انحصار چیست؟
در لغتنامهی انگلیسی در برابر کلمهی Monopoly (معادل انگلیسی انحصار) این جمله نوشته شده: «کنترل کردن یک صنعت یا یک خدمت به دست یک شرکت»، به علاوه رقابت کامل یا Perfect Competence متضادی برای کلمهی انحصار یا مونوپولی معرفی شده است. کلمهی Mono به معنای «یک» و poly به معنای «کنترل کردن» است. پس وقتی از انحصار حرف میزنیم، در همان اولین قدم با کلمهای مواجه هستیم که قدرت و کنترلگری را در دستهای یک نفر یا دسته قرار میدهد.
به عبارتی دیگر انحصار یعنی یک تولیدکننده یا یک فروشنده کنترل یک بازار را در دست میگیرد و اجازهی تولید و عرضه محصولات و خدمات متنوع را به تولیدکنندگان دیگر نمیدهد تا قیمت را تثبیت و گزینههای خریدار را محدود کند. انحصار گستردگی، عمق و انواع مختلفی را شامل میشود که در این یادداشت به آنها میپردازیم.
انحصار چیست؟
انحصار در بازار و صنعت به معنای تلاش یک فرد، یک گروه، یک سازمان یا یک شرکت برای تحت کنترل درآوردن یک بازار یا یک صنعت است. این گروه یا مجموعهی خاص تلاش میکند تا رقبای خود را کنار بزند و خودش را تنها تامینکنندهی محصول معرفی کند. در این وضعیت است که قدرت پیدا میکند قیمت را تعیین کند، تغییر بدهد و شرایط را تنها به نفع خود بچیند.
برای درک بهتر معنای انحصار اول باید بدانیم که بازار آزاد و شرایط عادی بازار به چه شکلی است و بعد به سراغ یکی از مواردی که برهمزنندهی این شرایط است، برویم. رقابت کامل یا بازار رقابتی کامل وقتی شکل میگیرد که تعداد فروشندگان (زنجیرهای که از تولید و تامین محصول تا فروش به مشتری) و همچنین خریداران آنقدر زیاد است که هیچ یک از آنها (چه تامینکننده باشد، چه فروشنده و چه خریدار) قدرت تاثیرگذاری بر قیمت یا تعیین قیمت را ندارد! اگر محصول بیکیفیت باشد یا کاربر از ارائهی محصول ناراضی باشد، به سراغ تامینکنندهی دیگری برای محصول موردنظر خود میرود. هرچقدر بازار از چنین فضایی دورتر بشود، به فضای انحصاری یا مونوپولیستی نزدیک میشود.
انحصار یا مونوپولیها معمولا وقتی شکل میگیرند که یک سازمان یا یک شرکت قدرتمند در بازار یا صنعت چند رقیب کوچکتر از خودش را یکجا میخرد یا مانع رشد رقبای جدید میشود. به این شکل خریدار هدف آنها را هم تصاحب میکند و در نتیجه سهم گستردهتری از بازار را به خودش اختصاص میدهد. این موضوع در درازمدت نه به نفع پیشرفت بازار است، نه نیروی کار و نه خریدار! پس چه کسی از ساختهشدن مونوپولی سود میبرد؟! تنها راس شرکت قدرتمندی که سعی کرده کنترل بازار یا صنعت را یکجا در دست بگیرد.
تفاوت انحصار و رقابت انحصاری
حالا که از بازار انحصاری کامل و بازار رقابتی کامل صحبت کردیم و تفاوتشان را فهمیدیم، باید با مفهومی آشنا شویم که بین این دو قرار گرفته است: رقابت انحصاری.
در بازاری با رقابت انحصاری هر فروشنده یا تولیدکننده محصول انحصاری خودش را میفروشد، اما چیزی که این سیستم را به تعادل میرساند تعداد فروشندگان زیاد است. بنابراین محصولات تنوع زیادی دارند و رقابت بین ارائهدهندگان بسیار تنگاتنگ است.
