معرفی بهترین کتاب‌های داستان پسرانه

داستان از جایی شروع شد که هوشی تصمیم گرفت یک تابلو دستش بگیرد و بگوید من یک موش نیستم. فکر می‌کنید دلیل این کارش چه بود؟ به نظر هوشی موش‌ها موجودات کوچک و ضعیفی بودند که از عهده‌ی هیچ کاری برنمی‌آمدند. مادر هوشی از او پرسید خوب حالا می‌خواهی چه چیزی باشی؟ و این سؤال باعث شروع ماجراهای هیجان‌انگیز موش کوچولو شد. او هر روز به کنار مرداب می‌رفت و به این فکر می‌کرد که چه چیزی باشد. او هر روز خود را جای یک حیوان دیگر جا می‌زد و سعی می‌کرد مانند آن‌ها باشد؛ اما با مشکلات زیادی روبه‌رو می‌شد. این کتاب ماجراجویانه در کنار لذت‌بخش‌بودن برای پسرها، ذهن آن‌ها را نیز درگیر می‌کند. این سؤال برایشان پیش می‌آید که علت وجود هر موجودی در جهان چیست. می‌توانید با کودک خود به گفت‌وگو درباره‌ی توانایی‌های هر موجود در جهان بپردازید. این کتاب با پرداختن به موضوعاتی چون دوستی و حل مسئله می‌تواند این مهارت‌ها را در کودکان تقویت کند.

مجموعه‌ی فرانکلین از آن کتاب‌هایی است که هر والدی باید آن را داشته باشد. هر کتاب این مجموعه به یک مسئله و چالش کودکان می‌پردازد. کتاب فرانکلین از تاریکی نمی‌ترسد به موضوع مهمی به نام ترس می‌پردازد. فرانکلین از لاکش می‌ترسد چون فکر می‌کند چند تا غول و هیولا داخل آن زندگی می‌کنند. او حاضر نیست به داخل لاکش برود و آن را دنبال خودش می‌کشد. روزی راه می‌افتد تا از بقیه کمک بگیرد. در مسیر راهش به یک اردک، یک شیر، یک خرس قطبی و یک پرنده برخورد می‌کند. فرانکلین متوجه می‌شود که آن‌ها هم از یک چیزی می‌ترسند. شیر از صدای بلند می‌ترسد و اردک از غرق‌شدن، پرنده از سقوط می‌ترسد و خرس قطبی از یخ‌زدن. ماجرای فرانکلین در این کتاب به بچه‌ها این را می‌گوید که ترسیدن اشکالی ندارد و هر کسی می‌تواند از چیزی بترسد. روبه‌روشدن با ترس‌ها و پیداکردن راه‌حل برای آن ترس می‌تواند به ما در مواجهه با آن کمک کند.

بابابرفی از آن کتاب‌های نوستالژی است که نسل‌های گذشته با آن خاطره دارند. جبار باغچه‌بان که از مربیان کودک نیز بوده این کتاب را نوشته است. بچه‌ها در زمستان برای دیدن پدربزرگشان راهی خانه‌ی او می‌شوند. روزی تصمیم می‌گیرند با برف‌های بر زمین‌نشسته آدم برفی درست کنند. آدم برفی خیلی شبیه پدربزرگشان می‌شود و آن‌ها اسم او را بابابرفی می‌گذارند. بابابرفی ناگهان به حرف می‌آید و می‌گوید حالا که شما من را ساخته‌اید هر کاری بگویید انجام می‌دهم. بچه‌ها از او می‌خوهند نان بپزد اما نمی‌دانند که آب و آتش هرگز با هم کنار نمی‌آیند. نثر این کتاب بسیار خوش‌آهنگ است و گاهی از شعر هم استفاده شده است که می‌تواند برای بچه‌ها جذاب باشد. دو مفهوم عمیق در این کتاب با زبانی ساده بیان شده است. یکی اینکه آدم‌ها برای زندگی تلاش می‌کنند و دیگری اینکه یاد و خاطره‌ی کارهای خوب آدم‌ها حتی پس از رفتنشان در ذهن‌ها باقی می‌ماند.

