لوگو طاقچه
خرید کتاب صوتی با تخفیف
نقد کتاب بخش دی

نقد کتاب بخش دی؛ روایتی متفاوت از داستانی بحث‌برانگیز

33 بازدید

گذراندن یک شب در بخش دی (D) بیمارستان روان‌پزشکی کابوسی است که ایمی برنر (Amy Brenner) امشب در آن قدم خواهد گذاشت. زمزمه‌های شوم بیماران بخش تن ایمی را می‌لرزانند؛ «اون می‌خواد همه‌مون رو بکُشه!» اما آن‌چه او را بیش از همه وحشت‌زده می‌کند، چشم‌هایی است که از لای درِ اتاق شماره‌ی ۹۰۵ تمام شب او را می‌پایند؛ چشم‌هایی آبی با رگه‌های زرد و آشنا.

کتاب بخش دی (به انگلیسی Ward D) نوشته‌ی فریدا مک‌فادن نویسنده‌ی آمریکایی است. اغلب آثار مک‌فادن و از جمله کتاب بخش دی پُرتعلیق، سرشار از پیچش‌های داستانی و شخصیت‌های خاکستری‌اند. کتاب بخش دی از محبوب‌ترین آثار این نویسنده به شمار می‌رود. گروه سنی کتاب بخش دی به دلیل موضوعات سنگین روان‌شناختی و فضای دلهره‌آور آن در دسته‌ی بزرگسالان (Adult) قرار می‌گیرد. تاکنون (۲۰۲۵) خبری رسمی مبنی بر تولید فیلم کتاب بخش دی و اقتباس از این اثر فریدا مک‌فادن وجود ندارد.  

خلاصه کتاب بخش دی

بخش دی

نویسنده: فریدا مک فادن

مترجم: صبا ایمانی

انتشارات: نشر نون

ایمی برنر، دانشجوی سال سوم پزشکی، ناچار می‌شود برای انجام بخشی از برنامه‌ی کارورزی‌اش یک شب را در بخش دی صبح کند. بخش دی یک واحد روان‌پزشکی با امنیت بالا و خطرناک به شمار می‌رود. تنها راه خروج از این بخش یک کد چند رقمی است که پزشک اتند شیفت شب، دکتر بک، آن را در اختیار ایمی و کمرون قرار می‌دهد. کمرون دوست‌پسر سابق ایمی است که او نیز به عنوان دانشجوی پزشکی آن شب را در بخش دی می‌‌گذرانَد؛ البته تقریباً.

اما درهای بسته و حضور آزاردهنده‌ی کمرون تنها نگرانی‌های ایمی به شمار نمی‌روند. یکی از دو اتاق انفرادی بخش که برای نگهداری بیماران خطرناک استفاده می‌شوند، امشب پُر است و با صفحه‌کلیدی از بیرون قفل می‌شود. دیمن سایر. او کسی است که گه‌گاهی به درِ بسته‌ی اتاق انفرادی می‌کوبد و ایمی را از جا می‌پراند.

ایمی به عنوان بخشی از وظیفه‌اش به عنوان دانشجوی روان‌پزشکی باید با برخی از بیماران بخش صحبت کند. به‌خصوص قبل از اینکه کمرون از او پیشی بگیرد و برای هرکدام از بیماران یک گزارش مفصل بنویسد. ایمی به ترتیب با بیماران مواجه می‌شود و تلاش می‌کند از اتاق ۹۰۵ فاصله بگیرد؛ از چشم‌هایی که به او خیره‌اند.

ایمی دفترچه به‌دست به بیماران سر می‌زند. به مری که تمام شب صدای تَق‌تَق برخورد میله‌های بافتنی باهم از اتاقش به گوش می‌رسد و دن عنکبوتی که تلاش می‌کند از مچ دست‌هایش تار دربیاورد. همچنین کلینت ایستوود که کراکِر به‌دست در بخش می‌چرخد و از داشتن کِراکِر شاکی است. آخر چه کسی یک بسته کراکِر را به بیمار دیابتی می‌دهد؟ میگل که فکر می‌کند پسر خداست و ویلیام شونفلد که صداهایی به او می‌گویند مردم را بکُشد. آن‌ها از دیگر بیمارانی هستند که ایمی با آن‌ها ملاقات می‌کند.

