
معرفی و تحلیل شخصیتهای ارباب حلقهها
در این یادداشت از وبلاگ طاقچه، با هم سری به دنیای بزرگ ارباب حلقهها میزنیم. جی. آر. آر. تالکین با ساختن دنیایی بزرگ و پرجزئیات و با خلق شخصیتهایی فراموشنشدنی، دنیایی زنده را برای ما بر روی کاغذ آورده است. کشمکش اصلی داستان میان دو نیروی خیر و شر است و در این میان، یاران حلقه، نمایندگان نیروی خیر، بهدنبال نابودکردن حلقه و ارتش اورکها هستند و در مقابل، سائرون که شر مطلق است به دنبال حکومت بیچونوچرا بر سرزمین میانه است. سائرون در این داستان تنها نیست و نیروهای شر به دنبال اطاعت از اوامر او هستند.
اگر دوست دارید کتابهای ارباب حلقهها را بخوانید یا بشنوید، سری به فروشگاه طاقچه بزنید و مجموعه کتابهای ارباب حلقهها را در آنجا تهیه کنید و وارد دنیای هیجانانگیز آن شوید.
معرفی شخصیتهای ارباب حلقهها
در ادامه توضیح کوتاهی دربارهی هر یک از شخصیتها داده میشود و پیش از آن نژادش، سلاحش و نام بازیگری نوشته شده است که آن شخصیت را بر روی پردهی سینما زنده کرده است.
گاندالفِ خاکستری

- نژاد: یکی از ایستارها
- ابزار جنگ: عصا و شمشیر گلامدرینگ
- نام بازیگر اصلی: ایان مککیلن
گاندالفِ خاکستری (Gandalf the Gray) یکی از پنج جادوگر سرزمین میانه است؛ اولین رهبر «یاران حلقه» و دارندهی یکی از سه حلقهی اِلفها؛ حلقههایی که با وجود قدرتشان، سایهی «حلقهی یگانه» را بالای سرشان دارند. هر چند به نظر میرسد که در میانهی مسیر در جنگ با بالروگ (هیولایی از جنس آتش) کشته میشود، اما در نبرد نهایی با ارتش نجاتبخش و البته بهعنوان گاندالف سفید و قدرتمندتر برمیگردد.
بیلبو بگینز

- نژاد: هابیت
- ابزار جنگ: شمشیر استینگ
- نام بازیگر اصلی: ایان هلم (سهگانهی ارباب حلقهها)؛ مارتین فریمن (سهگانهی هابیت)
بیلبو بگینز (Bilbo Baggins) یک هابیت عجیب و شگفتانگیز است. بیلبو برخلاف دیگر هابیتهای خوشگذران، از ماجراجویی لذت میبرد. اولین سفر او همراه با گاندالف و گروهی از دورفها بود که یکی از آنها «گلوین»، پدر گیملی، بود. او همچنین دو هفته را در قصر پدرِ لگولاس پنهان شده بود تا نقشهای برای آزادکردن دوستان کوتولهاش طراحی کند. بیلبو در آن سفر (در رمان هابیت) حلقهی قدرت را پیدا میکند و دههها آن را مخفی نگه میدارد و به نظر میرسد در این مدت اصلاً پیر نمیشود. تنها زمانی که احساس فرسودگی میکند، میفهمد وقت آن رسیده که به آخرین ماجراجویی خود برود: بازدید دوباره از اِلفهای ریوندل. بیلبو با اصرار گاندالف، حلقه را برای وارث و پسرعموی خود، فرودو بگینز، باقی میگذارد.
فرودو بگینز

- نژاد: هابیت
- ابزار جنگ: خنجر بارو-بلید
- نام بازیگر اصلی: الایجا وود
فرودو بگینز (Frodo Baggins) حامل حلقه است. او که حلقهی قدرت را از پسرعمویش بیلبو به ارث برده، از گاندالف میشنود که اگر حلقه در «شایر» بماند، شرارت خود را به زیباییِ آرام آن دهکدهی زیبا و سرسبز خواهد کشاند. فرودو مسئولیت نابودی حلقه در آتش «موردور» (سرزمین خبیثی که حلقه از آنجا آمده) را میپذیرد. او در این سفر خطرناک توسط «یاران حلقه» همراهی میشود: گاندالف، آراگورن، بورومیر، لگولاس، گیملی، سام، مری و پیپین.
سموایز گمجی

