کتابسازی، بحران بزرگ دنیای کتاب و نشر
حتماً برای شما هم پیش آمده که وقت گذر از مسیرهای مختلف، فروشندگانی را ببینید که کتابهای مشهور و پرطرفدار را با چاپهای ضعیف، ترجمههای نازل و کیفیت بد با تخفیفهای عجیب میفروشند یا ممکن است وقت خرید یک کتاب مشهور، با ترجمههای متعدد و بیشماری مواجه شوید و از خودتان بپرسید چه لزومی دارد این همه مترجم یک کتاب ثابت را به زبان فارسی ترجمه کنند؟
پس بهتر است با پدیدهی کتابسازی آشنا شوید. پدیدهای که مثل موریانه صنعت نشر را نابود میکند و به مخاطبان هم آسیب میرساند. بعد از اینکه توانستید تفکیک کنید کتاب واقعی با کتاب غیرواقعی چه تفاوتهایی دارد، آن زمان راحتتر میتوانید کتاب بخرید و حتی تخفیف حقیقی را نسبت به تخفیف جعلی و فریبدهنده تشخیص دهید.
کتابسازی چیست و چطور اتفاق میافتد؟
متاسفانه قانونی برای کپیرایت در کشورمان وجود ندارد و آثار هنری میتوانند بدون هماهنگی و جلب رضایت ناشر یا هنرمند اصلی منتشر شوند. برای انتشار یک کتاب، کافی است یک ناشر پیشقدم شود و مجوز انتشار کتاب را بگیرد، بعد بقیه ناشرها میتوانند آن اثر را با ترجمهی خودشان منتشر کنند. این مسئله باعث بهوجودآمدن آندسته از ناشرها شده که به جای نشر کتاب، کتابسازی میکنند.
کتابسازی یعنی ناشر به سراغ ترجمهها و نسخههای اصلی یک اثر پرفروش میرود و همه یا بخشی از آن را به صورت دستنخورده یا با کاهش حجم و دست بردن در محتوای کتاب و استفاده از نام مترجم یا نویسندهای جعلی دوباره به انتشار میرساند و با تخفیفهای بزرگ و قیمتهای پایین به فروش میرساند. در واقع این کتابها با سرقتِ زحمت ناشران، نویسندگان و مترجمان واقعی و البته دستبردن افرادی سودجو در محتوای کتاب تهیه میشوند و با شکستن قیمتها به بازار نشر آسیبهای زیادی میرسانند. از طرفی مخاطبان هم با خواندن این کتابهای جعلی در مسیر مطالعاتی اشتباه قرار میگیرند و نمیتوانند به روح اثر دست یابند. بهطور مثال، کتاب صد سال تنهایی که اثر ارزشمند مارکز است و مطالعهاش نیاز به تمرکز و استفاده از ترجمهای روان دارد، در کتابهای غیرواقعی مثله شده یا با ترجمهای بیکیفیت در اختیار خواننده قرار میگیرد و باعث دلسرد شدن او از کتاب میشود.
چطور کتاب واقعی را از کتاب ساختگی تشخیص دهیم؟
کتابسازی تنها در ادبیات داستانی اتفاق نمیافتد. ما در ساحت شعر، آثار علمی، آثار روانشناسی و… هم با پدیدهی کتابسازی مواجهیم. پدیدهای که مثل سدی بین ما و حوزههای مورد علاقه و مورد نیازمان ایستاده و میتواند گمراهمان کند. اما چطور کتابهای واقعی را از کتابهای ساختگی تشخیص دهیم؟
قیمت نامعقول
اولین و مهمترین نشانهی یک کتاب ساختگی و بیکیفیت قیمت نامعقول و غیرطبیعی آن است؛ آن هم بدون قرارداد و توافق با ناشر اصلی. چطور در شرایط حاضر و با قیمت سرسامآور کاغذ، کتاب چاپی حجیمی مثل جنایت و مکافات میتواند با قیمت بسیار پایین منتشر شود؟ نکتهی قابل بررسی اینجاست که این کتابهای جعلی بدون سازوکارهای دنیای حرفهای نشر به چاپ رسیده و به صورت فلهای منتشر میشوند. اگر پلتفرمهای کتاب در جشنوارههای مختلف، تخفیفهای گوناگون ارائه میدهند، همه زیر نظر نشرهای اصلی و با رضایت آنهاست و با توافق دو طرف قرارداد حاصل میشود. گفتنی است که کتابهای الکترونیکی و صوتی قابلیت بیشتری برای تخفیفخوردن دارند و بنابراین تخفیف در میان آنها بیشتر دیده میشود و این موضوع طبیعی است.
