواندن آثار بهرام بیضایی

بهرام بیضایی در طول عمر هنری‌اش آثار متعدد و متنوعی خلق کرد؛ نمایشنامه‌ها، فیلم‌نامه‌ها و گفت‌وگوها. برای پا گذاشتن در جهان هنری مجموعه آثار بهرام بیضایی، در جهانی که سرشار از شگفتی، سرشار از نمادها و اسطوره‌ها و دیدگاه‌های خاص خود نویسنده است، بهتر است از آثار نمایشی‌ خوش‌خوان‌تر او مثل سهراب‌کشی، مرگ یزدگرد، طومار شیخ شرزین، شب هزار و یکم، پهلوان اکبر می‌میرد، پرده‌خانه و… شروع کنید. این نمایشنامه‌ها ضمن اینکه بسیار گیرا و روان هستند، معمولاً بر داستان‌های مشهور کهن تکیه دارند و برای تازه‌واردان به دنیای بیضایی، دریچه‎ی بسیار خوبی هستند.

در گام بعدی، بعد از مطالعه‌ی نمایشنامه‌ها، می‌توانید به سراغ آثار پژوهشی این هنرمند بزرگ بروید. آثاری مثل نمایش در ایران، فیلم در فیلم، هزارافسان کجاست؟، ریشه‌یابی درخت کهن و… شما را به لایه‌های عمیق‌تری از پژوهش‌های بیضایی می‌برند و دیدگاه جامع و درستی نسبت به هنر و نمایش به شما می‌بخشند.

و در یک گام جلوتر هم وقتش است بیضایی را از نگاه دیگران یا بزرگان سینما را از نگاه بیضایی ببینید. کتاب‌های مهمی مثل هیچکاک در قاب، گفت‌وگوی بیضایی با نوشابه امیری، گفت‌وگوی بیضایی با زاون قوکاسیان، گفت‌وگوی بیضایی با بهمن مقصودلو و… را بخوانید. در خلال این گفت‌وگوها اطلاعات بسیار ارزشمندی از مسیر هنری بیضایی و مسیر خلق بهترین آثار هنری ایران به دست می‌آورید که بسیار ارزشمند و مهم‌اند.

کتاب‌های درباره بهرام بیضایی

در ادامه به معرفی آثاری که دیگران درباره‌ی بهرام بیضایی نوشته‌اند، پرداختیم:

موزاییک استعاره ها

موزاییک استعاره ها

نویسنده: بهمن مقصودلو

انتشارات: نشر برج

بهمن مقصودلو به‌عنوان منتقد و پژوهشگر سینما دو بار و با فاصله‌ی پانزده سال با بهرام بیضایی به گفت‌وگو نشسته و سال‌ها در مورد او و جهان هنری‌اش پژوهش کرده است. ماحصل این گفت‌وگو و پژوهش اثری جامع و مهم در مورد سینما و ادبیات بیضایی است. همچنین مقصودلو به زنان فیلم‌های بیضایی که نقش مهمی در آثار او داشته‌اند پرداخته و با مژده شمسایی، پروانه معصومی و سوسن تسلیمی نیز به گفت‌وگو نشسته است. از خلال گفت‌وگو با این بازیگران و از خلال پژوهش‌های مقصودلو و گفت‌وگوهای خود بیضایی، به زوایای کمتر دیده‌شده‌ای از دنیای او پی می‌بریم که می‌تواند به درک عمیق‌تر آثارش کمک زیادی کند.

زبان آرکائیک در نمایشنامه های بهرام بیضایی

زبان آرکائیک در نمایشنامه های بهرام بیضایی

نویسنده: ایرج افشاری اصل

انتشارات: انتشارات نظری

ایرج افشاری اصل در این اثر به بررسی زبان باستانی و آرکائیک در آثار استاد بیضایی پرداخته است. زبان یکی از مهم‌ترین شاخصه‌های آثار بیضایی است و امضای او به شمار می‌رود. نویسنده در این کتاب چهار نمایشنامه‎‌ از بیضایی را زبان‌پژوهی کرده است تا ما در جریان ظرافت‌ها و شیوه‌ی خلق این زبان قرار بگیریم. 

گفت‌وگو با بهرام بیضایی؛ زاون قوکاسیان

زاون قوکاسیان کارگردان، منتقد و پژوهشگر ایرانی حدود بیست‌وهشت ساعت با بهرام بیضایی به گفت‌وگو نشسته است. این گفت‌وگوها در این کتاب منتشر شده‌اند و راهی پیش روی مخاطب می‌گذارند تا آثار بیضایی را بهتر معنی‌شناسی کند و ارتباط بهتری با آن‌ها بسازد.