- نژاد: هابیت
- ابزار جنگ: خنجر بارو-بلید
- نام بازیگر اصلی: شان استین
سموایز گمجی (Samwise Gamgee) باغبان فرودو و دوست عزیز اوست. سم اصرار دارد که دوستش را در این سفر خطرناک همراهی کند. او بدل به یکی از اعضای یاران حلقه میشود و تنها کسی است که تا پایان مسیر در کنار فرودو باقی میماند. وفاداری او یکی از مثالزدنیترین خصیصههای مثبت در ادبیات داستانیست.
آراگورن

- نژاد: انسان
- ابزار جنگ: تیرکمان و شمشیر آندوریل
- نام بازیگر اصلی: ویگو مورتنسن
آراگورن (Aragorn) که با نام «استرایدر» (Strider) (رهنورد) نیز شناخته میشود، از نوادگان پادشاه انسانهاست که وقتی حلقهی قدرت به دستش رسید، ضعیفتر از آن بود که نابودش کند. آراگورن پس از مرگ والدینش توسط «الروند»، پادشاه اِلفها در ریوندل بزرگ شد و در بزرگسالی میفهمد که وارث تخت پادشاهی «گوندور» است. او در حین اقامت در خانهی الروند، عاشق دختر او، آرون، میشود. آراگورن به یاران حلقه میپیوندد، اما پس از آنکه فرودو مخفیانه یاران را ترک میکند تا بدون به خطر انداختن جان دوستانش سفر را ادامه دهد، آراگورن دیگران را برای نجات مری و پیپین رهبری میکند. مری و پیپین توسط اورکهای خبیث اسیر شدهاند.
بورومیر

- نژاد: انسان
- ابزار جنگ: شمشیر، سپر و شیپور جنگی گوندور
- نام بازیگر اصلی: شان بین
بورومیر (Boromir) پسر کارگزار گوندور است؛ حاکم کشور در زمانی که همه معتقدند هیچ بازماندهای از پادشاهان اصلی وجود ندارد. وقتی به او اطلاع میدهند که آراگورن در واقع وارث تخت گوندور است، بورومیر در ابتدا نسبت به این مدعیِ نوظهور تمایلی نشان نمیدهد. علاوه بر این، او معتقد نیست که حلقهی قدرت باید نابود شود. او سعی میکند شورای الروند و بعدها یاران حلقه را متقاعد کند تا از حلقه برای مبارزه با «سائورون» (سازندهی اصلی حلقه) استفاده کنند. گاندالف توضیح میدهد که حلقه فقط به سائورون پاسخ میدهد و نمیتوان از آن برای نیت خیر استفاده کرد، اما بورومیر همچنان تحت وسوسهی قدرت حلقه قرار دارد. او که تحت تأثیر قدرت حلقه قرار گرفته، سعی میکند آن را از فرودو بگیرد؛ اتفاقی که باعث میشود فرودو فرار کند و بهتنهایی راهی موردور شود. بورومیر که ذاتا نجیب است، از آنچه انجام داده وحشتزده میشود و جان خود را در راه نجات مری و پیپین از دست اورکها فدا میکند. او در حال مرگ، آراگورن را به عنوان پادشاه خود میپذیرد.
لگولاس سبزبرگ

- نژاد: الف
- ابزار جنگ: تیرکمانِ الفی و دو خنجر
- نام بازیگر اصلی: اورلاندو بلوم
لگولاس سبزبرگ (Legolas Greenleaf) پسر تراندویل، پادشاه اِلفهای «میرکوود» شمالی است. همان تراندویلی که بیلبو بگینز را «دوستِ اِلفها» نامید. لگولاس به یاران حلقه میپیوندد و مهارت خود در تیراندازی و استفاده از خنجر و همچنین اشتیاقش برای نبرد را به این سفر میآورد. او که پیش از تشکیل یاران در شورای الروند حضور داشت، گاندالف را میشناسد و به نظر میرسد آراگورن را نیز میشناسد. در طول سفر، او دوستی غیرمنتظره و نزدیکی با گیملی، پسر گلوین (دورفی از کوهستان تنها) پیدا میکند. از آنجایی که گلوین زمانی توسط پدر لگولاس زندانی شده بود، اگر لگولاس و گیملی مستقیماً یکدیگر را نمیشناختند، قطعاً دربارهی هم شنیده بودند.
گیملی