مشتری حق انتخاب و گزینههای زیادی دارد و البته براساس امکاناتی که دریافت میکند، هزینه میپردازد. قیمت در این بازار از سوی یک قدرت به بازار تحمیل نمیشود.
اگر فروشندهای نتواند محصول را با قیمت کمتری ارائه بدهد، به راحتی خریدار خود را در رقابت با فروشندهای دیگر از دست میدهد.
به علاوه هر تامینکننده یا تولیدکنندهای میتواند پا به عرصه بگذارد و هیچ محدودیتی برای ورود به این بازار وجود ندارد.
انواع انحصار
پدیدهی انحصار عمری به قدمت حضور بشر روی زمین دارد. انسانها همیشه تمایل داشتهاند که سهم خود را از چیزی بیشتر کنند یا تمام آن را تصاحب کنند! چیزی که باعث پیشرفت و بهبود محصولات شده است، شکستهشدن سد انحصار، وجودداشتن رقابت و در پی آن بهبود پیداکردن محصولات است.
بهطور کلی وقتی که تولید، فروش یا تامین یک محصول با ارادهی یک فرد یا یک مجموعه محدود شود، مونوپولی شکل میگیرد. بنابراین عوامل مختلفی میتواند پتانسیل شکلگیری انحصار را ایجاد کنند. در ادامه از عواملی مثل توانایی تکنولوژیک، ثروت انباشتهشده، تجمیع قدرت غیرپاسخگو در مرکز حکومت یا دولتها، طبیعت یا موقعیت جغرافیایی، نیروی انسانی و… صحبت میکنیم که باعث میشوند انواع مختلفی از انحصار شکل بگیرند. ضمنا نباید این نکته را فراموش کرد که الزاما یک مونوپولی یا انحصار خوب یا بد نیست و باید بسته به نوع، مدت زمان و هدف، آن را بررسی کرد.
انحصار ساده
انحصار در سادهترین شکل ممکن اینطور دیده میشود که یک محصول تنها با یک کیفیت و فرم در کل بازار ارائه میشود و فقط یک قیمت برای این کالا وجود دارد.
انحصار تبعیضآمیز
انحصار وقتی یک درجه از سادگی عبور میکند، به مرحلهی تبعیضآمیز میرسد. در این انحصار بعضی از افراد در جامعه میتوانند با قیمتی بهتر محصول را تهیه کنند. تمام قیود انحصار رعایت میشود، به جز آن دسته از افراد که از نظر مونوپولیستها خاص شناخته شدهاند.
انحصار خصوصی
در این انحصار با یک شرکت یا یک مجموعهی خصوصی مواجه هستیم که خودش روی محصولی که میفروشد، قیمتگذاری میکند و هدف این مجموعه سود بیشتر است. این انحصار روی محصولات شرکت اعمال میشود و الزاما از ورود رقبا جلوگیری نمیشود. ممکن است که شرکتهای رقیب دیگری هم وجود داشته باشند یا نداشته باشند.
انحصار عمومی
این نوع از انحصار از سمت دولت یا حاکمیت بر تمام جامعه اعمال میشود که به آن انحصار اجتماعی هم گفته میشود. تنها تفاوتی که این نوع از انحصار با انحصار ساده دارد در این است که در اینجا دولتها با قصد ایجاد منفعت عمومی این کار را (احتمالا) به شکل موقتی انجام میدهد.
انحصار مطلق
این نوع از انحصار وقتی شکل میگیرد که یک مجموعه با ارائهی محصولی خاص نه تنها کنترل یک بازار را به عهده میگیرد، بلکه محصولی که عرضه میکند، مابهازای خارجی هم ندارد و میتواند کنترل بازارها در خارج از مرزها را هم به عهده بگیرد.
