لوگو طاقچه
نظرسنجی پادکست کتابگرد

نظرسنجی پادکست کتابگرد | زمستان ۱۴۰۱

576 بازدید

اگر پادکست «کتابگرد» را نمی‌شناسید این توضیح کوتاه را بدهم که این پادکست از اواخر آبان ۱۳۹۹ با حمایت طاقچه منتشر می‌شود و از آن به بعد هر دو هفته یک بار، هم در اپلیکیشن‌های پادگیر و هم در طاقچه منتشر می‌شود. من، محسن پوررمضانی، مجری کتابگرد هستم و در هر قسمت یک مهمان کتاب‌خوان را به برنامه دعوت می‌کنم. در ابتدای برنامه با آن مهمان و دنیایش آشنا می‌شویم و بعد با دنیای کتاب‌هایش. ۱۱ بهمن ۱۴۰۱ در پادکست کتابگرد یک نظرسنجی برگزار کردم و در آن از مخاطب‌های پادکست خواستم به یازده سوال جواب بدهند. تا زمان شروع نظرسنجی ۵۸ قسمت منتشر شده بود. 

در این یادداشت می‌خواهم خلاصه‌ای از نتایج نظرسنجی را با شما هم به اشتراک بگذارم.

جنسیت مخاطب‌ها

۸۲۱ نفر در این نظرسنجی شرکت کردند. از بین کسانی که به سوال جنسیت جواب دادند ۴۹۴ نفر زن و ۳۲۱ نفر مرد بودند. 

جنسیت مخاطبان پادکست کتابگرد

سِن مخاطب‌ها

سن کسانی که در این نظرسنجی شرکت کرده بودند، به شکل نمودار زیر بود. بیشترین آمار برای سن بین ۳۰ تا ۴۰ سال بود و بعد از آن برای ۴۰ سال به بالا. که این میزان بیش از ۷۰٪ سن را شامل می‌شود.

سن مخاطبان پادکست کتابگرد

بستن تبلیغ

راه‌های آشنایی با پادکست کتابگرد

بیشتر کسانی که این نظرسنجی را پر کرده بودند از راه پیشنهادهای طاقچه با پادکست آشنا شده بودند. رای‌های گزینهٔ «موارد دیگر» در جایگاه دوم قرار داشت و به همین خاطر تمام مواردی که در این گزینه نوشته شده بود خواندیم و آنها را به دسته‌های دیگری تقسیم کردیم. نتیجهٔ این کار (در نمودار سبز رنگ دوم) نشان داد که بعد از پیشنهادهای طاقچه و پادگیرها، گزینهٔ «معرفی دوستان» بیشترین رای را داشته. همینجا از تمام کسانی که طاقچه را به دوستانش معرفی کرده‌اند تشکر می‌کنم. 🙂   

راه آشنایی با پادکست کتابگرد
آشنایی با کتابگرد

راه‌های شنیدن پادکست کتابگرد

رقابت نزدیکی بین شنیدن از کست‌باکس و طاقچه وجود داشت و با کمی اختلاف شنونده‌های طاقچه بیشتر از کست‌باکس بودند. کانال تلگرامی پادکست را چند ماهی است که راه‌انداخته‌‌ام (از ۱۶ تیر ماه ۱۴۰۱) و هنوز تعداد عضوهای زیادی ندارد و احتمالا به همین خاطر کمترین میزان شنیدن را دارد. 

مخاطبان کتابگرد آن را کجا می‌شوند؟

زمان مناسبِ هر قسمت

بیشتر شنونده‌ها از زمان پادکست راضی بودند. ۳٪ شنونده‌ها نظری نداشتند و ۳٪ ترجیح زمانی دیگری داشتند. از بین این سه درصدی که راضی نبودند زمان‌ها پیشنهادی متفاوتی را پیشنهاد دادند که در نمودار دوم مشخص شده است. 