- نژاد: دورف
- ابزار جنگ: تبرِ دورفی
- نام بازیگر اصلی: جان رایس-دیویس
گیملی (Gimli) پسر گلوین است؛ کسی که یکی از همراهان بیلبو در اولین ماجراجوییاش بود. گیملی که دورفی تنومند با تبری مرگبار است، در ابتدا تحت تأثیر لگولاس قرار نمیگیرد. اما وقتی با «گالادریل»، ملکهی اِلفها ملاقات میکند، در دیدگاهش نسبت به اِلفها به طور کلی و لگولاس به طور خاص تجدیدنظر میکند. دوستی آنها چنان نزدیک میشود که گفته شده وقتی لگولاس در نهایت با کشتی به سمت سرزمینهای غربی در آن سوی دریا میرود تا به همنوعانش بپیوندد، گیملی نیز او را همراهی میکند.
مریادوک برندیباک

- نژاد: هابیت
- ابزار جنگ: خنجر بارو-بلید
- نام بازیگر اصلی: دومینیک موناگان
مریادوک برندیباک، که دوستانش او را مری (Merry) صدا میزنند یکی از اهالی شایر و دوستِ فرودو است. یکی از نکات جالب درباره او تفاوتی است که این شخصیت در رمان و فیلم دارد. آن مری که در فیلمها دیده میشود با مریِ کتابها بسیار متفاوت است؛ در فیلمها او شخصیتی شوخ و بذلهگو به تصویر کشیده شده است، حال آنکه در رمان مری هابیتی خردمند است که مسئولیتهایش را بسیار جدی میگیرد. او فوقالعاده مسئولیتپذیر و قابلاعتماد است؛ البته این بدان معنا نیست که در فیلمها نمیشد در لحظات حساس روی مری حساب کرد (مانند متقاعد کردن اِنتها برای حمله به آیزنگارد و رفتن به میدان نبرد در میناستیریت). اما این تنها تفاوت شخصیتی او نبود. مری همچنین از همان ابتدا دوستی بسیار نزدیکی با فرودو داشت. اگرچه آنها در فیلم هم با هم دوست بودند، اما این رابطه اصلاً با عمقِ دوستیِ آنها در کتاب قابلمقایسه نیست. او بسیار تیزبین و باهوش بود و حتی پیش از آنکه بیلبو شایر را ترک کند، از وجود حلقهی یگانه خبر داشت. مری به دلیل آگاهی از ماجرای حلقه، همواره آمادهی کمک و محافظت از فرودو بود؛ اما در فیلم زمانی که او و پیپین شایر را ترک میکنند اصلا نمیدانند چه خبر است.
پرگرین پیپین توک

- نژاد: هابیت
- ابزار جنگ: خنجر بارو-بلید
- نام بازیگر اصلی: بیلی بوید
تفاوت شخصیت پرگرین پیپین توک در کتاب و فیلم به اندازهی مری نیست. پیپین مشابه فیلم، در کتاب نیز نسبت به بقیه هابیتها با مسئولیتپذیریِ کمتری به تصویر کشیده شده است؛ با این حال، فیلم در نشان دادن این ویژگیِ او کمی زیادهروی کرده است. او همچنان هابیتی دوستداشتنی و مهربان است که نمیخواهد حتی یکی از هفت وعدهی غذاییاش را از دست بدهد، اما فیلمها او را به عنوان شخصیتی دردسرساز و دلقک جلوه میدهند. هرچند در کتابها هم پیپین دچار دردسر میشود، اما خودش به دنبال دردسر نمیگردد. پیپین در کتابها روحیهای کنجکاو دارد و همین ویژگی است که معمولاً او را در موقعیتهای خطرناک قرار میدهد. اما با وجود اینکه پیپین در میان هابیتها بیش از همه «حادثهآفرین» است، همزمان یکی از شجاعترین آنها نیز هست. او بارها شجاعت بینظیری از خود نشان داد؛ مانند نجات گندالف از حملهی یک اورک و یورش بردن به سمت هیولای پرنده (Fellbeast) پادشاه جادوگر.
الروند