انحصار غیرکامل
این نوع از انحصار یک درجه از نوع مطلق خود انعطاف بیشتری دارد. چرا که یک یا دو محصول مشابه یا رقیب در داخل یا در خارج از بازاری که در انحصارشان است هم وجود دارد. بنابراین سهم بیشتری از بازار در اختیار این شرکت است، اما تمام کنترل در دست یک قدرت نیست یا اینکه اوضاع از کنترل آنها خارج شده است!
انحصار قانونی
الزاما قرار نیست که تمام قواعد انحصار به ضرر افراد در جامعه باشد. مثلا قوانین کپیرایت، حق ثبت اختراع، حقوق اشخاص حقیقی یا حقوقی، منشورهای اخلاقی و قوانین کسبوکار در این دسته از انحصار گنجانده میشوند. مثلا کسی که شرکتی را با یک اسم ثبت میکند، به لحاظ قانونی دارای حق انحصاری این نام است.
انحصار طبیعی
در این نوع از انحصار، طبیعت یا موقعیت جغرافیایی است که به عدهای فرصت تولید محصولی خاص را ارائه میدهد. مثلا کشوری که ذخایری غنی از نفت، گاز و… یا معادنی بیهمتا دارد، اگر طعمهی استعمارگرهای خارجی نشده باشد، احتمالا میتواند این نوع از انحصار داشته باشد که به خودی خود بد نیست.
انحصار تکنولوژیک
این نوع از انحصار از قرنها قبل هم وجود داشته؛ درست زمانی که امپراطوریهایی مثل بریتانیا و کشورهایی مثل روسیه و فرانسه به خاطر تجهیزات و پیشرفتهای نظامی توانایی اعمال قدرت را هم داشتند. همین موضوع امروزه در دنیای کسبوکار به شکل قدرت در ارائه و استفاده از ابزارهای تکنولوژیک درآمده و به شرکتهای بزرگ (مثل گوگل یا مایکروسافت و…) امکان و فرصت ایجاد مونوپولی میدهد.
نشانههای انحصار
در این بخش قرار است که به بستری اشاره کنیم که باعث شکلگرفتن و رشدکردن انحصار میشود. به طور کلی چند عامل وجود دارد که هم زمینهی ایجاد مونوپولیها را آماده میکند و همچنین میتوان با مشاهدهی آنها حتی از بیرون به حضور مونوپولیها در صنایع و بازارها پی برد.
پروفسور دانلد دیوِی شرایط برای حضور مونوپولیها را دو عامل دانسته: اولی کنترلکردن تمام خروجیها (محدود کردن مسیر فروش و محصول) و دومی مسدود کردن ورودی (جلوگیری از ورود رقبا به عرصه).
تامینکنندهی واحد یا تامینکنندگان محدود
مونوپولیستها در تمام دنیا به تقسیم افراد به خودی و غیرخودی علاقهی ویژهای داشته و دارند! بنابراین زنجیرهی فروش محصول (تولیدکننده، تامینکننده و فروشنده) محدود است تا دسترسی مشتری به محصول کنترل شود یا اگر تامینکنندهی دیگری وجود دارد، بیرون از جریان اصلی بازار نگه داشته شده یا زیرمجموعهای از همان تامینکنندهی اولی است.
نبود محصول مشابه یا کسبوکار رقیب
وقتی منابع تولید و فروش محدود شود، محصول مشابه هم محدود میشود. به همین علت مشتری با یک گزینه یا گزینههایی محدود روبهرو است. طبیعی است که در چنین دم و دستگاهی کیفیت محصول به شکلی دائمی و مشهود افت میکند و نارضایتی مشتری هم اهمیت ویژهای نخواهد داشت!
موانع زیاد بر سر کسبوکارهای رقیب و جدید
مونوپولیستها از غیرخودیها و رقبا بیزارند! بنابراین بازار از رقبای واقعی پاکسازی شده و عرصه برای نیروهای خلاق و جوان (اگر کاملا بسته نباشد) با سختیهای عجیبوغریبی همراه است.