نظر مخاطبان کتابگرد درباره مدت زمان اپیزود
نظر مخاطبان کتابگرد درباره مدت زمان اپیزود

کدام یک از سوال‌هایِ ثابت پادکست را بیشتر دوست داری؟ 

در این پادکست تعدادی سوال به شکل تقریبا ثابت از مهمان‌ها می‌پرسم. به نظر می‌رسد بیشتر سوال‌ها رای خوبی آورده‌اند. سوالِ «سه کتاب محبوبت که پیشنهاد می‌دهی همه بخوانند؟» بیشترین رای را داشت و در جایگاه دوم سوالِ شروع برنامه که از مهمان پرسیده می‌شود «اگر بخواهی بخشی از زندگی‌ات را بگویی داستانش را چطور شروع می‌کنی؟» و سوالِ «عادت‌های کتاب‌خوانی» کمترین رای را آورد. 

نظر مخاطبان کتابگرد درباره سوال‌ها

دوست داری کدام یک از سوال‌هایِ ثابت پرسیده نشود؟ 

در پاسخ به این سوال، بیشترِ جواب‌ها با اختلاف مربوط به گزینه‌ای بودکه می‌گفت «همهٔ سوال‌ها را دوست دارم» و در جایگاه بعدی سوالِ مربوط به «عادت‌های کتاب‌خوانی» قرار داشت. 

نظر مخاطبان کتابگرد درباره سوال‌ها

دوست داری چه سوال‌های ثابتی پرسیده شود؟

جواب‌ها به این سوال متنوع بود و برخی هم نظری نداشتند. به همین خاطر نمی‌شد جواب این  سوال را به شکل نمودارِ مشخصی نشان داد. برای نمونه چندتا از سوال‌های پیشنهاد را اینجا می‌آورم (به یکی از سوال‌ها که رسیدم، نتوانستم ساده از رویش عبور کنم، اینجا به عنوان سوال آخر آوردم و جواب کوتاهی هم داخل پرانتز برایش نوشتم).

 اگر وقت شد و فرصت کردی دوست داری چه کتابی رو دوباره بخونی؟

با کدوم شخصیت تو کتاب‌ها همذات پنداری کردی یا فکر کردی دوست داری جای اون شخصیت باشی؟

راضی هستی از زندگیت؟

دغدغه ذهنی‌شون در همون لحظه، اینکه الان ذهنشون رو چی درگیر کرده؟ 

کارشون چه تاثیری در افکارشون و نوع نگرشون به زندگی داشته؟ 

کتابخوانی چه تاثیر ملموسی در زندگی مهمان گذاشته است؟

جدای از سوال‌های کلی، سوال ثابت پرسیدن ایده‌ی خوبی نیست. با توجه به جهتی که گفتگو پیش می‌ره بهتره سوال‌ها را تنظیم کرد.

الان در حال خواندن چه کتابی هستی؟

آیا در مرحله‌ای از زندگی بودی که با شکست عمیقی رو به رو شده باشی؟ کدام صحنه یا بخش از کتاب‌هایی که خواندی یادآوریش برات امید بخش و مشوق بوده تا ادامه بدی؟

با افسردگی دوران نوجوانی چطور سَر کردی و تصمیم نگرفتی بمیری؟
(جوابِ خیلی خیلی کوتاهش می‌شود «به سختی» دوران نوجوانی یکی از سخت‌ترین دوران‌هایی است که در زندگی می‌گذرانیم، بدنمان شروع به تغییر می‌کند و اتفاق‌هایی برایمان می‌افتد که ذهنمان نمی‌تواند معنایش را بفهمد، چون هنوز تجربهٔ کافی را ندارد و هنوز در حال رشد است.
در قسمت ۱۸ پادکست با یک نوجوان حرف زدم (ماهور انصاری) و در قسمت ۵۳ با زکیه شاملو که با کمک نوجوان‌ها مجله‌ای را برای نوجوان‌ها منتشر می‌کند. اگر دوست داشتی به این دو قسمت گوش بده. در همین قسمت ۵۳ کتابی را پیشنهاد می‌دهم به اسم «مثبت» ماجرای دختر نوجوانی است که وقتی به دنیا می‌آید از بیماری ایدز از مادرش به او منتقل می‌شود و چالش‌های زیادی برایش به وجود می‌آید، به خصوص در دوران نوجوانی‌اش. جمله‌ای از آن کتاب را اینجا می‌نویسم: 