- نژاد: نیمه-الف
- ابزار جنگ: شمشیر هازَفَنگ
- نام بازیگر اصلی: هوگو ویوینگ (سهگانهی ارباب حلقهها)، رابرت آرایامو (حلقههای قدرت)
الروند (Elrond) ارباب «ایملادریس» است که «ریوندل» نیز نامیده میشود؛ شهر باشکوه اِلفها که دارای کتابخانهها و موزههاست. او زمانی که «ایسیلدور» (جد آراگورن) حلقهی قدرت را پیدا کرد همراهش بود، اما نتوانست او را متقاعد کند که در آن موقعیت مناسب، حلقه را نابود کند. الروند یکی از حلقههای اِلفها را دارد. او درک میکند که دوران اِلفها رو به پایان است و وقت آن رسیده که قومش را به سرزمینهای غربی ببرد. از آنجایی که الروند یک نیمه-الف است، این حق انتخاب را دارد که به باقی الفها در غرب بپیوندد و زندگی جاودان داشته باشد یا در سرزمین میانه بماند و زندگی فانی را برگزیند. او تصمیم دارد با دیگر الفها به غرب برود و سعی دارد دخترش را نیز راضی کند تا انتخاب مشابهی بکند.
آرون

- نژاد: نیمه-الف
- ابزار جنگ: شمشیر هازَفَنگ
- نام بازیگر اصلی: لیو تایلر
آرون (Arwen) برخلاف میل پدرش الروند، قصد دارد فانیبودن را انتخاب کند تا اینکه یک اِلف جاودان باقی بماند. این انتخاب آرون به دلیل علاقهی متقابلی است که به آراگورن دارد. او ترجیح میدهد در سرزمین میانه بماند و زندگی فانی را با آراگورن بگذراند. آراگورن فکر میکند که او کسی است که آرون را از انتخاب فانیبودن منصرف کرده است، به همین دلیل اصرار دارد که او هم با دیگر الفها به غرب برود. اما آرون زنی مصمم است و در تمام سه کتاب تلاش میکند تا در نهایت با عشقش که به عنوان «پادشاه السارِ گوندور» تاجگذاری کرده، ازدواج کند.
گالادریل

- نژاد: الف
- ابزار جنگ: شمشیر و خنجر فینرود
- نام بازیگر اصلی: کیت بلانشت (سهگانه ارباب حلقهها)؛ مورفید کلارک (حلقههای قدرت)
همسر کلهبورن، گالادریل (Galadriel) است و اینگونه به نظر میرسد که او کسی است که بیشترین قدرت را در خانواده دارد. از قضا، او نیز یکی از سه حلقهی الفها را در دست دارد. گالادریل متوجه وضعیت «باخت-باخت» اِلفها است: اگر حلقهی قدرت به دست سائورون بیفتد، دنیایی که اِلفها ساختهاند توسط او کنترل و نابود میشود. اگر حلقهی قدرت نابود شود، قدرتِ خیرِ حلقهی خود او نیز از بین میرود و او و دنیایش رو به زوال میروند. اگرچه او با پیشنهاد فرودو برای گرفتن حلقه وسوسه میشود، اما درک میکند که استفاده از آن همیشه شرارت به همراه دارد و از قدرت درونی خود برای ردکردن پیشنهاد فرودو تسلی مییابد. هدایای او به یاران حلقه برای سفرشان حیاتی است.
اِنتها

اِنتها (Ents) کهنسالترین موجودات سرزمین میانه هستند که به آنها «شبانان درختان» میگویند. آنها شباهت زیادی به درختان دارند، بسیار کند حرف میزنند و بهسختی تصمیم به انجام کاری میگیرند. رهبر آنها چوبریش (Treebeard) است که با مری و پیپین دوست میشود. اِنتها برای قرنها در جنگلهای خود به آرامش زندگی میکردند، اما وقتی متوجه میشوند که سارومان برای سوخت کورهی جادوگریاش درختان آنها را قطع کرده است، خشم باستانیشان بیدار میشود. حملهی آنها به آیزنگارد نشان میدهد که وقتی طبیعت بالاخره تصمیم به انتقام بگیرد، هیچ قلعه و ارتشی جلودارش نیست. نکتهی غمانگیز دربارهی آنها این است که سالهاست «همسران اِنت» گم شدهاند و دیگر اِنت کوچکی به دنیا نمیآید.
سارومان