توجه به نام نشر
یکی از راههای مهم برای اینکه در دام کتابهای بیکیفیت و ساختگی نیفتید، شناختن نشرهاست. نشرهای معتبر را بشناسید؛ نشرهایی حقیقی که سالهاست فعالیت دارند، اعتماد مخاطبان را جلب کردهاند و تنها با مترجمهای بزرگ و کاربلد همکاری میکنند. از طرف دیگر، تا حد ممکن به نشرهای گمنامی که تابهحال نامشان را نشنیدهاید، اعتماد نکنید.
شناخت نویسنده و مترجم
همیشه قبل از خریدن کتاب در مورد مترجم و نویسنده تحقیق کنید تا به سراغ بهترین ترجمه بروید. فراموش نکنید ترجمه میتواند تاثیر بسیاری در دریافت شما از کتاب داشته باشد و یک ترجمهی بد شما را از دستیابی به جان کتاب بازمیدارد. مترجمان متبحر هر زبان و هر حوزه مشخصاند و با کمی جستوجو میتوانید از ترجمههای بد، بیکیفیت و ساختگی رهایی پیدا کنید. حتی میتوانید قبل از خرید کتاب کمی آن را ورق بزنید و کیفیت ترجمه را بسنجید. راه دیگر این است که نام مترجم منتشر شده روی کتاب را جستوجو کنید چون بیشتر وقتها این افراد وجود خارجی ندارند یا اصلاً مترجم حرفهای نیستند.
کیفیت چاپ
اکثر ناشرهای کتابساز از جلدها و کاغذهای بیکیفیت استفاده میکنند. سعی کنید وقت خرید کتاب به کیفیت چاپ هم توجه داشته باشید، چون یک ناشر معتبر با تمام توان میکوشد اثرش را با بهترین کیفیت ممکن راهی بازار کند.
انتخاب کتاب خوب
اگر در حوزهای سررشته ندارید و تازه میخواهید برای مطالعه به سراغش بروید، بهتر است از آگاهان و فعالان آن حوزه کمک بگیرید. در سالهای اخیر فضاهای مجازی و تب داغ تبلیغات باعث شده افرادی که دنبالکنندههای زیادی دارند، دست به نوشتن کتاب در حوزههای تخصصی مثل عکاسی و… بزنند. بهتر است در دام این تبلیغات نیفتید و به سراغ نویسندگان و مترجمان حرفهای و تخصصی بروید.
طراحی جلد
طراحی جلد نه همیشه، ولی بیشتر اوقات میتواند کیفیت کتاب را نمایش دهد. کتابهای بیکیفیتی که تنها با چاپ عکس نویسنده یا کپی طرح جلدهای دیگر منتشر میشوند، اغلب کتابهای ساخته شده است. نشرهای بزرگ و معتبر به طراحی جلد اهمیت میدهند.
ویراستاری
اغلب کتابهای ساخته شده ویراستاری خوبی ندارند. متنهای بههم ریخته، بدون صفحهبندی و رعایت علائم نگارشی میتوانند نشانهای باشند که کتاب توسط ناشر معتبر و حرفهای منتشر نشده و اثری ساختگی است.