اما آن‌چه تمام بیماران در آن اتفاق نظر دارند این است که امشب دیمن سایر می‌خواهد همگی‌شان را بکشد. ایمی هر بار به درِ بسته‌ی اتاق انفرادی نگاهی می‌اندازد و وسوسه می‌شود که کد خروج را بزند و از بخش دی بگریزد. نمره‌ی کارورزی‌اش به جهنم. اما نمی‌تواند بدون آن‌که خودش دیوانه به نظر برسد، به حرف کسانی که در بخش روان‌پزشکی بستری شده‌اند، اطمینان کند.

اما ایمی هیچ‌کدامشان را به‌اندازه‌ی بیمار اتاق ۹۰۵ نمی‌شناسد. جید کارپنتر. صاحب آن چشم‌هایی که تمام شب ایمی را می‌پایند. جید دلیل اصلی وحشت ایمی از پاگذاشتن به بخش دی است. ایمی هیچ دلش نمی‌خواهد گذشته را نبش قبر کند، اما نمی‌تواند جلوی دست پوسیده‌ای را بگیرد که از خاک برمی‌خیزد و دور گلویش می‌پیچد.

نقد کتاب بخش دی

کتاب بخش دی یک تریلر روان‌شناختی و معمایی با پایانی غافلگیرکننده و روندی پُرتنش و گیرا است. این کتاب را می‌توان جزو کتاب‌های page-turner یا به عبارت دیگر جزو کتاب‌هایی دانست که نمی‌توان زمین گذاشت. نقطه‌ی اوج داستان نفس را در سینه حبس می‌کند. پیچش‌های داستانی متعدد و پشت سر هم ذهن خواننده را در فضای ملتهب و ترسناک بخش دی گیر می‌اندازند. هر فصل با یک قلاب تمام می‌شود که خواننده را وادار می‌کند ورق بزند و سراغ فصل بعدی برود. زبان ساده، روایت پُرسرعت و جذاب و سرنخ‌هایی که به تدریج وارد داستان می‌شوند، این کتاب را به یکی از هیجان‌انگیزترین کتاب‌های معمایی‌جنایی تبدیل می‌کنند.

در کنار نقاط مثبت، مثل هر کتاب دیگری منتقدان ایرادهایی نسبت به بخش دی وارد کرده‌اند. برخی از خوانندگان معتقدند فریدا مک فادن بیش از حد از واژه‌ی «دیوانه» برای توصیف بیماران استفاده می‌کند و آن‌ها را خشن نشان می‌دهد. همچنین در قسمت‌هایی به سرزنش چاقی می‌پردازد که این موضوعات داستان را از لحاظ اخلاقی بحث برانگیز می‌کند. به علاوه، برخی بیان کرده‌اند که ایمی برنر گاهی مثل یک نوجوان نابالغ رفتار می‌کند تا یک دانشجوی سال سوم پزشکی، مثلاً وقتی به او دستور تزریق عضلانی داده می‌شود کاملاً خشکش می‌زند. به علاوه، برخی واقع‌گرایی این کتاب را مورد نقد قرار داده و بیان کرده‌اند که وجود سلول‌های انفرادی در یک بخش روان‌پزشکیِ معمولی و نبود ژنراتور پشتیبان در زمان قطعی برق در چنین بیمارستانی دور از واقعیت بود. گرچه در پاسخ می‌توان گفت که وجود شرایط غیرمعمول و انگیزه‌های پنهانی شخصیت‌ها می‌توانند این نواقص را پوشش دهند؛ مثلاً حضور جید در بخش دی دلیل موجهی برای دستپاچگی ایمی است.