پسربچه‌ها عاشق ماشین‌ها هستند. آن‌ها دوست دارند اسم ماشین‌ها و ویژگی‌های آن‌ها را به خاطر بسپارند. مطمئناً آن‌ها از این کتاب خوششان خواهد آمد چون علاوه‌بر معرفی تعدادی از ماشین‌های مختلف تصاویر رنگ‌ووارنگ کتاب بسیار نظر آن‌ها را جلب خواهد کرد. کتاب ماشین‌ها در مجموعه‌ی سلام دنیای نشر پرتقال قرار داد و در آن ویژگی برخی از ماشین‌های مختلف را بیان می‌کند؛ مثل ماشین آتش‌نشانی، ماشین برقی، تراکتور، کامیون و تاکسی. اطلاعات خوبی درباره‌ی ماشین‌ها برای خردسالان و کودکان در این کتاب وجود دارد. کتاب‌های دیگر این مجموعه نیز برای آگاهی درباره‌ی موضوعات دیگر می‌تواند انتخاب خوبی برای بچه‌ها باشد.

پسربچه‌هایی که عاشق کتاب‌خواندن هستند حتماً از این کتاب خوششان خواهد آمد حتی اگر اینطور نباشد هم دنبال‌کردن داستان یک اژدهای کتابخوان می‌تواند برایشان جذاب باشد. فرانکلین اژدهای کتابخوانی است که دوست دارد درباره‌ی کتاب‌هایی که می‌خواند با بقیه صحبت کند؛ اما مردم از او می‌ترسند و فرار می‌کنند تا اینکه او با لونا آشنا می‌شود. دخترک موقرمزی که مثل فرانکلین عاشق کتاب‌هاست و اژدهای مهربان داستان را درک می‌کند. آن‌ها تصمیم می‌گیرند یک کتابفروشی پرنده تأسیس کنند. این کتاب حس خوب و مثبت یک کتابخوان را به بچه‌ها منتقل می‌کند و به آن‌ها می‌گوید در این جهان حتماً کسی وجود دارد که ما را درک کند. می‌توان به آرامی با دیگران ارتباط برقرار کرد و کتاب‌ها می‌توانند پل این ارتباط باشند.

صلح از مفاهیم بنیادی است که خوب است بچه‌ها از کودکی با آن برخورد کنند و آن را بیاموزند. تیستو سبز انگشتی اثر نویسنده‌ی فرانسوی، موریس دروئون، است. دروئون در این کتاب شخصیتی را خلق کرده است به نام تیستو. این پسربچه یک قابلیت ویژه دارد. او می‌تواند با انگشتانش باعث رشد گیاهان در هر جایی شود. او پی می‌برد که با این قابلیت می‌تواند مکان‌های تلخ و زشت را به مکان‌هایی زیبا و پر از زندگی تبدیل کند. کودکان با خواندن این کتاب به اهمیت طبیعت و زیبایی‌های آن پی می‌برند و می‌بینند که این طبیعت است که به زندگی معنا می‌بخشد. آن‌ها همچنین زیبایی صلح را در این کتاب نظاره می‌کنند.

دری دختری شش ساله و ته‌تغاری خانواده است. دنیای او به دو بخش تقسیم شده؛ دنیای واقعی و دنیای خیالی. او در دنیای واقعی یک پدر، یک مادر، یک خواهر بزرگ‌تر و یک برادر بزرگ‌تر دارد. دو دوست به نام‌های رزالین و جورج دارد. در دنیای خیالی یک دشمن، یک نگهبان و یک دوست دارد که زیر تختش می‌خوابد. دری تازه به کلاس اول رفته است و خواندنش کمی از بقیه ضعیف‌تر است. داستان از جایی شروع می‌شود که معلم کلاس بچه‌ها را گروه‌بندی‌ می‌کند تا هر روز یک کتاب با هم بخوانند. دری و جورج با هم هم‌گروهی می‌شوند و کتاب‌هایی درباره‌ی حیوانات می‌خوانند. روزی از یکی از کتاب‌ها یک بره‌ی سیاه می‌پرد بیرون و این شروع ماجراهای دردسرساز بعدش است. ویژگی‌های دری با بچه‌های شش ساله مشابه است و بچه‌ها می‌توانند با او هم‌ذات‌پنداری کنند. این کتاب به تقویت تخیل بچه‌ها بسیار کمک می‌کند و می‌تواند بستری باشد برای صحبت بچه‌ها درباره‌ی خیال‌هایشان.