پیامدهای انحصار
ایجاد یک مونوپولی یا انحصار در کنار تمام پیامدهای منفی، چند فایده هم دارد که در ادامه پیامدهای مثبت و منفی چنین شرایطی را مشاهده میکنید.
پیامدهای مثبت انحصار
- یکی از پیامدهای عجیب مونوپولی دنیای امروز این است که هم میتواند ریشهی خلاقیت و نوآوری را از بیخ و بن بخشکاند و هم میتواند چنان به نوآوری و خلاقیت جان بدهد که کسی به گرد پایش نرسد! مثلا نوع مثبت این پیامد را در شرکت گوگل به وضوح میبینیم. گوگل به شکل انحصاری صنعت موتورهای جستجو را در دست گرفته است، اما با رفع برخی نقاط ضعف از انحصارگری توانسته خلاقیت و نوآوری را شدت بدهد. یکی از قدمهای گوگل جذب نوابغ و متخصصها در سراسر دنیا بود که توانست این عرصه را تکانهای اساسی بدهد.
- مفهومی در اقتصاد وجود دارد به نام صرفهجویی مقیاس که در آن با زیادتر کردن عمدی فروش محصول، قیمت کاهش پیدا میکند. این امر یکی از اهداف دولتها برای ایجاد انحصار کنترلشده است. مثلا ایجاد انحصار طبیعی در کشورهایی که پتانسیلهایی مثل معادن و منابع ذخایر سوختهای فسیلی دارند معمولا با چنین هدفی شکل میگیرد. تضمینی برای رسیدن دقیق به این هدف وجود ندارد. چراکه چنین فرصتی در صورت عدم بررسی دقیق بهسرعت میتواند منجر به تولید بیش از حد بازار شود و در نهایت انبارهایی پر از محصول تولیدشدهی بدون مشتری روی دست مونوپولیستها باقی بگذارد.
- یکی از پیامدهای مثبت انحصار قدرتی است که روی صنایعی مثل دارو یا تکنولوژی اعمال میکند. این موضوع در بهترین حالت ممکن، شرکتهای دارویی را بهسمت تحقیقات دارویی جدید سوق میدهد. بدون چنین قدرتی معمولا شرکتهای (سنتیترِ) دارویی تمایلی به اختصاص بودجه برای پروژههای تحقیقاتی ندارند. این موضوع در شرکتهای تکنولوژیک هم مشهود است. مثلا شرکتهای گوگل و اپل برای توسعهی تکنولوژیهای جدید بودجههای کلانی را اختصاص میدهند.
پیامدهای منفی انحصار
- قیمتهای بازار انحصاری از قیمتهای محصولهای مشابه در بازارهای رقابتی بیشتر است. مثلا در دههی ۱۹۸۰ مایکروسافت بازار قطعات کامپیوتری را بهشکل انحصاری در دست داشت، اما مجبور بود برای دفتر مایکروسافت اجارهی زیادی پرداخت کند، بنابراین محصولات مایکروسافت (که تنها گزینهی مشتریان بودند) به قیمتی بالاتر از آنچه باید، عرضه میشدند.
- انحصار بدون رقابت شکل میگیرد، به همین دلیل مونوپولیها بهشدت مستعد فساد هستند. در اغلب موارد مشتری چارهای جز خرید محصول انحصاری ندارد، قیمت این محصول گران است و یک عده از مشتریها توانایی خرید آن را ندارند. بهعلاوه مونوپولیها با کمترین تلاش بیشترین سود را به دست میآورند و تمام این قطعات در کنار هم تشکیلدهندهی یک سیستم با بهرهوری پایین و احتمال فساد بالا خواهند شد.
- حتما گلایهی تولیدکنندگان اولیهی محصولات (مثل مزرعهدارها یا فروشندگان خردهپا) را راجع به دلالها و حلقههای دلالی شنیدهاید که محصولشان را با قیمتی ناچیز میخرند و با قیمتی چندبرابر میفروشند. این موضوع کاملا درمورد مونوپولیها صدق میکند. مونوپولیها کاملا مستعد این هستند که به کارگرهای خود دستمزدی پایین بدهند و از ثمرهی کار آنها نهایت استفاده را ببرند.