با این حال، نقاط قوت کتاب را می‌توان در موارد زیر خلاصه کرد:

  • روند پُرتعلیق و پیچش‌های داستانی (plot twist) متعدد.
  • پایان غافلگیرکننده.
  • فضاسازی دلهره‌آور و هیجان‌انگیز.

و نقاط منفی:

  • عدم انطباق با واقعیت در برخی موارد، مثل سلول‌های انفرادی.
  • شخصیت‌پردازی سطحی و نمادمحور، به‌جای شخصیت‌پردازی عمیق و چندلایه.
  • ارائه توصیفات خشن از بیماران و چالش‌های اخلاقی.

شخصیت‌های کتاب بخش دی و نقش آن‌ها در داستان

ایمی برنِر دانشجوی سال سوم پزشکی است که برای گذراندن بخشی از کارورزی‌اش در بیمارستان باید یک شب را در بخش دی صبح کند. ایمی همیشه تلاش می‌کند در چهارچوب قوانین رفتار کند. به اخلاقیات اهمیت می‌دهد. او تمام تلاشش را کرد تا به پرونده‌ی جید کارپنتر نگاه نکند، چون دیدن پرونده‌ی پزشکی نزدیکان اخلاقی نیست. بارها به ایمی گفته شده که شنونده‌ی خوبی است و برخورد انسانی‌اش با بیماران مورد توجه اساتیدش قرار گرفته است. با این حال، وجود هرکسی بخش‌های تاریکی دارد که فقط خودش از آن‌ها با خبر است و ایمی نیز از این قاعده مستثنی نیست.

کمرون

کمرون دوست‌پسر سابق ایمی است که از بخت بد او امشب در بخش دی شیفت دارد. کمرون نیز دانشجوی سال سوم پزشکی است و برای آزمون ورودی پُررقابت جراحی ارتوپدی تلاش می‌کند. کمرون به درس‌هایش بسیار اهمیت می‌دهد و هیچ‌چیز مثل نمره‌ی خوب و جلب رضایت استاد برایش خوشایند نیست؛ نه حتی رابطه‌اش را با ایمی. کمرون همان دانشجویی است که «همیشه بیشتر از آن‌چه از او خواسته شده تلاش می‌کند.»

جید کارپنتر

جید کارپنتر دوست صمیمی سابق ایمی است و بارها در بیمارستان روانی بستری شده است. جید دوقطبی دارد و بیماری‌اش را از مادرش به ارث برده است. جید پیش از آن‌که علائم بیماری‌اش در نوجوانی آشکار شوند، درس مهم‌ترین چیز زندگی‌اش بود، درست مثل ایمی. بخش‌هایی از کتاب به شرح گذشته‌ی او و ایمی اختصاص دارد و رازهای میان این دو نفر به‌مرور آشکار می‌شوند.

ویلیام شونفلد

ویلیام شونفلد یکی از بیماران بخش دی است که خودش را به اورژانس معرفی کرد چون کسی در سرش به او می‌گفت مردم را بکُشد. ویلیام خیلی عادی به نظر می‌رسد، نه مثل دن عنکبوتی در بخش راه می‌رود و با خودش تکرار می‌کند: «تار بده!» و نه مثل میگل چندتا تی‌شرت روی هم پوشیده است. ایمی حتی فکر می‌کند ویلیام از آن مردهایی است که ممکن بود با او قرار بگذارد؛ البته اگر در بخش روان‌پزشکی بیمارستان و به عنوان یک بیمار پارانوئید نمی‌دیدش.

