سرگذشت ندیمه
نویسنده: مارگارت اتوود
مترجم: سهیل سمی
انتشارات: گروه انتشاراتی ققنوس
در تلاطمهای بیپایان و مهم قرن بیستم، در سایهی جنگ و ترس و هراس و ظهور حکومتهای ظالم و تمامیتخواه، ادبیات مثل همیشه در نقش پناهگاه ظاهر شد. در همین دوران آثار پادآرمانشهری خلق شدند تا هشداری بلند برای دنیایی باشند که مستقیم به سمت جهنم میرفت. پادآرمانشهر نقطهی مقابل آرمانشهر و راوی آیندهای هراسناک بود که رسیدن به آن بعید بهنظر نمیرسید! در واقع در اینگونه رمانها نویسنده آینده را خلق میکرد؛ آیندهای که در آن تمام ارزشها نابود شدهاند و نسل انسان در تاریکی عمیقی فرو رفته است.
این ژانر مهم از رمان «ما» اثر یوگنی زامیاتین شروع شد و به آثاری مثل «دنیای قشنگ نو»، «۱۹۸۴»، «میرا»، «سرگذشت ندیمه» و… رسید. «سرگذشت ندیمه» یکی از تکاندهندهترین و هولناکترین آثار پادآرمانشهری است که به زندگی زیر سایهی دولتهای تمامیتخواه و بیمسئولیت میپردازد و آیندهای تیره و تار را برای آمریکا ترسیم میکند. رمان رگههای زنانه دارد و با چنان جزئیات دقیقی نوشته شده که دل هر خوانندهای را تکان میدهد. با وجود اینکه سرگذشت ندیمه نزدیک چهل سال قبل منتشر شده، هنوز زنده است و در ذهن مخاطبش این سوال را تداعی میکند که با توجه به تحولات جهان، واقعاً چنین آیندهای تخیلی بهنظر میرسد؟ در ادامهی این یادداشت به نقد و بررسی این رمان مشهور میپردازیم. گفتنی است برای خرید کتاب سرگذشت ندیمه میتوانید به سایت طاقچه مراجعه کنید.
سرگذشت ندیمه
نویسنده: مارگارت اتوود
مترجم: سهیل سمی
انتشارات: گروه انتشاراتی ققنوس
«سعی میکنم زیاد فکر نکنم. حالا دیگر فکر کردن هم باید مثل چیزهای دیگر سهمیهبندی شود. خیلی از مسائل ارزش فکر کردن ندارند. فکر کردن فرصتهای آدم را از بین میبرد.»
این جملهها را میتوان چکیدهی کتاب «سرگذشت ندیمه» و بهطور کلی آثار پادآرمانشهری دانست. شما حق فکر کردن ندارید؛ دیگرانی هستند که خودشان را محق میدانند به جای شما فکر کنند، به جای شما تصمیم بگیرند و حتی به جای شما زندگی کنند. پادآرمانشهری به معنای ویران شدن آرمانهاست و برای نسل بشر هیچ آرمانی والاتر از آزادی نیست.
همهچیز از ترور رئیسجمهوری در ماساچوست شروع میشود. گروه ناشناسی با عقاید افراطی مذهبی حکومت را بهدست میگیرند و جمهوری گیلیاد را تشکیل میدهند. گیلیاد قاتل زندگی است؛ حکومتی ضد زن که زنها را تنها ابزاری برای تولید مثل میداند. در این حکومت همهچیز نابود شده؛ محیطزیست، جامعه، روابط و اخلاقیات.
در گیلیاد تمام قراردادها و قوانین قبلی از جمله طلاق، سقط جنین و ازدواج مجدد لغو میشود و زنان تبدیل به اموال مردان میشوند و تمام حقوق مدنی و اجتماعیشان از بین میرود. ناظرهای حکومت با نام «چشمهای خدا»، مدام افراد را زیر نظر دارند و خفقان به شدت بر زندگی افراد سایه انداخته است.
