چگونه مرور کتاب بنویسیم؛ مرورنویسی برای مشاورهی خوانندگان
نویسنده: برد هوپر
مترجم: علیرضا شفیعی نسب
انتشارات: انتشارات ترجمان علوم انسانی
آیا تا به حال پیش آمده که بخواهید دربارهی یک کتاب در شبکههای اجتماعی و یا وبلاگ شخصی یادداشتی بنویسید؟
چگونه مرور کتاب بنویسیم؛ مرورنویسی برای مشاورهی خوانندگان
نویسنده: برد هوپر
مترجم: علیرضا شفیعی نسب
انتشارات: انتشارات ترجمان علوم انسانی
یا ممکن است بخواهید برای یک سایت، مجله یا روزنامه عمومی مرور کتاب بنویسید. یادداشتی که بتوانید با آن به دیگران کمک کنید درباره خواندن یا نخواندن آن کتاب تصمیم بگیرند. اگر تا به حال چنین تجربهای داشتهاید با چالشهای این کار آشنایی دارید. در واقع سوال اصلی شما این است: «چگونه مرور کتاب بنویسیم؟»
از کجا شروع کنم؟ درباره چه قسمتهایی از کتاب صحبت کنم؟ چگونه درباره داستان صحبت کنم که محتوای آن لو نرود و در عین حال دوستانم به خواندن آن ترغیب شوند؟ این سوالات تنها بخشی از چالشهایی است که برای نوشتن یک مرور کتاب با آن مواجه هستیم. در این یادداشت قصد داریم به سوال «چگونه مرور کتاب بنویسیم؟» پاسخ دهیم. برای نوشتن این یادداشت از کتاب چگونه مرور کتاب بنویسیم؟ اثر برد هوپر استفاده کردهایم.
شاید نشود به طور دقیق گفت مرورنویسی چیست. اما میشود گفت مرورنویسی چه چیزهای نیست. در قدم اول باید گفت مرورنویسی برداشتهایی اولیه از کلیت کتاب است و به تمام جنبههای کتاب به طور نسبی پرداخته میشود. اما در نقد با تمرکز بر یک یا چند ویژگی کتاب یا حتی با گرایشی خاص درباره آن صحبت میشود.
مرور معمولا برای مخاطبی نوشته میشود که آن کتاب را نخوانده و احتمالا قصد دارد با خواندن چند جمله تصمیم بگیرد که آن را بخواند یا نه. اما نقد برای مخاطبی است که کتاب را خوانده و میخواهد با زاویه دید شما درباره آن کتاب آشنا شود. البته در مرور گاهی بعضی از انتقادهای مربوط به کتاب هم آورده میشود، اما با هدفی متفاوت. پس در مرورنویسی تمرکز اصلی بر نقد کتاب نیست و بیشترنقشه کلی کتاب را توصیف میکند.
اولین ویژگی یک مرورنویس این است که تجربهی زیادی در خواندن کتاب داشته باشد. کسانی که بخش زیادی از وقتشان را به خواندن کتاب اختصاص میدهند، میتوانند مرورنویس خوبی باشند.
در کنار خواندن کتاب، خواندنِ مرور کتاب هم میتواند کمک بسیاری به مرورنویس کند. برای خواندن نمونههای خوب از مرور کتاب میتوانید به سایت روزنامه گاردین و یا سایت گودریدز سری بزنید و با دقت چند مرور کتاب را بخوانید. همینطور میتوانید مرور کتابهای اپلیکیشن طاقچه را هم بخوانید. تمرین ساده زیر را هم میتوانید انجام دهید:
ابتدا چند مرور درباره یک کتاب بخوانید. سپس متن کامل کتاب را بخوانید. حالا به این سوالات پاسخ دهید: مرور کتاب چه میزان از محتوای کتاب را فاش کرده است؟ آیا احساس شما بعد از خواندن کتاب با احساس شما زمانی که فقط مرورهای کتاب را خواندهاید، فرق دارد؟ آیا خواندن مرورهای کتاب برای معرفی اولیه آن کتاب کافی بود؟ کدام مرور کتاب به نظر شما مرور کتاب موفقتری بود و دلیل شما برای این انتخاب چیست؟ حتی میتوانید چند بار این مسیر را به شکل برعکس بروید و اول کتاب را بخوانید، بعد مرور کتاب را.