- مونوپولیها این استعداد را دارند که آنقدر رشد کنند و قدرت بگیرند تا جامعه را آنطور که میخواهند شکل بدهند و کنترل کنند. قدرت سیاسی و اجتماعی پیداکردن مونوپولیها یک اتفاق بدبینانه، اما ممکن و محتمل است.
مزایای رقابت در بازار
بهطور کلی وقتی چند ارائهدهنده در بازار هستند که محصول مشابهی را عرضه میکنند، موضوع جلب رضایت مشتری برای کسب سود بیشتر پررنگتر میشود. مشتری با گزینههای متنوعی روبهرو میشود که بسته به وضعیت مالی و نیاز خودش محصولی را انتخاب و خریداری میکند. به همین دلیل وجود رقبا در بازار برای ایجاد تنوع در محصولات، افزایش کیفیت، کاهش قیمت، بهبود نوآوری و خلاقیت نقشی تاثیرگذار دارد.
از طرفی دیگر با شدتگرفتن رقابت بین رقبا، مفاهیم طراحی انسانمحور و تولید محصول برای مشتری اهمیت بیشتری پیدا میکنند. به این شکل هر یک از رقبا محصولی را طراحی و تولید میکند که نیاز مشتری خاصی را برطرف میکند. تنوع محصولات، انعطاف قیمتها و سرعتگرفتن روند نوآوری از جمله فواید رقابت در بازار و حذف انحصار هستند.
کشورهای مختلف دربارهی انحصار چه قوانینی دارند؟
در قرن ۲۱ در پی قوانین محدودکنندهی کشورهایی مثل آمریکا و اتحادیهی اروپا دیگر مونوپولیها قدرت سابق را برای کنترل صنایع در سطح بینالملل از دست دادهاند. آیا این موضوع بهمعنی تمامشدن دوران مونوپولیها است؟ طبیعتا جواب منفی است! حتی امروز هم مونوپولیهایی وجود دارند که بهشکل قانونی به فعالیت ادامه میدهند، اما قانون قدرت فراگیر آنها را بهخوبی کنترل میکند تا پتانسیل فساد و نواقص این سازوکارها کنترل و مرتفع شوند.
قدمت مونوپولیها در آمریکا تقریبا بهاندازهی طول عمری است که این کشور دارد! مونوپولیها با استعمارگرها به سرزمین آمریکا پا گذاشتند. از راهانداختن کارخانهها و صنایع مختلف گرفته تا هر زمینهی دیگری مونوپولیهای بسیاری در آمریکا فعالیت میکردند، اما پس از جنگهای داخلی در آمریکا در حالی که خطوط راهآهن در این کشور کشیده میشد، سد انحصار در آمریکا در سال ۱۸۹۸ با قانون ضدانحصار (antitrust) شرمن شکسته شد.
جان شرمن کسی بود که برای اولین بار در برابر انحصارگران منفور و ثروتمند آمریکایی مثل راکفلر قد علم کرد و طرح مبارزه با کارتلها و مونوپولیها را به کنگرهی این کشور ارائه داد. راکفلر، صاحب کارخانهی استاندارد اویل، فردی بود که توانست با درآمدی که از صنعت نفت داشت، تمام رقبای خود را با زور و تهدید وادار کند تا سهامشان را به او بفروشند و با حذفشدن تمام شرکتهای نفتی مستقل، روزبهروز پرقدرتتر و زورگوتر شد.
از طرفی دیگر شرمن با نهایت توان در برابر تمام کسانی که میگفتند امکان ندارد با قانون یا سروصدای بیشتر بتوان جلوی چنین کارتلهایی را گرفت، ایستادگی کرد و در نهایت در سال ۱۹۸۸ قانون ضدانحصار شرمن بهعنوان اولین قانون مبارزه با مونوپولی و انحصار در جهان وضع شد.