زنها در این حکومت باید بر اساس طبقهشان لباس بپوشند. بالاترین طبقه یعنی همسران فرماندهان لباس سبزآبی بر تن دارند، ندیمهها لباس قرمز، عمهها که مسئول آموزش کلفتها هستند لباس قهوهای، مارتاها (زنان ناباروری که کار و آشپزی می کنند) لباس سبز و…
در این بین ندیمهها تنها ابزارهایی برای باروری هستند. زنانی قرمزپوش که حق خواندن و نوشتن و حتی حرف زدن ندارند و برای باروری به خانهی فرماندهان تعیین شده میروند چون در این حکومت بسیاری از افراد عقیم شدهاند. هر فرماندهای که همسرش قادر به فرزندآوری نیست، یک ندیمه دریافت میکند و در صورت تولد فرزند ترفیع میگیرد؛ ندیمه هم به خانهی دیگری میرود تا فرزند دیگری به دنیا بیاورد. داستان از نگاه یکی از همین ندیمهها روایت میشود؛ «آفرد»، زنی که قبلاً زندگی خوبی با همسر و دخترش داشته و حالا سعی میکند در این فضای وهمآلود، هویتش را نگه دارد. آفرد هنوز گذشته را به یاد دارد و نمیخواهد فراموش کند، هر چند تمام سعی گیلیاد بر این است که گذشته را از زنها بگیرد و به آنها بقبولاند زندگی همین است که هست! با تمام تلاش سران گیلیاد، جنبشهایی برای پس گرفتن زندگی پدید آمدهاند.
سرگذشت ندیمه تلنگری است بر تعصب و ظلم. اگرچه امروزه زنها بسیاری از حقوقشان را بهدست آوردهاند و نگاهها به حقوق زن تغییر کرده است، بااینحال رمان آتوود هنوز میتواند هشداری برای آینده باشد. در ضمن کتاب بهغیر از مسئلهی زنان دغدغهی محیطزیستی نیز دارد و در اینباره هشدار داده است.
مارگارت آتوود در اثر مشهورش جهانی را ترسیم کرده که وقوعش چندان هم غیر ممکن بهنظر نمیرسد؛ در واقع رمان آینهای جادویی است که به جامعهی جهانی نشان میدهد اگر در مقابل حکومتهای تمامیتخواه، آسیبهای زیستمحیطی، نقض حقوق زنان و… سکوت کند، چه چیزهایی در انتظارش است.
آتوود استاد پرداختن به جزئیات و استفاده از نمادهاست. همین مهارت باعث شده سرگذشت ندیمه در ذهن مخاطب کاملاً باورپذیر ساخته و پرداخته شود و صرفاً اثری تخیلی بهشمار نیاید.
گیلیاد برگرفته از نام شهری در اردن است و در عهد عتیق از آن یاد شده است.
چشمهای ناظر نماد حکومتهای تمامیتخواهی هستند که در تمام ابعاد زندگی و حتی در ذهن و فکرتان سرک میکشند چون از آزادی، از رویاپردازی و از جسارت وحشت دارند و میخواهند بالهای افکار شما را بچینند.
عقیم بودن بسیاری از مردم میتواند هشداری برای تغذیهی غلط، هوای آلوده، مواد سمی و سبک زندگی ویرانکننده باشد.
ندیمهها و بهخصوص راوی یعنی آفرد نماد زناناند! زنان ستمدیدهای که هویت و شخصیتشان را از دست میدهند و تنها به مثابهی ابزار تولید مثل و جنس دوم شناخته میشوند. با وجود گذشت سالها از زمان انتشار کتاب، هنوز در گوشههایی از دنیا با زنان اینگونه رفتار میشود. در این کتاب ما با این زنان همراه میشویم و میتوانیم رنجشان را به شکل ملموسی درک کنیم. نویسنده هشدار میدهد که به بند کشیدن زنان به بند کشیدن زندگی و انسانیت است و نباید در مورد حقوق زنان سکوت کرد و بیتفاوت بود.
همانطور که گفتیم رنگها در این شاهکار نویسنده نقش بسیار مهمی دارند. لباسهای ندیمهها به رنگ قرمز است و نمادی از باروری، قدرت جنسی، شور و اشتیاق و حیاتبخشی بهشمار میرود. لباس همسرهای فرماندهها سبزآبی است و نشانهی غم و تسلیمشدن محسوب میشود. عمهها به عنوان محافظان ندیمهها لباس قهوهای به تن دارند که نمادی از قدرت و صلابت است. زنان عقیم، بیوهها، طرد شدهها و مجرمها لباسهای مندرس خاکستری به تن دارند که در واقع نمادی از بیاهمیتی و طردشدگی آنهاست.
و بهطور کلی سرگذشت ندیمه نماد حکومتهای دیکتاتور و افراطگر است. حکومتهایی متعصب و ظالم که دشمن آزادی، رهایی و تمام آرمانهای بشری هستند. احاطهی این حکومتها بر جهان میتواند به ضرر همهی انسانها تمام شود و آیندهی بشر را به نابودی و انحطاط بکشاند.