شخصیت‌پردازی کتاب بخش دی را می‌توان منحصربه‌فرد دانست، زیرا هیچ‌یک از شخصیت‌ها مثل هم‌دیگر رفتار نمی‌کنند و تمایزات آن‌ها به‌قدری واضح است که در ذهن بمانند. اما مشکل اینجاست که گاهی به همان اندازه می‌توانند سطحی و نمادین باشند، تا یک شخصیت عمیق و چندلایه. گرچه خود ایمی را می‌توان یک شخصیت عمیق دانست، خصوصاً وقتی داستان به انتها می‌رسد، اما جید؟ جید سطحی‌تر است. گرچه نویسنده می‌خواست از طریق اشاره به زندگی سخت جید چنین عمقی را ایجاد کند، اما چندان موفق نبود، زیرا این اشاره‌ها در حد اشاره ماندند و به رفتار تبدیل نشدند.

شخصیت های کتاب بخش دی

تم و درون‌مایه کتاب

فلش‌بک‌هایی که در کتاب روایت می‌شوند نشان‌دهنده‌ی تأثیر گذشته در زمان حال‌اند؛ اینکه گذشته‌ی تاریک جید و ایمی و رازهای میان این دو نفر چطور یک شیفت شب معمولی را به فاجعه‌ای هراس‌انگیز تبدیل می‌کنند. به علاوه، تم راوی غیرقابل اعتماد و پایان‌بندی غافلگیرکننده هویت‌ها و نقش شخصیت‌های مختلف در داستان را زیر سوال می‌برد و باعث می‌شود در پایان بار دیگر رفتار شخصیت‌ها را مرور کنیم. همچنین، یک فضای دربسته و عدم امکان خروج حس گیرافتادن را به خواننده منتقل می‌کند که به وحشت و تنش داستان می‌افزاید.

زمان رمان

رمان بخش دی فقط در حدود ۱۳ ساعت رخ می‌دهد و البته فصل‌هایی از این رمان نیز به گذشته‌ی جید و ایمی، یعنی هشت سال قبل، می‌پردازند. در ابتدای هر فصل ساعات باقی‌مانده تا صبح ذکر می‌شوند و این شمارش ساعت‌ها به تنش و سرعت داستان اضافه می‌کنند.

فضاسازی و لوکیشن

داستان در یک بخش خطرناک و امنیتی در بیمارستان روان‌پزشکی در ایالت لانگ آیلند رخ می‌دهد. درهای بخش دی فقط با یک کد چند رقمی خاص باز می‌شوند که در اختیار پزشک اتند، ایمی و کمرون و کارکنان بخش از جمله رامونا قرار دارد. این بخش شامل اتاق‌های مختلف و یک ایستگاه پرستاری است که درست مثل معماری بقیه‌ی قسمت‌های بیمارستان دایره‌شکل است.

درهای بسته، قطعی آنتن و اینترنت، قطع‌ووصل‌شدن چراغ‌ها و توصیف صداهایی مثل کوبیده‌شدن در آهنی سلول انفرادی و چشم‌هایی که به ایمی خیره‌اند، همگی در افزایش تنش داستان نقش دارند و حس وحشت و گیرافتادن را به خواننده منتقل می‌کنند.

فضاسازی بسته، سرد و محدود رمان بخش دی حس یک هزارتوی روانی می‌سازد. لوکیشن فقط یک پس‌زمینه نیست؛ بلکه خودش شخصیت سوم داستان است که هر حرکت ایمی و بیماران را محدود و پرتنش می‌کند.

هدف و پیام‌های اصلی کتاب

  •   از اهداف این کتاب نگه‌داشتن خواننده در حالت تعلیق و کشف راز تا آخرین لحظه است. مک‌فادن استاد خلق داستان‌هایی است که نمی‌توان آن‌ها را زمین گذاشت.
  • هیچ‌کدام از شخصیت‌ها قابل‌اعتماد نیستند، حتی زمانی که به نظر می‌رسد می‌شود به کسی اعتماد کرد، فصل بعدی خلافش را ثابت می‌کند. تردید و سردرگمی ایمی و کشمکش‌های درونی او احساسات خواننده را عمیقاً درگیر می‌کند.
  •  از دیگر هدف‌های کتاب بخش دی، نشان‌دادن نقش بیماری‌های روانی ارثی مثل دوقطبی در زندگی است. اینکه چطور برخورد نامناسب با چنین افرادی به نتایج فاجعه‌باری منتهی می‌شود.
  • اینکه گذشته تا چه اندازه می‌تواند روی حال تأثیر بگذارد و تا کجا می‌شود از آن گریخت؟

