کتاب‌هایی مثل باشگاه پنج صبحی‌ها

هر فرد برای ایجاد تغییر در کیفیت زندگی خود و بهبود وضعیت خود نیاز به آشنایی با اصول موفقیت و چگونگی به‌کارگیری این اصول دارد. مجموعه «زندگی خارق‌العاده» از رابین شارما مجموعه‌ای مناسب برای آشنایی با این اصول و اجرای قوانین دستیابی به موفقیت است.

این مجموعه شامل سه جلد است. جلد اول کتاب، «زندگی خارق‌العاده، تسلط بر ذهن، جسم و شخصیت» به بیان اصول موفقیت و چگونگی پیش‌بردن این اصول و ساختن یک زندگی ایدئال می‌پردازد. جلد دوم، «زندگی خارق‌العاده، دویست راز برای تسلط بر نفس»، راهنمایی است برای آگاهی از استعداد و نیروی درونی هر فرد که با کمک آن، فرد می‌تواند زندگی خود را در جهت مثبت پیش ببرد و تغییر دهد. در جلد سوم مجموعه، «زندگی خارق‌العاده، سی روز تا آرامش»، شارما به خواننده‌ی کتاب خود تمرینی سی‌روزه برای به‌کارگیری اصولی که در جلد اول مطرح شده است به کمک توانایی‌های فردی که در جلد دوم مجموعه به خواننده نشان داده شده است ارائه می‌دهد. تمرینات این جلد کتاب، در واقع تمرین‌های روزمره‌ی ساده‌ای است که خواننده با به‌کارگیری آن پس از یک ماه می‌تواند تغییر مسیر خود به سمت موفقیت را مشاهده کند. 

دنیای امروز که به عصر ارتباطات معروف است،‌ به جایی برای انجام کارها به صورت موازی و سریع ولی کم‌عمق تبدیل شده است. در این بین، کسی موفق‌تر است که بتواند از تمام ظرفیت ذهنی و استعداد خود استفاده کند و کلید این کار، به سرانجام رساندن کاری عمیق با تمرکز بالا است. به گفته‌ی کال نیوپورت، نویسنده‌ی کتاب «کار عمیق»، کار عمیق مهارت انجام کاری ارزش‌آفرین با تمرکز بالا و بدون حواس‌پرتی است که قابل تقلید نیست و با تمرین و تکرار می‌توان در آن مهارت یافت.

نیوپورت در بخش اول کتاب کار عمیق در سه فصل («کار عمیق ارزشمند است»، «کار عمیق کمیاب است» و «کار عمیق هدفمند است») به بیان فرضیه‌ی کار عمیق و اثبات میزان اهمیت و ارزشمندبودن کار عمیق پرداخته است و سپس در بخش دوم کتاب و بعد از اثبات اهمیت کار عمیق، در چهار فصل چهار قانون کارآمد و قابل‌اجرا برای دستیابی به کار عمیق را معرفی کرده است.

این چهار قانون عبارتند از: قانون اول) عمیق کار کنید، قانون دوم) سررفتن حوصله‌تان را بپذیرید، قانون سوم) رسانه‌های اجتماعی را ترک کنید، و قانون چهارم) کم‌عمقی را کاهش دهید. واقع‌گرایانه و قابل‌اجرا بودن این قوانین از جمله نقاط قوت کتاب «کار عمیق» است و این کتاب را به یکی از بهترین کتاب‌های حوزه‌ی خودیاری تبدیل کرده است.

اگر از تکرار بیهوده‌ی هرروزتان از موقع بیدار شدن خسته‌اید و به دنبال کسب عادت‌ برای دستیابی به تغییرات مفید قابل‌توجه در زندگیتان هستید، کتاب «صبح جادویی» مناسب حال شماست. هال الرود در این کتاب شش عادت بسیار ساده و موثری را بیان می‌کند که با انجام آن‌ها تا پیش از ساعت ۸ صبح زندگیتان متحول خواهد شد. او در این کتاب ابتدا از زندگی تاثیرگذار خودش سخن می‌گوید. بعد از داستان زندگی الرود، در کتاب با مفاهیمی مثل سحرخیزی روبه‌رو می‌شویم و پس از روشن‌شدن این مفاهیم، نویسنده شش عادت ساده‌ی شگفت‌انگیز و اثرگذار مد نظر خودش را مطرح می‌کند.

