یاران حلقه (جلد ۱ از ارباب حلقهها)
نویسنده: جی. آر. آر. تالکین
مترجم: رضا علیزاده
انتشارات: انتشارات روزنه
سهگانهی ارباب حلقه ها یکی از مشهورترین و تاثیرگذارترین کتابهای ادبیات قرن ۲۱ است. جان رونالد تالکین نویسنده و زبانشناس انگلیسی این مجموعه داستان را در قالب فانتزی-حماسی و در طول ۱۲ سال نوشت.
تالکین بخش زیادی از رمانش ارباب حلقهها را در زمان جنگ جهانی دوم نوشت. شرایط وحشتناک آن دوره باعث شد تالکین جهانی را پر از زشتی و خشونت به تصویر بکشد. اما این همهی ماجرا نبود. تقلای شخصیت های ارباب حلقه هابرای غلبه بر تاریکی و نجات سرزمین و ناامید نشدن آنها موضوعی است که باعث می شود این کتاب را بخوانیم. فارغ از مضمون آن، ارزش کار تالکین به عنوان یک اثر ادبی بزرگ بر کسی پوشیده نیست. تالکین با تکیه بر دانش زبانشناسی خود کتابی پر از پیچیدگی، جزئیات و ظرافت آفرید. تا حدی که بسیاری از منتقدان ادبی اثر او را به عنوان نقطه تحول ژانر ادبیات فانتزی میدانند.
مجموعه رمان ارباب حلقهها شامل ۳ جلد کتاب با ترتیب زیر است:
۱. یاران حلقه
۲. دو برج
۳. بازگشت شاه
یاران حلقه (جلد ۱ از ارباب حلقهها)
نویسنده: جی. آر. آر. تالکین
مترجم: رضا علیزاده
انتشارات: انتشارات روزنه
داستان یاران حلقه با ماجراهایی شروع میشود که در رمان هابیت دربارهی آن گفته شده است. این داستان در سرزمین میانی (یا میانه) اتفاق میافتد. ارباب تاریکیها در جستجوی یگانه حلقهای است که خودش ساخته اما سالها پیش در جنگ از دست داده و حالا از جای آن خبر ندارد.
بیلبو موجودی از نژاد هابیتهاست که به صورت اتفاقی در یک غار بسیار بزرگ حلقهای پیدا کرد و به شایر برد. بیلبو از اهمیت حلقه و اینکه حلقه چه کارهایی میتواند بکند، چیزی نمیداند. اما فقط این را فهمید که وقتی حلقه را در دستش میکند، از چشم بقیه ناپدید میشود.
بیلبو در تولد صد و یازده سالگیاش حلقه را به فرودو میدهد. گندالف (جادوگر خاکستری) وقتی از این ماجرا با خبر می شود، شک میکند که این حلقه همان حلقه سائورون، ارباب تاریکی است. برای همین به فرودو میگوید از شایر خارج شود. چرا که نیروهای سائورون حتما به دنبال حلقه میآیند.
قسمتی از فیلم سینمایی ارباب حلقهها ۱ را در ودیو زیر میتوانید مشاهده کنید.
دو برج (جلد ۲ از ارباب حلقهها)
نویسنده: جی. آر. آر. تالکین
مترجم: رضا علیزاده
انتشارات: انتشارات روزنه
دو برج از نظر بازه زمانی همزمان با داستان یاران حلقه است، نه متوالی. در این رمان تالکین ماجرای فروپاشی یاران حلقه از همدیگر را میگوید. آراگون متوجه میشود که برومیر در جنگ با اُرکها (موجوداتی که تحت سیطرهی سارومان هستند) مرده و مری و پیپین هم در آن نبرد اسیر شدهاند. ارکها حدس میزنند که یکی از هابیتها حلقهای در دست دارند. در واقع مری و پیپین را با بیلبو اشتباه گرفتهاند. در این رمان ماجرای فرار مری و پیپین و تلاش آراگون برای پیدا کردن هابیتها و نجات مری و پیپین را میخوانیم.
