دانلود و خرید کتاب داستان زندگی من ایندرا نویی ترجمه مائده نصیری شریفی
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب داستان زندگی من

کتاب داستان زندگی من

معرفی کتاب داستان زندگی من

کتاب داستان زندگی من؛ کار، خانواده و آینده ما نوشتهٔ ایندرا نویی و ترجمهٔ مائده نصیری شریفی است و انتشارات میلکان آن را منتشر کرده است. این کتاب داستان زندگی مدیری فوق‌العاده است که در ابتدای قرن بیست‌ویکم سکان هدایت یکی از بزرگ‌ترین شرکت‌های دنیا را در دست داشت.

درباره کتاب داستان زندگی من 

کتاب داستان زندگی من زندگی‌نامه‌ای بسیار صمیمی درباره‌ٔ مدیرعامل سابق شرکت پپسی‌، ایندرا نویی است. وی به‌مدت دوازده سال یکی از تحسین‌شده‌ترین مدیران عامل در دنیا بود و توانست تعریفی جدید از رهبر فوق‌العاده ارائه کند. نویی اولین زن رنگین‌پوست مهاجر بود که یکی از پنجاه شرکت بزرگ امریکا را مدیریت می‌کرد. او یکی از بهترین افرادی است که در زمان ما از قابلیت تفکر استراتژیک برخوردار است. نویی با نگاه منحصربه‌فردش شرکت پپسی‌کو را کاملاً متحول کرد و تلاش کرد این مؤسسه را به‌سمت تعالی سازمانی و استفاده از محصولات سالم‌تر و متناسب‌تر با محیط‌زیست هدایت کند. داستان زندگی من نگاهی صمیمی به زندگی حرفه‌ای افسانه‌ای نویی و تمام فداکاری‌های او در این راه است.

در داستان زندگی من، نویی دست ما را می‌گیرد و با زبانی جذاب و گاهی همراه با طنزی دلنشین به دل اتفاقاتی می‌برد که از دوران کودکی تا زمان تحصیلش در دانشگاه ییل رخ داده و شخصیتش را شکل داده است. او در این کتاب کاملاً صادق است و صداقتش در شرح اتفاقاتی که از سرگذرانده تا به این موقعیت برسد سبب جذاب‌تر شدن داستان کتاب شده است.

نویی برای اولین بار درباره‌ٔ مشکلاتی حرف می‌زند که در مسیر کاری و با بزرگ‌ترشدن خانواده‌اش تجربه‌ کرده است و صادقانه درس‌هایی را شرح می‌دهد که در این راه یاد گرفته است.

خواندن کتاب داستان زندگی من را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران کتاب‌های سرگذشت‌نامه پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب داستان زندگی من

«در آی‌آی‌ام کلکته با مردها سر کلاس می‌رفتم، مردها به ما درس می‌دادند و کارهایی را که مردها ارائه کرده بودند مطالعه می‌کردم تا وارد صنایعی شوم که در انحصار مردها بود. اما کتاب‌های انگشت‌شماری هم از نویسندگان زن خواندم که سبب شد احساس آرامش کنم، چون می‌دیدم جنبش زنان در سراسر جهان فراگیر شده است. ما حرف می‌زدیم و من احساس می‌کردم به ما احترام می‌گذارند. مردها هیچ‌وقت ما را به چشم رقیب نمی‌دیدند. استادان و هم‌کلاسی‌هایمان می‌خواستند موفق شویم. ما غریبه بودیم، چون اولین نسل از زن‌هایی بودیم که وارد دانشگاه مدیریت حرفه‌ای می‌شدند و، درمورد من، حتی وارد دنیای تجارت. بنابراین، خاص بودیم. می‌دانستم روی قله‌ای بزرگ‌تر خواهیم ایستاد.