این شش عادت که الرود با عنوان شش نجات‌دهنده‌ی زندگی از آن‌ها یاد می‌کند، عبارتند از: سکوت، تلقین به خود، تجسم، ورزش، مطالعه و نوشتن. بعد از معرفی و توضیح این عادات نجات‌دهنده، الرود خواننده را به انجام یک چالش سی‌روزه برای تغییر عادات و تطبیق صبح جادویی با زندگی دعوت می‌کند. این چالش سی‌روزه شامل چهار مرحله است، در این چهار مرحله الرود از خواننده می‌خواهد تا خودش را برای انجام چالش آماده کند، شروع چالش را به تاخیر نیندازد، تمریناتی را که برای تغییر عادات داده شده است انجام دهد و برای انجام این چالش یک همراه مسئولیت‌پذیر انتخاب کند. با انجام این چالش و تغییر عادات خود و داشتن صبح‌های جادویی زندگی شما تحت تاثیر قرار خواهد گرفت.

تغییر عادت‌های بد به عادت‌های خوب از جمله اقداماتی است که هر فردی برای بهبود کیفیت زندگی خود به آن فکر می‌کند. ولی آیا تغییر یکباره‌ی تمامی عادت‌ها ممکن است؟ جیمز کلیر با در نظر گرفتن این نکته که ایجاد تغییرات بزرگ به یکباره دشوار خواهد بود، در کتاب «عادت‌های اتمی» این ایده‌ی ساده را مطرح می‌کند که برای جایگزین‌کردن عادت‌های بد با عادت‌های خوب اگر در هرروز تنها ۱ درصد تغییر ایجاد کنیم در انتهای هر سال ۳۷ برابر پیشرفت خواهیم داشت. علاوه بر این، نویسنده معتقد است که به دو دلیل تغییر عادت‌ها برای افراد دشوار است، اول آنکه به دنبال تغییر موارد اشتباه هستند و دیگر اینکه تغییرات را با شیوه‌ای اشتباه ایجاد می‌کنند.

پس از اینکه نویسنده اثرگذاری تغییرات کوچک و اهمیت انتخاب شیوه‌ی صحیح اعمال تغییرات را بیان کرد، چهار قانون ساده برای ایجاد عادت‌های خوب معرفی می‌کند و این چهار قانون عبارتند از: قانون اول) آن را (عادت را) شفاف و آشکار کنید، قانون دوم) آن را جذاب کنید، قانون سوم) آن را ساده کنید و قانون چهارم) آن را رضایت‌بخش کنید. به همین ترتیب چهار قانون عکس قوانین بالا نیز برای ازبین‌بردن عادت‌های بد مطرح می‌شود که به‌کارگیری این هشت قانون به خواننده کمک می‌کند تا تغییرات هرچند کوچک ولی اثرگذاری در عادت‌های خود داشته باشد. 

اگر در بین کتاب‌های حوزه‌ی خودیاری به دنبال کتابی هستید که به شما کمک کند تا با تغییرات ساده زندگی خودتان را بهبود دهید، کتاب «برتری خفیف» مناسب شماست. جف اولسون در بخش اول کتاب درباره‌ی چگونگی عملکرد برتری خفیف سخن می‌گوید. به عقیده‌ی اولسون برای موفقیت لازم نیست گام‌های بزرگ برداشته شود، بلکه استمرار در برداشتن گام‌های کوچک به سمت هدف، مفید و کافی است. و در این بین تغییر عادات ساده اثرگذارترین گامی است که برای موفقیت می‌توان برداشت. بعد از بیان این نکات، اولسون در بخش دوم کتاب به بیان راهکارهای عملی برای وارد کردن برتری خفیف به زندگیمان سخن می‌گوید. راهکارهای اولسون ساده و به راحتی قابل‌اجرا هستند و با پیروی از آن و داشتن یک برنامه‌ی مستمر و ساده‌ی منظم می‌توان به موفقیت در هر سطحی دست یافت.

دیدن سبک زندگی افرادی که دائما به علاقه‌مندی‌های خود می‌رسند و یا در سفر هستند همیشه برای افراد دیگر این سوال را ایجاد می‌کند که چطور در کنار کارکردن به تفریحات خود هم می‌رسند؟‌ اگر این سوال برای شما هم به وجود آمده است کتاب «هفته کاری چهار ساعته» را برای مطالعه انتخاب کنید.

تیموتی فریس نویسنده‌ی این کتاب معتقد است که می‌توان ساعات کاری کمتر و در آمد بیشتری داشت و این فقط نیازمند ایجاد برخی تغییرات در کار و محل کار و زمان‌بندی کارهاست. علاوه بر این، تیموتی فریس به بیان و توضیح این نکته پرداخته است که داشتن پول بیشتر به معنای خوشبختی نیست و در زندگی به جای تلاش برای کسب درآمد بیشتر باید به دنبال کسب خوشبختی بیشتر بود. نویسنده در این کتاب درس‌هایی برای بهبود زندگی و کسب خوشبختی ارائه می‌دهد. از آنجایی که نویسنده خود یک جوان کارآفرین است که در زندگی به دنبال کسب تجربیات مختلف بوده و بر اساس همین تجربیات کتاب «هفته‌ کاری چهارساعته» را تدوین کرده است، درس‌هایی که در این کتاب ارائه می‌دهد کاملا کارآمد و قابل اجرا هستند. 