کتابسازی توسط نویسندگان و مترجمان شناختهشده یا نشرهای خوب
حتما تابهحال شنیدهاید که استاد معروف یا نویسندهای شناختهشده کتابی جدید چاپ میکند و بعد در نقد کتاب او میگویند: «استاد کتابسازی کرده.» یا برای مثال، کتابی جدید از نویسنده یا مترجمی مشهور که به رحمت خدا رفته، چاپ میشود و نشر نامبرده ادعا میکند که این کتاب بخشی از نوشتههای چاپنشدهی متوفی است. اما باز عدهای منتقد میگویند که «کتابسازی شده است.» در ذکر این دو مورد هم باید توضیح داد که متاسفانه روال کتابسازی برای افراد مشهور و نویسندهها و مترجمهای اسم و رسمدار هم اتفاق میافتد. به این صورت که عمدتا به دلیل اینکه حدس میزنند نام آن نویسنده یا مترجم باعث فروش بیشتر کتاب میشود، قسمتهایی از نوشتههای او را به صورت کتاب درمیآورند، درحالیکه مطالب چفت و بست ندارند و مشخص است که سمبلکاری شده است. برای مثال ممکن است کتاب اسم خاص و دهنپرکنی داشته باشد، اما وقتی کتاب را باز میکنید (بااینکه شروط مطرحشده در این یادداشت را هم دارد) متوجه میشوید که نام کتاب برای محتوای آن، بسیار بزرگ است و آنقدر که ادعا شده کتاب مهمی نیست. یا در مثالی دیگر، ادعا میکنند این کتاب دستنوشتههای نویسندهای معروف است اما وقتی کتاب را باز میکنید متوجه میشوید فقط چند دستنوشتهی محدود است. یا مترجمی، صرفا به این دلیل که مترجم یک فیلسوف شاخص است، برخی از جملات شاخص و مهم، برای نمونه جملات آن فیلسوف در مورد زنان را، جمعآوری میکند و در کتابی با نام نظرات آن فیلسوف درمورد زنان چاپ میکند (درحالیکه آن فیلسوف اصلا چنین کتابی ندارد).
درخصوص نمونههای داخلی هم باید عنوان کرد که برای مثال، استاد دانشگاهی چندین مقاله را گردآوری میکند و از آن یک کتاب بیرون میآورد؛ درحالیکه آن مقالهها ارتباط معناداری ندارند و یا خود کتاب حرف چندانی برای گفتن ندارد. یا در مثالی دیگر، استادی درسگفتارهای کلاسش را چاپ میکند، درحالیکه درسگفتارها شکل جزوه دارند و مشخص است که پراکندهگویی دارد اما آن استاد حتی به آن کتاب، سر و شکل یک کتاب هم نمیدهد.
در این نمونهها هم دیدید که چگونه بین اهالی فرهنگ و هنر و علم هم ممکن است کتابسازی رخ دهد. بهعنوان یک کتابخوان حرفهای همیشه گوش به زنگ باشید تا این موارد را پیدا کنید و به هر کتاب تازهمنتشرشده به چشم اثری در خور توجه نگاه نکنید. ممکن است کتابسازی رخ داده باشد!
حرف پایانی…
دنیای امروز، دنیای ابزارهای فراوان و امکانات بیشماری است که در کنار تمام مزایایشان، میتوانند آسیبرسان باشند. کتاب و نشر همیشه یکی از مهمترین راههای ورود ما به جهانهای موردعلاقهمان هستند. بااینحال حضور بیشمار و غیرقابل کنترل کتابهای ساختگی، صنعت نشر و کتاب را به دردسر بزرگی انداخته است. فراموش نکنیم که این آسیبها دو طرفهاند؛ یعنی فقط ناشر آسیب نمیبیند بلکه ما هم با خواندن یک اثر علمی یا داستانی ساختگی، گمراه میشویم و از هدفمان دور میافتیم. پس با دقت در خرید کتابها، حافظ صنعت مهم و بزرگ نشر باشیم که این روزها آماج مشکلات بسیاری است.