بازگشت شاه (جلد ۳ از ارباب حلقهها)
نویسنده: جی. آر. آر. تالکین
مترجم: رضا علیزاده
انتشارات: انتشارات روزنه
در انتهای رمان دو برج، گندالف و پیپین از تئودن و سواران روهان جدا میشوند و رمان بازگشت پادشاه با سفر این دو به سمت شهر میناس تریت آغاز میشود. در این شهر گندالف و پیپین با دنتور ملاقات میکنند تا به او بگویند حملهی سائورون در راه است. اما دنتور تصور میکند گندالف به خاطر رسیدن به تاج و تخت به او دروغ میگوید.
پیتر جکسون کارگردان نیوزلندی، براساس این کتابها، فیلم سینمایی ارباب حلقه ها را در ۳ قسمت ساخت. اولین قسمت از سهگانه جکسون یاران حلقه در سال ۲۰۰۱، قسمت بعدی آن دو برج در سال ۲۰۰۲ و قسمت بازگشت پادشاه در سال ۲۰۰۳ منتشر شد. آخرین فیلم این مجموعه توانست برندهی ۱۱ جایزهی اسکار شود.
در ادامهی این یادداشت وبلاگ طاقچه سعی کردیم دربارهی تفاوتهایی که میان فیلم و کتاب وجود دارد، صحبت کنیم. این یادداشت ترجمهای آزاد از یادداشت «The lord of the rings: from novels to films» است.
پیشنهاد میکنیم یادداشت «معرفی کتابهایی که فیلم شدند» را هم بخوانید. در این یادداشت علاوه بر معرفی کتابها، فیلمهای اقتباس شده از آنها را به همراه قسمتی از فیلم قرار دادهایم.
یکی از جنبههای مثالزدنی فیلم ارباب حلقه ها ساختهی پیتر جکسون وفاداری بسیار زیاد او به جزئیات و حالوهوای کلی کتاب تالکین است. کتابها و فیلمها با روشهایی بسیار متفاوت داستان را روایت میکنند، و یکی از تفاوتهای آنها حجمشان است. رمانها معمولا اطلاعات بیشتری نسبت به یک فیلم دو یا سه ساعته به مخاطبشان میدهند. برای همین بیشتر کارگردانان داستانهای کوتاهتر را برای اقتباس استفاده میکنند. زمانی که یک کارگردان تصمیم میگیرد برای ساختن فیلمی سراغ یک رمان طولانی برود، اغلب مجبور میشود پیرنگهای فرعی را حذف کند. با وجود اینکه فیلم سینمایی ارباب حلقه ها در دستهی فیلمهای طولانی قرار میگیرد، اما باز هم نسبت به مجموعه کتابهای تالکین فیلم کوتاهی محسوب میشود. بنابراین توانایی و مهارت جکسون در تصویرسازی تنوع و غنای سرزمینها و مردمان دنیای تالکین دستاوردی اساسی محسوب میشود. وفاداری جکسون به کتابها در موفقیت سهگانهی ارباب حلقهها تاثیر به سزایی داشت.
خوانندههای حرفهای کتاب ارباب حلقهها مثل ترکیزها هستند (Trekkies: هواداران سریال علمیتخیلی آمریکایی استار ترک)؛ آنها نه تنها جزئیات مبهم و بیاهمیت را حفظ میکنند، بلکه از وجود آنها دفاع هم میکنند. اگر جکسون آنها را ناامید میکرد، بخش زیادی از مخاطبانش را از دست میداد و ممکن بود حتی در سطح عمومی بر علیه فیلمش نقدهایی شکل گیرد. طرفداران کتابهای تالکین اغلبشان جزو طرفداران فیلم هم هستند.