گاهی غرزدن زیاد می‌تواند شرایط را سخت‌تر کند. خرس کوچولو همراه با خانواده‌اش در پاپانا زندگی می‌کند. آنجا گاهی هوا آفتابی، گاهی بارانی و گاهی برفی است. این خانواده عادت دارند که در هر شرایطی غر بزنند و از همه چیز گله کنند. پری‌های آسمان تصمیم می‌گیرند به آن‌ها درسی بدهند. سروکله‌ی یک ماهی آرزو در رودخانه‌ی پاپانا پیدا می‌شود و هر ای کاشی که از زبان خانواده‌ی خرس‌ها بیرون می‌آید را برآورده می‌کند. باید دید چه چیزی انتظار این خانواده را می‌کشد. خوب است که بچه‌ها این را بدانند که گاهی شرایط دست ما نیست و غرزدن چیزی را حل نمی‌کند بلکه ممکن است همه چیز را به‌هم‌بریزد. 

خیلی از روزها هستند که والدین با عصبانیت و خشم بچه‌ها روبه‌رو می‌شوند و هیچ دلیلی هم برای آن پیدا نمی‌کنند. به همان اندازه که والدین نمی‌دانند آن خشم از کجا سروکله‌اش پیدا شده بچه‌ها هم آگاه نیستند که چرا الان عصبانی و خشمگین هستند. پسربچه‌ی داستان هم یک روز پر از خشم را آغاز کرده است که ناگهان یک موجود قرمز عصبانی از دهانش خارج می‌شود. پسربچه کم‌کم با موجود جدید که خشم قلمبه نام دارد دوست می‌شود و کلی خرابکاری بار می‌آورند؛ اما از یک جایی به بعد دیگر پسر داستان حریف خشم قلمبه نمی‌شود و می‌خواهد او را متوقف کند.

پیت گربه‌ای است که با شور و شوق فراوان می‌خواهد برای روز اول مدرسه آماده شود. او می‌خواهد خیلی عالی جلوه کند و برای همین از اطرافیانش می‌پرسد که چه لباسی بپوشد. هر کسی نظری می‌دهد و مجموع نظرات آن‌ها به مجموعه لباس‌هایی تبدیل می‌شود که پیت را به شکلی بامزه درمی‌آورد. هر تکه از لباس‌هایی که پیت پوشیده است به تنهایی زیباست اما در کنار هم ترکیب عجیبی را ساخته است و با هم هم‌خوانی ندارد؛ چون حاصل نگاه و نظرات دیگران است. لباس‌های عجیب‌وغریب پیت نشان می‌دهد که هر کس نوع نگاه و سلیقه‌ی خودش را دارد. توجه‌کردن به نظرات همه خوب است اما اینکه پیت بخواهد تمام آن نظرات را اعمال کند باعث نمی‌شود او به رضایت درونی برسد. خودباوری و اعتماد به نظرات و سلیقه‌ی خود چیزی است که پیت را از دیگران متمایز می‌کند و از او شخصیتی مستقل می‌سازد.

