کتاب تلویزیون

ژاک لکان(۱۹۸۱-۱۹۰۱)، روانشناس برجسته فرانسوی است. در بخشی از کتاب می‌خوانیم: «درست این‌جاست که من این‌بار مخالف‌ نظر ارسطو هستم‌: انسان با روحش نمی‌اندیشد، آن‌طور که او می‌پندارد... فیلسوف ما... آن‌طور که او می‌پندارد... کافیست نوشته‌اش را بخوانید تا متوجه شوید. انسان می‌اندیشد چون ساختاری تنش را برش می‌دهد، به تکه‌هایی که هیچ ربطی به... کالبد‌شناسی ندارند. شاهد آن‌: هیستریک فکر می‌کنم بالأخره برخی چیزی دستگیرشان بشود! این برش بی‌گمان به روح هم می‌رسد، ولی چون نتیجه‌ی آن. با عارضه‌ی وسواس ذهنی است ــ و امیدوارم‌ کسانی از آن چیزی بدانند ــ که این برش به روح می‌رسد. و همین‌جاست که تفاوت اندیشه و روح را خوب می‌توان دید، زیرا روح از این اندیشه کلافه می‌شود و ــ آن‌چنان که یک ماهی با سیب ــ نمی‌داند با آن‌ چه کند. آن‌چه از این منتج می‌گردد ــ و باعث تعجب است که باید در انتظار گفتن چیزی می‌ماندیم که همه پیشاپیش می‌دانند ــ مگر نه: اندیشه ناهماهنگ است ناهماهنگ در برابر روح.»