بعد از جنگ‌جهانی دوم، زنان هندوستان را تشویق می‌کردند به دانشگاه بروند و مدرک بگیرند. جواهر لعل نهرو، اولین نخست‌وزیر هند، این موضوع را به‌شدت در اقشار اجتماعی گوناگون تبلیغ می‌کرد تا هم سطح سواد را بین زنان فقیر جامعه افزایش دهد و هم بتواند فارغ از جنسیت از باهوش‌ترین افراد جامعه بهره ببرد. اما زنان جوان به‌شدت به‌دلیل سنت‌های خانوادگی و مسائل مالی تحت فشار بودند و معمولاً همیشه، بدون توجه به استعداد و شایستگی، برادرانشان در اولویت قرار می‌گرفتند. خانوادهٔ مادرم سه پسر و پنج دختر داشت و فقط توانست هزینهٔ دانشگاه‌رفتن یکی از دخترها را بپردازد. متأسفانه، مادرم این فرصت را نداشت! همیشه به ما می‌گفت که چقدر این وضعیت برایش ناامیدکننده بوده است. و سپس با سرفرازی اضافه می‌کرد: «حتی اگه من و پدرتون مجبور بشیم غذا نخوریم تا هزینهٔ تحصیل شما رو بدیم، شما رو می‌فرستیم دانشگاه.»

وقتی زنی از دانشگاه فارغ‌التحصیل می‌شد، باز هم همه انتظار داشتند ازدواج کند، بچه بیاورد و خانواده را بچرخاند. او باید برای تأمین مالی به شوهرش و خانوادهٔ او متکی می‌شد. کارکردن در بیرون از خانه موردتأیید نبود. برخی زنان معلم می‌شدند، کار دفتری می‌کردند، پرستار می‌شدند یا در خُرده‌فروشی‌ها کار می‌کردند. اما بسیاری از آن‌ها وقتی به شوهر مناسبشان معرفی می‌شدند، کار را رها می‌کردند. فقط تعداد اندکی از زن‌ها به کار خود ادامه می‌دادند، به‌خصوص زن‌های دورگهٔ هندی – انگلیسی که از خانواده‌هایی پیشرو بودند و یا زن‌های خانواده‌هایی که از لحاظ مالی مشکل داشتند. احتمال کارکردن زن‌های برهمنی در بیرون از خانه خیلی کم بود، حتی زن‌هایی که تحصیلات عالی داشتند هم از این قاعده مستثنی نبودند.

وقتی این تضادها بررسی می‌شود، می‌بینیم که در هندوستان به زن‌ها احترام زیادی گذاشته می‌شد و آن‌ها را می‌پرستیدند. «مادر» محترم‌ترین فرد در خانواده بود. اما او را به‌شکلی عجیب نادیده می‌گرفتند. کسی به او حقوق نمی‌داد و حتی بعد از بازنشسته‌شدن شوهرش هم باید مسئولیت تمامی کارها را به‌عهده می‌گرفت. با وجودی که کار مادر در خانه کاری بود که پایه و اساس جامعه را تشکیل می‌داد، ظاهراً کسی زیاد در این مورد سؤال نمی‌کرد.

من چند الگوی زن داشتم که از قدرتی واقعی بهره می‌بردند. عالی‌ترین آن‌ها ایندریا گاندی بود که دو بار، یک بار بین ۱۹۶۶ تا ۱۹۷۷ و بار دیگر بین ۱۹۸۰ تا ۱۹۸۴، نخست‌وزیر شد و در ۱۹۸۴ ترور شد. سیاست‌های خانم گاندی بحث‌برانگیز بود، اما او به هند شخصیت و وقار داد و ما شیفتهٔ این کارش بودیم. ایندریا گاندی دختر جواهر لعل نهرو بود. خواهر نهرو، ویجایا لاکشمی پاندیت، هم زن مهمی بود. او رئیس مجمع عمومی سازمان ملل بود و در دوره‌های زمانی مختلف سفیر هند در اتحاد جماهیر شوروی، ایالات متحدهٔ امریکا و بریتانیا بود.

