سبکی تحمل ناپذیر هستی ( بار هستی )
نویسنده: میلان کوندرا
مترجم: حسین کاظمییزدی
انتشارات: نیکو نشر
گاهی در زندگی همهی ما پیش میآید که بار سنگین روحی و غیرقابل تحملی را بر دوشمان حس میکنیم. اما با این حال حس رضایت عجیبی هم داریم. اگر بخواهم واضحتر مثال بزنم، احتمالا برای شما پیش آمده که نسبت به کاری یا فردی احساس عمیقی پیدا کنید، چیزی شبیه عشق. در زمانهایی همین احساس عشق سختیهای زیادی به شما وارد میکند، مضطرب میشوید، غمگین و پریشانحال میشوید و یا حتی ممکن است بخشی از جسمتان هم درد را حس کند. اما همین احساس اگر در دل شما نباشد، از درون خالی و تهی میشوید. شما راضی از آن احساس هستید. رضایت ناشی از وجود باری سنگین؛ بار تحملناپذیر هستی! این مفهومی است پیچیده که میلان کوندرا نویسنده اهل چک در کتاب معروف خود، یعنی «سبکی تحملناپذیر هستی» یا «بار هستی» به آن اشاره کرده است و دستمایه تحقیقها و پژوهشهای زیادی در این زمینه شده است( برای مثال یکی از فصلهای کتاب شهرت با تکیه بر همین ایده کوندرا در کتاب بار هستی نوشته شده است). در این یادداشت میخواهیم کتابهای میلان کوندرا را معرفی کنیم و در میان کلماتمان نگاهی به زندگی و تفکرات میلان کوندرا هم داشته باشیم.
قبل از اینکه برویم سراغ معرفی میلان کوندرا، باید سفر کنیم به پراگ و وقایع سال ۱۹۵۶ را شخم بزنیم تا بفهمیم بهار پراگ دقیقا چه دورهای است. بهار پراگ به دورهی زمانی خاصی در تاریخ چکسلواکی گفته میشود. این دوره از ۵ ژانویه ۱۹۶۸ شروع شده و تا ۲۰ اوت همان سال ادامه داشت. ماجرا از این قرار است که در چکاسلواکی سالها سوسیالیسم بر سر کار بود. سوسیالیسم در آن دوران فقط در حد نام بود یا به تعبیر یکی از شخصیتهای داستان شوخی میلان کوندرا، نمایشی از یک دروغ بزرگ بود و چیزی که در عمل وجود داشت، نظامی سرکوبگر و مقتدر بود که کاستیهای بسیاری داشت. در ژانویه ۱۹۶۸ نیروهای مخالف با شعارهای انقلابی تصمیم گرفتند اصلاحات بزرگی ایجاد کنند. همه چیز خوب بود تا اینکه در ۲۰ اوت نیروهای شوروی به ظاهر کومونیست، پراگ را به خاک و خون کشید و اشغال کرد و دوباره دورهای سیاه شروع شد. به این دوره کوتاه که آزادیهای وسیعی فراهم شد، اصطلاحا بهار پراگ میگویند.
نویسندهها و روشنفکران بزرگی از آن به بعد سعی کردند ریشههای این واقعه را بررسی کنند و به شکلهای مختلف آن را نقد کنند. خیلیها سعی کردند بهار پراگ را به شیوه خودشان ثبت کنند تا همیشه مردم این دوران را در خاطر داشته باشند. یکی از این نویسندهها، میلان کوندرا بود.
پیشنهاد میکنیم اگر به ادبیات چک علاقه دارید، یادداشت «معرفی کافاکا و آثارش» را هم بخوانید.
سبکی تحمل ناپذیر هستی ( بار هستی )
نویسنده: میلان کوندرا
مترجم: حسین کاظمییزدی
انتشارات: نیکو نشر
میلان کوندرا در کتاب سبکی تحمل ناپذیر هستی، سعی کرده وضعیت زندگی هنرمندان و روشنفکران چکسلواکی پس از بهار پراگ را توصیف کند. شخصیت اصلی کتاب توماس پزشکِ منتقد سیاستهای کمونیستی است که همین انتقادات باعث میشود توماس بعدها شغلش را از دست بدهد. از طرفی توماس تمایلهای عجیب جنسی دارد و در یک کلام نوعی فلسفه شخصی برای ارتباط با زنان دارد. او در ابتدای داستان با ترزا آشنا میشود و بعدها با او ازدواج میکند. ترزا کسی است که از خانواده سطح پایینی است، اما اعتقاد دارد کتاب باعث میشود از طبقهی اجتماعی خودش فاصله بگیرد. توماس به صورت هم زمان با دختر دیگری به نام سابینا در ارتباط است. سابینا نقاش است و نقاشیهای او بین کسانی که منتقدین کمونیسم هستند، محبوب است.
هر کدام از شخصیتهای داستان سبکی تحملناپذیر هستی نماینده قشری از جامعه چکسلواکی هستند. میلان کوندرا علاوه بر توصیف وضعیت زیست آنها مفهوم سبکی و سنگینی را هم توضیح میدهد. این که بعضی از شخصیتهای داستان زندگی سبکبار را انتخاب میکنند و بدون هیچ وابستگی بنیادینی به ارزشهای خودشان، زندگی را ادامه می دهند. انگار خودشان را مقدم بر ارزشهایشان میدانند. ارزشهایی مثل عشق به دیگران و یا حتی وطن! بعضی هم زندگی ریشهدار و سنگین را انتخاب میکنند. به سختی تصمیم میگیرند که کار و زندگی را رها کنند. بعضی هم بخشی از ارزشها را رها میکنند تا زندگیشان را بر پایه ارزشهایی دیگری بنا کنند.