«اگر شمایی که الان این را می‌خوانید در دوره‌ای سخت به سر می‌برید، طاقت بیاورید. همراهان‌تان جایی آن بیرون هستند، دوستانی که شما را همین‌طور که هستید دوست دارند. وقتی پیدایشان کردید، بلندتر از چیزی که تصور می‌کنید می‌خندید. خنده‌هایی که همهٔ سوراخ سنبه‌های قلب‌تان، همهٔ جاهایی را که غم تویشان سرک کشیده پر می‌کند. و اگر طاقت بیاورید پیدایشان می‌کنید. پس طاقت بیاورید.»

و تنها چیزی که می‌تونم بگویم این است که «طاقت بیار»

دوست‌دار تو

محسن)

دوست داری چه تغییراتی در پادکست داده شود؟

جواب‌ها به این سوال هم بسیار متنوع بود و برخی به نظرشان این بود که نیاز به تغییر ندارد و به همین شکل پادکست را دوست دارند و برخی هم نظری نداشتند. برای نمونه چندتا از جواب‌ها را اینجا می‌آوریم:

حقیقت اینه که پادکست شما بسیار جذاب ولی ترجیح خود من اینکه سوالات به فراخور مهمان پویاتر باشه و در کنار پرسیدن سال های همیشگی در حیطه موضوع مورد بحث سوالات بیشتری مطرح بشه که موضوع رو حتماً مورد علاقه مهمان هم هست بیشتر و بهتر توضیح بده.

آدم‌های معروف‌تر رو هم بیارید.

دوست دارم کتابگرد به‌جای دوهفته یکبار بافاصله ی کمتر منتشر شود و افرادی مثل مهمان قسمت ۵۹ یعنی بااندیشه‌های نو و نقادانه بیشتر دعوت شوند. سپاس از شما.

واقعا با همه اجزای پادکست خوشحالم، و فکر می‌کنم شاید تغییر همیشه لازم نباشه، گاهی روتین حس امنیت بیشتری میده.

گاهی احساس می‌کنم برای مدیریت زمان، پرسش و پاسخ ها کامل نمی‌شن. یعنی محسن به نظر دوست داره سوال بیشتری (خارج از قالب سوال‌های ثابت) بپرسه و یا مصاحبه شونده می‌خواد بیشتر و شاید حتی خارج از محدوده سوالات صحبت کنه و نمیشه. من که شنونده پر و پا قرص هستم، خوشحال هم می‌شم اگر زمان پادکست طولانی‌تر بشه و بحث بین دو طرف کامل و جامع باشه. اگر کسی علاقه نداشت، خوبی پادکست اینه که میشه دورش رو تندتر کرد و از اون بخش گذشت. ولی بدون اغراق بهترین پادکسته از دید من. دست شما درد نکنه.

من خیلی اینکه مهمونات از تجربه هاشون بیشتر بگن و دوست دارم 

 ولی تغییرات خاصی مد نظرم نیست.

محتوای پادکست‌ها خوبه، آدم‌هایی که باهاشون مصاحبه می‌کنی هم خوبه. اما دوست داشتم سراغ آدم‌های معمولی‌تر هم بری، آدم‌هایی که کتاب‌خون هستن اما احتمالا هیچ‌وقت دیده نشن. از زندگی معمولی و روتین‌های اونها سوال کنی و اینکه چرا به کتاب‌خوندن علاقه دارن.