هر مرور کتاب، از مرورهای چند صفحهای گرفته تا مرورهای چند خطی، از یک قانون اصلی پیروی میکند. در مرور کتاب همیشه باید به دو سوال پاسخ دهید:
۱. کتاب درمورد چیست؟
۲. تا چه حد خوب است؟
یک مرور کتاب خوب، بسته به اینکه با چند واژه نوشته شده باشد، باید با جزئیاتی کم یا زیاد به این موضوع بپردازد که کتاب درباره چیست و با چه کیفیتی توانسته موضوع کلیدی را ارائه کند.
اینکه سهم پاسخ به هر کدام از این دو سوال در مرور کتاب چقدر باشد، به سلیقه خودتان بستگی دارد. اما معمولا مرورنویسان حرفهای به سوال اول سهم بیشتری اختصاص میدهند.
اگر قصد دارید یک مرور کتاب بلند بنویسید، مثلا چیزی حدودپنج صفحه، میتوانید نوشتهتان را به چهار بخش فرضی تقسیم کنید. بخش اول برای سوال اول، بخش دوم برای سوال دوم. به همین ترتیب بخش سوم و چهارم را هم بنویسید، اما با جزئیاتی بیشتر. با این کار خوانندهی مطلب شما در یک ضرباهنگ خاص قرار میگیرد و تا آخر همراه با متن شما میماند.
اگر قصد دارید درباره کتابی غیرداستانی مرور بنویسید، بهتر است به دو نکته توجه کنید. اول اینکه موضوع کتاب در حوزهی دانش و تخصص شما باشد. دوم اینکه مخاطب کتاب را بشناسید. اگر کتابی تاریخی درباره انقلاب ایران خواندهاید و نوع روایت آن برای قشر دانشگاهی مناسب است، بهتر است مرور خود را در یک نشریه دانشگاهی چاپ کنید و یا در اختیار همکلاسیهایتان قرار دهید. اگر کتابی غیرداستانی با محتوایی برای مخاطب عام خواندهاید، با پاسخ دادن به همان دو سوال اصلی، مرور آن را بنویسید.
مسلما تشخیص اینکه محتوای یک رمان درباره چیست، کار آسانی نیست. در نگاه اول شخصیتهای اصلی رمان توجه ما را جلب میکنند. اما وقتی ارتباط عمیقتری با داستان برقرار میکنیم، این بار مضامین و درونمایهی داستانها توجه ما را به خودشان جلب میکنند. مضامینی مانند جنگ، دروغ، نفرت، عشق، دوستی. همین موضوع نوشتن مرور کتاب را دشوارتر میکند.
در اینجا نقشهای کوچک برای پی بردن به آنچه رمان درباره آن است، به شما معرفی میکنیم. نقشهای که مرورنویس را در موقعیتی خوب برای پاسخ به این سوال که «این کتاب تا چه حد خوب است؟» قرار میدهد. نقشه ساده است. پنج عنصر اصلی داستان را همیشه به یاد داشته باشید! شخصیتها، پیرنگ، مضمون، زمینه و سبک.
اولین سوالهایی که هنگام نوشتن مرور یک رمان باید از خودتان بپرسید این است که؛ شخصیتها که هستند و چه میکنند؟ این سوالها، سه عنصر اصلی داستان را به خوبی مورد بررسی قرار میدهد. کاری که یک شخصیت میکند، پیرنگ داستان را شکل میدهد. چگونگی و چراییِ انجامِ کارهای یکشخصیت، مضمون را میسازد.