قانون ضدانحصار شرمن سه بند دارد که در بند اول مشخص میکند منظور از عمل غیررقابتی مجرمانه چیست، در بند دوم نتایج فعالیت غیررقابتی را تعیین میکند و در بند سوم این قانون را در تمام سرزمین آمریکا و همچنین کلمبیا وضع میکند.
قانون ضدانحصار شرمن از آن زمان تا به امروز برای کشورهای اروپایی الهامبخش بوده و همچنان در آمریکا مورد استناد قرار میگیرد. این قانون از ضرورت رقابت در بازار و صنایع آمریکا صحبت میکند و نمایندگان بسیاری توانستهاند به استناد همین قانون انحصارگرها را جریمه و مجازات کنند.
پروندههای جهانی انحصار
اولین قانون ضدانحصار دنیا در آمریکا وضع شد و طبیعی است که بزرگترین و مشهورترین مونوپولیهای دنیا را هم در خود جا داده باشد! در این بخش چند شرکت انحصارگر مشهور را بررسی میکنیم.
استاندارد اویل
یکی از مشهورترین غولهای سرمایهداری که در دنیا بهعنوان سمبلی برای انحصارگری شناخته میشود، شرکت استاندارد اویل است که رئیس آن منفورترین انحصارگر آمریکا شناخته میشود. این شرکت متعلق به جان دی. راکفلر بود و در سال ۱۸۷۰ در اوهایو تاسیس شد. در عرض دو سال راکفلر توانست ۲۲ رقیب از ۲۶ رقیب نفتی خود را ورشکسته کند، بخرد یا به هر نوعی از بازی خارج کند! قبل از تاسیسشدن این شرکت، آمریکا شرکتهای نفتی زیادی داشت، اما راکفلر ۹۰ درصد از این بازار را به نفع خود قبضه کرد و تبدیل به اولین میلیونر زمانهی خود شد! این درحالی بود که مردم با فعالیتهای گستردهی شرمن آرامآرام از راکفلر و شرکتش رو گرداندند. بعد از اعتراضات فراوان و وضع قانون ضدانحصار شرمن، نهایتا در سال ۱۹۱۱ بود که دادگاه بزرگ آمریکا رای داد تا استاندارد اویل به ۳۴ شرکت تجزیه شود.
مایکروسافت
در سال ۱۹۹۸ بود که شرکت معتبر و مشهور مایکروسافت با اتهام ایجاد مونوپولی در بازار قطعات سیستمهای کامپیوتری شخصی به دادگاه فراخوانده شد. این اتهام تمام ماجرا نبود! مایکروسافت علاوه بر ایجاد انحصار سختافزاری، یک انحصار نرمافزاری هم مرتکب شده بود. جستجوگر اینترنت اکسپلورر از سیستمهای کامپیوتری بهراحتی حذف نمیشد و این یکی از شکلهای بارز زیر پا گذاشتن قانون رقابت در آمریکا بود. کار تا جایی پیش رفت که بهخاطر همین دو اتهام، مایکروسافت باید حداقل به دو شرکت دیگر تجزیه میشد، اما هرگز چنین اتفاقی نیفتاد. این پرونده مختومه اعلام شد و دپارتمان عدالت آمریکا از تجزیهشدن این شرکت جلوگیری کرد.