علیرغم توجه دقیق جکسون به رمانهای تالکین، تفاوتهایی بین کتاب و فیلم وجود دارد. برای تبدیل هزاران صفحه کتاب به فیلم جکسون مجبور شد داستان را با حذف یا تغییر شخصیتهای اصلی سادهسازی کند. برای مثال، تام بامبادیل شخصیتی اصلی در ورژن رمان در جستجوی حلقه در فیلم حضور ندارد. به عنوان موجودی که ورای ظاهر سادهاش دانش و قدرتی عظیم دارد و جلوهای خداگونه دارد، جکسون نیاز به زمانی بیشتر از آنچه که یک فیلم با ریتم سریعی چون ارباب حلقهها در اختیارش قرار میداد، نیاز داشت. بنابراین در نسخهی سینمایی صحنههایی که بامبادیل حضور دارد، حذف شده است. مثلا به جای اینکه بابمادیل به هابیتها اسلحه بدهد، جکسون کاری کرد که آراگون در قسمت در جستجوی حلقه و در تپهی واترتراپ به آنها اسلحه دهد.
در اقتباس سینمایی پرنسس آرون هم تغییر میکند، اما به جای کنار گذاشتن کامل او، به جای دو شخصیت از شخصیت های کتاب ظاهر میشود. آرون در واقع در کتاب نقش کمتری نسبت به آرون در فیلم ایفا میکند. آرون در فیلم ترکیبی است از آرون و گلورفیندل. در فیلم «در جستجوی حلقه» از سهگانه سینمایی ارباب حلقهها، آرون، فرودو را بعد از اینکه با چاقو زخمی شده بود نجات داد و او را صحیح و سالم به ریوندل رساند. این کاری است که در رمان گلورفیندل انجام داد. با اینکار جکسون کاری بیش از یک سادهسازی شخصیت انجام داد.
با جود این تغییرات، ذات رمان تالکین دست نخورده باقی ماند. تصمیم جکسون برای کنار گذاشتن این جزئیات و تغییر شخصیتها چیزی از کلیت کتاب تالکین کم نمیکند و داستان را به طور کلی تغییر نمیدهد. فیلمها و رمانها جای همدیگر را نمیگیرند، اما مجموعه فیلمهای ارباب حلقهها ثابت کردند که تا جایی که میشد به رمان وفادار بودند، بدون اینکه توجه مخاطب را از دست بدهند و کاسهی صبرشان را لبریز کنند.
با وجود اینکه پیتر جکسون برای ساختن فیلم مجبور شد برخی از جنبههای شخصیتی بعضی از شخصیت های رمان ارباب حلقه ها را تغییر دهد، ولی تغییری در شخصیتهای اثرگذار بر روح کلی اثر تالکین ایجاد نکرد، البته به جز یک مورد. این تغییر مربوط به اتفاقهایی است که در پایان قسمت «بازگشت پادشاه» اتفاق افتاده است، زمانی که هابیتها به شایر برگشتند. در فیلم فرودو و سم به روستای سرسبز و پر از صلح و صفایی که از آن آمده بودند، برگشتند و آنجا هیچ تغییری نسبت به آنچه در طول سفرشان دربارهاش فکر میکردند، نکرده بود. در رمان وقتی به روستا بر میگردند میبینند که روستا را جادوگر اهریمن، سارومن تحت سلطه قرار داده است. در فیلمها فرودو به اینه گالادریل نگاه میکند و شایر را در حال سوختن و در سیطرهی هابیتها میبیند. گالادریل میگوید اگر فرودو در ماموریتش موفق نشود، چنین آیندهای در انتظار شایر است. در رمان ولی این آیندهای قطعی برای شایر بود، حتی اگر فرودو موفق شود.
در طول سهگانه، شایر از جنگهای وحشتناک سرزمین میانه دور بود. در حالیکه قهرمانان سهگانه ارباب حلقه ها مانند آراگون، در خلال جنگها و فتنههای سیاسی سرزمین میانه شکوفا شدند، هابیتها ترجیح دادند که از صحنهی اصلی دور باشند. این دور بودن در هابیتها نوعی معصومیت ایجاد کرد، و به خاطر روح خالص فرودو به او مسئولیت حفاظت از حلقه واگذار شد. زمانیکه چهار هابیت برای اولین بار از شایر خارج شدند، آنها یک فضای معصومانه و کوچک را ترک کردند و وارد جهانی بزرگتر و پر از رمز و راز شدند. جایی که هم کنجکاوی و هم وحشت در انتظار آنها بود. این سفر از خانهای پر از معصومیت به جهان اسرار آمیز، استعارهای از سفر از کودکی به دنیای بزرگسالی است. شایر جایی بود که در آن آدمهای بزرگسالی زندگی میکردند که همگی معصوم و بیگناه بودند. البته به جز هابیتی مثل بیلبو که در جوانی یاغیگری کرده بود. اما در مجموع شایر مانند بهشتی بود که در آن یک هابیت میتواند تا آخر عمر از ظلم، طمع و جنگ دور باشد.