قسمت‌های محبوب پادکست

همان‌طور که می‌شد حدس زد، آدم‌های که بیشتر شناخته شده هستند، بیشترین رای‌های را آوردند و سه جایگاه اول برای آنهاست. در بین گزینه‌ها یک گزینه به اسم «همهٔ قسمت‌ها» نیز وجود داشت که در جایگاه چهارم رای‌ها بود که نشان می‌داد بیشتر قسمت‌ها کیفیت و محبوبیت خوبی دارند.
۱۰ قسمتی که به ترتیب بیشترین رای‌ها را آوردند به این شکل بود:

۱. قسمت ۱۶ | مجتبی شکوری

۲. قسمت ۲۴ | احسان عبدی‌پور

۳. قسمت ۲۲ | هوشنگ مرادی کرمانی

۴. همهٔ قسمت‌ها

۵. قسمت ۱۵ | جادی میرمیرانی

۶. قسمت ۵۴ | حسن محدثی

۷. قسمت ۲۳ | شادی گنجی

۸. قسمت ۳۹ | عالیه عطایی

۹. قسمت ۵۹ | الهام نظری

۱۰. قسمت ۳۳ | عطیه عطارزاده

قسمت‌های محبوب کتابگرد

مهمان‌های پیشنهادی مخاطب‌ها

در این بخش بیش از هزار اسم نوشته شده بود (هر کس می‌توانست بیش از یک اسم بنویسد) به همین خاطر بررسی همهٔ اسم‌ها کار زمانبری بود بعضی از اسم‌ها بیشتر تکرار شده بود و اگر بخواهیم اسم‌های غیر تکراری را محاسبه کنیم حدود ۶۳۰ اسم غیرتکراری نوشته شده بود. بعضی موارد جالب هم در بین اسم‌ها دیده می‌شد. برای مثال چند نفر اسم کسانی را نوشته بودند که قبلا در پادکست مهمان برنامه بودند یا برخی از اسم‌هایی که نوشته شده بود در قید حیات نبودند. برخی هم دوست داشتند خودم به عنوان مهمان باشم. 🙂

در اینجا اسم ۱۰ نفر از کسانی که بیشترین تکرار را داشتند به ترتیب می‌آورم:

۱. سروش صحت

۲. علی بندری

۳. رشید کاکاوند

۴. اردشیر رستمی

۵. مجتبی شکوری

۶. عادل فردوسی‌پور

۷. خودت

۸. یه نویسنده

۹. پیمان خاکسار

۱۰. رضا امیرخانی

در مورد مهمان‌ها این توضیح را اضافه کنم که برخی از این مهما‌ن‌هایی که اسمشان نوشته شده به پادکست دعوت شده‌اند اما بنا به دلایلی شرایط گفت‌‌وگو برایشان فراهم نبود. در مورد برخی از مهمان‌های (بیشتر آدم‌های خیلی معروف و شناخته شده) گاهی دسترسی به آن مهمان و دعوتش کار آسانی نیست. 

ممنون از تمام اسم‌هایی که پیشنهاد دادید. حتما تا جایی که امکان‌پذیر باشد از فهرست مهمان‌های پیشنهاد کمک می‌گیرم. 

هر چه می‌خواهد دل تنگت بگو

در این قسمت  همان‌طور که از اسم سوال مشخص بود، جواب‌های متنوعی داده شد. تعداد زیادی از پاسخ‌ها پیام‌های تشکر آمیزی بود که باید اعتراف کنم که مشتاقانه می‌خواندمشان. هم حس خوبی می‌گرفتم از لطفی که به من و پادکست داشتند و به قول بچه‌های امروزی رقیق شدم. فرصت خوبی است که همین‌جا تکرار کنم، دوستتان دارم و تلاش می‌کنم کتابگرد را با کیفیت مناسبی ادامه بدهم. می‌دانم که نمی‌توانم رضایت همه را به‌دست بیاورم. امیدوارم من را به چشم یک آدم معمولی ببینید که اشتباه زیاد می‌کند و چیزهایی برای خودش دارد که ممکن است دوست نداشته باشید. درست مثل همهٔ آدم‌های معمولیِ دیگر. 🙂  