- نژاد: یکی از ایستارها
- ابزار جنگ: عصا و پلانتیری
- نام بازیگر اصلی: کریستوفر لی
سارومان (Saruman) باید یکی از آدمهای خوب میبود؛ او استادِ گاندالف بود و جادوگر داستان ما به او اعتماد داشت. اما گفتوگوهای طولانی با سائورون از طریق «پلانتیری» (گوی جهاننما) باعث شد سارومان به این نتیجه برسد که پایان کار نزدیک است و نبرد بین خیر و شر به نفع سائورون تمام خواهد شد؛ بنابراین تغییر موضع میدهد. او خدمت به سائرون را برمیگزیند و سائورون از او میخواهد که ارتشی از اورکها بسازد. بدشانسی سارومان این بود که باید زمان بیشتری را صرف صیقل دادن مهارتهای پیشگوییاش میکرد.
گالوم

- نژاد: در اصل هابیت
- نام بازیگر اصلی: اندی سرکیس
گالوم (Gollum) که در اصل موجودی رودخانهای و بسیار شبیه به هابیتها بود، به دلیل مالکیت بسیار طولانیمدت حلقهی قدرت، کاملاً به موجودی دوشخصیتی تبدیل شده که ساعتها با خودش حرف میزند. او حداقل «یک» دوست دارد (خودش!). او فرودو را به امید پسگرفتن «عزیزش» (حلقه) تعقیب میکند. او واقعاً شخصیتی وهمآور و عجیب است؛ هرچند درگیری درونیاش به زیبایی دوگانگی خیر و شر را نشان میدهد.
سائرون

- نژاد: یکی از مایاها
- ابزار جنگ: جادوی سیاه
- نام بازیگر اصلی: چارلی ویکرز (حلقههای قدرت)
سائرون (Sauron) ارباب تاریکی و شخصیت منفی اصلی داستان است که نام کتاب (ارباب حلقهها) به او اشاره دارد. او که در اصل خدمتکار ارباب تاریکیِ قدیمیتری بود، هزاران سال پیش با فریبدادن اِلفها، آنها را به ساختن حلقههای قدرت ترغیب کرد و سپس در خفا «حلقهی یگانه» را در آتش کوه نابودی ساخت تا بر بقیه حکومت کند. سائورون در نبردی قدیمی بدنش را از دست داد و در طول داستان، بیشتر به صورت یک «چشم بزرگ و آتشین» بر فراز برج باراد-دور دیده میشود که تمام سرزمین میانه را برای پیداکردن حلقهاش جستوجو میکند. او نماد فساد مطلق است و معتقد است که نظم تنها از طریق تسلط کامل و استبداد به دست میآید.
نازگولها

- نژاد: در اصل انسان
- ابزار جنگ: شمشیر مورگول
نازگولها (Nazgûl) که با نام «سواران سیاه» یا «ارواح حلقه» نیز شناخته میشوند، وحشتناکترین خدمتکاران سائورون هستند. آنها زمانی ۹ پادشاه فانی از نژاد انسانها بودند که به دلیل طمع قدرت، حلقههایی را از سائورون پذیرفتند. اما این حلقهها به مرور روح آنها را بلعید و آنها را به موجوداتی نامرئی و جاودانه تبدیل کرد که نه زندهاند و نه مرده. آنها تحت ارادهی مطلق سائرون هستند و با جیغهای گوشخراش خود، ترس را به دل هر موجود زندهای میاندازند. رهبر آنها، «پادشاه جادوگر آنگمار»، چنان قدرتمند است که گفته شده هیچ مرد فانی نمیتواند او را از پای درآورد.
بالروگ

- نژاد: در اصل یکی از مایاها
- ابزار جنگ: تازیانهی آتشین
بالروگ (Balrog) که گاندالف در معادن موریا با او روبهرو شد، بازماندهای از یک دوران بسیار کهن و تاریک است. او یک موجود شیطانی عظیمالجثه است که بدنش از سایه و آتش ساخته شده و تازیانهای آتشین در دست دارد. این هیولا برای قرنها در اعماق کوهستان مهآلود در خواب بود، تا اینکه دورفهای موریا در جستوجوی فلز گرانبهای «میتریل»، بیش از حد عمیق حفاری کردند و او را بیدار کردند. بالروگ نه تنها یک هیولای وحشی، بلکه موجودی هوشمند و دارای قدرت جادویی است که تقابل او با گاندالف، یکی از حماسیترین لحظات داستان را رقم میزند؛ نبردی میان آتش جهنمی بالروگ و نور الهی گاندالف.
اورکها