جدال با جهل؛ گفت‌وگوی نوشابه امیری با بهرام بیضایی

نوشابه امیری روزنامه‌نگار ایرانی هم یکی از کسانی است که با بهرام بیضایی به گفت‌وگو نشسته است. این گفت‌وگو به مسائل مختلفی مثل نگاه شخصی بیضایی، فیلم‌ها و نمایشنامه‌هایش، زنان آثارش و مسائل اجتماعی و فرهنگی پرداخته و اثری منحصربه‌فرد برای شناخت بهتر بهرام بیضایی به شمار می‌آید.

جمع‌بندی

بهرام بیضایی از آن دست هنرمندانی بود و هست که جهانِ خودش را می‌ساخت و مخاطب را وادار می‌کرد قدم به قدم، در لایه‌های اسطوره، تاریخ، زبان و زندگی پیش برود. از نمایشنامه‌های بازآفرینِ روایت‌های کهن تا فیلم‌نامه‌های تلخ و دقیقِ معاصر، از پژوهش‌های ریشه‌ای تا گفت‌وگوهایی که پنجره‌ای رو به ذهنیت او باز می‌کنند. مسیر خواندن بیضایی یعنی نزدیک‌شدن به نوعی نگاه: نگاهی که همیشه جلوتر است و همیشه «چیزی بیشتر» می‌خواهد بگوید و «امیدوار» است؛ همان‌طور که خودش گفته بود:

«آگاهی اول هر تغییری‌ است. امید فقط همین است. من امید دیگری نمی‌شناسم.»

بیضایی هنوز زنده است؛ نه در شعار، بلکه به معنای دقیقِ کلمه: در متن‌هایی که هر بار از نو خوانده می‌شوند، در جمله‌هایی که هنوز تازه‌اند و در جهانی که هنوز ما را به فکر و تماشا و مکث وامی‌دارند. او رفت، اما چشمه‌ای را جا گذاشت که هر نسل می‌تواند دوباره به آن برگردد و از نو معنا بسازد:

رفت آن بزرگواری که [بهرام] بود؛ سوار بر واژه‌های خویش؛
اما چشمه‌ای را که از قلم وی جوشید، جا گذاشت،
تا کاسهٔ دست‌هایمان را از آب زندگی‌بخش آن پر کنیم.

از متن بهرام بیضایی برای درگذشت اکبر رادی که اکنون در رثای خود اوست.
63 بازدید
بستن تبلیغ
مشاهده جدیدترین نوشته‌ها در نوشته‌ی طاقچه

من سپیده بیگدلی هستم. متولد اول شهریور سال ۱۳۷۳ در تهران. از وقتی به یاد دارم «قصه» در زندگی‌ام نقش پررنگی داشته است. قصه همیشه برایم دری بود به سمت دنیاهای تازه‌ای که تشنه‌ی کشف و تجربه‌شان بودم. کم‌کم شور و علاقه من را واداشت که خودم هم خالق قصه‌ها و داستان‌ها باشم و قصه‌ای به قصه‌های جهان اضافه کنم. هم‌زمان با شروع دانشگاه و تحصیل در رشته‌ی مهندسی شهرسازی، وارد کارگاه‌های داستان‌نویسی شدم و سال‌ها کنار بهترین اساتید آموختم و نوشتم. از همان سال‌های اول دانشگاه نوشتن در نشریات را با نوشتن ریویوهای کتاب در روزنامه‌هایی مثل اعتماد و فرهیختگان شروع کردم و بعدها هم در مجله‌هایی مثل کتاب‌هفته و فیلم‌کاو از فیلم‌ها و کتاب‌ها نوشتم. در مسیر نوشتن گذارم به داستان کودک هم افتاد و چندین قصه برای کودکان در اپلیکیشن آی‌قصه خلق کردم و بعدها برای کودکان مسافر هواپیمایی ماهان نوشتم. سال‌ها برای کتاب‌های مختلف معرفی و ریویو نوشتم و همیشه پیش رفتن در این مسیر برایم جذاب و اغواگر بوده است. در تمام این سال‌ها، همواره به دنبال نخی بوده‌ام که من را به دنیایی که شیفته‌اش بوده‌ام یعنی ادبیات وصل نگه دارد. تا اینکه در مسیرم با طاقچه آشنا شدم. طاقچه در طول این دو سال بند محکمی بوده تا همیشه به نوشتن و ادبیات وصل بمانم. از نگاه من کتاب خواندن راهی‌ است برای سفر کردن، برای قد کشیدن و برای تجربه‌ی همه‌ی چیزهایی که شاید زندگی مجال تجربه همه‌شان را به من ندهد. امیدوارم نوشته‌هایم در طاقچه برای خوانندگان راهگشا باشند.


اشتراک‌گذاری یادداشت
5 1 رای
امتیاز مطلب
guest

0 دیدگاه ها
جدیدترین
قدیمی ترین بیشترین رای
بازخورد داخلی
نمایش همه کامنت ها
یادداشت‌های مشابه

دانلود کتاب از اپلیکیشن طاقچه

نصب طاقچه