برای نمونه چندتا از پاسخ‌ها در اینجا می‌آورم:

خیلی چیزها… خلاصه‌ش اینکه روزهای ملتهب و بیمارمان با شنیدن صدای دوست‌داشتنی و گرم “محسن” و گفت‌وگوی آدم‌های درجه‌یکی که هر بار شنیدن‌شان درسی نو برای ماندن و زندگی‌ست، یعنی امید، یعنی عشق، یعنی ادبیات همچنان نجات‌دهنده است… 

زحمات شما قابل تقدیر و احترامه. شنیدن صدای گرم هم وطن های عزیزم توی غریبی دوری از وطن آرامش بخشه. برای لحظاتی می توانم خودم را در کنار آنها احساس کنم. دم شما گرم که تو آن شرایط سخت همچنان پر قدرت ایستاده‌اید.

دوستتون دارم و گوش دادن بهتون حالم رو خوب میکنه❤️ حس زیستن توی جهانی که کسی منو می‌فهمه.

زمانی که فکر می‌کنم خسته‌م و حوصله هیچ‌کار دیگه‌ای رو ندارم، گفت‌وگوهای شما رو می‌شنوم. ممنونم به خاطر این حس رهایی و همراه با لذتی از شنیدن مسیرهای مختلف زندگی که به ما دادین. 

آقا محسن می‌دونم که می‌دونی ولی واقعا روی زندگی خیلیا تاثیر عمیق گذاشتی واسه من که اینجوری بوده لطفا ادامه بده.

پادکست شما برای من مثل یک رفیق خوب می‌مونه، هروقت که خواستم، همراهم بوده و باهام حرف زده، به حرفام گوش داده و خیلی وقتا آرومم کرده.

ازتون می‌خوام ادامه بدین و برقرار باشین.

مرسی از محسن رمضانی که انقدر با خنده‌ها و شوخ‌طبعیش، فضای پادکست رو تلطیف کرده. من خودمم مثل محسن خیلی شوخ و بخندم. قشنگ احساس می‌کنم کنار شماها نشستم پشت تریبون و دارم بهتون همونجا گوش می‌دم و می‌خندم. انگار یه گعدهٔ کنار آتیشه.

از انتخاب کتابگرد خیلی خوشحالم. هر بار برای پادکست بعدی انتظار می‌کشم و این انتظار رو دوست دارم، همونطور که منتظر کیهان‌بچه‌ها می‌موندم. اشتیاقش بعد از گذشت سال‌ها هنوز برام تازه‌ست. موفق باشین. از اینکه نسبت به اتفاق‌های روز بی‌تفاوت نیستین حالِ شنونده‌هاتون رو خوب می‌کنین. 

گوش دادن به گفت و گو های شما خودش یه جور مطالعه اس برای من، از نوع خیلی خیلی لذت بخشش. 

دمت گرم.

این پادکست یکی از اون چیزهاییه که تو این روزها مثل یک خونه امن برای من عمل می‌کنه. ادامه‌ش بدید و ناامید نشید چون خیلی ها مثل من هستند که شما بخشی از زندگیشون شدید.

برنامه‌تون عالیه. خسته نباشید. من بیرون از ایران زندگى می‌کنم و برنامه شما کمک کرد با نسل‌هاى جوانتر ایران آشنا بشم و متوجه شدم که چقدر جهان‌بینی جوان‌ها و تفکراتشون بهتر از دو دهه قبل شده. در ادامهٔ راه‌تان موفق باشید.

اهل تملق نیستم،خیلی باهات حال می‌کنم آقا محسن. همین الان که دارم این متن رو تایپ می‌کنم فیلم بیداری‌ها رو که معرفی کردی دیدم. به عنوان پزشک ازش درس گرفتم

۰۲:۴۲ am”

من شب‌های زیادی و به دفعات پادکست‌ها رو گوش دادم، غم سنگین زندگیم میان صدای مهمانی‌های خوبتون کمی کم رنگ شد. ممنون.