در اطراف خودم هم معلم‌های زن، مدیرهای مدرسه و راهبه‌هایی مانند خواهر نسان، خواهر بندیکت، خانم نیگلی، خانم پیس، خانم میناکشی، خانم ساراسواتی، خانم جابارد و بقیه را داشتم که به من نشان دادند زن تحصیل‌کرده و کارمندبودن به چه معناست. در ام‌سی‌سی فقط استاد فرانسه و استاد شیمی‌ام زن بودند. در آی‌آی‌ام کلکته هیچ استاد زنی نداشتم.

وقتی من و چاندریکا به دانشگاه رفتیم، پدر و مادر و پدربزرگ‌ها و مادربزرگم دیدند که تا چه حد جامعه حضور زنان را در حلقهٔ مردان پذیرفته است. البته از ما نمی‌پرسیدند که می‌خواهیم ازدواج کنیم و مانند بیشتر دوستانِ دیگرمان سر خانه و زندگی برویم یا نه، اما اگر می‌خواستیم کارهای بیشتری انجام دهیم هم جلوی ما را نمی‌گرفتند. در واقع، این حرکت را تشویق هم می‌کردند. خوش‌شانس بودیم که جلوی جاه‌طلبی‌های ما را نمی‌گرفتند.»

hamideh
۱۴۰۲/۰۹/۱۸

برای علاقمندان به زندگی نامه ها و سرگذشت مدیران موفق و زنان تاثیرگذار کتاب جالبی هست. بعضی قسمت های کتاب خسته کننده میشه که نویسنده درباره ی شرکت محل کارش و کارکنان و نحوه اداره شرکت یا جزئیات مالی و

- بیشتر
این را هم از من یادگار داشته باشید. من خوش‌شانس بودم که شغلی فوق‌العاده داشتم! اما اگر بخواهم صادق باشم، آرزو می‌کنم کاش زمان بیشتری را با فرزندان و خانواده‌ام گذرانده بودم! بنابراین، شما را تشویق می‌کنم تا در مسیر پیشِ رو انتخاب‌هایی آگاهانه داشته باشید.
hamideh
تحصیل دخترها هنوز هم پایه و اساس پیشرفت زنان در دنیای ماست. بااین‌حال، اغلب اوقات فقر، خشونت و فرهنگ‌های سنتی مردسالار سدِ راهِ آن می‌شود. مزایای تحصیل دخترها بی‌شمار است. دخترها و زن‌های تحصیل‌کرده سالم‌ترند، مشارکت بیشتری در اقتصادِ پولی دارند و در سنین نوجوانی کمتر بچه‌دار می‌شوند. آن‌ها هدایت جوامع خود را به‌عهده می‌گیرند.
کاربر ۳۷۳۶۸۵۸
این داستان فشاری را که در هندِ آن روزها روی مادرها بود کاملاً نشان می‌دهد. از یک طرف پایشان را روی ترمز می‌گذاشتند تا مطمئن شوند که از دخترشان خوب مراقبت می‌شود و او رفتار درستی دارد و از طرف دیگر باید پای خود را روی پدال گاز فشار می‌دادند و به دختر کمک می‌کردند مورداحترام، مستقل و قوی باشد.
hamideh
همچنین، همان زنی هستم که در بیست‌وسه‌سالگی به امریکا آمدم تا تحصیل و کار کنم و به‌طریقی توانستم پیشرفت کنم و مدیر یکی از شرکت‌های مهم شوم. اعتقاد دارم فقط در امریکا چنین اتفاقی رخ می‌دهد.
محسن
گفت اپل یک تجربه است. کاربران فقط محصول را نمی‌بینند؛ عاشق این محصول می‌شوند. طراحی کاری احساسی است و ذهن انسان را اسیر می‌کند.
کاربر ۳۷۳۶۸۵۸

حجم

۱٫۳ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۳۳۶ صفحه

حجم

۱٫۳ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۳۳۶ صفحه

قیمت:
۵۹,۰۰۰
تومان