کتاب جدایی از بانکها
معرفی کتاب جدایی از بانکها
دیوید شیرف در کتاب جدایی از بانکها، یک راهنمای کاربردی برای جلوگیری از ایجاد بحران مالی بعدی معرفی کرده است.
دربارهی کتاب جدایی از بانکها
دیوید شیرف در کتاب جدایی از بانکها، یک راهنمای کاربردی برای جلوگیری از ایجاد بحران مالی بعدی معرفی کرده است. در حقیقت کتاب جدایی از بانکها، یک اثر انقلابی برای کاهش پیچیدگی بانکهای جهانی است. دیوید شیرف در این اثر به ما میآموزد که چطور میتوانیم بانکهای جهانی را به بخشهای کوچکتر قابل مدیریت تقسیم کنیم و برای اجرایی کردن این پیشنهاد، ایدههای عملی دارد. دیوید شیرف با بررسی نابسامانیهای مالی اخیر، زنجیرهای از اقدامات منطقی را به عنوان راهکار به ما معرفی میکند.
کتاب جدایی از بانکها دو بخش دارد: بخش اول کتاب به بحران مالی سال ۲۰۰۸ میپردازد و مسیری که تا به وجود آمدن آن طی شد و بخش دوم، راهکارهای کاربردی برای جلوگیری از به وجود آمدن بحرانهای بعدی است.
کتاب جدایی از بانکها را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
کتاب جدایی از بانکها ک انتخاب عالی برای مشاوران مالی و فعالان و علاقهمندان به مباحث اقتصادی است.
بخشی از کتاب جدایی از بانکها
زمانی که فرایندهای مالی پیچیده شد، بانکها هم بزرگتر شدند و مهندسان مالی به این فکر افتادند که ریسک اعتباری میتواند به اندازه نرخ بهره، پول رایج (ارز) و شاخص سود خالص، قابل مبادله باشد. آنها مدلی درست کردند که عملکردی عادی از مجموعهای از وامها را میگرفت و از آن بهعنوان وکالتنامه جایگزین برای پیشبینی عملکرد مجموعهای از وامهای مشابه، استفاده میکرد. در این فرضیه، این کار؛ زحمت آنان را برای ارزیابی اعتبارات مجزا، کم میکرد و به صرفهجوییهایی ناشی از مقیاس، دست مییافت. چنین مجموعهای، برای انواع مشخصی از اعتبار، بسیار خوب کار میکند، مانند بدهی مصرفکننده، وام مسکن، یا وامهای خودرو که عملکرد مصرفکننده بسیار باثبات است و سابقهای طولانی دارد. با این وجود، برای اعمال به وامهای شرکت که میزان نرخهای پیشفرض آنها کمتر قابل پیشبینی هستند، خطرناک است.
متاسفانه مهندسان مالی بیشتر مایل بودند مدل ریسک اعتباریشان بر وامهای شرکت تاثیرگذار باشد؛ جایی که پول زیادی وجود دارد. آنان «تبادل افول اعتبار» (یا مبادله پیشفرض اعتبار) را ابداع کردند؛ نوعی بیمه در برابر مواقعی که یک شرکت بدهی خود را پرداخت نکند. آنان همچنین ایده «وام با تعهد وثیقه» را مطرح کردند که شامل بستههای اعتباری است که میتوان، متناسب با ادعای ریسکپذیری یک سرمایهگذار خاص، آنها را به قسمتهای کوچکتر تقسیم کرد. سپس آژانسهای رتبهبندی اعتباری را قانع کردند که مهر اعتبار خود را بر ارزش اعتباری هر قسمت از این بستهها بزنند. قانونگذاران سعی کردند سریعا این شیوه را بهزور وارد بازی کنند، ولی شکست خوردند. چیزی نگذشت که بانکها به استفاده از مدلهای «ریسک اعتباری» مخصوص خودشان روی آوردند که به قانونگذاران نشان دهند که آنها درک بهتری از ریسک کلی بر «موجودی سهام» دارند. بانکها بالاخره توانستند قانونگذاران را راضی کنند که این توافق جدید آنان را قادر میسازد تا میزان سرمایهای که در برابر ریسک از دست رفتن وام نگه داشته میشود، کاهش دهند.
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۹۶ صفحه
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۹۶ صفحه