هدف جردن پیترسون از نگارش کتاب «۱۲ قانون زندگی» پاسخگویی به این سوال مهم است که هر فردی در دنیای مدرن چه چیزهایی را باید بداند؟ پیترسون در این کتاب با توجه به نکات بعضا ساده و پیش‌پاافتاده‌ی زندگی به بیان ۱۲ قانون زندگی که هر فردی در دنیای مدرن باید بداند می‌پردازد.

این ۱۲ قانون که هرکدام یک فصل از این کتاب را تشکیل می‌دهند عبارتند از:

قانون ۱: صاف بایستید و شانه‌هایتان را عقب بدهید.

قانون ۲: با خودتان مانند کسی رفتار کنید که گویی مسئول کمک‌کردن به او هستید.

قانون ۳: با افرادی دوست شوید که بهترین‌ها را برایتان می‌خواهند.

قانون ۴: خودتان را با کسی که دیروز بودید مقایسه کنید، نه با کس دیگری که امروز هستید.

قانون ۵: اجازه ندهید فرزندان‌تان کاری کنند که از آن‌ها متنفر شوید.

قانون ۶: قبل از آنکه از دنیا انتقاد کنید، رفتار خودتان را اصلاح کنید.

قانون ۷: آن چیزی را دنبال کنید که هدفمند باشد (نه آن چیزی که مصلحت‌آمیز است).

قانون ۸: راست‌گو باشید – یا حداقل دروغ نگویید.

قانون ۹: تصور کنید طرف مقابل‌تان ممکن است چیزی را بداند که شما نمی‌دانید.

قانون ۱۰: در گفتار خود دقیق باشید.

قانون ۱۱: وقتی بچه‌ها اسکیت‌سواری می‌کنند، مزاحم‌شان نشوید.

قانون ۱۲: وقتی به گربه‌ای در خیابان برمی‌خورید، نوازشش کنید.

بخش مهم زندگی هر فرد از عادت‌های خوب و بدی تشکیل شده است که در زندگی فرد وجود دارند. با تلاش برای تغییر این عادات می‌توان برای بهبود کیفیت زندگی و دستیابی به موفقیت روزافزون تلاش کرد. چارلز داهینگ نویسنده‌ی کتاب «نیروی عادت» به بررسی عادات پرداخته است. داهینگ در این کتاب الگویی روانشناختی با نام چرخه‌ی عادت را معرفی می‌کند که در طی آن یک عادت در زندگی فرد تثبیت می‌شود. این چرخه از سه مرحله تشکیل شده است. این سه مرحله عبارتند از: سرنخ، روتین و پاداش. داهینگ با بهره‌گیری از این چرخه، روش تغییر عادات را معرفی می‌کند که هدف و تاکید اصلی کتاب نیز است. او در بیان نظریه‌ی خود درباره‌ی عادات در این کتاب از مباحث روانشناختی و علمی فرآیندهای ذهنی بهره گرفته است که این خود کتاب را به یکی از بهترین کتاب‌های این حوزه تبدیل کرده است.

شاید گاهی با خود به این فکر کرده باشید که چه می‌شود که افرادی مثل بیل گیتس بسیار موفق و ثروتمند می‌شوند در حالی که سایر افراد عموما فاصله‌ی زیادی با این افراد موفق دارند؟ کتاب «استثنایی‌ها، داستان موفقیت» از مالکوم گلدول کتابی است که به بیان و بررسی داستان برخی افراد بسیار موفق پرداخته است؛ افرادی چنان موفق که فاصله‌ی زیادی با افراد عادی دارند و استثنایی هستند.

گلدول با بررسی زندگی افراد موفق به یک نکته‌ی جالب‌توجه می‌رسد و آن این است که معمولا در بررسی زندگی این افراد موفق استثنایی، میزان اثرگذاری شانس، که شامل محل تولد، زمان تولد، خانواده، فرهنگ، نحوه‌ی تربیت و اینگونه مسائل است، در نظر گرفته نمی‌شود. به خاطر اثرگذاری همین وقایع اتفاقی و شانس است که همه‌ی افرادی که تلاش خیلی زیادی می‌کنند همیشه به یک میزان موفقیت دست نمی‌یابند. آگاهی از این نکته‌ی مهم به ما کمک می‌کند تا با دلایل شکست و موفقیت خود آشنا شویم و بتوانیم برای بهبود وضعیت خود برنامه‌ریزی کنیم.