در فیلمهای سه گانهی جکسون، هابیتها وقتی به شایر باز میگردند که در سرزمین میانه جنگ بزرگی راه افتاده بود، نیروهای شیطانی سارون شکست خورده بودند، حلقه نابود شده بود و پادشاهیهای مختلفی تحت فرمان آراگون با هم متحد شده بودند. به بیان دیگر همهی سرزمین میانه شبیه شایر شده بود؛ جایی بدون نزاع و درگیری. اما در رمان دقیقا برعکس این ماجرا اتفاق افتاد. جنگ سرزمین میانه به شایر هم رسید. حتی با اینکه فرودو قدرت حلقه را از بین برد، جنگ و خشونت از بین نرفت. در رمان از بین رفتن قدرت حلقه به عنوان یک پیروزی بزرگ علیه اهریمن محسوب میشد، اما جهان به نوعی برگشتناپذیر تغییر کرده بود. این استعارهای از پایان بیگناهی بود.
زمانی که تالکین برگشت به شایر را توصیف میکند اختلافهای سم و فرودو را نشان میدهد. در رمان فرودو از سفرش به موردور خسته شده بود و با بیمیلی در شورش علیه سارومن شرکت میکند. سم در عوض رهبری شورش را به عهده میگیرد و رئیس دهکده شایر میشود. ای رویارویی نهایی دلیل اینکه چرا فرودو شایر را با الفها ترک میکند، نشان میدهد. او در نامههایی که از ماجراجوییهایش برای سم مینویسد، میگوید: آخرین صفحهها برای توست، سم!». در فیلم این صحنهها اینطور نشان داده میشود که سم بعد از آن در شایر زندگی خوب و خوشی دارد. در رمان سم مجبور میشود در برابر ریبلیون از خود رشادت نشان دهد، همانطور که فرودو در سفر به موردور از خود رشادت نشان داد.
این پایانبندیِ جکسون کار را آسانتر میکند. چرا که یک نبرد در شایر باعث میشود فیلم دست کم نیم ساعت طولانیتر شود. اما جکسون هدف دیگری هم داشت. جکسون با وارد کردن هابیتها به شایر پر از صلح و صفا، پایانی امیدبخشتر از پایان تیره و تاریک تالکین ساخت؛ نوعی پایانبندی هالیوودی. با این داستانی که جکسون ساخت، نیروی خیر و شری که نشان داد و اینکه در نهایت نیروی شر از بین رفت و هیچ نیروی شر جدیدی هم جایگزینش نشد، فضایی فانتزیتر از فضای تالکین ایجاد کرد. در دنیایی متلاطم مانند سرزمین میانه، نیروی شر قطعا یک روزی باز میگردد.
سیلماریلیون
نویسنده: جی. آر. آر. تالکین
مترجم: رضا علیزاده
انتشارات: انتشارات روزنه
تالکین در رشته زبانشناسی در دانشگاه آکسفورد درس خوانده است. پس از فارغالتحصیلی در دانشگاه مشغول به کار شد. روزی هنگام تصحیح ورقههای امتحانی دانشجویان جملهای در ذهن او جرقه زد. « در سوراخی داخل زمین، هابیتی زندگی میکرد.» او در آن لحظه جمله را یادداشت کرد و این آغاز نوشتن رمان هابیت بود.