ژانر کتاب بخش دی و سبک نگارش

در کتاب بخش دی همه چیز حول محور ترس، بی‌اعتمادی و گیرافتادن در فضایی بسته می‌چرخد و نویسنده بیشتر بر حالات روانی، برداشت‌های شخصیت اصلی داستان، ایمی، و ترس‌های درونی او می‌چرخد تا اکشن و خون و خون‌ریزی؛ بنابراین می‌توان گفت بخش دی یک تریلر روان‌شناختی است. به علاوه، آشکارسازی تدریجی معماها و انگیزه‌ی شخصیت‌ها این کتاب را به یکی از جذاب‌ترین کتاب‌های معمایی تبدیل می‌کند. به طور کلی می‌توان کتاب بخش دی را یک تریلر روان‌شناختی‌معمایی دانست.

سبک نگارش نیز پُرسرعت، با فصل‌های کوتاه و قلاب‌های پایانی است که باعث می‌شود خواننده فوراً به سراغ فصل بعدی برود. این سبک نگارش دل‌کندن از کتاب بخش دی را دشوار می‌کند. فلش‌بک و افشای تدریجی گذشته نیز باعث می‌شود قطعه‌های این معما کم‌کم کنار هم قرار بگیرند و انگیزه‌ها آشکار شوند.

روایت و زاویه دید

 در بخش دی هرچه می‌بینیم از زاویه دید ایمی است. آن‌چه ایمی می‌بیند و انجام می‌دهد. خواننده فقط با برداشت‌های ذهنی ایمی مواجه است. به علاوه، مک‌فادن با استفاده از تکنیک راوی غیرقابل‌اعتماد تنش و شک را حتی بعد از پایان داستان نیز نگه می‌دارد؛ یعنی این تکنیک باعث می‌شود خواننده باور کند حتی آن‌چه ایمی می‌بیند ممکن است واقعیت نداشته باشد. روایت داستان در زمان حال رخ می‌دهد که حسِ حضور در لحظه و اضطراب را بالاتر می‌برد.

بازخوردها و نقدهای ادبی

کتاب بخش دی از فریدا مک فادن چندین ماه در فهرست صد کتاب برتر در ژانر تریلر روان‌شناختی در آمازون باقی ماند. همچنین، این کتاب نقدهای مثبت بسیاری دریافت کرده است. بوک‌لیست درباره‌ی این کتاب می‌گوید: «منتظر چه هستید؟ کتاب را بخرید و کمربندهای خود را ببندید، چون قرار است سواری محشری را تجربه کنید.» به علاوه، مجله‌ی Kirkus Reviews این کتاب را یک اثر برتر در ژانر یک شب کابوس‌وار (the night-on-the-nightmare-ward) توصیف کرد.

بخش D

نویسنده: فریدا مک فادن

گوینده: سپیده مالمیر

انتشارات: انتشارات ماه آوا

نظرات خوانندگان درباره کتاب بخش دی

کتاب بخش دی توانست نظر مثبت اغلب خوانندگان را جلب کند. برخی از خوانندگان به فضای پُرتنش و حیرت‌آور کتاب و پیچش‌های داستانی بی‌وقفه آن اشاره کرده‌اند که باعث می‌شود در طول مطالعه نفستان را حبس کنید. و بسیاری از خوانندگان بیان کرده‌اند که کتاب بخش دی را در کمتر از ۲۴ ساعت به اتمام رسانده‌اند که این گواهی است بر خوش‌خوان بودن و روایت پُرتعلیق مک‌فادن.