- ابزار جنگ: شمشیر سیمیتار
اورکها (Orcs) موجوداتی بد ذات، کینهتوز و زشترو هستند که بدنهی اصلی ارتشهای سائرون و سارومان را تشکیل میدهند. طبق روایتهای کهن، آنها اِلفهایی بودند که در دورانهای بسیار دور توسط اولین ارباب تاریکی اسیر، شکنجه و فاسد شدند تا به موجوداتی کاملاً متضاد با اصلِ زیبای خود تبدیل شوند. اورکها از نور خورشید متنفرند (که باعث ضعف آنها میشود) و در ساختن ابزارهای جنگی و شکنجه، مهارت شیطانی عجیبی دارند. آنها جامعهای مبتنی بر ترس و قدرت دارند و اگر رهبر مقتدری بالای سرشان نباشد، مدام با یکدیگر میجنگند. در طول داستان، ما با نوع پیشرفتهتری از آنها به نام اوروک-های (Uruk-hai) نیز آشنا میشویم. این موجودات که توسط جادوی سارومان خلق شدهاند، قدبلندتر، نیرومندتر و شجاعتر از اورکهای معمولی هستند و برخلاف آنها، میتوانند بدون هیچ مشکلی در زیر نور مستقیم آفتاب راهپیمایی و نبرد کنند. آنها همان سربازانی هستند که مری و پیپین را اسیر کردند و نبرد هولناک «هلمز دیپ» را رقم زدند. اورکها و اوروک-هایها نماد صنعتیسازی بیرحمانه و نابودی طبیعت هستند که در تضاد کامل با صلحطلبی هابیتها و اصالت اِلفها قرار میگیرند.
شلوب

شلوب (Shelob) یک عنکبوت غولپیکر و باستانی است که در غارهای تاریک مرز موردور زندگی میکند. او بر خلاف سارومان یا نازگولها، به دنبال قدرت سیاسی یا خدمت به سائورون نیست؛ تنها چیزی که برای او اهمیت دارد، سیر کردن شکم همیشه گرسنهاش است. شلوب بازماندهای از نسل «اونگولیانت» (موجود شیطانی بزرگی که نور درختان مقدس را بلعید) است. او با تارهای چسبناک و نیش فلجکنندهاش، هر موجود زندهای را که به قلمرویش وارد شود به دام میاندازد. در داستان، او به بزرگترین کابوس فرودو تبدیل میشود و تنها وفاداری و شجاعت خالصانهی سم است که میتواند در برابر این وحشتِ تاریک ایستادگی کند.
جمعبندی
دنیای «ارباب حلقهها» فقط مجموعهای از نبردها و موجودات افسانهای نیست؛ این جهان، آیینهای از انتخابهای اخلاقی، وسوسهی قدرت، وفاداری، امید و ایستادگی در برابر شر است. هر یک از شخصیتها، چه در جبههی نور و چه در تاریکی، نمایندهی بخشی از این مفاهیماند: از فروتنی و استقامت هابیتها گرفته تا سقوط تدریجی کسانی که قدرت را بر خرد ترجیح میدهند.
تالکین با خلق این شخصیتها نشان میدهد که سرنوشت جهان لزوماً به دست قدرتمندترین موجودات رقم نمیخورد، بلکه گاهی شجاعتِ ساده، دوستیِ بیچشمداشت و پایبندی به کار درست است که جریان تاریخ را تغییر میدهد. شاید به همین دلیل است که پس از گذشت دههها، سرزمین میانه همچنان زنده است و شخصیتهایش هنوز با ما سخن میگویند؛ نه فقط بهعنوان قهرمانان یک داستان فانتزی، بلکه بهعنوان نمادهایی از انسانیت، ضعف و امید.
طاقچه پلی است به دنیای بیکران کتابهای الکترونیکی و صوتی؛ جایی که هر داستان، دری به جهانی تازه میگشاید. در فروشگاه طاقچه، با چند کلیک میتوانید کتاب دلخواهتان را بخرید و هر لحظه و هر کجا، از خواندن یا شنیدن آن لذت ببرید.