زمینهی رمان یعنی زمان و مکانی که داستان در آن اتفاق میافتد. داستان در چه زمانی و کجا رخ میدهد؟ اگر داستاننویس بتواند از زمان و مکانی که برای داستان خود انتخاب کرده، استفاده کند، یعنی داستان در عنصر زمینه موفق است. گاهی داستاننویس عمدا داستان خود را در یک زمان و مکان نامعلوم روایت میکند. در این صورت باید از خودتان بپرسید که آیا این انتخاب باعث شده شخصیت، پیرنگ و مضمون داستان بهتر بیان شوند و این انتخابی موثر است؟ یا صرفا نویسنده از سر تنبلی زمینهای برای داستان خود انتخاب نکرده است؟
ارزیابی سبک یک نوشته کاری است سلیقهای. ممکن است کسی بخواهد داستانی را بخواند که آنقدر ساده نوشته شده باشد که به راحتی بتواند به دنیای آن سفر کند. کسی هم از شیوه پیچیده و دشوار یک نویسنده لذت برد. همینطور برای هر مقصودی سبک خاصی مناسب است. برای مثال برای بیان یک موضوع فلسفی و یا عرفانی نمیتوان به راحتی از سادهنویسی استفاده کرد.
بنابراین نمیتوان به سادگی سبک یک کتاب را ارزیابی کرد. اینجا بخشی است که باید سلیقه خودتان را کنار گذارید و بدون قضاوت نوشته را بررسی کنید. باید در این قسمت سعی کنید به این سوال پاسخ دهید که آیا این سبک نوشتار به پرداخت شخصیتها و مضمون داستان کمک میکند یا نه.
تا اینجا بخش زیادی از پاسخ سوال «چگونه مرور کتاب بنویسیم؟» داده شد. اما برای اینکه مرور شما از خوب به عالی تبدیل شود باید به چند نکته دیگر نیز توجه کنید.
اگر با نثری بیجان و دلسرد کننده مرور کتاب را بنویسید، دیگر کسی نه کتاب را میخواند و نه مرورِ کتاب شما را.
اگر معمولا با لحنی تحقیرآمیز مینویسید، بهتر است مرور کتاب نوشتن را کنار بگذارید. در هیچ مروری جایی برای تحقیر نیست. اما شاید برای شما سوال باشد که لحن تحقیرآمیز در مرور کتاب یعنی چه؟ به این دو مثال دقت کنید:
نمونه یک مرور با لحن تحقیرآمیز: خواندن این رمان هیجانانگیز ساده است و خوانندگان زیادی وجود دارند که نیاز به سرگرمی بدون فکری دارند. این رمان برای آنها مناسب است.
نمونه یک مرور با لحنی بدون قضاوت: دنبال کردن این رمان هیجانانگیز آسان است و به همین خاطر، برای خوانندگانی مناسب است که به کتابهای سرگرمکننده اما نهچندان دشوار علاقه دارند.
یک مرورنویس خوب کسی است که قصد ندارد با نویسنده اصلی کتاب به رقابت بپردازد. گاهی مرورنویس سعی دارد با نوشتن مرور کتاب، مهارتهای خودش را به رخ مخاطب بکشد یا حتی نصیحتهای پدرانه به مخاطب بکند. مخاطب معمولا از اینکه به اجبار به حرف کسی گوش دهد لذت نمیبرد. برعکس با اشتیاق به کسی گوش میدهند که با لحنی راحت و معتدل سخن میگوید.
در یک مرور خوب کتاب را نسبت به کتابهای همرده خودش مقایسه میکنند. اثری عاشقانه از یک نویسنده تازهکار را با گوژپشت نتردام هوگو مقایسه نکنید. قطعا این نویسنده تازهکار قصد ندارد روزی اسمش در کنار هوگو قرار گیرد. در نتیجه شما هم با این مقایسه غلط فضای مرور خود را هدر ندهید.
در این یادداشت چند توصیه درباره چگونگی نوشتن یک مرور کتاب خوب برای شما بیان شد. اما مانند هر کار دیگری بدون شک تجربه و تمرین تاثیر بیشتری در موفقیت دارد. بنابراین بهتر است زودتر دست به کار شوید. برای کتابهایی که خواندهاید مرور کتابهای کوتاه و یا بلند بنویسید و آنها را در شبکههای اجتماعی خود منتشر کنید. همچنین مرورهای کوتاه خود را میتوانید در بخش کتابگردی اپلیکیشن طاقچه قرار دهید تا ما هم از خواندن نوشتههای شما لذت ببریم.
دانلود کتاب از اپلیکیشن طاقچه