بسیار خوشبخت هستم که با پادکست کتابگرد آشنا شدم و عاشقانه باهاش می‌خندم و گریه می‌کنم دوستش دارم. درود به محسن عزیز همشهری و هم استانی خودم که یکی از آرزوهای زندگیم دیدن حضوری ایشان است. آرزو می‌کنم هر بار این پادکست پر محتواتر و غنی‌تر از قبل باشه و با این انتخاب‌های صحیح مهمان‌ها و مطالب و موسیقی‌های مربوطه در هر قسمت 

انتظارات مخاطبین شما برآورده خواهد شد. 

بعضی از قسمت‌ها رو دانلود کردم و بارها گوش دادم. گاهی شخصیت مهمان برنامه منو مجذوب کرده، گاهی توی یکی از گفتگوها خودمو پیدا کردم، کتاب‌های خوب زیادی رو در لیست خوندنم گذاشتم و اینکه کتابگرد برای من خودش مثل یه کتاب خوب می‌مونه☺

وقتی که پدربزرگم فوت کرده بود با پادکست‌تون آشنا شدم حدودا یه ماهی خونه‌شون بودم و این سفر با شما آسون‌تر شد. خیلی خیلی خوشحالم که انگار یکی هست که هر وقت بخوام می‌تونم برای دونستن روش‌های مختلف زندگی، ایده‌های متفاوت و کتاب‌های جدید برم پیشش. ممنون و موفق باشید.

اول اینکه ازتون بسیار ممنونم،

نظرم یه کم طولانیه اما لطفا کامل بخونید

یه انتقادی که من ازتون دارم و البته احتمال داره سایر دوستان این رو از نقاط قوتتون بدونن فاصله نزدیک بین دو اپیزود هست، چون شما کتاب پیشنهاد می‌دید من هنوز کتابی که تو اپیزود ۵۴ معرفی شده رو تموم نکردم شما اپیزود ۵۶ رو هم ارائه دادید و کلی کتاب تو دو تا اپیزود بعدی معرفی کردید و وقتیکه لیست کتاب‌های منتخب‌مون زیاد می‌شه دیگه دوباره انتخاب کردن از اون لیست برای خرید خیلی سخت می‌شه و کل فرآیند خرید کتاب…

مورد بعد اینکه من به شخصه معمولا با معرفی دوستان یا پیج‌ها و افراد سلبریتی کتابی رو تهیه نمی‌کنم چون معمولا مطابق سلیقه‌ام نیست و دنیا هم اونقدر به ما زمان نمی‌ده که فرصت داشته باشیم هر کتابی رو مطالعه کنیم، اما پادکست شما عاااالیه چون اول ما رو با دنیا و سلیقه‌اش تو  کتاب آشنا می‌کنه و بعد می‌تونیم تصمیم بگیریم که کتاب‌های پیشنهادیش به درد ما می‌خوره یا نه.

از طریق پادکست شما با مجله ۱۳ آشنا شدم و خانم شادلو یه سری از شماره‌ها رو به کتابخونه مدرسه‌مون اهدا کردن که بچه‌ها خیلی خوششون اومده… خودم هم کتابایی که تو پادکست شما معرفی می‌شه و خوشم میاد بعد از مطالعه می‌برم و می‌ذارم تو کتابخونه که بچه‌ها هم بخونن😊

همیشه چشم به راه شماره جدید پادکست هستم، کلی از کتاب‌های پیشنهادی رو خریدم و چند موردشون رو خوندم و خیلی پسندیدم، به نظرم این جور پادکست‌ها تا ابد باید و باید ادامه داشته باشن، ما عمیقا به این فعالیت‌ها احتیاج داریم، ساخت زیربنای فکری هر چند به کندی. 