برخی نیز به جنبه‌های انسانی و تأمل‌برانگیز این کتاب اشاره کرده‌اند. به‌خصوص اختلال روانی جید که به او به ارث رسیده بود و نقشی در به وجود آوردنش نداشت، اما کل زندگی‌اش داشت با آن دست‌وپنجه نرم می‌کرد. البته برخی از خوانندگان نیز به کُندشدن روند داستان در میانه‌ی کتاب اشاره کرده‌اند و به نظرِ برخی کتاب بخش دی به آن اندازه که باید ترسناک نبود.

می‌توانید کتاب بخش دی را از طاقچه خریداری و دانلود کنید. همچنین، برای مطالعه‌ی جملات قشنگ کتاب بخش دی نیز می‌توانید به سایت طاقچه سر بزنید.

جمع‌بندی

کتاب بخش دی از فریدا مک‌فادن کتابی محبوب و پرفروش به شمار می‌رود که موفق شده است نقدها و نظرات مثبتی را به خود جلب کند. بخش دی اثری مهیج، روان‌شناختی و با گره‌های رازآلود و پُرتعلیق است. فضای دلهره‌آور و پیچش‌های داستانی متعدد مطالعه‌ی این کتاب را هیجان‌انگیز و لذت‌بخش می‌کند. داستان این کتاب در یک بخش خطرناک و امنیتی روان‌پزشکی به نام بخش دی رخ می‌دهد. جایی که ایمی برنر، دانشجوی سال سوم پزشکی، باید یک شب را در آن بگذراند. ایمی در کابوس خودش قدم می‌گذراد؛ کابوسی که شاید هیچ‌وقت نتواند از آن خارج شود.   

اگر این مطلب را دوست داشتید، پیشنهاد می‌کنیم که مطلب زیر را هم مطالعه کنید

33 بازدید
برچسب ها
بستن تبلیغ
خرید کتاب صوتی با تخفیف

فاطمه عبدالهی هستم، متولد ۱۳۸۴ و دانشجوی کارشناسی حقوق دانشگاه شهید بهشتی تهران. کتاب‌ها از کودکی مأمن امن زندگی‌ام بودند و اکنون نیز برای گریز از گرداب روزمرگی به این دنیای خیال‌انگیز پناه می‌برم. نویسندگی برای من فقط علاقه نیست، بلکه راهی است برای روایت‌کردن واقعیت، نظم‌دادن به افکارم و ساختن جهانی تازه. مسیر نوشتن برای من از سنین نوجوانی و داستان‌های کودکانه آغاز شد تا درنهایت به نگارش داستان‌های بلند جنایی، ویراستاری، نقد و معرفی کتاب‌ها‌ رسید. از مطالعه‌ی کتاب‌های تاریخی، فلسفی، حقوقی و رمان‌های جنایی‌معمایی لذت می‌برم و معتقدم معرفی کتاب‌های خوب به دیگران راهی‌ است برای تشکر از نویسنده‌ی آن کتاب که تجربه‌ای چنین خوشایند برایم رقم زده است. مدتی‌ است که افتخار همکاری با پلتفرم طاقچه را دارم و برای وبلاگ یادداشت‌هایی در باب معرفی و نقد کتاب‌های مختلف می‌نویسم. فعالیت به عنوان نویسنده در پلتفرم طاقچه فرصتی‌ است که باعث می‌شود پیوندم با دنیای کتاب‌ها عمیق‌تر و حرفه‌ای‌تر و «نوشتن» تبدیل به جزئی جدایی‌ناپذیر از زندگی‌ام شود.


اشتراک گذاری یادداشت
0 0 رای
امتیاز مطلب
اشتراک
اطلاع از
guest
0 دیدگاه ها
بازخورد داخلی
نمایش همه کامنت ها
یادداشت های مشابه

دانلود کتاب از اپلیکیشن طاقچه

نصب طاقچه