اتوود درست سه ماه بعد از شروع جنگجهانی دوم بهدنیا آمد. کودکی پرالتهابی را تجربه کرد و در نوجوانی و جوانی شاهد تلاطم جهان بود. او سرگذشت ندیمه را در بهار سال ۱۹۸۴، در برلین غربی و در جوار دیوار برلین نوشت. بنابراین میشود گفت آتوود جنگ و دیکتاتوری را خوب میشناسد و زیر سایهی اختناق زندگی کرده است. آتوود میداند دیکتاتورها چطور تا آخرین ذرهی زندگی را میبلعند. حکومت توصیف شده در سرگذشت ندیمه را میشود برآیندی از تمام حکومتهای دیکتاتوری دانست. سلب آزادیهای اجتماعی و فردی افراد، نظارت بر زندگی شخصی آنها، القای این تفکر که تنها راه سعادت همین است، تبعیضهای جنسیتی، طبقهبندی مردم، استفاده از مذهب بهعنوان ابزار، نابود کردن محیطزیست، بهرهبرداری از افراد ضعیفتر جامعه و… همهوهمه از ویژگیهای حکومتهای دیکتاتور هستند. او بهخوبی توانسته از پس توصیف این حکومتها بربیاید و اضطراب زیستن در چنین فضایی را برای خواننده ترسیم کند.
طبق بررسیها هر وقت جهان با بحران یا جنگ یا اتفاق سیاسی مهمی روبهرو شده، بازار مطالعهی سرگذشت ندیمه هم داغ شده است. در ضمن این کتاب بسیاری از رکوردها را جابهجا کرده و چه در دنیای ادبیات و چه در دنیای سینما، مخاطبان بسیار زیادی دارد. این نشان میدهد مردم با اهالی گیلیاد همذاتپنداری میکنند و آتوود توانسته بهخوبی آیندهی حکومتهای دیکتاتوری را نشان بدهد و در نقش یک هشداردهنده عمل کند.
بخشی از کتاب صوتی سرگذشت ندیمه را بشنوید.
سرگذشت ندیمه
نویسنده: مارگارت اتوود
گوینده: مینو طوسی
انتشارات: آوانامه
این اثر علاوهبر خوانندگان، تحسین و تمجید منتقدان و نشریات را نیز برانگیخت. بسیاری از منتقدان صراحت و جزئیات اثر او را ستودند و از آن بهعنوان اثری هشداردهنده یاد کردند. در ادامه بعضی از نظرات را با هم مرور میکنیم:
واشنگتن پست: «سرگذشت ندیمه رمانی است آمیخته با طنز، هراس و هشدار که از تلفیق تاریک سیاست و روابط زن و مرد بهشکلی هنرمندانه پرده برمیدارد. رمان اتوود به لحاظ تخیل آیندهنگرش، از جهاتی، کتاب ۱۹۸۴ اثر اورول را تداعی میکند.»
روزنامه هیوستون کرونیکل: «اتوود بسیاری از احتمالات امروزی را انتخاب میکند و آنها را به منطق و نتیجهگیریهای دلخراش خود میکشاند. رمانی عالی درباره مسیرهایی که زندگی ما در حال حرکت است… تا زمانی که هنوز مجاز است، آن را بخوانید.»
آمازون: «خنده دار، غیرمنتظره، هولناک، و در کل قانع کننده، سرگذشت ندیمه در عین حال استفاده از طنز تند، هشداری هولناک است.»
نیویورکتایمز: «طنز تلخی که نویسنده ماهرانه به کار برده، باعث شده تا اکثر کنشهای داستانی و گفتگوها همزمان خندهدار و هرسناک باشند.»
رمان سرگذشت ندیمه بهشکل رئال و از دیدگاه شخصیت اصلی یعنی آفرد روایت میشود. آفرد بدون اغراق و شعار و به شکلی صریح و بیپرده مشاهداتش را مینویسد و خواننده را به دل گیلیاد میبرد. نکتهی مثبت روایت توصیف جزئیات است که باعث میشود خواننده داستان را مثل یک فیلم سینمایی مقابل چشمانش احساس کند و شخصیتها را خوب بشناسد و باور کند.
نویسنده قلم تندوتیزی دارد و در طول روایتش به ورطهی زیادهگویی یا اغراق نمیافتد، بلکه با توصیف و فضاسازی میزان هولناک بودن گیلیاد را برای خواننده شرح میدهد. زبان داستان ساده و به دور از پیچیدگی است و نثر روان باعث میشود بدون اینکه درگیر بازیهای زبانی باشید، با داستان پیش بروید و گذر زمان را احساس نکنید.