زمانی که میلان کوندرا این کتاب را مینویسد، هنوز وقایع خونین پراگ رخ نداده و نویسنده در وطنش برای مردم خودش مینوشته. در این کتاب میلان کوندرا فردی وفادار به حزب را معرفی میکند که در جایی اشتباهی نقدهایش را به حزب کمونیسم بیان میکند و میگوید یک دروغ بزرگ با نام ساختار سوسیالیسم بر اروپای شرقی حکمرانی میکند و همه حرفها و ادعاهای آنها نمایشی بیش نیست. همین ماجرا باعث میشود سالها به اردوگاه کار فرستاده شود: در حالی که اصلا و ابدا فکر نمیکند شایسته چنین مجازاتی باشد. در آنجا عاشق میشود. سالها زندگی میکند. اما این فکر که چگونه مشمول مجازاتی سخت شد، رهایش نمیکند. همیشه به این فکر میکند مصببین این اتفاق را باید به سزای عملشان برساند و کل وجودش را از نفرت پر میکند. غافل از اینکه هیچکس در دنیا ثابت و ایستا نیست و همه تغییر میکنند.
جاودانگی
نویسنده: میلان کوندرا
مترجم: حسین کاظمییزدی
انتشارات: نیکو نشر
درست است که این کتاب در سال ۱۹۸۸ نوشته شده و هنوز یک سال به پایان سلطه سوسیالیسم باقی مانده، اما در این رمان دیگر خبری از سیاست نیست. اما فلسفه و نوع نگاه کوندرا به زندگی را در رمان جاودانگی میتوانیم بخوانیم؛ مباحثی در باب هستی، هویت انسانی، معنای رابطه، دوستی، عشق و جنسیت. هر کدام از این مفاهیمی که کوندرا در رمان جاودانگی درباره آن صحبت کرده میتواند درونمایه یک رمان باشد، اما کوندرا به قدری استادانه و در لایهها و سطحهای مختلف درباره این مفاهیم صحبت کرده که رمان جاودانگی را به رمانی پیچیده بدل کرده است. برای همین شاید لازم باشد برای فهم کامل آن نه یک بار، که چندین بار این رمان را بخوانیم.
میلان کوندرا علاوه بر مفاهیم مختلف، درباره آدمهای مختلفی هم در این رمان صحبت کرده است. مثلا به موازات احساسات اگنس در زمان معاصر و رابطهاش با همسرش و یا خواهرش، کوندرا از رابطه گوته با دختری جوان صحبت میکند. در جایی هم به دادگاه ابدی خیالی ما را میبرد. کوندرا ما را به سفری خیالی میبرد که در ابدیت، همینگوی و گوته با یکدیگر قدم می زنند و گپ میزنند. در جایی هم میلان کوندرایی که راوی داستان نیست، بلکه نویسنده کتاب سبکی تحملناپذیر هستی است، وارد داستان میشود.
هویت
نویسنده: حسین کاظمییزدی
انتشارات: انتشارات کتابسرای نیک
هویت شاید آسانخوانترین داستان کوندرا باشد. رمانی که در آن همه شخصیتهای زندگی در پی پیدا کردن معنای زندگی هستند، اما در عوض ملال و شاید فرسودگی به دست میآورند. هویت داستان زوجی به نام شانتال و ژانمارک است که سو تفاهمی بینشان باعث میشود رابطه آنها پیچیده شود و عدم گفتگو و پیشداوری میان آنها جدایی جبرانناپذیری بیندازد.
عشق های خنده دار
نویسنده: میلان کوندرا
مترجم: حسین کاظمییزدی
انتشارات: نیکو نشر
عشقهای خندهدار مجموعهای از ۷ داستان کوتاه است که در همهی آنها رد و نشانی از سیاست و سلطهی نظام مستبد و کنترلگر بر زندگی خصوصی آدمهای عادی را میتوان پیدا کرد. این کتاب به دلیل توصیفهای کوندرا از روابط جنسی شخصیتهای داستانها بیشتر از هر کتاب دیگری دستخوش سانسور شده. حتی ترجمهی دیگری از این کتاب در بازار وجود دارد که به جای ۷ داستان، ۴ داستان دارد.
زندگی جای دیگری است
نویسنده: میلان کوندرا
مترجم: پانتهآ مهاجر کنگرلو
انتشارات: نشر نو
این رمان را کوندرا در سال ۱۹۶۹ یعنی ۷ سال بعد از رمان شوخی نوشته است و در آن نقدی دارد بر رمانتیسیسم و شاعری. ماجرای این کتاب این است که زنی در پی عشق با مردی رابطهای برقرار میکند و حاصل این عشق پسری به نام یارومیل میشود. اما مرد زیر بار این فرزند نمیرود. زن تمام عشقش را نثار این پسر میکند و او را با اعتماد به نفسی زیاد بار میآورد. پسر شاعر میشود و یا بهتر بگویم، شاعر بار میاید. اما شاعری که از جهان واقعی فاصله دارد و دنیایش خودش و تخیلاتش است. اما در زمانهی انقلاب کمونیستی، این شاعر هیولا میشود
وقتی کتابهای کوندرا را میخوانیم علاوه بر داستانی جذاب و خواندنی، نگاهی جدید به قضایا و اتفاقات آشنا میشویم. استفاده از مفاهیم فلسفی و مباحثی ورای روایت یک ماجرا در یک رمان سنتی است که کوندرا از نیچه و رابرت موزیل وام گرفته است و بعدها آلن دوباتن و آدام تریلول هم از او یاد گرفتند و این روش را ادامه دادند. برای همین داستانهای کوندرا چیزی ورای یک داستان است.
دانلود کتاب از اپلیکیشن طاقچه