دیپلم ناقصم و لبنیاتی دارم

با این پادکست و معرفی کتاب، اسپیکر خریدم و کتاب‌های مورد علاقه ی خودمو داخل مغازه گوش می‌دم، چون مشتریا هم گوش می‌دن علاقمند می‌شن و اونها رو هم دعوت می‌کنم.

لطفا در هر پادکست یک کتاب جامعه‌شناسی یا روان‌درمانی هم پیشنهاد کنید. جامعه خیلی خسته است.

حقیقتا من مدت‌ها دنبال پادکستی بودم که کتاب های متفاوتی پیشنهاد بده و تا آشنا شدن با این پادکست، موفق نشده بودم.مرسی که لحن صمیمانه‌ای دارین، خیلی وقتا که توی اتوبوس یا راه رفتنم با شنیدن مکالمه‌ها می‌خندم و احتمالا بقیه فکر میکنن دیوونه شدم! :)حس می‌کنم بین جمع دوستانم نشستم و گوش می‌دم.

محسن عزیز، من از هلند به پادکست‌های تو گوش میدم و خیلی دلم روشن میشه و کلی لذت می‌برم و من رو هربار یه دور می‌بری ایران. از طریق این پادکست تو دوره‌های سوگ دکتر مرتضی کریمی شرکت کردم. خیلی دوست داشتم یه بار آنلاین/تلفنی با تو صحبت کنم ولی نه الزاما به عنوان مهمان برنامه‌ت. امیدوارم این امکان باشه و جسارت نکرده باشم (خودت گفتی هر چی دوست داری بنویس). 

قبل از هر چیز، سلام!من تقریبا از تیر۱۴۰۰ کتابگرد را دنبال می‌کنم. شاید بشود گفت از اولین شنونده‌های هر قسمت هستم؛ هر قسمت را همان روز یا نهایتا روز بعدش گوش می‌کنم و درباره‌اش با دوستانم صحبت می‌کنم و هر موقع سراغ کتاب از من می‌گیرند یکی از پیشنهادهایم این است که به شما گوش بدهند و چیزی که دنبالش هستند را پیدا کنند. راستش من آدم‌های زیادی را ندارم که بتوانم با آن‌ها درباره‌ی کتاب‌ها صحبت کنم و از وقتی پخش کتاب‌باز تمام شد، لذت شنیدن درباره‌ی کتاب‌ها را هم از دست دادم. شما این احساس را به من برگرداندید. موقعی که به کارهایم می‌رسم، در راه دانشگاه تا خانه، در اتوبوس، موقع پیاده‌روی، در لحظات زیادی به پادکست‌تان گوش داده‌ام. پرسش‌ها، مکالمات، موسیقی‌های پایان هر قسمت، نحوه‌ی برخورد شما با مهمانان و شنوندگان را دوست دارم. اینطور فکر می‌کنم که برخورد شما با دیدگاه‌های مختلف اجازه می‌دهد دیگران راحتتر از عقایدشان صحبت کنند. عذرخواهی می‌کنم اگر طولانی شد. فقط امیدوارم که بدانید این پادکست گوشه‌ی امن من است و مشتاق تمامیِ قسمت‌ها، با مهمانان مختلفش هستم.دمتون گرم و سرتون خوش!

در پایان از دوست خوبم آمنه ابراهیم تشکر می‌کنم که در آماده‌سازی و تهیهٔ این گزارش کمک زیادی به من کرد. اگر نظر و پیشنهادی داشتید می‌توانید در بخش پیام‌های همین یادداشت برایم بنویسید. 

دمتان گرم و سرتان خوش.

576 بازدید
برچسب ها
بستن تبلیغ

Avatar

محسن پوررمضانی


اشتراک گذاری یادداشت
4 5 رای
امتیاز مطلب
اشتراک
اطلاع از
guest
3 دیدگاه ها
قدیمی ترین
جدیدترین بیشترین رای
بازخورد داخلی
نمایش همه کامنت ها
یادداشت های مشابه

دانلود کتاب از اپلیکیشن طاقچه

نصب طاقچه