جنایت و مکافات
نویسنده: فئودور داستایفسکی
مترجم: اصغر رستگار
انتشارات: انتشارات نگاه
اگر به رسم سرخپوستها بخواهیم لقبی به داستایفسکی بدهیم، او را باید «همیشه قلم به دست» نامید. او از دوران ابتدایی زندگیاش مشغول نوشتن بوده است و اگر یکی از کتابهایش را خوانده باشید، احتمالا متوجه جادوی قلم او شدهاید. قلم داستایفسکی روح و روان شخصیتهایش را میکاود. به باور بسیاری از منتقدان، جنایت و مکافات بهترین اثر داستایفسکی است. از قضا این کتاب یکی از نمونههای خوب ادبی است که نشان میدهد عنوان کتاب چقدر میتواند بازگوکنندهی داستانش باشد؛ داستان یک جنایت و مکافاتی که به همراه دارد.
پیشنهاد میکنیم اگر به خواندن رمانهای روسی علاقه دارید، یادداشت «اسم و مکافات: چگونه موقع خواندن رمانهای روسی سردرد نگیریم؟» را هم بخوانید.
فئودور داستایفسکی به عنوان روزنامهنگار، سردبیر و رماننویس آثار بسیاری از خود به جا گذاشته است. تمرکز اصلی او در نوشتههایش بر روی روشن ساختن اندیشههای قهرمانان کتابش بوده است. او شخصیتهای داستانیاش را در موقعیتهای مختلف قرار میداد تا علل فلسفی، فرهنگی و اجتماعی اعمال آنها را بسنجد. برای داستایفسکی مسائل اخلاقی اهمیت ویژهای داشت. او یکی از سوالهای بنیادین اخلاقی را در کتاب جنایت و مکافات مطرح کرد: «جنایت با ذات انسان سازگار است یا نه؟»
بازار روزنامهها با اخبار هیجانی در قرن نوزدهم در روسیه داغ بود. تصور کنید یکی از این روزنامهها را در دست دارید و خبری میخوانید دربارهی کودکی که برادران و خواهرانش را کشته، سپس خودش را دار زده و تکه کاغذی به جا گذاشته و نوشته است: «به این علت چنین کردم که تعدادمان خیلی زیاد بود.»
احتمالا خواندن این گزارش شما را منقلب و آشفته بسازد و احساساتان را برانگیزد. اما داستایفسکی به شدت جذب چنین خبری میشد. او میخواست بداند که چرا چنین اتفاقی افتاده؟ در لحظهای که کودک مرتکب قتل شده به چه فکر میکرده؟ چه چیزهایی او را به انجام چنین قتلی سوق داده؟ الگوبرداری از آدمهای واقعی از اخبار روزنامهها در ساخت چند شخصیت کتابهای مهم داستایفسکی دیده میشود. یکی از این شخصیتها، قهرمان کتاب جنایت و مکافات است که از گزارشی الهام گرفته که زمانی سر و صدای بسیاری به راه انداخت. گزارش دانشجویی در مسکو که با انگیزههایی نزدیک به شخصیت جنایت و مکافات دست به قتل یک رباخوار زد.
پیشنهاد میکنیم ویدیو زیر که درباره کتاب جنایت و مکافات است، مشاهده کنید.
جنایت و مکافات
نویسنده: فئودور داستایفسکی
مترجم: اصغر رستگار
انتشارات: انتشارات نگاه
ماجرای جنایت و مکافات حول زندگی یک دانشجوی رشتهی حقوق به نام «رادیون راسکولنیکف» میچرخد. جوانی که فشار فقر دارد خردش میکند. او اصولی برای خود دارد و بر اساس این اصول هم دست به قتل میزند. شخصیت راسکولنیکف مرد جوانی است که با پا فراتر از مرزها گذاشتن و انجام ناهنجاری به اندیشههای خودش جامهی عمل میپوشاند. او هیچ اصل و قاعدهی تحمیلی از جامعه را نمیپذیرد. شخصیتی آزمونگراست و تا تهوتوی یک چیز را درنیاورد، دست برنمیدارد. تا آخرین مرزها پیش میرود و رنج حاصل از آن را به جان میخرد. داستایفسکی نویسندهی واقعگرایی بود که همیشه چشمی هم به وضعیت اجتماعی آن روز روسیه داشت. شخصیتهای او نمایندهی مردم روسیه هستند.
«ویل دورانت» در یادداشتهای خود بر ادبیات جهان دربارهی کتابهای نویسندگان روسی مینویسد: «من از روسها میترسم. توان، طاقت، جرئت و نیرویشان را هم در ادبیات، در ارتش و در وجود دانشمندان، آهنگسازان، باله، سینما و هم در حفظ دولت پیچیده و نامتعارفشان احساس میکنم. در نیمهی دوم قرن نوزدهم تولستوی و داستایفسکی بزرگترین رمانهای همهی اعصار را خلق کردند. در موسیقی به چنان پیشرفتی رسیدند که برتری آلمان را در سمفونی و قدرت ایتالیا در اپرا را زیر سوال بردند. این روسها بودند که ارتش هیتلر را از استالینگراد به برلین عقب راندند و جنگ علیه نازیها را به پایان رساندند. سطری از نوشتهی داستایفسکی «اگر خدا مرده باشد همه چیز مجاز است.» زوال اخلاقی دنیای مسیحیت را نشان همگان داد.»