مارگارت آتوود این روزها دیگر برای همه نامی آشناست. نویسندهی مشهور کانادایی که توانست رکوردهای زیادی را جابهجا کند و با آثارش برای همیشه در تاریخ ادبیات جهان ماندگار شود. سال ۱۹۳۹ بود که خانوادهی آتوود صاحب دختری شدند. مارگارت از همان سنین کم به کلمهها اشتیاق نشان داد و بعدها وارد رشتهی ادبیات دانشگاه تورنتو شد و بعد هم به دانشگاه ماساچوست راه پیدا کرد. او با تجربههای زیستهی تلخ و ارزشمندش توانست در آثارش به دیکتاتورها و زندگی در جامعهی خفقانآلود بپردازد. در ضمن او همیشه سعی کرده صدای همجنسهایش باشد و برای برابری حقوق آنها تلاش کند.
اگرچه آتوود با سرگذشت ندیمه و اقتباس سینمایی درخشان آن به شهرت رسید، ولی در طول نیمقرن تجربهی نویسندگی، آثار مهمی خلق کرده و کارنامهاش با جوایز ارزشمندی مزین شده است. «من بوکر»، «جایزه ی آرتور سی کلارک» و «گاورنر جنرال» و… بخشی از افتخارات او هستند. در ضمن او بیشتر از هر نویسندهی دیگری در جایزهی من بوکر کاندید شده و آثارش به زبانهای بسیاری ترجمه شدهاند و در فهرست پرفروشترین آثار قرار گرفتهاند.
تمام این عناوین و افتخارات را میشود ناشی از شناخت این نویسنده از انسان و دغدغهمندی او دانست. آتوود دنیا را خوب میبیند و بهعنوان یک نویسنده دغدغهی انسان را دارد. به همین دلیل است که کتابهایش سالها بعد از انتشار کماکان خوانده میشوند و مورد استقبال نسلهای جدید قرار میگیرند.
سرگذشت ندیمه مثل هر اثر مهم دیگری در ایران ترجمههای مختلفی دارد. ترجمهی سهیل سمی در نشر ققنوس، ترجمهی حبیب گوهریراد در نشر جمهوری، ترجمهی منیره ژیان در نشر آذرمیدخت.
از بین این ترجمهها ترجمهی سهیل سمی بیشتر مورد استقبال قرار گرفته است. این استقبال را میشود به دلیل نزدیکی به دنیای آتوود دانست. در ضمن ترجمه منیره ژیان نیز ترجمهی روان و خوبی است.
سال ۲۰۱۷ بود که سریال سرگذشت ندیمه از سوی کمپانی هولو منتشر شد. این سریال آنچنان مورد استقبال قرار گرفت که جوایز امی یکی از معتبرترین جوایز سریالها را از آن خود کرد. بهترین کارگردانی، بهترین فیلمنامهنویسی، نمرهی IMDB بالا، استقبال پرشور تماشاگران و… همهوهمه نشان میدهد که او در اثرش روی چه مسئلهی مهمی دست گذاشته است.
سریال سرگذشت ندیمه دوباره رمان را بر سر زبانها انداخت و باعث فروش فوقالعادهی آن شد. بسیاری معتقد بودند سریال حتی تاثیرگذارتر از رمان عمل کرده و بسیاری دیگر میگفتند نباید جزئیات درخشان کتاب را از دست داد. در بین آثار اقتباسی، کمتر فیلمی توانسته تا این حد به کیفیت کتاب نزدیک شود و چنین مورد استقبال قرار بگیرد.
استقبالهای بینظیر از رمان سرگذشت ندیمه و سریال اقتباس شده بر اساس آن نشان میدهد رفتن دنیا به سمت تاریکی و دیکتاتوری دغدغهای جمعی است. نشان میدهد همهی ما در ناخودآگاهمان میدانیم که جهل و عطش قدرت تا چه حد قدرتمندند و میتواند تمامی آرمانهایی را که نسل بشر با سالها تلاش به دست آورده نابود کنند و انسانها به سالها پیش برگردانند. چنین آثار در واقع تلنگریاند بر جهان که هرگز تاریکی و دیکتاتوری را دستکم نگیرد و از آن ساده عبور نکند.
دانلود کتاب از اپلیکیشن طاقچه