تایسون فودز
تایسون فودز یکی از چهار شرکت بزرگ گوشت بستهبندیشده در ایالات متحدهی آمریکا است و یکپنجم از حجم گوشت مصرفی کل این کشور را تامین میکند. بنابراین تایسون فودز چیزی بیش از ۲۵ درصد از سهم بازار گوشت این کشور را در اختیار خود دارد و بهعلاوه، سهم زیادی از غذای مرغ در این کشور هم در اختیار همین شرکت است. تایسون فودز گوشت موردنیاز شرکتهای پرفروشی مثل مکدونالدز، برگر کینگ، وندیز، کیافسی، تاکو بل و… را تامین میکند و تمام این قطعات وقتی کنار هم مینشینند، احتمال انحصارگری این شرکت را به ذهن متبادر میکنند. به همین علل بود که با اتهام انحصارگری روبهرو شد. در نهایت این اتهام به شبهانحصارگری تقلیل پیدا کرد. شرکتهای شبهانحصارگر، انحصارگرهای قانونی هستند که بر طبق قانون (در آمریکا) به کارشان ادامه میدهند، اما باید دائما گزارش بدهند.
گوگل
انحصارگرها منفور و کشندهی خلاقیت و نوآوری هستند، اما گوگل با نود درصد سهم از بازار جستجوگرها، همچنان محبوب، پرمخاطب، خلاق و نوآور باقی مانده است! کار به جایی رسیده که کلمهی گوگل در انگلیسی به معنای سرچکردن چیزی است و این یعنی جای پای گوگل محکم است و هیچ اتهامی نمیتواند کمرش را خم کند! اما برای قانون تفاوتی نمیکند با چه کسی یا چه چیزی طرف شده است. در سال ۲۰۲۰ حداقل ۳۶ ایالت آمریکا گزارش دادند که این کمپانی در حال نقضکردن قانون ضدانحصار است. این پرونده همچنان به قوت خود باقی است و هرازگاهی خبری از آن منتشر میشود.
گروه استخراج الماس د بیرز
این شرکت در سال ۱۸۸۸ در آفریقای جنوبی تاسیس شد و از معادن غنی این قاره الماس درخشان و منحصربهفرد استخراج میکند. این شرکت از همان ابتدای کار هم به فعالیت مونوپولیستی متهم بود! چرا که دست طبیعت آنها را بر سر گنجی نشاند که در دنیا همتای دیگری نداشت! به همین جهت به یک نمونهی بارز انحصار طبیعی تبدیل شد! کار تا جایی پیش رفت که در اوایل قرن ۲۱ این شرکت توانست حداقل ۸۰ تا ۸۵ درصد از سهم بازار جهان را به خودش اختصاص بدهد! اما با گذشت زمان کمی، در دنیا چند معدن الماس دیگر کشف شد. کار برای این گروه معدنچی الماس سخت شد، چون دیگر تنها تامینکنندهی الماس جهان نبود. با اینکه همچنان اتهام فعالیت مونوپولیستی علیه این شرکت وجود دارد، اما این شرکت هنوز بخش عمدهای از سهم بازار جهان (۳۵ درصد) را در دست دارد. این سهم همچنان بیشتر از سهم هریک از رقبای د بیرز است.
اما انحصارها چطور شکسته میشوند؟
تصوری که از مونوپولی یا انحصار در ذهن اغلب افراد وجود دارد، یک انحصار مافیایی بسته است که ۱۰۰ درصد یک بازار را در دست دارد. در حالی که سهم بیش از ۲۵ درصد از بازار یا صنعت هم میتواند مونوپولی خلق کند. معمولا منفعت انحصارگرها در این است که با محدودکردن ورودی و خروجیهای بازار، کنترل قیمتها را در دست بگیرند. چیزی که این بازی را بر هم میزند، ایجاد تمایز و رقابت است. آنها تلاش میکنند تا هیچگونه فضایی برای رقابت وجود نداشته باشد. بنابراین بعد از قانون و سختگیری مراجع قانونی، تنها چیزی که تن انحصارگرها و مونوپولیستها را در جهان لرزانده، رقیب و خلاقیت است. تفکر طراحی انسانمحور بههمراه جسارت و خلاقیت از جمله دستاوردهای اواخر قرن ۲۰ و قرن ۲۱ است و افراد زیادی توانستهاند با استفاده از خلاقیت، جسارت و تفکر طراحی مبتنی بر انسان از پس غولهای انحصارگر زمانهشان بربیایند.