پس از انتشار هابیت و موفقیت آن، تالکین تمام سعیش را کرد که ناشر کتابش را متقاعد کند به او در نوشتن افسانهی محبوبش «سیلماریلیون» کمک کند. اما ناشرش قبول نکرد و اصرار کرد تالکین ادامهای برای کتاب «هابیت» بنوید. برای همین تالکین به سراغ نوشتن مجموعهی ارباب حلقه ها رفت.
همانطور که در ابتدای یادداشت نوشتیم، خواندن کتابهای مجموعهی ارباب حلقهها چندان کار راحتی نیست. برای خواندن ارباب حلقهها و فهم کامل آن بهتر است به ترتیب این کتابها را بخوانید:
هابیت (آنجا و بازگشت دوباره)
نویسنده: جی. آر. آر. تالکین
مترجم: رضا علیزاده
انتشارات: انتشارات روزنه
یکی از اشتباهاتی که ممکن است انجام دهید، این است که از خواندن کتاب هابیت غافل شوید. هابیت در واقع کتابی است که همهی ماجراهای قبل از شروع داستان ارباب حلقهها را برای ما زبانی سادهتر از کتابهای مجموعه ارباب حلقهها توضیح میدهد. این کتابی است که تالکین در سال ۱۹۳۷ نوشت. پس پیشنهاد میکنیم با هابیت کار را آغاز کنید.
ماجرای تام بامبادیل
نویسنده: جی. آر. آر. تالکین
مترجم: رضا کیا محمدی
انتشارات: انتشارات روزنه
تام بامبادیل شخصیتی اصلی در رمان تالکین است. اما در فیلم سینمایی این شخصیت حذف شد. بنابراین اگر فقط فیلم را دیده باشید، این شخصیت را نمی شناسید. این کتاب را تالکین به صورت شعر نوشته و در آن ماجراها و حکایتهایی دربارهی تام گفته است.
گفتیم که هابیت دربارهی داستانهای قبل از ارباب حلقهها است. از این نظر سیلماریلیون هم شبیه هابیت است. تالکین بعد از موفقیت هابیت علاقه داشت این کتاب را بنویسد، اما بنا به درخواست ناشر سراغ نوشتن ارباب حلقهها رفت. تالکین در این کتاب کمی پیچیدهتر از کتابهای قبلیش دربارهی تاریخچه سرزمین میانه نوشته است.
فرزندان هورین
نویسنده: جی. آر. آر. تالکین
مترجم: ابراهیم تقوی
انتشارات: انتشارات روزنه
این کتاب داستانهایی حاشیهای دربارهی مجموعه ارباب حلقههاست. فرزند تالکین، کریستوفر تالکین، دستنوشتههای پدرش را ویراستاری کرد و در نهایت در سال ۲۰۰۷ این اثر را به صورت مستقل منتشر کرد.
قصههای ناتمام
نویسنده: جی. آر. آر. تالکین
مترجم: رضا علیزاده
انتشارات: انتشارات روزنه
قصههای ناتمام هم مجموعهای از داستانهای تالکین دربارهی سرزمین میانه است که اجل مهلت نداد خودش آن را منتشر کند و این کتاب را هم فرزندش ویراستاری و منتشر کرد.
فراروایت در ارباب حلقهها
نویسنده: مری ر. بومن
مترجم: نیما مهدی زاده اشرفی
انتشارات: نشر اطراف
ارباب حلقه ها و ماجراهای سرزمین میانه کتابهایی فرا تر از یک رمان ساده هستند. کتاب «فراروایت در ارباب حلقهها» با بررسی رمان ارباب حلقهها نشان میدهد که نویسنده چطور ما را به تردید مداوم میان دنیای داستان و دنیای واقعی وادار میکند.
پینوشت: برای نوشتن این یادداشت از منابع زیر استفاده کردیم:
مقالهی « The Best Way To Read Tolkien’s ‘Hobbit’ And ‘Lord Of The Rings’ Stories» از وبسایت: digg.com
مقالهی «The Lord of the Rings: From Novels to Films» از وبسایت: sparknotes.com
دانلود کتاب از اپلیکیشن طاقچه