میگل پسرک شلخته‌ای است که تمام وسایلش در همه جای خانه پرت‌وپلاست. علاوه‌بر شلختگی نمره‌های افتضاح و بی‌نظمی هم باید به لیست خرابکاری‌های میگل اضافه شود. میگل یک تذکر از مادرش دریافت می‌کند که در طی سی روز باید اوضاع درست شود اگر اینطور نشود سید از خانه اخراج خواهد شد. سید اما خیلی اوضاع را جدی نمی‌گیرد و آن روز وحشتناک از راه می‌رسد. میگل واقعاً اخراج می‌شود؟ پس از اخراج چه اتفاقی برای او میفتد؟ این کتاب با زبان طنز مسائلی را که خانواده‌ها با پسران خود مواجه هستند بیان می‌کند و از راه‌حل‌های بامزه و خنده‌دار می‌گوید.

بابا لنگ‌دراز از آن کتاب‌های دلنشینی است که بچه‌ها دوست دارند بارها و بارها آن را بشنوند و بخوانند. ایجاد حس امنیت در کودکان از جانب پدر و مادر بسیار موضوع پراهمیتی است. در این کتاب ما شاهد جدایی یک پدر و فرزند در زمان رفتن به مهدکودک هستیم. کودک نگران این است که پدر بعد از تمام‌شدن زمان مهدکودک به دنبالش نرود؛ اما پدر با داستان و تخیل به او این اطمینان را می‌دهد که حتماً حتماً به دنبالش خواهد رفت؛ هر طور که شده. 

جواب‌دادن به سؤالاتی که بچه‌ها از والدینشان می‌پرسند گاهی بسیار سخت است و در این موقعیت‌ها کتاب‌ها می‌توانند ابزار کمکی خوبی باشند. خداحافظ راکون پیر بسیار زیبا و امیدوارانه از قصه‌ی مرگ می‌گوید. خرگوش کوچولو همیشه با راکون پیر بوده است و با او بزرگ شده است؛ اما حالا زمانی آن رسیده که راکون پیر به جهانی دیگر برود. این کتاب با نگاهی زیبا و امیدبخش برای بچه‌ها از مرگ می‌گوید.

آگاهی درباره‌ی محیط زیست و حفاظت از آن و فراگیری دانش اجتماعی از مهارت‌های لازمی است که این روزها کودکان باید آن را فرابگیرند. بن پسربچه‌ای است که با جغدی درون درختی نزدیک خانه‌اش ارتباط برقرار کرده است و او را دوست خود می‌داند. او جغد را آقای هوت صدا می‌زند؛ اما روزی که متوجه می‌شود قرار است درختی که خانه‌ی آقای هوت است بریده شود کلی غصه می‌خورد. او حالا باید به میدان رود و از خانه‌ی دوستش محافظت کند.

دوستی با یک اسکلت مگر امکان‌پذیر است؟ خود اسکلت کوچک داستان هم فکر می‌کند کسی حاضر نیست با او دوست شود مخصوصاً که یکی از دندان‌هایش افتاده است و به نظرش قیافه‌اش از همیشه ترسناک‌تر شده است. روزی دخترکی را می‌بیند که دندانش را چال می‌کند. از او می‌خواهد دندانش را به او بدهد تا از شر قیافه‌ی ترسناکش خلاص شود و بتواند دوست پیدا کند. دخترک می‌گوید به دندانش نیاز دارد چون می‌خواهد آرزویش برآورده شود. حالا آرزویش چیست؟ اینکه دوست پیدا کند. دخترک دلش به حال اسکلت می‌سوزد و دندانش را به او می‌دهد به شرط آنکه اسکلت او را برای پیداکردن دوست همراهی کند. دوستی اسکلتی داستانی است دوست‌داشتنی درباره‌ی دوستی و مهربانی.

چه می‌شود اگر داستان و بازی با همدیگر ترکیب شوند؟ کتاب آقا رنگی و گربه‌ی ناقلا با خلق داستانی که همراه با بازی است تفکر بچه‌ها را می‌آزماید. روزی که نقاش تصمیم می‌گیرد یک گربه بکشد اصلاً فکرش را هم نمی‌کرد که گربه از روی بوم نقاشی فرار کند و دنبال موش‌ها بیفتد. از قضا موش‌ها دوست‌های آقای نقاش هستند و آقای نقاش باید فکری برای این ماجرا کند.