کتاب نسبت میان دو هیچ
معرفی کتاب نسبت میان دو هیچ
کتاب نسبت میان دو هیچ نوشته دلنیا الهویسی است. این کتاب به آرای هایدگر در بخش مهمی از آثار فلسفیاش میپردازد که به بحث از مسئلهٔ هستی و بررسی برداشتهای سنتی از آن پرداخته است.
درباره کتاب نسبت میان دو هیچ
گرچه بحث از هستی در اغلب متون اصلی هایدگر به چشم میخورد، اما تلقی آن بهعنوان ساحتی که در وحدتی بنیادین با عدم قرار میگیرد چندان برجسته نمینماید. با وجود اهمیتی که عدم بهعنوان ساحت آشکارگی هستی دارد، اما هایدگر تنها در متافیزیک چیست؟ به تفصیل از آن بحث میکند. در گام نخست، هایدگر در بحث از دازاین بهعنوان هستندهای که واجد قابلیت تجربهٔ نیستی است از ساحت عدم سخن میگوید. به ویژه، مهلکهٔ عدم از آنجایی اهمیت مییابد که آن را امری بدانیم که تنها طی تجربهٔ استعلایی دازاین آشکار میگردد. بدین معنا عدم بنیاد استعلای دازاین است. اهمیت عدم در بحث هایدگر تنها به تجربهٔ فردی آن از سوی دازاین محدود نمیشود، بلکه فینفسه به ساحتی هستیشناختی بدل میشود و از این رو، منشأ هرگونه شناخت و معرفتی است. در برداشت هایدگر عدم نقشی استعلایی ایفا میکند و بنابراین به بنیاد دازاین و فراتر از آن، به بنیاد هستی بدل میشود. گذشته از متافیزیک چیست؟ که عمیقاً بر نسبتهای میان متافیزیک و علم از منظر هستی و عدم متمرکز میشود، هایدگر در بخش اعظم آثار خود مستقیماً به آن نمیپردازد و از این رو، دست یافتن به فهمی از نقش بنیادین آن بسیار دشوار است. در این کتاب تلاش میکنم تا اهمیت ساحت عدم را در نسبت با هستی و دلالتهای آن به بحث گذاشته و درک مناسبی از آن به دست دهم. در این مسیر به بررسی امری مینشینیم که چه در فلسفهٔ هایدگر و چه در کل جریان فلسفهٔ معاصر به مفهوم کلیدی بدل میشود.
خواندن کتاب نسبت میان دو هیچ را به چه کسانی پیشنهاد یمکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان و پژوهشگران فلسفه پیشنهاد میکنیم
بخشی از کتاب نسبت میان دو هیچ
کلیت فراموشی هستی از کجا ناشی شده است؟ در ادای سهمی به فلسفه، هایدگر پرتابشدگی را با دور ماندن از هستی مرتبط میداند. دازاین به داخل هستی پرتاب شده، این پرتابِ هستیبخش، پرتاب ما به سوی ظلمت و تاریکی و پوشیدگی است. در پرتابشدگی، امور بسیاری به ما تحمیل میشود. اساسیترین امر تحمیلی به ما فراموشیِ هستی است. اما این مسئله بهمنزلهٔ اصیل یا نااصیل بودنِ دازاین انسانیِ ما مطرح نیست. آن امری است که ما آن را انتخاب نکردهایم. اما با پذیرش این حرمان، خود را آزاد مییابیم و میتوانیم در راه آیندهٔ اصیل خویش گام برداریم. میتوانیم طریق نادرست را انتخاب نکنیم. درست است که در پرتابشدگی حامل پیام فراموشی هستی هستیم اما میتوانیم حداقل بر این فراموشی غفلت نورزیم و خود این فراموشی را نیزفراموش نکنیم. هایدگر در چه باشد آنچه خوانندش تفکر؟ صریحاً اظهار میکند که آغاز و شروع یکسان نبوده و از هم متمایزند. امری چون هستی امری آغازین است که هر چیزی از آن خاستن میگیرد. بنابراین این بدان معنا نیست که همواره هستی به سبب آغازین بودنش در ابتدا مطرح شده است، بلکه تاریخ تفکر غرب با پرداختن به هستنده و با فراموشی و غفلت از هستی شروع شده و این شروع نه به معنای آغاز، بل حجابی است که آغاز را پنهان ساخته است. هایدگر هستی را به شیوهای متفاوت از اکثر فیلسوفان دیگر تعریف میکند. به نحو سنتی، فیلسوفان «هستی» یک موجود را بهمثابهٔ بنیان یا جوهر آن تعریف کردهاند، امری که برای چیزی «شالودهای» را فراهم میآورد. افلاطون این شالوده را صورت جاودانهٔ چیز نامید؛ ارسطو، جوهر خطاب کرد؛ یزدان شناسان قرون وسطی، آن را خالق نامیدند. هایدگر با اجتناب از تصور هستی بهمثابهٔ نوعی موجود برتر، شالودهٔ جاودان، بنیان، علت و منشأ چیزها، بحث میکند که این که چیزی «باشد» به این معناست که خود را آشکار ساخته و حضور یابد. این حضور یافتن در غیاب و عدم رخ میدهد که در فصول آتی بدان میپردازیم. ساختار بنیادین دازاین پروا است. او تا هست دغدغهٔ چیزها، جهان و دیگر دازاینها را دارد. گمگشتگی دازاین در میان بیقراریهای جهان است که او را از هستی دور میگرداند. دازاین هر اندازه که از موجودات فاصله بگیرد به همان میزان به هستی نزدیک میشود. هنگامی که بخواهیم با خواندن آثار هایدگر بدانیم که هستی چیست؟ نوع رویکردمان به هستی نگاهی مفهومی و در چارچوب است. ما میخواهیم بدانیم هستی چیست؟ اما در همان ابتدا هایدگر ما را از طرح این پرسش ناکام میکند چرا که معنای وجود از فهم ما میگریزد.
حجم
۱۹۸٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۰۲ صفحه
حجم
۱۹۸٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۰۲ صفحه
نظرات کاربران
کتاب برای کسانی که پیش زمینه فلسفهی هایدگر را ندارند کمی سنگین می باشد ولی بسیار جذاب هست انسان به گشودگی از دازاین و هستی میرسد