مضمون کتاب جنایت و مکافات، قتل و تاثیر آن بر قاتل است. دروننگری یکی از ویژگیهای بارز داستایفسکی بود که آن را به همراه تجارب شخصیاش از زندان وارد داستان کرد. او توجه زیادی به حالات درونی قهرمان کتابش راسکولنیکف داشت. به باور داستایفسکی در موقعیتهایی که روان نامتعادل شود، بهتر میتوان جوهر باطنی انسان را شناخت. او علاقه داشت بداند راز ذات آدمی چیست؛ در اصل چه بوده و جامعه چه از آن ساخته است. کتابهای او بهطور عمیقی دربارهی انسان بودن و چگونگی انتخاب نحوهی زندگی است. همین امر هم راز جاودانگی آثار اوست و با وجود گذشت حدود یک و نیم قرن از انتشار جنایت و مکافات هنوز هم تاثیرگذار است و خواندن آن درکی بالا از ذات انسان را به خواننده میبخشد. در این مدت، منتقدان بسیاری شخصیتهای جنایت و مکافات را از جنبههای مختلف بررسی کرده و شخصیتپردازی پیچیدهی داستایفسکی را تحسین کردهاند.
به باور بسیاری، راسکولنیکف برای نجات از فلاکت، تسلیم برخی ایدههای عجیب خود میشود و چوب ناپختگی اندیشههایش را میخورد. برخی فقر و جو اجتماعی محل زندگیاش را در سرانجامش مهم میشمارند و برخی نیز باور دارند درون هر آدمی یک راسکولنیکف خفته است. با این حال، دستهای نیز بهرغم تمجیدهای بسیار از نوشتارهای داستایفسکی، به نکاتی اشاره کردهاند که توجه خوانندگان را به خود جلب کرده است.
از نظر آنها صحنهآرایی داستان جنایت و مکافات خالی از عیب و ایراد نیست و شخصیتها در شرایط غیرمنطقی با هم برخورد میکنند. «ناباکوف» نویسندهی مشهور روسی و خالق کتاب «لولیتا» یکی از آنهایی است که داستایفسکی را پیامبر میخواند. به باور او، داستایفسکی کوچکترین فرصت برای بیان ارزشها و عقاید اخلاقی خود را که از مذهب ارتدکس ریشه میگیرد از زبان شخصیتهای جورواجور کتابهایش از دست نداده است. به ویژه در پایانبندی کتاب جنایت و مکافات میشود دید که چطور با دستآویزی به عشق زمینی قهرمانش را نجات میدهد.
اختلاف دربارهی پایانبندی جنایت و مکافات یکی از بحثهای پرشور محافل ادبی است. به باور بسیاری ماجرای راسکولنیکف، داستان نو شدن تدریجی یک انسان و تولد دوبارهی اوست. گفتگوی راسکولنیکف با سونیا یکی از شخصیتهای به یاد ماندنی کتاب، دختری که برای کمک به معیشت خانوادهاش تنفروشی میکند، یکی از زیباترین فصول جنایت و مکافات است و قدرت شگرف داستایفسکی در کاوش روان دردمند آنها را آشکار میکند.
شاید همین شخصیتهای پرشمار و حوادث فراوان داستان که همگی به نوعی از عمل راسکولنیکف و واکنشهای او اثر گرفتهاند و قدرت داستایفسکی در واکاوی این تاثیرات باشد که جنایت و مکافات را به یکی از شاهکارهای ادبی تبدیل کرده است.
اگر ترجمهی دقیقی از کتاب را بخوانید، متوجه می شوید که داستایوفسکی در کتابش از شهر سنپطرزبورگ نام میبرد، اما برای نام بردن از اسامی خیابانها از کلمات مخفف و یا جای خالی استفاده میکند.
این کار او باعث میشود تصور کنیم کمی در استفاده از مکانها از تخیل خودش استفاده کرده است. اما گروهی از محققین سعی کردند همهی ارجاعات او را کنار هم بگذارند. نتیجه حیرتبخش است. اتفاقات دقیقا در مکانهایی واقعی رخ دادهاند. با همان جزئیات. اگر میخواهید این نقشه را به همراه اتفاقاتی که در آن رخ میدهد، ببینید، وارد این لینک شوید. در این منبع میتوانید نقشههای متنوعی از این رمان ببینید که همهی اتفاقات اصلی داستان و موقعیت وقوع آنها را نیز مشخص میکند.
کتاب صوتی جنایت و مکافات با صدای آرمان سلطانزاده تهیه شده است. در این کتاب آرمان سلطانزاده با لحن دقیقی کتاب را خوانده است. به قدری که آنجا که باید همراه با راسکولنیکف گریه کنیم، این حس به ما القا میشود و آنجا که قرار است غمگین شویم، گوینده هم با صدایش ما را همراهی میکند. صدای شخصیتهای زن هم به خوبی اجرا شده است. موسیقی این کار بسیار دقیق انتخاب شده است. با فضای روسیه و شهر سنپطرزبورگ هماهنگ است. مزیت دیگری که این کتاب صوتی دارد این است که مکث میان فصلها به اندازه است. به خصوص در فصلهایی که قرار است به ما تلنگری زده شود، به نظر میرسد مکث طولانیتری در فاصله بین فصلها صورت گرفته است. در نهایت چند صفحه آخر که سرنوشت راسکولنیکف مشخص میشود، با همان لحن راوی دانای کل که در همه جای داستان استفاده شوده، اجرا می شود.
بخشی از کتاب صوتی جنایت و مکافات را بشنوید.
جنایت و مکافات
نویسنده: فئودور داستایفسکی
گوینده: آرمان سلطانزاده
انتشارات: آوانامه
دانلود کتاب از اپلیکیشن طاقچه